Authors
1 Assistant Professor in Accounting, Ferdowsi University of mashhad, Iran
2 MA in accounting, ferdowsi University of mashhad, Iran
Abstract
Keywords
گزارشگری مالی در واحدهای اقتصادی، بازتاب نیازهای اطلاعاتی وانتظارات گروههای گوناگون استفاده کننده از صورتهای مالی، همچون سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، دولت ومدیران است که برای اتخاذ تصمیمات درست اقتصادی همانند برنامهریزی و اعمال نظارت، به این اطلاعات نیاز دارند. استفادهکنندگان ازصورتهای مالی، هنگامی میتوانند به اطلاعات مالی منعکس در صورتهای مالی اتکا کنند که شخصی مستقل، ذیصلاح، مطلع و بیطرف نسبت به میزان اعتبار این اطلاعات، نظر حرفهای ارایه کرده باشد. حسابرسان برای اظهار نظر، موظفند برنامههای حسابرسی خود را در چارچوب استانداردهای حسابرسی ایران ـ که بهعنوان معیار ارزیابی کیفیت کار حسابرسان شناخته میشودـ تدوین و اجرا کنند. استاندارد شماره 20 حسابرسی ایران با عنوان «هدف و اصول کلی حسابرسی صورتهای مالی» حسابرسان را ملزم به رعایت مراقبتهای حرفهای در اجرای حسابرسی کرده است. اجرای مراقبتهای حرفـهای مستـلزم آن است که حسابرس، فرایند حسـابرسی را بـا تردیدحرفهای[1] برنامهریزی و اجرا کند؛ بهگونهای که اطمینان اثربخش حاصل گردد. تردیدحرفهای، باعث افزایش حساسیت در انتخاب نوع و تعداد اسناد برای بررسی معاملات با اهمیت میشود]4[.
استاندارد شماره 40 حسابرسی ایران با عنوان «برآورد خطر و سیستم کنترل داخلی» بیانگر آن است که حسابرس چنان شناختی از محیط کنترلی و فعالیت کنترلی صاحبکار به دست آورد که برای برنامهریزی حسابرسی و تدوین رویکرد موثر حسابرسی، کافی باشد ]4[.
محیط کنترلی بر چگونگی انجام فعالیتهای تجاری، هدفگذاری و ارزیابی ریسک کنترل تأثیر بسزایی دارد. علاوه بر آن، فعالیتهای کنترلی بر سیستمهای اطلاعاتی و فعالیتهای نظارتی مؤثر است. محیط کنترلی، نه تنها بر طراحی این موارد بلکه بر اجرای روزانه آنها اثری تعیین کننده دارد. محیط کنترلی از پیشینه و فرهنگ تأثیر میپذیرد. رفتار اخلاقی، خطمشیهای اداری و درستکاری مدیریت محصول فرهنگ است. فرهنگ شامل معیارهای اخلاقی و رفتاری، نحوه انتقال این معیارها به کارکنان و چگونگی تقویت و استحکام آنها در عمل است، و نشان دهندة واقعیتی است که روی میدهد. مـدیریت ارشد نقش کلیدی در تعیین فرهنگ ایفا میکند. مدیران ارشد، شخصیت مسلط و حاکم سازمان هستند و غالباً فضای اخلاقی سازمان را رقم میزنند]2[.
استانداردهای حسابرسی، حسابرسان را ملزم به ارزیابی و برآورد ریسک حسابرسی بر اساس قضاوت حرفهای مینماید. ریسک حسابرسی شامل سه قسمت ریسک ذاتی، ریسک کنترل و ریسک عدم کشف است. ریسک کنترل؛ یعنی «احتمال رخ دادن اشتباه یا تحریف در مانده یک حساب یا گروهی از معاملات که بتواند به تنهایی یا در مجموع با اشتباهات یا تحریفهای موجود در سایر گروههای معاملات یا مانده حسابها با اهمیت باشد، اما توسط سیستمهای حسابداری وکنترل داخلی بموقع پیشگیری یا کشف و اصلاح نشود[2]». عوامل فرهنگی به عنـوان یکی از عوامل مؤثر بر سیستمهای حسـابداری و کنترلهای داخلی محسوب میشوند. تلقی مزبور بر این استدلال استوار است که حسابداری به عنوان فعالیتی اجتماعی با منابع انسانی در تعامل است و انسان نقش بسیار مهمی در کارایی یا عدم کارایی سیستم کنترلهای داخلی ایفا مینماید. اشتباهات انسانی، شامل خطاهای سهوی یا تبانی، سیستم کنترلهای داخلی را بی اثر میسازد. بنابراین فرهنگ جاری کشور میتواند نقش تعیینکنندهای در اجرا یا عدم اجرای کنترلهای داخلی توسط مهمترین جزء این سیستم( یعنی انسان) داشته باشد. حسابرس در تعیین ریسک کنترل ناچار باید به موضوع فرهنگ توجه ویژهای داشته باشد، تا بتواند این ریسک را دقیقتر بیان نماید. بنابراین، سؤال مطرح شده در این تحقیق، این است که: «آیا تفاوتهای فرهنگی تأثیر با اهمیتی بر قضاوت حسابرس درباره کنترلهای داخلی و تعیین ریسک کنترل دارد یا خیر؟»
در بخشهای بعدی مقاله به توضیح ابعاد فرهنگی، پیشینة تحقیق، فرضیهها، روششناسی، تجزیه و تحلیل فرضیهها، سایر یافتهها و نتیجهگیری پرداخته می شود.
