Authors
1 Professor of accounting: Shahid Chamran University, Iran
2 Assistant professor of accounting: Shahid Chamran University, Iran
3 PhD. Student: Shahid Chamran University, Iran
Abstract
Keywords
در امور اقتصادی استفاده کنندگان همواره برای تصمیم گیری و انجام تحلیل های خود به اطلاعات دقیق و قابل اتکایی نیازمندند و طبیعتاَ فقدان اطلاعات مناسب و مربوط، موجب اخلال در تصمیم گیری آنان می شود. ارقام و گزارشهای مالی، بخش مهمی از داده ها و اطلاعات مورد نیاز این فرایند محسوب می شوند. در نتیجه تحقیقات تجربی متعددی، این تصور که سود مهمترین منبع اطلاعاتی تلقی شده، تصمیم گیرندگان به سود بیشتر از هر معیار دیگری اتکا می کنند، به اثبات رسیده است [2]، ولی باید به این نکته توجه شود که سود به عنوان مهمترین منبع اطلاعاتی، امکان دارد منعکس کننده عملکرد واقعی شرکتها و مدیریت آنان نباشد، زیرا به دلیل قابلیت انعطاف ذاتی استاندارد های حسابداری، تفسیر و به کارگیری روشهای حسابداری در بسیاری از موارد تابع قضاوت و اعمال نظر مدیران می شود [5 ]، به همین علت، علاوه بر کمیت سود، باید به کیفیت آن نیز توجه شود.
بنگاههای اقتصادی در طول دوره عمر عملیاتی خود دچار فراز و نشیبهایی می شوند و همواره برخی از آنها به دلیل عملکرد قوی خود به عنوان واحدهای موفق و برخی نیز به علت عملکرد ضعیفشان به عنوان واحدهای ناموفق شناخته میشوند. شرکتهایی که به علت استمرار در ضعف عملکردی خود دچار وخامت مالی می شوند، طبیعتاَ به هر طریق ممکن سعی می کنند که از این وضعیت خارج شده، اوضاع مالی خود را سامان دهند و در صورت عدم توفیق در این امر، ورشکستگی عاقبتی است که در انتظار آنان است [10]. یکی از راههایی که مدیران شرکتهای درمانده مالی ممکن است برای مخفی کردن عملکرد ضعیف خود (به قصد کسب فرصت و به تاخیر انداختن ورشکستگی) از آنان استفاده کنند، دستکاری افزایشی سود حسابداری است [25] ، که در صورت انجام به کاهش قابلیت اتکای سود شرکتهای مذکور منجر میگردد. ضمناَ در نتیجه تحقیقات خارجی انجام شده مشخص شد که بر اثر مدیریت افزایشی سود، میزان محافظه کاری مشروط در شرکتهای مذکور کاهش می یابد که به معنای این است که سودهای شرکتهای فوق الذکر غیر محافظه کارانهاند و در واقع، کیفیت سود شرکتهای درمانده پایین تر از شرکتهای سالم است[18] ، زیرا که در ادبیات حسابداری پایین بودن میزان مدیریت سود و تاثیر پذیری بهنگام از اخبار بد (محافظه کاری مشروط) از جنبه های کیفیت بالای سود محسوب می شود [18 ،1 ، 4].
با توجه به مطالب گفته شده و همچنین، با توجه به اینکه کاهش کیفیت سود موجب برداشتهای نادرست استفاده کنندگان از این مهمترین منبع اطلاعاتی حسابداری می شود و در نهایت، باعث اتخاذ تصمیمات نادرست آنان میگردد، در این پژوهش سعی شده است که به این موضوع پرداخته شود که آیا شرکتهایی که دچار وخامت مالی هستند، برای مخفی نمودن ضعف عملکردی خود دست به مدیریت سود می زنند و اگر چنین است، آیا استفاده از اشکال مختلف مدیریت سود (از طریق اقلام تعهدی یا فعالیتهای واقعی) تابع ترجیحات خاصی است و در نهایت آیا سودهای شرکتهای درمانده (در مقایسه با شرکتهای غیر درمانده) محافظه کارانه است و اخبار بد به صورت بهنگام در آن منعکس شده است یا خیر؟
در واقع، در این تحقیق کیفیت سود شرکت های درمانده با شرکت های سالم مقایسه می شود تا از طریق این مقایسه اهداف زیر تحقق یابد:
1) کمک به استاندارد گذاران و تدوین کنندگان قواعد حاکمیت شرکتی برای برخورد سخت گیرانه تر با رفتار فرصت طلبانه مدیریتی در شرکتهایی که به لحاظ مالی مشکل دارند.
2) کمک به بهبود مدلهای پیش بینی ورشکستگی از طریق پرداختن صریح به تلاشهای مدیریتی برای مخفی نمودن ضعف عملکردی خود. باید توجه نمود که این مدلها به مقدار زیادی بر مبنای اطلاعات حسابداری که می توانند به وسیله مدیریت دستکاری شوند، بنا شده اند [22].
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
در مورد مدیریت سود، کیفیت سود و محافظه کاری مشروط تعاریف متعددی عنوان شده که در اینجا به مواردی از آن اشاره می شود:
1) مدیریت سود هنگامی رخ می دهد که مدیران از قضاوتهای شخصی خود در گزارشگری مالی استفاده کنند و ساختار معاملات را برای تغییر گزارشگری مالی دستکاری نمایند. این عمل یا به قصد گمراه نمودن برخی از سهامداران و سرمایه گذاران در خصوص عملکرد اقتصادی شرکت است، یا با هدف تاثیر بر نتایج قراردادهایی است که انعقاد آنها منوط به دستیابی به سود مشخصی است [20].
