Authors
1 Department of Accounting, Faculty of Economic, Management and Accounting, Islamic Azad University-Tabriz Branch, Iran
2 Department of Accounting, Faculty of Economic, Management and Accounting, Islamic Azad University-Teharan Branch, Iran
Abstract
Keywords
اهداف گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب میکند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم میآورد، از ویژگیهای معینی برخوردار باشد. یکی از این خصوصیات محافظهکاری است که از آن با عنوان احتیاط نیز یاد شده است. محافظهکاری از ویژگیهای بارز گزارشگری مالی است که حداقل از ابتدای قرن بیستم تا کنون، کیفیتی چشمگیر و غالب در عرصه حسابداری و گزارشگری مالی بوده است ]8[. این که آیا محافظهکاری ویژگی مطلوب برای صورتهای مالی است یا خیر، موضوعی دیرینه در ادبیات حسابداری است. از سوی دیگر، اطلاعات حسابداری زمانی دارای محتوای اطلاعاتی است که استفاده کنندگان از صورتهای مالی آنها را در ارزیابیهای خود مربوط و قابل اتکا تشخیص دهند]11[.
2- بیان مسأله
در حسابداری سنتی «محافظهکاری» بر اساس پدیده عدم اطمینان قرار گرفته است]10[. از نظر گیولی و هاین[1]، محافظهکاری عبارت است از انتخاب یک راهکار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کمترین داراییها و درآمدها بینجامد و کمترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد]8[. در بیانیه مفاهیم شماره 2 هیات استانداردهای حسابداری مالی امریکا، محافظهکاری این گونه تعریف شده است: "نشان دادن واکنش محتاطانه به وجود ابهام به منظور ایجاد اطمینان خاطر از اینکه ابهام و خطرهای احتمالی همراه با آن، در حد کافی مورد توجه واقع شدهاند" ]8[. در حالی که در بند 18 فصل دوم مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران، محافظهکاری (احتیاط) به عنوان یک زیرویژگی کیفی برای قابلیت اتکا، این گونه تعریف شده است: "احتیاط عبارت است از کاربرد درجه ای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد در شرایط ابهام مورد نیاز است؛ به گونهای که درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع و هزینهها و بدهیها کمتر از واقع ارائه نشود" ]4[.
در مورد محافظهکاری حسابداری، دو دیدگاه کاملاً متفاوت وجود دارد. برخی از محققان، محافظهکاری را برای استفادهکنندگان و تحلیلگران صورتهای مالی مفید میدانند و برای آن نقش اطلاعاتی قائلند. برخی دیگر از محققان آن را به زیان تهیهکنندگان و استفادهکنندگان صورتهای مالی قلمداد میکنند. به اعتقاد طرفداران دیدگاه اول، محافظهکاری باعث افزایش حجم اطلاعات گزارش شده در بازارهای اوراق بهادار و بهبود کیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی مدیریت و کاهش منافع حاصل از مدیریت سود میشود. به طورکلی، طرفداران رویکرد محافظهکاری معتقدند که محافظهکاری موجب افزایش محتوای اطلاعاتی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین تهیهکنندگان صورتهای مالی و استفادهکنندگان صورتهای مالی میشود. در مقابل مخالفان رویکرد محافظهکاری معتقدند که محافظهکاری باعث کاهش کیفیت اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی اساسی میشود و این امر میتواند زیانهای هنگفتی برای سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی به همراه داشته باشد ]5[. اکنون، با توجه به دیدگاههای مطروحه در مورد محافظهکاری، این پرسشها مطرح است: آیا اطلاعات حسابداری محافظهکارانه دارای محتوای اطلاعاتی برای همۀ استفادهکنندگان است؟ آیا تفاوتی در محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری محافظهکارانه و غیرمحافظهکارانه وجود دارد؟
3- پیشینه تحقیق
3-1.تحقیقات خارجی
بلچنردان و مهنرام[2] ]12[ به بررسی رابطه بین محافظهکاری و محتوای اطلاعاتی پرداختند. آنها محافظهکاری را به صورت جانبداری رو به پایین در ارزشهای دفتری و عدم تقارن زمانی عایدات با استفاده از رویکرد بسط داده شده پنمن و ژانگ (2002) و باسو (1997) اندازهگیری کردند. آنها هیچ شواهدی را مبنی بر ارتباط محافظهکاری صعودی (مشروط یا نامشروط) با محتوای اطلاعاتی نزولی نیافتند. در واقع، آنها شواهدی یافتند که محافظهکاری نامشروط صعودی با سطح بالاتری از محتوای اطلاعاتی ارزشهای دفتری مرتبط است. در مجموع، یافتههای آنها بیانگر این است که نسبت دادن محتوای اطلاعاتی صعودی به محافظهکاری صعودی در حسابداری معقولانه نیست.