پیشینة تحقیق
مشکل اصلی در تحقیقات ، اندازهگیری فرهنگ به صورت تجربی است. هافستد در سال 1980 و 1983 با انجام تحقیق گستردهای در 53 کشور جهان، تئوری مشهور خود دربارة ابعاد فرهنگی را ارایه کرده و معتقد است که فرهنگ قابل اندازهگیری است. وی مقیاسهایی را به ابعاد مختلف فرهنگ مرتبط کرده است که باعث بررسی فرهنگ از مجموعه متنوع رویکردهای تجربی گردیده، ارتباطات فرضی را با متغیرهای محقق ایجاد کنند تا به صورت تجربی آزمایش شوند]12[ ]13 [.
هافستد دریافت که راه حل مشکلات اجتماعی در میان کشورها در سطح ملی در چهار بعد متفاوت است. این چهار بعد عبارتند از: رابطه بین فرد و گروه (فردگرایی در مقابل جمعگرایی)، نابرابری اجتماعی (فاصله قدرت)، روشهای برخورد با عدم اطمینان و بلاتکلیفی (اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی) و مفاهیم مردگرایی (مرد گرایی در مقابل زن گرایی) ]12[. در ذیل ضمن توضیح مختصر در مورد ابعاد ارزشهای فرهنگی هافستد، به سایر تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع تحقیق اشاره می شود:
الف) فردگرایی در مقابل جمعگرایی: فردگرایی معیاری است که روابط بین اشخاص و گروه را در یک جامعه نشان میدهد. در جوامعی که درجه جمعگرایی در آنها بالاست، وابستگیهای عاطفی شدیدی بین اعضای سازمانها وجود دارد و سازمانها نیز مسؤولیت زیادی در برابر اعضای خود تقبل مینمایند]12[ .
ب) فاصله قدرت :فاصله قدرت معیاری است که اختلافهای موجود در توزیع قدرت میان افراد یک جامعه را نشان میدهد و منعکس کنندة دامنه (وسعت) نابرابریها در توزیع قدرت از دیدگاه افراد ضعیف موجود در سازمانهاست. در جاهایی که فاصله قدرت زیاد است، زیردستان وابستگی زیادی به افراد مافوق خود دارند]12[ .
ج) اجتناب از عدم اطمینان به آینده و بلاتکلیفی: اجتناب از عدم اطمینان معیاری است که میزان نگرانی و اضطراب افراد یک جامعه یا سازمان را در رابطه با وضعیتهای نامعلوم آینده نشان میدهد. اجتناب از عـدم اطمینان و بلاتکلیفی، بهمـعنی علاقه افراد جـامعه به کاهش ابـهامات و نامعلومیهاست]12[ .
د) مردگرایی در مقابل زن گرایی: مردگرایی معیاری است که میزان گرایش افراد جامعه به داشتن رفتاری جسورانه در مقابل برخوردی متواضعانه را نشان میدهد. در جوامع مردگرا، مردان بیشتر به دنبال کسب موفقیتهای شغلی در بیرون از منزل و زنان علاقهمند به مراقبت از خانه و کودکان هستند]12[ .
هاسکینر و هناری[3] دریافتند که محیط کنترلی، طراحی و اجرای سیستمهای کنترل داخلی را تحت تأثیر قرار میدهد. این تحقیق به تفاوت در فرهنگها نپرداخته است، ولی با این وصف این تحقیق مهم است، چون توجه را به بخش تعارض بالقوه در حسابرسی بینالمللی معطوف میکند، و آن هم عبارت است از وجود فعالیتهای نظارتی متفاوت در شرکتهای صاحبکار که در فرهنگهای مختلف فعالیت مینمایند ]11[.
