Authors
1 Associate Professor, Shiraz University, Iran
2 Master of Accounting, Islamic Republic of Marvdasht Azad University, Marvdasht. Iran
Abstract
Keywords
ارتباط رشد شرکت و سودآوری همواره مورد توجه مدیران و مالکان واحدهای تجاری بوده است و مدیریت مناسب رشد به نحوی که منجر به تنگدستی مالی و کسری منابع مالی نگردد و سودآوری آتی را مختل نسازد، از دغدغههای اساسی تصمیمهای این حوزه تلقی میشود. در این میان، اثر مراحل مختلف چرخه عمر شرکت بر رابطه رشد و سودآوری نیز میتواند بر تصمیمهای رشد و سرمایهگذاری در شرکت موثر باشد و همواره محققان مختلف به شیوهها و روشهای گوناگون تلاش نمودهاند قواعدی را در این مورد، وضع نمایند.
سودآوری از جمله شاخصهای مهم اندازهگیری عملکرد واحدهای اقتصادی است که حاکی از توان شرکت در کسب منافع برای مالکان است. از طرف دیگر، رشد که منتج از جستجوی فرصتها است، یکی از شاخصهای ارزیابی فعالیت شرکت است و استمرار آن منجر میشود بازار ریسک کمتری را برای شرکت در نظر بگیرد.
این فرض اساسی وجود دارد که ارتباط بسیار نزدیکی بین رشد شرکت و سودآوری وجود دارد [22]. هر چند برخی پژوهشها نیز منکر وجود چنین رابطهای هستند. به عنوان مثال گدارد و همکاران [20] با استناد به این فرض کلی که رشد شرکت و سودآوری بر یکدیگر اثرگذار هستند، بیان میکنند که آنها لزوماً با یکدیگر مرتبط نیستند.
رشد شرکت و ویژگیهای راهبردی حاکم بر سیاستهای مدیریتی رشد و توسعه آن، تعیینکننده مرحلهای از چرخه عمر که شرکت در آن قرار دارد، است؛ چرخهای که آغاز آن همراه با ظهور شرکت در بازار و پایان آن، افول[1] شرکت است. هر یک از مراحل چرخه عمر شرکت، دارای مشخصههایی است که میتواند بر رشد شرکت و سودآوری اثرگذار باشد. لذا ممکن است این مراحل بر رابطه سودآوری و رشد مؤثر باشد. با توجه به مطالب فوق، پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین رشد گذشته شرکت و سودآوری شرکت میپردازد و در این میان، اثر چرخه عمر و مرحلهای که شرکت در آن قرار دارد را نیز بر این رابطه مورد بررسی قرار میدهد. انتظار میرود نتایج این پژوهش بتواند برای مدیریت، در برنامهریزی رشد شرکت و به سرمایهگذاران در ارزیابی آثار سیاستهای رشد و توسعه سودمند واقع شود.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
استفاده از رشد به عنوان سنجۀ عملکرد شرکت بهطور کلی بر این ایده متکی است که رشد به عنوان یک عامل پیشرو در دستیابی به فواید رقابتی مداوم و سودآوری مطرح است [24]. علاوه بر این، آنتونی و رامش [11] بیان کردند که شرکتهای بزرگتر دارای تداوم حیات بیشتری هستند. از فواید مرتبط با چرخه عمر در اقتصاد بهره میبرند. یک نگاه دیگر این است که شرکتهایی که به سرعت رشد میکنند ممکن است با مشکلات زیادی در ارتباط با رشد روبرو شوند و این منجر به کاهش سودآوری شود و بهطور کلی، تفکر در مورد رشد پایدار بدون سودآوری، سخت است.
بهطور کلی بر این موضوع که رشد شرکت و سودآوری با یکدیگر مرتبط هستند، اجماع عمومی وجود دارد [16]. برخی از پژوهشهای گذشته این بحث را مطرح کردهاند که سودآوری تاثیر مثبتی بر نرخ رشد دارد [10].
به هر حال، تاثیر واقعی رشد بر سودآوری در نظریهها و پژوهشهای عملی، ناهماهنگ و حتی گاهی ناسازگار است. یک نظریه کلاسیک ادعا میکند که اگر یک شرکت نرخ رشد بالایی را نشان دهد باید از فرصتهای رشد بیشتر که سودآوری کمتری دارد، ولی همچنان موجب ایجاد سود میگردد، بهرهبرداری نماید؛ در این خصوص، سه نکته مطرح است: اول، نرخهای رشد دارای یک همگرایی به صفر (از نظر سودآوری) در بلندمدت هستند؛ دوم، نرخ سودآوری بالا بر نرخ رشد تأثیری مثبت دارد، مگر اینکه نرخ سودآوری به صفر برسد؛ و در آخر، رشد شرکت یک تاثیر منفی بر نرخهای سودآوری دارد.
به همین ترتیب، نظریههای نئوکلاسیک بیان میکنند که شرکتها در ابتدا فرصتهای رشدی را در نظر میگیرند که دارای بیشترین سودآوری میباشند و سپس به سراغ آن فرصتهایی میروند که دارای نرخ سودآوری کمتری هستند، تا جایی که سودِ نهاییِ آخرین فرصت رشد، برابر با صفر شود.
در نتیجه، شرکتهای سودآور سطح نهایی سودهای خود را حداکثر میکنند، ولی کاهش نرخهای سودآوری آنها مشهود خواهد بود. گرچه این نظریه به تأثیر رقابت بازار توجه ندارد، اما به لحاظ نظری، رابطه بین نرخ سودآوری و رشد شرکت را تشریح مینماید. در نهایت، فرضیه «حداکثرسازی رشد مدیریت»[2] تحت رقابت بازار ادعا میکند که هدف مدیریت شرکت حداکثرکردن رشد است و باید افزایش رشد بیش از سودآوری مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین، از این منظر رشد و سودآوری در یک رابطه رقابتی با یکدیگر هستند و این احتمال وجود دارد که رشد باعث قربانی کردن سودآوری شود [27،25].
