The Investigation of the Association between Accounting Fundamentals and Business Cycle in Tehran Stock Exchanch (TSE)

Authors

1 Associate Professor، Faculty of Economics Shahid Bahonar University of Kerman، Iran

2 Management، Shahid Bahonar University of Kerman، Iran

Abstract

  This paper investigates the behavior of accounting fundamentals considering the business cycle in companies listed in Tehran Stock Exchange (TSE). The accounting fundamentals that investigated are sales growth, changes in gross margin, changes in income before tax, changes in net income, and total asset growth. The study finds that sales growth and changes in gross margin are positively associated with economic conditions (business cycle). There are systematic differences in accounting sensitivity to the business cycle that can be explained by industry- and firm-specific characteristics. For cyclical industries, the influence of the business cycle exists only on sales but not on the other variables. Further analysis shows that accounting sensitivity to the business cycle decreases with firm size.

Keywords


 

از ویژگی‌های کشورهای توسعه یافته، وجود بازارها و نهادهای مالی کارآمد است که ضمن ایفای نقش مهمی در اقتصادکشور، زمینه ساز رشد و توسعه اقتصادی آن می‌گردد. بازارهای مالی پویا، یکی از عناصر اساسی و تاثیر‌گذار بر اقتصاد هر کشور هستند. پویایی بازار مستلزم وجود اطلاعات شفاف و قابل اتکا جهت اتخاذ تصمیمات مناسب است. بخش اعظم اطلاعات مورد استفاده در بازارهای مالی توسط سیستم حسابداری پردازش و گزارش می‌شود. اطلاعات فراهم شده توسط سیستم حسابداری مبنایی برای پیش بینی داده‌های آتی است. برای پیش بینی دقیق اطلاعات آتی تنها نمی توان به داده‌های حسابداری اکتفا نمود، بلکه باید به عوامل دیگر نظیر شرایط اقتصادی کشور (رکود یا رونق اقتصادی) نیز توجه نمود.

شرایط اقتصادی می‌تواند تاثیرات متفاوتی بر شرکت‌ها داشته باشد و رفتار داده‌ها حسابداری را تحت تاثیر قرار دهد. برای نمونه، در شرایط رکود اقتصادی انتظار می‌رود میزان رشد فروش و حاشیه سود شرکت‌ها و همچنین میزان سرمایه‌گذاری شرکت‌ها کاهش یابد و برعکس، در دوران رونق انتظار می رود عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه، می توان گفت انتظار می رود شرایط اقتصادی تاثیر متفاوتی بر داده‌های حسابداری داشته باشد. بنابراین، آگاهی از تغییر رفتار داده‌های حسابداری با توجه به چرخه‌های تجاری می تواند سرمایه‌گذاران و سایر تصمیم‌گیرندگان بازار‌های مالی را در پیش بینی دقیق‌تر داده‌های حسابداری آتی یاری رساند و سبب تخصیص کاراتر منابع گردد. از سوی دیگر، تاثیر چرخه‌های تجاری بر متغیر‌های حسابداری با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌ها ممکن است متفاوت باشد.

به عبارت دیگر، ویژگی‌های خاص شرکت‌ها نظیر چرخه ای یا غیر چرخه ای بودن یک شرکت یا اندازه شرکت می تواند بر رابطه بین داده‌های حسابداری با چرخه‌های تجاری تاثیر داشته باشد. برای نمونه، در شرایط رکود اقتصادی داده‌های حسابداری شرکت‌های غیر‌چرخه‌ای (مانند صنایع غذایی، و خدمات عمومی) کمتر تحت تاثیر قرار می‌گیرد، در حالی که داده‌های حسابداری شرکت‌های چرخه‌ای (مانند تولید‌کنندگان کالاهای بادوام) تاثیر زیادی می‌پذیرند و در واقع فروش، سودآوری و سرمایه گذاری‌های آنها کاهش قابل توجهی می‌یابد.

این مطالعه در پی آن است که نشان دهد آیا تغییر شرایط اقتصادی بر عملکرد شرکت‌های تجاری تاثیر می‌گذارد و آیا این تاثیر با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌ها متفاوت است؟ این پژوهش بینش دقیقی دربارة رفتار پویای داده‌های حسابداری در بافت اقتصاد کلان ارائه می‌دهد و راهنمای مفیدی برای تحلیلگران و سایر استفاده‌کنندگان از اطلاعات مالی را برای پیش‌بینی متغیرهای اساسی حسابداری فراهم می‌آورد. این تحقیق این امکان را برای تصمیم‌گیرندگان فراهم می آورد که چگونه پیش‌بینی خود را در خصوص عملکرد شرکت‌ها با توجه به شرایط کلان اقتصادی بهبود بخشند. بنابراین، با توجه به موارد مطرح شده هدف این تحقیق، بررسی ارتباط بین داده‌های حسابداری با چرخه‌های تجاری با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌هاست.

در این راستا، ابتدا پیشینه تحقیق بیان خواهد شد و پس از آن به بیان فرضیات پرداخته خواهد شد. سپس روش تحقیق و پس از آن نتایج آزمون فرضیات و یافته‌های تحقیق بیان می‌شود. در پایان نیز محدودیت‌ها و پیشنهادهای تحقیق ارائه خواهد شد.

 

پیشنیه تحقیق

در ایران تاکنون تحقیقی در رابطه با بررسی رفتار داده‌های حسابداری با توجه به چرخه‌های تجاری صورت نگرفته است، اما در سطح بین‌المللی تحقیقات متعددی انجام شده است ] 2, 3, 11, 12, و 8 [. کوینگلو ] 12[ در تحقیق خود با عنوان "چرخه تجاری و متغیرهای حسابداری" به بررسی چگونگی حرکت متغیرهای حسابداری با توجه با تغییر شرایط کلان اقتصاد پرداخته است. او برای بررسی خود از داده‌های تابلویی استفاده نموده است. دورة مورد بررسی از سال 1978 تا سال 2003 بوده است. نتایج بررسی کوینگلو نشان می‌دهد که متغیرهای حسابداری نظیر فروش و رشد دارایی‌های ثابت کاملاً با چرخه‌های تجاری در ارتباط هستند و این متغیرها به رکود اقتصادی نسبت به رونق اقتصادی حساسیت بیشتری دارند. البته، دامنۀ این تغییرات در همه صنایع یکسان نبوده است. برای نمونه، برای صنایع چرخه‌ای مانند صنعت خودرو تاثیر چرخه‌های تجاری بر متغیرهای حسابداری کاملاً قابل ملاحظه است، در‌حالی‌که برای صنایع غیرچرخه‌ای مانند صنعت دارو، این تاثیر تنها بر فروش و سرمایه‌گذاری قابل‌توجه بوده است و بر روی سود دهی آنها تاثیر درخور ‌توجهی نداشته است.