2) مدیریت سود عبارت است از مداخله عمدی در فرایند گزارشگری مالی برای به دست آوردن بازده [ 27 ].
- تعاریف کیفیت سود:
1) سود با کیفیت سودی است که زیانها و اخبار بد به موقع شناسایی و در آن منعکس گردد [ 11 ].
2) سود با کیفیت بالا به مفهوم آن است که قدرت بیان رویدادهای اقتصادی شرکت را داشته باشد[ 17].
- محافظه کاری مشروط:
محافظه کاری مشروط یا محافظه کاری پس از وقوع که محافظه کاری وابسته به اخبار است، به معنای شناسایی بموقع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب در سود است. قاعده اقل بهای تمام شده یا ارزش بازار، مثالی از این نوع محافظه کاری تلقی میگردد [ 12 ].
اغلب تحقیقات انجام شده خارجی درباره مدیریت سود در شرکتهای مشکل دار مالی بر شرکتهایی تمرکز یافتند که نشانههایی از درماندگی مالی را نشان دادهاند. نشانه رایج برای درماندگی مالی، تخطی از قراردادهای بدهی است که البته باید توجه نمود که عدم پرداخت بدهی در تاریخ سررسید، تنها نشانه درماندگی مالی نیست. برای مثال، در تعدادی از بررسی های تحقیقاتی انجام شده تعاریف متفاوتی از درماندگی مالی مانند کاهشهای سود سهام و مجموعه ای از زیانهای پیدرپی [24 ] یا دریافت گزارش حسابرسی مربوط به عدم تداوم فعالیت [13] به کار گرفته شده است. نتیجه مطالعات و بررسیهای مزبور، این بود که شرکتهای درمانده مالی اقلام تعهدی منفی بزرگ وابسته به عملکرد دارند که الزاماَ به اعمال مدیریت سود مرتبط نیستند. در عوض عنوان میکنند که شرکتهای درمانده مالی که خطر ورشکستگی آنان زیاد است، در راستای کوشش برای بقا به افزایش مبادلات نقدی میپردازند.
اسمیت و همکاران [ 28] با استفاده از نمونهای از شرکتهای ورشکسته استرالیایی متوجه شدند که شرکتهای مزبور به انجام تغییرات حسابداری برای متورم کردن سودها در یک سال قبل از ورشکستگی (1- t) نمیپردازند. نقطه ضعف عمده این تحقیق این است که با وجود نشانههایی از خوش بینی مدیران مبنی بر احیای شرکتهای درمانده مالی، به آزمون صریح رفتار این شرکتها در چند سال قبل از ورشکستگی نمی پردازد.
راسنر [25] با استفاده از نمونه ای از شرکتهای ورشکسته آمریکایی به بررسی دستکاری اقلام تعهدی در این شرکتها پرداخت و متوجه شد که شرکتهای مذکور سودهای خودشان را به طور غیر مستمر و به شکل افزایشی مدیریت میکنند. وی در آزمون خود فرض میکند که دوره دستکاری سود در این شرکتها پنج سال قبل از ورشکستگی است. علاوه بر این، عنوان مینماید که در سال قبل از ورشکستگی شرکتهایی که رفتار کاهش درآمد داشتهاند، گزارشهای حسابرسی عدم تداوم فعالیت دریافت نمودند. وی این را به معکوس شدنهای اقلام زیاد اظهار شده سنوات قبل که حسابرسان مستقل در موقع کشف مشکل تداوم فعالیت متقاضی انجام آن هستند، نسبت میدهد.
چاریتو [14] در بررسی خود نمونه ای از شرکتهای درمانده مالی را مورد استفاده قرار میدهد تا کاربردهای مدیریت سود را در این شرکتها تحلیل نماید. وی در این تحقیق به تحلیل نقش حسابرسان و دیگر واحد های مراقبت کننده در محدود کردن دستکاری سود در سال قبل از ورشکستگی و همچنین، ارتباط بین دستکاری سود در سال ظاهر شدن علائم درماندگی و احتمال بقا یافتن پس از آن می پردازد.
سرانجام در کاملترین تحقیق انجام شده در این خصوص، گارسیا لارا و همکاران [18] با استفاده از نمونه بزرگی از شرکتهای ورشکسته انگلیسی و مقایسه آن با شرکتهای غیر ورشکسته پی بردند که شرکتهای ورشکسته در چهار سال قبل از ورشکستگی سودهای خود را به شکل افزایشی مدیریت میکنند. آنان در بررسی خود نشان دادند که این مدیریت سود به هر دو طریق مدیریت سود حسابداری و مدیریت فعالیتهای واقعی انجام میشود و در نتیجه این مدیریت ها، قابلیت اطمینان سود حسابداری کاهش می یابد.
در زمینه تحقیقات داخلی در ارتباط با موضوع کیفیت سود در شرکتهای ورشکسته، نظر به جدید بودن آن در سطح بین المللی، همچنین با توجه به دشوار بودن گرد آوری اطلاعات شرکتهای ورشکسته ایرانی، تنها تحقیقی که تا حدودی مربوط به این موضوع است، تحقیق جبارزاده و همکاران [3] است. آنان در بررسی خود با استفاده از اطلاعات 81 شرکت پذیرفته شده بورس تهران که مشمول ماده 141 اصلاحی قانون تجارت شناخته شدهاند، به بررسی ارتباط بین هموارسازی سود و درماندگی مالی شرکتها پرداختند و نتیجه گرفتند که مدیران در مراحل مختلف درماندگی مالی، برای بهتر نشان دادن وضعیت مالی و حفظ شرکت در بازار سرمایه، دست به اقداماتی می زنند که به هموار سازی سود منجر میشود.
