Document Type : Original Article
Authors
1 Profesoor of Accounting , Allameh Tabataba’i university,Tehran,Iran
2 Associate Profesoor of Accounting, Allameh Tabataba’i university,Tehran,Iran
3 Phd In Financial Management, Allameh Tabataba’i university,Tehran,Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
امروزه جایگاه واحدهای تجاری در اجتماع، تغییرات بسیار زیادی کرده است. انتظار میرود واحدهای تجاری نهتنها به فکر افزایش سود خود باشند، درمقابل اجتماع نیز پاسخگو و برای جامعة در تعامل با آن مفید باشند؛ بنابراین یک ارتباط دوطرفه بین واحد تجاری و اجتماع وجود دارد. همچنین اجتناب و فرار مالیاتی شرکتها ازجمله موضوعات مهمی است که یک مسئله و نگرانی در جامعه تلقی میشود؛ زیرا مالیات یکی از عمدهترین منابع درآمدی دولت است که علاوه بر تأمین منابع مالی مورد نیاز دولت، به توزیع بهتر درآمد و ثروت کمک میکند. جامعه درپی پاسخ این سؤال است که آیا شرکتها و افراد، مالیات عادلانة خود را دربرابر هزینههای اجتماعی پرداخت میکنند که برایشان صرف میشود. همچنین سهامداران شرکتها علاقمندند بدانند آیا مدیریت شرکت بهطور موفق مسئولیت خود را دربرابر افزایش سود و ثروت سهامداران انجام میدهد. از طرف دیگر میخواهند بدانند آیا مدیریت شرکت که در پرداخت مالیات، دولت را فریب میدهد، آنها را نیز در سایة سیاستهای مدیریتی فریب داده است یا نه. درنتیجه مسئولیت اجتماعی شرکت هم برای خود واحد تجاری و هم برای اجتماع سودمند است.
با بررسی و مطالعة روند نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در کشور، مشخص میشود؛ هرچند تلاش زیادی درراستای بهبود این نسبت از سادهسازی قوانین، اصلاح نرخها و غیره صورت گرفته، ولی همچنان کشور با پدیدة شوم و ناهنجار اجتناب و فرار مالیاتی دست به گریبان است که ضرورت دارد با انجام مطالعات بیشتر، ابعاد اخلاقی و اجتماعی این پدیده تجزیه و تحلیل شود. این دلیل اصلی است که محققان، ابعاد اخلاقی همانند مسئولیت اجتماعی شرکتها را در چارچوب جهانی بررسی کردهاند. جوامع اجتماعی برای تأثیرگذاری و نفوذ در عملیات شرکتها از طرق مختلف ازجمله مقررات رفتاری و شفافیت تلاش میکنند. شرکتها نیز دربرابر این مقررات و فشار گروهها ازطریق ارتقای سازوکارهایشان واکنش نشان میدهند و بهطور داوطلبانه مقررات رفتاری خاصی برای محدودکردن جنبههای عملیاتشان رعایت میکنند. یکی از سازوکارهای کاربردی شرکتها برای این هدف، مسئولیت اجتماعی شرکتهاست (هیل، 2005).
بهطور کلی واژة مسئولیت اجتماعی شرکتها به ظهور یک جنبش اشاره دارد که واردکردن عاملهای محیطی و اجتماعی در تصمیمات تجاری شرکتها، راهکارها و حسابداری با هدف افزایش عملکرد اجتماعی و محیطی در کنار ابعاد اقتصادی است؛ به گونهای که برای واحد تجاری، جامعه و محیط سودمند باشد (مک کینلی، 2008).
مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها، وسیلهای برای بحث دربارة تعهداتی است که یک سازمان باید نسبت به جامعة خود داشته باشد. همچنین ابزاری است که به کمک آن منافع دوجانبة سازمان و جامعه در عمل به تعهدات، معین میشود. بهطور خلاصه، مسئولیتپذیری اجتماعی بر ارتباطات یک سازمان با بهرهورانش تأکید میکند [14]. «مسئولیت اجتماعی، مجموعة وظایف و تعهداتی است که سازمان باید درجهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعهای که در آن فعالیت میکند، انجام دهد» [3].
در این پژوهش برای بررسی مسئولیت اجتماعی، شاخصهای مختلفی بررسی شد و درنهایت این شاخصها در مؤلفهها طبقهبندی و مؤلفهها نیز در قالب سه بعد به شرح زیر طبقهبندی و بررسی شده است.
1) حاکمیت شرکتی: شیوههایی که مدیران شرکت به کار میگیرند، با هدف تعیین راهبردهایی است که موجب دستیابی شرکت به اهداف تعیینشده، کنترل ریسک و مصرف بهینه منابع میشود. براساس گزارش کادبری [12] «حاکمیت شرکتی سیستمی است که شرکتها را هدایت و کنترل میکند. تمرکز اصلی بر ایفای وظیفة مدیران ارشد سازمانی در رعایت اصول شفافیت، درستکاری و پاسخگویی است». «حاکمیت شرکتی برای برقراری تعادل بین اهداف اقتصادی و اجتماعی و نیز اهداف فردی و عمومی است. حاکمیت شرکتی موجبات استفادة مؤثر از منابع و الزام به پاسخگویی را فراهم میسازد. هدف اصلی آن است که منافع شرکت، افراد (ذینفع) و جامعه تا حد ممکن به هم نزدیک شوند»[4]. برخی مؤلفههای حاکمیت شرکتی عبارت است از: استقلال هیئت مدیران، دانش هیئت مدیران، درصد مالکیت سهامداران کنترلی و ... [4].
2) جامعه(توجه به نگرانیهای جامعه، انتظارات جامعه): بعد دوم مسئولیت اجتماعی، نگرانیهای جامعه را دربارة مؤلفههایی نظیر محیط زیست، حقوق بشر، حقوق کارگر، آموزش و توسعةکارگران محلی، کمک به تخصصهای مربوط به برنامههای جامعه و غیره بیان میکند [4].
3) تنوع (تنوع در بهکارگیری روشها و فرایندها): یکی دیگر از ابعاد مسئولیت اجتماعی تنوع است که شامل مؤلفههایی نظیر متنوعسازی بازار هدف، متنوعسازی بهرهوران، تنوع در سیاستهای مدیریتی و ... میشود [4].
با وجود اینکه پژوهشهای جداگانه و مستقلی دربارة اجتناب و فرار مالیاتی و مسئولیت اجتماعی انجام شده است، بررسی ارتباط بین این دو مؤلفه، شکاف پژوهشی در ادبیات مربوط به حساب میآید (کارول و جولفیان، 2005[1]؛ هانلون و هیتزمن، 2010[2]). در پژوهش حاضر سعی شده است این شکاف در حد توان کمتر شود. اهمیت اصلی این پژوهش آن است که تأثیر مسئولیت اجتماعی را بر اجتناب و فرار مالیاتی با هم مطالعه و بررسی کرده و بهطور جداگانه تأثیرات نقاط قوت و نگرانی سه سطح از مسئولیت اجتماعی شرکتها در آن مطالعه شده است.