جانسون ] 8[ به بررسی ارتباط بین چرخه‌های تجاری با بازدهی اوراق بهادار و سود شرکت‌ها پرداخته است. دوره مورد بررسی او سالهای 1970 تا 1987 با استفاده از روش رگرسیون تلفیقی بوده است. نتایج تحقیق وی نشان داد که سود شرکت‌ها تحت تاثیر چرخه‌های تجاری قرار دارد و ثبات سودها، به‌دلیل ایجاد فرصت‌های سرمایه‌گذاری در طی دوران رونق به‌طور چشمگیری نسبت به دوران رکود بیشتر است. همچنین، نتایج تحقیق نشان می‌دهد که بازده اوراق بهادار در دوران رونق نسبت به دوران رکود بیشتر است.

لیو و واسالو ] 9[ به بررسی این موضوع پرداختند که شرکت‌ها با توجه به شاخص‌های ریسک مانند نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، و اندازه شرکت تا چه حد تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار دارند؟ دوره مورد بررسی آنها بین سالهای1976 تا 1997 و با استفاده از روش رگرسیون خطی بود. نتایج مطالعه آنها نشان می‌دهد سهام‌های با نسبت B/M بالا در دوره‌های رشد اقتصادی با وضعیت خوبی مواجه هستند و در واقع، از عملکردی مناسب و برعکس، در شرایط رکود اقتصادی از وضعیـتی نامناسب برخوردارند.

چوردیا و شیوا کومار ] 5[در تحقیقی با عنوان "سودها، چرخه تجاری و بازده‌های سهام" نقش چرخه تجاری را در قیمت‌گذاری دارایی‌ها به روش تجربی بررسی کردند. آنها معتقد بودند که سود شرکت‌ها با شرایط تجاری مرتبط است. دوره مطالعه آنها سالهای 1972 تا 1999بود و با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره به بررسی فرضیات تحقیق خود پرداختند. نتایج مطالعه آنان نشان می‌دهد که بین چرخه‌های تجاری و سود شرکت‌ها ارتباط وجود دارد. علاوه‌براین، آنها نشان دادند که بین بازده سهام و چرخه‌های تجاری ارتباط وجود دارد و در واقع چرخه‌های تجاری در قیمت‌گذاری دارایی‌ها نقش اساسی دارند.

پرزکوروز و تیمرمن] 10[ به بررسی نوسان‌های بازده سهام در مقاطع تغییر چرخه‌های تجاری پرداخته اند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که نوسان‌های بازده سهام در مقطع تغییر چرخه‌های تجاری قابل‌توجه است. آنتونیو، لام و پادیان ] 3[ نیز به بررسی این موضوع پرداختند که آیا متغیرهای چرخه‌های تجاری و رفتار جانبدارانه سودآوری سرعت معاملات را در سه بازار اصلی اروپا تبیین می‌نمایند. نتایج مطالعه آنان نشان داد که سودآوری سرعت معاملات در بازارهای اروپا تحت تاثیر شرایط تجاری جهانی است.

 

رفتار داده‌های حسابداری با توجه به چرخه‌های تجاری

شواهد اقتصاد کلان نشان می‌دهد که الگوی رفتاری مصرف و سرمایه‌گذاری شدیداً با الگوی رفتاری تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) در ارتباط است کوینگلو ] 12[. بنابراین، انتظار می رود رشد فروش و رشد کل دارایی‌های شرکت‌ها نیز به‌طور جدی با رشد GDP واقعی در ارتباط باشد. زارنوویت ] 14[ اثبات کرد که سود شرکت‌ها و تغییرات آنها به‌طور معناداری با رشد GDP واقعی در ارتباط هستند. همچنین تیلور ] 13[ به این نتیجه رسید که تغییر سودها (حاشیه سود، سود قبل از اقلام غیرمترقبه و سود خالص) شدیداً با رشدGDP واقعی مقارن و دارای ارتباط مثبتی هستند. با توجه به موارد ذکر شده می‌توان فرضیه اول را به صورت زیر مطرح کرد:

فرضیه اول: بین متغیرهای حسابداری با رشد تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.

رشد GDP واقعی در زمان رکود کاهش می‌یابد، اما در زمان رونق رشد GDP واقعی افزایش قابل‌توجهی می‌یابد. در نتیجه انتظار می‌رود در شرایط رکود اقتصادی، رشد متغیر‌های حسابداری نظیر رشد فروش شرکت‌ها کاهش یابد و حتی برای برخی صنایع منفی گردد. کوینگلو ] 12[ اظهار می‌دارد که هر چند متغیرهای حسابداری تغییرات واقعی در شرایط اقتصادی را منعکس می کنند، اما انتظار می‌رود تاثیر شرایط اقتصادی بر متغیرهای حسابداری در طول دوره رکود بیشتر از زمان رونق اقتصادی باشد. بنابراین، فرضیه دوم را می توان به صورت زیر مطرح کرد:

فرضیه دوم: تاثیر تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) بر متغیرهایحسابداری در دوران رکود اقتصادی نسبت به دوران رونق اقتصادی بیشتر است.

