Document Type : Original Article
Authors
1 Assistant Professor in Accounting, Department of Accounting & Auditing, Faculty of Management, Islamic Azad University-Tehran North Branch, Tehran, Iran.
2 Master in Accounting, Faculty of Management, Islamic Azad University-Tehran North Branch, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
با جدایی مالکیت و مدیریت و شکلگیری رابطة نمایندگی، تضاد منافع بین مدیران و سهامداران سبب ایجاد مشکل نمایندگی میشود ]5۴[؛ درنتیجه این امکان به وجود میآید مدیران تصمیماتی اتخاذ کنند که درراستای منافع آنان و عکس منافع سهامداران باشد. در برخی مطالعات، هنگام ارزیابی هزینههای نمایندگی، جایگاه و میزان تأثیر روابط سیاسی شرکتها در بروز این هزینهها بررسی شده است. افزایش مدیران در رأس شرکتها با ارتباطات سیاسی در محیط اقتصادی و تأثیر ارتباطات سیاسی بر سازمانها، توجه پژوهشها را در جهان به خود جلب کرده است. در برخی پژوهشهای قبلی تأثیر ارتباطات سیاسی، عامل مهم در زمینة هزینههای نمایندگی مطرح شده است ]20[. قرارگرفتن در رأس یک ادارة عمومی، ابزار مؤثری برای ایجاد تأثیر زیاد روی مالکان کسب وکارهای بزرگ است که موفقیتشان بستگی زیادی به روابط سیاسی دارد ]30[. در این مواقع، برخی مشوّقهای مدیریتی مانند مدیریت سود از عوامل افزایندة هزینههای نمایندگی است و این سبب افزایش احتمال استفاده از حسابرسان باکیفیت میشود. ازآنجاکه هزینههای نمایندگی ممکن است ازطریق ارتباط آن با روابط سیاسی بر شرکت تأثیر بگذارد، در پژوهش حاضر تأثیر روابط سیاسی بر هزینههای نمایندگی شرکتها بررسی شد. ازطرفی، بهکارگیری حسابرسان مشهور باکیفیت برای حسابرسی شرکتها هزینههای نمایندگی شرکتها را کاهش میدهد. برخی پژوهشها نشان دادهاند مؤسسات حسابرسی بزرگ و متخصص برای حفظ اعتبار و شهرت تلاش بیشتری انجام میدهند؛ بنابراین با افزایش کیفیت حسابرسی و بالارفتن شهرت حسابرس، انتظار میرود احتمال جلوگیری از مدیریت سود و گزارشگری متقلبانه افزایش یابد و شفافیت گزارشهای مالی بهبود یابد ]73[. همچنین طبق نتایج برخی مطالعات، شرکتهایی که از حسابرس بزرگ استفاده کردهاند، هزینة نمایندگی کمتری داشتهاند ]20[؛ ازاینرو در بخش دیگر این پژوهش تأثیر شهرت حسابرس بر هزینة نمایندگی شرکتها بررسی شد. درادامة مقاله، بخشهای مبانی نظری، پیشینههای مطالعات داخلی و خارجی، فرضیهها، روششناسی، الگوها و متغیرها، تحلیلها، یافتهها و درنهایت بحث و نتیجهگیری پژوهش ارائه شدهاند. باید گفت حیطة موضوعی مقاله از این جنبه با سایر مطالعات داخلی تمایز دارد که در حوزة ارتباط بین هزینههای نمایندگی و روابط سیاسی بهویژه با تمرکز بر ساختار مالکیت و ساختار هیئت مدیران، پژوهش خاصی زمان انجام پژوهش حاضر مشاهده نشد. همچنین بررسی اثر سازوکار نظارتی حسابرس مستقل از بعد شهرت کیفی حسابرس بر رابطه بین هزینههای نمایندگی و روابط سیاسی از نکات دیگر متمایز مقاله است و بررسی این موضوع با توجه به ساختار نظام اقتصادی مبتنی بر روابط سیاسی دولتی در ایران اهمیت دارد.
مبانی و پیشینة نظری پژوهش
رابطة نمایندگی، قراردادی است که طبق آن مالک، نماینده را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیمگیری را به او تفویض میکند؛ درعینحال، وجود انگیزههای متفاوت و گاهی متضاد بین سهامداران و مدیریت سبب ایجاد مشکلاتی مانند تضاد منافع، عدم تقارن اطلاعات، انتخاب نامطلوب، خطر اخلاقی و نبود اطمینان میشود و این مسائل به وقوع هزینههای نمایندگی میانجامد. هزینههای نمایندگی شامل هزینههای نظارت و کنترل مالک روی مدیر، هزینههای التزام و زیان باقیمانده است ]59[. هزینههای نظارت مالکان بر روی مدیر ازطریق طرح پاداش، اختیار خرید سهام و استفاده از خدمات حسابرس مستقل انجام میگیرد. هزینههای التزام مربوط به ساختار سازمانی است؛ بهگونهایکه رفتار نامطلوب مدیریت را محدود کرد. زیان باقیمانده تفاوت عملیات واقعی مدیر و عملیات مورد انتظار وی است که به دنبالکردن منافع شخصی مربوط است. زیان باقیمانده باعث کاهش رفاه سهامداران میشود. ارزیابی هزینههای نمایندگی از مشکلات این حوزه است و برخی پژوهشگران از نسبتهای کارایی بهعنوان نماد هزینههای نمایندگی استفاده کردهاند ]76، 68، 5۳، 18[. وقوع هزینة نمایندگی با پیامدهایی همراه است؛ ازجمله اینکه بین هزینة نمایندگی جریان نقد آزاد و قیمتگذاری نادرست سهام، رابطة مثبت و معنادار وجود دارد ]13[.
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر به ارتباط آن با هزینههای نمایندگی توجه شده است، بحث روابط سیاسی شرکتها است ]20[. تأثیر ارتباطات سیاسی بر سازمانهای تجاری، توجه پژوهشهایی را در سطح جهان به خود جلب کرده است؛ موضوعی که با افزایش مدیران و رؤسای دارای ارتباطات سیاسی در رأس شرکتهای مختلف در اقتصادهای توسعهیافته و در حال ظهور منطبق است ]43[. مدیران با ارتباط سیاسی از قدرت سیاسی خود برای تقویت جایگاهشان و تأثیر بر نتایج شرکت استفاده میکنند. مطالعات قبلی، تأثیر ارتباطات سیاسی را بر ارزش شرکت ]52[، دسترسی به منابع مالی ]33[، مالیات ]16[، هزینة بدهی و سرمایه ]25، 2۷[ و کیفیت گزارشگری مالی ]32[ بررسی کردهاند. این مطالعات نشان دادهاند یکی از عوامل بااهمیت و شایانتوجه، نفوذ سیاسی مدیران و مالکان بنگاههای اقتصادی در محافل سیاسی و روابط آنها با کانونهای قدرت سیاسی است ]45، 32، 19[. روابط و نفوذ سیاسی نهتنها بر وضعیت مالی بنگاههای اقتصادی تأثیر میگذارد، بلکه انگیزههای مدیران را در ارتباط با گزارشگری مالی در تأثیر قرار میدهد. واحدهای تجاری تمایل زیادی به برقراری ارتباط نزدیک با دولت دارند؛ زیرا این روابط منافع زیادی نظیر امتیاز دسترسی به بازار، تخفیفهای مالیاتی، دسترسی آسان به اعتبارات، یارانههای دولتی، بستن قراردادهای سودآور، کاهش تعرفة گمرکی و ... برای آنها در پی خواهد داشت. درعوض واحدهای تجاری مرتبط ممکن است منافع بهدستآمدة ناشی از این روابط را با دولت تسهیم کنند. این نوع بافت اقتصادی در سطح جامعه، اقتصاد مبتنی بر رابطه نامیده میشود. در نظامهای اقتصادی مبتنی بر روابط، ارتباطات سیاسی، منبع مهم ارزش برای شرکتهای دارای روابط است. درعینحال در برخی کشورها، نظام اقتصادی مبتنی بر روابط ازطریق الزامات قانونی ضعیف و نبود شفافیت شناخته میشوند. عایدات شرکتهای با روابط سیاسی بهطورگسترده در تأثیر تصمیمات دولتی قرار دارد که به علایق آنها توجه میکند ]52[. در شرکتهای با روابط سیاسی دسترسی به منابع سرمایه بستگی زیادی به سود گزارش شده ندارد؛ زیرا روابط سیاسی سبب دسترسی آسان به اعتبار و منابع سرمایه از بانکهای در تملک دولت میگردد ]62، 42، 36، 2۷[. در ایران روابط سیاسی ابعاد پررنگی دارد؛ سیاسیبودن مدیران و مالکان بیشتر شرکتها بهدلیل دولتیبودن شرکتها و صنایع بزرگ تأثیرگذار بر نظام اقتصادی حاکم بر کشور است. این موضوع درنهایت باعث ایجاد تفاوتهای چشمگیر در سیاستهای مالی و کیفیت اطلاعات شرکتهای دارای روابط سیاسی در مقایسه با شرکتهای بدون روابط سیاسی شده است. شواهدی نشان دادهاند ارتباطات سیاسی در ایران بر بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدت، نسبت کل بدهیها و هزینة بدهی تأثیر مثبت دارد؛ اما بر رتبة اعتباری شرکتها تأثیر منفی دارد ]9[. همچنین ارتباطات سیاسی بر رابطة نرخ گردش سهام و محدودیت مالی، مؤثر شناسایی شده است؛ اما بر رابطة عدم تقارن اطلاعاتی و محدودیت مالی تأثیر نداشته است ]1[.