هان[4] تصمیمگیری فردی در مقابل گروهی را در کره جنوبی مقایسه کرد. هان، گروهی از حسابرسان کره جنوبی عضو شرکت حسابرسی بزرگ بینالمللی آمریکا را با گروه دیگر حسابرسان کره جنوبی غیر عضو این شرکت مقایسه کرد. وی دریافت که قضاوتها اغلب به وسیله تیم حسابرسی صورت میگیرد، تا تک تک افراد. وی همچنین متوجه شد که حسابرسان دو کشور وقتی در موقعیتهای مشابه قرار میگیرند، قضاوتهای مشابه اتخاذ مینمایند ]17[.
تحقیق یامامورا[5] اولین مطالعهای است که به کمک مدل هافستد به تصمیمگیری حسابرس و تعیین ریسک حسابرسی توجه داشته است. یامامـورا دریافـت که تفاوتهای فرهنگی میتواند باعث تفاوتهایی در طراحی و انتخاب روشهای حسابرسی در برنامه حسابرسی شود و این تفاوتها مستقیماً بر شناسایی ریسک برای حسابهای حسابرسی شده تأثیر خواهد گذاشت. تحقیق یامامورا دو بعد فردگرایی و فاصله قدرت را مد نظر داشت. نتایج یامامورا چندین پیامد مهم برای حسابرسی بینالمللی داشت: اول این که، با توجه به سناریوهای ارایه شده در این تحقیق، ریسک ذاتی بالاتر توسط حسابرسان آمریکایی به پروژه پیمانکاری و توسط حسابرسان ژاپنی به مطالبات مشکوک الوصول نسبت دادهشد . بههمین جهت نتیجه گیری شد که موضوعهای حسابداری مشخص از قبیل حسابهای دریافتنی، موجودی کالا و سایر موارد تحت تأثیر عوامل فرهنگی هستند]27[.
وود[6] رابطه بین فرهنگ و متغیرهای محیطی را بررسی کرد. وی از ویژگیهای حسابرسی، همچون استانداردهای اخلاقی[7]، استقلال ونوع گزارشهای حسابرسی، و متغیرهای محیطی، همچون ،سطح سواد و رفاه اقتصادی کشور در تحقیق خود استفاده کرده است. ابعاد فرهنگی تحقیق به دو بعد فاصله قدرت و اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی محدود بود. اگر چه وود متوجه شد که سطح سواد و رفاه اقتصادی کشور از مؤثرترین تعیین کنندههای محیط حسابرسی کشور به نظر میرسند، ولی در این تحقیق رابطه بین متغیرهای فرهنگی یا محیطی با بخشهای مهم جریان حسابرسی، از قبیل برنامه حسابرسی ارزیابی کنترل داخـلی، برآورد ریسـک و روشهای حسابرسـی بررسی نشد ]26[.
والکر و جانسون[8] دریافتند که اختلافات فرهنگی موجود در جوامع مختلف بر حوزه فعالیت حسابرسان و نحوه عمل آنها تأثیر میگذارد و شش شرکت بزرگ حسابرسی جهان و دیگر شرکتهای حسابرسی از این قاعده مستثنا نیستند. بنابراین، ضروری است که تفاوتهای موجود در محیط اقتصادی و فرهنگی جوامع بررسی شده و تأثیر آن بر رفتار حسابرسان مشخص شود]24[.
وینگیت[9] با بررسی محیط حسابرسی در بیش از 30 کشور جهان، به این نتیجه رسید که فرهنگ بر محیط تأثیر میگذارد. وینگیت در تحقیق خود از بین ویژگیهای محیطی حسابداری ، دو ویژگی میزان دعاوی مطروحه علیه شرکتها و تعدد الزامات افشا در گزارشهای مالی را در تحقیق خود بررسی نمود. وی دریافت که شرکتها در جوامع فردگرا ملزم به افشای اطلاعات بیشتری هستند. در ضمن، جوامعی که در آنها اجتناب از عدم اطمینان کم است، افشای کامل اطلاعات باعث افزایش رقابت، زمینه سازی برای ستیز و اقامة دعاوی قضایی علیه شرکتها میشود ]25[.
کاچلمیر و شیهیت[10] از مدل هافستد برای بررسی تصمیمگیری حسابرس در زمینة ساختار کنترل داخلی استفاده کردند. آنها با استفاده از بعد فردگرایی در مقابل جمعگرایی، حسابرسان داخلی کانادا، هنگکنگ و جمهوری خلق چین را با هم مقایسه کردند. آنها دریافتند با انجام حسابرسی، ساختار کنترل داخلی نسبت به ارزشهای حسابرسی حساس میشود، و ساختار کنترل داخلی در فرهنگ جمعگرا عملکرد مشابه با فرهنگ فردگرا را ندارد، زیرا فرهنگ جمعگرا ، متکی بر اعتماد و کار گروهی است تا نظارت و تعارض بین اعضای گروه ]19[.