شایان ذکر است که در این تحقیق نیز همانند برخی تحقیقات انجام شده داخلی [6] شرکتهای درمانده مالی (ورشکسته) شرکتهایی محسوب میشوند که از نظر بورس اوراق بهادار تهران مشمول ماده 141 قانون تجارت مصوب سال 1347 هستند؛ یعنی شرکتهایی که در واقع به علت حجم زیانهای انباشته ورشکسته تلقی میگردند ولی این وضعیت آنان به اعلام انحلال و فروش داراییها و تقسیم وجوه نقد منجر نشده است.
طبق ماده 141 قانون تجارت، اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه از بین برود، هیات مدیره مکلف است بلافاصله مجموع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقای شرکت مورد شور و رای واقع شود. بر اساس آیین نامههای اجرایی و انضباطی بورس تهران به شرکتهای مذکور از زمان مشمولیت ماده 141 قانون تجارت شش ماه فرصت داده میشود تا مشکل زیان انباشته را مرتفع و مطابق قانون رفتار نمایند و در صورت عدم رفع مشکل در طی این زمان، نماد شرکتهای مزبور متوقف شده، در صورت استمرار مشکل زیان انباشته این شرکتها به حالت تعلیق در میآیند و نهایتاَ از تابلو حذف میشوند[6].
فرضیههای تحقیق
همان طوری که قبلاَ ذکر شد، نتایج تحقیقات خارجی در خصوص کیفیت سود شرکتهای ورشکسته، بیانگر این است که شرکتهای مذکور سودهای خود را در چهار سال قبل از ورشکستگی، از دو طریق دستکاری اقلام تعهدی و فعالیتهای واقعی مدیریت میکنند. ضمناَ نتایج مذکور مبین این است که شرکتهای ورشکسته با آغاز علائم درماندگی مالی در وهله اول سعی مینمایند که از طریق دستکاری اقلام تعهدی سودهای خود را تحت تاثیر قرار دهند و در هنگام نزدیک شدن به زمان ورشکستگی که احتمالاَ فرصتهای دستکاری اقلام تعهدی را از دست دادهاند، بعنوان آخرین چاره به جسورانه ترین نوع دستکاری که همان مدیریت فعالیتهای واقعی است (به دلیل هزینه بر بودن این نوع دستکاری و تاثیر گذاری آن بر ارزش شرکت) ، متوسل میشوند [23] ، در حالیکه در مورد شرکتهای سالم (غیر ورشکسته) قضیه معکوس است؛ یعنی نتایج تحقیقات مبین این است که برخلاف شرکتهای ورشکسته مدیران شرکتهای سالم ابتدا سعی میکنند که از طریق فعالیتهای واقعی سود خود را مدیریت نموده، سپس برای رسیدن به آستانههای سود مورد نظرشان به مدیریت تکمیلی سود از طریق اقلام تعهدی رو میآورند [19]. همچنین، نتایج تحقیقات خارجی گویای این است که بر اثر انجام مدیریت افزایشی سود، میزان محافظه کاری مشروط کاهش یافته است؛ یعنی میزان تاثیر به هنگام از اخبار بد تنزل می یابد [18].
با توجه به توضیحات فوق فرضیات تحقیق به شرح زیر ارائه می شود:
فرضیه اول: شرکتهای درمانده مالی سود را در سالهای قبل از ورشکستگی از طریق اقلام تعهدی مدیریت می کنند.
فرضیه دوم: در سال قبل از ورشکستگی همان طوری که مدیران شرکتهای درمانده مالی فرصتهایشان را برای دستکاری موفقیت آمیز اقلام تعهدی از دست می دهند، اقلام تعهدی دستکاری شده قبلی معکوس میشوند و درست قبل از ورشکستگی به تجمیعی از اقلام منفی تبدیل می شوند.
فرضیه سوم: شرکتهای درمانده مالی سود را در سالهای پیش از ورشکستگی از طریق فعالیتهای واقعی مدیریت میکنند.
فرضیه چهارم: در شرکتهای درمانده با احتمال زیاد ورشکستگی در مقایسه با سایر شرکتها (اعم از شرکتهای درمانده با احتمال ضعیف ورشکستگی و شرکتهای غیر درمانده)، مدیریت فعالیتهای واقعی بیشتر انجام میشود.
فرضیه پنجم: شرکتهای درمانده مالی در سالهای پیش از ورشکستگی، نسبت به شرکتهای غیرورشکسته، ارقام سود محافظه کارانه مشروط کمتری ارائه میکنند.
روش تحقیق
در این پژوهش، کیفیت سود بین شرکتهای درمانده مالی (ورشکسته) و شرکتهای غیرورشکسته (سالم) مقایسه می شود. کیفیت سود یک مفهوم وسیع با ابعاد مختلف است. در این تحقیق حول محور مدیریت سود و تأثیر آن بر قابلیت اتکای حسابداری از طریق محافظه کاری مشروط تمرکز میشود. معیارهای اندازه گیری مدیریت سود و شناسایی بموقع زیان برای تمام نمونه استفاده شدند تا از ایجاد انحراف به نفع فرضیات تحقیق مبنی بر اینکه کیفیت سود شرکتهای ورشکسته پایینتر است، جلوگیری شود. جزئیات محاسبات مذکور در زیر تشریح شده است:
الف) اندازه گیری دستکاری اقلام تعهدی
شرکتهای ورشکسته ممکن است بدتر شدن وضعیت عملکردی شرکت را با استفاده از اقلام تعهدی افزایشی سود پنهان کنند. در این تحقیق، از شکل سرمایه در گردش مدل کازنیک [21] برای محاسبه اقلام تعهدی غیر عادی به شرح زیر استفاده میشود:
ابتدا با استفاده از داده های ترکیبی شرکتها مطابق با فرمول (1) ضرایب خاص شرکتها به شرح زیر برآورد میگردد:
(1)
در این فرمول WCA اقلام تعهدی سرمایه در گردش،REV∆ تغییر در فروشها،CF0∆ تغییر در جریان نقد عملیاتی، TA مجموع داراییها و t شاخص دوره زمانی است. سپس برای هر شرکت اقلام تعهدی غیرعادی سرمایه در گردش را به شرح زیر محاسبه میکنیم:
(2)
در این فرمول و و ضرایب کارآیی هستند که از معادله (1) به دست میآیند و REC∆ تغییر در حسابهای دریافتنی است. با استفاده از اجرای معادلات (1) و (2) در مورد تمام مشاهدات در دسترس شرکتها (اعم از ورشکسته و غیرورشکسته) مانع ایجاد انحراف در تحلیل می شویم. از طریق حذف تغییر در حسابهای دریافتنی (REC∆) ناشی از تغییر در درآمدها در معادله (2)، مدل مذکور تمام تغییرات در حسابهای دریافتنی را به عنوان اقلام تعهدی اختیاری شناسایی میکند.