مبانی نظری و پیشینة پژوهش
مالیات در اقتصاد بیشتر کشورها بهویژه کشورهای توسعهیافته، عمدهترین منبع مالی دولت در بخش درآمدی بودجه است و بخش شایانتوجهی از هزینههای عمومی را پوشش میدهد؛ به گونهای که در برخی از کشورها 90 تا 95 درصد از هزینههای عمومی دولت ازطریق درآمدهای مالیاتی تأمین میشود. در اقتصاد کشور ما بهدلیل شفافنبودن درآمدها و توانایینداشتن سیستم مالیاتی در شناسایی صحیح میزان درآمد مردم، میزان مالیات تشخیصی ناچیز است؛ هرچندکه بخش شایانتوجهی از همین مالیات تشخیصی نیز به مرحلة وصول نمیرسد و اگر هم وصول شود، اصل فایده – هزینه در آن رعایت نمیشود؛ یعنی هزینة وصول نسبت به مالیات وصولی بیشتر است. دربارة اهمیت موضوع شاخص نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی اشاره میشود:
نسبت درآمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی: این نسبت با نوسانات میزان درآمدهای مالیاتی تغییر میکند که طبیعتاً عوامل مؤثر در وصول مالیات ازجمله اجتناب و فرار مالیاتی در آن تأثیر خواهد داشت. با توجه به گزارشات مالی دولت طی سالهای 1357 تا 1387، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی از حدود 9% در سال 1357 به 1/7% در سال 1387 رسیده است؛ یعنی با وجود افزایش مالیات وصولی و تولید ناخالص داخلی در این دوره، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در طی این سالها نه تنها رشد نداشته است، کاهش (رشد منفی) نیز داشته است. بهوضوح مشخص است درصد رشد تولید ناخالص داخلی و درصد رشد مالیاتهای وصولی، نوسانات بسیاری دارد و در بعضی موارد، منفی نیز شده است که در کنار عوامل مختلف، حجم درآمدهای مالیاتی بهویژه اجتناب و فرار مالیاتی در آن مؤثر است [12، 11]. لنس آمارا [27] ارتباط جرم مالی و فرار مالیاتی را بررسی میکند و نتیجه میگیرد رابطة مثبتی بین فرار مالیاتی و جرم مالیاتی وجود دارد و کشورهای با فساد مالی بیشتر، فرار مالیاتی بیشتری هم دارند. نتایج بررسیهای پریم سیکا دربارة اثرات اجتماعی اجتناب [30] نشان میدهد اجتناب مالیاتی، مانع تقویت پاسخگویی عمومی و رقابت عادلانه محسوب میشود. همچنین واتسون [37] تأثیر عملکرد درآمدی را بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکتها و اجتناب مالیاتی بررسی کرده و نشان داده است زمانیکه عملکرد درآمدی فعلی (آتی) پایین است، بر رابطة اجتناب مالیاتی و مسئولیت اجتماعی، تأثیر مثبت دارد و زمانیکه عملکرد فعلی (آتی) بالا باشد، این تأثیر کاهش مییابد. هیرول و همکاران [22] در پژوهشی دربارة ساختار مالکیت شرکت و اجتناب از مالیات بیان میکنند شیوههای اجتناب از مالیات به همان اندازة وضع خود مالیات، قدمت دارند و شرکتهای مالیاتدهنده در زمانهای اخیر این شیوهها را بسیار پیچیدهتر کردهاند. درضمن آنان بیان کردهاند سازوکار حکومت قوی میتواند اجتناب از مالیات را کاهش دهد. همچنین هوی و همکاران [23] این موضوع را بررسی کردند که آیا مسئولیت اجتماعی شرکتها با اجتناب مالیاتی همراه است یا نه. نتایج نشان داد شرکتهای با فعالیت غیرمسئولانه، به احتمال زیاد بیش از حد بهدنبال اجتناب مالیاتی هستند. هوزینوف و کْلام [24] در موضوع بررسی ارتباط اجتناب مالیاتی، مدیریت مالیات و مسئولیتهای اجتماعی شرکتها دریافتند آثار متقابل انتظارات اجتماعی با دستمزد مدیریت مالیات بر نرخ مؤثر مالیاتی نقدی و مبتنی بر استانداردهای حسابداری، اثر مثبتی دارد؛ درحالیکه اثر متقابل اقتدار حاکمیت شرکتی و تنوع بخشی با دستمزدهای مدیریت مالیات با نرخ مؤثر مالیات نقدی، اثر منفی دارد. از طرف دیگر باباجانی و عبدی [2] رابطه بین حاکمیت شرکتی و سود مشمول مالیات را ارزیابی کردند. نتایج پژوهش نشان داد بین میانگین درصد اختلاف سود مشمول مالیات ابرازی و قطعی در گروه شرکتهایی که سازوکار حاکمیت شرکتی دارند با گروه شرکتهایی که سازوکارهای حاکمیت شرکتی ندارند، تفاوت معناداری نبوده است. این در حالی است که در هر یک از گروه شرکتها درصد اختلاف بین سود مشمول مالیات ابرازی و قطعی، معنادار بوده است. درنهایت نتایج بررسیهای پورحیدری و سروستانی (1392) دربارة عوامل مؤثر بر مدیریت مالیات نشان داد بین فرصتهای رشد و عمر شرکت با نرخ مؤثر مالیاتی رابطة معناداری وجود ندارد. همچنین یافتهها بیانگر این است که نوع صنعت، تأثیر معناداری بر نرخ مؤثر مالیاتی دارد. افزون بر این، نتایج نشان میدهد مالکیت نهادی بهطور منفی نرخ مؤثر مالیاتی شرکتها را در تأثیر قرار میدهد. این نتیجه بیان میکند مالکان نهادی نقش جسورانهای در مدیریت مالیات دارند.
فرضیههای پژوهش
در راستای دستیابی به اهداف پژوهش و با توجه به پیشینه پژوهش و ادبیات موضوعی، فرضیههای پژوهش به صورت زیر صورتبندی میشود:
فرضیۀ اصلی 1: ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکتها بر اجتناب مالیاتی، تأثیر معنیداری میگذارد.
فرضیۀ فرعی 1-1: بعد حاکمیت شرکتی بر اجتناب مالیاتی، تأثیر معنیداری دارد.
فرضیۀ فرعی 2-1: بعد جامعه بر اجتناب مالیاتی، تأثیر معنیداری دارد.
فرضیۀ فرعی 3-1: بعد تنوع بر اجتناب مالیاتی، تأثیر معنیداری دارد.
فرضیۀ اصلی 2: ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکتها بر فرار مالیاتی، تأثیر معنیداری دارد.
فرضیۀ فرعی 1-2: بعد حاکمیت شرکتی بر فرار مالیاتی، تأثیر معنیداری دارد.
فرضیۀ فرعی 2-2: بعد جامعه بر فرار مالیاتی، تأثیر معنیداری دارد.
فرضیۀ فرعی 3-2: بعد تنوع بر فرار مالیاتی، تأثیر معنیداری دارد.
روش پژوهش
این پژوهش ازنظر هدف و غایت، کاربردی و ازنظر روش اجرای پژوهش، توصیفی - پیمایشی است. با توجه به هدف پژوهش، این مطالعه با یک روش پژوهش آمیخته شامل روش کمّی و کیفی انجام شده است و اساساً با نگرش استقرایی، ابعاد مسئولیت اجتماعی (بعد حاکمیتی، بعد جامعه و بعد تنوع) و تأثیر ابعاد مسئولیت اجتماعی بر اجتناب و فرار مالیاتی شرکتها را بررسی و تحلیل میکند.
جامعه و نمونۀ آماری پژوهش
جامعۀ آماری مرحلۀ اول پژوهش عبارت هستند از اساتید دانشگاهها، مدیران شرکتهای بورسی، مدیران سازمان بورس و برخی صاحبنظران دانشگاهی و حرفهای در حوزۀ مسئولیت اجتماعی شرکتها.
هدف مرحلۀ دوم پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ابعاد مسئولیت اجتماعی بر اجتناب و فرار مالیاتی شرکتها است. با توجه به اینکه شرط لازم برای انجام هر پژوهشی در دسترس بودن اطلاعات است، بنابراین در وضعیت کنونی ایران، اطلاعات مربوط به شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار در دسترس است. همچنین با توجه به معیارها و ضوابطی که سازمان بورس اوراق بهادار برای پذیرش، ادامۀ فعالیت و شیوۀ گزارشگری شرکتها تعیین کرده است، اطلاعات مربوط به شرکتهای عضو بورس از کیفیت بالاتری برخوردار بودند و منسجمتر و همگنتر هستند؛ بنابراین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان قلمرو مکانی پژوهش حاضر انتخاب شد. درضمن جامعۀ آماری مرحلۀ دوم پژوهش شامل همۀ شرکتهایی است که بین سالهای 1395 - 1383 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده و عضویت خود را در این دوره حفظ کردهاند.