براون، هی و تِیتیل[3] ]14[ با استفاده از نمونههایی از شرکتهای20 کشور، بررسی کردند که آیا محافظهکاری مشروط محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری را تحت تاثیر قرار میدهد؟ آنها دریافتند که ارتباط محافظهکاری مشروط با محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری به سطح (استفاده از روش) تعهدی آن کشور بستگی دارد. در کشورهایی با سطح تعهدی بیشتر، محافظهکاری مشروط با محتوای اطلاعاتی رابطه مثبت دارد. نتایج آنها با این موضوع که محافظهکاری مشروط نقش قراردادی مفیدی در کاهش رفتار فرصتطلبانه مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی دارد، سازگار است. هرچند، نتایج آنها بیانگر این است که مزایای محافظهکاری مشروط محیطی است (بستگی به شرایط دارد) و در کشورهایی با سطح تعهدی پایینتر مزیتی ندارد.
رویچادوری و واتز[4] ]18[ رابطه بین عدم تقارن زمانی سود و زیان و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری را به عنوان معیارهای محافظهکاری شرطی و غیرشرطی، بررسی کردند. نتایج تحقیق بیانگر وجود یک رابطه منفی معنیدار بین این دو معیار سنجش محافظهکاری بود. همچنین آنها دریافتند هر چه دوره برآورد معیار عدم تقارن زمانی طولانیتر شود، این رابطه منفی کمتر میشود. آنها نشان دادهاند که سطوح بالای محافظهکاری با تداوم زیانهای اقلام خاصی ارتباط دارد.
بتی و دیگران[5] ]13[و ژانگ[6] ]19[ به شواهدی دست پیدا کردند که اثبات میکرد محافظهکاری نقش موثری در قراردادهای بدهی دارد و محافظهکاری منافع مشترکی برای وامدهندگان و وامگیرندگان به وجود میآورد.
چن، لین و استرانگ[7] ]15[ دریافتند که محافظهکاری پیشرویدادی (محافظهکاری نامشروط یا ترازنامه) با اطلاعات حسابداری با کیفیت بالاتر و هزینه سرمایه پایینتر و محافظهکاری پسرویدادی (محافظهکاری مشروط یا عایدات) با اطلاعات حسابداری با کیفیت پایینتر و هزینه سرمایه بالاتر در ارتباط هستند.
کوسنیدیس، لاداس و نگاکیس[8] ]17[ به بررسی محتوای اطلاعاتی عایدات پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان دهنده این است که یک رابطه غیرخطی بین گزارشگری محافظهکارانه و میزان مربوط بودن عایدات وجود دارد، به ویژه میزان مربوط بودن با گرایش از شرکتهای کمتر محافظهکار به سمت شرکتهای نیمه محافظهکار افزایش و با گرایش به سمت شرکتهای بیشتر محافظهکار کاهش مییابد.
کیم و پوزنر ]16[ مزایای اطلاعاتی محافظهکاری مشروط برای سهامداران را بررسی کردند. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط بین محافظهکاری مشروط جاری بالاتر با احتمال پایینتر اخبار بد آتی است. همچنین، آنها به شواهد ضعیفی از واکنش قویتر (ضعیفتر) بازار سهام به اخبار خوب (بد) عایدات شرکتهای با محافظهکاری مشروط دست یافتند.