تیین[11] تصمیمات برنامهریزی حسابرسی حسابرسان آمریکایی و کره جنوبی را با استفاده از ابعاد هافستد بررسی نمود. وی دریافت که هنگام تعارض، حسابرسان کرهای برنامهریزی دقیقی انجام نمی دهند و شواهد و مدارک کمتری را جمعآوری مینمایند، در حالی که تعارض بین شرکت حسابرسی و صاحبکار، تأثیری بر عملکرد حسابرسان آمریکایی ندارد و آنها به وظیفه خود عمل میکنند ]23[.
هوبر[12] تأثیر فرهنگ بر ارزیابی حسابرسان از کنترل داخلی و تعیین ریسک کنترل توسط حسابرسان رسمی آمریکا را بررسی کرد. یافتههای وی نشان میدهد که در ارزیابی کنترل داخلی، ریسک فرهنگ باید در نظرگرفته شود . نتایج هوبر همچنین نشان میدهد که حسابرسان آمریکایی ریسک کنترل بالاتری برای شرکتهای در حال فعالیت در کشورهایی با حوزه فردگرایی کم، فاصله قدرت زیاد و اجتناب از عدم اطمینان کم در نظر گرفتهاند]15[.
هانگ، کنی و فیلیس[13] تحقیقی با عنوان «یک مطالعه تجربی بر روی تأثیر فرهنگ بر اشتباهات حسابداری کشف شده در زمان حسابرسی در هشتاد شرکت خارجی با فرهنگهای متفاوت فعال» در چین انجام دادند. نتایج نشان میدهد که فاصله قدرت و فردگرایی علل با اهمیتی در توصیف تفاوتها در مورد تعداد اشتباهات هستند. آنها دریافتند، شرکتهای فعـال در فرهنگ فـردگرا به وسیله ویژگیهایی، از قبیل جابهجایی پرسنل رده بالا و اعتماد به افراد حسابداری برای ارزیابی عملکرد شخصی، اشتباهات بزرگ حسابداری را سبب میشوند]18[.
کر[14] مطالعهای بین فرهنگی درباره روشهای یادگیری حسابداران مکزیکی و آمریکایی انجام داد. نتایج حاکی از تفاوتها و شباهتهای با اهمیتی در متغیرهای مرتبـط فرهنگـی، میان آزمودنیها در کشورهای مکزیک و آمریکـا بود. همچنین تفاوتهای با اهمیتی در روشهای یادگیری میان آزمودنیهای مکزیکی، آمریکایی، اتباع ژاپنی شاغل در آمریکا و سایر اتباع دیگر دیده شد]20[.
چن، هانگ و بارنس[15] مطالعهای بین فرهنگی درباره ارزیابی ریسک حسابرسان در بازارهـای سرمایة نو ظهور انجام دادهاند. دو کشور تایوان و سنگاپور در ارتباط با سه بعد فرهنگی هافستد (اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی، فاصله قدرت و فردگرایی) مقایسه شدند. نتایج نشان میدهدکه حسابرسان تایوانی بر ریسک شرکت نسبت به ریسک شخصی خود تاکید بیشتری دارند. همچنین حسابرسان تایوان اهمیت بیشتری به ریسکهای فردگرایی نسبت به جمعگرایی میدهند]8[.
مازلینا و ناوا[16] تفکرات حسابرسان داخلی را درباره کمیته حسابرسی در مالزی بررسی کردند. نتایج این تحقیق بر اساس مصاحبه با سرپرستان حسابرسی داخلی از یازده شرکت سهامی عام بهدست آمدهاست. یافتههای آنها نشان میدهد که کمیته حسابرسی اعتبار زیادی نزد مقامات اجرایی داشته، در تصمیمات مدیران اجرایی، نقش مهمی را ایفا میکند. این یافتهها نشان دهندة نقش کمیتة حسابرسی در حمایت از حسابرسان داخلی است]21 [ .
در ایران تاکنون تحقیقی در رابطه فرهنگ و موضوعات حسابرسی انجام نشده است و این تحقیق اولین تحقیق در زمینه رابطه فرهنگ و حسابرسی است. تحقیقات انجام شده تا کنون در رابطه با فرهنگ و موضوعات حسابداری بوده است. خلاصه تحقیقات انجام شده در این زمینه در ذیل ارایه شده است.