در پژوهش حاضر برای تعیین نمونۀ آماری از روش حذف سیستماتیک استفاده شد؛ بدینترتیب که آن دسته از شرکتهای جامعۀ آماری که شرایط زیر را داشته باشند، بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب و بقیه به روش سیستماتیک حذف میشوند.
1- شرکت از ابتدای سال 1383 تا 1395 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد.
2- دورۀ مالی شرکتهای مطالعاتی منتهی به 29 اسفند باشد.
3- شرکت در دورۀ مطالعاتی، سال مالی خود را تغییر نداده و یا از بورس خارج نشده باشد.
4- جزء شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگری مالی، شرکتهای هلدینگ و لیزینگها نباشد.
5- اطلاعات مورد نیاز برای محاسبۀ متغیرهای پژوهش در سالهای بررسی در دسترس باشد.
6- شرکتها بیش از 3 ماه وقفۀ عملیاتی نداشته و در زمان بررسی فعال باشند.
در پژوهش حاضر با توجه به محدودیتهای ذکرشده، 164 شرکت بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب و بررسی شده است.
روشهای گردآوری داده
ابزار استفادهشده برای گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه، مصاحبه و اسناد و مدارک است. بهمنظور تعیین شاخصهای مسئولیت اجتماعی در شرکتها، ابتدا مطالعه و جستوجوی اکتشافی در متون مربوط انجام گرفت و از سوی دیگر از نظرات صاحبنظران دانشگاهی و بازار سرمایه استفاده شد. پس از آن چارچوب نظری موضوع و منابع مربوط تعیین شد. طراحی پرسشنامه برای شناخت درجۀ اهمیت هر یک از شاخصها و مؤلفههای حاکمیت شرکتی و جامعه، شناسایی موانع، مشکلات و محدودیتهای افشا و گزارشگری صورت میگیرد. پس از طراحی چارچوب ابتدایی پژوهش، برای اعتباردهی به چارچوب مذکور و مشخصکردن ابعاد و طبقات آن و تعیین اینکه آیا چکلیست پیشبینی شده با وضعیت و واقعیت موجود بازار سرمایۀ ایران تطابق دارد، از روش دلفی استفاده شد و شاخصهای مورد اجماع خبرگان مشخص گردید.
برای انجام مرحلۀ اول پژوهش در ابتدا با بررسی دقیق فرایندها و نتایج پژوهشهای قبلی انجامگرفته، پرسشنامۀ ابتدایی تهیه شد. این پرسشنامه بین50 نفر نگارۀ 1: مؤلفههای ابعاد مسئولیت اجتماعی
از خبرگان در زمینۀ مسئولیت اجتماعی شامل اساتید دانشگاه، پژوهشگران و نویسندگان فعال مسئولیت اجتماعی و برخی مسئولان شرکتهای فعال بورسی در زمینۀ مسئولیت اجتماعی توزیع شد. از این میان 40 پرسشنامه تکمیل و برگشت داده شد. سپس برای تلفیق نظرات و اولویتبندی معیارهای نهایی ازطریق نرمافزار لیزرل معیارها محاسبه و بهترتیب معیارهای نهایی مشخص گردید. معیارهایی که بار عاملی بالاتر از 0.5 داشتهاند، لحاظ شده و تعدادی از معیارها که بار عاملی کمتر از 0.5 داشتند، حذف شدند. مؤلفههای مورد اجماع خبرگان به تعداد 28 مؤلفه در نگارۀ (1) گردآوری شده است. همچنین شاخصهای مورد اجماع درمجموع به تعداد 186 شاخص (56 شاخص برای بعد حاکمیت شرکتی، 105 شاخص برای بعد جامعه و 25 شاخص برای بعد تنوع) ارزیابی شدند.
نگاره 1. ابعاد و مؤلفههای مسئولیت اجتماعی |
|
بعد |
مؤلفه |
حاکمیت شرکتی |
تمرکز مالکیت |
شفافیت مالکیت |
|
سهامداران نهادی |
|
رویههای رأیدهی و جلسات مجمع |
|
حقوق مربوط به سود تقسیمی |
|
رفتار یکسان با سهامداران |
|
کفایت و کیفیت افشای اطلاعات |
|
افشاهای مربوط به پاداش و سهام اعضای هیئت مدیران |
|
ساختار و ترکیب هیئت مدیران |
|
جلسات هیئت مدیران |
|
ارزیابی عملکرد هیئت مدیران |
|
جامعه |
حقوق بشر |
سرمایهگذاری مسئولانه |
|
اخلاق کسب و کار / رویههای عملیاتی منصفانه |
|
فساد، رشوهخواری و پولشویی |
|
اشتغال و رویههای کار و کارکنان |
|
سرمایهگذاری مسئولانه |
|
اخلاق کسب و کار / رویه های عملیاتی منصفانه |
|
فساد، رشوهخواری و پولشویی |
|
رعایت و پیروی از قوانین و مقررات مربوط |
|
پرداخت مالیات |
|
اقدامات و راهکارهای زیستمحیطی |
|
رعایت قوانین و مقررات مربوط به زیستمحیط |
|
تنوع |
متنوعسازی بازار هدف |
متنوعسازی بهرهوران |
|
متنوعسازی نیروی کار |
|
تنوع در زنجیرۀ تأمین، مشتریان و مصرفکنندگان محصولات / خدمات |
|
تنوع در سیاستهای مدیریتی |
پس از انجام این فرایند، پرسشنامۀ دوم مرتبط با شاخصهای مورد اجماع تهیه و به تعداد 164 نسخه به شرکتهای مورد مطالعه ارسال شد. در مواردی هم که امکان داشته، از روشkld برای گردآوری دادههای تخصصی استفاده شده است. دادههای مورد نیاز مرحلۀ دوم پژوهش شرکتها ازین قرار بوده است: ارزش بازار شرکت، ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، کل داراییها و بدهیها، هزینۀ تبلیغات و ... . این دادهها از منابع مختلفی گردآوری شده است؛ ازجمله آمار و اطلاعات سازمان بورس اوراق بهادار تهران و صورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی منتشرشده، گزارشهای هیئت مدیران و نرمافزارهای تلخیصکنندۀ اطلاعات مالی شرکتها مانند رهآورد نوین، تدبیرپرداز و تارنماهای اینترنتی.
روشهای تحلیل دادهها
تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش در دو بخش انجام میشود؛ در بخش اول برای مشخصکردن عناصر و ابعاد مسئولیت اجتماعی (بعد حاکمیت شرکتی، بعد جامعه و بعد تنوع) از روشهای تحلیل محتوا و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. در بخش دوم پژوهش بهمنظور آزمون فرضیهها، از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. همچنین در بخش آمار توصیفی از شاخصهای مرکزی میانگین و میانه و شاخص پراکندگی انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از رگرسیون چندمتغیره با استفاده از دادههای ترکیبی استفاده شده است. برای تعیین نوع روش بهکارگیری دادههای ترکیبی، از آزمون F لیمر و برای تعیین نوع الگوی دادههای ترکیبی (الگوی اثرات ثابت یا الگوی اثرات تصادفی) از آزمون هاسمن، برای تعیین معناداربودن الگوی رگرسیون و شاخصهای حاصل از تخمین الگوی رگرسیون، بهترتیب از آمارههای F وT و برای تجزیه و تحلیل دادهها و استخراج نتایج پژوهش، از نرمافزارهایExcel، Eviews8 و نرمافزار Lisrel استفاده شده است. پس از انجام مطالعات اکتشافی و بررسی پژوهشهای انجامشده الگوی مفهومی ابتدایی پژوهش به شرح نمودار زیر ترسیم میشود:
شکل 1. الگوی مفهومی پژوهش
متغیرهای عملیاتی پژوهش
در این پژوهش، ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکتها، متغیر مستقل و اجتناب و فرار مالیاتی نیز متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده است. علاوه بر این دربارۀ متغیرهای کنترل با استفاده از نظرات خبرگان و نتایج پژوهشهای قبلی انجامشده و بهویژه مطالعۀ حسیناف و کلام [24] و ریگو [32] این عوامل، متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شدهاند: اندازۀ شرکت، اهرم مالی، سود تقسیمی، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، درصد مالکیت نهادی، مخارج سرمایهای، سودآوری و هزینۀ تبلیغات. در ادامه تعریف عملیاتی هر یک از این متغیرها و شیوۀ محاسبۀ آنها انجام شده است:
اجتناب مالیاتی (ETR): در ادبیات حسابداری، برای اندازهگیری اجتناب مالیاتی، معیار منحصربهفردی وجود ندارد که مقبول همه باشد؛ بنابراین در این پژوهش برای محاسبۀ اجتناب مالیاتی از شاخص نرخ مؤثر مالیاتی استفاده شده است (گوپتا و نیوبری[21] ؛ ریگو[32]). کاهش میزان نرخ مؤثر مالیات، نشاندهندۀ سطح بالای اجتناب از مالیات است. نرخ مؤثر مالیاتی شرکت i در دورۀ t به صورت زیر محاسبه میشود:
ETRit = TAX it / PBT i.t
:PBT سود قبل از کسر مالیات شرکت i در دورۀ t
:TAX مالیات ابرازی شرکت i در دورۀ t.
