Audit Committee Characteristics and Financial Restatements

Authors

1 Associate Professor of Accounting, Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran.

2 Ph.D. Student of Accounting, Islamic Azad University, Qazvin, Iran.

Abstract

This study examines the audit committee characteristics' effect on financial restatements. These characteristics include independence, size and expertise of its members. For investigations of this topic, a sample of 136 companies (544 observations) listed in the Tehran stock exchange during the years 1391 to 1394 and their data were analyzed. To test the hypothesis logit model (logistic regression) was used. The results showed that, there is a significant negative relationship between independence and expertise of the audit committee members with financial restatements, while the relationship between audit committee size and financial restatements is not significant. In summary, the evidence showed that Audit Committee characteristics' affect restatements and audit Committee can strengthen the company's internal control structure, board monitoring responsibility and effectiveness of independent auditors will increase by reducing the likelihood of misstatement.

Keywords

Main Subjects


مقدمه

هدف از این پژوهش بررسی تأثیر ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی[1] است. تجدید ارائه، بیان صریح و روشن یک حذف با‌اهمیت صورت گرفته و یا ارائۀ نادرست در صورت‌های مالی دورۀ قبل و نیز اصلاحات انجام‌شده در صورت‌های مالی به‌دلیل ‌انطباق‌نداشتن با اصول پذیرفته‌شدۀ حسابداری است [25 و 33]. افزایش تجدید ارائۀ صورت‌های مالی طی دهۀ گذشته، موجب بروز نگرانی دربارۀ کیفیت گزارشگری مالی و کاهش شفافیت شده است [1، 4، 10و 30]. کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا[2] در واکنش به افزایش تجدید ارائۀ‌ صورت‌های مالی و به‌منظور بهبود اثربخشی کمیتۀ حسابرسی شرکت‌ها، کمیتۀ بلو ریبون[3] را ایجاد کرد. هدف کمیتۀ بلو ریبون، ارائۀ پیشنهادهایی به‌منظور بهبود گزارشگری مالی به‌وسیلۀ تقویت نقش کمیتۀ حسابرسی به‌عنوان یک ناظر مالی بود. کمیتۀ بلو ریبون (1999) گزارش خود را منتشر کرد که در آن ده توصیه وجود داشت‌ [11].

توصیه‌های کمیتۀ بلو ریبون در ارتباط با استقلال، تخصص مالی اعضای کمیتۀ حسابرسی، اندازه و اختیار کمیتۀ حسابرسی در انتصاب و تعیین حق‌الزحمه حسابرس مستقل بود [11]. بررسی تأثیر ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی برای سیاستگزاران، دانشگاهیان و اعضای حرفه چند دلیل مهم دارد؛ نخست اینکه، پژوهش‌های اندکی دربارۀ علت وقوع، ویژگی‌ها و آسیب‌های تجدید ارائه وجود دارد [27 و 31] و دوم اینکه، بر اساس تجدید ارائۀ‌ صورت‌های مالی، می‌توان توانایی کمیتۀ حسابرسی را در تأثیرگذاری بر اثربخشی حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل در موضوعاتی غیر از تقلب[4]‌ بررسی کرد؛ بنابراین، تجدید ارائۀ صورت‌های مالی ممکن است ناشی از ناکارایی سیستم کنترل داخلی و یا حسابرسی مستقل باشد. در مقابل، تقلب ممکن است ناشی از اقدامات عمدی مدیریت ارشد و یا پنهان‌کاری حسابرس مستقل باشد که کشف آن با استفاده از روش‌های سنتی حسابرسی امکان‌پذیر نیست [29]. در نتیجه تقلب‌، آگاهی‌دهندگی لازم دربارۀ نقش نظارتی کمیتۀ حسابرسی بر وظایف حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل را ندارد [11].

بسیاری از پژوهشگران، نقش و تأثیر کمیتۀ حسابرسی در بهبود کیفیت گزارشگری مالی، عملکرد اقتصادی و تأثیر آن بر ابعاد حسابرسی مستقل را بررسی کرده‌اند [2،12، 15، 24، 26، 34، 39 و 41]. نتایج این پژوهش‌ها نشان از تأثیر مثبت کمیتۀ حسابرسی بر بهبود کیفیت گزارشگری مالی و ارتقای عملکرد واحد اقتصادی دارد.

در پژوهش‌های داخلی گذشته [1 ،5 و 8] تأثیر سازوکارهای نظام راهبری، ویژگی‌های شرکت‌ها، ویژگی‌های هیئت‌مدیره، ویژگی‌های حسابرس و کیفیت حسابرسی بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی بررسی‌ شده است. برای نمونه، باقرپور و همکاران [1] نشان دادند‌ تغییر مدیر‌عامل، تغییر حسابرس، تخصص صنعت حسابرس، اندازۀ حسابرس و سهامدار بنیادی از عوامل مؤثر بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی هستند. خواجوی و همکاران [5] نشان دادند بین ویژگی‌های هیئت‌مدیره و وقوع تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ معناداری وجود ندارد. همچنین، عبدلی و همکاران [8] به بررسی تأثیر ویژگی‌های حسابرس بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی پرداختند و نشان دادند‌ بین چرخش حسابرس و اندازۀ مؤسسۀ حسابرسی با میانگین ارقام تجدید ارائه‌شده در صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد. با این حال، به‌دلیل نوظهور‌بودن کمیتۀ حسابرسی و جدید‌بودن مقررات مربوط به الزام وجود کمیتۀ حسابرسی در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار ایران (منشور کمیتۀ حسابرسی در سال 1391)، پژوهشی تجربی انجام نشده است که به بررسی تأثیر ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی پرداخته باشد‌. همچنین، به گفتۀ ساعی و همکاران [6] بیشتر پژوهش‌هایی که در خارج از کشور به سنجش تجدید ارائه‌های مالی پرداخته‌اند، در جوامعی انجام پذیرفته‌اند که شمار شرکت‌های دارای تجدید ارائۀ مالی بسیار کم بوده است؛ این در حالی است که شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران تجدید ارائه‌های فراوانی دارند؛ بنابراین، با توجه به تأثیر کنترل‌های داخلی ضعیف بر تجدید ارائه‌ها و نیز نقش اساسی کمیتۀ حسابرسی در استقرار و اجرای کنترل‌های داخلی مناسب و اطمینان‌بخش، پرسش اصلی پژوهش این است که آیا ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران، بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی این شرکت‌ها‌ تأثیر می‌گذارد؟ نتایج این پژوهش می‌تواند به گسترش ادبیات مرتبط با نظام راهبری، کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی بینجامد. در ادامه، مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش، فرضیه‌های‌‌ پژوهش، روش‌ پژوهش، یافته‌های پژوهش و نتیجه‌گیری و پیشنهادهای پژوهش ارائه می‌شود.

مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش

کمیتۀ حسابرسی و تجدید ‌ارائۀ صورت‌های مالی

کمیتۀ حسابرسی، وظیفۀ با‌اهمیتی از طرف سهامداران برای نظارت بر فرایند گزارشگری مالی، حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل دارد [26]. نقش و اهمیت کمیتۀ حسابرسی در نظام راهبری در سال‌های اخیر ازسوی نهادهای قانونگزار افزایش یافته است. براساس بند ب ماده 4 دستورالعمل کنترل‌های داخلی سازمان بورس و اوراق بهادار (1391)، هیئت‌مدیره ناشران پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران باید کمیتۀ حسابرسی و سایر کمیته‌های تخصصی مورد نیاز را تشکیل دهند و تمهیداتی فراهم کنند که با تعامل کمیته‌ها و واحد حسابرسی داخلی از استقرار و اجرای کنترل‌های داخلی مناسب و اثربخش اطمینان حاصل شود [7]. قوانین فعلی به نقش فعالیت‌های نظارتی کمیتۀ حسابرسی در اطمینان‌بخشی فرایند گزارشگری مالی اشاره دارند (قانون بورس اوراق بهادار آمریکا، 2003، قانون ساربینز- آکسلی[5]، 2002 و قانون بی‌ آر سی، 1999) [16و 37]. با افزایش قوانین در ارتباط با کمیتۀ حسابرسی، تعداد قابل توجهی از پژوهش‌ها بر روی ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی تمرکز کرده‌اند.

الیفسن و مزیر [25] چهار شرط را برشمرده‌اند، برای اینکه صورت‌های مالی حسابرسی‌شده‌ تجدید ارائه شوند؛ نخست، ارائۀ نادرست با اهمیت در یک شرکت به‌دلیل برخی از انواع ریسک‌های ذاتی (برای مثال، رویه‌های حسابداری متهورانۀ مدیریت، به‌کارگیری نادرست اصول و رویه‌های حسابداری و مشکلات کارکنان) اتفاق افتاده باشد. دوم، این ارائۀ نادرست رخ‌داده، به‌وسیلۀ سیستم کنترل داخلی شرکت، پیشگیری و کشف نشود. سوم، حسابرسان مستقل در شناسایی این ارائۀ‌ نادرست ناتوان ‌باشند و در نهایت، پس از انتشار صورت‌های مالی، این ارائۀ نادرست‌ شناسایی می‌شود و اگر با اهمیت باشد، نیاز به اصلاح، تجدید ارائه و اطمینان‌بخشی مجدد صورت‌های مالی دارد. برای پیشگیری از وقوع تجدید ارائه باید بر روی سه مرحلۀ اول شرایط ذکر‌شده، تمرکز کرد. در این راستا، بیزلی [15] نشان داد بین وجود کمیتۀ حسابرسی و تقلب در صورت‌های مالی رابطۀ معناداری وجود ندارد؛ اما دچو و همکاران [21] به این نتیجه رسیدند که بین وجود کمیتۀ حسابرسی و موضوع تقلب رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد. به‌طور‌کلی، این مطالعات بر روی موضوع وجود کمیتۀ حسابرسی و تقلب در صورت‌های مالی تمرکز کرده بودند. همچنین، ابوت و همکاران [11] نشان دادند، بین آن‌دسته از کمیته‌های حسابرسی که کلیۀ اعضای آن از مدیران غیرموظف باشند و حداقل، دو‌بار در طی یک‌سال جلسه برگزار کنند، با تقلب رابطۀ منفی وجود دارد.

 

ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی و تجدید ‌ارائۀ صورت‌های مالی

منشور کمیتۀ حسابرسی سازمان بورس و اوراق بهادار (1391) بر ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی، شامل استقلال، تخصص، تعداد یا اندازه و تعداد جلسات تأکید می‌کند [10]. پژوهش‌های پیشین [11 و 12] اظهار می‌کنند که ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی شامل استقلال، اندازه، تخصص و تعداد جلسات برای اثربخش‌بودن کمیته در انجام وظایفش حیاتی است. این پژوهش به پیروی از ابوت و همکاران [11] و به‌دلیل عدم افشای تعداد جلسات کمیتۀ حسابرسی در گزارش کمیتۀ حسابرسی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران، به بررسی سه ویژگی استقلال، اندازه و تخصص پرداخته است.

استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی

عضو مستقل بر اساس بند یک ماده یک منشور کمیتۀ حسابرسی سازمان بورس و اوراق بهادار سال (1391) چنین تعریف شده است: «عضوی است فاقد هرگونه رابطه یا منافع مستقیم یا غیرمستقیم که بر تصمیم‌گیری مستقل وی اثرگذار باشد، موجب جانبداری وی از منافع فرد یا گروه خاصی از سهامداران یا سایر ذی‌نفعان شود و یا سبب عدم رعایت منافع یکسان سهامداران گردد» [9]. مطالعات پیشین نشان دادند‌ استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی به دو دلیل موجب تقویت فرایند نظارت می‌شود؛ نخست اینکه، مدیران مستقل، وابستگی اقتصادی و ذهنی به مدیران شرکت ندارند که‌ موجب ایجاد اخلال در توانایی آنها در بررسی اقدامات آنها شود [18 و 19] و دوم اینکه، حفظ و افزایش سرمایۀ شهرت[6] مدیران، انگیزه‌هایی برای نظارت بهتر اعضای مستقل کمیتۀ حسابرسی ایجاد می‌کند. بیزلی [15] به این موضوع اشاره می‌کند که مدیران غیرموظف (مستقل) از فرایند مدیریت خود برای علامت‌دهی به بازارهای خارجی دربارۀ این موضوع استفاده می‌کنند که آنها متخصص تصمیم‌گیری هستند،‌ اهمیت کنترل تصمیمات را درک می‌کنند و‌ می‌توانند با چنین سیستم‌های کنترلی (برای مثال، سیستم حسابداری) کار کنند. ابوت و پارکر‌ [12] نیز به این موضوع اشاره می‌کنند که اگرچه عضویت یک فرد به‌عنوان یک مدیر مستقل (غیر‌موظف) در کمیتۀ حسابرسی، شهرت وی را افزایش می‌‌دهد، ولی اگر در آن شرکت ارائۀ نادرست مالی صورت بگیرد،‌ به‌صورت بالقوه شهرت آن فرد‌ مخدوش می‌شود. مطالعۀ هنس و همکاران [27] نشان داد ‌رابطۀ مستقیم و معناداری بین شهرت و اعتبار حسابرس با میزان تجدید ارائۀ صورت‌های مالی وجود دارد. همچنین، آکل و دنیس [13] به این نتیجه رسیدند که استقلال کمیتۀ حسابرسی، باعث کاهش تجدید ارائۀ صورت‌های مالی شرکت‌ها و افزایش قابلیت اتکای آنها می‌شود.

استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی به دو دلیل با نظارت بیشتر، احتمال تجدید ارائۀ صورت‌های مالی را کاهش می‌دهد؛ نخست اینکه، استقلال و اثربخشی واحد حسابرسی داخلی تقویت می‌شود؛ به‌دلیل اینکه واحد حسابرسی داخلی مستقیماً به کمیتۀ حسابرسی گزارش می‌دهد که در آن کمیته، نه مدیران فعلی و نه مدیران قبلی شرکت حضور دارند [35]. استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی به حسابرسان داخلی این اجازه را می‌دهد که به‌صورت کاملاً بی‌طرف به ارزیابی وضعیت شرکت بپردازند. استقلال حسابرسی داخلی، ضروری‌ترین ویژگی در کاهش میزان ارائۀ ‌نادرست مالی است [40]. دلیل دوم اینکه، از آنجا‌که افزایش دامنۀ حسابرسی مستقل مرتبط با تجدید ارائۀ صورت‌های مالی است، ممکن است کمیتۀ حسابرسی مستقل از حسابرس تقاضای گسترش دامنۀ حسابرسی مستقل را داشته باشد [12]. این شواهد نشان می‌دهد‌ استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی،‌ ساختار کنترل داخلی شرکت را تقویت می‌کند و اثربخشی حسابرسی مستقل را به‌وسیلۀ کاهش احتمال وقوع ارائۀ نادرست صورت‌های مالی، افزایش می‌دهد. این استدلال‌ها منجر به تدوین فرضیۀ اول به شرح زیر می‌شود:

فرضیۀ اول: بین استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.

 

 

اندازۀ کمیتۀ حسابرسی

کمیتۀ بلو ریبون (1999) اشاره می‌کند‌ پیچیدگی و موضوعات مالی و حسابداری که اعضای کمیتۀ حسابرسی با آن روبه‌رو هستند، تمرکز مدیران کمیتۀ حسابرسی را محدود می‌کند و زمان بسیار زیادی را از آنها برای درک این موارد می‌گیرد. به‌همین دلیل، کمیتۀ بلو ریبون (1999)، شرکت‌ها را ملزم به استفاده از حداقل سه عضو در کمیتۀ حسابرسی کرده است که بیشتر آنها با مباحث مالی آشنا و حداقل یکی از آنها متخصص در امور مالی و حسابداری باشد. این توصیۀ کمیتۀ بلو ریبون (1999) در راستای ارتقای جایگاه سازمانی کمیتۀ حسابرسی است [17]. بر اساس ماده 5 منشور کمیتۀ حسابرسی سازمان بورس و اوراق بهادار ایران (1391)، کمیتۀ حسابرسی از سه تا پنج عضو که بیشتر آنها مستقل و دارای تخصص مالی هستند که با انتخاب و انتصاب هیئت‌مدیره تشکیل می‌شود [9]. اندازۀ کمیتۀ حسابرسی‌ تأثیر قابل توجهی بر کمیتۀ حسابرسی دارد [14]. به‌صورت مشابه، کالبرز و فوگارتی [28] نیز نشان دادند‌ اثربخشی کمیتۀ حسابرسی رابطۀ بسیار نزدیکی با میزان قدرت کمیتۀ حسابرسی دارد. کمیتۀ حسابرسی بزرگ‌تر که ازسوی اعضای هیئت‌مدیره منصوب می‌شوند، از دیدگاه حسابرس مستقل و واحد حسابرسی داخلی، نهادی تأثیرگذار در نظر گرفته می‌شوند. همچنین، دزورت و همکاران [22] اعتقاد دارند که کمیتۀ حسابرسی بزرگ‌تر،‌ کمیته‌ای فرعی، شامل اعضای متخصص، باتجربه و دارای مهارت لازم برای رفع مشکلات گزارشگری مالی تشکیل می‌دهد. در این راستا، مطالعۀ سرینیواسان [38] نشان داد‌ بین تعداد اعضای کمیتۀ حسابرسی و میزان تجدید ارائۀ صورت‌های مالی، رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.

انجمن حسابرسان داخلی آمریکا[7] (1993) اشاره می‌کند اهداف کمیتۀ حسابرسی و واحد حسابرسی داخلی، وابستگی متقابل دارند. در نتیجه، بهبود جایگاه سازمانی و قدرت کمیتۀ حسابرسی، ممکن است جایگاه واحد حسابرسی داخلی را بهبود بخشد و نیز‌ فشار هزینه را بر واحد حسابرسی داخلی کاهش دهد؛ زیرا ممکن است مدیریت، واحد حسابرسی داخلی را، یک مرکز تلقی کند [36]. بهبود جایگاه واحد حسابرسی داخلی و همچنین، کاهش فشاری که ناشی از این دیدگاه است که واحد حسابرسی داخلی یک مرکز هزینه برای شرکت است، ‌این واحد را در اجرای کنترل‌های داخلی بیشتر یاری می‌رساند‌ و همین موضوع ‌ارائه‌های نادرست با اهمیت متعاقب را پیشگیری یا کشف می‌کند [35]. به‌طور‌کلی، انتظار می‌رود‌ این افزایش قدرت واحد حسابرسی داخلی، تجدید ارائۀ‌ صورت‌های مالی بعدی را کاهش دهد. این استدلال منجر به تدوین فرضیۀ دوم می‌شود:

فرضیۀ دوم: بین اندازۀ کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.

 

تخصص کمیتۀ حسابرسی

برای اینکه کمیتۀ حسابرسی مؤثر باشد، اعضای کمیتۀ حسابرسی نیاز دارند تا موضوعات متنوع مالی و عملیاتی را که مدیریت شرکت با آن روبه‌رو می‌شود، درک کنند. کمیتۀ بلو ریبون (1991)، دانش مالی[8] را داشتن توانایی لازم برای مطالعه و درک صورت‌های مالی اساسی تعریف کرده است [17]. در این راستا پژوهش ابوت و همکاران [11] نیز تأییدی بر این ادعای کمیتۀ بلو ریبون است که یک کمیتۀ حسابرسی اثربخش حداقل باید متشکل از یک فرد با تخصص مالی باشد. به گفتۀ عثمان و همکاران [32] اگر اعضای کمیتۀ حسابرسی در حسابداری، حسابرسی، کنترل داخلی و گزارشگری مالی تخصص داشته باشند، اثربخشی بیشتری در فعالیت‌های خود خواهند داشت. بر اساس بند یک ماده 5 منشور کمیتۀ حسابرسی سازمان بورس و اوراق بهادار ایران (1391)، اکثریت اعضای کمیتۀ حسابرسی باید‌ تخصص مالی داشته باشند [9]. اعضای کمیتۀ حسابرسی ممکن است دارای سوابق گوناگونی باشند که در ارتباط با تجربه و دانش فنی لازم برای نظارت مؤثر حسابداری و حسابرسی نباشد [28]. به‌همین ترتیب، اگر حسابرس مستقل مشاهده کند که اعضای کمیتۀ حسابرسی دارای دانش فنی لازم برای درک موضوعات حسابرسی و گزارشگری مالی نیستند، ممکن است نقش نظارتی کمیتۀ حسابرسی را نادیده بگیرد [20]. در نهایت، چنانچه اعضای کمیتۀ حسابرسی دارای تخصص مالی باشند، ‌درک بهتری از قضاوت‌های حسابرس و اختلاف نظر‌های موجود بین حسابرس مستقل و مدیریت دارند [23] و‌ موجب افزایش کیفیت گزارشگری مالی می‌شوند [41].

تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی، تجدید ‌ارائۀ صورت‌های مالی را ‌‌کاهش می‌دهد؛ یعنی چنانچه در کمیتۀ حسابرسی حداقل یک عضو دارای تخصص مالی حضور داشته باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که برنامۀ واحد حسابرسی داخلی و نتایج آن را درک کند [35]. این موضوع نشان می‌دهد که سازوکارها برای اطمینان از مسئولیت‌پذیری شرکت در جای درست به‌کار‌گرفته شده‌اند و اثربخشی کنترل‌های داخلی در پیشگیری و شناسایی ارائه‌های نادرست با اهمیت را افزایش می‌دهد [11]. همچنین، تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی، درک بهتر مسائل، ریسک‌های حسابرسی و رویه‌های پیشنهادی حسابرس برای شناسایی این مسائل و ریسک‌ها را تسهیل می‌کند [23] و در نتیجه، تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی، ممکن است در ارتباط با افزایش دامنۀ حسابرسی مستقل برای شناسایی ارائه‌های نادرست با اهمیت باشد [12]. در نهایت، تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی، احتمال اطلاع‌رسانی به کمیتۀ حسابرسی و اصلاح به‌موقع ارائه‌های نادرست بااهمیت شناسایی‌شده را افزایش می‌دهد [23]. در مجموع، تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی، احتمال وجود سه شرط اولی را کاهش‌ می‌دهد که بیزلی [15] گفته است و منجر به تجدید ارائۀ صورت‌های مالی می‌شود‌. این استدلال، منجر به ارائۀ فرضیۀ سوم به شرح زیر می‌شود:

فرضیۀ سوم: بین تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.

 

متغیر‌های کنترلی پژوهش و تجدید ‌ارائۀ صورت‌های مالی

برای بررسی متغیر‌های کنترلی پژوهش، به ادبیات گذشته تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رجوع شده است. مشابه پژوهش ابوت و همکاران [11]، متغیر‌های کنترلی این پژوهش در سه گروهِ ‌‌سازوکارهای نظارتی،‌ انگیزه‌های مدیریت و‌ دوگانگی وظیفۀ مدیرعامل تقسیم‌بندی شده است.

 

سازوکارهای نظارتی[9]

بیزلی [15] بیان می‌کند اثربخشی سازوکارهای نظارتی شرکت، به‌وسیلۀ عواملی مانند سهامداران عمده، اندازۀ هیئت‌مدیره و اعضای غیرموظف (مستقل) هیئت‌مدیره تغییر می‌کند. از آنجا‌که وجود سهامداران عمده‌، سازوکار نظارتی شرکت را بهبود می‌بخشد [15و21]، در نتیجه انتظار بر این است که رابطۀ منفی بین سهامدار عمده و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی وجود داشته باشد. دچو و همکاران [21] نیز اشاره می‌کنند‌ در هیئت‌مدیره‌های بزرگ‌تر، ممکن است به‌دلیل تعداد بالای اعضا‌، در برقراری ارتباطات بین اعضای هیئت‌مدیره ضعف وجود داشته باشد که این موضوع‌ منجر به اثربخش‌نبودن نظارت هیئت‌مدیره می‌شود. در نتیجه انتظار می‌رود‌ رابطۀ مثبتی بین اندازۀ هیئت‌مدیره و وقوع تجدید ارائۀ صورت‌های مالی وجود داشته باشد. همچنین، بیزلی [15] بحث می‌کند که مدیران غیرموظف (مستقل) هیئت‌مدیره انگیزه‌هایی برای حفظ شهرت خود دارند که این موضوع منجر به حضور فعال‌تر آنها در نظارت بر مدیریت می‌شود و آن‌دسته از اقدامات مدیریتی را حداقل می‌سازد که‌ منجر به تجدید ارائۀ صورت‌های مالی می‌شود؛ بنابراین انتظار می‌رود‌ رابطۀ منفی بین متغیر مدیران غیرموظف هیئت‌مدیره و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی وجود داشته باشد.

انگیزه‌های مدیریت[10]

مطالعات پیشین ارتباط مثبت بین انگیزه‌های مالی مدیریت و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی و همچنین تقلب را نشان می‌دهند [15و21]. در این پژوهش نیز به پیروی از ابوت و همکاران [11]، دو متغیر تأمین مالی و رشد به‌عنوان متغیر‌های مرتبط با انگیزه‌های مدیریت انتخاب شده است. دچو و همکاران [21] بیان می‌کنند که نیاز شرکت برای تأمین مالی، انگیزه‌هایی را برای مدیریت فراهم می‌کند تا به‌منظور کاهش هزینه‌های تأمین مالی، سود و دارایی‌های شرکت را مدیریت و دستکاری کنند. در نتیجه انتظار می‌رود‌ رابطۀ مثبتی بین نیاز برای تأمین مالی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی وجود داشته باشد. به گفتۀ بیزلی [15] رشد شرکت، به‌صورت منفی، ممکن است بر توانایی ساختار کنترل‌های داخلی شرکت و سیستم حسابداری‌ برای ثبت و ارزش‌گذاری صحیح مبادلات شرکت ‌تأثیر گذارد؛ بنابراین، پیش‌بینی می‌شود‌ رابطۀ مثبتی بین رشد شرکت و وقوع تجدید ارائۀ صورت‌های مالی وجود داشته باشد.

دوگانگی وظیفۀ مدیر‌عامل

پژوهش‌های گذشته این موضوع را نشان داده‌اند که ویژگی‌های مدیریت‌، بر درجه‌ای از نظارت تأثیر می‌گذارد‌ که مدیران تمایل به رعایت آن دارند‌ [11]. بیزلی [15] و دچو و همکارن [21] استدلال می‌کنند، هنگامی‌که مدیرعامل شرکت، هم‌زمان رئیس هیئت‌مدیره نیز باشد، اثربخشی وظیفۀ نظارتی هیئت‌مدیره کاهش می‌یابد و از یک سازوکار نظارتی هیئت‌مدیره (رئیس هیئت‌مدیره) حذف می‌شود. در نتیجه زمانی‌که در شرکتی دوگانگی وظیفۀ مدیر‌عامل وجود دارد، انتظار می‌رود که رخداد تجدید ارائه افزایش یابد.

