Investigating the Gross Domestic Product Forecast Accuracy Test, Based on Comparative Information of Inflated and Non-Inflated Accounting Erning Aggregate

Document Type : Original Article

Authors

1 PhD Candidate in Accounting, Department of accounting, Najaf Abad branch, Islamic Azad Univercity, Najaf Abad, Iran

2 Assistant Professor of Accounting, Department of Accounting, Najafabad Branch, Islamic Azad University, Najafabad, Iran

3 Assistant Professor of Accounting, Department of Accounting,Islamic Azad University, Najafabad Branch,Najafabad, Iran

Abstract

The emergence of a new theory of "Macroaccounting" with a new wave of accounting research over the last decade tries to explain and apply accounting information in economic forecasts. The Macroeconomic theory suggests that economists and macroeconomic forecasters use accounting aggregate information at the macroeconomic level. For example, from accounting earnings to forecast GDP, from cost stickiness to forecast unemployment, from the ratio of book value to market value to predict inflation, and from the pricing model of capital assets Used for economic growth. The present study investigates the accuracy of GDP forecasting based on the comparative information of inflated and non-inflated accounting earnings aggregate. The statistical population of this research includes all companies listed in Tehran Stock Exchange. Macro accounting emphasizes economists' view of seasonal accounting for financial accounting. So the data are collected seasonally and observations are 40 times (2007:Q1-2017:Q4). The method is multivariable time series model with rolling regression. Also, for estimating the prediction accuracy, the methods of mean error magnitude, mean squared error and mean error percentage criterion are used. Evidence show that accounting earnings aggregate as well as depreciated accounting earnings increase the accuracy of GDP forecasts over future periods. Another finding of the study is the efficiency of predicting the accuracy of accounting earnings aggregate relative to accounting earnings depreciation. As a result, the spread of aggregate accounting erning growth reduces the forecasting error of GDP and reduces the high-speed GDP. A one-unit increase in the standard deviation of the quarterly growth of quarterly accounting earnings forecasts 0.94 GDP for future periods. The results also showed that GDP forecasts using depreciated Ernings with 7% error and inflated ernings with 10% error are the most appropriate forecasts for GDP.

Keywords

Main Subjects


تحولات اخیر دنیای اقتصاد مانند توسعۀ اقتصادی کشورها، تغییر نقش دولت در اقتصاد، اهمیت روزافزون برخی بخش‌ها مانند ارتباطات و خدمات رایانه‌ای و توجه روزافزون به مسائل زیست‌محیطی موجب پیچیدگی فراوان مسائل اقتصادی شده است. شاخص‌های اقتصادی مانند تولید، مصرف، تشکیل سرمایه، شاخص‌های قیمت و شاخص تورم از ابزارهای مهم برای ارزیابی وضعیت اقتصادی کشور، تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری کلان و بلندمدت هستند. به‌ همین منظور، اعتبار و اعتماد به آنها اهمیت خاصی دارد [6]. تهیۀ شاخص‌های اقتصادی، نیازمند آمار و اطلاعات گوناگون در زمینه‌های مختلف مانند وضعیت اشتغال، صادرات و واردات، هزینه و درآمد بخش‌های دولتی، خصوصی، صنعتی و خانواری است. سیاست‌گذاران اقتصادی علاقه‌مندند روند و تحولات شاخص‌های کلان اقتصادی نظیر تولید ملی، مصرف خانوار و دولت، واردات و صادرات و تشکیل سرمایه را پیگیری و اثر سیاست‌های اتخاذشده را ارزیابی کنند. بانک مرکزی طی هر فصل با نماگرهای اقتصادی[1] گزارش شاخص‌های عمده اقتصادی را اعلام می‌کند؛ اما ارقام این شاخص‌ها به دلایل مختلف در معرض تغییر یا تجدیدنظر قرار دارند [6]. یکی از دلایل آن، تخمین کارشناسان در جمع‌آوری اطلاعات و پیش‌بینی آن است. این شاخص‌ها پس از اعلام بانک مرکزی طی فصول آتی اصلاح می‌شوند و گاهی مشاهده می‌شود طی سنوات آتی حتی تجدید ارائه هم خواهند شد. با کمی تأمل در نرخ‌های اعلام‌شده در آماره‌های منتشرشده درخصوص هر فصل، مشاهده می‌شود تفاوت برای هر فصل بسیار تأمل‌پذیر است [4]؛ برای مثال، برای تولید ناخالص داخلی در فصل بهار یک نرخ در سه‌ماهۀ دوم سال منتشر می‌شود. پس از اعلام نخستین‌بار، در فصول آتی یک نرخ دیگر برای همان فصل به‌عنوان نرخ اصلاح‌شده، منتشر و گاهی طی سال‌های آتی مشاهده می‌شود یک نرخ با عنوان تجدید ارائه برای همان فصل بهار مجدد انتشار می‌یابد و این سیکل، حکایت از وجود خطا در پیش‌بینی‌های اقتصاددانان در بانک مرکزی دارد. این خطا در تولید ناخالص ملی حقیقی و اسمی همواره وجود دارد. در بررسی روند تولید ناخالص ملی، یک سال، سال پایه مدنظر قرار می‌گیرد. سال پایه یکی از سال‌هایی است که کشور از لحاظ بیکاری، تورم و تولید، وضعیت خوبی دارد. اگر در دوره‌ای، تولید ناخالص ملی با قیمت‌های همان سال مدنظر (قیمت جاری) مقایسه شود، به آن تولید ناخالص ملی اسمی و اگر تولید ناخالص ملی بر حسب قیمت‌های سال پایه مقایسه شود، به آن تولید ناخالص حقیقی گویند. مسئله‌ای که انجام چنین پژوهشی را ضروری کرده، وجود خطای ناپذیرفتنی در اعلام شاخص‌های کلان اقتصادی است. نمودار (1) نشان‌دهندۀ خطای موجود در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی است.

 

 

نمودار 1. تولید ناخالص داخلی واقعی و اصلاح‌نشده (اسمی) و تولید ناخالص داخلی واقعی و اصلاح‌نشده (حقیقی)

منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

 

 

نگاره (1) زمان و اعلام تغییرات تولید ناخالص
داخلی را برای برخی از فصول بازه زمانی پژوهش

 نشان می‌دهد.

 

 

نگاره 1.  زمان تجدیدنظر تولید ناخالص داخلی

فصل

نوع

اعلام تغییرات

فصل

نوع

اعلام تغییرات

فصل

نوع

اعلام تغییرات

1389Q1

تجدیدنظرشده

1389Q4

1391Q3

تجدیدنظرشده

1391Q4

1393Q3

تجدیدنظرشده

1393Q4

1390Q1

تجدیدنظرشده

1390Q4

1392Q1

تجدیدنظرشده

1392Q4

1395Q1

تجدیدنظرشده

1395Q4

1390Q2

تجدیدنظرشده

1390Q4

1392Q2

تجدیدنظرشده

1392Q4

1395Q2

تجدیدنظرشده

1395Q4

1390Q1

تجدیدنظرشده

1391Q3

1392Q3

تجدیدنظرشده

1392Q4

1395Q3

تجدیدنظرشده

1395Q4

1390Q2

تجدیدنظرشده

1391Q3

1393Q1

تجدیدنظرشده

1393Q2

1396Q1

تجدیدنظرشده

1396Q3

1390Q3

تجدیدنظرشده

1391Q3

1393Q1

تجدیدنظرشده

1393Q3

1396Q2

تجدیدنظرشده

1396Q3

1390Q4

تجدیدنظرشده

1391Q3

1393Q2

تجدیدنظرشده

1393Q3

1396Q1

تجدیدنظرشده

1396Q4

1391Q1

تجدیدنظرشده

1391Q4

1393Q1

تجدیدنظرشده

1393Q4

1396Q2

تجدیدنظرشده

1396Q4

1391Q1

تجدیدنظرشده

1391Q4

1393Q2

تجدیدنظرشده

1393Q4

1396Q3

تجدیدنظرشده

1396Q4

منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران

 

 

 

 

 

با پذیرش ارتباط نزدیک بازار سرمایه و ساختار اقتصادی کشور انتظار می‌رود اطلاعات حسابداری در پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی کشور مفید باشد. در ایران شواهد روشنی دربارۀ اینکه آیا اطلاعات حسابداری در برآورد شاخص‌های اقتصاد کلان دخیل‌اند یا خیر ارائه نشده است. باوجود اینکه پژوهش‌های خارجی متفاوتی اطلاعات حسابداری را برای بهبود وضعیت پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی پیشنهاد کرده‌اند، در کشور ایران شواهد روشنی دربارۀ واکنش شاخص‌های کلان اقتصادی نسبت به اطلاعات حسابداری تا کنون یافت نشد و نتایجی درخصوص اینکه آیا اطلاعات حسابداری صورت‌های مالی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در برآورد شاخص‌های اقتصاد کلان، به افزایش دقت پیش‌بینی‌ها منجر می‌شود یا خیر، دردسترس نیست. پژوهش حاضر براساس تئوری‌های اقتصادی نظیر قانون اوکان[2] (1963) و قاعده تیلور[3] (1993)، انتظار دارد سودهای فصلی حسابداری در شرکت‌ها، توانایی کاهش خطاهای فعلی را در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی داشته باشد و دقت پیش‌بینی را به طرز چشمگیری افزایش ‌دهد. بر اساس این، مسئلۀ این پژوهش بدین صورت است که سود حسابداری تجمعی به بهبود پیش‌بینی‌ تولید ناخالص داخلی در محاسبات اقتصاددانان بانک مرکزی منجر می‌شود یا خیر و توانایی بهبود خطای موجود در پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی و افزایش دقت آنان را دارد یا خیر؛ زیرا پیش‌بینی مقدماتی از شاخص‌های اقتصادی به‌ دلیل نادیده‌گرفتن داده‌ها، اطلاعات و خروجی حسابداری از دقت لازم برخوردار نیستند. همچنین، فرضیه‌های پژوهش بدین صورت تبیین شده‌اند که پارامترهای حسابداری، دقت پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی را طی دوره‌های آتی (نسبت به در نظر نگرفتن اطلاعات حسابداری در محاسبات شاخص‌های اقتصاد کلان) افزایش می‌دهد. پس متصور می‌شود این ضعف با در نظر گرفتن متغیرهای حسابداری، پوشش داده شود. در ادامه، مبانی نظری و توسعۀ فرضیه‌ها، پیشینۀ پژوهش، روش اجرا، یافته‌ها، بحث و نتیجه‌گیری بررسی شده‌اند.

مروری بر مبانی نظری و توسعۀ فرضیه‌ها

در حالی ‌که بدنۀ بزرگ پژوهش‌های حسابداری، شواهدی بر نقش اطلاعات حسابداری در سطح داده‌های شرکت را فراهم می‌کند، برای بررسی ادبیات نظری ارتباط بین سود تجمعی حسابداری و اقتصاد کلان، ناشناخته باقی‌ مانده است. پراکندگی رشد سود حسابداری حاوی اطلاعاتی دربارۀ روندهای تخصیص مجدد نیروی‌کار، تغییرات بیکاری و درنهایت تولید کل است [40]؛ ولی پیش‌بینی مقدماتی از تولید ناخالص داخلی عموماً به دلیل نادیده‌گرفتن برخی اطلاعات و داده‌های اساسی حسابداری، از دقت لازم برخوردار نیست. چون برآوردهای اولیۀ کلان اقتصادی که سازمان‌های آماری دولتی منتشر می‌کنند، این اطلاعات را به‌طور کامل در بر نمی‌گیرد. مضاف بر این، با برجسته‌شدن بحث ارزش زمانی پول، اجرای حسابداری کلان ضرورت بیشتری می‌یابد. بر اساس این، پژوهش حاضر به بررسی آموزنده‌بودن سود حسابداری تجمعی برای پیش‌بینی رشد تولید ناخالص داخلی، به ارائۀ موج جدید پژوهش‌های حسابداری با عنوان تبیین حسابداری در اقتصاد کلان به‌صورت قصار حسابداری کلان می‌پردازد. پیوند نوین بین حسابداری و اقتصاد، حسابداری کلان محسوب می‌شود. پژوهش حاضر با بهره‌گیری از قدرت توضیحی اطلاعات حسابداری و ارزش پیش‌بینی‌کنندگی ارقام حسابداری، این اعتقاد را دارد که می‌توان از اطلاعات حسابداری در پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی بهره برد. در ادامه، چارچوب نظری و توسعۀ فرضیه‌های پژوهش بررسی شده است.

