Future Cash Flows, Abnormal Accruals and Bankruptcy Risk

Authors

1 Associate Professor of Accounting, Allameh Tabatabaei University,Tehran, Iran

2 Ph.D. Student of Accounting, Allameh Tabatabaei University,Tehran, Iran

Abstract

  In recent studies, findings show that abnormal accruals have incremental information content about future cash flows. In other word, abnormal accruals are not from misestimate and have news about future cash flows. Therefore, in the present study, we test information content of abnormal accruals in predicting future cash flows in Tehran Stock Exchange. This paper empirically investigates whether abnormal accruals for the companies listed in Tehran Stock Exchange (TSE) during 1380-1389 provide incremental insight into future cash flows. Results show a significant positive association between abnormal accruals and one-year-ahead operating cash flows. This provides a rationale for the pricing of abnormal accruals by the market and suggests that abnormal accruals are not merely the products of noise in the accruals-estimation process. However, these results are conditional upon the probability of one-year-ahead bankruptcy risk.

Keywords


 

 

پیش‌بینی جریان‌های نقدی و تغییرات آن به عنوان یک رویداد اقتصادی از دیرباز مورد علاقه سرمایه‌گذاران، مدیران، اعتباردهندگان و محققان بوده ‌است. این توجه ناشی از کاربرد جریان‌های نقدی در مدل‌های ارزشیابی سهام، ارزیابی توان پرداخت سود سهام، ارزیابی ریسک، ارزیابی عملکرد واحد تجاری و وظیفه مباشرت مدیریت، ارزیابی نحوه انتخاب روش های حسابداری توسط مدیریت و استفاده از جریان‌های نقدی برای اتخاذ تصمیمات سودمند و مرتبط با مدل‌های تصمیم‌گیری است. حال اگر بتوان جریان‌های نقدی را به نحو مناسبی پیش‌بینی کرد، بخش قابل توجهی از نیازهای اطلاعاتی مرتبط با جریان‌های نقدی تامین خواهد شد (عرب مازار یزدی و صفرزاده، 1386)[3].

وجه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است و ایجاد توازن بین وجوه نقد موجود و نیازهای نقدی، یکی از مهمترین عوامل سیاست اقتصادی و تداوم فعالیت آنهاست. همچنین، در بسیاری از تصمیمات مالی، مدل‌های ارزیابی اوراق بهادار، روش‌های ارزیابی طرح‌های سرمایه‌ای و برخی تجزیه و تحلیل‌های مدیریت مالی، جریان‌های نقدی نقش محوری دارند. به این ترتیب، از دید درون سازمانی، توانایی پیش‌بینی نتایج فعالیت‌های آتی، به‌خصوص جریان‌های نقدی، اداره امور را در کاراترین شکل خود ممکن می‌سازد و به اتخاذ تصمیمات بهینه عملیاتی، سرمایه‌گذاری و تامین مالی منجر می‌شود.

وضعیت نقدینگی آتی واحد تجاری، به توانایی واحد تجاری در تامین وجه نقد مورد نیاز به منظور تسویه تعهدات در سررسید و دیگر نیازهای نقدی بستگی دارد، که این موضوع بر قیمت‌های بازار اوراق‌ بهادار واحد تجاری اثرگذار است. بنابراین، گزارشگری مالی باید اطلاعاتی فراهم سازد که سرمایه‌گذارن، اعتباردهندگان و سایر افراد ذی‌نفع بتوانند مبلغ، زمان‌بندی و عدم اطمینان موجود در رابطه با جریان‌های نقدی آتی را ارزیابی کنند (هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی امریکا،1987) [15].

اکثر پژوهش‌های صورت گرفته در زمینه پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی، نشان‌دهنده این موضوع است که سود نسبت به جریان نقد عملیاتی، پیش‌بینی کننده بهتری است و همچنین، سود حسابداری نسبت به جریان‌های نقدی عملیاتی نقش بیشتری در توضیح‌دهندگی بازده سهام دارد و اقلام تعهدی به منظور پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی نسبت به جریان‌های نقدی از قدرت بیشتری برخوردارند. در کنار این موارد، برخی با توجه به موضوع مدیریت سود بیان می‌کنند که اقلام تعهدی غیرعادی فاقد هرگونه محتوای اطلاعاتی بوده، صرفا ناشی از خطای برآورد مدیرت هستند، اما در هر حال، تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که اقلام تعهدی غیرعادی نیز می توانند حاوی اخبار مهمی باشند[9]، [10]، [11] و [12]. البته، باید این نکته را نیز مدنظر قرار داد که کیفیت حسابرسی نیز می‌تواند از بروز خطاهای برآورد در خصوص اقلام تعهدی مطابق با تحقیقات صورت گرفته، جلوگیری نماید [1].