در برخی مطالعات شواهدی از منافع روابط سیاسی در شرکتها ]47، 36، 25[ و در برخی دیگر شواهدی از مخارج روابط سیاسی در شرکتها تأیید شده است ]60، 49، 46[. روابط سیاسی ممکن است از دو جهت مثبت و منفی شرکت را در تأثیر قرار دهد. شواهد متناقضی درخصوص پیامدهای مثبت و منفی روابط سیاسی در مطالعات تجربی مشاهده شده است ]81، 69، 62، 61، 52، 50، 49، 47، 45، 34، 2۶، 24، 23[. برخی مطالعات به منافع روابط سیاسی اشاره کردهاند؛ ازجمله دسترسی آسانتر به منابع مالی، وامهای بانکی و بودجههایی با شرایط مناسب، افزایش اعتماد به نفس در نظام حقوقی، احتمال بالای نجات از توقیف، افزایش ارزش سهام و هزینة سرمایه کمتر، ریسک کمتر، قدرت بازار بیشتر، عملکرد بهتر در بازار سرمایه و امتیازهای معامله ازقبیل اولویت در قراردادهای دولتی. از طرفی ارتباطات سیاسی ممکن است تأثیر منفی بر شرکت داشته باشد؛ ازجمله اطلاعات حسابداری با کیفیت پایینتر، انتخاب مدیران و اعضای هیئت مدیران با صلاحیتهای پایین، کاهش عملکرد شرکت بهدلیل کاهش انگیزههای مدیریتی یا ناکارآمدی، رانتهای اقتصادی ویژه و معافیت در برابر قوانین و مقررات معین، کارایی کمتر، فرصتهای رشد کمتر و هزینة بدهی بالاتر ]69، 6۲، 46، 3۸، 28، 2۷[. برخی شواهد نشان دادهاند در بازارهای با محیط قانونی ضعیف، مدیران برای دستیابی به اهداف و منافع شخصی و با هزینة سهامداران اقلیت، از روابط سیاسی بهره میبرند ]45[. طبق این وضعیت پیشبینی میشود شرکتهای با روابط سیاسی، هزینة نمایندگی بالاتری داشته باشند ]20[. از سوی دیگر بهدلیل منافع روابط سیاسی ممکن است شرکتهای دارای روابط سیاسی، هزینههای نمایندگی کمتری داشته باشند.
وجود تضاد منافع بین سهامداران و مدیران شاید به مشکلات نمایندگی و تحمل هزینه منتهی شود. هزینة نمایندگی بهدلیل تفکیک مالکیت از مدیریت افزایش مییابد. در این شرایط وجود سازوکار نظارتی که بهصورت نسبی تضمینکنندة شفافیت اطلاعات گزارششدة مالی باشد، ضرورت مییابد. طبق مطالعات نظری برخی سازوکارهای راهبری شرکتی وجود دارند که باعث کاهش هزینة نمایندگی میشوند ]76، 70، 5۳، 35، 18[. در برخی مطالعات نقش حسابرس و کیفیت حسابرسی، عاملی برای کاهش مشکلات نمایندگی ارزیابی شده است. دلیل اصلی تقاضا برای خدمات حسابرسی بهعنوان یک ابزار نظارتی، تضاد منافع موجود بین مالکان و مدیران شرکتها به نظر میرسد. پیامد تضاد منافع بین مدیران و سایر گروههای بهرهور، تحمل هزینههای نمایندگی است که افراد بهرهور برای همسوکردن منافع دیگران با خود یا کمینهسازی آثار ناشی از تضاد منافع تقبل میکنند. مدیران با داشتن اختیار عملی که سایر بهرهوران به آنها میدهند، در کانون تضاد منافع قرار دارند و تلاش میکنند ازطریق ارائة اطلاعات مالی شرکت، هزینههای نمایندگی را کاهش دهند؛ اما بهدلیل برخی نشانههای تضاد منافع، اطلاعات ارائهشدة مدیریت شاید معیار مناسبی برای نظارت بر عملکرد او برای کسب منافع دیگران نباشد. این موضوع مستلزم نیاز به نظارت حسابرس مستقل است. بهطورکلی، فرضیههای نیاز به حسابرسی عبارت از فرضیههای نمایندگی، علامتدهی و اعتباربخشی (بیمه) هستند ]71[. حسابرسی مستقل تأثیر زیادی در بهبود کیفیت گزارشگری مالی دارد و یکی از فعالیتهای اساسی برای حفظ منافع عمومی است. حسابرسی مستقل سازوکار نظارتی است و از کنترلهایی است که اطمینان معقولی را به گروههای بهرهور ارائه میدهد. طبق مبانی نظری نمایندگی، با افزایش تعارضات نمایندگی، تمایل واحدهای اقتصادی به انتخاب مؤسسات حسابرسی مستقل افزایش مییابد ]48[. حسابرسی ازطریق اجرای سازوکار حرفهای، تأمینکنندة منافع عمومی است. منافع اقتصادی در حسابرسی ازطریق کیفیت حسابرس تأمین میشود که از انعقاد قرارداد با صاحبکاران، عاید مؤسسة حسابرسی میشود. حسابرسان برای برآورد کیفیت حسابرسی از عوامل زیادی استفاده میکنند که بیشتر توصیفی هستند. پژوهشهای زیادی در این باره انجام شده که طی آن بسیاری از این عوامل شناسایی قرار شدهاند. عوامل توصیفی که در بیشتر مطالعات به آن توجه شده است شامل ریسک، حجم و پیچیدگیهای واحد رسیدگیشده است ]75[. پژوهشهای انجامشده در این زمینه در کشورهای مختلف سعی داشتهاند عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی را بررسی کنند که مفاهیم مختلفی نیز در این خصوص شناسایی شدهاند. کیفیت حسابرسی عبارت از توانایی حسابرس در کاهش پارازیت، سوءگیری و بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری است ]80[. حسابرسان کاهش هزینة نمایندگی را بر عهده دارند ]82[. طبق نظریة نمایندگی، خدمات حسابرسی باید مشکلات نمایندگی را کاهش دهند که موجب رشد تضاد منافع بین سهامداران، دارندگان اوراق بدهی و مدیران میشوند ]59[. دیآنجلو کیفیت حسابرسی را چنین تعریف کرده است: ارزیابی بازار از احتمال اینکه صورتهای مالی دربردارندة تحریفهای بااهمیت است و حسابرس این تحریفها را کشف و گزارش کند ]40[. مطالعات انجامشده در زمینة کیفیت حسابرسی نشان دادهاند کیفیت حسابرسی بـا شهرت، رتبة کیفی و اندازة مؤسسه حسابرسی رابطه دارد. بدین معنا که مؤسسههای حسابرسی مشهور و بزرگ از کیفیت حسابرسی بالاتری برخوردارند و در کشف تحریفهای بااهمیت، تواناتر هستند ]58[. مؤسسههای حسابرسی بزرگ، خدمات حسابرسی با کیفیت بهتری ارائه میکنند؛ زیرا علاقمندند شهرت بیشتری در بازار به دست آورند و چون تعداد صاحبکارانشان زیاد اسـت، نگران از دست دادن آنها نیستند و وابستگی کمتری به آنها دارند. تفاوت اثربخشی مؤسسات حسابرسی بزرگ و کوچک از تضاد انگیزة مدیران شرکتها و حسابرسان در گزارشگری نشأت میگیرد. هزینههای ارزیابی کیفیت سبب میشود حسابرسان در یکنواختکردن سطح کیفیت متخصص شوند؛ درنتیجه مؤسسههای حسابرسی بزرگ در واکنش به هزینههای ارزیابی و هزینههای کاهش استقلال ایجاد شدند ]40[. کیفیت حسابرسی پیرو تعداد رویههای حسابرسی انجامشده و تعداد حسابرسان است و مؤسسات حسابرسی بزرگ بهطورواضح منابع بیشتری را برای هدایت آزمونهای حسابرسی دارند. بههرحال، بهکارگیری منابع برای بهبود کیفیت حسابرسی از قابلیت استفادة منابع مهمتر است. ادبیات حوزة حسابرسی بیشتر بر دو جنبة اساسی کیفیت حسابرسی متمرکز شده است که شامل انگیزههای دادخواهی و انگیزههای شهرت هستند ]77[. انگیزههای دادخواهی عامل محرکی در برانگیختن تمایل حسابرسان به انجام حسابرسی باکیفیت برای جلوگیری از هزینههای مرتبط با دعاوی حقوقی است ]41[؛ اما انگیزة شهرت سبب حفاظت حسابرسان درمقابل زیانهای جاری و آتی میشود ]67، 63[. بااینحال در غیاب انگیزة دادخواهی، حسابرسان از انگیزة زیادی برای حفظ شهرت خود درراستای ارائة حسابرسی باکیفیت برخوردار هستند ]3۷[. حسابرسان مشهور و دارای نام تجاری نسبت به سایر حسابرسان توانایی نظارت بیشتر دارند. وقتی حسابرسان باکیفیتتر انتخاب میشوند، مدیران توانایی کمتری برای دستکاری سود برای دستیابی به اهداف سود پیشبینیشده دارند و این موضوع ممکن است مسائل نمایندگی را در تأثیر قرار دهد ]39[. طبق برخی مطالعات، کیفیت حسابرسی تأثیر منفی بر هزینههای نمایندگی دارد ]70[. همچنین شرکتهایی که از حضور حسابرسان بزرگ بهره بردهاند، هزینة نمایندگی کمتری نسبت به سایر شرکتها دارند ]20[.