3-2.تحقیقات داخلی
کردستانی و امیربیگی لنگرودی ]6[ به بررسی رابطه عدم تقارن زمانی سود و نسبت ارزش بازار به دفتری سهام (MTB) به عنوان معیار شناخته شدهای از محافظهکاری پرداختهاند. نتایج تحقیق آنها بر وجود رابطهای منفی بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت MTB به عنوان دو معیار سنجش محافظهکاری دلالت دارد که از نظر آماری معنیدار است. هر چه دوره برآورد معیار عدم تقارن زمانی سود طولانیتر شود، این رابطه نیز قویتر میشود.
رضازاده و آزاد ]3[ به تبیین رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران و میزان محافظهکاری در گزارشگری مالی با استفاده از اطلاعات مربوط به نمونهای از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1381 تا 1385 پرداختند. آنها برای اندازهگیری عدم تقارن اطلاعاتی و محافظهکاری به ترتیب از دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده کردند. نتایج تحقیق بیانگر وجود رابطه مثبت و معنیدار میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران و سطح محافظهکاری اعمال شده در صورتهای مالی است. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان میدهد که تغییر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران موجب تغییر در سطح محافظهکاری میشود.
حساس یگانه و شهریاری ]1[ به بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت و محافظه کاری پرداختند. نتایج تحقیق آنها بیانگر وجود رابطه منفی معنادار میان تمرکز مالکیت و محافظه کاری است. این نتیجه گیری مطابق با فرضیات منافع شخصی و اتحاد استراتژیک و ناهماهنگ با فرضیه نظارت فعال است.
بهرامفر و حسنی ]2[ به بررسی تاثیر ویژگیهای هیأت مدیره بر میزان محافظهکاری پرداختهاند. یافتههای آنها گویای وجود رابطه مثبت و معنادار بین مالکیت اعضای هیأت مدیره و محافظهکاری و نیز رابطه منفی و معنادار بین نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره و محافظهکاری است.
مهرانی، حلاج و حسنی ]9[ به بررسی محافظهکاری در سود حسابداری و رابطه آن با اقلام تعهدی پرداختند. نتایج تحقیق آنها حاکی از این است که سود حسابداری حدود 66/3 مرتبه نسبت به بازده منفی سهام حساستر از بازده مثبت سهام است و حدود 78 درصد از عدم تقارن زمانی در سود حسابداری توسط اقلام تعهدی توضیح داده میشود.
مشایخی، محمدآبادی و حصارزاده ]7[ به بررسی رابطه محافظهکاری با میزان توزیع سود و پایداری آن پرداختند. یافتههای آنها با استفاده از دادههای 98 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1385-1379 نشان میدهد که با افزایش محافظهکاری توزیع سود سهام کاهش مییابد. همچنین، شواهد متقاعد کنندهای که حاکی از کاهش پایداری سود همزمان با افزیش محافظهکاری، باشد وجود ندارد.
4- فرضیه تحقیق
الزام به کارگیری رویههای محافظهکارانه در متن استانداردها، بیش از هر چیز ناشی از توجه به قابلیت اتکای اطلاعات ارائه شده در گزارشهای مالی و برخورد محتاطانه با ابهامات محیط اقتصادی پیرامون واحد تجاری است. بحثی که همواره در متون حسابداری مطرح بوده، آن است که آیا توجه به اعمال رویکردهای محافظهکارانه با محتوای اطلاعاتی گزارشهای مالی ارتباط دارد؟ برای پاسخ دادن به این سوال و تعیین رابطه محافظهکاری و محتوای اطلاعاتی فرضیه زیر مطرح شده است:
فرضیه تحقیق: بین میزان محافظهکاری و محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری ارتباط وجود دارد.
5- روش تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات
از آنجا که تحقیق حاضر اثر محافظهکاری بر محتوای اطلاعاتی را بررسی میکند، از نوع تحقیق پس-رویدادی (علی- مقایسهای) است. اطلاعات مبانی نظری و تئوریک تحقیق به صورت کتابخانهای و با استفاده از کتب و مقالات فارسی و لاتین جمعآوری شده است و اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه تحقیق از منابع مختلفی، از جمله سایت بورس، سایت مدیریت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی، سایت پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران و نرم افزارهای ره آورد نوین و تدبیرپرداز استخراج شد، که پس از انتقال به صفحه گسترده EXCEL پردازش شده است. در ضمن، برای آزمون فرضیه تحقیق، از نرمافزار SPSS.17 استفاده شده است.