نوروش ارزشهای فرهنگی در ایران و امکان دستیابی به هدف ارایه مطلوب استانداردهای بینالمللی حسابداری را بررسی نمود. نتایج به دست آمده نشان میدهد بیانیههای حسابداری ایران، نمیتواند اهداف محوری استانداردهای بینالمللی حسابداری (ارایه منصفانة صورتهای مالی) را تأمین کند]5[.
نوروش و دیانتی (1381) تأثیر فرهنگ بر ارزشهای حسابداری در ایران را بررسی نمودهاند. هدف تحقیق بررسی ارتباط ابعاد فرهنگی با ارزشهای حسابداری در کشور ایران است. تحلیلهای آماری صورت گرفته در این پژوهش مبین پایین بودن قدرت توضیحی عوامل فرهنگی در کشور ایران است] 6[.
ثقفی و رضازاده در تحقیقی پیمایشی مقطعی، رابطه بین ارزشهای اجتماعی مبتنی بر فرهنگ (ابعاد هافستد شامل فردگرایی، فاصله قدرت، اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی، مردگرایی) را با ارزشهای حسابداری (محافظهکاری و پنهانکاری) بررسی کـرده و به این نتیجه رسیدهاند که با افزایش مردگرایی در شرکتهای ایرانی، میزان پنهان کاری آنها کاهش یافته است و این امر در واقع، قابلیت تعمیم الگویی واحد، از ارزشهای فرهنگی و حسابداری در کشورهای مختلف را با تردید مواجه میسازد]3[.
نوروش و سپاسی رابطه ارزشهای فرهنگی با هموارسازی سود درشرکتهای پذیرفته شده دربورس تهران را بررسی نمودهاند. ارزشهای فرهنگی فردگرایی، فاصله قدرت، اجتناب از عدم اطمینان و مردگرایی (ابعاد هافستد) در این تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق مربوطه نشان میدهد که رابطه معنیداری میان ارزشهای فرهنگی با هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته دربورس تهران وجود دارد] 7[ .
فرصیههای تحقیق
همانگونه که قبلا هم بیان گردید، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا فرهنگ بر ارزیابی حسابرسان از ساختار کنترل داخلی و تعیین ریسک کنترل تأثیری دارد؟ بنابراین، دو دسته فرضیه در اینجا تبیین شده است: دسته اول فرضیهها مربوط به ابعاد فرهنگی هافستد (فردگرایی، فاصله قدرت، اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی، مردگرایی) و ارزیابی ساختار کنترل داخلی، و دسته دوم فرضیهها مربوط به ابعاد فرهنگی هافستد و تعیین ریسک کنترل است.
فرضیههای مربوط به ابعاد فرهنگی هافستد و ارزیابی ساختار کنترل داخلی به شرح ذیل تبیین شده است:
فرضیههای مربوط به عوامل فرهنگی هافستد و تعیین ریسک کنترل به شرح زیر تبیین شده است:
فرضیه پنجم: حسابرسان در تعیین ریسک کنترل برای شرکتی که در کشوری با فردگرایی زیاد فعالیت نماید؛ نسبت به این که شرکت در کشوری با فردگرایی کم فعالیت نماید، تفاوت معنیداری در نظر میگیرند.
فرضیه ششم: حسابرسان در تعیین ریسک کنترل برای شرکتی که در کشوری با فاصله قدرت زیاد فعالیت نماید؛ نسبت به این که شرکت در کشوری با فاصله قدرت کم فعالیت نماید، تفاوت معنیداری در نظر میگیرند.
فرضیه هفتم: حسابرسان در تعیین ریسک کنترل برای شرکتی که در کشوری با اجتناب ازعدم اطمینان و بلاتکلیفی زیاد فعالیت نماید؛ نسبت به این که شرکت در کشوری با اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی کم فعالیت نماید، تفاوت معنیداری در نظر میگیرند.
روش شناسی
جامعه آماری و نمونه
جامعه آماری تحقیق حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی ایران است[17]. سازمان حسابرسی در نُه شهر تهران، مشهد، شیراز، قزوین، رشت، اهواز، تبریز، اصفهان و ساری مستقر است. از میان شهرهای یاد شده، علاوه بر تهران، چهار شهر مشهد، اصفهان، قزوین و اهواز به طور تصادفی انتخاب گردید. تعداد نمونه با استفاده از نرم افزار آماری PASS، تعداد 155 نفر محاسبه شده است .
متغیرهای تحقیق
تحقیق حاضر در طبقهبندی بر حسب هدف، از نـوع تحقیقات کاربـردی، و جزو تحقیقات پیمایشی به شمار میآید. در این تحقیق، ابعاد فرهنگی هافستد (فردگرایی، فاصله قدرت، اجتناب از عدم قطعیت و بلاتکلیفی، مردگرایی) به عنوان متغیر مستقل، و ارزیابی کنترل ساختار داخلی و تعیین ریسک کنترل به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده است.