با توجه به مطالب گفتهشده، این پژوهش تأثیر سازوکارهای روابط سیاسی و شهرت حسابرس را در کاهش هزینههای نمایندگی ناشی از تضاد منافع بررسی میکند.
پیشینة تجربی مطالعات داخلی و خارجی
جنتمکان و همکاران دریافتند شرکتهای با مالکیت نهادی وابسته به دولت ارتباط منفی با هزینة نمایندگی دارند. اما نتایج بیانگر نبود ارتباط بین شرکتهای با مالکیت دولتی و هزینههای نمایندگی است ]4[. نوروزی و همکاران دریافتند خوانایی گزارشگری مالی سبب کاهش هزینة نمایندگی شرکت میشود. بهعلاوه، توانایی مدیریت، رابطة منفی بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینة نمایندگی شرکت را تعدیل و تضعیف میکند ]12[. فغانی و پهلوان دریافتند بین کیفیت کنترل داخلی و مدیریت سود در شرایط نبود هزینههای نمایندگی رابطة عکس وجود دارد؛ این ارتباط در شرایط وجود هزینة نمایندگی تشدید میشود ]10[. ولیزاده لاریجانی و همکاران دریافتند بین افشای گزارش کنترل داخلی و مدیریت سود با هزینههای نمایندگی رابطه وجود ندارد ]15[. کرمشاهی نشان داد با افزایش کیفیت حسابرسی، هزینة نمایندگی و محافظهکاری افزایش مییابد اما مدیریت سود کاهش پیدا میکند ]11[. حیدری و همکاران دریافتند با افزایش کیفیت خدمات حسابرسی، تعارضات نشأتگرفته از تفکیک مالکیت از مدیریت، شامل هزینههای نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی کاهش مییابند. همچنین افزایش هزینههای نمایندگی با افزایش سطح عدم تقارن اطلاعاتی همراه است ]5[. جمالی و کرمی دریافتند با افزایش تمرکز مالکیت، هزینة نمایندگی کاهش یافته و با کاهش هزینه نمایندگی، دستمزد حسابرسی و احتمال انتخاب حسابرس بزرگ کاهش مییابد ]3[. حیدری و همکاران دریافتند هزینههای سیاسی ازطریق حضور سیاستمداران در هیئت مدیران شرکتها سبب تضعیف راهبری شرکتی و کاهش کیفیت گزارشگری مالی میشود ]6[. بیرامی و رستمی دریافتند اندازه، دورة تصدی و تخصص صنعت حسابرس بر هزینة نمایندگی تأثیر دارند ]2[. نیکومرام و همکاران دریافتند بین نشانههای مدیریت سیاسی شرکت شامل وجود اعضای هیئت مدیران وابسته به دولت، مجلس، نهادهای سیاسی و یا وجود سهامدار عمدة دولتی و شبهدولتی در ساختار مالکیت شرکت با مدیریت سود رابطة مستقیم وجود دارد ]14[. خدامیپور و همکاران دریافتند افزایش هزینههای نمایندگی با کاهش کیفیت حسابرسی همراه است. درضمن رابطة منفی بین عدم تقارن اطلاعاتی و کیفیت حسابرسی وجود دارد ]7[. دیدار و همکاران دریافتند کیفیت حسابرسی نقش میانجی بر رابطة کیفیت گزارشگری مالی و مشکل نمایندگی ندارد، اما نتایج معادلات ساختاری این موضوع را تأیید کرد ]8[. همانگونهکه در پیشینههای ذکرشده مشاهده میشود، باوجود اهمیت موضوع روابط سیاسی با توجه به ساختار نظام اقتصادی مبتنی بر روابط سیاسی دولتی در شرکتهای ایرانی، ارتباط بین هزینههای نمایندگی و روابط سیاسی بهویژه با تمرکز بر ساختار مالکیت و هیئت مدیران بررسی نشده است. ضمن اینکه هرچند در پژوهشهای محدودی ارتباط بین کیفیت حسابرسی با هزینههای نمایندگی بررسی شده است، اما بررسی اثر تعدیلی سازوکار نظارتی حسابرس مستقل از بعد شهرت کیفی بر رابطه بین هزینههای نمایندگی و روابط سیاسی که ممکن است سبب تقویت یا تضعیف این رابطه شود، در مطالعات بررسی نشده و این موضوع از نکات متمایز این مقاله است.
آکوی و رامادان دریافتند اندازه و بزرگی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت سبب کاهش هزینههای نمایندگی میشوند ]17[. اوتامانینگسی دریافت شرکتهای با روابط سیاسی تمایل دارند حسابرسان غیربزرگ برای حسابرسی خود برگزینند و دستمزد بیشتر به حسابرسان خود پرداخت میکنند. همچنین شرکتهای دارای روابط سیاسی، تأخیر بیشتری در گزارش حسابرسان خود دارند. اوسو و ویر دریافتند کیفیت حسابرسی مستقل تأثیر منفی بر هزینههای نمایندگی دارد ]7۰[. اوسو و ویر دریافتند کیفیت حسابرسی مستقل تأثیر منفی بر هزینههای نمایندگی دارد ]۷۰[. الکلیش دریافت هزینههای نمایندگی تأثیر معنیدار منفی بر ریسک راهبری شرکتی در کشورهای مختلف دارد. درعینحال، با توجه به مناطق مختلف جغرافیایی و نوع صنایع، رابطه بین ریسک راهبری شرکتی و هزینههای نمایندگی در شرکتهای غیرمالی در مقایسه با شرکتهای مالی مشهودتر است ]44[. حبیب و همکاران دریافتند معامله با اشخاص وابسته انگیزهای است در شرکتهای با روابط سیاسی که از حسابرسان غیربزرگ برای حسابرسی استفاده کنند ]57[. لیو و همکاران دریافتند در شرکتهای با ارتباطات سیاسی ضعیف، احتمال بهکارگیری حسابرسان با کیفیت بالا افزایش مییابد؛ اما احتمال بهکارگیری حسابرسان با کیفیت بالا در شرکتهای با ارتباطات سیاسی قوی، کاهش مییابد. همچنین رابطة معکوس یو شکل بین ارتباطات سیاسی و شفافیت اطلاعات شرکتها برقرار است ]66[. بروکس استدلال کرد شرکتهای با روابط سیاسی برای کاهش هزینههای نمایندگی، تقاضای بیشتری برای استفاده از حسابرسان متخصص صنعت دارند ]29[. آریفور و همکاران نشان دادند شرکتهای با ارتباطات سیاسی، از هزینههای نمایندگی بیشتری برخوردارند. همچنین شرکتهایی که از حسابرس بزرگ استفاده کردهاند، هزینههای نمایندگی کمتری دارند. یافتهها بیانگر این است که بهکارگیری حسابرس بزرگ سبب تعدیل رابطه بین ارتباطات سیاسی و هزینههای نمایندگی میشود ]20[. کوان و همکاران دریافتند زمان وجود هزینة نمایندگی، رابطة مثبت بین راهبری شرکتی و کیفیت حسابرسی وجود دارد. همچنین هزینههای نمایندگی سبب تضعیف رابطة راهبری شرکتی و محافظهکاری میشود ]64[. گدحامی و همکاران دریافتند شرکتهای با روابط سیاسی، تمایل بیشتری به استفاده از حسابرسان بزرگ دارند. همچنین در شرکتهایی که طبق ساختار مالکیتی، افراد درونسازمانی با هزینة سهامداران اقلیت به منافعی دست پیدا میکنند، بین روابط سیاسی و حضور حسابرس بزرگ ارتباط قوی وجود دارد. در شرکتهای فعال در کشورهایی با محیط نهادی ضعیف، بین روابط سیاسی و حضور حسابرس بزرگ ارتباط قوی وجود دارد. بهعلاوه شرکتهای دارای روابط سیاسی که از حسابرسان بزرگ بهره گرفتهاند، مدیریت سود کمتر، شفافیت اطلاعات و ارزش بیشتری دارند و به منابع تأمین مالی ارزانتر دسترسی دارند ]55[. سرینیدهی و همکاران دریافتند شرکتهای دارای روابط سیاسی با حسابرسان بزرگ و با کیفیت بالا، کمتر قرارداد حسابرسی امضا کرده و نسبت به شرکتهای بدون روابط سیاسی مشابه، زیان را بهموقع شناسایی نکردهاند. این شرکتها اقلام تعهدی اختیاری بیشتری دارند و از شفافیت کمتری برخوردار هستند. شرکتهایی که بهتازگی روابط سیاسی برقرار کردهاند، تمایل بیشتری برای تغییر به مؤسسة حسابرسی کوچک نسبت به شرکتهای بدون روابط سیاسی دارند ]78[. چانی و همکاران نشان دادند کیفیت اقلام تعهدی شرکتهای با روابط سیاسی کمتر از شرکتهای بدون روابط سیاسی است. همچنین ایجاد روابط با کانونهای سیاسی قویتر، همبستگی کمتری با کیفیت اقلام تعهدی دارد ]32[. فیرث و همکاران دریافتند مالکیت دولتی و نهادی بر هزینههای نمایندگی تأثیری ندارند ]51[. گول دریافت در شرکتهای با روابط سیاسی در شرایط بحران مالی در مقایسه با شرکتهای بدون روابط سیاسی، تلاش حسابرس و دستمزد حسابرسی افزایش یافته است؛ اما وقتی شرکتهای با روابط سیاسی از حمایت دولت در تأمین منابع مالی برای برونرفت از وضعیت بحرانی برخوردارند، دستمزد حسابرسی کاهش یافته است ]56[. فان و وانگ دریافتند وقتی ساختار مالکیت متضمن هزینههای نمایندگی است، تمایل به خدمت گرفتن حسابرس بزرگ بیشتر است. همچنین در شرکتهای مواجه با هزینه نمایندگی، دستمزد حسابرسان بزرگ بیشتر است ]48[.