باسو[9](1997)، استفاده از درجات بالاتر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت سودها و اخبار خوشایند (افزایش ارزش) و در مقابل، استفاده از درجات پایینتر قابلیت اتکا برای شناسایی و ثبت زیان ها و اخبار ناخوشایند (کاهش ارزش) را محافظهکاری نامیده است ]8[.
در این تحقیق، برای محاسبه میزان محافظهکاری و تفکیک شرکتها به شرکتهای با محافظهکاری بالا (HC)، متوسط (MC) و پایین (LC) از مدل باسو (1997) استفاده شده است که به شرح زیر است:
که در آن EPSi,t سود هر سهم شرکت i در سال t ؛
Pi,t-1 قیمت سهام شرکت i در ابتدای دوره t ؛
DTi,t متغیر موهومی است که اگر بازده شرکت i در سال t منفی باشد، مقدار یک و در غیر این صورت صفر را اختیار میکند؛
Reti,t بازده سهام مرکب سالانه شرکت i در سال t ؛ و
RetDTi,t بازده سهام ضرب در DT موهومی مربوط است، (اگر بازده ها منفی باشند RetDTi,t = Reti,t در غیر اینصورت صفر).
به دلیل اینکه استفاده از شرکتهای بیشتر و سالهای کمتر به وابستگی مقطعی در دادهها منجر میشود، از متغیرهای EPSmt و Retmt، که به ترتیب میانگینهای مقطعی سود هر سهم (EPS) و بازده سهام (Ret) هستند، به عنوان متغیر کنترلی استفاده شده است.
در مدل محافظهکاری باسو فرض بر این است که خبرهای منفی (بازدههای منفی) سریعتر از خبرهای مثبت (بازدههای مثبت) در عایدات شناسایی میشود. در مدل باسو β3، قدرت تبیینی اضافی بازدههای منفی نسبت به بازدههای مثبت برای عایدات را اندازهگیری میکند و از این رو، به عنوان معیار محافظهکاری استفاد میشود.
مطابق با تعریف باسو، هر چقدر سطح محافظهکاری بیشتر باشد، عدم تقارن در شناخت خبرهای بد در مقابل خبرهای خوب بیشتر خواهد بود. بنابراین، هر چه سطح محافظهکاری بیشتر باشد، مقدار ضریب β3 بیشتر خواهد بود. نهایتاً مطابق مشاهدات پوپ و والکر (1999)، عرض از مبدأ β0 بیانگر مقدار متوسط هزینه سرمایه شرکتها طی دوره زمانی مورد آزمون است.
خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات، مربوط بودن و قابل اتکا بودن است. فرانسیس و شیپر[10] (2005) محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری را توانایی عایدات برای تبیین بازدههای بازار تعریف میکنند ]16[.
برای تخمین محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری از مدل ایستون و هریس[11] (1991) استفاده میشود که به شرح زیر است:
که در آن ΔEPSi,t تغییرات عایدات هر سهم شرکت i بین دو مقطع زمانیt-1 و t و ΔEPSmt میانگین مقطعی تغییرات عایدات هر سهم است و بقیه متغیرها طبق تعاریف قبلی هستند. مدل ایستون و هریس برای هر یک از پرتفویهای محافظهکاری به طور جداگانه تخمین زده میشوند. ضریب 1α حاصل از مدل ایستون و هریس برای تمام مشاهدات و هر پرتفوی نشان دهنده محتوای اطلاعاتی آنهاست.
فرانسیس و شیپر (1999) استدلال کردند که محتوای اطلاعاتی عایدات با استفاده از معنیداری ارتباط آماری عایدات با بازده تقریب میشود که با استفاده از آماره t ضرایب عایدات و تغییر در متغیرهای عایدات و میزان نیکوئی برازش مرتبط (یعنی R2 تعدیل شده) اندازهگیری میشود.