تولید ناخالص داخلی و دقت پیش‌بینی اطلاعات اقتصادی

پیش‌بینی متغیرهای عمدۀ اقتصادی در دوره‌های مختلف ماهانه، فصلی و سالانه به‌منظور برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. در میان این متغیرها، تولید ناخالص داخلی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی است که کسب آگاهی از روند تحولات فعلی و آتی آن می‌تواند به سیاست‌گذاران اقتصادی و تصمیم‌گیرندگان اقتصادی کمک کند تا راهکارهای مناسب را برای جلوگیری از بحران‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی اتخاذ کنند [5]. معمول‌ترین معیار برای ارزیابی کیفیت یک پیش‌بینی اقتصاد کلان، دقت آن در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی است [9]. تولید ناخالص داخلی شامل تمام مواردی است که شرکت‌های واقع در یک کشور و همه‌ مردم و آحاد جامعه تولید می‌کنند و شامل مجموع ارزش خدمات و کالاهای نهایی در یک کشور است که طی یک دوره معین، تولید می‌شود [13و14]. در این تعریف، کالا و خدماتی که در انتهای یک زنجیرۀ تولید قرار می‌گیرند و برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمی‌شوند، کالاها و خدمات نهایی محسوب می‌شوند [16و17]. تولید ناخالص داخلی مانند هر شاخص دیگری، کارکردهای مثبت و نیز خطاهای خود را دارد. بانک مرکزی برآوردهای اولیۀ تولید ناخالص داخلی را برای هر فصل طی ماه پایانی دوره سه‌ماهه منتشر می‌کند. مقادیر اولیه طی دوره‌های آتی متفاوت، ارائۀ مجدد می‌شوند و بین مقادیر اولیۀ منتشرشده و مقادیر نهایی تفاوت چشمگیری وجود دارد [30]؛ با این حال، مقایسۀ تخمین‌های اولیۀ اعلام‌شده با مقادیر نهایی، حاکی از افق‌های بسیار طولانی‌مدت پیش‌بینی است که بسته به نوع انتخاب تخمین اولیه، طول آنها متفاوت است. علاوه بر این، ارائۀ مجدد طولانی‌مدت تولید ناخالص داخلی، ناشی از تغییرات روش‌شناختی است [9]. در این خصوص، ژاسر و کوشربایوا [46] در پژوهشی به بررسی مشکلات در ارزیابی دقت و صحت پیش‌بینی‌های اقتصاد کلان پرداخته‌اند و به این نتیجه رسیدند که پیش‌بینی‌های تجدیدنظرشده، خطای کمتری را نشان می‌دهند که می‌تواند نیاز به هماهنگی بیشتر مقامات دولتی در فرآیند تهیۀ پیش‌بینی‌ها، ایجاد سیستم ارزیابی مستقل از کیفیت آنها و بهبود وضعیت شفافیت آنها را منعکس کند.

سود تجمعی، سود متورم و تورم‌زدایی‌شده در حسابداری کلان

به‌تازگی پژوهش‌های نوین در رشتۀ حسابداری، نظیر نالاردی و اوگنوا [41]، کونچیتچکی و پاتاتوکاس [36]، نالاردی و سادکای [39] و هان و همکاران [27] با معرفی شاخص سود حسابداری تجمعی[4]، نالاردی و اوگنوا [40] بازده سهام تجمعی[5]، کونچیچکی و پاتاتوکاس [35] در پژوهش‌های متفاوتی و همچنین، پژوهش زامبرنا [45] با معرفی نسبت سودآوری تجمعی[6] (یا محرک مالی و مالیاتی اثرگذار بر نسبت سودآوری)، عبدالله [10] با معرفی نسبت تجمعی ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام[7]، دو و نبار [22]، لایوریون و پاتاتوکاس [37] و کراولی [19] با معرفی محافظه‌کاری تجمعی حسابداری[8]، آلوی و هوافلی [12] و روکسلین و همکاران [43] با معرفی چسبندگی تجمعی هزینه‌ها[9] و نالاردی و اوگنوا [41] با معرفی رشد تجمعی استخدام نیروی کار در شرکت‌ها[10]، رسالت تبیین نقش اطلاعات حسابداری را در پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی بر عهده داشته‌اند. این پیوند نوین بین رشتۀ حسابداری و اقتصاد «حسابداری کلان[11]» معرفی می‌شود. نظریۀ حسابداری کلان به کارایی اطلاعات حسابداری در پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی می‌پردازد. حسابداری کلان سعی دارد تا محتوای اطلاعاتی داده‌های حسابداری به‌ویژه کارایی سودهای حسابداری تجمعی کل شرکت‌ها در سطح اقتصاد کلان، ارزیابی و تحلیل شود. به عبارتی دیگر، هدف در حسابداری کلان، بررسی این موضوع است که آیا داده‌ها و اطلاعات حسابداری، تغییرات در وضعیت آتی شاخص‌های اقتصادی نظیر نرخ رشد اقتصادی را تبیین می‌کنند. ظهور این تئوری به‌واسطۀ وجود خطا در پیش‌بینی‌ شاخص‌های کلان اقتصادی است ]40[. سود حسابداری، یکی از بارزترین اطلاعاتی است که شایان توجه پیش‌بینی‌کنندگان شاخص‌های اقتصادی قرار نمی‌گیرد. مفهوم سود ازجمله مفاهیم کاربردی در یک واحد اقتصادی است.

ارتباط نظری اطلاعات حسابداری و شاخص‌های کلان اقتصادی، نظیر سود حسابداری تجمعی و تولید ناخالص داخلی برگرفته از رابطۀ نرخ بیکاری با رشد تولید ناخالص داخلی در اقتصاد کلان است. پراکندگی رشد اشتغال، پراکندگی بازده سهام و پراکندگی رشد سود، از عوامل تعیین تخصیص مجدد نیروی کار (ارائۀ روشی برای تخصیص بهینۀ نیروی کار و اشتغال) است. تخصیص مجدد نیروی کار شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار در اقتصاد کلان با تغییرات بیکاری، ارتباط مثبت و تغییرات بیکاری طبق قانون اوکان با رشد تولید ناخالص داخلی ارتباط منفی دارد. همچنین، طبق منحنی فیلیپس بین تغییرات بیکاری و تورم ارتباط مثبتی وجود دارد. همچنین،، چسبندگی هزینه، پیش‌بینی‌کنندۀ نرخ بیکاری و نسبت ارزش دفتری به بازار، پیش‌بینی‌کنندۀ نرخ تورم است. منطبق بر تئوری اثر بین‌المللی فیشر، بین تورم و نرخ بهرۀ بانکی ارتباط مثبت وجود دارد. از منظر اقتصادی سود حسابداری، بازده سهام و استخدام شرکت‌ها به‌عنوان پیش‌بینی‌کنندۀ تغییرات تقاضای نیروی کار است. پس یک نتیجۀ کلی طبق قانون اوکان از این ارتباط استنباط می‌شود که تغییرات بیکاری با رشد تولید ناخالص داخلی رابطۀ منفی و سود حسابداری تجمعی با اشتغال رابطۀ مثبت دارد ]40[.

مبتنی بر تئوری اقتصادی منحنی فیلیپس همبستگی کوتاه‌مدتی بین شوک‌های تورم و اشتغال وجود دارد. وقتی شوک تورمی رخ می‌دهد، کارگران با پذیرش دستمزد کمتر فریب می‌خورند؛ چون آنها کاهش دستمزدهای واقعی را بلافاصله مشاهده می‌کنند. شرکت‌ها آنها را به این دلیل استخدام می‌کنند که تصور می‌کنند تورم، سودهای بالاتری را برای دستمزدهای اسمی مشخص ایجاد می‌کند. درنهایت، کارگران می‌فهمند دستمزدهای واقعی کاهش یافته ‌است؛ به ‌طوری‌ که آنها به سمت دستمزدهای پولی بیشتر کشش می‌یابند. این مسئله موجب می‌شود منحنی فیلیپس به سمت بالا و راست منتقل شود. همچنین، تورم موجب تغییر بهای تمام‌شدۀ دارایی‌ها می‌شود. تغییرات مورد انتظار در نرخ تورم باعث تغییر نرخ تنزیل می‌شود. عوامل عرضه و تقاضا بر ریسک شرکت اثر می‌گذارند و عواملی از این دست، ثبات پارامترها را نفی می‌کنند. این روند و تجزیه‌وتحلیل به‌طور دائم درحال تغییر است. وجود چنین وضعی ایجاب می‌کند حسابداران هر روز سود خالص را محاسبه کنند تا آن را با واقعیت‌های اقتصادی هماهنگ کنند ]32[؛ درنتیجه، این نقد وجود دارد که سود حسابداری تجمعی از تورم تأثیر می‌گیرد. بر اساس این، برای رفع این نقد، از سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده برای بررسی دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی استفاده می‌شود. پس انتظار می‌رود سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده، دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را افزایش دهد. نقدی که نظریۀ حسابداری کلان بر گزارشگری بهای تمام‌شده تاریخی دارد، متورم‌شدن سود به دلیل افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در کشورهای دچار تورم شدید است. حسابداری کلان بیان می‌کند سود حسابداری قبل از اینکه پیش‌بینی‌کنندگان اقتصادی به آن توجه داشته باشند، نخست باید تعدیل شوند [41].

نقش سود حسابداری متورم و تورم‌زدایی‌شده در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی

سود حاوی اطلاعاتی دربارۀ تولید ناخالص داخلی است که از سایر منابع اولیه حاصل نمی‌شود. سود یک شرکت جزئی از درآمد ناخالص داخلی کشور است که معادل تولید ناخالص داخلی مبتنی بر درآمد است. سود شرکت به درآمد مشمول مالیات شرکت، بسیار نزدیک است. داده‌های مالیاتی با یک تأخیر زمانی دوساله دردسترس است؛ در این‌صورت، برآوردهای سود سه‌ماهه از آخرین رقم سالانه، برآورد می‌شود. سود تجمعی (سودهای میان‌دوره‌ای) حاصل از اصول پذیرفته‌شدۀ حسابداری و سود شرکت (سود سالانه) به‌شدت به‌هم وابسته‌اند [21]. با ارتقا و افزایش سود دوره‌های پیشین شرکت‌ها چه به‌صورت فصلی و چه به‌صورت سالانه، انتظار می‌رود تولید ناخالص داخلی طی دوره جاری افزایش یابد. در صورتی که اطلاعات حسابداری به‌طور کامل در پیش‌بینی‌های اقتصادی گنجانده نشود، صورت‌های مالی بالاگرا (دارای ارزش بالا ولی بهره‌برداری‌نشده) خواهند بود [4]. کونچیتچکی و پاتاتوکاس [34 و 35] معتقدند سود حسابداری تهیه‌شده بر مبنای اصول پذیرفته‌شدۀ حسابداری (خروجی تجمعی صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای) از قابلیت لازم در جایگزینی با سود شرکت (خروجی صورت‌های مالی سالانه) برخوردار است که یکی از اجزای اصلی اندازه‌گیری تولید ناخالص داخلی است؛ درنتیجه، نرخ رشد سود حسابداری می‌تواند جایگزینی برای نرخ رشد سود شرکت باشد که به‌عنوان محرک اصلی نرخ رشد اقتصادی مطرح است.

حسابداری کلان بیان می‌دارد از اطلاعات حسابداری تجمعی در زمان واقعی برای شناسایی خطاهای اعلامیه‌های اولیۀ تولید ناخالص داخلی (برآورد اولیه) استفاده می‌شود. انتظارات اقتصادی کلان که با انتشار این اعلامیه‌ها شکل می‌گیرند، بر طیف وسیعی از تصمیم‌های ارگان‌های دولتی و کارگزاران اقتصادی تأثیر می‌گذارند؛ با این حال، برآوردهای اولیه براساس اطلاعات نادرست و ناقص است و به‌طور معمول طی چندین سال بعد با دردسترس قرار دادن اطلاعات بیشتر، مجدد بیان می‌شوند. نالاردی و اوگنوا [40] به این نتیجه رسیده‌اند که پراکندگی رشد سود، تجدید ارائۀ تولید ناخالص داخلی را پیش‌بینی می‌کند؛ زیرا حاوی اطلاعات اقتصاد کلان است که اقتصاددانان کاملاً در نظر نگرفته‌اند. این ادعا در نمودار (2) بیان می‌شود.

 

 

 

 

نمودار 2. زمان‌بندی اعلامیه‌های تولید ناخالص داخلی و تجدید ارائۀ تولید ناخالص داخلی

 

 

 

 

 

براساس نمودار (3)، حسابداری کلان معتقد است جدای از اینکه سود حسابداری تجمعی، ارزش پیش‌بینی‌کنندگی تولید ناخالص داخلی را طی دوره‌های آتی دارد و دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را طی دوره‌های آتی افزایش می‌دهد، سود حسابداری تجمعی، ارزش پیش‌بینی‌کنندگی ارقام تجدیدنظرشدۀ تولید ناخالص داخلی را دارد. در این خصوص، هان و همکاران [27] در پژوهشی به بررسی نگاهی دیگر به محتوای اطلاعات اقتصاد کلان درآمد کل: شواهد از بازار کار پرداخته‌اند و به این نتیجه رسیدند که نه‌تنها اخبار سود جمع‌آوری‌شده، اطلاعات مربوط به آیندۀ بازار کار را انتقال می‌دهند، محتوای اطلاعاتی آنها را به سایر متغیرهای کلان اقتصادی در افق‌های کوتاه‌مدت می‌افزاید.

دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با تکیه بر اطلاعات مقایسه‌ای سود حسابداری تجمعی متورم و تورم‌زدایی‌شده

بازار سرمایه بخشی از بازارهای مالی را تشکیل می‌دهد. بورس ‌اوراق ‌بهادار به‌عنوان نمایندۀ بازار سرمایه، وظیفۀ تأمین وجوه مالی بلندمدت بنگاههای اقتصادی و شرکت‌ها را به عهده دارد. ممکن است شرکت‌ها برای تأمین مالی، سهام منتشر کنند. شرکت‌ها از این طریق از منابع مطمئن و ارزان‌قیمت در جهت ارتقای سرمایۀ خود بهره‌مند می‌شوند [29]. خروجی فعالیت شرکت‌ها با عنوان سود حسابداری در چارچوب اصول پذیرفته‌شدۀ حسابداری اندازه‌گیری می‌شود. هدف از اندازه‌گیری سود، تعیین عملکرد واحد تجاری طی یک دوره مالی در قالب صورت‌حساب سود و زیان است [42]. گردآوری اطلاعات دربارۀ قیمت سهام شرکت‌ها و همچنین، لزوم سرعت در واکنش نسبت به تغییرات روزمره و پیاپی بازارهای سرمایه به ضرورت و اهمیت سود حسابداری و صورت‌حساب سود و زیان حسابرسی منجر شده است؛ زیرا سود از مهم‌ترین عوامل و پارامترهای تأثیرگذار و تعیین‌کنندۀ قیمت سهام در بازارهای سرمایه است. همچنین، مهم‌ترین ابزار ارزیابی عملکرد یک مدیر، سود حسابداری است [16]؛ بنابراین از دیدگاه و منظر سیستم رفتار اطلاعاتی، سود نتیجۀ فعالیت مالی و عملکرد حسابداری است.

جورگنسن و همکاران [32] بیان می‌کنند سود شرکت‌ها بخشی از تولید ناخالص داخلی است و با سایر اجزای تولید ناخالص داخلی همخوانی دارد؛ اقتصاددانان در محاسبات این شاخص مهم اقتصادی به سود توجه نمی‌کنند و این یکی از دلیل وجود خطا در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی است. ارتباط نظری سود حسابداری تجمعی و تولید ناخالص داخلی برگرفته از رابطۀ بیکاری با رشد تولید ناخالص داخلی در اقتصاد است. از منظر اقتصادی، سود حسابداری به‌عنوان پیش‌بینی‌کنندۀ تغییرات تقاضای نیروی کار است و یک نتیجۀ کلی طبق قانون اوکان از این ارتباط استنباط می‌شود که تغییرات بیکاری با رشد تولید ناخالص داخلی رابطۀ منفی و سود حسابداری تجمعی با اشتغال رابطۀ مثبت دارد. اینکه آیا این مزایا به سودمندی افزایشی پراکندگی رشد سود برای استنباط مجدد تخصیص نیروی کار تبدیل می‌شود یا بهبود دقت برآوردهای اقتصادی کلان اولیه، درنهایت یک سؤال تجربی است که نیازمند بررسی نظری و آزمون‌های تجربی دارد. برآورد اولیه از تولید ناخالص داخلی، تا حدی مبتنی بر اطلاعات برآمده از روند دوره‌های قبلی است. دقت برآورد روند دوره‌های قبلی و درنتیجه، ارقام اولیۀ تولید ناخالص داخلی، می‌تواند با درج اطلاعات روند دیگر شاخص‌های کلان اقتصادی در هر شاخصِ متفاوت با تولید کل، بهبود یابد. بیکاری یکی از این شاخص‌ها است. تغییرات بیکاری با رشد تولید ناخالص داخلی رابطۀ منفی دارد؛ با این حال، آمار اشتغال در هر سه‌ماهه دقیق نیست؛ بنابراین، بهبود برآورد روند بیکاری به بهبود تخمین روند رشد تولید ناخالص داخلی کمک می‌کند که به ارقام دقیق‌تر تولید ناخالص داخلی اولیه (برآورد اولیۀ تولید ناخالص داخلی توسط بانک مرکزی) منجر می‌شود. با در نظر گرفتن تخصیص مجدد نیروی کار، صحت تخمین بیکاری می‌تواند بهبود یابد [40].

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 3. چارچوب نظری ارتباط بین شاخص‌های کلان اقتصادی و اطلاعات حسابداری

منبع: نالاردی و اوگنوا [40]

 

 

 

 

با توجه به پژوهش‌های پیشین، نظیر هان و همکاران [27]، کونچیتچکی و پاتاتوکاس [36]، کراولی [19]، عبدالله [10]، روکسلین و همکاران [43]، نالاردی و سادکای [39]، نالاردی و اوگنوا [41]، هان و همکاران [28]، زامبرنا [45]، دو و نبار [22] و آلوی و هوافلی [12]، بررسی سود حسابداری شرکت‌های فعال در بازار بورس و رفتار تولید ناخالص داخلی نشان می‌دهد رشد تولید ناخالص داخلی با پراکندگی رشد سود حسابداری، هماهنگی و همبستگی کامل دارد. کونچیتچکی [35] بیان می‌کند سود حسابداری تجمعی زمینۀ پیش‌بینی رفتار تولید ناخالص داخلی و تحولات آن را فراهم می‌سازد و دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را بهبود و خطای پیش‌بینی را کاهش می‌دهد. همواره دولت‌ها یکی از مهم‌ترین بخش‌های موثر در رسیدن به رشد اقتصادی را پراکندگی رشد سودآوری و عملکرد شرکت‌ها در بخش بازار سرمایه می‌دانند [42]. این در حالی است که دولت‌ها از رقم سود در پیش‌بینی محاسبات اقتصادی طی یک دوره معین برای دستیابی به ارزش مجموع کالاها و خدمات استفاده نمی‌کنند. برخی اقتصاددانان بر این دیدگاه توافق نظر دارند که پراکندگی رشد سود و سودآوری شرکت‌ها در بازار سرمایه در کوتاه‌مدت (سه‌ماهه هر فصل) بر تولید و تورم دوره‌های آتی مؤثرند؛ ولی اختلاف‌نظر آنها بر سر کانال‌های اثرگذاری پراکندگی رشد سود و سودآوری شرکت‌ها در بازار سرمایه و اهمیت آنها نسبت به یکدیگر است [23]؛ زیرا دستیابی به بالاترین سود توسط شرکت‌ها به‌طور مستقیم، نشان‌دهندۀ رشد تولید ناخالص داخلی در بعد کلان است. پس سیاست‌های پولی ازطریق کانال‌های مختلفی بر تولید ناخالص داخلی و تورم تأثیر می‌گذارند؛ کانال‌های نظیر کانال نرخ ارز، کانال نرخ بهره، کانال اعتباری و کانال قیمت سایر دارایی‌ها که همگی متأثر از وضعیت بازارند [20].

پژوهش‌های اقتصادی بی‌شماری به بررسی نقش کانال‌های نرخ بهره، نرخ ارز و اعتباری در اقتصاد پرداخته‌اند. در بیشتر مطالعات، شاخص کل سهام به‌عنوان کانال انتقال پولی بررسی شده است؛ ولی تا کنون پژوهشی با رویکرد استقرایی، به بررسی نقش سود حسابداری تجمعی (جزء) در دقت پیش‌بینی‌های اقتصادی به‌ویژه تولید ناخالص داخلی (کل) و رفع خطاهای موجود در محاسبات بانک مرکزی ایران نپرداخته است. در این خصوص، نالاردی و اوگنوا [40] در پژوهشی به بررسی پیش‌بینی تجدیدنظرها در شاخص‌های کلان اقتصادی با استفاده از اطلاعات حسابداری پرداخته‌اند و به این نتیجه رسیدند که برآوردهای اولیۀ اقتصاد کلان منتشرشدۀ سازمان‌های دولتی، اطلاعات حسابداری را به‌طور کامل در بر نمی‌گیرند. نالاردی و اوگنوا[41] در پژوهشی دیگر به بررسی پیش‌بینی تغییرات در شاخص‌های اقتصاد کلان با استفاده از اطلاعات حسابداری پرداخته‌اند و به این نتیجه رسیدند هنگامی که پیش‌بینی‌ تولید ناخالص داخلی با استفاده از اطلاعات حسابداری تعدیل می‌شود، اثرات چشمگیری از لحاظ آماری و اقتصادی برای مقررات سیاست پولی (قانون تیلور[12]) و مقررات بانکی (بازل III) دارد.

همچنین، کونچیتچکی و پاتاتوکاس [36] در پژوهشی به بررسی سود حسابداری و تولید ناخالص داخلی پرداخته‌اند و به این نتیجه رسیدند که پیش‌بینی‌های کلان حرفه‌ای، محتوای پیش‌بینی‌شده‌ای را که در داده‌های سود حسابداری دردسترس عموم است، به‌طور کامل وارد نمی‌کنند؛ درنتیجه، خطاهای احتمالی پیش‌بینی رشد تولید ناخالص آینده، براساس داده‌های سود حسابداری پیش‌بینی‌پذیر است که برای پیش‌بینی‌کننده‌های حرفه‌ای در زمان واقعی دردسترس است. پس متصور می‌شود سود حسابداری تجمعی، دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را افزایش ‌دهد و سودهای حسابداری فصلی و میان‌دوره‌ای با عنوان سود حسابداری تجمعی، توانایی کاهش خطای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را داشته باشد. بر اساس این، فرضیۀ اول به شرح زیر تبیین شده است.

فرضیۀ اول: سود حسابداری تجمعی، دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را طی دوره‌های آتی افزایش می‌دهد.

همچنین، افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و تورم در طی دوره مالی، به تغییر بهای تمام‌شدهۀ دارایی‌ها و محصولات در پایان دوره مالی (نسبت به ابتدای دوره مالی) منجر می‌شود؛ زیرا تغییرات تورم در اقتصاد کلان طی یک دوره مالی باعث تغییر نرخ تنزیل می‌شود. عوامل عرضه و تقاضا در بازار بر ریسک شرکت تأثیر می‌گذارد و عواملی از این دست، ثبات پارامترها را نفی و سودیازیان گزارش‌شده در پایان دوره مالی صرف‌نظر از توجه به تورم افشا می‌شود. این روند به‌طور دائم درحال تغییر است و تجزیه‌وتحلیل استفاده‌کنندگان از اطلاعات حسابداری را دشوار می‌سازد. وجود چنین وضعی ایجاب می‌کند که حسابداران هر روز سود خالص را محاسبه کنند که با توجه به وجود تورم لحظه‌ای در فضای اقتصاد کنونی کشور، کاری بس دشوار است؛ ولی چنانچه سود در پایان دوره مالی از بابت تورم تعدیل شود، گزارشگری مالی با واقعیت‌های اقتصادی هماهنگ‌تر خواهد شد [33].

در شرایط تورمی، اطلاعات صورت‌های مالی در صورتی مفید است که بتواند به پیش‌بینی‌های اقتصادی کمک کند. بررسی پیشینۀ پژوهش نشان می‌دهد چنانچه سود و زیان‌های شناسایی‌نشده ناشی از تورم با گذشت زمان آشکار شود، می‌تواند به پیش‌بینی‌های اقتصادی کمک کند. بر اساس این، برای رفع این نقد از سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده برای بررسی دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی استفاده می‌شود. پس انتظار می‌رود سود حسابداری تجمعی تورم‌زایی‌شده نسبت به سود حسابداری تجمعی مربوط‌تر باشد و دقت بیشتری برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی داشته باشد. بر اساس این، فرضیۀ دوم به شرح زیر تبیین شده است.

فرضیۀ دوم: سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده نسبت به سود حسابداری تجمعی، دقت بیشتری در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی دارد.

روش‌شناسی پژوهش

در بخش روش‌شناسی پژوهش به بررسی نوع پژوهش، جامعۀ آماری، گردآوری داده‌ها و روش اجرای پژوهش پرداخته شده است.

نوع پژوهش

مطالعۀ حاضر ازنظر نتیجۀ اجرا، توسعه‌ای است. ازنظر فرآیند اجرا مطالعۀ کمی است و ازنظر هدف پژوهش، مطالعۀ توصیفی است؛ زیرا محقق در پی توصیف واقعی ویژگی‌ اطلاعات حسابداری و نقش آن در محاسبۀ شاخص اقتصاد کلان است. ازنظر منطق اجرا یا نوع استدلال، پژوهش استقرایی است و ازنظر بعد زمانی، پژوهش طولی است.

 

گردآوری داده‌ها

داده‌های مورد نیاز برای گردآوری اطلاعات حسابداری پایگاه اینترنتی کدال[13] و اطلاعات اقتصادی پایگاه اینترنتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران[14] است. به بیان دیگر، اطلاعات سود حسابداری تجمعی با استفاده از صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1387 تا 1396 و تولید ناخالص داخلی ایران به قیمت جاری با استفاده از داده‌های فصل اول سال 1387 تا فصل چهارم سال 1396 (1387: 1 تا 1396: 4) جمع‌آوری شده است.