با این وجود، چندین مبنای نظری وجود دارد که ادعا میکنند نرخ رشد تاثیر مثبتی بر نرخ سودآوری دارد. قانون کالدور ـ وردورن در اقتصاد [29،23] ادعا میکند که رشد باعث افزایش کارآیی میشود و این بهبود کارآیی نیز منجر به افزایش سودآوری میشود.
این مطلب، با اصل «صرفه ناشی از مقیاس» نیز مطابقت دارد [21،22]، از آنجایی که رشد شرکت باعث افزایش اندازه آن میشود، شرکتهای بزرگتر میتوانند از یک صرفه ناشی از مقیاس بهرهمند شوند و در نتیجه سودآوری خود را افزایش دهند. این بدان معنی است که، رشد میتواند به قدرت سودآوری کمک نماید [22]. البته، پژوهشهای تجربی در مورد تاثیر نرخ رشد بر نرخ سودآوری، همیشه این نظریه را پشتیبانی نکرده است. کاپن و همکاران [13] گزارش دادند که رشد شرکت با عملکرد بالای مالی در ارتباط است، ولی تنها در چند صنعت خاص معنادار بوده است.
چاندلر و جنسن [14]، مندلسون [26] و کالینگ [17] در پژوهشهای خود یک رابطه مثبت بین رشد فروش و نرخ سودآوری را مستند کردند، در حالیکه مارکمن و گارتنر [24] دریافتند که رابطه معناداری بین رشد و سودآوری وجود ندارد. علاوه بر این، رد [28] ادعا داشت که رشد تاثیر منفی بر سودآوری دارد.
ارتباط بین رشد و نرخ سودآوری هنگامی پیچیدهتر میگردد که وقفههای زمانی دو متغیر در نظر گرفته میشود. گدارد و همکاران [20] و کد [15] نتایج تجربی مخالفی را نشان دادند که میتواند نشان از تأثیر وقفههای زمانی، بر رابطه رشد و سودآوری باشد [22].
نکته دیگر که باید در نظر داشت این است که شرکتها دارای چرخه عمر بوده و از طریق گذراندن یک سلسله مراحل و تغیرات متوالی و معین در طی زمان تکامل مییابند [6]. همچنین تأثیر مراحل مختلف چرخه عمر بر رابطه رشد و سودآوری قابل توجه است، زیرا ویژگیهای رشدی، رقابتی و تأمین مالی حاکم بر دورههای مختلف چرخه عمر شرکتها متفاوت است. کلیه سیستمها در هر مرحله از چرخه عمر خود دارای الگوی رفتاری خاصی به منظور غلبه بر مسائل دوره و مشکلات مربوط به انتقال از دورهای به دوره دیگر هستند. تئوری چرخه عمر شرکت چنین فرض میکند که شرکتها و بنگاههای اقتصادی، همانند تمامی موجودات زنده که متولد میشوند، رشد میکنند و میمیرند، دارای منحنی عمر یا چرخه عمر هستند. همانند سایر موجودات زنده، رشد و پیری واحدهای تجاری را نیز بر مبنای قابلیت کنترل و انعطافپذیری آنها نشان میدهند. در جوانی (دوران رشد)، سازمانها بسیار انعطافپذیر، ولی در بیشتر مواقع غیرقابل کنترل هستند. با افزایش عمر سازمانها، روابط تغییر میکند، کنترل افزایش و انعطافپذیری کاهش مییابد و در نهایت با پیر شدن (دوران افول) قابلیت کنترل نیز کاهش خواهد یافت.
هنگامی که واحد تجاری قابلیت کنترل داشته و انعطاف پذیر باشد، بیانگر این است که توأماً مزایای جوانی و پیری را دارا است. این وضعیت تحت عنوان مرحله تکامل (بلوغ) شناخته میشود [10].
در سالهای اخیر مطالعاتی در زمینه ارتباط سودآوری، رشد و چرخه عمر شرکتها انجام شده است که در ادامه به برخی مطالعات انجام شده در داخل و خارج کشور در این زمینه اشاره میگردد.
جانگ و پارک [22] به بررسی ارتباط بین رشد شرکت و سودآوری پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد سودآوری دوره قبل تاثیری مثبت بر رشد دوره فعلی داشته است، در حالیکه نرخ رشد فعلی و قبلی شرکت دارای تاثیری منفی بر سودآوری فعلی شرکت است. این نتایج نشان داد که سودآوری باعث رشد شرکت میشود، ولی رشد شرکت از سودآوری شرکت ممانعت میکند. آنها بیان نمودند که رابطه بین رشد و سودآوری میتواند با توجه به ساختار وقفههای زمانی به کار رفته در مدلها متفاوت باشد.
فیتزیمونز و همکاران [19] به بررسی رشد و سودآوری در شرکتهای کوچک و متوسط استرالیایی پرداختند و نشان دادند که هیچ رابطه معناداری میان رشد و سودآوری وجود ندارد. نتایج دیگر پژوهش نشان داد که شرکتهایی که دارای رشد بیشتری هستند، جوانتر هستند.
رضایی و همکاران [7] به بررسی تاثیر چرخه عمر و اندازه بر اولویت گزینههای تامین مالی برون سازمانی پرداختند و نتایج پژوهش حاکی از وجود اولویت در تامین مالی برون سازمانی در مراحل رشد و بلوغ و در نتیجه پیروی از نظریه سلسله مراتبی در این مراحل و عدم این اولویت در مرحله افول است.
احمدپور و همکاران [1] به بررسی رابطه رشد اقتصادی و سود حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر سهم از بازار شرکتهای بورسی تاثیر مثبتی بر روند سودآوری دارد، در حالیکه افزایش نرخ رشد فروش در سال جاری و سال گذشته و اهرم بدهی رابطه معناداری با سود سال جاری ندارد.