با توجه به این موارد، سؤال مهمی که مطرح می‌گردد، این است که آیا در بورس اوراق بهادار تهران اقلام تعهدی غیرعادی ناشی از خطای برآورد بوده و یا اینکه این اقلام نیز دارای محتوای اطلاعاتی هستند و همچنین، آیا با بالارفتن ریسک ورشکستگی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی غیرعادی تغییری می یابد و یا خیر؟

هدف این مطالعه، بررسی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی غیر عادی با در نظر گرفتن ریسک ورشکستگی به عنوان عاملی اثر گذار، در بورس اوراق بهادار تهران است. در ادامه این نوشتار، نخست به مبانی نظری و ادبیات موجود اشاره می‌گردد و با توجه به سؤال پژوهش، فرضیات تدوین می‌گردد. در بخش سوم نیز روش‌های جمع‌آوری اطلاعات و آزمون فرضیات ارائه می‌گردد و در بخش چهارم و پنجم به ترتیب یافته‌های تحقیق و نتایج حاصل از این بررسی ارائه خواهد شد.

 

2- مبانی نظری و ادبیات پژوهش‌

اگر چه عنوان می‌شود که سود پیش‌بینی کننده مناسبی برای جریان‌های نقدی آتی است، اما با این وصف مدیران می توانند از اقلام تعهدی به منظور مدیریت سود استفاده کنند، که این عمل بر کیفیت سود اثرگذار است. اختیار عمل مدیران در استفاده از اصول تحقق و تطابق و استفاده از برآورد و پیش‌بینی، از جمله عواملی است که "کیفیت سود" را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از یک طرف، به علت آگاهی بیشتر آنها از شرکت، انتظار می‌رود به گونه‌ای اطلاعات تهیه و ارایه شود که وضعیت شرکت را به بهترین نحو منعکس کند. از طرف دیگر، ممکن است بنا به دلایلی نظیر ابقا در شرکت، دریافت پاداش و سایر عوامل، مدیر خواسته و یا ناخواسته وضعیت شرکت را مطلوب جلوه دهد. بنابراین، کیفیت سود شرکت‌ها تحت تأثیر مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران قرار می‌گیرد. حتی در نبود تحریف عمدی سود توسط مدیران، اقلام تعهدی بزرگ نیز ممکن است به علت وجود خطا در برآورد، باعث کاهش کیفیت سود گردد. این خطای برآورد توسط مدیریت باعث ایجاد گروهی از اقلام تعهدی می گردد که از ماهیت عادی برخوردار نیستند و در اصطلاح اقلام تعهدی غیرعادی[1] نامیده می‌شوند.

به‌هرحال، این امکان وجود دارد که اقلام تعهدی غیرعادی همیشه ناشی از خطای برآورد اقلام تعهدی نباشند و ممکن است حاوی اطلاعاتی در مورد وضعیت آتی شرکت باشند. البته، باید توجه داشت که با بالا رفتن ریسک ورشکستگی شرکت، انتظار می‌رود که ناهماهنگی بیشتری در برآورد اقلام تعهدی توسط مدیریت به وجود آید که باعث کاهش قدرت اطلاعات حسابداری در پیش بینی جریان های نقدی آتی گردد]9[.

البته، در کنار این موارد ممکن است مدیران از اقلام تعهدی غیرعادی در جهت اعلام اخبار محرمانه در رابطه با عملکرد آتی شرکت استفاده نمایند و بخواهند با استفاده از اقلام تعهدی غیرعادی، اطلاعات متفاوتی نسبت به اطلاعات موجود در اقلام تعهدی عادی به بازار مخابره نمایند[20].

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، اقلام تعهدی غیرعادی نیز در بازار سرمایه مربوط تلقی می‌شوند. خی(2001) در پژوهشی نشان می دهد که اقلام تعهدی غیرعادی در بازار مربوط هستند و بیان می‌کند که این یافته ها ممکن است به دو دلیل بدین شرح باشد که یا بازار ناکاراست و یا اینکه اقلام تعهدی غیرعادی حاوی اطلاعات مفیدی در مورد جریان‌های نقد آتی هستند [20]. سابرامانیام (1996) [19] این گونه مطرح می‌کند که اقلام تعهدی غیرعادی رابطه­ای مثبت و قوی با جریان‌های نقد عملیاتی سال بعد دارند و همچنین، این اقلام با بازده سهام از رابطه معناداری برخوردارند.

علاوه بر این، نتایج پژوهش‌های متعددی در بازارهای پیشرفته اوراق بهادار، حاکی از این موضوع است که ریسک ورشکستگی می تواند یک عامل ضمنی مؤثر بر محتوای اطلاعاتی داده‌های حسابداری به منظور پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی به‌شمار آید. فرانکل (1992) [16] نشان می‌دهد که در شرکت‌هایی که اوراق قرضه آنها از انواع پر ریسک به شمار می‌آید، رابطه ضعیفی میان بازده سهام و جریان‌های نقد آتی وجود دارد. همچنین، هانا (1995) بیان می کند که محتوای اطلاعاتی جریان‌های نقدی به وضعیت مالی شرکت و احتمال ورشکستگی آن بستگی دارد[17].