جامعۀ آماری

عمده بخش‌های تشکیل‌دهندۀ تولید ناخالص داخلی متشکل از بخش نفت، کشاورزی، صنعت و معدن، ساختمان و خدمات است. منطبق با پژوهش نالاردی و اوگنوا[40 و 41] برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی، بورس باید برای هر بخش از تولید ناخالص داخلی یک سری نماینده (فصل - شرکت) داشته باشد؛ برای مثال، فرآرده‌های نفتی، صنایع پتروشیمی و نفت و استخراج نفت و گاز اکتشافات در بورس اوراق بهادار تهران به‌عنوان نمایندۀ بخش نفت در محاسبات تولید ناخالص داخلی، صنایع زراعت و خدمات وابسته و کشاورزی در بورس اوراق بهادار تهران به‌عنوان نمایندۀ بخش کشاورزی در محاسبات تولید ناخالص داخلی، واسطه‌گری‌های مالی، لیزینگ‌ها، هلدینگ‌ها و سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار تهران به‌عنوان نمایندۀ بخش خدمات در محاسبات تولید ناخالص داخلی و یا انبوه‌سازی املاک و مستغلات و پیمانکاری صنعتی در بورس اوراق بهادار تهران به‌عنوان نمایندۀ بخش ساختمان در محاسابات تولید ناخالص داخلی و استخراج معادن و استخراج کانه‌های فلزی در بورس اوراق بهادار تهران به‌عنوان نمایندۀ بخش صنعت و معدن در محاسابات تولید ناخالص داخلی است. با توجه به اینکه شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران سهمی متناسب با اقتصاد درخصوص ترکیب همگن با بخش‌های واقعی اقتصاد دارد، جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین، حسابداری‌کلان بر نگاه اقتصاددانان به‌صورت‌های مالی فصلی حسابداری تأکید دارد.

به بیان دیگر، توانایی پیش‌بینی کلیۀ شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در هر سه‌ماهه برای تولید ناخالص داخلی فصل آتی متناظر آزمون می‌شود (برای مثال، از سودهای حسابداری کلیۀ شرکت‌های فعال پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران در فروردین، اردیبهشت و خرداد، برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی سه‌ماهۀ دوم سال استفاده می‌شود). پس با توجه به اینکه فرضیه‌های پژوهش ازطریق اطلاعات میان‌دوره‌ای آزمون خواهند شد، جمع‌آوری داده‌ها باید به‌صورت فصلی انجام شود.

نظر به اینکه در تاریخ ۳/۵/۱۳۸۶، ناشران بورسی مکلف شدند صورت‌های مالی را به‌صورت میان‌دوره‌ای حسابرسی‌شده ارائه کنند، بازه زمانی انجام پژوهش از سال 1387 آغاز شده است. به موجب بند ۴ ماده ۷ دستورالعمل تکلیف ناشران بورسی در ارائۀ صورت‌های مالی حسابرسی‌شده، ناشران بورسی مکلف شده‌اند صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای شش‌ماهۀ حسابرسی‌شده را تهیه و افشا کنند و این الزام (حسابرسی میان‌دوره‌ای) برای صورت‌های مالی سه‌ماهه و نه‌ماهه وجود ندارد که به‌عنوان تنگنا و محددیت از آن یاد می‌شود. اگرچه این محدودیت وجود دارد که صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای سه‌ماهه و نه‌ماهه حسابرسی نمی‌شوند، اتکاپذیرترین برآورد ممکن است؛ به همین دلیل، شرکت‌های فرابورسی و بازار پایه در نمونۀ آماری منظور نشده‌اند تا قابلیت اتکای اطلاعات منتشرشده افزایش یابد؛ درنتیجه، با توجه به فصلی‌بودن داده‌ها و برازش مدل‌ها به‌صورت سری زمانی، مشاهدات به 40 دوره زمانی (1387: 1 تا 1396: 4) می‌رسد.

روش اجرای پژوهش

مطالعۀ حاضر طی چند مرحله زیر اجرا می‌شود.

مرحلۀ اول:

ارزیابی دقت پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی

پیش‌بینی رفتار متغیرهای اقتصادی، یکی از الزامات برنامه‌ریزی برای آینده است که بیشتر با استفاده از تکنیک‌های سری زمانی انجام می‌شود؛ اما انتخاب نوع الگوی سری زمانی بر دقت پیش‌بینی اثرگذار است. دقت پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی جدای از معیارهای مختلف میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و معیار میانگین درصد قدرمطلق خطا (که خروجی نرم‌افزار آماری‌اند)، از یک معیار واحد که متشکل از سه بخش خطای یک، خطای دو و خطای سه است (و برخلاف معیارهای ذکرشده، پژوهشگر به محاسبۀ آن اقدام می‌کند، نه نرم‌افزار آماری)، به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] به شرح رابطه (1) انجام می‌شود. به بیان دیگر، در پیش‌بینی شاخص‌های آماری از آماره‌هایی نظیر میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و درصد میانگین قدرمطلق خطا استفاده می‌شود. این معیارها میزان خطاها را براساس مقدار خطای کمتر و نه تعداد خطای کمتر در سطح کلیۀ مشاهدات ارزیابی می‌کند. در پژوهش حاضر، به‌عنوان یک جنبه از نوآوری در پیش‌بینی‌های اقتصادی از یک روش پیشنهادشده در پژوهش آلبو و همکاران [11] و حیندمان و کوهلر [31] استفاده و برای اطمینان حداکثری نسبت به نتایج پیش‌بینی از ترکیب سه معیار استفاده می‌شود.

رابطه (1)

 

که در این رابطه:

S1: معیار مجموع خلاصۀ آماری خطاها.

S2: معیار مجموع اندازه‌گیری دقت نسبی.

S3: معیار مجموع درصد دقت در جهت‌دهی‌ و نشانه‌ها.

نحوۀ سنجش این سه معیار در ادامه ارائه شده است.

معیار مجموع خلاصۀ آماری خطاها (S1): معیار مجموع خلاصۀ آماری[15] معرف خطای اندازه است. در برخی از برآوردها ممکن است به دلیل اندازه‌های کوچک (ضعیف) و بزرگ (قوی)، نتایج دقت پیش‌بینی از خطای اندازه تأثیر بگیرد؛ ولی نسبت میانگین توان دوم خطا به تقریب‌های مفیدی منجر خواهد شد که از خطای اندازه تأثیر نخواهد گرفت. معیار مجموع خلاصۀ آماری به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] با استفاده از نسبت انحراف معیار به میزان خطا به شرح رابطه (2) برآورد می‌شود:

رابطه (2)

 

که در این رابطه:

  : انحراف معیار خطای پیش‌بینی درآمد ناخالص.

: انحراف معیار قدرمطلق خطای پیش‌بینی درآمد ناخالص.

: انحراف معیار ریشه ‌دوم خطای پیش‌بینی درآمد ناخالص.

: انحراف معیار نسبت رشد خطای پیش‌بینی درآمد ناخالص.

: خطای متوسط.

: متوسط قدرمطلق خطا.

: ریشه دوم متوسط مجدوز خطا.

: درصد قدرمطلق متوسط خطا.

نحوۀ سنجش هر کدام از متغیرهای رابطه (2) در ادامه ارائه شده است.

انحراف معیار خطای پیش‌بینی ( ): انحراف معیار خطای پیش‌بینی به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] به شرح رابطه (3) محاسبه خواهد شد:

رابطه (3)

 

که در این رابطه:

  : طول سری داده‌های واقعی براساس فصل.

  : طول افق‌های زمانی نظیر سه‌ماهه اول، سه‌ماهه دوم، سه‌ماهه سوم و سه‌ماهه چهارم.

  : خطای پیش‌بینی به پیروی از پژوهش گرین و تاشمان [26] است که به شرح رابطه (4) سنجیده می‌شود.

رابطه (4)                                 

که در این رابطه:

: شاخص‌های اقتصادی.

: پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی.

: که این رابطه به شرح رابطه (5) است.

رابطه (5)                                   

انحراف معیار قدرمطلق خطای پیش‌بینی ( ): انحراف معیار قدرمطلق خطای پیش‌بینی به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] به شرح رابطه (6) محاسبه خواهد شد.

رابطه (6)

 

انحراف معیار ریشه ‌دوم خطای پیش‌بینی ( ): انحراف معیار ریشه ‌دوم خطای پیش‌بینی به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] به شرح رابطه (7) محاسبه خواهد شد.

رابطه (7)

 

که در این رابطه:

: قدرمطلق ریشه دوم خطای پیش‌بینی است که به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] به شرح رابطه (8) محاسبه خواهد شد.

رابطه (8)                               

انحراف معیار نسبت رشد خطای پیش‌بینی ( ): انحراف معیار نسبت رشد خطای پیش‌بینی به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] به شرح رابطه (9) محاسبه خواهد شد.

رابطه (9)

 

که در این رابطه:

: نسبت قدرمطلق خطای پیش‌بینی به شاخص‌های اقتصادی که به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] به شرح رابطه (10) محاسبه خواهد شد.

رابطه (10)                            

خطای متوسط ( ): خطای متوسط به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (11) سنجیده می‌شود.

رابطه (11)             

متوسط قدرمطلق خطا ( ): متوسط قدرمطلق خطا به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (12) سنجیده می­شود.

رابطه (12)             

ریشه دوم متوسط مجدوز خطا ( ): ریشه دوم متوسط مجدوز خطا به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (13) سنجیده می­شود.

رابطه (13)       

درصد قدرمطلق متوسط خطا ( ): درصد قدرمطلق متوسط خطا متوسط به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (14) سنجیده می­شود.

رابطه (14)    

معیار مجموع اندازه‌گیری دقت نسبی (S2): به‌منظور مقایسۀ دقت دو اندازه‌گیری می‌باید از خطای نسبی استفاده شود که معیار آن، اندازه‌گیری دقت نسبی[16] است. مجموع اندازه‌گیری دقت نسبی به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] شرح رابطه (15) برآورد می‌شود.

رابطه (15)

 

که در این رابطه:

: شاخص آماری نابرابری اقتصادی.

: میانگین قدرمطلق نسبی خطا.

: ریشۀ نسبی متوسط مجدوز خطا.

: میانگین قدرمطلق، همگن‌شده براساس خطا.

نحوۀ سنجش هر کدام از متغیرهای رابطه (15) در ادامه ارائه شده است.

شاخص آماری نابرابری اقتصادی ( ): شاخص آماری نابرابری اقتصادی به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] و پیشنهاد حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (16) سنجیده می‌شود.

رابطه (16)                     

میانگین قدرمطلق نسبی خطا ( ): میانگین قدرمطلق نسبی خطا به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (17) سنجیده می­شود.

رابطه (17)                 

که در این رابطه:

: خطای معیار است که به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (18) سنجیده می‌شود.

رابطه (18)                          

 ریشۀ نسبی متوسط مجدوز خطا ( ): ریشۀ نسبی متوسط مجدوز خطا به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (19) سنجیده می­شود.

رابطه (19)                         

که در این رابطه:

: ریشۀ نسبی متوسط مجدوز خطا است که به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (20) سنجیده می­شود.

رابطه (20)     

: معیار ریشۀ نسبی متوسط مجدوز خطا.

میانگین قدرمطلق، همگن‌شده براساس خطا ( ): میانگین قدرمطلق، همگن‌شده براساس خطا به پیروی از پژوهش حیندمان و کوهلر [31] به شرح رابطه (21) سنجیده می­شود.

رابطه (21)

 

معیار مجموع درصد دقت در جهت‌دهی‌ و نشانه‌ها (S3): معیار مجموع درصد دقت در جهت‌دهی و نشانه‌ها، انطباق یا نزدیکی کمیت اندازه‌گیری‌شده به مقدار واقعی و دقت بر حسب حداکثر خطا را برآورد می‌سازد. این معیار به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] شرح رابطه (22) برآورد می‌شود.

رابطه (22)                         

که در این رابطه:

: درصد پیش‌بینی صحیح نشانه‌ها و علامت‌ها.

: درصد پیش‌بینی صحیح برای انحراف‌ها.

نحوۀ سنجش هر کدام از متغیرهای رابطه (22) در ادامه ارائه شده است.

درصد پیش‌بینی صحیح نشانه‌ها و علامت‌ها ( ): درصد پیش‌بینی صحیح نشانه‌ها و علامت‌ها به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] شرح رابطه (23) برآورد می‌شود.

رابطه (23)                      

که در این رابطه:

: این متغیر یک متغیر مجازی است. این متغیر برابر با یک است؛ هنگامی که  بزرگ‌تر از صفر باشد و در غیر این‌ صورت، عدد صفر تعلق می‌گیرد.

درصد پیش‌بینی صحیح برای انحراف‌ها ( ): درصد پیش‌بینی صحیح برای انحراف‌ها به پیروی از پژوهش آلبو و همکاران [11] شرح رابطه (23) برآورد می‌شود.

رابطه (23)                    

که در این رابطه:

: این متغیر یک متغیر مجازی است.

این متغیر برابر با یک است؛ هنگامی که  بزرگ‌تر از صفر باشد و در غیر این‌ صورت، عدد صفر تعلق می‌گیرد.

در کلیۀ روابط فوق  عبارت است از پارامتر واقعی اقتصادی تولید ناخالص داخلی واقعی و  پارامتر تجدیدنظرشده و پیش‌بینی‌شدۀ تولید ناخالص داخلی است. این شاخص برای ارزیابی آزمون دقت پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی طی دو بار در روابط بالا قرار گرفته است. به‌ بیان دیگر، نخست معیار  Sنهایی که نشان‌دهندۀ دقت پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی است، یک‌بار با اطلاعات واقعی و اطلاعات اصلاح‌شده محاسبه شده است. این بخش از محاسبه، دقت پیش‌بینی اقتصاددانان در سطح بانک مرکزی و کلان کشور را نشان می‌دهد. در گام دوم، معیار  S نهایی که نشان‌دهندۀ دقت پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی است، مجدد با اطلاعات واقعی و اطلاعات پیش‌بینی‌شده (دخالت اطلاعات حسابداری در برآورد معیارهای اقتصادی) محاسبه شده است. این بخش از نقش مثبت یا منفی اطلاعات حسابداری در محاسبۀ دقت پیش‌بینی اقتصاددانان در سطح بانک مرکزی و کلان کشور را نشان می‌دهد. درنهایت، نتایج هر دو محاسبه (دقت محاسبه‌شده برای پیش‌بینی بانک مرکزی و دقت محاسبه‌شده مبتنی بر اطلاعات حسابداری) مقایسه شده‌اند و مطابق با پژوهش پژوهش آلبو و همکاران [11] پیش‌بینی‌هایی با کمترین مقدار S حاوی دقت زیادی از شاخص‌های کلان اقتصادی‌اند.