فرضیههای پژوهش
با توجه به تضاد منافع بین مدیران و گروههای بهرهور بهویژه سهامداران و رخداد هزینههای نمایندگی، بررسی عوامل مؤثر بر آن اهمیت دارد. در برخی مطالعات به اثر جنبههای راهبری شرکتی و روابط سیاسی بر هزینههای نمایندگی توجه شده است. در برخی پژوهشها استدلال شده که روابط سیاسی ممکن است ارزش شرکت را با اختلال روبهرو کند ]81، 49، 47، 34، 2۶، 24[. در این مواقع انتظار میرود ازطریق کاهش ارزش شرکت ناشی از روابط سیاسی، هزینههای نمایندگی افزایش یابد ]20[. ازطرفی، بنابه یافته برخی پژوهشها، روابط سیاسی سبب افزایش ارزش و عملکرد مالی شرکت میشود ] 69، 6۲، 50، 45، 23[. در این زمان انتظار میرود ازطریق افزایش ارزش شرکت ناشی از روابط سیاسی، هزینة نمایندگی کاهش یابد. با توجه به وجود شواهد متناقض در حوزة منافع و مخارج روابط سیاسی، فرضیة اول پژوهش به شرح ذیل است:
فرضیة اول: روابط سیاسی مالکیت و مدیریت بر هزینههای نمایندگی ناشی از تضاد منافع تأثیر معنیداری دارد.
ازطرفی در مواجهه با مشکلات ناشی از نظریة نمایندگی، سازوکارهای مختلف نظارتی در حوزة راهبری شرکتی برای همراستاکردن منافع مدیران و سهامداران و کاهش تضاد منافع درپی رفتارهای فرصتطلبانة مدیران در نظر گرفته شدهاند ]76، 72، 68، 5۴، 35، 18[. حسابرسی از نیروهای بیرونی راهبری شرکتی است که سبب کاهش تضاد نمایندگی و کاهش احتمال بروز عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران میشود. حسابرسی سازوکار حیاتی در شرکتها برای شناسایی منافع مدیران در ارتباط با تأمینکنندگان منابع مالی و روش بازدارنده برای مدیران در زمینة کاهش هزینههای نمایندگی ناشی از دستکاری سود است ]59[. طبق نتایج برخی مطالعات، کیفیت حسابرسی نقش مؤثری در کاهش هزینههای نمایندگی داشتهاند؛ در این زمینه شواهدی از نقش شهرت حسابرس در بهبود کیفیت حسابرسی و کاهش ضمنی هزینههای نمایندگی در دسترس است ]58، 48، 20[. مؤسسههای حسابرسی بزرگ و مشهور، انگیزة قویتر و صلاحیت بیشتری برای حسابرسی باکیفیت دارند ]41، 40[. درعینحال، برخی شواهد بیانگر این است که در صورت مهم تلقیشدن موضوع شهرت حسابرس در بازار خدمات حسابرسی، هرگونه کاهش شایانتوجه در کیفیت خدمات مؤسسات حسابرسی سبب پیامدهای معکوسی برای صاحبکاران خواهد شد ]83، 74، 65، 63، 31، 22[. با توجه به وجود شواهد متفاوت در زمینة اثر شهرت حسابرس و پیامدهای آن، فرضیة دوم پژوهش به شرح ذیل است:
فرضیة دوم: شهرت حسابرس بر هزینههای نمایندگی ناشی از تضاد منافع اثر معنیدار دارد.
برخی مطالعات ارتباط میان روابط سیاسی و کیفیت حسابرسی را از منظر شهرت و اندازة حسابرس بحث کردهاند. مطالعاتی بیانگر افزایش احتمال بهکارگیری حسابرسان بزرگ و باکیفیت در شرکتهای با روابط سیاسی است ]66، 55[. ازطرفی، برخی دیگر از مطالعات بیانگر سهم کمتر استفاده از حسابرسان بزرگ در شرکتهای دارای روابط سیاسی است ]78، 57[. طبق برخی شواهد بهکارگیری حسابرس بزرگ سبب تعدیل ارتباط روابط سیاسی و هزینة نمایندگی میشود. به بیان دیگر، حسابرسان بزرگ تأثیر نظارتی خارجی در شرکتهایی دارند که حمایت ضعیف از سهامداران به عمل میآید ]20[. درنتیجه، فرضیة سوم پژوهش به این شرح است:
فرضیة سوم: شهرت حسابرس بر ارتباط روابط سیاسی و هزینة نمایندگی ناشی از تضاد منافع تأثیر معنیدار دارد.
روششناسی پژوهش
این پژوهش طبق هدف، از نوع کاربردی و طرح پژوهش، توصیفی است. اجرای پژوهش مبتنی بر الگوهای رگرسیون چندمتغیره است. پژوهش با توجه به استنباط نظری برای استخراج فرضیهها مبتنی بر استدلال قیاسی و در حوزة آزمونها و تعمیم نتایج تجربی به جامعة آماری مبتنی بر استدلال استقرایی است. مبانی و پیشینة نظری از نشریات علمی دردسترس ازطریق پایگاههای اینترنتی یا مراجع کتابخانهای گردآوری شدند. دادههای مورد نیاز شرکتها ازطریق نرمافزار رهآورد نوین و سایت کدال گردآوری شدهاند. برای پردازش، دستهبندی و آمادهکردن متغیرها از نرمافزار اکسل و برای بررسیهای آماری از نرمافزار ایویوز استفاده شده است.
جامعةآماری پژوهش و شیوة گزینش شرکتها
جامعة آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1396 است. از این شرکتها آنهایی که شرایط زیر را داشته باشند، غربال شدند. طبق این شرایط و دسترسی به دادهها، تعداد 173 شرکت 6ساله انتخاب شدند.
1) شرکتهای بررسیشده جزء بانکها، بیمهها، لیزینگها و سرمایهگذاریها نباشند.
2) نام شرکت قبل از شروع پژوهش در فهرست شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران درج شده باشد و تا پایان دورة پژوهش در بورس فعال باشند.
3) برای رعایت قابلیت مقایسه، شرکت سال مالی خود را تغییر نداده باشد.