فرار مالیاتی (BTD): بهمنظور اندازهگیری از معیار نسبت تفاوت بین درآمد مشمول مالیات قطعیشده و سود مشمول مالیات ابرازی به مجموع داراییها استفاده شده است (ویلسون [36]). نسبت تفاوت بین درآمد مشمول مالیات قطعیشده و سود مشمول مالیات ابرازی به مجموع داراییها ازطریق رابطۀ زیر به دست میآید:
BTD jt =( ACCINC j.t -TAXINCj.t ) / ASSj.t
:BTD تفاوت بین درآمد مشمول مالیات قطعیشده و سود مشمول مالیات ابرازی شرکت j در پایان سال مالی t.
ACCINC: درآمد مشمول مالیات قطعیشدۀ شرکت j پایان سال مالی t.
:TAXINC سود مشمول مالیات ابرازی شرکت j در پایان سال مالی t.
ASS: مجموع داراییهای شرکت j در پایان سال مالی .t
اندازۀ شرکت (SIZE): یکی از متغیرهای کنترلی پژوهش، اندازۀ شرکت بهمفهوم لگاریتم طبیعی جمع داراییهای یک شرکت است. هرچه حجم داراییهای شرکت بیشتر باشد، اندازۀ شرکت بزرگتر است. با توجه به مبانی نظری دربارۀ ارتباط اندازۀ شرکت با دارایی و فروش، در پژوهشهای بیشتر محققان مانند رپ[31]، لونیتیز [26]، محمدحسین ستایش و همکاران [9] از لگاریتم این ارقام استفاده شده است. در این پژوهش نیز بهدلیل حذف شرکتهای واسطهگری مالی از نمونۀ مورد آزمون، استفاده از داراییها بهجای فروش منطقیتر است؛ بنابراین برای هماندازه کردن با سایر متغیرهای الگوی پژوهش، از لگاریتم طبیعی داراییهای شرکت بهره گرفته میشود:
(کل داراییهای شرکت) SIZE= Ln
اهرم مالی شرکت (LEV): یکی دیگر از متغیرهای کنترلی پژوهش است به این مفهوم که چند درصد از داراییهای شرکت از محل بدهی تأمین شده است. اهرم مالی به صورت نسبت جمع بدهیهای شرکت به جمع داراییهای آن در پایان سال مالی محاسبه میشود.
سود تقسیمی (DIV): متغیر کنترلی دیگر پژوهش، متغیر مجازی سود تقسیمی است؛ بدین صورت که اگر شرکت سود نقدی تقسیم کرده باشد، عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر تعلق میگیرد.
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (MTB): این متغیر کنترلی ازطریق تقسیم ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بر ارزش بازار سهام شرکت محاسبه میشود.
مالکیت نهادی (INSTOWN): یکی از سازوکارهای مؤثر حاکمیت شرکتی که اهمیت فزایندهای دارد، ظهور سرمایهگذاران نهادی در جایگاه مالکان شرکتها است. طبق نظر گیلان و استارکس [20] مالکان نهادی در شکلگیری بسیاری از تغییرات در سیستمهای حاکمیت شرکتی تأثیر زیادی دارند. همچنین براساس نظر ولوری و جنکینز (2006) این موضوع از فعالیتهای نظارتی سرچشمه میگیرد؛ فعالیتهایی که مالکان با توجه به نظریۀ نمایندگی برای نظارت بر مدیریت انجام میدهند. مطابق تعریف ارائهشده در پژوهشهای روبین (2007)[3] [33]، برای محاسبۀ سطح مالکیت نهادی، مجموع سهام در اختیار بانکها و بیمهها، هلدینگها، شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای تأمین سرمایه، شرکتهای تأمین سرمایه، صندوقهای سرمایهگذاری و سازمانها، نهادها و شرکتهای دولتی بر کل سهام منتشرشدۀ شرکت تقسیم میشود و درصد یا میزان مالکیت نهادی به دست میآید (رحمانی و همکاران [6]). در پژوهش حاضر سطح مالکیت نهادی از تقسیم مجموع سهام در اختیار مالکان نهادی بر کل سهام منتشرشدۀ شرکت محاسبه شده است.
مخارج سرمایهای (CAPEX): مخارج سرمایهای شرکت از حاصل تقسیم مخارج سرمایهای بر کل داراییها به دست میآید که به صورت زیر محاسبه میشود:
CAPEX jt = TFAE j.t TFAB j.t -/ ASSj.t
TFAB: داراییهای ثابت در ا بتدای دورۀ شرکت j در پایان سال مالی .t
TFAE: داراییهای ثابت در پایان دورۀ مستقل شرکت j در پایان سال مالی .t
سودآوری (ROA): در این پژوهش از مفهوم «سود قبل از کسر بهره و مالیات» استفاده میشود؛ زیرا این مفهوم نتیجۀ فعالیتهای اصلی شرکت را بهدرستی نشان میدهد و هزینۀ بهره و مالیات با عواملی غیر از کاربرد مؤثر منابع، تعیین میشوند. معیار سودآوری در پژوهش حاضر مطابق با پژوهشهای سسپدس و همکاران [13]، مارگاریتیس و پسیلاکی [28]، فاتما و چیچیتی [19]، از تقسیم سود قبل از کسر بهره و مالیات بر کل دارایی به دست میآید.
هزینۀ تبلیغات (AdvExpt): هزینههای تبلیغات شرکت از حاصل تقسیم هزینۀ تبلیغات بر کل داراییها به دست میآید.
لازم است گفته شود وجود متغیرهای کنترلی همچون سودآوری و اهرم مالی با توجه به مقالات محققانی همچون روبین [33]، وجود رابطۀ اثباتشده بین آنها و متغیر وابسته را کنترل میکند. همچنین رابطۀ احتمالی بین متغیرهای مستقل همچون مسئولیت اجتماعی با این متغیرها (کنترلی) با در نظر گرفتن آزمون خود همبستگی بررسی میشود تا از مشکل خودهمبستگی بین متغیرها جلوگیری شود.
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی متغیرهای پژوهش که با استفاده از دادههای شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران، طی دورههای زمانی بین سالهای 1385 تا 1395 اندازهگیری شدهاند. این دادهها شامل تعداد مشاهدات، میانگین، انحراف معیار، کمینه، بیشینه، ضریب چولگی و ضریب کشیدگی است که در نگارۀ (2) ارائه شده است.