مرحلۀ دوم:

پیش‌بینی پارمترهای اقتصادی با استفاده از اطلاعات حسابداری

مرحلۀ دوم، پیش‌بینی پارمترهای اقتصادی با استفاده از اطلاعات حسابداری است. اطلاعات و داده‌های حسابداری به‌صورت تعدیل فصلی[17] گردآوری شده‌اند و نقش آن در شاخص‌ اقتصادی با استفاده از مراحلِ ارائه‌شده  در ادامه، برآورد می‌شوند. تمایز مطالعۀ حاضر در بخش اقتصادسنجی و روش اجرای پژوهش، برآورد روش سری زمانی برای داده‌های حسابداری است که به‌نوبۀ‌خود در ایران سابقۀ چندانی ندارد. علت کم‌توجهی پژوهشگران به این نوع تخمین، دسترسی کم اطلاعات از لحاظ سری، طی زمان‌های متفاوت است. در مطالعۀ حاضر، با توجه به نوع داده‌ها که باید فصلی باشند، از صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای برای گردآوری اطلاعات حسابداری استفاده شده است. نظر به اینکه بورس اوراق بهادار تهران از سال 1387 شرکت‌ها را ملزم به افشای اطلاعات میان‌دوره‌ای کرده، بازه زمانی انجام پژوهش، از ابتدای سال 1387 تا پایان سال 1396 است.

گام اول: انتخاب اطلاعات حسابداری

پژوهش حاضر در نظر دارد از اطلاعات حسابداری برای بهبود وضعیت پیش‌بینی و افزایش دقت شاخص اقتصادی استفاده کند. اطلاعات حسابداری به کار گرفته شده، سود حسابداری در دو حالت متورم و تورم‌زدایی‌شده است. شاخص سود حسابداری در پژوهش‌های نالاردی و اوگنوا [41] و کونچیتچکی و پاتاتوکاس [36]، نالاردی و سادکای [39] و هان و همکاران [27] به کار گرفته شده است. در ادامه، نحوۀ سنجش هر کدام از این متغیرها بیان شده است.

سود حسابداری تجمعی متورم[18]: نخستین اطلاعات حسابداری به‌عنوان پیش‌بینی‌کنندۀ شاخص‌های اقتصادی، سود خالص حسابداری متورم است. سود خالص حسابداری تجمعی به پیروی از پژوهش‌های نالاردی و اوگنوا [41] و کونچیتچکی و پاتاتوکاس [36]، نالاردی و سادکای [39] و هان و همکاران [27] به شرح رابطه (24) سنجیده شده است.

رابطه (24)

 

که در این رابطه:

Earnit: سود خالص حسابداری شرکت i در پایان فصل t.

BVit-1: ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام شرکت i در پایان فصل t-1.

از این متغیر برای پیش‌بینی تولید ناخالص ملی اسمی استفاده شده است. اگر در دوره‌ای، تولید ناخالص ملی با قیمت‌های همان سال مدنظر (قیمت جاری) بررسی شود، به آن تولید ناخالص ملی اسمی گفته می‌شود.

سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده[19]: دومین اطلاعات حسابداری به‌عنوان پیش‌بینی‌کنندۀ شاخص‌های اقتصادی، سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده است. سود خالص حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده با استفاده از سود خالص حسابداری تجمعی محاسبه‌شده به پیروی از پژوهش‌های نالاردی و اوگنوا [41] و کونچیتچکی و پاتاتوکاس [36]، نالاردی و سادکای [39] و هان و همکاران [27] به شرح رابطه (25) تورم‌زدایی‌شده است.

رابطه (25)

 

که در این رابطه:

ChEarn: سود خالص حسابداری تجمعی.

 Inflation Rate: نرخ تورم.

تورم یا تغییرات قیمت ازطریق شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی به ‌دست می‌آید؛ بدین صورت که میزان تغییرات آن نسبت به دوره‌های خاص میزان تورم مصرف‌کننده یا همان تورم کل را نشان می‌دهد. تغییرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در نماگر اقتصادی گزارش شاخص‌های عمده اقتصادی (بخش روند قیمت‌ها) به‌صورت فصلی ارائه می‌شوند. درنهایت، نرخ تورم مطابق با بانک مرکزی به شرح رابطه (26) محاسبه شده است.

رابطه (26)                     

که در این رابطه:

 CPIt: شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در فصل t.

برای محاسبۀ روند رشد اقتصادی کشور باید از تولید ناخالص حقیقی استفاده کرد؛ زیرا ممکن است در یک سال تولید ناخالص ملی نسبت به سال گذشته 15% رشد داشته باشد؛ اما همۀ این رشد به‌جای افزایش فیزیکی تولید کالاها و خدمات، بر اثر تورم باشد و حتی شاید تولید فیزیکی، کمتر از سال گذشته باشد؛ بنابراین، برای فهم آن باید از تولید ناخالص ملی حقیقی (با قیمت‌های ثابت) استفاده کرد. پس از این متغیر برای پیش‌بینی تولید ناخالص ملی حقیقی استفاده شده است. اگر در دوره‌ای، تولید ناخالص ملی را با قیمت‌های سال پایه اندازه‌گیری کنند، به آن تولید ناخالص حقیقی گویند.

گام دوم پیش‌بینی: محاسبۀ اطلاعات حسابداری تجمعی

در گام دوم برای پیش‌بینی پارمترهای اقتصادی با استفاده از اطلاعات حسابداری باید سود حسابداری به یک متغیر واحد با عنوان سود حسابداری تجمعی تبدیل شود. نحوۀ تبدیل متغیر سود حسابداری به متغیر سود تجمعی حسابداری با استفاده از میانگین تغییرات کل یا مجموع اطلاعات حسابداری شرکت‌ها به شرح رابطه (27) است.

رابطه (27)

 

که در این رابطه:

 N: تعداد شرکت‌ها.

i: شرکت.

t: فصل.

این فرآیند برای سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده تکرار شده است.

درخصوص رابطه (27) باید خاطرنشان کرد سود شرکت‌های مختلف در هر فصل با هم جمع شده است تا سود حسابداری تجمعی به دست آید. سپس برای همگن‌سازی سود حسابداری با تولید ناخالص داخلی به پیروی از پژوهش نالاردی و اوگنوا [41] اقدام به تبدیل سود حسابداری تجمعی در هر فصل به میانگین کرده‌اند. معیار تغییرات سود حسابداری تجمعی محاسبه‌شده در رابطه (27)، نمایندۀ سود حسابداری تمامی شرکت‌های موجود در بورس اوراق بهادار تهران است؛ زیرا بورس باید برای هر بخش از تولید ناخالص داخلی تعدادی نماینده (فصل - شرکت) برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی داشته باشد. با توجه به اینکه شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران سهمی متناسب با اقتصاد درخصوص ترکیب همگن با بخش‌های واقعی اقتصاد دارد، از تمامی شرکت‌ها در هر فصل برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی فصل آتی استفاده شده است. طبق نگاره (2) هر شرکت و صنعت در بورس اروراق بهادار تهران، نماینده‌ای برای اجزای تولید ناخالص داخلی شده است.

 

 

نگاره 2. سهم بورس از اقتصاد در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی

ردیف

نماینده‌های پیش‌بین تولید ناخالص داخلی از بین شرکت‌های بورسی

اجزای تولید ناخالص داخلی

1

فرآرده‌های نفتی، صنایع پتروشیمی و نفت و استخراج نفت و گاز اکتشافات

بخش نفت

2

صنایع زراعت و خدمات وابسته و کشاورزی

بخش کشاورزی

3

واسطه‌گری‌های مالی، لیزینگ‌ها، هلدینگ‌ها و سرمایه‌گذاری

بخش خدمات

4

انبوه‌سازی املاک و مستغلات و پیمانکاری صنعتی

بخش ساختمان

5

استخراج معادن و استخراج کانه‌های فلزی

بخش صنعت و معدن

منبع: یافته‌های پژوهش

 

گام سوم پیش‌بینی: محاسبۀ پراکندگی اطلاعات حسابداری تجمعی

در این مرحله، پراکندگی تغییرات کل اطلاعات حسابداری با استفاده از رابطه (28) محاسبه شده است.

رابطه (28)

 

رابطۀ بالا انحراف معیار تغییرات سود است که به‌صورت مقطعی برای هر فصل جداگانه محاسبه شده است. این فرآیند برای سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده تکرار شده است. پراکندگی سود حسابداری متورم و سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده (محور عمودی) طی بازه زمانی پژوهش (محور افقی) به شرح نمودار (4) است.

 

 

نمودار 4. پراکندگی سود حسابداری متورم و سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

گام چهارم پیش‌بینی: برآورد پراکندگی اطلاعات حسابداری که به‌طور کامل در تخمین‌های اقتصاد کلان گنجانده نشده‌اند

 

در ادبیات اقتصادی، هر گونه انحراف مقادیر متغیرها از روند بلندمدت مقادیر انتظاری آنها شوک نامیده می‌شود. انحراف معیار تغییرات سود در رابطه (28) به دست آمد. حال باید مشخص شود تغییرات سود یا رشد سود حسابداری (پراکندگی تغییرات سود حسابداری) نسبت به آنچه در بلندمدت مورد انتطار است، چه میزان انحراف دارد. نالاردی و اوگنوا [41] بیان می‌کنند این انحراف آن میزان از اطلاعات سود است که از آن به‌عنوان اطلاعات جدید موجود در پراکندگی رشد سود حسابداری یاد می‌شود؛ زیرا شوک یا تکانه (خطای مدل) آن میزان از مقدار سود را مشخص می‌کند که واکنش تولید ناخالص داخلی را در طول زمان به سبب شوک ایجاد‌شده در اقتصاد بر می‌انگیزد. پس پژوهشگر نه به کلیۀ اطلاعات سود بلکه فقط به اطلاعات جدید موجود در پراکندگی سود حسابداری علاقه‌مند است که به‌طور کامل در تخمین‌های اقتصاد کلان گنجانده نشده‌اند؛ بنابراین، معیار اندازه‌گیری پراکندگی متغیرهای حسابداری (رشد سود)، عبارت است از تکانه در پراکندگی تغییرات تجمعی متغیرهای حسابداری (سودهای تجمعی) که این متغیر با مدل رگرسیون غلتان به‌صورت باقیمانده‌ای از مدل AR(2) در رابطه (29) محاسبه می‌شود. انتخاب وقفه AR براساس معیارهای اطلاعاتی شوارتز، آکائیک و حنان کوئین تعیین شد.

 

رابطه(29)

 

 

 

 

که در این رابطه:

: پراکندگی تجمعی متغیرهای حسابداری.

: جزء پسماند که نشان‌دهندۀ پراکندگی سود حسابداری و به‌عنوان شوک واردشده به متغیرهای حسابداری است.

با قرارگرفتن مقادیر پیشین[20] یا وقفه‌های مرتبه دوم

پراکندگی سود حسابداری در فرآیند خود توضیح الگوی اتورگرسیو، آن میزان سودی که توانایی تبیین، توضیح و پیش‌بینی پراکندگی سود حسابداری دوره t را نداشته، معرف میزان سودی است که باید مدنظر الگوی پیش‌بینی اقتصادی قرار داده شود [41].

این فرآیند برای دیگر متغیر حسابداری با عنوان سود حسابداری تورم‌زادیی‌شده انجام شده است. نتایج برای پراکندگی سود حسابداری و سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده با استفاده از رگرسیون غلتان در نمودار (5) ارائه شده‌اند.

 

 

 

نمودار 5. تکانه در پراکندگی سود حسابداری و تکانه در پراکندگی سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

               منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

 

گام پنجم پیش‌بینی: پیش‌بینی شاخص‌های اقتصای با استفاده از اطلاعات حسابداری

نالاردی و اوگنوا [41] معتقدند چنانچه رابطه (30) برازش شود، نتیجۀ برازش نشان‌دهندۀ برآورد تقریبی نهایی به‌علاوۀ یک جزء خطا است. این مدل برآورد تقریبی نهایی به‌علاوۀ یک جزء خطا را نشان می‌دهد.

رابطه(30)

 

 

که در این رابطه:

Macroeconomic Indicators_Final: شاخص‌های اقتصادی واقعی یا اصلاح‌شده.

Initial_Estt: یک برآورد اولیه از شاخص‌های اقتصادی واقعی اصلاح‌نشده.