برای آزمون فرضیه تحقیق ابتدا مدل باسو (1997) برای هر شرکت- سال برازش میشود. سپس با استفاده از ضرایب به دست آمده، شرکتهای نمونه با توجه به مقدار ضریب β3، به عنوان معیار محافظهکاری، به طور جداگانه به سه پرتفوی محافظهکاری بالا، متوسط و پایین تقسیم میشوند. پس از آن محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری هر یک از پرتفویها با استفاده از مدل ایستون و هریس (1991) محاسبه شده، سپس آزمونهای رگرسیون برای مطالعه اثر محافظهکاری بر محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری صورت میپذیرد.
6- جامعه آماری و نمونه آماری
جامعه آماری این تحقیق کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تعیین و نمونه آماری به روش حذفی بر اساس شرایط زیر انتخاب شده است:
1- دوره مالی شرکتها منتهی به تاریخ 29 اسفند هر سال باشد و طی قلمرو زمانی تحقیق سال مالی خود را تغییر نداده باشند.
2- معامله بر روی سهام آنها بیش از 3 ماه دچار وقفه نشده باشد، زیرا محاسبه متغیرهای مورد مطالعه مرتبط با بازار در مورد شرکتهای مزبور و استفاده از آنها در تحقیق میتواند تاثیر نامطلوب بر نتایج تحقیق داشته باشد.
3- شامل شرکتهای سرمایهگذاری و بانکها به سبب ماهیت خاص آنها نباشد.
4- کلیه دادههای مورد نیاز برای محاسبه متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق برای دوره زمانی تحقیق (از ابتدای سال 1380 لغایت انتهای سال 1387) موجود باشد.
5- هر یک از شرکتهای نمونه حداقل دارای چهار مشاهده باشند. این امر به منظور دستیابی به میزان محافظهکاری قابل اتکاست.
پس از اعمال محدودیتهای فوق، نمونه نهایی تحقیق شامل 145 شرکت با 764 شرکت-سال مشاهده تعیین شده است.
7- تجزیه و تحلیل یافتهها
آمار توصیفی صرفاً به توصیف جامعه میپردازد و هدف آن محاسبه پارامترهای جامعه است. در این بخش کمیتهای آماری متغیرها بر اساس مدلهای استفاده شده بیان میشود. این کمیتها شامل میانگین، میانه، انحراف معیار، کوچکترین و بزرگترین داده و مجموع دادههاست.
نگاره 1: آمار توصیفی مربوط به متغیرهای استفاده شده در آزمون فرضیهها
متغیر |
تعداد مشاهدات |
میانگین Mean |
میانه Median |
انحراف معیار Std.D. |
حداقل Min. |
حداکثر Max. |
مجموع Sum |
EPSi,t |
764 |
1043 |
5/741 |
06/1 |
2799- |
9067 |
796652 |
Pi,t-1 |
764 |
8208 |
5/5236 |
02/1 |
671 |
88100 |
6271165 |
764 |
1589/0 |
14/0 |
17/0 |
82/2- |
83/0 |
40/121 |
|
764 |
331/0- |
082/0- |
29/0 |
87/5- |
04/1 |
32/25- |
|
Ret |
764 |
344/0 |
125/0 |
83/0 |
82/0- |
58/6 |
83/262 |
EPSi,t : سود هر سهم، Pi,t-1 : قیمت ابتدای دوره، : نسبت سود هر سهم بر قیمت سهام، : نسبت تغییرات سود هر سهم بر قیمت سهام، Ret : بازده.
با استفاده از مدل باسو میزان محافظهکاری (β3) هر شرکت محاسبه شد و شرکتهای نمونه مطابق با سطح محافظهکاری آنها به سه پرتفوی تقسیم شدند. به پیروی از بلچندران و مهنرام (2006)، گروهبندی به صورت انتخاب پایینترین و بالاترین 30% به ترتیب برای دو پرتفوی با محافظهکاری پایین و بالا و انتخاب 40% باقیمانده برای پرتفوی با محافظهکاری متوسط صورت پذیرفت. کل نمونه شامل 145 شرکت با 764 مشاهده است. پرتفوی محافظهکاری بالا شامل 43 شرکت با 232 مشاهده، پرتفوی محافظهکاری متوسط شامل 59 شرکت با 309 مشاهده و پرتفوی محافظهکاری پایین شامل 43 شرکت با 223 مشاهده است. نتیجه برآورد مدل باسو(1997) در نگاره 2 ارائه شده است.