سجادی و همکاران [4] به بررسی عوامل موثر بر سودآوری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. آنها تاثیر شش عامل (نوع صنعت، اندازه، عمر، نسبت سرمایه به دارایی، نسبت بدهی به دارایی و هزینه تبلیغات) را بر سودآوری مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که اندازه شرکت، نسبت سرمایه به دارایی و نسبت بدهی به دارایی بر سودآوری تاثیر معنادار دارند، ولی نوع صنعت، عمر، و هزینه تبلیغات بر سودآوری بیتاثیر هستند.
پیری و همکاران [5] به بررسی اثر دورههای چرخه عمر بر سودآوری و رشد شرکتها پرداختند.
نتایج پژوهش نشان داد که چرخه عمر در رشد و سودآوری شرکت موثر است. آنها در پژوهش خود دو مدل رگرسیونی را یک مرتبه با متغیر چرخه عمر و یک مرتبه بدون چرخه عمر مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش نشان داد که قدرت مدل رگرسیونی با متغیر چرخه عمر، برای پیشبینی سودآوری، 40% با افزایش روبرو میشود.
در پژوهشهای پیشین، تأثیر چرخه عمر بر رابطه رشد و سودآوری به صورت محدود مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه سعی شده است آثار ویژگیها و خصوصیات دورههای مختلف عمر شرکت بر روابط رشد و سودآوری با در نظر گرفتن وقفههای زمانی متفاوت، به صورت کاملاً مجزا مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد به نحوی که بتوان این آثار را به صورت کاملاً مجزا مورد بررسی قرار داد.
روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، برای اولین بار در این عرصه مورد استفاده قرار گرفته است و نتایج این مطالعه میتواند برای شرکتها در برنامهریزی رشد و ارزیابی سیاستهای رشد و توسعه مفید باشد.
فرضیههای پژوهش
گودارد و همکاران [20] بیان میکنند گرچه رشد و سودآوری بر یکدیگر اثر دارند، اما آنها لزوماً با یکدیگر مرتبط نیستند، در نهایت اثر و جهت این ارتباط مبهم باقی میماند که این ابهامات با تئوریهای اقتصادی ارتباط دارد. بلک [12] نیز نشان دادند که نرخ رشد جاری و نرخ رشد سال قبل شرکت اثر منفی بر سودآوری جاری شرکت دارند. برهمین اساس فرضیه اول به شرح زیر مطرح میشود:
فرضیه اول: بین رشد گذشته شرکت و سودآوری رابطه وجود دارد.
تئوریهای مالی ادعا میکنند که بهطور میانگین شرکتها در مراحل اولیه چرخه عمر، رشد و سودآوری بالایی دارند، از سوی دیگر اندازه بزرگ، رشد و سودآوری کم و حتی منفی، ویژگی شرکتهایی است که در مراحل پایانی چرخه عمر هستند.
شرکتهای دارای رشد فروش و رشد مخارج سرمایهای بالا و عمر کم معمولاً به عنوان شرکتهای در حال رشد شناخته میشوند.
شرکتهای دارای رشد فروش و مخارج سرمایهای کم و عمر زیاد به عنوان شرکتهای راکد شناخته شده و شرکتهای بالغ بین این دو گروه قرار میگیرند. پس میتوان در بررسی رابطه بین سودآوری و رشد، چرخه عمر شرکت را نیز به عنوان یکی از عوامل موثر در نظر گرفت [12] با توجه به این مفاهیم فرضیه دوم پیشنهاد میشود تا رابطه بین چرخه عمر و رشد فروش و سودآوری را مورد بررسی قرار دهد:
فرضیه دوم: چرخه عمر شرکت بر رابطه رشد گذشته و سودآوری شرکت موثر است.
روش پژوهش
این پژوهش، از نوع پژوهشهای همبستگی بوده و از نظر هدف، کاربردی است و از طرح “پس از رخداد” یا شبه تجربی استفاده میکند. در این پژوهش برای جمع آوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانهای استفاده میشود.
آزمون فرضیهها و تجزیه و تحلیل دادهها، با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره و توسط نرمافزار Eviews صورت گرفته است و از آزمونهای آماری نظیر آزمون وونگ جهت مقایسه توان مدلهای برازش شده در مراحل مختلف چرخه عمر استفاده شده است.
دوره زمانی پژوهش، یک دوره 5 ساله از سال 1387 تا سال 1391 در نظر گرفته شده است و با توجه به اینکه در محاسبه برخی از متغیرها وقفه زمانی 5 ساله در نظر گرفته شده است، در نتیجه باید اطلاعات مربوط به متغیرها از 5 سال قبل یعنی از سال 1382 تا پایان سال 1386 در دسترس باشد.
جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری از میان تمامی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، با در نظر گرفتن شرایط زیر انتخاب شده است:
1- شرکت مزبور قبل از سال 1382 مورد پذیرش قرار گرفته باشد.
2- به منظور همگن نمودن دادهها با توجه به آثار رخدادهای زمانی بر اطلاعات مالی، پایان سال مالی شرکتها پایان اسفند ماه هر سال باشد و طی دوره پژوهش، تغییر سال مالی نداشته باشد.
3- دادههای مورد نیاز برای شرکت مزبور، از منابع مختلف در دسترس باشد.
4- شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها و بیمهها با توجه به فعالیت خاص این قبیل شرکتها، حذف شدند.
با در نظر گرفتن شرایط و محدودیتهای فوق، در مجموع تعداد 85 شرکت انتخاب و برای آنها، دادههای مورد نیاز جمعآوری و تحلیل گردیده است.
مدل و متغیرهای پژوهش
به منظور آزمون فرضیههای پژوهش از مدل جانگ و پارک [22] به شرح رابطه (1) استفاده شده است:
رابطه (1)
PRit= b0 + b1GRi.t-1 + b2 GRi,t-2 + b3 GRi,t-3 + b4 GRi,t-4 + b5 GRi,t-5 + b6 PRi,t-1 + b7 PRi,t-2 + b8 PRi,t-3 + b9 PRi,t-4 + b10 PRi,t-5 + b11 Salei,t + b12 LEVi,t + b13 MarketSharei,t + ei,t
تعریف متغیرهای مدل و نحوه اندازهگیری آنها، در نگاره (2) ارائه شده است.