نگارۀ 2. آمار توصیفی
|
BTD |
CAPEX |
DIV |
INST |
LEV |
MTB |
ROA |
SIZE |
ADV |
SOV |
VAR |
CO |
ETR |
میانگین |
1.43 |
0.047 |
0.5 |
50.42 |
0.84 |
1.83 |
0.29 |
13.84 |
1.27 |
34.33 |
17.50 |
48 |
0.11 |
میانه |
0.09 |
-0.0078 |
0.5 |
57.92 |
0.86 |
1.99 |
0.32 |
13.89 |
0.98 |
33 |
17 |
46 |
0.06 |
بیشینه |
5.439 |
0.358 |
1 |
95.67 |
1.02 |
3.29 |
0.42 |
15.69 |
4.16 |
37 |
19 |
52 |
0.40 |
کمینه |
-0.15 |
-0.388 |
0 |
0 |
0.53 |
0.21 |
0.003 |
12.24 |
0.002 |
33 |
17 |
46 |
0 |
انحراف معیار |
2.025 |
0.18 |
0.51 |
31.89 |
0.14 |
1.058 |
0.12 |
1.10 |
1.31 |
1.96 |
0.90 |
2.95 |
0.13 |
چولگی |
0.98 |
-0.488 |
0 |
-0.39 |
-0.48 |
-0.096 |
-1.07 |
-0.066 |
0.86 |
0.70 |
1.15 |
0.70 |
0.67 |
کشیدگی |
2.368 |
3.738 |
1 |
1.77 |
2.34 |
1.53 |
3.577 |
1.79 |
2.84 |
1.50 |
2.33 |
1.50 |
2.37 |
آماره جارگ برا |
0.298 |
0.658 |
0.31 |
0.39 |
0.67 |
0.52 |
0.24 |
0.65 |
0.46 |
0.34 |
0.23 |
0.34 |
0.57 |
اجتناب مالیاتی (ETR)، فرار مالیاتی (BTD)، اندازۀ شرکت (SIZE)، اهرم مالی شرکت (LEV)، سود تقسیمی (DIV)، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (MTB)، مالکیت نهادی (INSTOWN)، مخارج سرمایهای (CAPEX)، سودآوری (ROA)، هزینۀ تبلیغات (Adv)، حاکمیت شرکتی (SOV)، تنوع (VAR)، جامعه (CO) |
آزمون پایاییمتغیرها
برای بررسی پایایی متغیرهای پژوهش، از آزمون لوین و لین استفاده شده است. لوین و لین نشان دادند در دادههای ترکیبی، استفاده از آزمون ریشۀ واحد برای ترکیب دادهها، قدرت بیشتری نسبت به استفاده از آزمون ریشۀ واحد برای هر مقطع بهصورت جداگانه دارد.
نگارۀ 3. آزمون ریشۀ واحد به روش لوینولین
متغیر |
ADV |
BTD |
CAPEX |
LEV |
INST |
MTB |
SIZE |
TFR |
SOV |
VAR |
CO |
آماره |
1854- |
6174- |
7096- |
34- |
10.4- |
24- |
44- |
557- |
33- |
25- |
27- |
معناداری |
0.0 |
0.0 |
0.0 |
0.0 |
0.0 |
0.0 |
0.0 |
0.0 |
0.03 |
0.0005 |
0.003 |
نتیجه |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
پایا |
چون سطح معنیداری آزمون برای تمام متغیرهای موجود در پژوهش کمتر از 05/0 است، بنابراین فرض مبنی بر وجود ریشۀ واحد در سریها رد میشود و درنتیجه دادهها پایا هستند.
آزمون فرضیهها
فرضیۀ اصلی 1: ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکتها بر اجتناب مالیاتی آنها تأثیر معنیداری دارد.
از آنجا که دادههای پژوهش، تلفیقی از دادههای مقطعی (شرکتها) و سری زمانی (بازۀ زمانی1383 تا 1394) است، بنابراین قبل از تخمین الگوی (1) برای انتخاب بین روش تخمینpooled یا اثرات ثابت از آزمون Fلیمر استفاده میشود. پذیرش فرض صفر بهمعنای چیدن دادهها به روش مقطعی و رد آن، چیدمان دادهها به روش ترکیبی (تابلویی) است. نتیجۀ این آزمون در نگارۀ زیر ارائه شده است:
الگو |
نام آزمون |
میزان آماره |
درجۀ آزادی |
احتمال |
نتیجه |
1 |
Fلیمر |
2.43 |
(1778,162) |
0.0 |
استفاده از روش اثرات ثابت |
هاسمن |
21.4 |
8 |
0.006 |
استفاده از روش اثرات ثابت |
بنابراین به دلیل اینکه میزان احتمال آمارۀ F لیمر کمتر از5% است، فرض صفر آزمون لیمر، مبنی بر کاربرد روش اثرات ثابت پذیرفته نمیشود؛ پس رگرسیون مقید دارای اعتبار نیست و باید عرض از مبدأهای مختلفی را در برآورد لحاظ کرد.
نماد |
ضرایب |
آمارۀ t |
احتمال |
β0 |
0.07 |
3.3577 |
0.0008 |
CSR |
-4.801 |
-1.971189 |
0.0489 |
SIZE |
-3.68 |
-3.770524 |
0.0002 |
LEV |
0.32 |
9.099080 |
0.0000 |
DIV |
5.01 |
3.646423 |
0.0356 |
MTB |
0.74 |
0.567698 |
0.5703 |
CAPEX |
-7.08 |
-7.083192 |
0.0000 |
ROA |
-1.88 |
-3.149035 |
0.0017 |
ADV |
-1.22 |
-1.004146 |
0.3154 |
|
مقدار |
آزمون |
مقدار |
R2 |
68% |
||
R2تعدیل شده |
67% |
||
D-W |
1.6 |
||
آمارۀ احتمال نرمال |
0.34 |
در این الگو ضریب تعیین، تقریباً برابر 68% است؛ بدین معنا که متغیر مستقل 68% از تغییرات متغیر وابسته را توضیح میدهد؛ بنابراین الگو، قدرت لازم برای تفسیر نتایج را دارد. برای بررسی این فرضیه از آمارۀ دوربین واتسون استفاده میشود. در صورتی که میزان این آماره در فاصلۀ 5/1 تا 5/2 قرار بگیرد، فرض وجود خودهمبستگی بین جملات باقیمانده رد میشود. با توجه به اینکه براساس نگارۀ مذکور، میزان این آماره برابر 6/1 است، بنابراین در جملات باقیماندۀ این الگو خودهمبستگی وجود ندارد. همچنین برای آزمون نرمالبودن از آمارۀ احتمال جارگ برا استفاده شده است که مقدار آماره احتمال بالای 05/0 شده است؛ بنابراین فرض نرمالبودن تأیید میشود.
نتیجۀ فرضیه: با توجه به فرضیۀ پژوهش، انتظار میرود مسئولیت اجتماعی شرکتها بر اجتناب مالیاتی مؤثر باشد. برای تحقق این موضوع باید سطح معناداری ضرایب همۀ ابعاد مسئولیت اجتماعی در همۀ الگوها کمتر از 5% باشد. با توجه به نتایج آزمون، سطح معناداری هر سه متغیر حاکمیت شرکتی، جامعه و تنوع باید در ادامه بررسی شود. اما خود متغیر مسئولیت اجتماعی (csr) اثر منفی و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارد.