نگاره 2 : نتایج حاصل از تخمین مدل باسو (1997)
متغیرهای توضیحی |
تلفیقی (تجمعی) |
LC |
MC |
HC |
|||||||||||||
iβ |
آماره t |
P-value |
iβ |
آماره t |
P-value |
iβ |
آماره t |
P-value |
iβ |
آماره t |
P-value |
||||||
(β0) |
07/0 |
09/2 |
04/0 |
02/0 |
23/0 |
82/0 |
09/0 |
29/2 |
02/0 |
09/0 |
08/2 |
04/0 |
|||||
(β1)DT |
08/0- |
61/1- |
11/0 |
19/0- |
96/1- |
05/0 |
08/0- |
07/1- |
29/0 |
06/0 |
58/0 |
56/0 |
|||||
(β2)Ret |
25/0 |
95/5 |
00/0 |
25/0 |
24/3 |
00/0 |
36/0 |
31/6 |
00/0 |
08/0 |
99/0 |
32/0 |
|||||
(β3)RetDT |
12/0 |
37/2 |
02/0 |
14/0- |
48/1- |
14/0 |
21/0 |
10/3 |
00/0 |
43/0 |
62/4 |
00/0 |
|||||
(β4)EPSm |
17/0 |
26/3 |
00/0 |
13/0 |
36/1 |
18/0 |
23/0 |
15/3 |
00/0 |
17/0 |
92/1 |
06/0 |
|||||
(β5)Retm |
15/0- |
83/2- |
00/0 |
08/0- |
75/0- |
45/0 |
25/0- |
41/3- |
00/0 |
18/0- |
87/1- |
06/0 |
|||||
R2 |
151/0 |
110/0 |
311/0 |
187/0 |
|||||||||||||
R2 تعدیل شده |
145/0 |
090/0 |
300/0 |
169/0 |
|||||||||||||
D-W |
813/1 |
796/1 |
715/1 |
892/1 |
|||||||||||||
F |
P-Valve |
933/26 |
000/0 |
368/5 |
000/0 |
388/27 |
000/0 |
403/10 |
000/0 |
||||||||
نگاره 3 : نتایج حاص از تخمین مدل ایستون و هریس (1991)
متغیرهای توضیحی |
تلفیقی (تجمعی) |
LC |
MC |
HC |
|||||||||||||
iα |
آماره t |
P-value |
iα |
آماره t |
P-value |
iα |
آماره t |
P-value |
iα |
آماره t |
P-value |
||||||
(α0) |
|
69/0- |
49/0 |
|
52/0 |
60/0 |
|
93/0- |
35/0 |
|
53/0- |
60/0 |
|||||
(α1) |
33/0 |
40/8 |
00/0 |
42/0 |
24/4 |
00/0 |
36/0 |
58/6 |
00/0 |
29/0 |
10/4 |
00/0 |
|||||
(α2) |
03/0- |
69/0- |
49/0 |
21/0- |
11/2- |
04/0 |
21/0 |
84/3 |
00/0 |
06/0- |
93/0- |
36/0 |
|||||
(α3)Retm |
31/0 |
10/6 |
00/0 |
40/0 |
23/4 |
00/0 |
28/0 |
88/3 |
00/0 |
31/0 |
25/3 |
00/0 |
|||||
(α4)EPSm |
04/0- |
82/0- |
42/0 |
12/0- |
29/1- |
20/0 |
05/0- |
61/0- |
54/0 |
04/0- |
40/0- |
69/0 |
|||||
(α5) ∆EPSm |
01/0- |
24/0- |
81/0 |
00/0 |
05/0 |
96/0 |
03/0- |
62/0- |
53/0 |
01/0- |
21/0- |
84/0 |
|||||
R2 |
194/.0 |
196/0 |
333/0 |
156/0 |
|||||||||||||
R2 تعدیل شده |
189/0 |
178/0 |
322/0 |
138/0 |
|||||||||||||
D-W |
970/1 |
862/1 |
018/2 |
119/2 |
|||||||||||||
F |
P-Valve |
467/36 |
000/0 |
596/10 |
000/0 |
248/30 |
000/0 |
381/8 |
000/0 |
||||||||