برای آزمون فرضیه دوم نیز، رابطه (1) را در هر زیرگروه از نمونه انتخابی با توجه به چرخه عمر آنها (رشد، ثبات و افول) یک بار اجرا و توان مدل(R2) بین زیرگروهها به کمک آزمون وونگ مقایسه گردیده است. بلک ]12[ در پژوهش خود به منظور تفکیک شرکتها به مراحل چرخه عمر از چهار متغیر: رشد فروش، مخارج سرمایهای، نسبت سود تقسیمی و سن شرکت استفاده نمودند (نحوه اندازهگیری متغیرها در نگاره (1) ارائه شده است).
در این پژوهش، تفکیک شرکتها به مراحل رشد، بلوغ و افول با استفاده از چهار متغیر مذکور به صورت زیر انجام شده است:
1- نخست مقدار هر یک از متغیرهای رشد فروش، مخارج سرمایهای، نسبت سود تقسیمی و سن شرکتها برای هر سال محاسبه میشود.
2- مشاهدهها، بر اساس هر یک از چهار متغیر مذکور با استفاده از پنجکهای آماری در هر صنعت به پنج طبقه تقسیم میشوند که با توجه به قرار گرفتن در پنجک (طبقه) مورد نظر، طبق نگاره (1) نمرهای بین 1 تا 5 میگیرند.
3- پس برای هر سال شرکت نمرهای مرکب به دست میآید که با توجه به شرایط زیر در یکی از مراحل رشد، بلوغ و افول طبقهبندی میشود:
الف. در صورتی که مجموع نمرات بین 16 و 20 باشد در مرحله رشد قرار دارد.
ب. در صوتی که مجموع نمرات بین 9 و 15 باشد در مرحله بلوغ قرار دارد.
ج. در صورتی که مجموع بین نمرات 4 تا 8 باشد در مرحله افول قراد دارد.
در این پژوهش به دلیل غیرفعال بودن معامله (خرید و فروش) یا غیررسمی بودن شرکتهای نوظهور در بورس اوراق بهادار تهران، چرخه عمر به سه مرحله رشد، بلوغ و افول تعریف شده است و از مرحله ظهور صرفنظر شده است [3].
نگاره 1. نحوه امتیازدهی در مدل دوره عمر
سن (AGE) |
رشد فروش (SG) |
مخارج سرمایهی (CE) |
نسبت سود تقسیمی (DPR) |
طبقه |
5 |
1 |
1 |
5 |
اول |
4 |
2 |
2 |
4 |
دوم |
3 |
3 |
3 |
3 |
سوم |
2 |
4 |
4 |
2 |
چهارم |
1 |
5 |
5 |
1 |
پنجم |
منبع: پارک و چن ]20[
نگاره 2. متغیرهای پژوهش و نحوه اندازهگیری آنها
نحوه اندازهگیری |
شرح |
متغیر |
فروش سال جاری منهای فروش سال قبل تقسیم بر فروش سال قبل [11] |
نرخ رشد فروش شرکت در زمان t |
GRi,t |
سود خالص سال جاری تقسیم بر فروش سال جاری [11] |
نرخ سودآوری شرکت در زمان t |
PRi,t |
لگاریتم فروش خالص شرکت [11] |
فروش شرکت در سال t |
Salei,t |
جمع بدهیها تقسیم بر مجموع ارزش دفتری داراییها [11] |
اهرم مالی شرکت برای سال t |
LEVi,t |
نسبت فروش شرکت به فروش صنعت خاص شرکت [11] |
سهم بازار شرکت |
Market Share |
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی متغیرها
آمار توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش در نگاره (3) ارائه شده است.
نگاره 3. آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
متغیر |
نماد |
کمینه |
بیشینه |
میانگین |
انحراف معیار |
اهرم مالی شرکت در سال جاری |
LEVi,t |
04/0 |
09/1 |
605/0 |
1730/0 |
نرخ رشد فروش شرکت در سال جاری |
SGi,t |
72/0- |
37/2 |
1571/0 |
3046/0 |
نرخ رشد فروش شرکت در یکسال قبل |
SGi,t-1 |
72/0- |
8/3 |
1792/0 |
3538/0 |
نرخ رشد فروش شرکت در دو سال قبل |
SGi,t-2 |
72/0- |
8/3 |
1765/0 |
3428/0 |
نرخ رشد فروش شرکت در سه سال قبل |
SGi,t-3 |
67/0- |
8/3 |
2039/0 |
3520/0 |
نرخ رشد فروش شرکت در چهار سال قبل |
SGi,t-4 |
67/0- |
8/3 |
2229/0 |
3270/0 |
نرخ رشد فروش شرکت در پنج سال قبل |
SGi,t-5 |
67/0- |
8/3 |
2428/0 |
3438/0 |
نرخ سودآوری شرکت در سال جاری |
PRi,t |
45/2- |
1 |
1624/0 |
29/0 |
نرخ سودآوری شرکت در یکسال قبل |
PRi,t-1 |
45/2- |
35/3 |
1882/0 |
31/0 |
نرخ سودآوری شرکت در دو سال قبل |
PRi,t-2 |
45/2- |
35/3 |
2166/0 |
32/0 |
نرخ سودآوری شرکت در سه سال قبل |
PRi,t-3 |
66/0- |
35/3 |
2478/0 |
302/0 |
نرخ سودآوری شرکت در چهار سال قبل |
PRi,t-4 |
60/0- |
35/3 |
2689/0 |
332/0 |
نرخ سودآوری شرکت در پنج سال قبل |
PRi,t-5 |
58/0- |
35/3 |
2720/0 |
329/0 |
فروش شرکت در سال جاری |
Salei,t |
35/10 |
7/17 |
936/12 |
139/1 |
نگاره 4. آزمون پایایی متغیرهای پژوهش (آزمون لوین و لین)
متغیر |
آماره آزمون |
سطح معناداری |
رشد فروش سال جاری(SGt) |
73/34- |
00/0 |
رشد فروش یک سال قبل(SG t-1) |
6/21- |
00/0 |
رشد فروش دو سال قبل(SG t-2) |
89/27- |
00/0 |
رشد فروش سه سال قبل(SG t-3) |
42/21- |
00/0 |
رشد فروش چهار سال قبل(SG t-4) |
65/28- |