چنانچه تخمین اولیۀ اعلام‌شده، یک برآورد بدون تورش‌ از تخمین نهایی باشد، ضریب تخمینی رابطه (30) با استفاده از حداقل مربعات معمولی، باید بدین صورت باشد که α=0 و β=1 باشد؛ ولی برای بررسی اینکه آیا تخمین اولیه به‌طور کامل اطلاعات مربوط به پراکندگی متغیرهای حسابداری را شامل می‌شود یا خیر و همچنین، برای آزمون اینکه آیا پراکندگی رشد اطلاعات حسابداری حاوی اطلاعاتی دربارۀ چهارچوب‌های انتظاری شاخص‌های کلان اقتصادی نهایی است یا خیر، می‌توان رگرسیون را تصحیح و به شرح رابطه (31) برآورد ‌کرد.

رابطه(31)

 

که در این رابطه:

Macroeconomic Indicators_Final: شاخص‌های اقتصادی واقعی یا اصلاح‌شده.

Accounting Information_Disp: پراکندگی متغیرهای حسابداری (پسماند رابطه 29).

Initial_Estt: برآورد اولیه از شاخص‌های اقتصادی واقعی اصلاح‌نشده.

اگر قرار است خطای برآورد اولیۀ اعلام‌شده از شاخص‌های اقتصادی واقعی یا اصلاح‌شده مربوط به متغیرهای حسابداری باشد، ضریب 1β باید به‌طور معناداری از صفر متفاوت باشد. نتیجۀ برازش رابطه (31) به شرح نگاره (3) ارائه شده است.

 

 

 

نگاره 3. برآورد بررسی اطلاعات حسابداری دربارۀ چهارچوب‌های انتظاری شاخص‌های کلان اقتصادی

متغیرها

ضرایب

انحراف

 استاندارد

آماره ‌t

سطح

 معناداری

ضرایب

انحراف

 استاندارد

آماره ‌t

سطح

معناداری

سود حسابداری متورم

12/0-

06/0

95/1-

0581/0

-

-

-

-

سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

-

-

-

-

04/0-

02/0

92/1-

0615/0

برآورد اولیۀ تولید ناخالص داخلی

94/0

02/0

44/35

0000/0

002/1

09/0

62/10

0000/0

ضریب ثابت

2/105548

7/62543

687589/1

0999/0

8/3512

7/145595

02/0

9809/0

ضریب تعیین

97/0

-

-

-

97/0

-

-

-

آماره F

-

-

35/641

0000/0

-

-

18/57

0000/0

دوربین واتسون

-

-

37/2

-

-

-

68/2

-

پیش‌بینی‌تولید ناخالص داخلی

GDPFINAL=0.943*Initial_Estt0.122*INOVATION+105548.167

GDPFINAL=1.002*Initial_Estt0.045*ANTIINOVATION+3512.825

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

سطح معناداری برای سود حسابداری متورم و سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده به‌ترتیب برابر با 0581/0 و 0615/0 است که از سطح خطای 10% کمتر است. مطابق مبانی نظری ضریب سود حسابداری متورم (12/0-) و سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده (04/0-) هر دو معنادار است. تفسیر این ضرایب به این صورت است که تکانه در پراکندگی سود حسابداری تجمعی، تجدیدنظر در ارقام تولید ناخالص داخلی اسمی را به میزان 12/0- (به‌واسطۀ مدنظر قرار دادن سود حسابداری متورم) و تجدیدنظر در ارقام تولید ناخالص داخلی حقیقی را به میزان 04/0- (به‌واسطۀ مدنظر قرار دادن سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده) برای هر فصل کاهش می‌یابد.

یافته‌های پژوهش

یافته‌های پژوهش به تلخیص و اقتباس نتایج از برآوردهای انجام‌شده، در دو بخش در قالب پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم و تورم‌زدایی‌شده در ادامه ارائه شده‌اند.

پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم

نمودار (6) روند پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را با استفاده از سود حسابداری متورم و دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را با استفاده از سود حسابداری متورم (بررسی روند با احتساب 2 واحد خطای مثبت یا منفی در روند پیش‌بینی) نشان می‌دهد. محور عمودی این نمودار، تولید ناخالص داخلی نهایی (که تولید ناخالص داخلی نهایی اصلاح‌شدۀ نهایی توسط بانک مرکزی است و دیگر تجدیدنظر نمی‌شود) و نهایی پیش‌بینی‌شده (پیش‌بینی‌شده با استفاده از سود حسابداری تجمعی) و محور افقی این نمودار سال‌های انجام پژوهش است.

 

 

نمودار 6. پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم و دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

نمودار (7) روند پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی

را با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده و دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده نشان می‌دهد.

 

 

 

نمودار7. پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده و دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

 

مقایسۀ عملکرد روش‌های مختلف پیش‌بینی

در این بخش، مقادیر واقعی، برآوردی بانک مرکزی از تولید ناخالص داخلی، پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم و پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده و همچنین، خطای هر کدام در نگاره (4) و (6) ارائه شده‌اند. شایان ذکر است به دلیل رعایت اختصار از ذکر اعشار کلیۀ ارقام خودداری شده است. منظور از تعدیل در جداول پیش‌بینی، تجدیدنظر در ارقام است که از سوی بانک مرکزی طی فصول آتی برای فصول قبل انجام می‌شود. به بیان دیگر، ارقام اولیۀ اعلام‌شده بانک مرکزی برای هر فصل معرف برآورد اولیۀ بانک مرکزی قبل از تعدیل (یا قبل از تجدیدنظر در ارقام) و ارقام نهایی که طی فصل‌های آتی (به‌صورت چندین بار) تغییر یافته و نهایی شده‌اند (یا بعد از آخرین تجدیدنظر در ارقام)، مقدار واقعی بعد از تعدیل‌اند.

درخصوص میزان خطای کسب‌شده ازطریق پیش‌بینی با استفاده از سود حسابداری متورم و تورم‌زدایی‌شده نسبت به خطای برآوردی بانک مرکزی، نکته شایان ذکر این است که معیارهای ارزیابی میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا، درصد میانگین قدرمطلق خطا و همچنین، معیار S پیشنهادشدۀ آلبو و همکاران [11] و پیشنهاد حیندمان و کوهلر [31]، دقت پیش‌بینی را با میانگین خطاهای دورۀ مدنظر محاسبه می‌کنند و میزان خطاها را براساس سطوح معناداری و آمارۀ‌ آزمون‌های MAE، MSE و MAPE و همچنین، مقدار خطای کمتر و نه تعداد خطای کمتر در سطح کلیۀ مشاهدات، ارزیابی و دقت پیش‌بینی را اعلام می‌کنند. به بیان دیگر، اگرچه در برخی دوره‌ها خطای پیش‌بینی مدل بیش از خطای پیش‌بینی بانک مرکزی است، در مجموع دوره‌های بررسی‌شده، خطای مدل پیش‌بینی براساس شاخص S با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده (پیش‌بینی با استفاده از سود متورم) به میزان 076/0 (012/1) از خطای پیش‌بینی بانک مرکزی به میزان 345/1 کمتر بوده و در کل دقت پیش‌بینی مدل سود تورم‌زدایی‌شده (مدل سود متورم) 99% (9/98%) در مقابل پیش‌بینی بانک مرکزی 6/98% است.

 

 

 

نگاره 4: مقادیر پیش‌بینی و خطای تولید ناخالص داخلی اسمی با استفاده از سود حسابداری متورم

زمان

مقدار واقعی

 (بعد از تعدیل)

برآوردی بانک مرکزی

 (قبل از تعدیل)

خطای برآوردی بانک مرکزی

 (قبل از تعدیل)

پیش‌بینی با استفاده از سود

حسابداری متورم

خطای پیش‌بینی با استفاده از سود

حسابداری متورم

تعداد شرکت‌های هر فصل

1387Q1

984،177

967،191

16،985

979،529

4،647

325

1387Q2

1،032،577

1،139،908

107،331-

1،153،391

120،813-

322

1387Q3

963،338

935،592

27،746

955،879

7،459

331

1387Q4

913،801

851،202

62،599

808،607

33،194

305

1388Q1

919،295

895،082

42،212

908،857

10،438

332

1388Q2

1،001،652

1،113،116

111،463-

1،126،830

125،178-

324

1388Q3

1،044،603

1،016،169

28،434

1،043،836

767

338

1388Q4

1،107،626

1،048،511

58،815

1،067،906

39،719

306

1389Q1

1،111،931

1،088،522

23،408

1،100،152

11،778

338

1389Q2

1،163،249

1،282،309

119،060-

1،292،024

128،775-

333

1389Q3

1،232،842

1،119،927

32،915

1،219،625

13،217

344

1389Q4

1،482،379

1،419،643

62،736

1،419،846

62،533

327

1390Q1

1،554،820

1،544،733

10،087

1،536،448

18،371

347

1390Q2

1،560،509

1،679،572

119،062-

1،677،764

117،254-

354

1390Q3

1،580،191

1،539،238

40،953

1،548،219

31،972

360

1390Q4

1،668،846

1،600،825

68،021

1،598،650

70،196

351

1391Q1

1،581،973

1،557،057

24،915

1،548،316

33،657

361

1391Q2

1،684،101

1،853،900

169،799-

1،845،735

161،634-

369

1391Q3

1،916،215

1،880،777

35،437

1،871،744

44،470

371

1391Q4

2،101،701

1،992،255

109،445

1،980،933

120،767

377

1392Q1

2،269،409

2،230،342

39،066

2،203،766

65،642

370

1392Q2

2،411،236

2،688،591

277،355-

2،651،719

240،483-

379

1392Q3

2،525،749

2،482،941

42،807

2،462،199

63،549

375

1392Q4

2،636،223

2،440،742

195،481

2،417،843

218،380

384

1393Q1

2،818،190

2،759،906

58،283

2،715،100

103،089

377

1393Q2

2،876،200

3،191،032

314،831-

3،145،185

268،984-

386

1393Q3

2،851،131

2،789،720

61،411

2،760،578

90،553

386

1393Q4

2،714،566

2،519،430

195،136

2،489،698

224،868

391

1394Q1

2،807،861

2،730،585

77،276

2،695،664

112،197

394

1394Q2

2،773،875

3،107،468

333،592-

3،082،256

284،380-

406

1394Q3

2،714،853

2،652،333

62،520

2،626،216

85،636

403

1394Q4

2،932،442

2،638،645

193،796

2،606،634

225،807

409

1395Q1

2،838،000

2،836،852

1،147

2،795،898

42،101

408

1395Q2

3،492،000

3،534،216

42،216-

3،489،081

12،918

413

1395Q3

3،104،000

3،132،968

28،968-

3،090،286

13،713

407

1395Q4

3،219،000

3،218،813

186

3،171،695

47،304

416

1396Q1

3،275،000

3،281،813

6،872-

3،228،729

46،270

416

1396Q2

4،061،000

4،081،842

20،842-

4،011،359

96،640

420

1396Q3

3،637،000

3،659،994

22،994-

3،600،387

36،612

417

1396Q4

3،783،000

3،783،391

391-

3،719،926

63،073

426

 

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

به‌منظور بررسی قدرت پیش‌بینی و مقایسه از معیارهای ارزیابی مختلفی شامل میانگین قدرمطلق خطا (MAE)، میانگین مجذور خطا (MSE) و درصد میانگین قدرمطلق خطا (MAPE) استفاده شد. ارزیابی مدل پیش‌بینی با استفاده از سود متورم به شرح نگاره (5) ارائه شده است.

 

 

 

 

نگاره 5: ارزیابی دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی

الگو

مجموع مربعات خطا

(MSE)

میانگین قدرمطلق خطا

(MAE)

معیار درصد میانگین قدرمطلق خطا

(MAPE)

پیش‌بینی با استفاده از سود متورم

1/158993

9/117636

175243/5

         منبع: یافته‌های پژوهش

 

نگاره 6. مقادیر پیش‌بینی و خطای تولید ناخالص داخلی حقیقی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

زمان

مقدار واقعی

(بعد از تعدیل)

برآوردی بانک مرکزی

(قبل از تعدیل)

خطای برآوردی بانک مرکزی

(قبل از تعدیل)