برای آزمون فرضیه تحقیق، مدلهای رگرسیونی برای کل نمونه تحقیق و هر یک از پرتفویهای محافظهکاری به کار برده شده است. همان طور که در نگاره 2 مشاهده میشود، 000/0 P-value = در آماره F معنیداری کل رگرسیون و فرض خطی بودن مدل را در سطح اطمینان 95% تایید میکند. همچنین، آماره دوربین-واتسون برای تمام مشاهدات و هر یک از پرتفویها بین 5/1 تا 5/2 قرار دارد که مبین عدم خودهمبستگی است. ضریب 12/0 (12/0=3β) در نگاره 2 بیانگر وجود محافظهکاری در سیستم حسابداری و گزارشگری ایران است. با توجه به ضرایب 14/0- ، 21/0 و 43/0 به ترتیب برای هریک از پرتفویهای محافظهکاری پایین، متوسط و بالا مشاهده میشود که مقدار 3β با حرکت از پرتفوی با محافظهکاری پایین (LC) به طرف پرتفوی با محافظهکاری بالا (HC) افزایش مییابد.
در ارتباط با محتوای اطلاعاتی عایدات در نگاره 3، با توجه به ضریب 33/0=1α و آماره t مرتبط (40/8) متغیر عایدات قدرت تبیینی بالاتری برای بازدهها دارد؛ بدین معنی که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه مثبت و معنیداری بین نسبت () و بازده (Ret) وجود دارد.
درباره ارتباط محافظهکاری با محتوای اطلاعاتی عایدات، با توجه به نتایج تخمین مدل ایستون و هریس در نگاره 3، از آنجا که P-Value آماره t برای ضریب 1α از سطح خطای قابل قبول 5 درصد کمتر است (000/0P-Value=) و میزان محتوای اطلاعاتی با حرکت از پرتفوی محافظهکاری پایین (LC) به سمت پرتفوی محافظهکاری متوسط (MC) افزایش و با حرکت به سمت پرتفوی محافظهکاری بالا (HC) کاهش مییابد، میتوان نتیجه گرفت که یک رابطه غیرخطی بین میزان محافظهکاری و محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری وجود دارد. بنابراین، فرضیه وجود ارتباط بین میزان محافظهکاری به روش باسو و محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری در سطح اطمینان 95 درصد تایید میشود. مقادیر ضریب تعیین تعدیل شده، بیانگر این است که پرتفوی محافظهکاری متوسط (322/0R2=) از هر دو پرتفوی محافظهکاری پایین (178/0R2=) و بالا (138/0R2=) بهتر عمل میکند. پرتفوی محافظهکاری پایین (LC) ضریب تعیین تعدیل شده بیشتری از پرتفوی محافظهکاری بالا (HC) نشان میدهد که بیانگر این است که به کارگیری بیش از حد محافظهکاری رابطه عایدات-بازده را بیش از به کارگیری کمتر از حد یا عدم به کارگیری آن تحریف میکند.
در نهایت، مطابق مشاهدات پوپ و والکر (1999)، ضریب 0β در مدل باسو، بیانگر هزینه سرمایه شرکتها در طی دوره زمانی آزمون است. با توجه به نگاره 1 آماره t ضریب 0β با حرکت از پرتفوی با محافظهکاری پایین (LC) به طرف پرتفوی محافظهکاری متوسط (MC) افزایش و با حرکت به طرف پرتفوی محافظهکاری بالا (HC) کاهش مییابد. با در نظر گرفتن 000/0 P-Value= مربوط به آماره t ضریب β0 هریک از پرتفویها میتوان نتیجهگیری کرد که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه غیر خطی بین میزان محافظهکاری و هزینه سرمایه (0β) وجود دارد.