 

روش پژوهش

برای آزمون رابطۀ بین ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی، نمونه‌ای از شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1391 تا 1394 ‌بررسی شده است. برای انتخاب نمونه از معیارهای مشخصی پیروی شده است. این معیارها بدین شرح است: شرکت‌ها 1- کمیتۀ حسابرسی را طبق دستورالعمل کنترل داخلی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران (1391) تشکیل داده باشند؛ 2- سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند‌ماه بوده باشد؛ 3- نماد معاملاتی آنها توقف بیش از شش‌ماه نداشته باشد؛ 4- در طی دوره زمانی پژوهش تغییر سال مالی نداده باشد؛ 5- از شرکت­های بیمه، سرمایه­گذاری، بانک­ها و لیزینگ نباشد و در نهایت 6- شرکت‌هایی که داده‌های آنها در دسترس نبود، حذف شدند. پس از لحاظ‌کردن این معیارها تعداد 136 شرکت و 544 مشاهده سال- شرکت به‌عنوان نمونه به شرح نگارۀ (1) باقی ماند.

 

 

 

 

نگاره 1- فرایند غربالگری شرکت‌های عضو نمونه در بازه زمانی پژوهش

شرح

تعداد شرکت

تعداد شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در پایان سال 1394

 

489

تعداد شرکت‌هایی که در قلمرو زمانی پژوهش تغییر سال مالی داده‌اند و یا سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند نیست.

57

 

تعداد شرکت‌هایی که بعد از سال 1391 در بورس پذیرفته شده‌اند.

36

 

تعداد شرکت‌هایی که جزء هلدینگ، سرمایه‌گذاری‌ها، واسطه‌گری‌های مالی، بانک‌ها و یا لیزینگ‌ها بوده‌اند.

33

 

تعداد شرکت‌هایی که در قلمرو زمانی پژوهش فعال نبوده‌اند و یا اینکه اطلاعات مورد نیاز آنها در دسترس نیست.

227

 

تعداد کل شرکت‌هایی که حذف شدند.

 

353

تعداد شرکت‌های عضو نمونه

 

136

 


مدل آزمون فرضیه‌ها

برای آزمون فرضیه‌ها از مدل (1) استفاده شد که مشابه مدلی است که بیزلی [15]، دچو و همکاران [21] و ابوت و همکاران [11]‌ استفاده کرده‌اند:

مدل (1)

 

 

تجدید ارائۀ صورت‌های مالی   یک متغیر دو‌وجهی است. شرکت‌هایی که تجدید ارائۀ صورت‌های مالی داشته‌اند کد 1 و در غیر این‌صورت کد صفر به خود می‌گیرد.

استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی   برابر است با تعداد اعضای مستقل کمیتۀ حسابرسی به کل اعضای کمیتۀ حسابرسی‌

اندازۀ کمیتۀ حسابرسی : برابر است با تعداد اعضای کمیتۀ حسابرسی

تخصص مالی کمیتۀ حسابرسی : برابر است با درصد اعضای دارای تخصص مالی کمیتۀ حسابرسی که از تقسیم اعضای دارای تخصص مالی در کمیته (طبق تعریف تخصص و دانش مالی در مبانی نظری) بر تعداد اعضای کمیتۀ حسابرسی محاسبه می‌شود. مطابق بند شش ماده 1، تخصص مالی اعضا، مدرک دانشگاهی یا مدرک حرفه‌ای داخلی یا معتبر بین‌المللی در امور مالی (حسابداری، حسابرسی، مدیریت مالی، اقتصاد و سایر رشته‌های مدیریت با گرایش مالی یا اقتصادی) تعریف می‌شود [7].

سهامدار عمده  برابر است با مجموع درصد سهامدارانی که حداقل 5 درصد سهام شرکت را دارند.

اندازۀ هیئت‌مدیره ): برابر با تعداد اعضای هیئت‌مدیره است.

اعضای غیر‌موظف هیئت‌مدیره : برابر است با تعداد اعضای غیر‌موظف هیئت‌مدیره تقسیم بر کل اعضای هیئت‌مدیره‌

تأمین مالی : برابر است با جریان نقد حاصل از فعالیت عملیاتی منهای میانگین مخارج سرمایه‌ای‌

رشد : برابر است با متوسط درصد تغییرات جمع دارایی‌ها در دو سال قبل از سال تجدید ارائۀ صورت‌های مالی

دوگانگی وظیفۀ مدیر‌عامل : یک متغیر دو وجهی است. اگر مدیر‌عامل، رئیس هیئت‌مدیره هم باشد، کد 1 و در غیر این‌صورت کد صفر به خود می‌گیرد.

همچنین، به‌دلیل اینکه متغیر وابسته در این پژوهش تجدید ارائۀ صورت‌های مالی است (که یک متغیر دو وجهی[11] می‌باشد)؛ بنابراین، از الگوی لاجیت[12] (رگرسیون لجستیک[13]) برای آزمون فرضیه‌ها استفاده شده است. بنی‌مهد و همکاران [3] بیان می‌کنند رگرسیون لجستیک شبیه به رگرسیون معمولی است، با این تفاوت که در روش رگرسیون لجستیک به‌جای حداقل‌کردن مجذور خطاها (که در رگرسیون معمولی انجام می‌گیرد)، احتمال رخداد یک واقعه (متغیر وابسته) را حداکثر می‌کند. این روش یک تکنیک رگرسیون غیرخطی است و لزومی ندارد که داده‌ها حالت خطی داشته باشند. وجود پیش‌فرض‌های مدل رگرسیون نیز ضروری نیست. همچنین، نتایج حاصل از برآورد الگوی لاجیت به‌طور تقریبی شبیه برآورد الگوهای رگرسیون خطی است، با این تفاوت که در الگوی لاجیت به‌جای آمارهt  محاسبه‌شده، از آماره z محاسبه‌شده استفاده می‌شود. به‌علاوه در این الگو، لگاریتم درست‌نمایی نامقید[14]و لگاریتم درست‌نمایی مقید[15] گزارش می‌شود. از این دو آماره به‌منظور محاسبۀ آماره نسبت درست‌نمایی[16] و ضریب تشخیص مک فادن[17] استفاده می‌شود. این دو شاخص، به‌ترتیب برای بررسی اعتبار کل رگرسیون و قدرت توجیه رگرسیون به‌کار می‌روند. در واقع این دو آماره همانند F  و R2در رگرسیون‌های خطی عمل می‌کنند.

 

 

یافته‌های پژوهش

آمار توصیفی داده‌ها

نگارۀ (2) و (3) به‌ترتیب آمار توصیفی داده‌های متغیرهای کمّی و کیفی پژوهش را نشان می‌دهد.