پیش‌بینی با استفاده از سود

حسابداری تورم‌زدایی‌شده

خطای پیش‌بینی با استفاده از

سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

تعداد شرکت‌های هر فصل

1387Q1

1،420،996

1،449،660

28،664-

1،455،025

34،029-

325

1387Q2

1،572،650

1،456،408

116،241

1،461،261

111،388

322

1387Q3

1،438،763

1،468،432

29،669-

1،451،170

12،406-

331

1387Q4

1،408،072

1،465،980

57،908

1،464،508

56،436-

305

1388Q1

1،402،947

1،440،445

37،497-

1،447،403

44،455-

332

1388Q2

1،578،774

1،464،427

114،347

1،470،735

108،039

324

1388Q3

1،462،245

1،455،126

28،881-

1،431،972

5،727-

338

1388Q4

1،432،834

1،480،803

47،969-

1،431،972

51،891-

306

1389Q1

1،446،877

1،491،291

44،414-

1،498،110

51،233-

338

1389Q2

1،680،827

1،566،601

114،226

1،573،010

107،817

333

1389Q3

1،534،446

1،563،870

29،424-

1،539،490

5،045-

344

1389Q4

1،513،125

1،553،512

40،388-

1،483،660

29،465

327

1390Q1

1،595،953

1،553،682

45،728-

1،602،975

53،021-

347

1390Q2

1،708،515

1،600،660

107،855

1،606،771

53،021

354

1390Q3

1،565،405

1،591،773

26،368-

1،589،975

24،570-

360

1390Q4

1،540،495

1،576،254

35،759-

1،574،190

33،695-

351

1391Q1

1،416،028

1،465،444

49،416-

1،472،294

56،266-

361

1391Q2

1،568،401

1،453،909

114،493

1،460،744

107،567

369

1391Q3

1،442،188

1،472،757

30،507-

1،471،541

29،354-

371

1391Q4

1،446،806

1،481،314

34،507-

1،467،580

20،774-

377

1392Q1

1،415،086

1،465،209

50،123-

1،471،380

56،294-

370

1392Q2

1،556،388

1،441،626

114،762

1،444،847

111،541

379

1392Q3

1،424،622

1،458،807

34،185-

1،463،413

38،791-

375

1392Q4

1،458،233

1،488،687

30،455-

1،494،006

35،773-

384

1393Q1

1،479،127

1،527،207

48،080-

1،533،744

54،617-

377

1393Q2

1،638،708

1،517،483

121،225

1،524،445

114،263

386

1393Q3

1،489،714

1،527،310

37،595-

1،532،261

42،547-

386

1393Q4

1،434،986

1،470،535

35،549-

1،476،073

41،087

391

1394Q1

1،464،594

1،510،126

45،532-

1،515،820

51،226-

394

1394Q2

1،604،780

1،482،045

122،735

1،486،655

118،125

406

1394Q3

1،408،795

1،447،709

38،914-

1،452،367

43،573-

403

1394Q4

1،486،512

1،506،801

38،289-

1،511،826

43،314-

409

1395Q1

1،574،579

1،573،666

913

1،578،561

3،982-

408

1395Q2

1،812،334

1،796،234

16،100

1،800،319

12،015

413

1395Q3

1،645،906

1،629،367

16،539

1،634،465

11،442

407

1395Q4

1658،290

1،691،842

33،552-

1،686،625

28،335-

416

1396Q1

1،647،754

1،656،074

8،320-

1،654،896

7،142-

416

1396Q2

1،903،916

1،908،449

4،533-

1،907،493

3،577-

420

1396Q3

1،658،834

1،665،211

6،377-

1،691،258

5،424-

417

1396Q4

1،703،330

1،701،877

1،453

1،702،244

1،086

426

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

 

ارزیابی مدل پیش‌بینی با استفاده از سود

تورم‌زدایی‌شده به شرح نگاره (7) ارائه شده است.

 

 

 

نگاره 7. ارزیابی دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده

الگو

مجموع مربعات خطا

(MSE)

میانگین قدرمطلق خطا

(MAE)

معیار درصد میانگین قدرمطلق خطا

(MAPE)

پیش‌بینی با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده

3/58916

1/46729

049722/3

       منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

 

نتایج در ارزیابی قدرت پیش‌بینی‌کنندگی الگوی سود حسابداری نشان می‌دهند پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده براساس معیارهای ارزیابی میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و درصد میانگین قدرمطلق خطا دارای خطای کمتری نسبت به پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود متورم است. براساس معیار میانگین قدرمطلق خطا، پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده با مقدار 46،729 و پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود متورم با مقدار 117،636 سود تورم‌زدایی‌شده دارای خطای کمتری است. همچنین، درصد میانگین قدرمطلق خطا برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده با مقدار 3،04 و پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود متورم با مقدار 5،17 که مجدد سود تورم‌زدایی‌شده است، دارای خطای کمتری است. در ادامه، با استفاده از معیار S محاسبه‌شده برای استحکام نتایج، به بررسی آزمون دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی طی دوره‌های آتی با استفاده از سود حسابداری پرداخته شده است.

ارزیابی دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی

به‌منظور مقایسۀ قدرت پیش‌بینی و انتخاب بهترین روش برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی از معیار S محاسبه‌شده مطابق با پژوهش آلبو و همکاران [11] استفاده می‌شود. مطابق با ادبیات نظری پژوهش آلبو و همکاران [11] پیش‌بینی‌هایی با کمترین خطا یا میزان S حاوی بهترین پیش‌بینی‌اند. S محاسبه‌شدۀ پژوهشگر که مشکل از سه معیار S1، S2 و S3 است، برای مقایسۀ دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود متورم، سود تورم‌زدایی‌شده و بانک مرکزی به شرح نگاره (8) ارائه شده است.

 

 

 

نگاره 8. مقایسۀ شاخص S

الگو

شاخص S

پیش‌بینی با استفاده از سود متورم

012/1

پیش‌بینی با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده

076/0

پیش‌بینی با استفاده از برآوردهای اولیه بانک مرکزی

345/1

                                         منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

 

مطابق با مبانی نظری آلبو و همکاران [11] کوچکی این معیار برای هر الگو نشان‌دهندۀ قدرت بالاتر آن الگو در پیش‌بینی است و می‌تواند نشان‌دهندۀ انتخاب مدل مناسب نیز باشد. با توجه به نتایج نگاره (7)، شواهد بیان‌کنندۀ آن است که پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود تورم‌زدایی‌شده حاوی بهترین ارقام و بالاترین دقت برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی طی دوره‌های آتی است. خطای محاسبه‌شده برای این روش، کمترین انحراف را دارد. همچنین، پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود متورم‌ پس از سود تورم‌زدایی، بهترین ارزیابی از پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی، با دقت بالاتری نسبت به برآوردهای اولیۀ بانک مرکزی از تولید ناخالص داخلی است؛ درنتیجه، استفاده از این دو روش، تجدید ارائۀ تولید ناخالص داخلی را به حداقل ممکن می‌رساند.

آزمون فرضیۀ اول به بررسی دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی طی دوره‌های آتی، با استفاده از سود حسابداری تجمعی پرداخته و در فرضیۀ دوم دقت بیشتر سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده نسبت به سود حسابداری تجمعی، در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی بررسی شده است. در این بخش به این مسئله پرداخته می‌شود که کدام یک از این دو پارامتر سود متورم و سود تورم‌زدایی‌شده، خطای کمتری را در پیش‌بینی دارند. برای پی‌بردن به این سؤال، داده‌های واقعی با مقادیر پیش‌بینی‌شده، با سه روش میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و معیار میانگین درصد قدرمطلق خطا مقایسه شدند. مطابق با مبانی نظری پژوهش‌های متفاوت آلبو و همکاران [11]، گرین و تاشمان [26] و حیندمان و کوهلر [31] هرکدام از این سه روش، میزان خطای عددی کمتری داشته باشد، معیار در نظر گرفته می‌شود. هرچه دورۀ پیش‌بینی طولانی می‌شود، مقدار خطای پیش‌بینی بیشتر می‌شود؛ زیرا پیش‌بینی در هر دوره، مجموع خطای پیش‌بینی‌های گذشته را نیز در خود دارد. برای تعیین میزان کمی خطاهای پیش‌بینی از آماره‌های مجموع مربعات خطا، میانگین قدرمطلق خطا و معیار میانگین درصد قدرمطلق خطا و همچنین، به‌عنوان یک آزمون استحکام از شاخص S آلبو و همکاران [11] استفاده شد و فرضیه‌ها با استفاده از آزمون t استیودنت زوجی بررسی شدند. این آزمون برای بررسی تفاوت میانگین دو جامعه در طول زمان است. نتیجۀ این آزمون برای فرضیۀ اول و دوم به شرح نگاره (9) ارائه شده است.

 

 

 

نگاره 9. مقایسۀ زوجی تفاوت میانگین دو جامعه

 

مقدار واقعی

(بعد از تعدیل)

پیش‌بینی با استفاده

از سود حسابداری متورم

مقدار واقعی

(بعد از تعدیل)

پیش‌بینی با استفاده

از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده

میانگین

40/2158819

33/2122678

871/1539245

87/1539245

واریانس

87521540011

8752540011

11005021706

14565166324

مشاهدات

40

40

40

40

همبستگی

99/0

-

86/0

-

فرضیه تفاوت میانگین

0

-

0

-

درجۀ آزادی

39

-

39

-

آماره t

89/1

-

15/6

-

t  بحرانی یک‌طرفه

68/1

-

68/1

-

     منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

فرض صفر این آزمون بیان می‌دارد که میانگین تولید ناخالص داخلی نهایی اعلام‌شدۀ بانک مرکزی با میانگین تولید ناخالص داخلی نهایی پیش‌بینی‌شدۀ سود حسابداری، برابر (میانگین جامعه اول-میانگین جامعه دوم =0) است. آماره t محاسبه‌شده برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم برابر با 89/1 است که از مقدار بحرانی 68/1 بزرگ‌تر است. درنتیجه، فرض صفر این آزمون رد می‌شود و بین تولید ناخالص داخلی نهایی اعلام‌شدۀ بانک مرکزی و تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نظر به اینکه شاخص S برای تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری متورم برابر با 012/1 است و از شاخص S برای تولید ناخالص داخلی نهایی اعلام‌شدۀ بانک مرکزی که برابر با 345/1 است، کمتر است، می‌توان بیان کرد اطلاعات سود حسابداری تجمعی متورم ارزش پیش‌بینی‌کنندگی برای تولید ناخالص داخلی دارد و سود حسابداری تجمعی متورم، دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را طی دوره‌های آتی افزایش می‌دهد؛ ولی در باب اینکه سود حسابداری تجمعی متورم نسبت به سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده برتری دارد یا برعکس، باید فرضیۀ دوم، بررسی و شاخص S بین این دو الگوی پیش‌بینی مقایسه  شود.

آماره t محاسبه‌شده برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده برابر با 15/6 است که از مقدار بحرانی 68/1 بزرگ‌تر است. درنتیجه، فرض صفر این آزمون رد می‌شود و بین تولید ناخالص داخلی نهایی اعلام‌شدۀ بانک مرکزی و تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نظر به اینکه شاخص S برای تولید ناخالص داخلی با استفاده از سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده برابر با 076/0 است و از شاخص S برای تولید ناخالص داخلی نهایی اعلام‌شدۀ بانک مرکزی که برابر با 345/1 است، کمتر است، می‌توان بیان کرد سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده نسبت به سود حسابداری تجمعی، دقت بیشتری در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی دارد و همچنین، قدرت توضیحی بیشتر و ارزش پیش‌بینی‌کنندگی بالاتری نسبت به همتای خود (سود حسابداری تجمعی) دارد. به‌صورت کلی، شواهد در مقایسۀ توانایی الگوهای مختلف دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی به دلیل کوچک‌تر بودن مجموع خطاهای الگوها نشان می‌دهند پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از اطلاعات سود حسابداری تورم‌زدایی‌شده نسبت به اطلاعات سود حسابداری متورم برتری دارد.

بحث و نتیجه‌گیری

با توجه به اینکه یکی از مشکلات پژوهشگران اقتصادی، دسترسی‌نداشتن به آمارهای سری زمانی است و نیز در استفاده از همین آمارهای موجود نیز نوعی نااطمینانی وجود دارد، همواره یکی از خواسته‌های اقتصاددانان، شناسایی مدل‌هایی است که قدرت پیش‌بینی مناسبی را با همین داده‌های محدود داشته باشند؛ زیرا انتظارات کلان اقتصادی که با برآوردهای اولیه از تولید ناخالص داخلی شکل گرفته‌اند، بر طیف گسترده‌ای از تصمیم‌های سازمان‌های دولتی و نمایندگان اقتصادی تأثیر می‌گذارد؛ با این حال، برآوردهای اولیه از تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اطلاعات نادرست و ناقص است و به‌طور معمول در طی چندین دوره، بانک مرکزی پس از دریافت اطلاعات بیشتر، تولید ناخالص داخلی را مجدد ارائه می‌کند. هنگام برآورد تولید ناخالص داخلی، بانک مرکزی به منابع اطلاعاتی متکی است که برخی از آنها هنگام تولید برآوردهای اولیه دردسترس نیستند؛ درنتیجه، اجزای غیر قابل استفاده از تولید ناخالص داخلی با استفاده از برآوردهای روند منتقل می‌شوند که اطلاعات را از ماهها، فصل‌ها (سه‌ماهه‌ها) یا سال‌های قبلی استخراج می‌کنند؛ بنابراین، با استفاده از مفروضات روند دقیق‌تر، می‌توان دقت تخمین‌های اولیۀ تولید ناخالص داخلی را بهبود بخشید که این اطمینان با ترکیب اطلاعات سایر متغیرهای کلان اقتصادی حاصل می‌شود که با تولید ناخالص داخلی همخوانی دارند.