رفتار داده‌های حسابداری با توجه به چرخه‌های تجاری ممکن است تحت تاثیر ویژگی‌های خاص شرکت‌ها نیز قرار داشته باشد. یکی از این ویژگی‌های خاص شرکت‌ها، چرخه‌ای یا غیر‌چرخه ای بودن یک شرکت است. در واقع، دامنة تاثیرات ادوار تجاری با توجه به نوع صنعتی که شرکتها در آن فعالیت می‌کنند، می‌تواند کاملاٌ متفاوت باشد. شرکتهای تجاری چرخه‌ای معمولاً تحت تاثیر رونق و رکود اقتصادی با تقاضای متغیری برای محصولات خود مواجه هستند. برای مثال، تقاضا برای محصولات شرکت‌های خودروسازی در شرایط رکود اقتصادی کاهش می‌یابد، زیرا مردم وجوه خود را برای مصارف ضروری‌تر نظیر غذا و دارو حفظ می‌کنند و کمتر برای خریدهای غیر ضروری نظیر خودرو صرف می‌نمایند؛ در نتیجه، به دلیل کاهش تقاضا سرمایه‌گذاری این گونه صنایع در دوران رکود محدودتر می شود. در مقابل شرکت‌های غیرچرخه‌ای تحت تاثیر شرایط رونق و رکود اقتصادی قرار ندارند و با تقاضای پایدارتری مواجه اند. برای مثال، صنایع دارویی و غذایی صنایع غیرچرخه ای هستند، زیرا حتی اگر شرایط تجاری رو به وخامت نهد و درآمد مردم کاهش یابد، مردم همچنان به خرید دارو و مواد غذایی اقدام می‌کنند. بنابراین، به‌دلیل ثبات تقاضا برای شرکت‌های غیر چرخه ای، سرمایه‌گذاری و سوددهی این‌گونه صنایع کمتر تحت تاثیر شرایط اقتصادی قرار می‌گیرد و در واقع کاهش قابل‌توجهی نمی‌یابد. بکمن، دوبیوس و ایساکوف ] 4[ در بررسی رابطه بین ویژگی‌های خاص صنعت و بازده سهام دریافتند که بازده صنایع چرخه‌ای از صنایع غیر چرخه‌ای در کشورهای جی‌هفت بیشتر است. با توجه به موارد ذکر شده فرضیه سوم را می توان به صورت زیر مطرح کرد:

فرضیه سوم: حساسیت متغیرهای حسابداری به چرخه‌های تجاری برای شرکت‌های چرخه‌ای نسبت به شرکت‌های غیرچرخه‌ای بیشتر است.

یکی دیگر از ویژگی‌های خاص شرکت‌ها که می تواند در شرایط مختلف اقتصادی بر پیش‌بینی اطلاعات مالی موثر باشد، اندازه شرکت است. گرتلر و جیل کریست ] 7[ در بررسی خود دریافتند که شرکت‌های کوچک در شرایط رکود، به‌دلیل منابع داخلی ناکافی و دسترسی کمتر به منابع خارجی، سرمایه‌‌گذاری محدودتری دارند، در نتیجه عملکرد این‌گونه شرکت‌ها بدتر می شود. برعکس، در شرایط رونق اقتصادی وجود سرمایه‌های داخلی و خارجی نسبتاً کافی سبب فراهم شدن بستر سرمایه‌گذاری برای شرکت‌های کوچک شده، عملکرد آنها بهبود می یابد. شرکت‌های بزرگ به علت تنوع محصولات، توانایی بیشتری برای تامین مالی و انجام سرمایه گذاری‌های جدید دارند، در نتیجه انتظار می رود در شرایط رکود صدمه کمتری ببینند. تحلیل بالا منشا خطرهایی را برای متغیرهای حسابداری و همچنین دامنه ای که آنها را به اندازه شرکت مرتبط می‌سازد، روشن می‌کند. با توجه به مباحث مطرح شده انتظار می‌رود شرکت‌های کوچک نسبت به تغییرات در شرایط اقتصادی، حساستر از شرکت‌های بزرگ باشند. بنابراین، فرضیه چهارم را می‌توان به صورت زیر مطرح کرد:

فرضیه چهارم: حساسیت متغیرهای حسابداری به چرخه‌های تجاری برای شرکت‌های با اندازه کوچک نسبت به شرکت‌های با اندازه بزرگ بیشتر است.

 

روش تحقیق

تحقیق حاضر از نوع تحقیقات شبه‌تجربی و روش‌شناسی آن از نوع پس‌رویدادی است. به لحاظ هدف، این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است که نتایج حاصل از آن می تواند برای طیف گسترده‌ای، از جمله سرمایه‌گذاران، سهامداران، مدیریت بورس اوراق بهادار، تحلیلگران مالی، دولت و محققان مفید واقع گردد.

 

جامعه آماری

جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت‌های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران است. نمونه انتخابی با توجه به معیارهای زیر صورت گرفته است:

1- شرکت مربوط به صنعت واسطه‌گری مالی نباشد.

2- شرکت قبل از سال 1377 در بورس پذیرفته شده و پس از آن از بورس خارج نشده باشد.

3- سال مالی شرکت به 29 اسفندماه ختم شده باشد.

4- اطلاعات شرکت مورد نظر موجود بوده، وقفه معاملاتی بیش از شش ماه نداشته باشند.

با توجه به معیارهای ذکر شده 253 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدند که مربوط به 29 صنعت مختلف بودند که 24 صنعت آن صنایع چرخه‌ای[1] و 5 صنعت دیگر صنایع غیر چرخه‌ای بودند. دوره مورد تحقیق از سال 1377 لغایت 1386 است.

مدل‌های تحقیق

برای آزمون فرضیه‌های تحقیق از چهار مدل زیر استفاده شده است:

(1)

Acct= α+ βΔGDP+ λ Acct + λTime + ε 

 

(2)

Acct= α+αEXP+ β ΔGDP +β EXP*ΔGDP+ λAcct+ λTime + δ

 

(3)

Acct= α+ αEXP + αcyclical+ αEXP*cyclical + BΔGDP+ BEXP* ΔGDP+ Bcyclical*ΔGDP + BEXP *cyclical* ΔGDP + δ

 

(4)

Acct= α +αEXP +α SIZE +αEXP*SIZE +βΔGDP +βEXP *ΔGDP +β SIZE *ΔGDP +βEXP* SIZE *ΔGDP +δ

 

در این مدل‌هاAcct متغیرهای حسابداری شرکت؛ ΔGDP درصد رشد تولید ناخالص داخلی واقعی؛ Timeمتغیر مجازی زمان؛ EXP، متغیر مجازی برای شرایط اقتصادی که برای دوره رونق اقتصادی یک و برای دوران رکود اقتصادی برابر صفر در نظر گرفته شده است؛ cyclical، متغیر مجازی که برای صنایع چرخه‌ای یک و برای صنایع غیر‌چرخه‌ای صفر است؛SIZE ، متغیر مجازی برای اندازه شرکت؛, α αعرض از مبدا؛β ,β,, α, α, α, α β ,β ,, λ λضرایب متغیرها هستند.