 

 

 

نگارة 2- آمار توصیفی متغیرهای کمّی پژوهش

تعداد مشاهدات

انحراف معیار

کمترین مقدار

بیشترین مقدار

میانه

میانگین

نماد متغیر

نام متغیر

544

113/0

2/0

1

333/0

358/0

 

استقلال اعضای کمیته حسابرسی

544

270/0

3

5

3

037/3

 

اندازه کمیته حسابرسی

544

278/0

0

1

570/0

710/0

 

تخصص اعضای کمیته حسابرسی

544

255/17

16/0

99

76

759/72

 

سهامدار عمده

544

234/0

5

7

5

027/5

 

اندازه هیئت‌مدیره

544

167/0

2/0

1

6/0

669/0

 

اعضای غیر‌موظف هیئت‌مدیره

544

342/0

827/0-

855/1

182/0

217/0

 

تأمین مالی

544

200/0

181/0-

809/0

177/0

208/0

 

رشد

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

در نگارۀ (2) ویژگی‌های کلی متغیرهای کمّی پژوهش به نمایش درآمده است. در 544 مشاهدۀ صورت‌گرفته در این پژوهش، بیشترین مقدار استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی برابر با 1 است، به این معنا که در کمیتۀ حسابرسی شرکت‌های نمونه، شرکت‌هایی وجود دارد که مدیران آن تماماً غیرموظف (مستقل) بوده است. بیشترین و کمترین مقدار متغیر اندازۀ کمیتۀ حسابرسی به‌ترتیب برابر با 5 و 3 است که این اعداد، همان حداکثر و حداقل اعضای کمیتۀ حسابرسی است و منشور کمیتۀ حسابرسی سازمان بورس و اوراق بهادار (1391) الزام کرده است. در کمیته‌های حسابرسی شرکت‌های نمونه، حداکثر 4 و حداقل 1 متخصص مالی وجود داشته است. همچنین، میانگین متغیر تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی برابر با 710/0 است. بیشترین مقدار و کمترین مقدار اندازۀ هیئت‌‌مدیرۀ شرکت‌ها برابر با 7 و 5 است.‌ به‌صورت میانگین، حدود 67 درصد اعضای هیئت‌مدیرۀ شرکت‌ها، عضو غیرموظف بوده‌اند. کمترین مقدار برای متغیر رشد برابر با 181/0- است، به این معنا که‌ در بین شرکت‌های نمونه، شرکت‌هایی نیز وجود داشته‌اند که فروش آنها در دورۀ جاری نسبت به دورۀ گذشته کاهش داشته است.

 


 

نگارة 3- آمار توصیفی متغیرهای کیفی پژوهش

جمع

وجودنداشتن

وجودداشتن

نماد متغیر

نام متغیر

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

100

544

65/76

417

35/23

127

 

تجدید ارائه صورت‌های مالی

100

544

49/78

427

51/21

117

 

دوگانگی وظیفه مدیر‌عامل

             منبع: یافته‌های پژوهش

 

نگارۀ (3) آمار توصیفی را برای متغیرهای کیفی (متغیرهایی که دارای دو ارزش صفر و یک هستند) نشان می‌دهد. به‌طور‌کلی، در 35/23 درصد مشاهدات (127 مورد)، شرکت‌های مورد مطالعه، صورت‌های مالی خود را تجدید ارائه کرده‌اند. همچنین، در 117 مشاهده، مدیرعامل شرکت، هم‌زمان رئیس هیئت‌مدیره نیز بوده‌ است.

 

آزمون فرضیه‌های پژوهش

نتیجۀ آزمون فرضیه‌های پژوهش در نگارۀ (4) مشاهده می‌شود.

 

 

نگارة 4- تأثیر ویژگی‌های کمیتة حسابرسی (استقلال، اندازه و تخصص) بر تجدید ارائة صورت‌های مالی

مدل (1)

 

متغیر توضیحی

نماد متغیر

علامت پیش‌بینی‌شده

ضریب برآورده‌شده

آماره Z

احتمال

استقلال اعضای کمیته حسابرسی

 

-

538/0-

723/2-

000/0

اندازه کمیته حسابرسی

 

-

026/0-

804/1-

072/0

تخصص اعضای کمیته حسابرسی

 

-

662/0-

578/3-

000/0

سهامدار عمده

 

-

004/0-

634/3-

000/0

اندازه هیئت‌مدیره

 

+

050/0

868/0

008/0

اعضای غیرموظف هیئت‌مدیره

 

-

820/0-

762/1-

079/0

تأمین مالی

 

+

756/0

280/0

779/0

رشد

 

+

593/0

875/0

382/0

دوگانگی وظیفه مدیر‌عامل

 

+

209/0

046/1

293/0

مقدار ثابت

C

؟

538/0

305/1

192/0

ضریب مک فادن

387/0

آماره LR

676/65

احتمال آماره LR

000/0

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

برای آزمون فرضیه‌های پژوهش مدل (1) برآورد شد. نتایج این آزمون در نگارۀ (4) ارائه شده است. احتمال آماره LR (0000/0) کمتر از سطح خطای مورد پذیرش (05/0) است و نشان‌دهندۀ این موضوع است که تمام ضرایب رگرسیون به‌طور هم‌زمان صفر نیستند و مدل برازش‌شده مناسب و معنادار است. مقدار آماره ضریب مک فادن برابر با 3871/0 است، به این معنا که متغیرهای توضیحی مدل، حدود 39 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تشریح می‌کنند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی و احتمال تجدید ارائۀ صورت‌های مالی است؛ بنابراین، به ضریب برآورد‌شده و احتمال آماره Z مربوط به متغیر استقلال، اندازه و تخصص کمیتۀ حسابرسی (متغیر‌های مستقل پژوهش) توجه می‌شود.

مقدار ضریب برآورد‌شده و احتمال به‌دست آمده برای متغیر استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی به‌ترتیب برابر با 538/0- و 0000/0 است. این نتایج نشان می‌دهد بین استقلال اعضای کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.

همچنین، مقدار ضریب برآورد‌شده برای متغیر اندازۀ کمیتۀ حسابرسی برابر با 026/0- است که نشان‌دهندۀ رابطۀ معکوس بین این متغیر و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی است. در حالی که احتمال به‌دست آمده برای این متغیر، برابر با 0722/0 (بزرگ‌تر از 05/0) و نشان‌دهندۀ معنادار‌نبودن این رابطه است؛ بنابراین، اندازۀ کمیتۀ حسابرسی، رابطۀ معناداری با تجدید ارائۀ صورت‌های مالی ندارد.

ویژگی دیگر کمیتۀ حسابرسی، تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی است. نتایج برآورد مدل (1) نشان می‌دهد ‌مقدار ضریب برآورد‌شده و احتمال به‌دست آمده برای این متغیر به‌ترتیب برابر با 662/0- و 0000/0 است. این نتایج نشان می‌دهد بین تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد؛ یعنی با افزایش تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی، احتمال تجدید ارائۀ صورت‌های مالی کاهش می‌یابد. همچنین، در میان سایر متغیر‌های کنترلی مورد مطالعه، تنها رابطۀ مثبت و معناداری بین متغیر اندازۀ هیئت‌مدیره و تجدید ارائۀ صور‌ت‌های مالی مشاهده شد.