ب) طبقه بندی مشاهدات
یک نکته کلیدی در تحلیل دستکاری سود به وسیله شرکتهای ورشکسته این است که آیا کوشش آنها در پوشاندن ضعف عملکردی خود در سالهای قبل از ورشکستگی موفقیت آمیز بوده است و اینکه آیا مدیران این شرکتها قادر به گمراه کردن سرمایه گذاران بودهاند یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال، در این تحقیق شرکتهای ورشکسته مطابق با احتمال ورشکستگی به دو بخش (شرکتهای درمانده با احتمال زیاد ورشکستگی و شرکتهای درمانده با احتمال ضعیف ورشکستگی) تفکیک شدند. انتظار میرود شرکتهایی که ورشکسته میشوند، ولی علائم ورشکستگی را در سال قبل از ورشکستگی نشان نمیدهند، بیشتر مشغول استفاده از حسابداری جسورانه (غیرمحافظه کارانه) باشند [25] یا حداقل بیشتر مشغول انجام اعمالی باشند که ضعف عملکردی آنان را بپوشاند [18] برای شناسایی این شرکتها، احتمال ورشکستگی رو به جلو (یک سال آینده) را برای تمام شرکتهای درمانده مالی در سال قبل از ورشکستگی آنان محاسبه میکنیم. برای این منظور، در این تحقیق از مدل پیش بینی ورشکستگی چاریتو و همکاران[14] که بر مبنای روش لاجیت است، به شرح زیر استفاده میشود:
در اینجاPjt(y=1) احتمال ورشکستگی برای عنصر j در پایان سال t، TL مجموع بدهیها، TA مجموع داراییها، EBIT سود قبل از بهره و مالیات و CFO جریانهای نقد عملیاتی است. با استفاده از این روش، شرکتهای ورشکستهای که یک سال قبل از ورشکستگی، احتمال ورشکستگی آنان زیاد است، از شرکتهایی که احتمال ورشکستگی آنان کم است، تفکیک میشوند.
ج) اندازه گیری دستکاری فعالیتهای واقعی
برای کشف دستکاری فعالیتهای واقعی روی یکنوع خاص آن؛ یعنی دستکاری فروش مطابق با روش روی چادهاری [26] تمرکز میکنیم. همانند محاسبه اقلام تعهدی غیرعادی، در اینجا نیز نخستین مرحله شامل استخراج فعالیت جریانهای نقد عادی است. به همین منظور، در این تحقیق رگرسیون داده های ترکیبی زیر برای تمام سال شرکتها به شرح فرمول زیر استفاده می شود:
تمام متغیرها قبلاً تعریف شدند. پس از محاسبه جریان نقدی عادی و کم کردن آن از جریان نقد واقعی شرکتها، جریان نقد عملیاتی غیرعادی (ACFO) به شیوهای مشابه با روش محاسبه اقلام تعهدی غیرعادی برآورد میگردد. هنگامی که جریان نقدی عملیاتی غیرعادی تخمین زده شد، رفتار جریان نقدی را در شرکتهای مشکوک به ورشکستگی با نمونهای از شرکتهای غیرورشکسته با استفاده از فرمول زیر مقایسه میکنیم:
(5)
SIZE لگاریتم طبیعی داراییها، NetIncome سود خالص و FAILING یک شاخص مصنوعی است که اگر شرکت ورشکسته باشد، نمره یک و در غیر این صورت نمره صفر میگیرد و t نیز شاخص دوره زمانی است. اگر شرکتهای درمانده فروشها را از طریق اعطای دورههای اعتباری آسانتری به طور افزایشی دستکاری کنند، انتظار میرود که سطح جریانهای نقدی (با توجه به میزان فروشها) آنان به طور غیر عادی پایین باشد. بنابراین، اگر شرکتهای درمانده در حال دستکاری فروشهایشان هستند، باید ضریب 3δ آنان منفی و معنی دار همراه با سطح بسیار پایین جریانهای نقدی باشد.