متغیرهای حسابداری مورد بررسی شامل رشد فروش (ΔSales)، تغییر درصد حاشیه سود ناخالص (ΔPM)، تغییر سود قبل از مالیات (ΔEBT)، تغییر سود خالص (ΔNI)، و تغییر کل دارایی‌ها (ΔTA) است.

 

اندازه گیری متغیرهای تحقیق

متغیرهای وابسته و شیوه محاسبه آنها

متغیر وابسته کلیه مدل‌ها، متغیرهای حسابداری است که به صورت زیر اندازه گیری شده اند.

رشد فروش (rSales): این نسبت از طریق تغییر در فروش سالانه شرکت نسبت به سال قبل اندازه‌گیری شده است.

تغییر درصد حاشیه سود ناخالص (rPM): این نسبت از طریق تفاوت سود ناخالص عملیاتی یک شرکتتقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام دوره قبل شرکت محاسبه شده است.

تغییر سود قبل از مالیات (rEBT): این نسبت از طریق تغییر سود قبل از مالیات یک دوره با دوره قبلی تقسیم برکل حقوق صاحبان سهام شرکت محاسبه شده است.

تغییر در سود خالص (rNI): این نسبت از طریق تغییر در سود خالص یک دوره تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام شرکت در ابتدای دوره حاصل شده است.

رشد کل دارایی‌ها (rTA) :این نسبت از طریق تغییر در کل داراییهای یک دوره تقسیم برکل دارایی‌های ابتدای دوره شرکت محاسبه شده است.

 

متغیرهای مستقل و شیوه محاسبه آنها

چرخه تجاری (EXP): منظور از چرخه‌های تجاری نوسان‌های در فعالیت‌های اقتصادی و معمولاً تولید ملی است. هر دوره تجاری شامل مراحل رونق، و رکود اقتصادی است. در این تحقیق، به منظور اندازه‌گیری رکود و رونق اقتصادی از متغیر مجازی (مصنوعی) استفاده شده است که برای دوره رونق از عدد یک و برای دوره رکود از عدد صفر استفاده شده است. برای تعیین دوران رکود و رونق اقتصادی از پایان نامه‌های کارشناسی ارشد مختارزاده ] 1 [استفاده شده است. بر مبنای پایان نامه ذکر شده دورانهای رونق و رکود اقتصادی به شرح زیر هستند:

1- سال 1338 الی 1350 دوران رکود نسبی؛

2- سال 1351 الی 1359 دوران رونق نسبی؛

3- سال 1359 الی 1362 دوران رکود نسبی؛

4- سال 1362 الی 1364 دوران رونق نسبی؛

5- سال 1364 الی 1370 دوران رکود نسبی؛

6- سال 1370 الی 1373 دوران رونق نسبی؛

7- سال 1373 الی 1381 دوران رکود نسبی؛

8- سال 1382 الی 1386 دوران رونق نسبی.

تغییر تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP): این متغیر از طریق تغییر در تولید ناخالص داخلی واقعی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی واقعی دوره قبل محاسبه شده است. اطلاعات مزبور از سایت وکتابخانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استخراج گردید.

صنایع (شرکت‌های) چرخه‌ای و غیرچرخه‌ای (Cyclical): صنایع چرخه‌ای صنایعی هستند که معمولاً با تقاضای متغیری برای محصولات خود مواجه هستند و با رونق اقتصادی تقاضا افزایش و با رکود اقتصادی تقاضا کاهش می‌یابند. در مقابل، صنایع غیرچرخه‌ای با تقاضای پایدار مواجه‌اند و عموماً تغییر شرایط اقتصادی تأثیری بر تقاضای محصولات آنها ندارد. در این تحقیق، برای تعیین صنایع چرخه‌ای و غیر چرخه‌ای از طبقه بندی فاما و فرنچ ] 6[ استفاده شده است. فاما و فرنچ صنایع غذایی، صنایع دارویی، خدمات مالی، صنایع خدمات عمومی ( شرکتهای آب، برق، تلفن و گاز) را به عنوان صنایع غیر چرخه‌ای و سایر صنایع را به عنوان صنایع چرخه‌ای طبقه بندی نموده‌اند. برای اندازه‌گیری این متغیر از متغیرهای مصنوعی (مجازی) استفاده شده است که برای صنایع چرخه‌ای از عدد یک و برای صنایع غیر چرخه‌ای از عدد صفر استفاده شده است.

اندازه شرکت ((SIZE: از دیگر ویژگی‌های خاص شرکت‌ها که در این مطالعه بررسی شده است، اندازه شرکت است. محققان در تحقیقات خود شاخص‌های مختلفی را برای سنجش اندازه شرکت به کار برده اند که از آن جمله می‌توان به لگاریتم مجموع دارایی‌ها، تعداد پرسنل، و لگاریتم کل فروش اشاره نمود. در ایران مناسبترین شاخص برای اندازه مجموع فروش است، زیرا تقریباً به نرخ‌های روز بوده، کمتر تحت تأثیر تورم است. برای تعیین شرکت‌های بزرگ و کوچک، ابتدا متوسط فروش شرکت‌های نمونه محاسبه و سپس فروش هر شرکت با متوسط مقایسه شده است. در صورتی که فروش شرکت بیشتر از متوسط فروش شرکت‌ها بوده، به عنوان شرکت بزرگ و در غیر این صورت، به عنوان شرکت کوچک طبقه بندی شده است. برای اندازه گیری این متغیر نیز از متغیر مصنوعی (مجازی) و برای شرکت‌های کوچک از عدد یک و برای شرکت‌های بزرگ از عدد صفر استفاده شده است.