معرفی الگوها ومتغیرهایپژوهش
در این پژوهش از الگوهای رگرسیون برگرفته از مطالعات آریفور و همکاران ]20[ برای تحلیل فرضیهها استفاده شده است. همچنین متغیرهای پژوهش در نگارة (1) بیان شدهاند:
(1) |
ACit = α + β1POLCONit + β2AGEit + β3BINDit + β4DIVit+ β5EVOLit + β6GRit + β7LVGit + β8MOWNit + β9SIZEit + εit |
(2) |
ACit = α + β1AUDREPit + β2AGEit + β3BINDit + β4DIVit+ β5EVOLit + β6GRit + β7LVGit + β8MOWNit + β9SIZEit + εit |
(3) |
ACit = α + β1POLCONit + β2AUDREPit + β3POLCONit*AUDREPit + β4AGEit + β5BINDit + β6DIVit+ β7EVOLit + β8GRit + β9LVGit + β10MOWNit + β11SIZEit + εit |
نگارة 1. متغیرهای بررسیشدة پژوهش]20[
نحوه اندازهگیری و تعریف عملیاتی |
شرح متغیرها |
نماد |
عکس نسبت درآمد عملیاتی فروش به ارزش دفتری داراییها (کارایی داراییها) |
هزینة نمایندگی |
ACi,t |
اگر شرکت دارای مالکیت دولتی باشد و یا هیئت مدیران متشکل از اعضای با ارتباطات سیاسی دولتی باشد (اعضای هیئت مدیران وابسته به دولت، مجلس، نهادهای سیاسی و یا وجود سهامداران عمده دولتی و شبه دولتی) ، کد یک و در غیر اینصورت کد صفر |
روابط سیاسی مالکیت مدیریت |
POLCONi,t |
اگر حسابرس، سازمان حسابرسی یا مؤسسات معتمد سازمان بورس و با رتبه الف عضو جامعة حسابداران رسمی باشد، کد یک و در غیر اینصورت کد صفر |
شهرت حسابرس |
AUDREPi,t |
لگاریتم طبیعی سالهای انجام فعالیت تجاری از بدو تأسیس تا سال مورد نظر |
سن |
AGEi,t |
نسبت اعضای غیرموظف به تعداد کل اعضای هیئت مدیران شرکت |
استقلال هیئت مدیران |
BINDi,t |
اگر شرکت سود پرداخت کرده باشد، کد یک و در غیر این صورت کد صفر |
پرداخت سود |
DIVi,t |
انحراف معیار سود عملیاتی به ارزش دفتری داراییها طی دورة سهساله |
نوسان سود |
EVOLi,t |
رشد فروش شرکت نسبت به سال قبل |
رشد |
GRi,t |
تقسیم ارزش دفتری بدهیها به ارزش دفتری داراییهای شرکت |
اهرم مالی |
LVGi,t |
ﺩﺭﺻﺪ ﺳﻬﺎﻡ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱﺷﺪﻩ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻋﻀﺎﻱ هیئت مدیران |
ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺘﻲ |
MOWNi,t |
لگاریتم طبیعی درآمد عملیاتی فروش |
اندازه |
SIZEi,t |
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی متغیرهای پژوهش در نگارة (2) درج شدهاند. درآمد عملیاتی بهطورمیانگین 4/89 درصد داراییها است؛ با کاهش (افزایش) کارایی داراییها، هزینة نمایندگی بیشتر (کمتر) میشود. درنتیجه در الگوهای رگرسیون از عکس این معیار استفاده شده است. سن مشاهدهها بهطورمیانگین 595/3 واحد لگاریتم طبیعی سالهای انجام فعالیت تجاری از زمان تأسیس است. اندازة مشاهدهها بهطورمیانگین 932/27 واحد لگاریتم طبیعی درآمد فروش است. بدهیها بهطورمیانگین 2/62 درصد داراییها است. فروش بهطورمیانگین 8/21 درصد رشد مثبت داشته است. سود بهطورمیانگین 2/8 درصد داراییها نوسان داشته است. اعضای غیرموظف بهطورمیانگین 4/68 درصد اعضای هیئت مدیران است. بهطورمیانگین 7/56 درصد سهام در مالکیت مدیران است.
نگارة 2. نتایج آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
مشاهدهها |
کشیدگی |
چولگی |
انحراف معیار |
میانه |
میانگین |
متغیرها |
1038 |
37/12 |
245/2 |
559/0 |
769/0 |
894/0 |
ACi,t |
1038 |
564/2 |
668/0- |
388/0 |
714/3 |
595/3 |
AGEi,t |
1038 |
629/2 |
281/0- |
206/0 |
600/0 |
684/0 |
BINDi,t |
1038 |
69/13 |
604/2 |
076/0 |
061/0 |
082/0 |
EVOLi,t |
1038 |
83/35 |
216/4 |
507/0 |
143/0 |
218/0 |
GRi,t |
1038 |
47/34 |
195/3 |
260/0 |
613/0 |
622/0 |
LVGi,t |
1038 |
093/5 |
326/1- |
149/0 |
597/0 |
567/0 |
MOWNi,t |
1038 |
320/4 |
017/1 |
431/1 |
69/27 |
93/27 |
SIZEi,t |
فراوانی مشاهدههای روابط سیاسی، شهرت حسابرس و پرداخت سود در نگارة (3) ارائه شدهاند. حدود 69/68 درصد مشاهدهها روابط سیاسی دارند. 80/65 درصد مشاهدهها را سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی با رتبة کیفی بالا، حسابرسی کردهاند. در 39/50 درصد مشاهدهها هم وجود روابط سیاسی و هم شهرت حسابرسی قابل مشاهده است. در 35/72 درصد مشاهدهها پرداخت سود انجام گرفته است.
نگارة 3. نتایج بررسی متغیرهای مجازی پژوهش
کل مشاهدهها |
کد یک |
کد صفر |
متغیرها |
|||
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
|
100 |
1038 |
69/68 |
713 |
31/31 |
325 |
POLCONi,t |
100 |
1038 |
80/65 |
683 |
20/34 |
355 |
AUDREPi,t |
100 |
1038 |
39/50 |
523 |
61/49 |
515 |
POLCONi,t*AUDREPi,t |
100 |
1038 |
35/72 |
751 |
65/27 |
287 |
DIVi,t |
نتایج آزمون نرمالبودن و پایایی متغیرها در نگارة (4) ارائه شدهاند. طبق آمارههای آزمون ریشة واحد لوین، لین و چو، متغیرها در مقیاس سطح، پایا هستند و مشکل ریشة کاذب وجود ندارد.
نگارة 4. نتایج آزمون نرمالبودن و پایایی متغیرهای پژوهش
مشاهدهها |
معناداری |
آمارة تی |
معناداری |
آمارة جارکو- برا |
متغیرها |
1038 |
000/0 |
22/35- |
000/0 |
7/4669 |
ACi,t |
1038 |
000/0 |
6/134- |
000/0 |
44/85 |
AGEi,t |
1038 |
000/0 |
099/7- |
000/0 |
56/19 |
BINDi,t |
1038 |
000/0 |
49/22- |
000/0 |
3/6117 |
EVOLi,t |
1038 |
000/0 |
27/26- |
000/0 |
1/49698 |
GRi,t |
1038 |
000/0 |
42/15- |
000/0 |
8/44609 |
LVGi,t |
1038 |
000/0 |
2/190- |
000/0 |
8/493 |
MOWNi,t |
1038 |
000/0 |
81/35- |
000/0 |
3/254 |
SIZEi,t |
نتایج بررسی همبستگی متغیرهای پژوهش در نگارة (5) نشان داده شدهاند. طبق نتایج، معناداری آمارة تی بین برخی متغیرها کمتر از سطح خطای 5 درصد است و بین برخی زوج متغیرها همبستگی معناداری وجود دارد. اما ضرایب همبستگی متغیرها شدت زیادی ندارند و همخطی بین متغیرها وجود ندارد.
نگارة 5. نتایج آزمون همبستگی متغیرهای پژوهش
SIZEi,t |
MOWNi,t |
LVGi,t |
GRi,t |
EVOLi,t |
DIVi,t |
BINDi,t |
AGEi,t |
AREPi,t |
PCONi,t |
ACi,t |
ضریب آماره تی معناداری |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
000/1 |
ACi,t |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
- |
||
- |
||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
000/1 |
116/0 |
PCONi,t |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
- |
769/3 |
||
- |
000/0 |
|||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
000/1 |
105/0- |
075/0- |
AREPi,t |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
- |
406/3- |
428/2- |
||
- |
000/0 |
015/0 |
||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
000/1 |
033/0 |
144/0- |
116/0 |
AGEi,t |
|
|
|
|
|
|
|
|
- |
058/1 |
688/4- |
744/3 |
||
- |
290/0 |
000/0 |
000/0 |
|||||||||
|
|
|
|
|
|
000/1 |
006/0 |
001/0 |
037/0- |
111/0- |
BINDi,t |
|
|
|
|
|
|
|
- |
200/0 |
012/0 |
182/1- |
582/3- |
||
- |
842/0 |
991/0 |
237/0 |
000/0 |
||||||||
|
|
|
|
|
000/1 |
165/0 |
043/0- |
054/0 |
075/0 |
172/0- |
DIVi,t |
|
|
|
|
|
|
- |
399/5 |
387/1- |
734/1 |
420/2 |
635/5- |
||
- |
000/0 |
166/0 |
083/0 |
016/0 |
000/0 |
|||||||
|
|
|
|
000/1 |
068/0 |
137/0 |
073/0 |
078/0 |
017/0 |
034/0- |
EVOLi,t |
|
|
|
|
|
- |
195/2 |
463/4 |
355/2 |
507/2 |
557/0 |
106/1- |
||
- |
028/0 |
000/0 |
019/0 |
012/0 |
578/0 |
269/0 |
||||||
|
|
|
000/1 |
034/0- |
010/0- |
052/0 |
045/0- |
049/0- |
021/0- |
127/0- |
GRi,t |
|
|
|
|
- |
989/1- |
312/0- |
666/1 |
458/1- |
568/1- |
669/0- |
125/4- |
||
- |
047/0 |
755062/0 |
096/0 |
145/0 |
117/0 |
504/0 |
000/0 |
|||||
|
|
000/1 |
098/0- |
095/0- |
382/0- |
235/0- |
015/0 |
020/0 |
095/0 |
067/0- |
LVGi,t |
|
|
|
- |
163/3- |
057/3- |
31/13- |
779/7- |
471/0 |
647/0 |
074/3 |
523/2- |
||
- |
002/0 |
002/0 |
000/0 |
000/0 |
638/0 |
518/0 |
002/0 |
012/0 |
||||
|
000/1 |
101/0 |
039/0- |
102/0 |
144/0 |
098/0- |
034/0- |
062/0 |
245/0 |
162/0 |
MOWNi,t |
|
|
- |
279/3 |
263/1- |
291/3 |
692/4 |
168/3- |
109/1- |
993/1 |
138/8 |
271/5 |
||
- |
001/0 |
207/0 |
001/0 |
000/0 |
002/0 |
268/0 |
047/0 |
000/0 |
000/0 |
|||
000/1 |
153/0 |
077/0 |
030/0 |
055/0 |
136/0 |
132/0- |
072/0 |
222/0 |
310/0 |
209/0- |
SIZEi,t |
|
- |
992/4 |
472/2 |
950/0 |
784/1 |
409/4 |
297/4- |
334/2 |
314/7 |
50/15 |
887/6- |
||
- |
000/0 |
014/0 |
342/0 |
075/0 |
000/0 |
000/0 |
020/0 |
000/0 |
000/0 |
000/0 |
نتایج بررسی ابتدایی الگوهای رگرسیون پژوهش در نگارههای (6)، (8) و (10) بیان شدهاند. طبق آمارههای اف لیمر در آزمون چاو، استفاده از رویکرد دادههای ترکیبی مناسبتر است. طبق آمارههای کایدو در آزمون هاسمن، استفاده از الگوی اثرات ثابت مناسبتر است. طبق آمارههای نسبت درستنمایی، استفاده از روش کمینة مربعات تعمیمیافته برای رفع ناهمسانی واریانس باقیماندهها مناسب است. نتایج نهایی الگوهای رگرسیون پژوهش در نگارههای (7)، (9) و (11) ارائه شدهاند. طبق آمارة فیشر روابط خطی معنادار در الگوها وجود دارد. آمارة دوربین- واتسون نشان داد باقیماندههای الگوها مشکل خودهمبستگی ندارند. ضرایب تعیین بیانگر توان توضیحی زیاد متغیرهای الگوها است.