د) اندازه گیری محافظه کاری مشروط
همانطوری که به وسیله بال وشیواکومار [11] عنوان شد، بر اثر حسابداری محافظهکارانه شناسایی نامتقارن سود و زیانها به اقلام تعهدی نامتقارن منجر میشود. علت آن، این است که براساس استانداردهای حسابداری که به رعایت محافظه کاری مشروط اشاره میکنند، زیان های اقتصادی یا اخبار بد با سرعت بیشتری (به صورت غیر نقدی) نسبت به سودهای اقتصادی یا اخبار خوب (به صورت نقدی) به حساب گرفته می شوند. به عبارت دیگر، براساس استانداردهای حسابداری اخبار بد را با ظهور علائم آن و بدون اینکه منتظر سرنوشت نقدی آنان بمانیم، به حساب می گیریم، در حالی که برای انعکاس اخبار خوب منتظر می مانیم تا ابهامات مربوط به وصول وجه آن برطرف شود. پیرو مطالب مذکور با تبعیت از روش بال و شیواکومار از رابطه زیر برای تشخیص محافظه کاری مشروط استفاده می کنیم:
در این فرمول TACC مجموع اقلام تعهدی تقسیم بر مجموع داراییهای ابتدای دوره، CFO جریانهای نقدی عملیاتی تقسیم بر مجموع داراییهای ابتدای دوره و DC یک متغیر مصنوعی است که در صورت منفی شدن CFO نمره یک و در غیر این صورت نمره صفر می گیرد. Year نیز یک متغیر مصنوعی برای سال مالی است.
با در نظر گرفتن اینکه دیچو [15] و دیچو و همکاران [16] به طور مستند ارتباط منفی بین اقلام تعهدی و جریانهای نقدی را اثبات کردهاند و عنوان میکنند که این ارتباط در ماهیت حسابداری ریشه دارد، بال و شیواکومار یک ضریب 3 yمثبت را تحت فرضیهای مبنی بر اینکه هنگامی که شرکت جریانهای نقدی منفی ارائه می کند، احتمالاَ زیانهای تعهدی بیشتری هستند، پیش بینی میکنند.
در این تحقیق پیش بینی میشود که شرکتهای ورشکسته کیفیت سود پایین تری نسبت به شرکتهای سالم (غیر ورشکسته) دارند و احتمالاَ کمتر زیانها را به عنوان اقلام ناپایدار (موقت) شناسایی میکنند که این امر به معنای عدم تقارن کمتر است و در نتیجه انتظار میرود 3 yبرای شرکتهای ورشکسته کمتر باشد.
انتظار می رود رفتار اقلام متعهدی در سالهایی که جریانهای نقدی مثبت وجود دارد، در شرکتهای ورشکسته و غیر ورشکسته متفاوت باشد. اگر رفتار مدیریتی در شرکتهای درمانده به دست کاری اقلام تعهدی برای افزایش سود منجر شود، نتیجه آن این میشود که سودها سریعتر به حساب گرفته شده و لاجرم ارتباط منفی بین جریانهای نقدی واقلام تعهدی کاهش خواهد یافت [11] . پیرو مطالب فوق، میتوان نتیجه گرفت که انتظار می رود ضریب 2y برای تمام شرکت ها (اعم از ورشکسته و غیر ورشکسته) منفی گردد، اما باید این ضریب برای شرکتهای ورشکسته بزرگتر(کوچکتر در قدر مطلق) باشد[18].
هـ) قلمرو زمانی ، جامعه آماری، روش نمونهگیری، روش جمع آوری داده ها و تحلیل داده ها
هـ -1) دوره زمانی مد نظر پژوهش سال های 80 تا 88 است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است که با استفاده از روش حذف سیستماتیک نمونه مورد نظر این تحقیق به دست آمدند. نمونه آماری بر مبنای شرایط زیر انتخاب شدند:
1- پایان سال مالی آنان انتهای اسفند ماه باشد.
2- جزو شرکت های سرمایه گذاری، بانک ها، لیزینگ و بیمه نباشند.
3- داده های لازم حداقل چهار سال متوالی آنان در دسترس باشد.
هـ -2) روش جمع آوری و تحلیل داده ها
داده های ترکیبی و مقطعی مورد نیاز این تحقیق از طریق بانک اطلاعاتی تدبیرپرداز و آرشیوهای آماری کتابخانه بورس تهران استخراج و گردآوری شد و برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای EXCEL و EVIEWS(6) استفاده گردید.
و) یافته های تجربی تحقیق
در این تحقیق، ابتدا نحوه انتخاب نمونه و طبقه بندی مشاهدات به شرح نگاره 1 ارائه میشود:
نگاره (1)- روش انتخاب نمونه
جامعه آماری – شرکت های پذیرفته شده بورس تهران (88-80) شرکت
457 سال – شرکت
3.248
1- حذف شرکت هایی که پایان سال مالی آنان آخر اسفند نیست (103) (736)
2- حذف شرکت های فعال در صنعت سرمایه گذاری، بانک ها و بیمه (15) (81)
3- حذف مشاهدات پرت و شرکت هایی که داده های آنان موجود نیست
(50)
نمونه تحقیق 339
2381
تعداد شرکت های درمانده مالی (مشمول ماده 141) 91 604
تعداد شرکت های سالم (غیردرمانده) 248 1777
تفکیک شرکت های درمانده مالی به احتمال قوی و احتمال ضعیف
براساس توضیحات ذکر شده قبلی، با استفاده از روش چاریتو احتمال ورشکستگی کلیه شرکت های درمانده ای که مشمول ماده 141 هستند(در واقع ورشکسته هستند)، در سال قبل از ورشکستگی (1t-) تخمین زده می شود. چنانچه احتمال ورشکستگی آنان در سال قبل از ورشکستگی کمتر از 30% باشد، به عنوان شرکتهای درمانده ای که احتمال ورشکستگی آنان ضعیف است، ارزیابی شده و شرکت هایی را که احتمال ورشکستگی آنان بیشتر از 30% باشد، به عنوان شرکت هایی که احتمال ورشکستگی آنان زیاد است، شناسایی می نماییم که نتایج این تفکیک در نگاه شماره 2 ارائه شده است.