العطار و همکاران (2008)[9] در مطالعه‌ای به بررسی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی غیر‌عادی در پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی در بین شرکت‌های بریتانیا پرداختند که نتایج کار آنها نشان می‌دهد؛ اقلام تعهدی غیرعادی همانند اقلام تعهدی عادی دارای قدرت پیش‌بینی در مورد جریان‌های نقد آتی هستند. همچنین، آنها نشان دادند که محتوای اطلاعاتی داده‌های حسابداری تحت تاثیر ریسک ورشکستگی شرکت‌ها قرار دارد و با بالا رفتن احتمال ورشکستگی، قدرت توضیح‌دهندگی اطلاعات حسابداری کاهش می‌یابد.

در ایران، عرب مازار یزدی، مشایخی و رفیعی (1385) [4] محتوای اطلاعاتی فزاینده و نسبی اطلاعاتی سود، جریان‌های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی را در بازار سرمایه ایران بررسی کردند. آنها بر اساس یک نمونه‌ صدتایی از شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال‌های 1379 تا 1382، بیان می‌کنند که سود نسبت به جریان‌های نقدی دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده است. همچنین، نتایج حاصل از مطالعه‌ آنها نشان می‌دهد، اقلام تعهدی نسبت به جریان‌های نقدی دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی هستند. علاوه بر این، تفکیک کل اقلام تعهدی به اجزای اختیاری و غیراختیاری آن، این مسأله را روشن‌تر می‌سازد.

همچنین، عرب‌مازار یزدی و صفرزاده (1386) [3] با تفکیک سود به اجزای نقدی و تعهدی، توان این داده ها را در پیش‌بینی جریان‌های نقدی عملیاتی آتی بر روی نمونه‌ای متشکل از 41 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کردند و نتایج کار آنها نشان می‌دهد که اجزای سود، اطلاعات متفاوتی در خصوص جریان‌های نقدی عملیاتی آتی منعکس می‌سازند. همچنین، آنها با تفکیک بخش تعهدی سود به اجزای بیشتر، نشان دادند که توان مدل در پیش‌بینی جریان‌های نقدی بهبود می‌یابد. پژوهش‌های دیگری نیز در این زمینه صورت گرفته ‌است که تقریبا به نتایج مشابهی دست یافته‌اند [5] و[2].

با توجه به این موارد می‌توان فرضیات این پژوهش را به شرح زیر بیان نمود:

فرضیه اول: اقلام تعهدی غیرعادی ناشی از خطای برآورد نبوده و دارای محتوای اطلاعاتی هستند.

فرضیه دوم: با بالا رفتن ریسک ورشکستگی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی غیرعادی کاهش می‌یابد.

همان طور که اشاره گردید، این پژوهش‌ به دنبال بررسی مدل‌های مطرح شده توسط العطار و همکاران (2008) [9] به منظور بررسی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی غیرعادی در بورس اوراق بهادار تهران است.

 

3- روش پژوهش‌

3-1- انتخاب نمونه

جامعه آماری این مطالعه، شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است و نمونه آماری این پژوهش‌ با اعمال چهار معیار زیر انتخاب گردیده ‌است:

الف- سال مالی شرکت منتهی به پایان اسفند ماه باشد؛

ب- در طی سال های 1380 تا 1389 تغییر سال مالی و یا تغییر فعالیت نداده ‌باشد؛

ج- شرکت سرمایه گذاری و واسطه گری مالی نباشد و

د- اطلاعات مالی مورد نیاز در دسترس باشد.

با توجه به این معیارها، از میان شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران، 117 شرکت انتخاب شدند و پژوهش‌ مورد نظر برای دوره زمانی 1380 تا 1389 در مورد این نمونه انجام پذیرفت. کلیه اطلاعات مورد نیاز، از طریق سایت های بورس اوراق بهادار تهران و نرم‌افزارهای تدبیرپرداز و ره‌آورد نوین استخراج گردیده‌ است. 

 

3-2- مدل سازی پژوهش‌

در این پژوهش‌ به منظور برآورد اقلام تعهدی غیر‌عادی از مدل استفاده ‌شده توسط پیسنل و همکاران (2005) [18] بهره برده شده‌ است. با استفاده از داده‌های مقطعی و مدل جونز تعدیل‌شده و با تمرکز بر اقلام تعهدی سرمایه در گردش، اقلام تعهدی غیرعادی محاسبه شده­اند. در این مدل، اقلام تعهدی غیر عادی برابر با مقادیر باقیمانده مدل جونز تعدیل شده است(مدل 1).

WCj,t = α0 + α1,J (∆REVj,t - ∆RECj,t ) + τ j,t                                 (1)

 

WC: اقلام تعهدی سرمایه در گردش (تغییر در دارایی‌های جاری غیر نقدی منهای تغییر در بدهی‌های جاری) ، ∆REV: تغییر در درآمدها، ∆REC: تغییر در حساب‌های دریافتنی.