 

یافته‌های تحقیق

نتایج آمار توصیفی

نتایج حاصل از آمار توصیفی متغیرهای وابسته در جدول شماره1 آورده شده است. آمار توصیفی نشان می دهد که نمونه انتخابی از تنوع زیادی برخوردار است. برای نمونه، آمار توصیفی مربوط به تغییر فروش نشان می دهد که میانگین و میانه تغییر فروش نسبت به سال قبل به ترتیب 274/0 و170/0 است. همچنین، حداکثر و حداقل تغییر فروش به ترتیب برابر 74/69 و 99/0- بوده است. انحراف معیار تغییر فروش نیز معادل 786/1 بوده است. این آمار نشان می‌دهد که نمونه از تنوع لازم به منظور تعمیم دهی نتایج به جامعه برخوردار است.

 

جدول شماره1: آمار توصیفی

آماره

rTA

rNI

rEBT

rPM

rsale

میانگین

0.232

0.0382

0.052

0.154

0.274

میانه

0.160

0.050

0.050

0.080

0.170

حداکثر

10.60

12.110

12.110

32.900

69.740

حداقل

0.770-

49.460-

45.580-

41.280-

0.990-

انحراف معیار

0.452

1.799

1.765

1.792

1.786

تعداد مشاهده

1760

1750

1757

1760

1756


 


نتایج آزمون فرضیه‌های تحقیق

نتایج آزمون فرضیه اول

فرضیه اول تحقیق به این صورت مطرح گردیده بود که بین متغیرهای حسابداری با رشد تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول در جدول شماره 2 آورده شده است.همان‌طور که در جدول شماره 2 ملاحظه می‌شود، ضریب متغیر تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) در سطح خطای 5 درصد برای هیچ یک از متغیرهای حسابداری مورد بررسی معنادار نیست. در نتیجه، می توان گفت در ایران بین متغیرهای حسابداری با رشد تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) ارتباط معناداری وجود ندارد. شایان ذکر است که علامت متغیر تولید ناخالص داخلی واقعی مثبت است که با علامت پیش‌بینی شده سازگار است.

 

 

 

جدول شماره 2: نتایجآزمون فرضیه اول

Acct= α+ βΔGDP+ λ Acct + λTime + ε

متغیر وابسته

ΔGDP

Acct

Time

ضریب تعیین  تعدیل شده

دوربین واتسون

ضریب

t مقدار

ضریب

t مقدار

ضریب

t مقدار

∆Sale

1.614

1.577

0.207-

-10.27***

-0.022

-2.24**

0.037

2.255

∆PM

2.880

0.655

-0.094

-9.5***

-0.016

-1.13

0.064

2.060

∆EBT

0.540

0.233

-0.017

-1.31

-0.004

-0.34

0.002

1.999

∆NI

9.388

1.640

0.000

0.08

-0.029

-1.092

0.000

2.092

∆TA

0.807

1.519

3.137

0.064*

-1.475

-0.006

0.024

2.135

***،**،* به ترتیب در سطح خطای 1% و 5% و10% معنادار

 

 

بررسی اثر متغیرهای حسابداری سال‌های قبل بر متغیرهای حسابداری سال جاری، حاکی از تأثیر متغیر‌های حسابداری سال قبل بر سال جاری، خصوصاً در رابطه با متغیر فروش، حاشیه سود عملیاتی و کل داراییهاست. بررسی اثر زمان بر متغیرهای حسابداری نیز نشان داد که زمان عامل اثرگذار بر فروش است. حداکثر ضریب تعیین تعدیل شده برای پنج مدل مورد بررسی معادل 7 درصد است که چندان قابل توجه نیست. مقدار دوربین واتسون نیز برای هر پنج مدل مورد بررسی حدود 2 است که حاکی از عدم وجود خودهمبستگی بین داده‌ها است.

نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول مغایر با نتایج تحقیق کوینگلو ] 12[ و زارنوویت ] 14[ است. دلایل متعددی می‌توان برای رد این فرضیه حدس زد که از آن جمله می توان به ظرفیت بلااستفاده شرکتها، و رقابتی نبودن بازار در ایران اشاره نمود.

 

 

نتایج آزمون فرضیه دوم

فرضیه دوم تحقیق به بررسی تأثیر رشد تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP ) بر متغیرهای حسابداری در دوران رکود اقتصادی نسبت به دوران رونق اقتصادی پرداخته است و به این صورت مطرح شده است که تأثیر رشد تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) بر متغیرهای حسابداری در دوران رکود اقتصادی نسبت به دوران رونق اقتصادی بیشتر است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم در جدول شماره 3 آورده شده است.

همان‌طور که در جدول شماره 3 ملاحظه می‌شود، ضریب متغیر EXP*ΔGDP در هر پنج مدل مورد بررسی منفی است که بیانگر اثر منفی رکود بر متغیرهای حسابداری است، اما از لحاظ آماری در سطح خطای 5 درصد تنها مدل اول و دوم (تغییر فروش و حاشیه سود ناخالص) معنادار بوده، بقیه مدلها (متغیرهای حسابداری) معنادار نیست.

به عبارت‌دیگر، متغیرهای حسابداری تغییر مجموع داراییها، سود قبل از کسر مالیات، و تغییر سود خالص به تغییر شرایط اقتصادی در زمان رکود اقتصادی نسبت به دوران اقتصادی حساس‌تر نیستند و تنها متغیر‌های فروش و حاشیه سود ناخالص تحت تأثیر چرخه‌های تجاری قرار دارند. همان‌طور که در جدول شماره 3 ملاحظه می‌شود ضریب متغیر EXP*ΔGDP در هر پنج مدل مورد بررسی منفی است که بیانگر اثر منفی رکود بر متغیرهای حسابداری است، اما از لحاظ آماری در سطح خطای 5 درصد تنها مدل اول و دوم (تغییر فروش و حاشیه سود ناخالص) معنادار بوده، بقیه مدل‌ها (متغیرهای حسابداری) معنادار نیستند. به عبارت‌دیگر، متغیرهای حسابداری تغییر مجموع داراییها، سود قبل از کسر مالیات، و تغییر سود خالص به تغییر شرایط اقتصادی در زمان رکود اقتصادی نسبت به دوران اقتصادی حساس‌تر نیستند و تنها متغیر‌های فروش و حاشیه سود ناخالص تحت تأثیر چرخه‌های تجاری قرار دارند.