00/0 |
رشد فروش پنج سال قبل(SG t-5) |
57/16- |
00/0 |
نرخ سودآوری سال جاری(PRt) |
65/17- |
00/0 |
نرخ سودآوری یک سال قبل(PR t-1) |
17/37- |
00/0 |
نرخ سودآوری دو سال قبل(PR t-2) |
63/200- |
00/0 |
نرخ سودآوری سه سال قبل(PR t-3) |
05/19- |
00/0 |
نرخ سودآوری چهار سال قبل(PR t-4) |
16/34- |
00/0 |
نرخ سودآوری پنج سال قبل(PR t-5) |
31/22- |
00/0 |
فروش |
07/27- |
00/0 |
اهرم مالی |
68/29- |
00/0 |
سهم بازار |
78/61- |
00/0 |
با نگاهی به نگاره (3)، میتوان دریافت که روند کلی سودآوری و نرخ رشد از گذشته به حال، کاهشی است و میانگین رشد فروش و سودآوری در سالهای دور گذشته، بیش از سال جاری بوده است و در کل میانگین نرخ رشد فروش مثبت بوده است همچنین انحراف معیار روند کاهشی نسبت به سالهای گذشته دارد. در نگاره (4) نتایج آزمون پایایی متغیرها ارائه شده است.
چون سطح معنیداری آزمون برای تمام متغیرهای موجود در پژوهش کمتر از 05/0 است، لذا فرض مبنی بر وجود ریشه واحد در سریها را رد میشود و دادهها پایا هستند.
نتایج آزمون فرضیه اول
فرضیه اول پژوهش در پی بررسی رابطه بین رشد گذشته شرکت و سودآوری است. نتایج آزمون انتخاب نوع دادهها برای اجرای رابطه (1)، به ترتیب در نگارههای (5) و (6) نشان داده شده است.
نگاره 5. نتایج حاصل از آزمون قابلیت ادغام
نوع آزمون |
آماره آزمون |
معناداری |
آزمون F |
79/1 |
00/0 |
چنانچه نگاره (5) نشان میدهد، مقدار معناداری آماره F کوچکتر از 05/0 است که برتری استفاده از روش دادههای پانلی در برابر روش دادههای ترکیبی را نشان میدهد.
نگاره 6. نتایج حاصل از آزمون هاسمن
آماره کایمربع |
درجه آزادی |
معناداری |
67/25 |
13 |
0188/0 |
همانطور که نگاره (6) نشان میدهد، مقدار معناداری آماره کای مربع کوچکتر از 05/0 است که نشاندهنده مرجح بودن استفاده از روش دادههای پانلی اثرات ثابت در مقابل اثرات تصادفی است.
بنابراین، برای آزمون فرضیه اول از روش دادههای پانلی اثرات ثابت استفاده شده است که نتایج حاصل از برآورد مدل رگرسیون، در نگاره (7) ارائه شده است.
نگاره 7. نتایج خروجی تحلیل رگرسیون مدل شماره 1 (متغییر وابسته: نرخ سودآوری)
نام متغیر |
ضرایب |
آماره t |
سطح معناداری |
فرض صفر |
VIF |
|
ضریب ثابت |
04/0- |
57/0- |
5668/0 |
- |
- |
|
رشد فروش یک سال قبل (SG t-1) |
2294/0- |
45/8- |
00/0 |
رد |
53/1 |
|
رشد فروش دو سال قبل (SG t-2) |
1443/0- |
28/5- |
00/0 |
رد |
58/1 |
|
رشد فروش سه سال قبل (SG t-3) |
064/0- |
68/2- |
007/0 |
رد |
22/1 |
|
رشد فروش چهار سال قبل (SG t-4) |
016/0- |
6268/0- |
5312/0 |
تایید |
14/1 |
|
رشد فروش پنج سال قبل (SG t-5) |
116/0- |
64/4- |
00/0 |
رد |
35/1 |
|
نرخ سودآوری یک سال قبل (PR t-1) |
6368/0 |
93/11- |
00/0 |
رد |
107/1 |
|
نرخ سودآوری دو سال قبل (PR t-2) |
2646/0- |
1869/7- |
00/0 |
رد |
26/1 |
|
نرخ سودآوری سه سال قبل (PR t-3) |
1199/0 |
72/3 |
00/0 |
رد |
53/1 |
|
نرخ سودآوری چهار سال قبل (PR t-4) |
019/0 |
419/0 |
6754/0 |
تایید |
15/1 |
|
نرخ سودآوری پنج سال قبل (PR t-5) |
1322/0 |
057/5 |
00/0 |
رد |
40/1 |
|
فروش (Sale) |
023/0 |
59/3 |
0004/0 |
رد |
26/1 |
|
اهرم بدهی (LEV) |
011/0- |
39/0- |
0895/0 |
تایید |
30/1 |
|
سهم بازار (Market share) |
5693/0 |
0728/3 |
002/0 |
رد |
56/1 |
|
ضریب تعیین |
8188/0 |
آماره دوربین واتسون |
89/1 |
|||
آماره F |
24/15 |
سطح معناداری F |
00/0 |
|||
مدل برازششده نهایی |
PRt = -0/2294 SGt-1 – 0/1443 SGt-2 – 0/064 SG t-3 – 0/116 SGt-5 + 0/6368 PRt-1 – 0/2646 PR t-2 + 0/1119 PRt-3 +0/1322 PRt-5 + 0/023 Sale + 0/5693 Market share |
|||||
ملاک تعیین معناداری رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته، سطح معناداری به دست آمده حاصل از مدل است. اگر سطح معناداری کمتر از 05/0 باشد، فرض صفر رد شده و در سطح اطمینان 95/0 میتوان گفت که رابطه معناداری بین متغیر مستقل و وابسته وجود دارد. میتوان رابطه (1) را از لحاظ متغیرهای مستقل به دو بخش تقسیم نمود، بخش اول رشد فروش در سالهای گذشته است و بخش دوم مربوط به سودآوری در سالهای گذشته است. با توجه به نتایج مندرج در جدول، با 95 درصد اطمینان میتوان بیان داشت که رابطه معناداری بین این متغیرها و متغیر وابسته پژوهش (سودآوری فعلی) وجود دارد.