نگاره 2 – پراکندگی شرکتهای درمانده مالی در سال قبل از ورشکستگی
شرکت سال – شرکت
شرکت هایی که احتمال ورشکستگی آنان در سال 1- t ضعیف است 10 40
شرکت هایی که احتمال ورشکستگی آنان در سال 1- t زیاد است 81
564
91
604
الف- آزمون فرض های اول و دوم
نگاره 3 آمارهای توصیفی شرکتهای نمونه را بر حسب سال – شرکت نشان میدهد. براساس ارقام نگاره مذکور میانگین احتمال ورشکستگی در شرکتهای سالم (غیر ورشکسته)، شرکتهای درمانده با احتمال ضعیف و شرکتهای درمانده با احتمال زیاد به ترتیب معادل 1/10% ، 8/27% و 9/47% است. اندازه شرکت (SIZE) از طریق لگاریتم طبیعی مجموع دارایی ها به دست میآید. سایر متغیرهای استفاده شده در نگاره 3 به شرح زیر تعریف میگردند:
Revenue= درآمد فروش Working cap.accruals= اقلام تعهدی سرمایه در گردش
Netincome= سود خالص Abnormal accruals= اقلام تعهدی غیرعادی
Cash Flow= جریان نقدی عملیاتی Total accruals= مجموع اقلام تعهدی
نگاره (3)- آمارهای توصیفی شرکتهای نمونه
Std.Dev Min Max Median Mean Sound Firmشرکت های سالم Panel A:
314/1 120/10 106/17 130/13 288/13 SIZE
460/0 065/0 058/3 849/0 938/0 Revenue
153/0 151/0- 950/0 141/0 180/0 Net income
140/0 364/0- 577/0 056/0 073/0 Cash flow
150/0 385/0- 592/0 073/0 106/0 Total accrouals
131/0 276/0- 570/0 051/0 058/0 Working cap. accruals
127/0 342/0- 639/0 024/0 033/0 Abnormal accruals
105/0 000/0 487/0 101/0 133/0 Failure Probability
Std.Dev Min Max Median Mean High p شرکت های درمانده با احتمال ورشکستگی زیادPanel B:
221/1 844/10 750/15 497/12 727/12 SIZE
414/0 058/0 934/1 874/0 864/0 Revenue
115/0 321/0- 278/0 003/0 022/0- Net income
139/0 410/0- 276/0 023/0- 033/0- Cash flow
171/0 328/0- 452/0 001/0 011/0 Total accrouals
164/0 298/0- 593/0 020/0 041/0 Working cap. accruals
154/0 395/0- 523/0 003/0 007/0 Abnormal accruals
143/0 340/0 885/0 479/0 505/0 Failure Probability
Std.Dev Min Max Median Mean Low p شرکتهای درمانده با احتمال ورشکستگی ضعیفPanel C:
211/1 068/10 365/15 302/13 073/13 SIZE
598/0 329/0 272/3 674/0 0.887 Revenue
129/0 198/0- 343/0 032/0 041/0 Net income
146/0 294/0- 460/0 013/0 023/0 Cash flow
163/0 290/0- 410/0 002/0 018/0 Total accrouals
155/0 270/0- 276/0 008/0 009/0 Working cap. accruals
146/0 312/0- 235/0 034/0- 023/0- Abnormal accruals
013/0 241/0 293/0 278/0 275/0 Failure Probability
براساس ادبیات پیشین و نتایج تحقیقات انجام شده خارجی ، انتظار می رود که از میان سه گروه شرکتهای درمانده مالی با احتمال ضعیف، شرکتهای درمانده با احتمال زیاد و شرکتهای سالم، بیشترین مقدار مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی مربوط به شرکت های درمانده با احتمال ضعیف باشد (زیرا شرکتهایی هستند که تا آخرین لحظات قبل از ورشکستگی، از طریق اعمال مدیریت سود زیاد وخامت وضعیت مالی خود را پنهان کردهاند). با مشاهده ارقام نگاره 3 شواهدی معکوس با این امر مییابیم؛ یعنی شرکتهای سالم دارای بیشترین مقدار سود، جریانهای نقدی و اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیر عادی هستند. همچنین شرکت های سالم دارای حجم فروش بالاتری نسبت به شرکت های درمانده احتمال ضعیف هستند.
سرانجام از طریق ارقام نگاره 4 متوجه نکات جالبی میشویم: نخست ارقام ستون 1 گویای این است که حجم اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیر عادی در شرکتهای درمانده با احتمال ضعیف در سال های 3- t و 2- t بیشتر از گروه دیگر شرکتهای درمانده است ( تفاوت آنان معنی دار نیست)، ولی درست در سال قبل از ورشکستگی (1- t) حجم اقلام تعهدی مذکور در شرکت های درمانده با احتمال ضعیف، کمتر از دیگر شرکت های درمانده است (تفاوت آنان معنی دار است). دوم، ستون 2 مبین این است که حجم اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیر عادی در تمام سال های 3- t الی 1- t در شرکت های درمانده با احتمال ضعیف ورشکستگی کمتر از شرکتهای سالم است. سرانجام ستون 3 این نگاره برخلاف نتایج تحقیقات خارجی گویای این است که حجم اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیر عادی در شرکت های درمانده درتمام دوره سه ساله قبل از ورشکستگی کمتر از شرکت های سالم است و ضمناً در تمام سال های مذکور (3- t ، 2- t ،1- t ) این تفاوت معنی دار است.
نگاره (4)- تفاوت سالیانه اقلام تعهدی غیر عادی سرمایه در گردش
ستون (3) ستون (2) ستون (1)
Failed vs.Sound Low P vs. Sound Low P vs.High p 3 Panel A: t-
Median Mean Median Mean Median Mean
032/0- 056/0- 027/0- 042/0- 008/0 007/0 Abnormal acc.