در این مدل، مقدار باقیمانده[2] اختلاف میان مبلغ تحقق یافته سرمایه در گردش و مبلغ برآوردی آن است. همچنین به منظور تعیین ریسک ورشکستگی شرکت‌های حاضر در پژوهش‌، معیار ورشکستگی بر اساس مدل برآورد شده توسط مهرانی و همکاران(1384) [7] که مدل تعدیل شده زیمسکی است، استفاده شده است(مدل 2)

ln(p/(1-p)) = c + ωX1                                                      (2)

که در آن p معیار ریسک ورشکستگی و X1 متغیر حاصل از تقسیم سود خالص بر کل دارایی‌های شرکت است و در مدل برآوردی آنها 097/0- c = و 264/4 = ω است.

مدل مورد استفاده در این پژوهش‌ به منظور بررسی محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی عادی و غیرعادی در پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی و با در نظر گرفتن ریسک ورشکستگی شرکت، مدلی است که العطار و همکاران (2008) در پژوهش‌ خود از آن بهره برده‌اند [9]. در این مدل، ریسک ورشکستگی به همراه سه متغیر مستقل در مدل سابرامانیان (1996) [19] وارد می‌شود و محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی عادی و غیرعادی در سطوح مختلف ریسک ورشکستگی بررسی می­گردد(مدل 3 و4).

OCFt+1 = β0 + β1 OCFt + β2 AAt + β3 NAt + τt               (3)

OCFt+1 = β0 + β1 OCFt + β2 AAt + β3 NAt + β4 BRt + β5 BR×OCFt +   β6BR×AAt + β7 BR×NAt + τt                   (4)

 

OCF: جریان های نقدی عملیاتی، AA: اقلام تعهدی غیر عادی، NA: اقلام تعهدی عادی (کل اقلام تعهدی منهای اقلام تعهدی غیر عادی) ، BR: ریسک ورشکستگی، τ: خطای باقیمانده مدل.

در برازش این مدل انتظار می‌رود که ریسک ورشکستگی با کاهش در محتوای اطلاعاتی اجزای سود، به منظور پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی در ارتباط باشد و انتظار می‌رودکه ضرایب مربوط به این متغیرها در مدل مذکور منفی شوند و یا کاهش یابند.

با وجود این، بارث و همکاران (2001) [11] و العطار و حسین (2004) [8] بیان می‌کنند که تفکیک سود به اجزای نقدی و اقلام تعهدی آن به طور جداگانه، توان پیش‌بینی مدل‌های مورد استفاده را بهبود می‌بخشد. آنها در پژوهش‌های خود نشان می‌دهند که تفکیک سود به اجزای آن نسبت به کل اقلام تعهدی، قدرت توضیح‌دهندگی مدل‌های پیش‌بینی را افزایش می‌دهد. بدین منظور، در این پژوهش‌، مدل بارث با تاکید بر تفکیک سود به اجزای آن برازش می‌شود، تا آن بخش از جریان‌های نقدی آتی که توسط این مدل توضیح داده نشده ‌است (باقیمانده مدل) بیشتر بررسی گردد (مدل 5).

OCFt+1 = β0 + β1 OCFt + β2 APt + β3 INVt + β4 ARt + β5 DEPt6OTHERt + τt                                                    (5)

AP: تغییر در حساب‌های پرداختنی، INV: تغییر در موجودی‌ها، AR: تغییر در حساب­های دریافتنی، DEP: هزینه استهلاک دارایی‌های ثابت، OTHER: سایر اقلام تعهدی ([DEP -AP- INV +AR +OCF] - سود) ، τ: مقادیر باقیمانده مدل (RESID).

مقدار باقیمانده‌ای که از مدل 5 حاصل می‌شود، نشان‌دهنده آن بخش از جریان‌های نقد آتی است، که توسط اجزای تفکیک ‌شده سود در مدل بارث، توضیح داده نشده ‌است. پس از برآورد این باقیمانده در مدل 5، محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی غیرعادی در مورد این مقادیر باقیمانده، آزمون می­شود؛ بدین صورت که با بررسی مقادیر باقیمانده حاصل از مدل 5 و با در نظر گرفتن اقلام تعهدی عادی و غیرعادی، نشان داده می‌شود که آیا اقلام تعهدی غیرعادی می‌توانند مقادیر باقیمانده در مورد پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی در مدل 5 را توضیح دهند و یا خیر؟

در همین راستا، مقادیر باقیمانده حاصل از برازش مدل 5 در مدل 6 به عنوان یک متغیر وابسته در نظر گرفته می‌شود و همانند مدل 4، متغیرهای مربوط به اقلام نقدی و تعهدی به همراه ریسک ورشکستگی شرکت بررسی می­گردد.

RESID = β0 + β1 BRt + β2 AAt + β3 NAt + β4 BR×AAt + β5  BR×NAt + τt                                                              (6)

RESID: باقیمانده مدل 5، τ: خطای باقیمانده مدل.