متغیرهای اهرم مالی، سود تقسیمی تأثیر مثبت و معنیدار بر اجتناب مالیاتی (ETR) دارد و متغیرهای مسئولیت اجتماعی، اندازه و مخارج سرمایهای و سودآوری، تأثیر منفی و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارند. متغیرهای ارزش بازار و تبلیغات، تأثیر معنیداری بر اجتناب مالیاتی ندارد. الگوی نهایی فرضیۀ اصلی اول بهصورت رابطۀ زیر است:
ETR=0.07-4.801CSR-3.68SIZE +0.32LEV + 5.01 DIV -7.08 CAPEX – 1.88 ROA + εit
نماد |
ضرایب |
آمارۀ t |
احتمال |
β0 |
0.01 |
4.2210 |
0.0000 |
SOV |
-0.06 |
-2.686753 |
0.0073 |
CO |
-3.37 |
-5.091642 |
0.0000 |
VAR |
-3.76 |
-3.585594 |
0.0003 |
SIZE |
-3.45 |
-3.522111 |
0.0004 |
LEV |
0.24 |
2.492420 |
0.0128 |
DIV |
0.31 |
6.259466 |
0.0000 |
MTB |
0.51 |
0.318408 |
0.7502 |
CAPEX |
-0.08 |
-1.934807 |
0.0532 |
ROA |
-0.009 |
-1.781835 |
0.0750 |
ADV |
-2.98 |
-2.296647 |
0.0218 |
|
مقدار |
||
R2 |
60% |
||
R2تعدیل شده |
59% |
||
D-W |
1.6 |
||
آماره احتمال نرمال |
0.07 |
در این الگو ضریب تعیین تقریباً برابر 60% است؛ بنابراین الگو از قدرت لازم برای تفسیر نتایج برخوردار است. با توجه به اینکه در نگارۀ بالا میزان آمارۀ دوربین واتسون برابر 6/1 است، در جملات باقیماندۀ این الگو خودهمبستگی وجود ندارد. همچنین مقدار آمارۀ احتمال چارک برا بالای 05/0 شده است؛ پس فرض نرمالبودن تأیید میشود.
نتیجۀ فرضیه: با توجه به نتایج آزمون، سطح معناداری هر سه متغیر حاکمیت شرکتی، جامعه و تنوع زیر 5% شده است؛ بنابراین هر سه فرضیۀ فرعی پذیرفته شده و فرضیۀ اصلی نیز رد نشده است.
همچنین متغیرهای اهرم مالی و سود تقسیمی، تأثیر مثبت و معنیدار بر اجتناب مالیاتی (ETR) دارد و متغیرهای جامعه، حاکمیت، اندازه و سودآوری و مخارج سرمایهای، تأثیر منفی و معنیدار بر اجتناب مالیاتی (ETR) دارد. متغیر ارزش بازار تأثیر معنیدار بر اجتناب مالیاتی ندارد. الگوی نهایی فرضیههای فرعی اول بهصورت رابطۀ زیر است:
ETR=0.01-0.06SOV-3.37CO-3.76VAR-3.45SIZE +0.24LEV + 0.31 DIV -0.08 CAPEX – 2.98 ADV + εit
فرضیۀ 2: ابعاد مسئولیت اجتماعی شرکتها بر فرار مالیاتی آنها تأثیر معنیداری دارد.
الگو |
نام آزمون |
میزان آماره |
درجۀ آزادی |
احتمال |
نتیجه |
1 |
Fلیمر |
1.2 |
(1447,162) |
0.04 |
استفاده از روش اثرات ثابت |
هاسمن |
باتوجه به اینکه این آزمون وارنینگ داده است، پس قابل استناد نیست. |
نماد |
ضرایب |
آمارۀ t |
احتمال |
β0 |
-0.006 |
-3.0617 |
0.0023 |
CSR |
-0.13 |
-4.791326 |
0.0000 |
SIZE |
-0.13 |
-4.861268 |
0.0000 |
LEV |
1.14 |
10.63245 |
0.0000 |
DIV |
1.13 |
13.26454 |
0.0000 |
MTB |
-0.13 |
-0.038713 |
0.9691 |
CAPEX |
-0.13 |
-5.025630 |
0.0000 |
ROA |
-1.14 |
-11.85366 |
0.0000 |
ADV |
-32474.27 |
-0.112481 |
0.9105 |
|
مقدار |
آزمون |
مقدار |
R2 |
48% |
||
R2 تعدیلشده |
44% |
||
D-W |
2.08 |
||
آمارۀ احتمال نرمال |
0.41 |
در این الگو ضریب تعیین تقریباً برابر 48% است؛ بنابراین الگو از قدرت لازم برای تفسیر نتایج برخوردار است. میزان آمارۀ دوربین واتسون برابر 08/2 است؛ بنابراین در جملات باقیماندۀ این الگو خودهمبستگی وجود ندارد. همچنین مقدار آمارۀ احتمال جارگ برا احتمال بالای 05/0 شده است؛ پس فرض نرمالبودن تأیید میشود.
نتیجۀ فرضیه: با توجه به فرضیۀ پژوهش انتظار میرود مسئولیت اجتماعی شرکتها بر فرار مالیاتی مؤثر باشد. برای تحقق این موضوع باید سطح معناداری ضرایب همۀ ابعاد مسئولیت اجتماعی در همۀ الگوها کمتر از 5% باشد که با توجه به نتایج آزمون، سطح معناداری هر سه متغیر حاکمیت شرکتی، جامعه و تنوع باید در ادامه بررسی شود. اما خود متغیر مسئولیت اجتماعی (csr) اثر منفی و معنیدار بر فرار مالیاتی دارد.
متغیرهای اهرم مالی و سود تقسیمی تأثیر مثبت و معنیداری بر فرار مالیاتی (BTD) دارند. همچنین متغیرهای مسئولیت اجتماعی، اندازه، مخارج سرمایهای و سودآوری تأثیر منفی و معنیدار بر فرار مالیاتی دارند. متغیرهای ارزش بازار و تبلیغات، تأثیر معنیداری بر فرار مالیاتی ندارند. الگوی نهایی فرضیۀ اصلی دوم بهصورت زیر است:
BTD =-0.006-0.13CSR-0.13SIZE +1.14LEV + 1.13 DIV -0.13 CAPEX – 1.14 ADV
نماد |
ضرایب |
آمارۀ t |
احتمال |
β0 |
0.03 |
8.7406 |
0.0000 |
SOV |
-0.10 |
-3.852867 |
0.0001 |
CO |
-1.002 |
-12.14898 |
0.0000 |
VAR |
36689.43 |
0.191789 |
0.8479 |
SIZE |
-1.001 |
-12.01155 |
0.0000 |
LEV |
0.99 |
12.46472 |
0.0000 |
DIV |
-0.101 |
-4.092897 |
0.0000 |
MTB |
-0.13 |
-0.039009 |
0.9689 |
CAPEX |
-0.99 |
-12.23420 |
0.0000 |
ROA |
-1.002 |
-12.18763 |
0.0000 |
ADV |
-29966.27 |
-0.096092 |
0.9235 |
|
مقدار |
||
R2 |
48% |
||
R2 تعدیلشده |
47% |
||
D-W |
1.9 |
||
آمارۀ احتمال نرمال |
0.21 |
در این الگو ضریب تعیین تقریباً برابر 48% است؛ بنابراین الگو از قدرت لازم برای تفسیر نتایج برخوردار است. با توجه به اینکه در نگارۀ بالا میزان آمارۀ دوربین واتسون برابر 9/1 است، بنابراین در جملات باقیماندۀ این الگو خودهمبستگی وجود ندارد. همچنین برای آزمون نرمالبودن از آمارۀ احتمال جارگ برا استفاده شده که مقدار آمارۀ احتمال بالای 05/0شده است؛ پس فرض نرمالبودن تأیید میشود.
نتیجۀ فرضیه: با توجه به فرضیۀ پژوهش، انتظار میرود ابعاد مسئولیت اجتماعی (حاکمیت، تنوع و جامعه) شرکتها بر فرار مالیاتی مؤثر باشد. برای تحقق این موضوع باید سطح معناداری ضرایب همۀ ابعاد مسئولیت اجتماعی در همۀ الگوها کمتر از 5% باشد. با توجه به نتایج آزمون، سطح معناداری هر دو متغیر حاکمیت شرکتی و جامعه زیر 5% شده است، اما آمارۀ احتمال تنوع بالای 5% است و معنیدار نیست؛ پس دو فرضیۀ فرعی پذیرفته شده و فرضیۀ اصلی نیز رد شده است.
متغیر اهرم مالی، تأثیر مثبت و معنیدار بر فرار مالیاتی (BTD) دارد. متغیرهای جامعه، حاکمیت، اندازه، سود تقسیمی و سودآوری و مخارج سرمایهای، تأثیر منفی و معنیدار بر فرار مالیاتی (BTD) دارند. تنوع و ارزش بازار و تبلیغات، تأثیر معنیداری بر فرار مالیاتی ندارند.