 

نتیجه‌گیری

هدف از تشکیل کمیتۀ حسابرسی کمک به ایفای مسئولیت نظارتی هیئت‌مدیره و بهبود آن برای کسب اطمینان معقول از اثربخشی فرایندهای نظام راهبری، مدیریت ریسک و کنترل‌های داخلی است. کنترل‌های داخلی ضعیف باعث افزایش تجدید ارائۀ‌ صورت‌های مالی می‌شود و با توجه به رسالت کمیتۀ حسابرسی در استقرار و اجرای کنترل‌های داخلی مناسب و اطمینان‌بخش، در این پژوهش به بررسی تأثیر ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی و تجدید ارائۀ‌ صورت‌های مالی در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد.

شواهد پژوهش نشان داد ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی تأثیرگذار هستند و کمیتۀ حسابرسی می‌تواند ساختار کنترل داخلی شرکت را تقویت کند و اثربخشی حسابرسی مستقل را به‌وسیلۀ کاهش احتمال وقوع ارائۀ نادرست افزایش دهد. یافته‌های این پژوهش نشان داد‌ بین استقلال و تخصص اعضای کمیتۀ حسابرسی با تجدید ارائۀ‌ صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد. این یافته‌ها با نتایج پژوهش ابوت و همکاران [11] و آکل و دنیس [13] مطابقت دارد. ابوت و همکاران [11] نیز نشان دادند‌ استقلال، تخصص اعضا‌ و تعداد جلسات کمیتۀ حسابرسی بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی تأثیرگذار است. همچنین، آکل و دنیس [13] نشان دادند‌ استقلال کمیتۀ حسابرسی، موجب می‌شود تا تجدید ارائۀ صورت‌های مالی به‌وسیلۀ شرکت‌ها کمتر شود و درستی و قابلیت اتکای آنها افزایش یابد. همچنین، یافتۀ دیگر این پژوهش نشان داد اندازۀ کمیتۀ حسابرسی با تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ معناداری ندارد که با نتایج سرینیواسان [38] مطابقت ندارد. مطالعۀ سرینیواسان [38] نشان داد بین تعداد اعضای کمیتۀ حسابرسی و میزان تجدید ارائۀ صورت‌های مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.

محدودیت اصلی این پژوهش دستیابی‌نداشتن به داده‌های مربوط به متغیرهای کمیتۀ حسابرسی در سال‌های قبل از بازه زمانی این پژوهش (1391-1394) است. طبق منشور کمیتۀ حسابرسی سازمان بورس و اوراق بهادار تهران (1391)، شرکت‌های پذیرفته‌شده نزد این سازمان بعد از سال 1391 ملزم به استقرار کمیتۀ حسابرسی شده‌اند [9] و در نتیجه قبل از آن تاریخ، اکثر شرکت‌ها یا کمیتۀ حسابرسی نداشته‌‌اند و یا اینکه اطلاعات مربوط به این کمیته در دسترس نبوده است. در نتیجه، دلیل انتخاب بازه زمانی پژوهش نیز به‌علت همین محدودیت اساسی بوده است.

با توجه به یافته‌های پژوهش، وجود افرادی با تخصص مالی و مستقل در کمیتۀ حسابرسی، به کاهش تجدید ارائۀ صورت‌های مالی و در نهایت افزایش کیفیت گزارشگری و شفافیت مالی‌ منجر می‌شود. نتایج این پژوهش می‌تواند منجر به گسترش ادبیات مربوط به سازوکار نظام راهبری و نیز تجدید ارائۀ‌ صورت‌هالی مالی شود. تدوین‌کنندگان قوانین و ‌شرکت‌های پذیرفته‌شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار تهران می‌توانند از نتایج این پژوهش در سطح اجرایی استفاده کنند. بر مبنای نتایج این پژوهش، پیشنهاد می‌شود تأثیر سایر ویژگی‌های کمیتۀ حسابرسی مانند تعداد جلسات اعضای کمیتۀ حسابرسی و نیز تنوع جنسیتی اعضای کمیتۀ حسابرسی بر میزان تجدید ارائۀ ‌صورت‌های مالی‌ بررسی شود. همچنین، پژوهشگران آتی می‌توانند نقش اعضای کمیتۀ حسابرسی در کشف تقلب و ارائه‌های نادرست و تأثیر آن بر تجدید ارائۀ صورت‌های مالی را نیز‌ بررسی کنند.

 



[1] Restatements

[2] Securities and Exchange Commission (SEC)

[3] Blue Ribbon Committee (BRC)

[4] Fraud

[5] Sarbanes-Oxley

[6] Reputational Capital

[7] IIA

[8] Financial literacy

[9] Oversight mechanisms

[10] Management incentives

[11]. Dummy Variable

[12]. Logit Model

[13]. Logistic Regression

[14]. Loglikelihood

[15]. Restricted.Loglikelihood

[16]. Loglikelihood Ratio Statistic (LR)

[17]. Mac Fadden R-Square

  1. 1. باقرپور ولاشانی، محمد‌علی؛ اعتمادی، حسین و مهدی امیدفر. (1394). تاثیر مکانیزم‌های حاکمیت شرکتی بر تجدید ارائه‌های حسابداری، مطالعات تجربی حسابداری مالی، سال دوازدهم، شماره 46، صص 79-102.

    2. بذرافشان، آمنه؛ حجازی، رضوان و علی رحمانی. (1394). رویدادکاوی الزامات کنترل‌های داخلی حاکم بر گزارشگری مالی با تأکید بر نقش کمیته حسابرسی. دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، سال چهارم، شماره 16، صص 45-56.

    1. بنی‌مهد، بهمن؛ عربی، مهدی و شیوا حسن‌پور. (1395). پژوهش‌های تجربی و روش‌شناسی در حسابداری، تهران، انتشارات ترمه.

    4. حسینی خوراسگانی، شیرین و محسن دستگیر. (1395). تجدید ارائه صورت‌های مالی و عوامل نظام راهبری مؤثر بر آن، دانش حسابداری، سال هفتم، شماره 25، صص 101-121.

    5. خواجوی، شکراله؛ قدیریان آرانی، محمد‌حسین و حسن فتاحی نافچی. (1394). بررسی تاثیر ویژگی‌های هیئت‌مدیره بر تجدید ارائه صورت‌های مالی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران. پژوهش‌های حسابداری مالی، سال هفتم، شماره 23، صص 55 - 70.

    6. ساعی، محمد‌جواد؛ باقرپور ولاشانی، محمد‌علی و سید‌ناصر موسوی بایگی. (1392). بررسی فراوانی و اهمیت تجدید ارائه صورت‌های مالی. پژوهش‌های حسابداری مالی، سال پنجم، شماره 15، صص 67 – 86.

    7. صالحی، مهدی؛ اورادی، جواد و زینب سالاری فورگ. (1395). تاثیر وجود کمیته حسابرسی و ویژگی‌های آن بر تأخیر گزارش حسابرسی. دانش حسابداری، سال هفتم، شماره 26، صص 59-83.