در واقع، این احتمال وجود دارد که اگر اقلام تعهدی تفکیک ‌شده مدل بارث، جریان‌های نقد آتی را تا حدود زیادی توضیح دهند، ممکن است مقادیر باقیمانده مدل 5، رابطه معناداری با متغیرهای وابسته در مدل 6 نشان ندهد. با وجود این ، می‌توان این گونه فرض نمود که ممکن است اقلام تعهدی غیر عادی همان طور که حاوی اطلاعاتی در مورد جریان‌های نقد آتی هستند، حاوی اطلاعات سودمندی برای مقادیر باقیمانده مدل بارث باشند؛ بدین معنی که ضرایب حاصل از برازش مدل 6، با ضرایب مدل 4 مشابه باشند.

 

4- یافته های پژوهش‌

4-1- آمار توصیفی

آمار توصیفی مربوط به تمامی متغیرهای مورد استفاده در این پژوهش‌ در قسمت اول نگاره 1 نمایش داده شده‌ است. همان‌طور که مشاهده می‌شود، مقادیر میانگین و میانه جریان‌های نقد آتی به عنوان اصلی‌ترین متغیر وابسته، مثبت بوده، چولگی آن هم پایین است. همچنین، مقادیر مربوط به میانگین و میانه جریان‌های نقدی جاری نیز مثبت است. از طرف دیگر، میانه و میانگین مربوط به اقلام تعهدی غیرعادی نزدیک به صفر است، که نشان‌دهنده برازش مناسبی از مدل رگرسیونی مربوط به اقلام تعهدی غیرعادی است، زیرا اقلام تعهدی غیر عادی برابر با مقادیر باقیمانده مدل 1 است، که انتظار می رود میانگین این خطاها برابر با صفر باشد.

 

 

نگاره 1 آمار توصیفی و همبستگی متغیر ها

بخش اول -آمار توصیفی متغیر ها

چارک سوم

چارک اول

انحراف معیار

میانه

میانگین

متغیر ها

342/0

07/0-

177/0

11/0

11/0

OCFt+1

332/0

09/0-

192/0

12/0

12/0

OCF

16/0

52/0-

206/0

1/0-

2/0-

NA

062/0

023/0

013/0

04/0

04/0

AA

174/0

161/0-

134/0

03/0

02/0-

AP

11/0

07/0-

097/0

02/0

03/0

INV

17/0

13/0-

145/0

02/0

02/0

AR

36/0

28/0-

331/0

02/0

04/0

DEP

68/0

42/0

156/0

51/0

59/0

BR

 

بخش دوم – همبستگی میان متغیرها

OTHER

DEP

AR

INV

AP

BR

NA

AA

OCF

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

OCF

 

 

 

 

 

 

 

1

44/0

AA

 

 

 

 

 

 

1

06/0-

*44/0-

NA

 

 

 

 

 

1

*29/0-

00/0-

*54/0-

BR

 

 

 

 

1

05/0-

00/0

*41/0-

04/0

AP

 

 

 

1

26/0

05/0-

*27/0

11/0

*0/1-

INV

 

 

1

*13/0

*31/0

*19/0-

*45/0

*16/0-

*09/0-

AR

 

1

07/0

00/0

05/0

02/0-

02/0

12/0-

06/0-

DEP

1

*18/0

00/0

06/0-

*20/0

*11/0-

*31/0

*8/0-

*14/0-

OTHER

             * معنی داری در سطح خطای 1%.

 

 

ضرایب همبستگی مربوط به متغیر‌های پژوهش‌ در قسمت دوم نگاره 1 نشان داده شده ‌است. اگر چه همبستگی‌های معناداری میان اکثر این متغیرها وجود دارد، اما ضرایب همبستگی در این‌جا، نمی‌تواند معیار مناسبی در مورد رابطه میان متغیرها باشد، زیرا ضریب همبستگی هیچ‌گونه کنترلی بر سایر متغیرها ندارد و همچنین نشان‌دهنده تاثیر بالقوه ریسک ورشکستگی بر ارتباط میان متغیرها نیست.

 

4-2- برازش مدل های پژوهش‌

در نگاره 2، نتایج حاصل از برازش مدل 3 و4، که به نوعی تکمیل کننده کار عرب‌مازار یزدی و صفرزاده (1386) [3] است، نشان داده شده ‌است. در این مدل، اقلام تعهدی به دو بخش عادی و غیرعادی تفکیک و با توجه به معیار ریسک ورشکستگی، رابطه میان جریان‌های نقد آتی و اجزای سود جاری (جریان‌های نقدی، اقلام تعهدی عادی و غیرعادی) بررسی شده ‌است.

 

نگاره 2- برازش مدل های 3 و 4.