جمعآوری داهها
در تحقیق حاضر، سؤالها از نوع بسته هستند، و جواب سؤالهای پرسشنامهها بر اساس مقیاس پنج گزینهای لیکرت، به ترتیب از خیلی کمتر، تقریباً کمتر، مشابه، تقریباً بیشتر و خیلی بیشتر تنظیم شدهاند. پرسشنامههای فردگرایی، فاصله قدرت، عدم اطمینان و مردگرایی در پیوست تحقیق ارایه شدهاند.
در این تحقیق، دادهها و اطلاعات مورد نیاز از طریق چهار پرسشنامه فردگرایی، فاصله قدرت، عدم اطمینان و مردگرایی جمعآوری شد. در هر پرسشنامه، خصوصیات فرهنگی دو کشور فرضی «الف» و «ب» بهطور جداگانه بیان شدهاند. کشور «الف» بیان کننده خصوصیات جامعهای با بعد فرهنگی زیاد از دیدگاه هافستد و کشور «ب» بیان کننده خصوصیات جامعهای با بعد فرهنگی کم از دیدگاه هافستد است. در هر پرسشنامه در ذیل هر کشور، پنج سوال برای سنجیدن ریسک کنترل و ارزیابی کنتـرل داخـلی شرکتها ارایه شده است. سؤالهایی برای سنجش و ارزیابی کنترل داخلی شرکتهای کشور «الف» یا «ب»، در مقـایسه با ارزیابی کنترل داخلی شرکتهای حسابرسی شده ایرانی است. برای سنجش و بررسی ارزیابی ساختارکنترل داخلی و ریسک کنترل از چهار ویژگی ذیل استفاده شده است:
1- مقدار زمان بررسی ارزیابی کنترل داخـلی؛
2- اثربخشی محیط کنترلی؛
3- دیـدگاههای مـدیریت دربـاره اهمیت کنترلهای داخلی؛
4- اثربخشی فعالیتهای کنترلی.
با توجه به انجام پیش آزمون و محاسبات آماری نرم افزار PASS، تعداد 155 پرسشنامه (52 پرسشنامه فردگرایی، 40 پرسشنامه فاصله قدرت، 33 پرسشنامه عدم اطمینان و 30 پرسشنامه مردگرایی)، به طور تصادفی بین حسابداران رسمی سازمان حسابرسی توزیع گردید. با پیگیریهای مربوطه تعداد 134 پرسشنامه جمعآوری شد. از پرسشنامههای جمع آوری شده، 9 عدد غیر قابل استفاده بود .در مجموع 45 عدد پرسشنامه فردگرایی، 35 عدد پرسشنامه فاصله قدرت، 25 عدد پرسشنامه عدم اطمینان و20 عدد پرسشنامه مردگرایی قابلیت استفاده را داشت . برای روایی پرسشنامههای تحقیق حاضر، با استادان رشته حسابداری و کارکنان سازمان حسابرسی و شرکتهای حسابرسی خصوصی مشورت شد . لذا پرسشنامهها از نظر متخصصان دارای روایی قابل قبول هستند. ضمناً، ضریب آلفای کرونباخ برای سؤالهای هر پرسشنامه، و برای هر دو کشور «الف» و «ب» جداگانه محاسبه گردید. ضرایب آلفای محاسبه شده در جدول شماره1 در ذیل آورده شده است. ضرایب محاسبه شده از لحاظ آماری مطلوب هستند، بنابراین، پرسشنامهها از نظر پایایی برای جمعآوری دادهها مناسب تشخیص داده شدهاند.
جدول شماره(1) ضرایب آلفای کرونباخ پرسشنامههای تحقیق
پرسشنامه |
فردگرایی |
فاصله قدرت |
عدم اطمینان |
مردگرایی |
||||
الف |
ب |
الف |
ب |
الف |
ب |
الف |
ب |
|
ضریب |
79.79% |
71.53% |
69.75% |
70.90% |
73.44% |
71.51% |
72.68% |
72.24% |
5) تجزیه و تحلیل نتایج فرضیهها
در این تحقیق، ابتدا با انجام آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و نمودار احتمال نرمال Normal Q-Q
Plot بر روی دادههای تحقیق، غیر نرمال بودن توزیع دادههای تحقیق اثبات گردید. با توجـه به توزیع غیر نرمـال دادهها، برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون ناپارامتری رتبه علامت دار ویلکاکسون استفاده شده است. در این تحقیق، درجه خطا 5%=a در نظر گرفته شده است، بنابراین، با سطح اطمینان 95 درصد فرضیههای تحقیق مورد آزمون قرار گرفتهاند. در جدول شماره (2) خلاصه تجزیه و تحلیل تایید و رد فرضیهها ارایه شده است.