 

 

جدول شماره 3: نتایجآزمون فرضیه دوم

Acct= α+αEXP+ β ΔGDP +β EXP*ΔGDP+ λAcct+ λTime + δ

متغیر وابسته

EXP

ΔGDP

EXP*ΔGDP

Acct

Time

ضریب تعیین تعدیل شده

دوربین واتسون

∆Sale

0.406

) 2.059** (

2.262

(1.898**(

-4.789

)-1.743*(

-0.185

)-8.896***(

-0.054

)-3.351***(

0.060

2.200

∆PM

0.768

) 1.786* (

6.040

(1.268)

-10.380

)-1.660*(

-0.069

)-9.574***(

-0.044

)-1.854*(

0.066

2.060

∆EBT

0.574

(1.251)

2.900

(1.070)

-6.450

(0.991-)

-0.018

(1.318-)

-0.034

(1.553-)

0.002

2.000

∆NI

0.384

(0.496)

9.317

(1.306)

-6.755

(0.560-)

-0.001

(0.551-)

-0.026

(0.778-)

0.003

2.010

∆TA

0.220

(1.306)

0.612

(1.093)

-1.067

(0.425-)

0.057

2.811) * (

-0.030

(4.210)

0.031

2.135

***،**،* به ترتیب در سطح خطای 1% و 5% و10% معنادار

مقدار t در داخل پرانتز آورده شده است.

 

 

در رابطه با متغیر فروش و حاشیه سود ناخالص نتایج این مطالعه با نتایج تحقیق کوینگلو ] 12[، زارنوویت ] 14[ و تیلور] 13[ سازگار است، اما در خصوص سایر متغیرها سازگار نیست. عدم تأثیرپذیری سود قبل از کسر مالیات، و سود خالص حسابداری به‌واسطه چرخه‌های تجاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ممکن است به واسطه مدیریت سود با استفاده از اقلام غیر‌عملیاتی، نظیر فروش دارایی‌های ثابت و سرمایه‌گذاری‌های بلند‌مدت و کوتاه‌مدت باشد که به پایداری سود قبل از کسر مالیات و سود‌خالص و در نتیجه عدم تأثیر پذیری آنها از چرخه‌های تجاری منجر می‌گردد.

 

نتایج آزمون فرضیه سوم

فرضیه سوم تحقیق پیش‌بینی می‌کند که حساسیت متغیرهای حسابداری به چرخه‌های تجاری در شرکتهای چرخه‌ای نسبت به شرکتهایی غیر چرخه‌ای بیشتر است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم در جدول شماره 4 آورده شده است. همان‌طور که در جدول شماره 4 ملاحظه می شود، با توجه به مقدار t ضریب متغیر EXP*cyclical*ΔGDP (B) در رابطه با متغیرهای حسابداریΔPM ، ΔEBT،ΔNI ، و ΔTA در صنایع چرخه‌ای در دوران رونق اقتصادی معنادار نیست و تنها متغیر Δsales با خطای 10 درصد معنادار است. همپنین ضریب cyclical*ΔGDP (B) در رابطه با متغیرهای حسابداری ΔPM ،ΔEBT ،ΔNI ، و ΔT در صنایع چرخه‌ای در دوران رونق یا رکود اقتصادی معنادار نبوده، تنها در رابطه با متغیر Δsales در سطح 90 درصد معنادار است. بنابراین، فرضیه سوم تحقیق رد می شود و می‌توان گفت چرخه‌ای یا غیر‌چرخه‌ای بودن شرکتها تأثیر قابل توجهی بر متغیرهای حسابداری با توجه به تغییرات در چرخه‌های تجاری ندارد.

به‌طور کلی، نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم تحقیق تنها در ارتباط با متغیر فروش با یافته‌های مطالعات غربی نظیر تحقیق کوینگلو ] 12[ سازگار است و در ارتباط با سایر متغیرها سازگار نیست. از جمله دلایلی که شاید بتوان بر رد این فرضیه در محیط اقتصادی ایران مؤثر دانست، کنترل و نظارت بر قیمتها و در نتیجه، عدم تغییر قابل توجه در درصد حاشیه سود ناخالص و سود عملیاتی در صنایع چرخه ای و غیر چرخه‌ای است.

 

جدول شماره4:نتایجآزمون فرضیه سوم

Acct= α+ αEXP + αcyclical+ αEXP*cyclical + BΔGDP+ BEXP* ΔGDP

+ Bcyclical*ΔGDP + BEXP*cyclical*ΔGDP+ δ

متغیر وابسته

EXP

cyclical

EXP*

cyclical

ΔGDP

EXP*

ΔGDP

cyclical*

ΔGDP

EXP*cyclical*

ΔGDP

ضریب تعیین تعدیل شده

دوربین واتسون

∆Sale

-0533

(1.469-)

0.147

(1.567)

0.788

) 1.897*(

4.150

1.889) *(

8.218

(1.326)

-4.253

)-1.710*(

-12.410

)-1.752*(

0.002

2.10

∆PM

-0.323

(0.413-)

-0.309

(1.093-)

0.773

(0.869)

-2.859

(0.508-)

5.630

(0.462)

6.179

(0.979)

-13.423

(0.968-)

-0.001

2.11

∆EBT

-0.407

(0.506-)

-0.281

(1.530-)

0.779

(0.841)

-1.396

(0.509-)

5.910

(0.486)

3.626

(1.158)

-11.122

(0.793-)

0.000

2.05

∆NI

-0.707

(0.770-)

-0.671

(1.280-)

1.427

(0.366)

-3.026

(0.207-)

10.876

(0.576)

16.190

(0.981)

-27.437

(1.280-)

0.002

2.01

∆TA

-0.055

(0.174-)

-0.003

(0.052-)

0.249

(0.689)

0.549

(0.502)

1.817

(0.369)

-0.571

(0.462-)

-4.696

(0.836-)

0.022

2.08

***،**،* به ترتیب در سطح خطای 1% و 5% و10% معنادار

مقدار t در داخل پرانتز آورده شده است.