OCFt+1 = β0 + β1 OCFt + β2 AAt + β3 NAt + τt                                                                                                                      (3)

OCFt+1 = β0 + β1 OCFt + β2 AAt + β3 NAt + β4 BRt + β5 BR×OCFt + β6      BR×AAt + β7 BR×NAt + τt                        (4)

مدل 4

مدل 3

متغیر ها

آماره t

ضرایب

آماره t

ضرایب

191/0

017/0

755/0

016/0

Intercept

136/2

*137/0

23/13

* 487/0

OCF

694/0-

407/1-

89/1

***952/0

AA

257/4

*423/0

65/7

*264/0

NA

149/0-

23/0-

 

 

BR

301/2-

***355/0-

 

 

BR·OCF

183/1-

922/3-

 

 

BR·AA

537/3

*386/0

 

 

BR·NA

291/0

242/0

تعدیل شدهR2

987/1

051/2

W.D.

627/4

542/5

F

OCF: جریان های نقدی عملیاتی، AA: اقلام تعهدی غیر عادی، NA: اقلام تعهدی عادی (کل اقلام تعهدی منهای اقلام تعهدی غیر عادی) ، BR: ریسک ورشکستگی، τ: خطای باقیمانده مدل.

* و ** و *** به ترتیب  معنی داری در سطح خطای 1% و 5% و 10% .

 

 

همان‌طور که در قسمت اول نگاره 2، نشان داده شده‌است، ضریب اقلام تعهدی غیر عادی مثبت و در سطح خطای 10 درصد معنادار است. ضرایب مربوط به جریان‌های نقدی و اقلام تعهدی عادی نیز مثبت و معنادار است، که این یافته، با نتایج کارهای انجام شده مطابقت دارد[7]. شواهد مذکور حاکی از قدرت توضیح‌دهندگی جریان های نقدی، اقلام تعهدی عادی و اقلام تعهدی غیرعادی است و می‌تواند دلیلی برای ارزش‌گذاری این اقلام در بازار باشد. ضرایب منفی و یا کاهش‌یافته متغیرهای ورودی به مدل 4 تحت تاثیر ریسک ورشکستگی، حاکی از این مدعاست که رابطه مثبت و معنادار جریان‌های نقدی، اقلام تعهدی عادی و اقلام تعهدی غیرعادی در سطوح بالای ریسک ورشکستگی کاهش یافته ‌است و فرض مربوط به کاهش قدرت توضیح‌دهندگی متغیرهای مزبور با توجه به ریسک ورشکستگی تا حدودی تأیید می‌گردد.

این یافته‌ها، از ورود معیار ریسک ورشکستگی به مدل مورد نظر حمایت می­کند و بنابراین، به نظر می‌رسد که قدرت توضیح‌دهندگی داده‌های جاری حسابداری (جریان‌های نقدی، اقلام تعهدی عادی و غیرعادی) در مورد جریان‌های نقدی آتی، تحت تاثیر ریسک ورشکستگی است.

 

 

نگاره 3- برازش مدل 5.

OCFt+1 = β0 + β1 OCFt + β2 APt + β3 INVt + β4 ARt + β5 DEPt + β6 OTHERt + τt                 (5)

آماره t

ضرایب

متغیر ها

694/4

*040/0

Intercept

176/13

*488/0

OCF

065/5-

*299/0-

AP

548/4

*330/0

INV

584/5

*277/0

AR

302/5-

*240/0

DEP

897/5

*241/0

OTHER

239/0

تعدیل شدهR2

423/2

W.D.

648/4

F

AP: تغییر در حساب‌های پرداختنی، INV: تغییر در موجودی‌ها، AR: تغییر در حسابهای دریافتنی، DEP: هزینه استهلاک دارایی‌های ثابت، OTHER: سایر اقلام تعهدی ([DEP -AP- INV +AR +OCF] - سود) ، τ: مقادیر باقیمانده مدل (RESID).

                 * و ** و *** به ترتیب  معنی داری در سطح خطای 1% و 5% و 10% .

 

 

از آنجا که پژوهش‌های متعددی بیانگر این موضوع است که تفکیک اقلام تعهدی به اجزای آن باعث بهبود مدل‌های پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی می‌گردد [3] و این تفکیک در مدل برازش شده قبلی مورد توجه قرار نگرفته ‌است، بدین منظور، مدل شماره 5 برآورد شده ‌است که نتایج حاصل از این برآورد با پژوهش‌های قبلی سازگار است(نگاره 3). پژوهش‌های قبلی بیان می‌کنند که ضرایب مربوط به جریان‌های نقدی، استهلاک، تغییر در حساب­های دریافتنی و تغییر در موجودی‌ها مثبت و ضریب مربوط به تغییرات حساب­های پرداختنی منفی است. در صورتی که این مدل بتواند از قدرت توضیح‌دهندگی بالایی برخوردار باشد و تفکیک اقلام تعهدی به اجزای آن بتواند بخش بزرگی از جریان‌های نقد آتی را پیش‌بینی کند، محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی غیرعادی در مدل 3، مورد تردید واقع می‌شود.

بدین منظور، باقیمانده مدل 5، بیشتر بررسی می­گردد تا مشخص شود که آیا اقلام تعهدی غیرعادی می‌توانند این مقدار باقیمانده را توضیح دهند یا خیر؟ این کار از طریق برآورد مدل 6 صورت می‌گیرد، که نتایج حاصل در نگاره 4 نشان داده شده است.