جهت رابطه نیز با توجه به علامت آماره t تعیین میگردد که بیانگر رابطه منفی بین چهار متغیر (رشد فروش، اهرم مالی، فروش، سهم بازار) و متغیر وابسته است. در مورد متغیرهای رشد فروش در سال t-4 نیز میتوان بیان داشت که سطح معناداری از 05/0 بیشتر است، در نتیجه رابطه معناداری بین این متغیر و متغیر رشد فروش فعلی شرکت وجود ندارد.
در مورد بخش دوم متغیرهای مستقل، یعنی سودآوری در سالهای پیشین، میتوان عنوان داشت که سودآوری سالهای t-1، t-2، t-3 وt-5 دارای سطح معناداری کمتر از 05/0 هستند، در نتیجه با اطمینان 95/0 میتوان گفت که رابطه معناداری بین این متغیرها و متغیر وابسته وجود دارد، که با توجه به علامت آماره t مربوط به این متغیرها میتوان گفت که سودآوری در t-2 دارای رابطه معنادار از نوع منفی است و متغیرهای سودآوری در سالهای t-1، t-3 و t-5 دارای رابطه معنادار از نوع مثبت با سودآوری دوره فعلی هستند. متغیر سودآوری در سال t-4 دارای رابطه معناداری با رشد فروش فعلی نیست. همچنین متغیر فروش دارای رابطه مثبت و معنادار و متغیر سهم بازار دارای سطح معناداری بالاتر از 05/0 است، در نتیجه رابطه معناداری با سودآوری فعلی ندارد.
در این مدل ضریب تعیین مدل عدد 81888/0 را نشان میدهد که بیانگر میزان نسبتاً خوبی از تبیین متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل است. آماره دوربین واتسون که نشاندهنده استقلال خطاهای مدل است عدد 89/1 را نشان میدهد. آماره F بدست آمده در مدل (1) عدد 24/15 با سطح معناداری کمتر از 05/0 است، که نشان میدهد مدل رگرسیونی معنادار است.با توجه به نتایج پژوهش میتوان عنوان نمود که فرضیه پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین رشد گذشته شرکت و سودآوری، مورد تایید قرار میگیرد.
نتایج آزمون فرضیه دوم
در بررسی فرضیه دوم، بر مبنای طبقهبندی شرکتها به سه گروه افول، بلوغ و رشد، مدل شماره (1) در هر کدام از گروهها انجام میگیرد، سپس بر مبنای ضریب تعیین بدست آمده میتوان فرضیه شماره (2) را تایید یا رد کرد. در ابتدا نتایج مربوط به انجام مدل در هر کدام از گروههای افول، بلوغ و رشد بیان میگردد. در نگاره (8) نتایج مربوط به گروه افول عنوان شده است:
نگاره 8. فرضیه دوم، گروه افول
متغیر وابسته: نرخ سودآوری ((PR |
ضرایب |
آماره t |
سطح معناداری |
||||
متغیرهای تحقیق (گروه افول) |
|||||||
ضریب ثابت |
22/0 |
61/1 |
11/0 |
||||
رشد فروش یک سال قبل (SG t-1) |
05/0- |
07/1- |
29/0 |
||||
رشد فروش دو سال قبل (SG t-2) |
01/0 |
406/0 |
68/0 |
||||
رشد فروش سه سال قبل (SG t-3) |
04/0 |
731/0 |
46/0 |
||||
رشد فروش چهار سال قبل (SG t-4) |
05/0- |
95/0- |
34/0 |
||||
رشد فروش پنج سال قبل (SG t-5) |
03/0- |
39/0- |
69/0 |
||||
نرخ سودآوری یک سال قبل (PR t-1) |
004/1 |
45/3 |
00/0 |
||||
نرخ سودآوری دو سال قبل (PR t-2) |
45/0- |
13/3- |
00/0 |
||||
نرخ سودآوری سه سال قبل (PR t-3) |
09/0- |
89/0- |
37/0 |
||||
نرخ سودآوری چهار سال قبل (PR t-4) |
19/0- |
19/3- |
00/0 |
||||
نرخ سودآوری یک سال قبل (PR t-1) |
39/0 |
64/3 |
00/0 |
||||
فروش (Sale) |
003/0 |
26/0 |
78/0 |
||||
اهرم بدهی (LEV) |
36/0- |
62/4- |
00/0 |
||||
سهم بازار (Market share) |
17/0 |
95/1 |
05/0 |
||||
ضریب تعیین |
85/0 |
آماره دوربین واتسون |
06/2 |
||||
آماره F |
40/15 |
سطح معناداری F |
00/0 |
||||
همانگونه که مشاهده میگردد، در نگاره (8) ضرایب و آماره t متغیرها در بخش اول و ضریب تعیین و دوربین واتسون و آماره F در بخش دوم نگاره (8) آمده است. ملاک معناداری رابطه متغیرها، سطح معناداری است، اگر سطح معناداری کمتر از 05/0 باشد، با اطمینان 95/0 میتوان گفت که رابطه معناداری بین متغیر مستقل و وابسته وجود دارد.