جدول شماره(2): تجزیه و تحلیل فرضیهها
فرضیه |
سطح اطمینان |
Z |
p-value |
نتیجه |
اول |
95% |
1.98- |
047. |
تایید |
دوم |
95% |
2.05- |
040. |
تایید |
سوم |
95% |
1.87- |
062. |
رد |
چهارم |
95% |
1.78- |
075. |
رد |
پنجم |
95% |
3.28- |
001. |
تایید |
ششم |
95% |
1.94- |
053. |
رد |
هفتم |
95% |
1.24- |
217. |
رد |
هشتم |
95% |
1.39- |
165. |
رد |
تلتالت
نتایج آماری ویلکاکسون در جدول شماره(2)، نشان دهندة آن است که بین ارزیابی ساختار کنترل داخلی و بعد فردگرایی رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد؛ بنابراین، فرضیه اول تحقیق تأیید میشود. به عبارت دیگر، حسابرسان ایرانی سیستم کنترل داخلی شرکت کشورهای با خصوصیت فردگرایی زیاد را قویتر از سیستم کنترل داخلی شرکت کشورهای با خصوصیت فردگرایی کم (جمع گرایی) ارزیابی کردند. با توجه به نتایج آماری مندرج در جدول شماره(2) فرضیه دوم تحقیق نیز تایید میشود، زیرا بین ارزیابی کنترل داخلی و بعد فاصله قدرت رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد. به عبارت دیگر، حسابرسان ایرانی ساختار کنترل داخلی شرکت کشورهای با خصوصیت فاصله قدرت کم را قویتر از
سیستم کنترل داخلی شرکت کشورهای با خصوصیت فاصله قدرت زیاد ارزیابی کردند.
فرضیه سوم این تحقیق رد میشود، زیرا نتایج آزمون فرضیه سومنشان میدهد که بین ارزیابی ساختار کنترل داخلی و بعد اجتباب از عدم اطمینان و
بلاتکلیفی رابطه معکوس وجود دارد، ولی معنیدار نیست. نظر حسابرسان ایرانی در بعد اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی بیانگر این است که میزان نگرانی و اضطراب افراد یک جامعه یا سازمان در رابطه با وضعیتهای نامشخص آتی، بر سیستم کنترلی شرکت اثرگذار نیست. همچنین فرضیه چهارم این تحقیق رد میشود، زیرا بین ارزیابی ساختار کنترل داخلی و بعد مردگرایی رابطه معکوس وجود دارد، ولی معنیدار نیست. حسابرسان ایرانی در بعد مردگرایی/ زنگرایی معتقدند که میزان گرایش افراد جامعه به داشتن رفتاری جسورانه در مقابل برخوردی متواضعانه، بر ساختار کنترلـی شرکت اثرگذارنیست.
نتایج آماری نشان دهنده آن است که بین تعیین ریسک کنترل و بعد فردگرایی رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد. به عبارت دیگر، حسابرسان ایرانی ریسک کنترل شرکت کشورهای با خصوصیت فردگرایی زیاد را کمتر از ریسک کنترل شرکت کشورهای با خصوصیت فردگرایی کم (جمعگرا) تعیین کردند. بنابراین، فرضیه پنجم تحقیق تأیید میشود. شایان ذکر است که فرضیه ششم تحقیق رد میشود. با توجه به نتایج آماری مندرج در جدول شماره(2)، بین تعیین ریسک کنترل و بعد فاصله قدرت رابطه معکوس وجود دارد، ولی معنیدار نیست.
بر اساس نتایج آماری مشخص گردید که بین تعیین ریسک کنترل و بعد اجتناب از عدم اطمینان و بلاتکلیفی رابطه معکوس وجود دارد، ولی معنیدار نیست. بنابراین، فرضیه هفتم این تحقیق رد میشود . ضمنا فرضیه هشتم نیز رد میشود، زیرا بین تعیین ریسک کنترل و بعد مردگرایی رابطه معکوس وجود دارد، ولی معنیدار نیست.
نتایج این تحقیق نتایج تحقیق هـوبر (1999 و2001) است. هوبر دریافت که سیستم کنترلهای داخلی در فرهنگ جمعگرا عملکرد مشابه فرهنگ فردگرا ندارد و در شرکتهای با حوزه جمعگرا (فردگرایی کم)، کارایی کنترل داخلـی کمتر است. کاچلمیر و شـیهیت همچنین دریافتند، سیستم کنترل داخلی در فرهنگ جمعگرا عملکرد مشابه با فرهنگ فردگرا ندارد، زیرا فرهنگ جمعگرا متکی بر اعتماد و کار گروهی است، تا نظارت و تعارض بین اعضای گروه.