الگوی نهایی فرضیههای فرعی دوم بهصورت زیر است:
BTD=0.03-0.1SOV-1.002CO-1.001SIZE +0.99LEV -0.1 DIV -0.99 CAPEX – 1.002 ROA + εit
نتیجهگیری و پیشنهادات
باتوجه به نتایج پژوهش مشخص شد هر سه متغیر حاکمیت شرکتی، جامعه و تنوع بر اجتناب مالیاتی تأثیر معنادار دارند و دو متغیر حاکمیت شرکتی و جامعه بر فرار مالیاتی مؤثرند. متغیر تنوع بر فرار مالیاتی مؤثر نیست و هزینههای مدیریت مالیاتی شرکتها نیز بر فرار مالیاتی مؤثرند.
از سوی دیگر در بررسی تأثیرگذاری مؤلفهها مشخص شد مؤلفههای حاکمیت شرکتی مانند مؤلفههای حقوق مربوط، کفایت و ارزیابی، تأثیر مثبت و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارند و متغیرهای تمرکز، سهامدار، افشا و ساختار، تأثیر منفی و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارند. همچنین مؤلفههای حقوق مربوط، کفایت و ارزیابی مربوط به حاکمیت شرکتی، تأثیر مثبت و معنیدار بر فرار مالیاتی و متغیرهای تمرکز، سهامدار، افشا و ساختار، تأثیر منفی و معنیدار بر فرار مالیاتی دارند. مؤلفههای اشتغال و رویههای کار و کارکنان، سرمایهگذاری مسئولانه و اخلاق کسبوکار / رویههای عملیاتی منصفانه، تأثیر مثبت و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارند و مؤلفههای فساد، رشوهخواری و پولشویی، حقوق بشر، اقدامات و راهکارهای زیستمحیطی، رعایت و پیروی از قوانین و مقررات مربوط، رعایت قوانین و مقررات مربوط به زیست محیط، تأثیر منفی و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارد. از طرف دیگر مؤلفههای اشتغال و رویههای کار و کارکنان، اخلاق کسبوکار / رویههای عملیاتی منصفانه، فساد رشوهخواری و پولشویی، حقوق بشر، رعایت قوانین و مقررات مربوط به زیست محیط، اقدامات و راهکارهای زیستمحیطی تأثیر مثبت و معنیدار بر فرار مالیاتی دارند. مؤلفههای رعایت و پیروی از قوانین و مقررات مربوطه و سرمایهگذاری مسئولانه، تأثیر منفی و معنیدار بر فرار مالیاتی دارند. مؤلفههای متنوعسازی بهرهوران و نیروی کار تأثیر مثبت و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارد و مؤلفههای تنوع در زنجیرۀ تأمین، مشتریان و مصرفکنندگان محصولات / خدمات و تنوع در سیاستهای مدیریتی، تأثیر منفی و معنیدار بر اجتناب مالیاتی دارد. همچنین مؤلفههای تنوع در زنجیرۀ تأمین، مشتریان و مصرفکنندگان محصولات / خدمات و نیروی کار تأثیر مثبت و معنیدار بر فرار مالیاتی دارند و مؤلفههای متنوعسازی بهرهوران و تنوع در سیاستهای مدیریتی، تأثیر منفی و معنیدار بر فرار مالیاتی دارند.
در ادامه نتایج پژوهش حاضر با مطالعات گذشته مقایسه میشود.
نتایج پژوهش حاضر با مطالعۀ هوی و همکاران [23]با عنوان «آیا مسئولیت اجتماعی شرکتها با اجتناب مالیاتی همراه است یا نه؟» و مقالۀ واتسون [38] با عنوان «بررسی تأثیر عملکرد درآمدی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکتها و اجتناب مالیاتی» مبنی بر ارتباط مثبت مسئولیت اجتماعی و اجتناب مالیاتی همسو است. همچنین مقالۀ هوزینوف و کْلام [24] با عنوان «بررسی ارتباط اجتناب مالیاتی، مدیریت مالیات و مسئولیتهای اجتماعی شرکتها» مبنی بر ارتباط هزینههای مدیریت مالیات، مسئولیت اجتماعی و اجتناب مالیاتی همسو است. مقالههای دسای[4] و همکاران [18، 17، 16] و هیرول و همکاران [22] مبنی بر ارتباط حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی با پژوهش حاضر کاملاً همسو و یکسان هستند.
با توجه به عنوان پژوهش حاضر که ارائۀ الگو برای مسئولیت اجتماعی و اجتناب و فرار مالیاتی است، پژوهشگر وظیفۀ خود میداند در فصل نهایی و قسمت یافتههای پژوهش براساس تأثیرپذیری و عدم تأثیرپذیری متغیرهای پژوهش، الگوی نهایی پژوهش خود را ارائه کند. الگوی نهایی پژوهش بهصورت زیر است:
ETR &BTD = 754.45 + 2491.88 TFR- 1.24 CSR + 0.01 TFR*CSR - 0.01 SIZE +0.006 LEV + 7.64 DIV -0.03 CAPEX - 0.06 ROA + 23.77 ADV + εit
این پژوهش چند پیشنهاد کاربردی دارد. به حسابرسان مالیاتی توصیه میشود به شرکتهایی که فعالیتهای غیرمسئولانۀ اجتماعی دارند، توجه بیشتری نشان دهند؛ زیرا امکان فعالیتهای اجتناب مالیاتی در آن شرکتها بیشتر از دیگران است. همچنین مدیران شرکتهایی که مسئولیت اجتماعی بیشتری داشتهاند، میتوانند با ارائۀ صورتهای مالی شفاف و با پررنگ نشاندادن اینکه دربرابر سهامداران احساس مسئولیت بیشتری دارند، برای جذب سرمایۀ بیشتر اقدام کنند. درنهایت اینکه آموزش کارکنان دربارۀ خطمشیها و رویههای ضد فساد در شرکت، موارد حقوقی مرتبط با فساد در شرکت و پیامدها و نتایج آن، احکام حقوقی در دادگاهها درخصوص ابعاد اجتماعی و مشارکت عمومی فعالیتهای شرکت، دعاوی حقوقی و جرایم رعایتنکردن حقوق افراد محلی / بومی پیشنهاداتی است که صاحبنظران میتوانند به آن توجه کنند.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که هر پژوهشی ممکن است با محدودیتهایی روبهرو باشد و پژوهش حاضر نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این پژوهش بازۀ زمانی 1383 تا 1395 انتخاب شده است. در قسمتهایی از پژوهش، اطلاعات مالیات قطعیشدۀ شرکتها مورد نیاز است و این اطلاعات معمولاً یک تا دو سال بعد از پایان سال مالی امکان دسترسی دارد، بنابراین بهدلیل امکان دسترسی به دادهها، بازۀ مذکور برای گردآوری دادهها انتخاب شد. درضمن با توجه به اینکه قانون مالیاتهای مستقیم در سال 1394 اصلاح و از ابتدای سال 1395 اجرا شده و در قانون جدید برخی از موارد رایج فرار مالیاتی جرم تعریف شده و دسترسی به اطلاعات مالی افراد تکلیف شده است، بنابراین ممکن است اجرای قانون جدید به کاهش فرار مالیاتی و یا حتی پیچیدهتر شدن روشهای اجتناب و فرارمالیاتی منجر شود. اثرات اجرای این قانون در بازههای رسیدگی بعد از سال 1395 ممکن است بروز کند. بهدلیل این محدودیت و ممکننبودن دسترسی به اطلاعات، دورۀ زمانی ذکرشده ملاک عمل قرار گرفت. همچنین یکی دیگر از محدودیتهای این تحقیق که ویژگی خاص تحقیقات علوم تجربی است و در حوزۀ علوم اجتماعی و اقتصاد متداول است، تأثیرگذاری متغیرهای دیگری است که کنترل آنها از دسترس محقق خارج است و امکان تأثیرگذاری آنها بر نتایج پژوهش هم وجود دارد؛ برای نمونه در برخی موارد متغیرهای فرار و مالیات، روند و مؤلفههای مشابهی داشتهاند و دارای همپوشانی هستند؛ بنابراین گاهی امکان تفکیک بین این دو متغیر بسیار دشوار و گاهی ناممکن است. البته باید به این نکته توجه داشت که پژوهشگر حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی شرایط آزمایشگاهی در اختیار ندارد و نتایج پژوهش نیز باید با در نظر گرفتن این شرایط استفاده شوند.