    8. عبدلی، محمدرضا؛ فعال قیومی، علی و ناصر پرتوی. (1392). تاثیر ویژگی‌های حسابرس بر تجدید ارائه صورت‌های مالی. بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، سال بیستم، شماره 3، صص 85-100.

    1. منشور کمیته حسابرسی. (1391). سازمان بورس و اوراق بهادار، تهران.

    10. نیکبخت، محمدرضا و افسانه رفیعی. (1391). تدوین الگوی عوامل مؤثر بر تجدید ارائه صورت­های مالی شرکت­ها، دانش حسابداری، سال سوم، شماره 9، صص 167-194.

    11.Abbott, L. J., Parker, S., and G. Peters. (2004). Audit Committee Characteristics and Restatements. Auditing: A Journal of Practice & Theory, Vol. 23, No. 1, Pp. 69-87.

    12.Abbott, L. J., and S. Parker. (2000). Audit Committee Characteristics and Auditor Selection. Auditing: A Journal of Practice & Theory, Vol. 19, No. 2, Pp. 47-66.

    13.Akeel, M. L., and W, T. Dennis. (2012). Governance Characteristics and Role Effectiveness of Audit Committees. Managerial Auditing Journal, Vol. 27, No. 4, Pp. 336-354.

    14.Baxter, P., and J. Cotter. (2009). Audit Committees and Earnings Quality. Accounting and Finance, Vol. 49, No. 2, Pp. 267-290.

    15.Beasley, M.S. (1996). An Empirical Analysis of the Relation between the Board of Director Composition and Financial Statement Fraud. The Accounting Review, Vol. 71, No. 4, Pp. 443-465.

    16.Blue Ribbon Committee (BRC). (1999). Report and Recommendations of the Blue Ribbon Committee on Improving the Effectiveness of Corporate Audit Committees. Stamford, CT: BRC.

    17.Braiotta, L. (2000). The Audit Committee Handbook. Second edition. NY: John Wiley & Sons, Inc.

    18.Carcello, J. V., and T, L. Neal. (2000). Audit Committee Characteristics and Auditor Reporting. The Accounting Review, Vol. 75, No. 4, Pp. 453-467.

    19.Carcello, J. V., and T. L. Neal. (2003). Audit Committee Characteristics and Auditor Dismissals Following New Going Concern Reports. The Accounting Review, Vol. 78, No. 1, Pp. 95-117.

    20.Cohen, J. R., Krishnamoorthy, G., and A. M. Wright. (2002). Corporate Governance and the Audit Process. Contemporary Accounting Research, Vol. 19, No. 4, Pp. 573-594.

    21.Dechow, P. M., Sloan, R, G., and A. P. Sweeney. (1996). Causes and Consequences of Earnings Manipulation: An Analysis of Firms Subject to Enforcement Actions by the SEC. Contemporary Accounting Research, Vol. 13, No. 1, Pp. 1-36.

    22.Dezoort, F.D., Hermanson, D.R., Archambeault, s., and S. A. Reed. (2002). Toward a Theory of Audit Committee Effectiveness: A Synthesis of the Empirical Audit Committee Literature. Working paper, The University of Alabama.

    23.Dezoort, F. D., and S. Salterio. (2001). The Effects of Corporate Governance Experience and Financial Reporting and Audit Knowledge on Audit Committee Members Judgments. Auditing: A Journal of Practice & Theory, Vol. 20, No. 2, Pp. 31-47.

    24.Efendi, J., Srivastava, A., and E, P. Swanson. (2004). Why do Corporate Managers Misstate Financial Statements? The Role of Option Compensation, Corporate Governance and other Factors, Working Paper, Texas A&M University, College Station, TX, and May 17.

    25.Eilifsen, A., and W. F. Messier. (2000). The Incidence and Detection of Misstatements: A Review and Integration of Archival Research. Journal of Accounting Literature, Vol. 19, Pp. 1-43.

    26.FEE. (2013). Global Observations on the Role of the Audit Committee, Center for audit quality, ICAA.

    27.Hennes, K.M., Leone, A.J. and B, Miller. (2012). Auditor Dismissals after Accounting Restatements. Retrieved from http://www.ssrn.com

    28.Kalbers, L. P., and T. J. Fogarty. (1993). Audit committee effectiveness: An Empirical Investigation of the Contribution of Power. Auditing: A Journal of Practice & Theory, Vol. 12, No. 1, Pp. 24-49.

    29.Kreutzfeldt, R. W., and W. A Wallace. (2000). Discussants Comments on: The Incidence and Detection of Misstatements: A Review and Integration of Archival Research. Journal of Accounting Literature, Vol. 19, Pp. 44-59.

    30.Levitt, A. (1998). Corporate Governance: Integrity in the Information Age. Speech presented at Tulane University, March 12.

    31.Nieschwietz, R. J., Schultz, J., and M. F. Zimbelman. (2000). Empirical Research on External Auditors Detection of Financial Statement Fraud. Journal of Accounting Literature,Vol. 19, Pp. 190-246.

    32.Othman, R., Ishak, I.F., Arif, S.M.M., and N, Adol. (2014). Infeluence of Audit Committee Characteristics on Voluntary Ethics Disclosure. Social and Behavioral Sciences, Vol.145, Pp. 330-342.

    33.Palmrose, Z., and S, Scholz. (2000). Restated Financial Statements and Auditor Litigation, Working Paper, University of Southern California.

    34.Palmrose,V. Richardson, S., and S. Scholz. (2001). Determinants of Market Reactions to Restatement Announcements. Working paper, University of Kansas. Pricewaterhouse Coopers/ IIA.

    35.Raghunandan, K. R., and J. A. McHugh. (1994). Internal Auditors Independence and Interactions with Audit Committees. Advances in Accounting, Vol. 12, Pp. 313-333.

    36.Rittenberg, L., Moore, W., and M. Covaleski. (1999). The Outsourcing Dilemma: Whats Best for Internal Auditing? Internal Auditor (April): , Pp. 42-46.

    37.Securities and Exchange Commission (SEC). (2003). Report Pursuant to Section 204 of the Sarbanes-Oxley Act of 2002. January 14. Washington, D.C.: Government Printing Office.

    38.Srinivasan, S. (2005). Consequences of Financial Reporting Failure for Outside Directors: Evidence from Accounting Restatements and Audit Committee Members. Journal of Accounting Research, Vol. 43, No. 2, Pp.102-128.

    39.Sun, J., George, L., and L, Guoping. (2014). Independent Audit Committee Characteristics and Real Earnings Management, www.emeraldinsight.com .

    40.Wallace, W. A., and R. W. Kreutzfeldt. (1991). Distinctive Characteristics of Entities with an Internal Audit Department and the Association of the Quality of such Department with Errors. Contemporary Accounting Research, Vol. 7, Pp. 485-512.

    41.Yuanto, K., Kwong S.L., Themin, S.,and W, Jiwei. (2015). Audit Committees and Financial Reporting Quality in Singapore. School of Accountancy Research Paper Series,Vol. 3, No. 2, Pp. 1-48.