038/0 014/0 853/0 678/0 915/0 939/0 P-value
Failed vs.Sound Low P vs. Sound Low P vs.High p 2Panel B: t-
Median Mean Median Mean Median Mean
021/0- 038/0- 007/0 035/0- 27/0 025/0 Abnormal acc.
048/0 031/0 683/0 499/0 821/0 774/0 P-value
Failed vs.Sound Low P vs. Sound Low P vs.High p 1Panel c: t-
Median Mean Median Mean Median Mean
027/0- 038/0- 0.124- 096/0- 116/0- 170/0- Abnormal acc.
018/0 016/0 015/0 011/0 027/0 021/0 P-value
ستون (1) تفاوت اقلام تعهدی غیر عادی شرکت های درمانده احتمال ضعیف و شرکت های درمانده احتمال زیاد.
ستون(2) تفاوت اقلام تعهدی غیر عادی شرکت های درمانده احتمال ضعیف و شرکت های سالم.
ستون (3) تفاوت اقلام تعهدی غیر عادی شرکت های درمانده و شرکتهای سالم.
با جمع بندی تمام این شواهد تجربی، فرضیات اول و دوم این پژوهش تأیید نمیشوند، زیرا انتظار این بود که در سال های 3- t و 2- t تفاوت در میانگین اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیر عادی شرکت های درمانده مالی و شرکت های سالم مثبت (به علت اینکه انتظار این است که شرکتهای درمانده برای فرار از وضعیت ورشکستگی سودهای خود را جسورانه تر مدیریت افزایشی کنند) و در سال 1- t این تفاوت (به علت معکوس شدن اقلام تعهدی دستکاری شده قبلی) منفی گردد؛ یعنی چون در تمام سالهای 3- t الی 1- t میزان اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیر عادی در شرکت های درمانده کمتر از شرکتهای سالم بوده است، تفاوت آنان منفی شده است و لذا نتیجه گیری می شود که مدیریت اقلام تعهدی در شرکتهای درمانده مالی کمتر از شرکتهای غیر درمانده بوده است.
ب- آزمون فرضهای سوم و چهارم
نگاره 5 ارقامی را که از طریق اجرای معادلات (4) و (5) به دست آمدند، ارائه میکند. در پانل A نگاره مذکور پارامترهای تخمینی مربوط به معادله (4) ارائه شده و در پانل B همین نگاره میزان جریانهای نقدی عادی و غیر عادی محاسبه و ارائه شده است. براساس پانل C این نگاره مشخص میشود که ضریب 3δ برای شرکت های ورشکسته منفی شده است، که بر این اساس میتوانیم ادعا کنیم که فرضیه سوم مبنی بر انجام مدیریت فعالیت های واقعی در شرکتهای ورشکسته در سالهای پیش از ورشکستگی تأیید میشود. سرانجام در پانل D این نگاره که انجام فعالیتهای واقعی در شرکتهای درمانده با احتمال زیاد کنکاش شده است و با توجه به منفی شدن ضریب 3δ و مقدار آن متوجه میشویم که مقدار انجام مدیریت فعالیتهای واقعی در شرکتهای درمانده با احتمال زیاد ورشکستگی نسبت به سایر شرکت ها درمانده بیشتر است، ولی این تفاوت معنی دار نیست(p-value=0/316)، در نتیجه، فرضیه چهارم تأیید نمیشود.
نگاره (5)- جریانهای نقد غیر عادی در شرکت های درمانده
Adj.R2
تخمین پارامترهای مدل Panel A:
067/0 010/0 034/0 885/1604- 019/0 parameter
744/3 922/8 811/5- 010/5 t-stat
پانل A نتایج حاصل از به کار بستن معادل (4) را نشان می دهد
Std.Dev Min Max Median Mean جریانهای نقد عادی و غیر عادی Panel B:
154/0 596/0- 657/0 040/0 044/0 Normal CFO
144/0 646/0- 585/0 001/0- 002/0 Abnormal CFO
Adj.R2
مقایسه شرکت های درمانده با شرکت های سالم Panel C:
155/0 024/0- 295/0 001/0- 017/0- parameter
137/0- 695/11 275/0- 446/0- t-stat
پانل C نتایج حاصل از به کار بستن معادل (5) را برای شرکت های درمانده نشان می دهد
Adj.R2
مقایسه شرکت های درمانده احتمال زیاد با سایر شرکت ها Panel D:
156/0 031/0- 286/0 001/0- 009/0- Parameter
683/2- 045/11 395/0- 234/0- t-stat
پانل D نتایج حاصل از به کار بستن معادل (5) را برای شرکت های درمانده با احتمال زیاد نشان می دهد
ج- آزمون فرض پنجم
نگاره شماره 6 ، ارقام مربوط به شناسایی سود و زیانهای اقتصادی را از طریق مرتبط کردن اقلام تعهدی و جریانهای نقدی (مدل بال و شیواکومار) ارائه و تحلیل مینماید.
همان طوری که به وسیله دیچو و همکاران [16] و بال و شیواکومار[11] عنوان شد، یک ارتباط منفی بین اقلام تعهدی و جریانهای نقدی برای تمام شرکتها (2y منفی و معنیدار) وجود دارد. از آنجایی که مطابق با فرضیاتمان درباره شرکت های ورشکسته مبنی بر اعمال حسابداری جسورانه توسط آنان، انتظار داریم که ضریب 2y شرکتهای ورشکسته نسبت به شرکتهای غیر ورشکسته بزرگتر (کوچکتر در قدر مطلق) باشد، همچنین انتظار داریم که ضریب 3y که در برگیرنده عدم تقارن در شناسایی سود و زیانهای اقتصادی است، به طور معنیداری برای شرکتهای غیر ورشکسته مثبت شود که سازگار با حسابداری محافظه کارانه است. با نگریستن به ارقام مندرج در نگاره 7 متوجه میشویم که ضریب 2y شرکتهای غیر ورشکسته بزرگتر (کوچکتر در قدر مطلق) است و ضریب 3y شرکتهای غیر ورشکسته منفی و برای شرکتهای ورشکسته مثبت شده است که کاملاً برخلاف نتایج تحقیقات انجام شده خارجی است. به عبارت دیگر، این شواهد تجربی گویای این است که میزان محافظهکاری مشروط در شرکتهای ورشکسته بیشتر از شرکتهای غیر ورشکسته (سالم) بوده است و شرکتهای غیر ورشکسته از حسابداری جسورانه تری استفاده کرده اند، که با این اوصاف فرضیه پنجم تأیید نمیشود.