نگارة 6. نتایج بررسی ابتدایی شرایط الگوی رگرسیون فرضیة اول پژوهش
آزمون |
آماره |
مقدار |
درجة آزادی |
معناداری |
نتیجه و راهکار |
ترکیبپذیری چاو |
اف لیمر |
70/26 |
(856و172) |
000/0 |
دادههای ترکیبی |
اثرپذیری هاسمن |
کایدو |
39/89 |
9 |
000/0 |
اثرات ثابت |
ناهمسانی واریانسها |
873/4 |
(1028و9) |
000/0 |
کمینة مربعات تعمیمیافته |
نگارة 7. نتایج آزمون نهایی الگوی رگرسیون فرضیة اول پژوهش
متغیر وابسته: ACi,t |
||||||
متغیرهای توضیحی |
ضرایب |
خطای استاندارد |
آمارة تی |
معناداری |
عامل تورم واریانس |
|
C |
671/2 |
337/0 |
931/7 |
000/0 |
- |
|
POLCONi,t |
061/0 |
011/0 |
746/5 |
000/0 |
209/1 |
|
AGEi,t |
196/1 |
114/0 |
53/10 |
000/0 |
048/1 |
|
BINDi,t |
059/0- |
023/0 |
540/2- |
011/0 |
118/1 |
|
DIVi,t |
038/0- |
009/0 |
109/4- |
000/0 |
267/1 |
|
EVOLi,t |
018/0 |
095/0 |
191/0 |
848/0 |
055/1 |
|
GRi,t |
104/0- |
008/0 |
73/12- |
000/0 |
026/1 |
|
LVGi,t |
103/0- |
013/0 |
772/7- |
000/0 |
277/1 |
|
MOWNi,t |
113/0 |
052/0 |
190/2 |
029/0 |
133/1 |
|
SIZEi,t |
282/0- |
018/0 |
30/15- |
000/0 |
187/1 |
|
ضریب تعیین تعدیلشده |
936/0 |
آمارة فیشر |
53/84 |
|||
آمارة دوربین- واتسون |
533/1 |
احتمال آمارة فیشر |
000/0 |
|||
طبق نتایج نگارة (7) روابط سیاسی مالکیت- مدیریت براساس آمارة تی (746/5)، معناداری آن (000/0) و ضریب مربوط (061/0) تأثیر معنادار مثبتی بر هزینههای نمایندگی دارد. بر اساس این، فرضیة اول پژوهش تأیید میشود. بنابراین هنگامیکه مشاهدههای بررسیشده، روابط سیاسی دارند، هزینههای نمایندگی افزایش پیدا کرده است. درمقابل، در مشاهدههایی که از روابط سیاسی بهرهمند نیستند، هزینههای نمایندگی پایین است. این بدان معنا است که برخورداری از روابط سیاسی برحسب وجود اعضای هیئت مدیران وابسته به دولت، مجلس، نهادهای سیاسی و یا وجود سهامداران عمدة دولتی و شبهدولتی، مخارجی دارد و طبق شواهد سبب افزایش تضاد منافع در حوزة مسائل نمایندگی شده است. این موضوع موجب افزایش هزینههای نمایندگی میشود. سایر نتایج الگو بیانگر آن است که نوسان سود، تأثیر معناداری بر هزینههای نمایندگی ندارد. سن شرکت و مالکیت مدیریتی تأثیر معنادار مثبت و ازطرفی استقلال هیئت مدیران، پرداخت سود، رشد فروش، اهرم مالی و اندازة شرکت تأثیر معنادار منفی بر هزینههای نمایندگی دارند.
نگارة 8. نتایج بررسی ابتدایی شرایط الگوی رگرسیون فرضیة دوم پژوهش
آزمون |
آماره |
مقدار |
درجة آزادی |
معناداری |
نتیجه و راهکار |
ترکیبپذیری چاو |
اف لیمر |
18/26 |
(856و172) |
000/0 |
دادههای ترکیبی |
اثرپذیری هاسمن |
کایدو |
63/91 |
9 |
000/0 |
اثرات ثابت |
ناهمسانی واریانسها |
650/5 |
(1028و9) |
000/0 |
کمینة مربعات تعمیمیافته |
نگارة 9. نتایج آزمون نهایی الگوی رگرسیون فرضیة دوم پژوهش
متغیر وابسته: ACi,t |
||||||
متغیرهای توضیحی |
ضرایب |
خطای استاندارد |
آماره تی |
معناداری |
عامل تورم واریانس |
|
C |
546/2 |
349/0 |
296/7 |
000/0 |
- |
|
AUDREPi,t |
021/0- |
007/0 |
058/3- |
002/0 |
175/1 |
|
AGEi,t |
201/1 |
129/0 |
342/9 |
000/0 |
022/1 |
|
BINDi,t |
056/0- |
024/0 |
319/2- |
021/0 |
142/1 |
|
DIVi,t |
030/0- |
009/0 |
494/3- |
001/0 |
269/1 |
|
EVOLi,t |
006/0 |
112/0 |
057/0 |
955/0 |
055/1 |
|
GRi,t |
104/0- |
007/0 |
59/15- |
000/0 |
025/1 |
|
LVGi,t |
103/0- |
021/0 |
908/4- |
000/0 |
287/1 |
|
MOWNi,t |
120/0 |
051/0 |
350/2 |
019/0 |
084/1 |
|
SIZEi,t |
277/0- |
021/0 |
16/13- |
000/0 |
174/1 |
|
ضریب تعیین تعدیل شده |
914/0 |
آماره فیشر |
04/62 |
|||
آماره دوربین- واتسون |
528/1 |
احتمال آماره فیشر |
000/0 |
|||
طبق نتایج نگارة (9)، شهرت حسابرس براساس آمارة تی (058/3-)، معناداری آن (002/0) و ضریب مربوط (021/0-)، تأثیر معنادار منفی بر هزینههای نمایندگی دارد. بر اساس این، فرضیة دوم پژوهش تأیید میشود. بنابراین وقتی سازمان حسابرسی یا مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس با رتبة کیفی الف جامعة حسابداران رسمی، مشاهدههای بررسیشده را حسابرسی کنند، هزینههای نمایندگی پایینتر است. درمقابل، مشاهدههایی که سایر مؤسسات حسابرسی آنها را حسابرسی کردهاند، هزینههای نمایندگی بالاتری دارند. این بدان معنا است که حسابرسان برخوردار از شهرت و رتبة کیفی مناسب با تمرکز بر بعد حفاظت از شهرت خود در بازار، خدمات حسابرسی را انجام میدهند و ازطریق جلب اطمینان بهرهوران مبنی بر انجام مسئولیت اعتباربخشی به اطلاعات شرکتها، از توانمندی مناسب برای کاهش اثرات ناشی از تضاد منافع بین مدیران با مالکان و سایر بهرهوران برخوردار هستند؛ این موضوع سبب کاهش هزینههای نمایندگی میشود. سایر نتایج الگو بیانگر آن است که نوسان سود، تأثیر معناداری بر هزینههای نمایندگی ندارد. سن شرکت و مالکیت مدیریتی تأثیر معنادار مثبت و ازطرفی استقلال هیئت مدیران، پرداخت سود، رشد فروش، اهرم مالی و اندازة شرکت، تأثیر معنادار منفی بر هزینههای نمایندگی دارند.