نگاره 9. فرضیه دوم، گروه بلوغ
متغیر وابسته: نرخ سودآوری ((PR |
ضرایب |
آماره t |
سطح معناداری |
|||||
متغیرهای تحقیق (گروه بلوغ) |
||||||||
ضریب ثابت |
006/0- |
07/0- |
94/0 |
|||||
رشد فروش یک سال قبل (SG t-1) |
23/0- |
76/7 |
00/0 |
|||||
رشد فروش دو سال قبل (SG t-2) |
18/0- |
94/5 |
00/0 |
|||||
رشد فروش سه سال قبل (SG t-3) |
07/0- |
66/2- |
00/0 |
|||||
رشد فروش چهار سال قبل (SG t-4) |
021/0- |
82/0- |
41/0 |
|||||
رشد فروش پنج سال قبل (SG t-5) |
12/0- |
58/4- |
00/0 |
|||||
نرخ سودآوری یک سال قبل (PRt-1) |
69/0 |
51/12 |
00/0 |
|||||
نرخ سودآوری دو سال قبل (PR t-2) |
24/0- |
07/6- |
00/0 |
|||||
نرخ سودآوری سه سال قبل (PR t-3) |
12/0 |
75/3 |
00/0 |
|||||
نرخ سودآوری چهار سال قبل (PR t-4) |
05/0- |
04/1- |
29/0 |
|||||
نرخ سودآوری یک سال قبل (PR t-5) |
09/0 |
34/3 |
00/0 |
|||||
فروش (Sale) |
02/0 |
30/3 |
00/0 |
|||||
اهرم بدهی (LEV) |
24/0- |
33/4- |
00/0 |
|||||
سهم بازار (Market share) |
01/0- |
18/0- |
85/0 |
|||||
ضریب تعیین |
70/0 |
آماره دوربین واتسون |
81/1 |
|||||
آماره F |
27/75 |
سطح معناداری F |
00/0 |
|||||
همچنین ضریب تعیین مدل قدرت متغیرهای مستقل در توضیح متغیر وابسته را بیان مینماید. در این گروه ضریب تعیین مدل 85/0 است. همچنین آماره دوربین واتسون نشاندهنده استقلال خطاهای مدل است که شرط آن عدد بین 5/1 تا 5/2 است.
آماره F نیز بیانکننده معناداری مدل رگرسیون است که با توجه به سطح معناداری سنجیده میشود.
همانگونه که مشاهده میگردد، سطح معناداری آزمون F کمتر از 05/0 است در نتیجه مدل رگرسیونی معنادار است. نتایج مربوط به گروه بلوغ در نگاره (9) بهطور خلاصه ذکر شده است:
در این گروه ضریب تعیین مدل 70/0 است.
همچنین آماره دوربین واتسون نشاندهنده استقلال خطاهای مدل است که شرط آن عدد بین 5/1 تا 5/2 است. آماره F نیز بیانکننده معناداری مدل رگرسیون است که با توجه به سطح معناداری سنجیده میشود. همانگونه که مشاهده میگردد، سطح معناداری آزمون F کمتر از 05/0 است در نتیجه مدل رگرسیونی معنادار است.
نتایج مربوط به گروه رشد در نگاره (10) بهطور خلاصه آورده شده است:
نگاره 10. فرضیه دوم، گروه رشد
متغیر وابسته: نرخ سودآوری ((PR |
ضرایب |
آماره t |
سطح معناداری |
||
متغیرهای تحقیق (گروه رشد) |
|||||
ضریب ثابت |
14/0- |
71/0- |
47/0 |
||
رشد فروش یک سال قبل (SG t-1) |
36/0- |
8/3- |
00/0 |
||
رشد فروش دو سال قبل (SG t-2) |
07/0 |
96/0 |
34/0 |
||
رشد فروش سه سال قبل (SG t-3) |
06/0- |
81/0- |
42/0 |
||
رشد فروش چهار سال قبل (SG t-4) |
19/0 |
82/1 |
07/0 |
||
رشد فروش پنج سال قبل (SG t-5) |
21/0- |
92/2- |
00/0 |
||
نرخ سودآوری یک سال قبل (PR t-1) |
70/0 |
64/2 |
01/0 |
||
نرخ سودآوری دو سال قبل (PR t-2) |
06/0 |
27/0 |
78/0 |
||
نرخ سودآوری سه سال قبل (PR t-3) |
16/0- |
90/0- |
37/0 |
||
نرخ سودآوری چهار سال قبل (PR t-4) |
23/0 |
84/2 |
00/0 |
||
نرخ سودآوری یک سال قبل (PR t-1) |
29/0 |
08/0- |
93/0 |
||
فروش (Sale) |
01/0- |
1.05 |
29/0 |
||
اهرم بدهی (LEV) |
11/0- |
17/1- |
024/0 |
||
سهم بازار (Market share) |
87/0 |
72/1 |
09/0 |
||
ضریب تعیین |
75/0 |
آماره دوربین واتسون |
93/1 |
||
آماره F |
36/9 |
سطح معناداری F |
00/0 |
||
در این گروه ضریب تعیین مدل 75/0 است. همچنین آماره دوربین واتسون نشاندهنده استقلال خطاهای مدل است که شرط آن عدد بین 5/1 تا 5/2 است. آماره F نیز بیانکننده معناداری مدل رگرسیون است که با توجه به سطح معناداری سنجیده میشود.
همانگونه که مشاهده میگردد، سطح معناداری آزمون F کمتر از 05/0 است در نتیجه مدل رگرسیونی معنادار است.
پس از بیان جداول مربوط به هر کدام از گروهها، هم اکنون بایستی ضرایب تعیین گروهها با یکدیگر از لحاظ معناداری تفاوت، مقایسه شوند. نتایج مربوط به ضرایب تعیین و آزمون وونگ مربوط به معناداری تفاوت بین ضرایب تعیین گروهها در نگاره (11) آمده است.