8- نتیجهگیری
در این تحقیق، تجزیه و تحلیل جامعی از تاثیر محافظهکاری بر محتوای اطلاعاتی عایدات حسابداری در گزارشگری مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1380 تا 1387 صورت پذیرفت. محافظهکاری با استفاده از مدل باسو (1997) و محتوای اطلاعاتی به روش ایستون و هریس (1991) محاسبه شد. نتایج آزمون فرضیه تحقیق بیانگر وجود یک رابطه غیرخطی است؛ بدین معنی که محتوای اطلاعاتی با حرکت از پرتفوی محافظهکاری پایین به سمت پرتفوی محافظهکاری متوسط افزایش و با حرکت به سمت پرتفوی محافظهکاری بالا کاهش مییابد. این نتیجه مطابق با مطالعات بلچندرام و مهنرام ]12[ و کوسنیدیس، لاداس و نگاکیس ]16[ است. همچنین، نتایج بیانگر تحریف رابطه عایدات-بازده در صورت به کارگیری بیشتر و کمتر از حد محافظهکاری است. هرچند که رابطه عایدات-بازده در صورت به کارگیری بیشتر از حد محافظهکاری، بیش از به کارگیری کمتر از حد محافظهکاری تحریف میشود. علاوه بر این، نتایج حاصل بیانگر وجود یک رابطه غیرخطی بین محافظهکاری و هزینه سرمایه است.
9- پیشنهادهای حاصل از تحقیق
نتایج آزمون فرضیه تحقیق، بیانگر این است که به کارگیری بیش از حد محافظهکاری رابطه عایدات بازده را بیش از به کارگیری کمتر از حد یا عدم به کارگیری آن تحریف میکند، از این رو، پیشنهاد میشود که در تدوین استانداردهای حسابداری رویکرد واقع بینانه به جای رویکرد خوشبینانه و بدبینانه اتخاذ شود.
به سازمان بورس اوراق بهادار توصیه میشود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس میزان محافظهکاری آنها رتبهبندی شوند.
به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود برای ارزیابی محتوای اطلاعاتی گزارشگری مالی برای تصمیمات سرمایهگذاری، سطح محافظهکاری مربوط به شرکتها را در کنار سایر اطلاعات مدنظر قرار دهند.
به مدیران پیشنهاد میشود در گزارشگری مالی به طور کلی و گزارش اطلاعات مربوط به عایدات به طور خاص، از اتخاذ رویکردهای محافظهکارانه بیشتر و کمتر از حد اجتناب و در جهت افزایش محتوای اطلاعاتی گزارشگری مالی رویکردی متعادل را به کار گیرند.
10- پیشنهادها برای تحقیقات آتی
با توجه به ادبیات و پیشینه تحقیق مرتبط با محافظهکاری پیشنهاد میشود موضوعهای زیر برای تحقیقات آتی مدنظر قرار گیرد:
1- بررسی رابطه بین میزان محافظهکاری با سایر ویژگیهای کیفی، از جمله به موقع بودن و شفافیت اطلاعاتی؛
2- بررسی رابطه بین محافظهکاری و قرارداد بدهی و هزینه نمایندگی؛
3- بررسی رابطه بین محافظهکاری با حقالزحمههای حسابرسی.
11- محدودیتهای تحقیق
1. با توجه به شرایط متغیرهای تحقیق امکان انجام تحقیق، بر روی تمام شرکتها میسر نبود، لذا این امر به کاهش تعداد نمونه تحقیق منجر شد.
2. در اکثر مدلهای محافظهکاری، دستیابی به میزان دقیق محافظهکاری، مستلزم انتخاب نمونههایی با تعداد مشاهدات بالاست که در انجام این تحقیق میسر نبود.
3. مدل استفاده شده برای تشخیص محافظهکاری برگرفته از بازارهای سرمایه کشورهای دیگر است که ممکن است به کارگیری آنها در بازار سرمایه ایران با توجه به میزان بازده و تفاوت در سطح الزامات افشای نتایج و الگوهای متفاوتی را طلب نماید و تشخیص محافظهکاری و میزان آن دچار تغییرات اساسی گردد.