طبق نتایج نگارة (11) براساس آمارة تی (249/3-)، معناداری آن (001/0) و ضریب مربوط (021/0-)، شهرت مؤسسة حسابرسی تأثیر تضعیفکنندة معنادار بر ارتباط بین روابط سیاسی و هزینههای نمایندگی دارد. درنتیجه فرضیة سوم پژوهش تأیید میشود. بنابراین وقتی مؤسسات حسابرسی مشهور و با اعتبار کیفی مشاهدههای دارای روابط سیاسی را حسابرسی کنند، هزینههای نمایندگی پایینتر است. درمقابل، سایر مشاهدهها هزینههای نمایندگی بالاتری دارند. این بدان معنا است که بهکارگیری حسابرسان برخوردار از درجة شهرت و اعتبار کیفی زیاد در شرکتهای دارای روابط سیاسی سبب فروکشکردن تضادهای نمایندگی شده و به کاهش هزینههای نمایندگی انجامیده است. سایر نتایج الگو بیانگر آن است که نوسان سود، تأثیر معناداری بر هزینههای نمایندگی ندارد. سن شرکت و مالکیت مدیریتی تأثیر معنادار مثبت و ازطرفی استقلال هیئت مدیران، پرداخت سود، رشد فروش، اهرم مالی و اندازة شرکت تأثیر معنادار منفی بر هزینههای نمایندگی دارند.
نگارة 10. نتایج بررسی ابتدایی شرایط الگوی رگرسیون فرضیة سوم پژوهش
آزمون |
آماره |
مقدار |
درجة آزادی |
معناداری |
نتیجه و راهکار |
ترکیبپذیری چاو |
اف لیمر |
13/26 |
(854و172) |
000/0 |
دادههای ترکیبی |
اثرپذیری هاسمن |
کایدو |
77/92 |
11 |
000/0 |
اثرات ثابت |
ناهمسانی واریانسها |
713/5 |
(1026و11) |
000/0 |
کمینة مربعات تعمیمیافته |
نگارة 11. نتایج آزمون نهایی الگویی رگرسیون فرضیة سوم پژوهش
متغیر وابسته: ACi,t |
||||||
متغیرهای توضیحی |
ضرایب |
خطای استاندارد |
آمارة تی |
معناداری |
عامل تورم واریانس |
|
C |
485/2 |
314/0 |
907/7 |
000/0 |
- |
|
POLCONi,t |
048/0 |
009/0 |
536/5 |
000/0 |
022/2 |
|
AUDREPi,t |
024/0- |
006/0 |
195/4- |
000/0 |
340/1 |
|
POLi,t*AREPi,t |
021/0- |
006/0 |
249/3- |
001/0 |
150/2 |
|
AGEi,t |
231/1 |
117/0 |
54/10 |
000/0 |
059/1 |
|
BINDi,t |
060/0- |
024/0 |
477/2- |
013/0 |
149/1 |
|
DIVi,t |
037/0- |
010/0 |
545/3- |
000/0 |
279/1 |
|
EVOLi,t |
022/0 |
109/0 |
197/0 |
844/0 |
063/1 |
|
GRi,t |
103/0- |
009/0 |
25/11- |
000/0 |
029/1 |
|
LVGi,t |
109/0- |
016/0 |
631/6- |
000/0 |
296/1 |
|
MOWNi,t |
067/0 |
032/0 |
116/2 |
035/0 |
135/1 |
|
SIZEi,t |
278/0- |
019/0 |
47/14- |
000/0 |
256/1 |
|
ضریب تعیین تعدیلشده |
933/0 |
آمارة فیشر |
21/80 |
|||
آمارة دوربین- واتسون |
533/1 |
احتمال آمارة فیشر |
000/0 |
|||
طبق نتایج مندرج در نگارههای (7)، (9) و (11)، چنانچه مدت زمان بیشتری از تأسیس و شروع فعالیت تجاری شرکتها گذشته باشد و درصد بیشتری از سهام شرکت در تملّک مدیران و اعضای هیئت مدیران باشد، هزینههای نمایندگی بیشتر است. درمقابل در شرکتهای جوانتر که مدت کمتری از تأسیس آنها گذشته است و در شرکتهایی که مدیران، درصد سهام کمتری در مالکیت دارند، هزینههای نمایندگی کمتر است. همچنین شرکتهای دارای تعداد بیشتر اعضای غیرموظف در هیئت مدیران، شرکتهای پرداختکنندة سود، شرکتهای با رشد بیشتر فروش، شرکتهای با نسبت بالاتر اهرم مالی از بعد نظارت و شرکتهای بزرگتر با هزینههای نمایندگی کمتری مواجه هستند.
بحث و نتیجهگیری پژوهش
با توجه به تضاد منافع بین مدیران و مالکان و امکان وقوع مشکلات نمایندگی، تلاش برای شناسایی عوامل کاهندة هزینههای نمایندگی تحمیلشده بر شرکتها از اهمیت برخوردار است. شواهد پژوهش حاضر بیانگر این است که شرکتهای دارای روابط سیاسی، هزینههای نمایندگی بیشتری دارند. این موضوع را شاید اینگونه استدلال شود که شرکتها با دارابودن روابط سیاسی، توجهی به ارزش سهامداران ندارند و مدیران آنها بهدنبال منافع شخصی هستند تا منافع عمومی؛ این موضوع سبب میشود روابط سیاسی سبب کاهش ارزش شرکت شود و با نبود شفافیت اطلاعات همراه گردد. در این مواقع انتظار میرود هزینههای نمایندگی افزایش یابد. این نتیجه مطابق با نتایج مطالعة آریفور و همکاران است ]20[.
سایر شواهد پژوهش حاضر نشان دادند در شرکتهایی که از حسابرس مشهور با رتبة کیفی بالا بهره بردهاند، هزینههای نمایندگی کاهش یافته است. این موضوع نشان میدهد حسابرسی از نیروهای بیرونی نظارتی راهبری شرکتی است و سبب کاهش تضاد نمایندگی، کاهش احتمال بروز عدم تقارن اطلاعاتی، کاهش دستکاری سود و بهصورت نسبی تضمینکنندة شفافیت اطلاعات مالی میشود. همچنین حضور حسابرسان مشهور با کیفیت بهدلیل انگیزة قویتر و صلاحیت بیشتر، زمینة کاهش هزینههای نمایندگی را فراهم میآورد. این نتیجه مطابق با نتایج مطالعات آکوی و رامادان، آریفور و همکاران و همچنین اوسو و ویر است ]70، 20، 17[.
شواهد تکمیلی پژوهش حاضر نشان دادند در شرکتهای دارای روابط سیاسی با بهکارگیری حسابرسان مشهور با رتبة کیفی بالا، هزینة نمایندگی کاهش یافته است. درواقع حسابرسان بزرگ تأثیر نظارتی خارجی در شرکتهایی دارند که حمایت ضعیفی از سهامداران به عمل میآید و حضور حسابرسان با شهرت کیفی بالا عامل تضعیف اثر روابط سیاسی بر هزینة نمایندگی است. این نتیجه مطابق با نتایج مطالعة آریفور و همکاران است ]20[.