نگاره (6)- آزمون مبتنی بر اقلام تعهدی در شرکت های درمانده و سالم
Failed Sound
P-value t-stat Coefficient t-stat Coefficient Variable
197/0- 022/0- 845/14 094/0
451/0- 011/0- 723/2 030/0
007/0 554/4- 615/0- 160/6- 234/0-
000/0 201/0 034/0 797/8- 734/0-
227/0 277/0 Adj.R2
بحث و نتیجه گیری
براساس یافتههای این پژوهش، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که انجام مدیریت سود توسط شرکتهای پذیرفته شده بورس تهران تایید میشود که با نتایج تحقیقات داخلی قبلی همخوانی دارد [9] ، ولی شرکتهای سالم (غیر درمانده) بیشتر از شرکتهای درمانده به مدیریت سود حسابداری مبادرت میکنند، در حالی که شرکتهای درمانده نسبت به شرکتهای سالم بیشتر به مدیریت فعالیتهای واقعی دست میزنند که با نتایج تحقیق گارسیا لارا و همکاران (2009) همخوانی ندارد. از آنجاییکه مدیریت فعالیتهای واقعی دستکاری جسورانه تری محسوب میشود، شرکتهای درمانده که احتمالا فرصتهای دستکاری موفقیت آمیز اقلام تعهدی را از دست دادهاند، به عنوان آخرین راه نجات و فرار از ورشکستگی به آن رو می آورند که با نتایج تحقیقات خارجی سازگاری دارد [18،23]. ضمنا چون میزان محافظه کاری مشروط در شرکتهای سالم (بر اثر مدیریت های سود اعمال شده)، کمتر است، نتیجهگیری میشود که سود شرکتهای درمانده مالی نسبت به شرکتهای سالم محافظه کارانه تر بوده و از این لحاظ دارای کیفیت بالاتری است که با نتایج تحقیقات انجام شده خارجی مغایرت دارد.
در خصوص اینکه چرا بر اساس جامعه آماری این تحقیق میزان محافظه کاری مشروط در شرکتهای سالم کمتر از شرکتهای درمانده است و در واقع، سودهای شرکتهای سالم (غیر درمانده) جسورانه تر از شرکتهای درمانده است، می توان به این نکته اشاره کرد که بر اساس تحقیقات قبلی داخلی نتیجهگیری شده که در ایران سرمایه گذاران عمده تفکر کوتاه مدت داشته، بیشتر به دنبال ارائه سود بیشتر برای اثر گذاری مثبت بر قیمت سهام هستند. همچنین، سهامداران عمده شرکتها سعی میکنند از طریق فشار بر مدیریت شرکتها در جهت افزایش سود و در نتیجه افزایش سود تقسیمی، وجوه بیشتری را از شرکت خارج نمایند [4].
ضمناَ اینکه چرا شرکتهای غیر درمانده با تبعات کیفیت پایین سود خود مواجه نمیشوند، احتمالاَ تاییدی بر عدم کارایی بازار سرمایه ایران است که قبلاَ در تحقیقات متعدد داخلی به اثبات رسیده است [7،8] ، زیرا یکی از شرایط کارآیی بازار سرمایه، قدرت تحلیل مناسب اطلاعات توسط بازار و اثر گذاری آن و در نتیجه، نزدیکی قیمتها به ارزش ذاتی (نبود پدیده حباب قیمتی) است.
محدودیت های تحقیق
1) از آنجایی که روش تحقیق در خصوص این موضوع ایجاب می نمود که اطلاعات سالهای متوالی شرکتهای درمانده استفاده شود، نبود اطلاعات متوالی بیش از 4 سال برای برخی شرکتهای درمانده باعث گردید که حجم شرکتهای درمانده با احتمال ضعیف و قوی تفاوت زیادی داشته باشد.
2) به علت محدودیت اول و کاهش حجم نمونه، امکان انجام این تحقیق در سطح هر صنعت میسر نشد.
پیشنهادهای تحقیق:
در انجام این تحقیق با توجه به وضعیت مدیریت سود و محافظه کاری مشروط در شرکتهای درمانده، کیفیت سود آنان با شرکتهای سالم مقایسه شد. پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی به وضعیت حاکمیت شرکتی شرکتهای درمانده نیز توجه شود؛ یعنی بررسی گردد که کیفیت سود شرکتهای درمانده، از عواملی مانند تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی یا سایر معیارهای مربوط حاکمیت شرکتی متأثر هستند یا خیر. همچنین، با توجه به نتایج این تحقیق و سایر تحقیقات داخلی مبنی بر وجود پدیده مدیریت سود در شرکتهای ایرانی پذیرفته شده بورس، پیشنهاد میگردد در صورت امکان در استفاده از مدلهای پیش بینی ورشکستگی که مبتنی بر استفاده از ارقام حسابداری (خصوصاَ مبلغ سود) هستند، احتیاطات و تعدیلات (بازنگریهای) لازم صورت گیرد.