 

 

 

 

 


نتایج آزمون فرضیه چهارم

فرضیه چهارم تحقیق پیش‌بینی می‌کندکه حساسیت متغیرهای حسابداری به چرخه‌های تجاری برای شرکت‌هایی با اندازه کوچک نسبت به شرکت‌هایی با اندازه بزرگ بیشتر است. نتایج حاصل از آزمون این فرضیه در جدول شماره 5 آورده شده است. ضریب متغیرEXP* SIZE *ΔGDP و مقدار t محاسبه شده حاکی از آن است که به استثنای متغیر حسابداری تغییرات کل دارایی‌ها (ΔTA) در شرکت‌های کوچک، سایر متغیرهای حسابداری حساسیتی به تغییر شرایط اقتصادی (چرخه‌های تجاری) ندارند. از بین متغیرهای مورد بررسی تغییرات کل دارایی‌ها (ΔTA) در شرکت‌های کوچک نسبت به چرخه‌های تجاری حساس است. به عبارت دیگر، در شرایط رونق اقتصادی دارایی‌های شرکت‌های کوچک افزایش قابل توجهی می‌یابد که حاکی از افزایش قابل توجه سرمایه‌گذاری‌های شرکت‌های کوچک است.

بررسی اثر تغییر تولید ناخالص داخلی (SIZE *ΔGDP) بر متغیرهای حسابداری با توجه به اندازه شرکت‌ها نشان داد که با کاهش تولید ناخالص داخلی حاشیه سود ناخالص و سود قبل از مالیات شرکت‌های کوچک کاهش قابل ملاحظه پیدا می کنند. به عبارت دیگر، رکود تأثیر منفی قابل‌توجهی بر سودآوری شرکت‌های کوچک می‌گذارد، در حالی که تأثیر ذکر شده بر شرکت‌های با اندازه بزرگ چندان قابل توجه نیست.

 

نتیجه گیری

نتایج این تحقیق نشان می دهد بین اغلب متغیرهای حسابداری(ΔTA ، ΔPM ،ΔEBT  و ΔNI) با چرخه‌های تجاری ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج این مطالعه نشان داد که از بین متغیرهای بررسی، تغییرات فروش(Δsales) تحت تأثیر چرخه‌های تجاری است و تغییر فروش شرکت‌ها در دوران رونق اقتصادی نسبت به دوران رکود اقتصادی بیشتر است. بررسی تأثیر چرخه‌های تجاری بر متغیرهای حسابداری، با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌ها نظیرچرخه‌ای یا غیر چرخه‌ای بودن آنها و اندازه نشان داد که دامنه تأثیر با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌ها متفاوت است. این بررسی نشان داد که در شرایط رونق اقتصادی، فروش شرکت‌های چرخه‌ای تغییر قابل توجهی نسبت به صنایع غیر چرخه‌ای پیدا می کند. به عبارت دیگر، فروش شرکت‌های چرخه‌ای در شرایط رونق اقتصادی افزایش قابل توجهی می‌یابد، در‌حالی‌که فروش شرکت‌های غیر چرخه‌ای تغییر قابل توجهی پیدا نمی‌کند.

 

 

 

 

 

جدول شماره 5: نتایجآزمون فرضیه چهارم

Acct= α +αEXP +αSIZE +αEXP* SIZE +βΔGDP +

βEXP *ΔGDP +β SIZE *ΔGDP +βEXP* SIZE *ΔGDP +δ

متغیرهای

وابسته

EXP

SIZE

EXP* SIZE

ΔGDP

EXP *ΔGDP

SIZE *ΔGDP

EXP* SIZE *ΔGDP

ضریب تعیین تعدیل شده

دوربین واتسون

∆Sale

-0.169

(0.349-)

-0.369

)-2.133**(

0.173

(0.330)

0.641

(0.162)

0.199

(0.023)

-0.172

(0.042-)

-0.583

(0.064-)

0.024

2.12

∆PM

1.415

(1.400)

1.938

3.270) ***(

-1.120

(1.028-)

42.107

3.731) ***(

-31.610

)-1.908*(

-42.308

)-3.673***(

26.950

(1.517)

0.008

2.21

∆EBT

0.806

(0.781)

1.771

3.786) ***(

-0.608

(0.542-)

29.545

4.293) ***(

-11.842

(0.756-)

-29.711

)-4.226***(

8.829

(0.519)

0.012

2.11

∆NI

1.617

(1.114)

2.204

1.933) **(

-1.135

(0.744-)

48.543

(1.411)

-32.726

(0.879-)

-40.239

(1.149-)

20.871

(0.544)

0.011

2.11

∆TA

1.022

2.745) **(

0.000

(0.001)

-1.081

)-2.643***(

0.318

(0.154)

-14.867

)-2.507***(

-0.229

(0.107)

15.983

2.642) ***(

0.013

2.08

***،**،* به ترتیب در سطح خطای 1% و 5% و10% معنادار

مقدار t در داخل پرانتز آورده شده است.

 

 

یافته‌های این تحقیق نشان داد که بین چرخه‌های تجاری و تغییرات کل داراییهای شرکت‌های با اندازه کوچک ارتباط معناداری وجود دارد. به‌عبارت‌دیگر، در شرایط رونق اقتصادی میزان سرمایه گذاری (تغییر کل داراییها) شرکت‌های با اندازه کوچک به طور معناداری افزایش می‌یابد، در‌حالی‌که تغییر کل دارایی‌های شرکت‌های با اندازه بزرگ تغییر قابل‌توجهی پیدا نمی کند. همچنین، بررسی اثر تغییر تولید ناخالص داخلی بر متغیرهای حسابداری با توجه به اندازه شرکت‌ها نشان داد که با کاهش تولید ناخالص داخلی حاشیه سود ناخالص و سود قبل از کسر مالیات شرکت‌های کوچک کاهش قابل‌ملاحظه پیدا می کنند.

به‌طور کلی، نتایج این تحقیق شواهد کمی در خصوص ارتباط متغیرهای حسابداری با چرخه‌های تجاری نشان داد. همچنین نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تأثیر چرخه‌های تجاری بر برخی از متغیرهای حسابداری، با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌ها متفاوت است.