با توجه به انتظار کاربردیبودن نتایج پژوهش حاضر، به مدیران و اعضای هیئت مدیران شرکتها پیشنهاد میشود با اتخاذ تصمیماتی که سبب همراستایی منافع آنها با سهامداران و مالکان میشود، زمینة کاهش هزینههای نمایندگی را فراهم آورند. بخشی از این کار ممکن است ازطریق بهکارگیری حسابرسان با رتبة کیفی بالا محقق شود که طبق نتایج پژوهش، این موضوع تأیید شده است. همچنین کاهش روابط سیاسی ناکارا و غیرسازنده بهدلیل پیامدهای منفی آن طبق نتایج پژوهش سبب کاهش هزینههای نمایندگی میشود. به سهامداران، اعتباردهندگان و تحلیلگران پیشنهاد میشود برای ارزیابی هزینههای نمایندگی در شرکتها و شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر تضاد منافع بین مدیران و دیگران بهویژه مالکان به نتایج پژوهش حاضر توجه کنند؛ زیرا از منظر عوامل کاهندة هزینههای نمایندگی شواهد نشان دادند کاهش روابط سیاسی مخرب و حضور حسابرس باشهرت و باکیفیت تأثیر مهمی در کاهش این مشکلات دارد. بهعلاوه به حسابرسان پیشنهاد میشود با اجرای حسابرسی باکیفیت درراستای تحقق اهداف راهبری شرکتی برای رعایت حقوق بهرهوران، همانگونه که نتایج پژوهش حاضر نشان داده است، زمینة کاهش هزینههای نمایندگی را فراهم سازند. تحقق این موضوع با تمرکز بیشتر حسابرسان بر مفاهیم مراقبتهای حرفهای، استقلال و صلاحیت حرفهای امکانپذیر است. درضمن با توجه به اهمیت مسائل نمایندگی و وجود تضاد منافع بین مدیران و مالکان، انتظار میرود این موضوع در تأثیر موضوعات مختلفی قرار گیرد. درنتیجه، پیشنهاد میشود مسائل دیگر مرتبط با موضوع را محققان بررسی کنند؛ ازجمله اینکه موضوع پژوهش با توجه به معیارهای دیگر حوزة کیفیت حسابرسی مانند تخصص حسابرس، دستمزد حسابرس، استقلال حسابرس و نیز جایگاه تردیدهای حرفهای حسابرسی بررسی شود. بررسی موضوع پژوهش با درنظرگرفتن شرایط سودده یا زیانده بودن شرکتها و ارزیابی هزینههای نمایندگی با توجه به نوع صنایع نیز مفید است. پیشنهاد میشود تأثیر محیط کلان اقتصادی مانند شرایط رونق و رکود اقتصادی و همچنین جایگاه محیط خرد اقتصادی در سطح شرکتهای بررسیشده مانند وضعیت درماندگی و نابسامانی مالی شرکتها در ارتباط با موضوع پژوهش و ارزیابی هزینههای نمایندگی در این شرایط بررسی شود. پیشنهاد میشود موضوع پژوهش با درنظرگرفتن مدیریت و هموارسازی سود و نقش کیفیت حسابرسی و روابط سیاسی درزمینة ارتباط این موضوعات با هزینههای نمایندگی بررسی شود. بهعلاوه، تمرکز بر جایگاه کمیتههای حسابرسی و ارزیابیهای حسابرس از ضعف نظارتهای داخلی در زمینههای مرتبط با هزینة نمایندگی جنبههای دیگر موضوع را در پژوهشهای آتی مشخص میکند؛ ازینرو انجام این بررسیها به پژوهشگران پیشنهاد میشود.
منابع
16. Adhikari, A., Derashid, C., & H., Zhang. (2006). Public policy, political connections, and effective tax rates: Longitudinal evidence from Malaysia. Journal of Accounting and Public Policy, 25 (5): 574-595.
17. Akway, I. D., & M. M., Ramadan. (2019), The Role of Audit Quality in Reducing Agency Costs and Cost of Equity Capital: An Empirical Study on Companies listed in the Egyptian Stock Exchange, Journal of Accounting Research, 3 (2), 1-45.
18. Ang, J. S., Cole, R. A., & J. W., Lin. (2000). Agency cost and ownership structures. The Journal of Finance, 55 (1): 81-106.
19. Aning Sejati, Y. (٢٠٠٩). Political connections and earnings quality: evidence from Malaysia. Phd Dissertation, Oklahoma State University.
20. Arifur, K., Dessalegn, G., Mihret, M., & M., Badrul. (2016). Corporate political connections, agency costs and audit quality. International Journal of Accounting & Information Management, 24 (4): 1-29.
21. Ashbaugh, H., & T. D., Warfield. (2003). Audits as a Corporate Governance Mechanism: Evidence from the German Market. Journal of International Accounting Research, 2 (1): 1-21.
22. Barton, J. (2005). Who cares about auditor reputation?. Contemporary Accounting Research, 22: 549-586.
23. Bencheikh, F., & N.B., Taktak. (2017), Political Connections & Debt Access: The Case of Tunisian Firms, International Journal of Economics and Financial Issues, 7 (3): 180-185.
24. Bertrand, M., Kramarz, F., Schoar, A., & D., Thesmar. (2006). Politicians, firms and the political business cycle: Evidence from France. Working Paper, University of Chicago.
25. Bliss, M. A., & F. A., Gul. (2012). Political connection and cost of debt: Some Malaysian evidence. Journal of Banking and Finance, 36 (5): 1520-1527.
26. Boubakri, N., Cosset, J. C., & W. Saffar, (2008). Political connections of newly privatized firms. Journal of Corporate Finance, 14 (5): 654-673.
27. Boubakri, N., Guedhami, O., Mishrs, D. R., & W., Saffar. (2012). Political connections and the cost of equity capital. Journal of Corporate Finance, 18 (3): 541-559.
28. Braggion, F., & M., Lyndon. (2011). The Economic Benefits of Political Connections in Late Victorian Britain. Working Paper, Tilburg University, Center Discussion, Paper No. 2011-039.
29. Brooks, L. (2016). Political Connection and the Demand for Industry Specialist Auditors. Accounting and Finance Research, 5 (1): 210-231.
30. Bunkanwanicha, P., & Y., Wiwattanakantang. (2009). Big business owners in politics. Review of Financial Studies, 22(6): 2133-2168.
31. Cahan, S.F., Emanuel, D., & J., Sun. (2009). Are the reputations of the large accounting firms really international? Evidence from the Andersen-Enron affair. Auditing: A Journal of Theory and Practice, 28: 199-226.
32. Chaney, P. K., Faccio, M., & D., Parsley. (2011). The quality of accounting information in politically-connected firms. Journal of Accounting and Economics, 51 (1-2): 58-76.
33. Claessens, S., Feijen, E., & L., Laeven. (2008). Political connections and preferential access to finance: The role of campaign contributions. Journal of Financial Economics, 88 (3): 554-580.
34. Correia, M. M. (2014). Political connections and SEC enforcement. Journal of Accounting and Economics, 57 (2-3): 241-262.
35. Crutchley, C. E., Jensen, M. R. H., JarheadJar, J. S., & J. E., Raymond. (1999). Agency problems and the simultaneity of financial decision making: The role of institutional ownership. International Review of financial Analysis, 8 (2): 177-197.
36. Cull, R., & L. C., Xu. (2005). Institutions, ownership, and finance: the determinants of profit reinvestment among Chinese firms. Journal of Financial Economics,77(1):117-146.
37. Datar, S., & M., Alles. (1999). The formation and role of reputation and litigation in the auditor-manager relationship. Journal of Accounting, Auditing & Finance, 14 (4): 401-428.
38. Datta, D., & S. K., Ganguli. (2014). Political connection and firm value: an Indian perspective. South Asian Journal of Global Business Research, 3 (2):170-189.
39. Davidson. R. A. & D., Neu. (۱۹۹۳). A Note on Association between Audit Firm Size and Audit Quality. Contemporary Accounting Research, 9 (2):479-488l.
40. DeAngelo, L. E. (1981). Auditor Size and Audit Quality. Journal of Accounting and Economics, 3 (3): 183-199.
41. DeFond, M., & J., Zhang. (2014), A review of archival auditing research, Journal of Accounting and Economics, 58 (2-3), 275-326.
42. Dinc, I.S. (2005). Politicians and banks: Political influences on government-owned banks in emerging countries. Journal of Financial Economics, 77 (2): 453-479.
43. Ding, S., Jia, C., Wilson, C., & Z., Wu. (2014). Political connections and agency conflicts: the roles of owner and manager political influence on executive compensation. Review of Quantitative Finance and Accounting, 45 (2): 407-434.
44. ElKelish, W. W. (2018). Corporate governance risk and the agency problem, Corporate Governance. The International Journal of Business in Society, 18 (2): 254-269.
45. Faccio, M. (2006). Politically-connected firms. American Economic Review, 96 (1): 369-386.
46. Faccio, M. (2010). Differences between politically-connected and non-connected firms: A cross country analysis. Financial Management, 39 (3): 905-928.
47. Faccio, M., Masulis, R. W., & J. J., McConnell. (2006). Political Connections and Corporate Bailouts. Journal of Finance, 61, 2597-2635.
48. Fan, J. P. H., & T. J., Wong. (2005). Do external auditors perform a corporate governance role in emerging markets? Evidence from East Asia. Journal of Accounting Research, 43 (1): 35-72.
49. Fan, J. P. H., Wong, T. J., & T., Zhang. (2007). Politically-connected CEOs, corporate governance, and post-IPO performance of China’s newly partially-privatized firms. Journal of Financial Economics, 84 (2): 330-357.
50. Ferguson, T., & H. J., Voth. (2008). Betting on Hitler: The value of political connections in Nazi Germany. The Quarterly Journal of Economics, 123 (1), 101-137.
51. Firth, M., Fung, P. M. Y., & O. M., Rui. (2008). Ownership, Governance Mechanisms and Agency Costs in China’s Listed Firms. Journal of Asset Management, 9 (2): 90-101.
52. Fisman, R. (2001). Estimating the Value of Political Connections. American Economic Review, 91 (4): 1095–1102.
53. Fleming, G., Heaney, R. & R., McCosker. (2005), Agency Costs and Ownership Structure in Australia, Pacific-Basin Finance Journal, 13 (1): 29-52.
54. Florackis, C. (2008). Agency costs and corporate governance mechanisms: Evidence for UKfirms. International Journal of Managerial Finance, 4 (1): 37–59.
55. Guedhami, O., Pittman, J. A., & W., Saffar. (2014). Auditor Choice in Politically Connected Firms. Journal of Accounting Research, 52 (1): 107-162.