سایر یافتهها
ضریب هبستگی پیرسن بین سن پاسخ دهندگان و ارزیابی آنها از ساختار کنترل داخلی، نشان میدهد که رابطه مستقیم یا غیر مستقیم بین سن پاسخ دهندگان و ارزیابی آنها از ساختار کنترل داخلی وجود ندارد. آزمون معنیداری ضرایب همبستگی در سطح خطای 5 درصد نیز نشان میدهد که این ارتباط از نظر آماری معنی دار نیست. همچنین ضـریب هبستگی پیرسن بین سابقه کار پاسخ دهندگان و ارزیابی آنـها از ساختار کنترل داخلی نشان میدهد که رابطه مستقیم یا غیر مستقیم بین سابقه کار پاسخ دهندگان و ارزیابی آنها از کنترل داخلی وجود ندارد. ضمنا نتایج آزمون کیدو در سطح خطای 5 درصد نشان میدهد که نظر پاسـخ دهندگان در مورد ارزیابی ریسک کنترل، ارتباطی با رتبه حسابرسی آنها ندارد.
نتیجهگیری
تحقیقات بسیاری در زمینه فرهنگ و حسابرسی، همانند تحقیق حاضر انجام شده است. نتایج این تحقیق و تحقیقات دیگر بیانگر آثار تفاوتهای فرهنگی در زمینه حسابرسی است و گویای این است که حسابرسان فکر میکنند مکانیزمهای کنترلی در بعضی فرهنگها به طور مؤثر عمل نمیکنند و برای فهمیدن تفاوتهای مکانیزم کنترلی و تأثیر آنها بر روند حسابرسی به زمان بیشتری نیاز است. تفاوت در مکانیزمهای کنترلی، سبب افزایش مقــدار زمان بررسی ساختار کنترلهای داخــلی میگردد. گروههای فرهنگی متفاوت، واکنشهای متفاوتی نسبت به مکـانیزمهای کنترلی مشابه انجام میدهند یا مکـانیزمهای کنترلی متفاوت را بـرای دستیابی به رفتـار مشابه در نظـر میگیرند. بعضی از فرهنگها به طور ذاتی ریسک کنترل زیادی را از خود نشان میدهند. بنابراین، مدیریت و سیستمهای کنترل در این کشورها، احتیاج به توسعه و گسترش دارند، تا هزینة حسابرسی کاهش یابد.
نکتهای که باید اشاره شود، این است که نوع تحقیق برحسب افق زمانی، مقطعی است، تا تداومی. تحقیق حاضر بیشتر به دنبال فراهم نمودن مصادیق تجربی برای دیدگاه هوبر(2001) در یک محیط غیر تجربی صورت گرفته و به طور مستقل قصد مقایسه فرهنگ ایرانی با سایر کشورها را در نظر نداشته است. نکتة دیگر این که در این تحقیق، همچنین فاکتورهای برابری یا مقابله در بین ابعاد فرهنگی هافستد در نظر گرفته نشده است. هر کشوری خصوصیات خاصی از ابعاد هافستد را داراست. دامنه کم یا زیاد یکی از ابعاد، ممکن است با دامنه کم یا زیاد ابعاد دیگر، برابری یا مقابله نماید؛ مثلاً فردگرایی زیاد ممکن است با مردگرایی کم (زنگرایی) برابری یا مقابله نماید.
پیشنهاد برای تحقیقات آینده
پیشنهادهایی برای مطالعات آینده به شرح زیر ارایه می شود:
1- در تحقیق حاضر تأثیر عوامل فرهنگی بر تعیین ریسک کنترل بررسی گردید. در تحقیقات آینده میتواند تأثیر عوامل فرهنگی بر سایر ریسکهای حسابرسی بررسی شود. تحقیقی با این عنوان که آیا تفاوتهای فرهنگی بر تعیین ریسک ذاتی و ریسک عدم کشف تأثیری دارد یا نه؟
2 ) تحقیقی در زمینه تأثیر تفاوتهای فرهنگی بر قضاوتهای با اهمیت حسابرسان مستقل برای محققان نیز قابل پیشنهاد است.
3) پیشنهاد میشود تحقیقی همانند تحقیق حاضر انجام شود، و از ابزار مصاحبه در کنار پرسشنامه استفاده نماید.
4) در تحقیقات آتی محققان میتوانند ارتباط و آثار بین ابعاد فرهنگی هافستد را بررسی کنند و تأثیرگذاری بین ابعاد را روشن کنند.