این تحقیق بینش دقیقتری در مورد رفتار پویای داده‌های حسابداری در بافت اقتصاد کلان به ما ارائه می‌دهد و می‌تواند بر شناخت و نگرش استفاده‌کنندگان و تحلیلگران مالی در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و پیش‌بینی اطلاعات آتی شرکتها و همچنین تصمیم‌گیریهای بهینه اقتصادی استفاده‌کنندگان با توجه به ویژگی‌های خاص شرکت‌ها مؤثر باشد.

 

 

 

محدودیت‌های تحقیق

1- با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات شرکت‌ها برای چندین دوره رکود و رونق در این تحقیق، تنها یک دوره رکود و رونق اقتصادی بررسی شده است. افزایش دوره‌ها و درنتیجه افزایش تعداد مشاهدات ممکن است سبب تغییر نتایج گردد.

2- به دلیل عدم الزام شرکت‌ها به تهیه صورتهای مالی تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمتها، در این تحقیق اطلاعات مالی بدون تعدیل آثار ناشی از تورم استفاده شده است که این موضوع می تواند نتایج حاصل را تحت تأثیر قرارداده باشد.

3- در تعمیم نتایج این تحقیق به واحدهای اقتصادی خارج از بورس باید احتیاط لازم صورت گیرد، زیرا ویژگی‌های شرکت‌های خارج از بورس ممکن است با شرکت‌های پذیرفته شده در بورس متفاوت باشند.

 

پیشنهادات تحقیق

1- نتایج این مطالعه نشان داد که برخی از متغیرهای حسابداری، نظیر تغییرات فروش شرکت‌ها تحت تأثیر چرخه‌های تجاری (رونق و رکود اقتصادی) قرار دارند. در نتیجه پیشنهاد می‌شود گروههای مختلف استفاده‌کننده از اطلاعات حسابداری برای پیش‌بینی داده‌های حسابداری چرخه‌های تجاری را مد نظر قرار دهند و با لحاظ این عامل متغیرهایی نظیر فروش شرکت‌ها را برآورد نمایند.

2- یافته‌های این مطالعه حاکی از آن است که برخی از متغیرهای حسابداری نظیر تغییر در درصد سود خالص، تغییر در درصد سود عملیاتی، و تغییر در درصد سود قبل از کسر مالیات تحت تأثیر چرخه‌های تجاری نیست که می‌تواند ناشی از نظارت دولت بر قیمت‌ها و نقش کم‌رنگ عرضه و تقاضا در قیمت‌گذاری باشد. در نتیجه، به دولت به عنوان نهاد سیاستگذار پیشنهاد می‌گردد قیمت‌گذاری را به بازار (عرضه و تقاضا) واگذار و بسترهای رقابت آزاد را فراهم نماید.

3- درتصمیم‌گیری‌ها و تجزیه و تحلیل‌های مالی توسط استفاده‌کنندگان از اطلاعات مالی و پیش‌بینی آنها علاوه بر مد نظر قرار دادن شرایط اقتصادی لازم است ویژگی‌های خاص شرکت‌ها نیز مورد توجه قرار گیرد.



[1] - در این تحقیق برای تعیین صنایع چرخه‌ای و غیر چرخه‌ای از طبقه بندی شرکت‌های مورد بررسی از تحقیق فاما و فرنچ ] 6[  استفاده شده است.

 

 
1. مختارزاده, فاطمه.(1387). "بررسی عوامل تعیین کننده چرخه‌های تجاری در اقتصاد ایران بر اساس رویکرد حسابداری چرخه تجاری", پایان نامه کارشناسی ارشد, دانشگاه شهید بهشتی.
2. Albertazzi, U. and Gambacorta, L., (2009), “Bank profitability and the business cycle,” Journal of Financial Stability, Vol. 5, pp. 393–409.
3. Antoniou, A., Lam, H., and Paudyal, K. (2007), “Profitability of Momentum Strategies in International Markets: The Role of Business Cycle Variables and Behavioural Biases,” Journal of Banking and Finance, Vol. 31, No. 3, pp. 955-972.
4. Bacmann, J. F., Dubois M. and Isakov, D., (2001) "Industries, Business Cycle and Profitability of Momentum Strategies: An international Perspective" Working Paper, University of Geneva.
5. Chordia, T. and Shivakumar, L., (2002), “Momentum, Business Cycle and Time-Varying Expected Returns”, Journal of Finance, Vol. 57, No. 2, pp. 985-1019.
6. Fama E. F. and French, R., (1989), "Business Conditions and Expected Returns on Stocks and Bonds," Journal of Financial Economics, Vol25, pp. 25-49.
7. Gertler, M. and Gilchrist, S., (1992), “Monetary Policy, Business Cycles and the Behavior of Small Manufacturing Firms,” NYU, Mimeo.
8. Johnson،M. F., (1999). “Business Cycle and the relation between Security Returns and Earnings”, Review of Accounting Studies, Vol.4, pp.93-118.
9. Liew, J. and Vassalou, M., (2000), “Can Book-to Market, Size and Momentum be Risk Factors that Predict Economic Growth,” Journal of Financial Economics, Vol. 57, pp. 221-245.
10.  Perez-Quiros, G. and Timmermann, A., (2007), “Variations in the mean and volatility of stock returns around turning points of the business cycle,” Forecasting Volatility in the Financial Markets, (Third Edition), pp. 333-350.
11. Powell‌, J. G., Shi J., Smith T. and Whaley R. (2009), “Political regimes, business cycles, seasonalities, and returns,” Journal of Banking & Finance, Vol. 33, pp.1112–1128
12. Qinglu, J., (2005), “Business Cycle, Accounting Behavior and Earnings Management,” Unpublished Ph.D Dissertation, Hong Kong University of Science and Technology.
13. Taylor, G., (1998), “Investment Timing and the Business Cycle,” John Wiley & Sons،Inc.
14. Zarnowitz, V., (1999), “Theory and History behind Business Cycles: Are the 1990's the Onset of a Golden Age,” Journal of Economic Perspectives, Vol. 13, No. 2, pp. 69-90.