 

نگاره 4- برازش مدل 6.

RESID = β0 + β1 BRt + β2 AAt + β3 NAt + β4 BR×AAt + β5 BR×NAt + τ                             (6)

آماره t

ضرایب

متغیر ها

793/0

068/0

Intercept

317/1-

139/0-

BR

332/1-

674/2-

AA

995/4

*329/0

NA

610/1-

***339/5-

BR·AA

179/5

*516/0

BR·NA

05/0

تعدیل شدهR2

875/1

W.D.

325/3

F

RESID: باقیمانده مدل 5، τ: خطای باقیمانده مدل.

                * و ** و *** به ترتیب  معنی داری در سطح خطای 1% و 5% و 10% .

 

 

با توجه به نگاره 4، مشخص می‌گردد که علایم ضرایب مدل برآوردی، با علامت‌های ضرایب نگاره 2 مشابه است، اما این ضرایب از معنی‌داری بالایی برخوردار نیستند، که این موضوع نشان می‌دهد؛ قدرت توضیح‌دهندگی اقلام تعهدی غیرعادی در مورد باقیمانده مدل بارث و همکاران(2001)، در بورس اوراق بهادار تهران همراه با تردید است و این اقلام رابطه معناداری با باقیمانده مدل بارث ندارند و این گونه می‌توان گفت که مدل بارث، مدل مناسبی برای پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی در بورس ایران است، اما از طرف دیگر، ریسک ورشکستگی همچنان عامل مؤثری در کاهش محتوای اطلاعاتی داده‌های جاری حسابداری است، که این موضوع در نگاره 4 نیز مشاهده می‌گردد.

بنابراین، به نظر می‌رسد که با کمی تردید می‌توان گفت که اقلام تعهدی غیر عادی در شرکت‌های با وضعیت مناسب، در ابتدا، نتیجه اختلال در برآورد مدیریت نیستند و می‌توانند حاوی اطلاعات سودمندی برای بازار باشند. با وجود این، چنین به نظر می‌رسد که با بالارفتن ریسک ورشکستگی این رابطه ضعیف می‌شود.

 

5- نتیجه گیری

در این پژوهش‌، رابطه میان اجزای سود و جریان‌های نقدی آتی با تاکید بر نقش اقلام تعهدی غیرعادی بررسی شده است؛ بدین‌صورت که سود حسابداری به جریان‌های نقدی، اقلام تعهدی عادی و اقلام تعهدی غیرعادی تفکیک گردیده و در مدل پیش‌بینی جریان های‌نقدی آتی وارد شده‌اند. با توجه به اینکه اقلام تعهدی بزرگ معمولا همراه با خطای برآورد هستند و همچنین با کاهش کیفیت سود و مدیریت سود در ارتباطند، شواهدی در مورد ارزش گذاری این اقلام در بورس اوراق بهادار تهران ارائه شده‌ است؛ بدین صورت که می‌توان گفت؛ اقلام تعهدی غیر عادی نیز دارای محتوای اطلاعاتی هستند.

همچنین، در این پژوهش‌ با وارد نمودن معیار ریسک ورشکستگی در مدل‌های پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی، نشان داده شد که سودمندی اطلاعات حسابداری در پیش‌بینی جریان‌های نقد آتی با بالا رفتن ریسک ورشکستگی کاهش می‌یابد. بنابراین، می‌توان گفت که معیار ریسک ورشکستگی عامل تاثیرگذاری بر توان توضیح‌دهندگی متغیرهای حسابداری است. علاوه بر این، با تفکیک اقلام تعهدی به اجزای آن، شواهدی مهیا گردید که نشان می‌دهد این تفکیک، توان مدل‌های پیش‌بینی جریان‌های نقدی را افزایش می‌دهد. این نتایج با نتایج تحقیق العطار و همکاران(2008) مطابقت دارد و نتایج تحقیق آنها به نوعی در بازار سرمایه نوظهور ایران تایید می‌گردد[9].

عدم دسترسی به اطلاعات تمامی شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران، عمده‌ترین محدودیت پیش روی این پژوهش‌ بود. همچنین، به دلیل نبود اطلاعات میان‌دوره‌ای و یا فصلی که می‌توانست باعث بهبود در کیفیت پیش‌بینی‌ها گردد، از داده‌های سالانه استفاده شده است.

با توجه به نتایج این تحقیق، می‌توان این گونه بیان نمود که سرمایه‌گذاران حاضر در بورس اوراق بهادار باید به این نکته توجه داشته باشند که تغییرات غیرعادی در اقلام تعهدی نیز می‌تواند حاوی اخبار مهم و محرمانه‌ای در خصوص وضعیت آتی شرکت باشد و بنابراین، باید به آن در زمان تصمیم‌گیری توجه نمود. همچنین، باید دانست که افزایش در ریسک ورشکستگی می‌تواند باعث افزایش در اقلام تعهدی غیرعادی ناشی از خطای برآورد و فاقد محتوای اطلاعاتی گردد.