نگاره 11. آزمون وونگ مقایسه
ضرایب تعیین گروهها فرضیه 2
آزمون وونگ فرضیه دوم |
||||||
ضریب تعیین گروه افول |
858/0 |
|||||
ضریب تعیین گروه بلوغ |
0704/0 |
|||||
ضریب تعیین گروه رشد |
751/0 |
|||||
افول با بلوغ |
افول با رشد |
بلوغ با رشد |
||||
آماره وونگ |
Sig |
آماره وونگ |
Sig |
آماره وونگ |
Sig |
|
78/2 |
0035/0 |
52/2 |
015/0 |
73/1 |
089/0 |
|
همانطور که ملاحظه میگردد دوره افول دارای بیشترین میزان از ضریب تعیین است، ولی برای بررسی معنادار بودن تفاوت بین ضرایب تعیین این گروهها از آزمون وونگ استفاده گردیده است.
همانطور که مشاهده میگردد، سطح معناداری آزمون وونگ در مقایسه ضرایب تعیین گروههای افول با بلوغ و افول با رشد از 05/0 کمتر است، بنابراین میتوان گفت که ضرایب تعیین این مدلها دارای تفاوت معناداری از یکدیگر هستند. در مورد سطح معناداری آزمون وونگ در مقایسه ضریب تعیین گروه بلوغ با رشد نیز میتوان گفت که سطح معناداری آزمون از 05/0 بیشتر است، در نتیجه تفاوت معناداری بین ضریب تعیین وجود ندارد.
در مورد فرضیه پژوهش نیز میتوان مشاهده کرد که چرخه عمر در روابط رشد شرکت و سودآوری در طبقات افول با بلوغ و افول با رشد تاثیرگذار است، به بیان دیگر در این گروهها رشد شرکتها در طبقاتی که با افول روبرو هستند، باعث سودآوری کمتری در آینده میشود. در نتیجه فرضیه پژوهش مورد تایید قرار میگیرد.
نتیجهگیری
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش، نشان داد که بین رشد گذشته شرکت (به جز وقفه زمانی 4 ساله) و سودآوری آتی آن رابطه منفی و معناداری وجود دارد. این پژوهش با توجه به وقفه زمانی که در متغیرها ایجاد شده است، انجام گرفت. وقفههای زمانی 1 تا 5 سال متغیر نرخ رشد فروش با سودآوری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به جز وقفه 4 ساله در دیگر متغیرهای رشد دارای وقفه، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. از این رو میتوان گفت که مدیریت شرکتها سودآوری را فدای رشد شرکت میکنند.
قانون کالدور ـ وردورن در اقتصاد [29،23] ادعا میکند که رشد باعث افزایش کارآیی میشود و در نتیجه باعث بالا بردن کارآیی در خلال افزایش نرخ سود میشود.
این مطلب مطابق با اصل صرفه به مقیاس است [22،21] به دلیل اینکه رشد شرکت باعث یک افزایش در اندازه شرکت میشود، شرکتهای بزرگتر میتوانند از یک صرفه به مقیاس سود ببرند و در نتیجه سودآوری خود را افزایش دهند. این بدان معنی است که، رشد میتواند به قدرت سودآوری کمک نماید [22].
چاندلر و جنسن [14]، مندلسون [26] و کالینگ [17] در پژوهشهای خود یک رابطه مثبت بین رشد فروش و نرخ سودآوری را مستند کردند، در حالی که مارکمن و گارتنر [24] دریافتند که رابطه معناداری بین رشد و سودآوری وجود ندارد. علاوه بر این، رد [28] ادعا داشت که رشد تاثیر منفی بر سودآوری دارد.
در نتیجه نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشهای چاندلر و جنسن [14]، مندلسون [26] و کالینگ [17] در تناقض است و با نتایج رد [28] تطابق دارد. جانگ و پارک [22] نیز عقیده داشتند که رابطه منفی و معناداری بین رشد فروش و سودآوری وجود دارد، که با نتایج این پژوهش در یک راستا است.
هدف از فرضیه دوم پژوهش، بررسی تاثیر چرخه عمر شرکت بر روابط بین رشد گذشته شرکت و سودآوری فعلی است. نتایج فرضیه دوم نشان داد که در دوران افول، رابطه بین رشد گذشته و سودآوری دارای بیشترین ضریب تعیین است، و دوران بلوغ دارای کمترین ضریب تعیین است. میتوان اینگونه تفسیر نمود که با توجه به رابطه منفی نرخ رشد و سودآوری، شرکتهایی که در دوران افول خود طبقهبندی شدهاند، نرخ رشدشان، با توجه به افزایش سن، باعث کاهش سودآوری بیشتری میشوند.
به بیان دیگر، هر چه که دوران افول بیشتری طی میشود، با توجه به شرایطی که شرکتهای دارای افول ممکن است با آن روبرو شوند، هر چقدر که رشدشان افزایش مییابد، سودآوری و بهرهوری آنها کاهش مییابد. با توجه به نتایج پژوهش، میتوان گفت فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیر معنادار چرخه عمر شرکت بر روابط بین رشد گذشته و سودآوری مورد تایید قرار میگیرد.
پیشنهادها
بر اساس این نتایج پیشنهادهایی به شرح زیر مطرح میگردد:
1- به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که در سرمایهگذاری در شرکتهایی که رشد بالایی دارند، با توجه به منفی بودن سودآوری آتی، با احتیاط بیشتری عمل نمایند.
2- به مدیریت پیشنهاد میشود که سودآوری و ارزش شرکت را فدای رشد شرکت نکنند، تا از این طریق بتوانند سود بیشتری را به سهامداران خود برسانند.
3- با توجه به تاثیر منفی رشد گذشته در سودآوری فعلی، پیشنهاد میشود مدیران ارشد شرکت و کسانی که دارای نفوذ هستند، به نحوی برای سودهای به دست آمده شرکت برنامهریزی کنند تا علاوه بر افزایش ارزش شرکت در سالهای سودآوری، بتوان هم از رشد بیش از حد در آینده جلوگیری کرد و هم از کاهش سودآوری بعد از افزایش رشد.