ایزدینیا ناصر، فدوی محمدحسن و میثم امینینیا. (1393). بررسی تأثیر پیچیدگی حسابداری و شفافیت گزارشگری مالی شرکت بر تأخیر در ارائۀ گزارش حسابرس، فصلنامۀ دانش حسابرسی، سال چهاردهم، شمارۀ 16 (پیاپی 54).
2. باباجانی، جعفر و مجید عبدی. (1389). رابطۀ حاکمیت شرکتی و سود مشمول مالیات شرکتها، پژوهشهای حسابداری مالی، دوره دوم، شمارۀ 3، صص 65-86.
3. بزرگ اصل، موسی، شاهین احمدی. (1392). عکسالعمل سرمایهگذاران نسبت به انواع افشاهای اجتماعی شرکتها، پژوهشهایتجربیحسابداری، سال دوم، شماره 7، صص 101.
4. حساس یگانه، یحیی. (1385). حاکمیت (راهبری) شرکتی و پاسخگویی. کتاب مجموعۀ مقالات همایش راهبری شرکتی، بورس اوراق بهادار تهران.
5. خلیلی عراقی، مریم و مهرانگیز یقینلو. (1384). سایهروشنهایی از مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها، ماهنامه تدبیر، سال پانزدهم، شماره 144.
6. رحمانی، علی، حسینی، سیدعلی و نرگس رضاپور. (1389). رابطه مالکیت نهادی و نقدشوندگی سهام در ایران. فصلنامه بررسیهای حسابداری و حسابرسی، دوره 17، شماره 61، صص 39-54.
7. رضایی، فرزین و آزاد عظیمی. (1394). رابطۀ سازوکارهای حاکمیت شرکتی و مدیریت مالیاتی در شرکتها: رویکرد کلان اقتصادی. پژوهشنامه مالیات، شماره 25، پیاپی 73.
9. زایر، آیت و سعیده شفیعی. (1388). بررسی تأثیر بحران مالی جهانی بر درآمدهای مالیاتی کشور. پژوهشنامه مالیات، شماره چهارم، پیاپی 52، صص 133-170.
10. ستایش، محمدحسین، مهتری، زینب و محمد محمدیان. (1394). بررسی اثر همزمان اندازه شرکت و محیط اطلاعاتی بر ارتباط ارزشی سود ویژه و جریان نقد عملیاتی. پژوهشهایحسابداریمالی، سالهفتم، شماره سوم، پیاپی 25.
11. عرب مازار، علیاکبر، طالبنیا، قدرت ا....، وکیلیفرد، حمیدرضا و محمود صمدی لرگانی. (1390). تبیین ارتباط بین شفافیت گزارشگری مالی با گزارشگری مالیاتی در ایران. مجله پژوهشات حسابداری، شماره 3، شماره پیاپی 9، صص 22-37.
12. موسوی جهرمی، یگانه، طهماسبی بلداجی، فرهاد و نرگس خاکی. (1388). اجتناب مالیاتی در نظام مالیات بر ارزش افزوده: مدل نظری. پژوهشنامه مالیات، شماره پنجم، پیاپی 53، صص 27-38.
15. Céspedes, J., González, M., & CA. Molina. (2010). Ownership and Capital Structure in Latin America. Journal of Business Research, ol. 63, No. 3, pp. 248-254.
16. Chandler, D., & B. W. wiliam. (2006). strategic Corporate SocialResponsibility. Sage publications, California.
17. Desai, M. A., & D. Dharmapala. (2006). Corporate tax avoidance and high powered incentives. Journal of Financial Economics, No 79: pp.145-179.
18. Desai, M. A., & D. Dharmapala. (2009). Earnings Management, Corporate Tax Shelters, and Book-Tax Alignment. National Tax Journal. Vol. 62, Iss. 1; p. 169.
19. Desai, M. A., & D. Dharmapala. (2009). Corporate tax avoidance and firm value. Rev. Econ. Stat. No:91, pp.537–546.
20. Desai, M. A., Dyck, A., & L. Zingales. (2007). Theft and taxation. J. Financ. Econ. 84, pp.591–623.
21. Fatma, B. M., & G. Chichti. (2011). Interactions between Free Cash Flow, Debt Policy and Structure of Governance: Three Stage Least Square Simultaneous Model Approach. Journal of Management Research, Vol. 3, No. 2, pp. 1-34.
22. Gillan, S. G. & L. T. Starks. (2003). A Survey of Shareholder Activism: Motivation and Empirical Evidence. Contemporary Finance Digest, 10-38.
23. Gupta, S., & K. Newberry. (1997). Determinants of the variability in corporate effective tax rate: Evidence from longitudinal data. Journal of Accounting and Public Policy, Vol.16, No 1,pp. 1-39.
24. Hairul, A. A., Aramide, I., & Siti S. O. Normala. (2014). Corporate ownership, governance and tax avoidance: An interactive effects. International Conference on Accounting Studies. ICAS, No: 18-19, August 2014, Kuala Lumpur, Malaysia, Procedia - Social and Behavioral Sciences.
25. Hoi, C., Wu, Q., & H. Zhang. (2013). Is Corporate Social Responsibility (CSR) Associated with Tax Avoidance? Evidence from Irresponsible CSR Activities. Accounting Review, Forthcoming, No 12.
26. Huseynov, F., & B. Klamm. (2012). Tax avoidance, tax management and corporate social responsibility. Journal of Corporate Finance, Vol 18, Issue 4, pp. 804-827.
28. Ines, A., & K. Hichem. (2018). Financial crime, corruption and tax evasion: a cross-country investigation. Journal of Money Laundering Control, Vol. 21 Issue: 4, pp.545-554
29. Margaritis, D., & M. Psillaki. (2010). Capital Structure, Equity Ownership and Firm Performance. Journal of Banking and Finance, Vol. 34, No. 3, pp. 621-632.
30. Minnick, K., & T. Noga. (2010). Do corporate governance characteristics influence tax management? J. Corp. Finance No:16, pp. 703–718.
31. Prem, S. (2018). Combating corporate tax avoidance by requiring large companies to file theirtax returns. Journal of Capital Markets Studies, Vol. 2 Issue: 1, pp.9-20.
32. Rapp, M. S. (2010). Information Asymmetries and the Value-Relevance of Cash Flow and Accounting Figures-Empirical Analysis and Implications for Managerial Accounting. Problems and Perspectives in Management, Vol. 8, No. 2, pp. 64-75.
33. Rego, S. (2003). Tax avoidance activities of U. S. multinational corporations. Contemporary Accounting Research, No:20, pp.805–833.
34. Rubin, A. (2007). Ownership Level, Ownership Concentration and Liquidity. Journal of Financial Markets, No:10, pp.219–248.
35. Scholes, M. S., Wolfson, M. A., Erickson, M., & M. Hanlon. (2014). Taxes & Business Strategy (5th Edition.) ISBN-1: 0132752670., ISBN-13: 978-0132752671.
36. Velury, U., & D. S. Jenkins. (2006). Institutional Ownership and the Quality of Earning. Journal of Business Research, No: 59, pp.1043-1051.
37. Wilson, R. J. (2009). An Examination of Corporate Tax Shelter Participants. The Accounting Review, Vol: 84, No: 3, pp.969-999.
38. Watson, L. (2015). Corporate Social Responsibility, Tax Avoidance, and Earnings Performance. Journal of the American Taxation Association, Forthcoming Fall , Vol: 37, No:2, pp. 1-21.