در پایان، پیشنهاد می‌گردد، در ادامه این پژوهش‌ و پژوهش‌های مشابه پیشین، مدل‌های مختلف پیش‌بینی جریان‌های نقدی به منظور دستیابی به مدلی بهینه، در بورس اوراق بهادار تهران برآورد و بررسی گردد و همچنین، این پژوهش‌ در صنایع مختلف و با در نظر گرفتن اجزای مختلف جریان‌های نقدی، تکرار گردد؛ بدین صورت که می‌توان مطابق با تحقیق چنگ و هولی(2008) و مدرس و محمدی(1388) جریان‌های نقدی به اجزای اصلی و غیراصلی تفکیک و با توجه به آن فرضیات این تحقیق بیشتر بررسی گردد[13]و[6].



[1]Abnormal accruals  

1residual

 
1- اعتمادی، حسین؛ امیر محمدی و مهدی ناظمی اردکانی.(1388). «بررسی رابطه بین تخصص صنعت حسابرس و کیفیت سود در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران»، فصلنامه پژوهش‌های حسابداری مالی، دوره 1، ش 1.
2- جنت رستمی، محمدتقی.( ۱۳۷۸). بررسینقشوقابلیتسوددرپیش‌بینیسودو جریان‌هاینقدیآتیسرمایه‌گذاریدرسهامشرکت‌هایپذیرفتهشدهدربورس اوراقبهادارتهران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی.
3- عرب مازار یزدی، محمد و محمد حسین صفرزاده. (١٣٨٦).«تفکیک سود و پیش‌بینی جریان‌های نقدی عملیاتی آتی»، بررسی‌هایحسابداریوحسابرسی، سال ۱۴ ، ش ۴۹، صص۱۱۱ - 138.
4- عرب مازار یزدی، محمد؛ بیتا مشایخی و افسانه رفیعی.(1385).«محتوای اطلاعاتی جریان‌های نقدی و تعهدی در بازار سرمایه ایران»، بررسی‌هایحسابداریوحسابرسی، ش 43، صص 99- 110.
5- کردستانی، غلامرضا.(1374). تواناییسودبرایپیش‌بینیجریاننقدیوسودهای آتی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد حسابداری، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس .
6- مدرس، احمد و امیر محمدی. (1388). «تفکیک جریان‌های نقدی و پیش‌بینی جریان‌های نقدی آتی»، فصلنامه بورس اوراق بهادار. ش 6.
7- مهرانی، ساسان؛ کاوه مهرانی؛ یاشار منصفی و غلامرضا کرمی. (1384). « بررسی کاربردی الگوهای پیش‌بینی ورشکستگی زیمسکی و شیراتا در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران». بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، ش 41، صص 105-131.
8- Al- Attar, A. and Hussein, S. (2004). “Corporate Data and Future Cash Flows", Journal of Business, Finance & Accounting, Vol. 31, No. 7 & 8, pp: 861- 903.
9- Al-Attar, A., Hussein, S., Zuo, L. (2008)." Earnings quality, bankruptcy risk and future cash flows". Accounting and Business Research, Vol. 38. No. 1. Pp. 5-20.
10- Ali, A. (1994)." The incremental information content of earnings, working capital from operations, and cash flows". J Acc Res 32:61–74.
11- Barth ME, Cram D, Nelson K (2001)" Accruals and the prediction of future cash flows". Acc Rev 76(January):27–58.
12- Cheng CSA, Liu CS, Schaefer T (1996)" Earnings permanence and the incremental information content of cash flows from operations". J Acc Res 34(Spring):173–181.
13- Cheng, C. S. and Hollie, D. (2008). "Do core and non-core cash flows from operations persist differentially in predicting future cash flows?” Quarterly Journal of Finance and Accounting, 31:29–53.
14- Dechow, P. (1994). "Accounting earnings and cash flows as measures of firm performance: the role of accounting accruals". J Acc Econ 18:3–42.
15- Financial Accounting Standards Board. (1978). “Objectives of Financial Reporting by Business Enterprises”, Statement of Financial Accounting Concepts, No. 1, Stamford, CT: FASB
16- Frankel, R. (1992). ‘Accounting information and firms with low-grade bonds’. Working paper, Stanford University.
17- Hanna, D.J. (1995). ‘Financial distress and unexpected cash flows’. Working paper, University of Chicago.
18- Peasnell, K., Pope, P. and Young, S. (2005). ‘Board monitoring and earnings management: do outside directors influence abnormal accruals?’ Journal of Business Finance and Accounting, 32(7&8): 1311–1346
19- Subramanyam, K.R. (1996). ‘The pricing of discretionary accruals’. Journal of Accounting and Economics, 22:249–281.
20-Xie, H. (2001). ‘The mispricing of abnormal accruals’. Accounting Review, 76: 357–373.