نظریۀ حسابداری کلان به کارایی اطلاعات حسابداری در پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی می‌پردازد. بر اساس این نظریه، رشد سود نمایندۀ عملکرد یک شرکت است و به دلیل جامعیت آن به‌اصطلاح آینۀ تمام‌قد از عملکرد شرکت محسوب می‌شود. پژوهش حاضر بر پراکندگی رشد سود به‌عنوان یک منبع اطلاعاتی مهم در سطح اقتصاد کلان متمرکز شده است. برای تشکیل رگرسیون تجربی پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی، ضمن اتکا به نتایج مطالعات تجربی نالاردی و اوگنوا [41] و نالاردی و اوگنوا [40] از یک چارچوب جدید و متفاوت از سایر روش‌ها برای پیش‌بینی استفاده شد. در این رگرسیون، تولید ناخالص داخلی براساس سود حسابداری تجمعی پیش‌بینی شد. این پژوهش، نخستین پژوهشی است که مدعی می‌شود پراکندگی رشد سود حسابداری (با برتری سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی نسبت به سود حسابداری تجمعی) به‌خوبی در تئوری تغییر بخش، مناسب است و قصد تلاش‌ برای مستندسازی محتوای اطلاعاتی پراکندگی حسابداری تجمعی در برآوردهای اقتصادی را دارد که امید است بانک مرکزی به این پیشنهاد توجه کند. بر اساس این، پژوهش حاضر به بررسی آزمون دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با تکیه بر اطلاعات مقایسه‌ای سود حسابداری تجمعی متورم و تورم‌زدایی‌شده پرداخته است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است. شواهد در آزمون فرضیه‌ها نشان دادند اطلاعات حسابداری تجمعی در زمان واقعی می‌تواند برای تشخیص خطاها در برآوردهای اولیۀ تولید ناخالص داخلی استفاده شود. این نتایج بیان‌کنندۀ آن است که پیش‌بینی‌کنندگان شاخص‌های کلان اقتصادی، شوک‌های ناشی از سودهای تجمعی حسابداری را در برآوردهای تولید ناخالص داخلی لحاظ می‌کنند تا شاخص‌های اقتصادی دچار کمترین تعدیل شوند. این نتایج همان یافته‌‌ای است که تئوری مجرای تأثیر واقعی بیان‌کنندۀ آن است.

براساس معیار دقت پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی (یا شاخص S پیشنهاد‌شدۀ آلبو و همکاران [11]، گرین و تاشمان [26] و حیندمان و کوهلر [31]) و همچنین، آزمون t استیودنت زوجی و معیارهای ارزیابی میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و درصد میانگین قدرمطلق خطا، شواهد در آزمون فرضیۀ اول نشان دادند سود حسابداری تجمعی، دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را طی دوره‌های آتی افزایش می‌دهد. بر اساس این، سود حسابداری تجمعی، سیگنال‌های بااهمیتی درخصوص وضعیت فعلی و آتی اقتصاد به بازار مخابره می‌کند. افزایش سود حسابداری تجمعی و روند صعودی سود به افزایش منابع مالی در اختیار شرکت در راستای سرمایه‌گذاری‌های آتی و درنتیجه، افزایش سطح سرمایه‌گذاری واحدهای تجاری منجر می‌شود؛ زیرا به دلیل سرمایه‌گذاری‌ها و افزایش فروش شرکت، وضعیت رشد اقتصادی کشور بهبود می‌یابد؛ درنتیجه، کارکنان (افزایش حقوق و دستمزد)، مدیران (افزایش میزان پاداش)، سهامداران (افزایش سود هر سهم و بازده سهام) و درنهایت دولت (بهبود برآوردهای اولیه از شاخص‌های کلان اقتصادی) از افزایش سود شرکت بهره‌مند خواهند شد.

براساس معیار دقت پیش‌بینی شاخص‌های کلان اقتصادی (یا شاخص S پیشنهادشدۀ آلبو و همکاران [11]، گرین و تاشمان [26] و حیندمان و کوهلر [31]) و همچنین، آزمون t استیودنت زوجی و معیارهای ارزیابی میانگین قدرمطلق خطا، میانگین مجذور خطا و درصد میانگین قدرمطلق خطا، شواهد در آزمون فرضیۀ دوم نشان دادند سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده نسبت به سود حسابداری تجمعی، دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی را طی دوره‌های آتی افزایش می‌دهد. بر اساس این، با توجه به ارزش زمانی پول در ایران، سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده، سیگنال‌های بهتری درخصوص وضعیت فعلی و آتی اقتصاد به بازار مخابره می‌کند. به‌طور قطع، با روند مثبت سودآوری، به دلیل منابع فراوان در اختیار شرکت، میزان حقوق و مزایای کارکنان، میزان پاداش مدیران و سود هر سهم و بازده سهام سهامدران، افزایش خواهند یافت. این امر طی سالیان تحریم، در کوتاه‌مدت (و در شرایط عادی تجاری در بلندمدت) به متورم‌شدن سود حسابداری منجر می‌شود. سود متورم امکان برداشت‌های غلط را از سوی عموم با خود به همراه دارد. با تورم‌زدایی سود، شاخص شفاف‌تری از سود ارائه می‌شود که به‌نحو کاراتری تولید ناخالص داخلی پیش‌بینی می‌شود.

در پژوهش‌های مالی نظیر الله‌یاری (1387) و دهدار و آقایی (1388) از اطلاعات حسابداری به‌عنوان اطلاعاتی نام برده می‌شود که کارایی لازم را ندارند یا دست‌کم از سطح ضعیف کارایی برخوردارند. همچنین، نگاه عموم به اطلاعات حسابداری به‌صورت اطلاعات گذشته‌نگر است. این در حالی است که نتایج پژوهش حاضر هم‌راستا با ادبیات نظری حسابداری کلان‌اند. به بیان دیگر، هنگام ارزیابی کارایی بازار بورس و اطلاعات حسابداری، تنها بازخورد اطلاعات حسابداری و بازار بورس در سطح اقتصاد خرد در نظر گرفته نمی‌شود؛ زیرا حسابداری کلان بر اثرات آتی اطلاعات حسابداری شرکت‌ها بر اقتصاد ایران تأکید دارد. پس از انبوه پژوهش‌های حسابداری اثباتی و تأیید کارایی و ارزش اطلاعات حسابداری در بازار سرمایه، پژوهش حاضر این ایدۀ نوین را به اندیشمندان و اعضای حرفه‌ای و دانشگاهی حسابداری منتقل می‌کند که می‌توان از محتوای اطلاعات حسابداری در پیش‌بینی‌ شاخص‌های کلان اقتصادی استفاده کرد. نتایج هر دو فرضیه نشان دادند سودهای حسابداری از پارامترهای مهم و کلیدی در پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی محسوب می‌شوند. به بیان دیگر، اهمیت سودهای حسابداری، تنها در سطح بازار سرمایه نیست؛ بلکه می‌توان کارایی اطلاعات حسابداری را در سطح اقتصاد جست‌وجو و ارزیابی کرد. از بٌعد اقتصادسنجی این نتیجه به دست می‌آید که مدل‌های چندمتغیرۀ سری زمانی نسبت به دیگر روش‌ها نظیر مدل‌های تک‌متغیرۀ سری زمانی توانایی ارائۀ پیش‌بینی‌های دقیق‌تری را دارند؛ اما عملکرد این مدل‌های چندمتغیرۀ سری زمانی به‌شدت به گزینش متغیرهای توضیحی حساس‌اند. بر اساس این، انتخاب بهترین پیش‌بین از شروط برتری مدل چندمتغیره سری زمانی نسبت به مدل‌ تک‌متغیرۀ سری زمانی است. در پژوهش حاضر، از یک چارچوب جدید برای پیش‌بینی استفاده شد و سود حسابداری تجمعی به‌عنوان پیش‌بین تولید ناخالص داخلی انتخاب شد. شواهد در آزمون فرضیه‌ها با ژاسر و کوشربایوا [46]، هان و همکاران [27]، نالاردی و اوگنوا [41]، نالاردی و اوگنوا [40] و کونچیتچکی و پاتاتوکاس [36] همخوانی دارد.

پیشنهادهای کاربردی

با توجه به اینکه سود حسابداری تجمعی در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی اسمی موفق عمل کرد، سودهای خالص تجمعی می‌تواند نقطۀ شروع تغییرات نوینی در آمارهای اقتصادی موجو در سطح کلان کشور ازقبیل تولید ناخالص داخلی باشد. پس با توجه به نتیجۀ آزمون فرضیۀ اول پژوهش مبنی بر دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی اسمی با استفاده از سود حسابداری تجمعی، به بانک مرکزی و تحلیلگران حوزۀ اقتصاد پیشنهاد می‌شود برای کاهش تجدید ارائه‌های تولید ناخالص داخلی اسمی طی فصول آتی اعلام هر دوره سه‌ماهه، بر ماهیت آتی اطلاعات حسابداری شرکت‌ها به‌ویژه شرکت‌های بزرگ کشور توجه داشته باشند و در کنار در نظر گرفتن عوامل اقتصادی به سودهای حسابداری تجمعی بازار بورس و شرکت‌های فعال در بازار سرمایه هم توجه کنند. سپس تولید ناخالص داخلی پیش‌بینی شود.

همچنین، سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده در پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی حقیقی موفق عمل کرد؛ درنتیجه، با توجه به نتیجۀ آزمون فرضیۀ دوم پژوهش مبنی بر دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی حقیقی با استفاده از سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده، به بانک مرکزی و تحلیلگران حوزۀ اقتصاد پیشنهاد می­شود بنا به شرایط محیطی اقتصادی ایران از تورمی که سود خالص حسابداری دارد، آگاه باشند و بانک مرکزی و تحلیلگران برای پیش­بینی تولید ناخالص داخلی حقیقی از سود حسابداری تجمعی تورم­زدایی‌شده برای پیش­بینی شاخص­های کلان اقتصادی استفاده کنند.

پیشنهادهای آتی

برای پیشبرد این حوزۀ جدید، مطالعاتی با عنوان حسابداری کلان، ضروری است. بهتر است در آینده اندیشمندان حسابداری به بررسی سایر متغیرها و کارایی اطلاعات حسابداری بپردازند که می‌تواند سیگنال‌های به‌هنگام از وضعیت آتی اقتصاد به بازار مخابره کند. برخی از پیشنهادها به شرح زیرند:

1. ارزیابی دقت پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی با استفاده از بازده سهام تجمعی، نسبت سودآوری تجمعی و سودآوری تجمعی تورم‌زدایی‌شده، حسابداری محافظه‌کارانه به‌صورت تجمعی، نسبت تجمعی ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام و رشد تجمعی استخدام نیروی کار در سطح شرکت‌ها.

2. ارزیابی دقت پیش‌بینی نرخ بیکاری با استفاده از چسبندگی تجمعی هزینه‌ها و سود حسابداری تجمعی تورم‌زدایی‌شده.

3. ارزیابی دقت پیش‌بینی نرخ تورم با استفاده از سود حسابداری تجمعی و نسبت تجمعی ارزش بازار سهام به ارزش دفتری سهام.

تنگنا‌ها و محدودیت‌ها

1. به موجب بند ۴ ماده ۷ دستورالعمل تکلیف ناشران بورسی در ارائۀ صورت‌های مالی حسابرسی‌شده، ناشران بورسی مکلف شده‌اند تنها صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای ۶ ماهۀ حسابرسی‌شده را تهیه و افشا کنند. این اجبار برای صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای 3 ماهه و 9 ماهه وجود ندارد و برخی شرکت‌ها به‌صورت داوطلبانه به بررسی میان‌دوره‌ای صورت‌های مالی این دو فصل اقدام می‌کنند؛ بنابراین، محدودیت اصلی مطالعۀ حاضر، استفاده از صورت‌های مالی حسابرسی‌نشدۀ فصلی برخی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران (3 ماهه و 9 ماهه) است.

2. برای استفاده از الگوی سری زمانی در پیش‌بینی، به‌ویژه با وقفه‌های بالاتر، به اطلاعات تاریخی برای چندین دوره نیاز است. هرچه اطلاعات بیشتری دردسترس باشد، نتایج برآورد الگو قالبیت اتکای بیشتری دارند. با توجه به استفاده از صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای در گردآوری اطلاعات، دستیابی به اطلاعات قبل از سال 1387 غیرممکن بود؛ درنتیجه، برای تعمیم‌دهی نتایج لازم است این مهم مدنظر قرار گرفته شود.



[1] https://www.cbi.ir/category/EconomicTrends_fa.aspx

[2] Okun

[3] Taylor rule

[4] Aggregate Accounting Earnings

[5] Aggregate Stock Returns

[6] Aggregate Profitability Rate

[7] Aggregate Book-to-Market Rate

[8] Aggregate Accounting Conservatism

[9] Aggregate Cost Stickiness

[10] Employment

[11] Macroaccounting

[12] Taylor rule

[13] www.codal.ir

[14] www.cbi.ir

[15] Sums of summary statistics

[16] Sum of relative accuracy measures

[17] Seasonally Adjusted

[18] Aggregate Accounting Earnings of inflation

[19] Aggregate Accounting Earnings of Anti-inflation

[20] Laged Values

1- اسدی، غلامحسین و سجاد نقدی. (1397). طراحی و تبیین الگوی پیش‌بینی رشد اقتصادی با رویکرد حسابداری. دانش حسابداری، دوره نهم، شماره 3، صص 39-63.
2- باغومیان، رافیک، محمدی، حجت و سجاد نقدی. (1395). نوسان متغیرهای کلان اقتصادی و پیش‌بینی سود توسط مدیران. مطالعات تجربی حسابداری مالی، دوره دوم، شماره 13، صص 79-57.
3- بخردی‌نسب، وحید و سعید قاسمی. (۱۳۹۵). بررسی عوامل موثر بر بازده سهام با تأکید بر عوامل اقتصاد کلان و عوامل حسابداری با در نظر گرفتن تحریم‌های اقتصادی در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامۀ پژوهش‌های جدید در مدیریت و حسابداری، دوره سوم، شماره 17، صص 65-84.
4- شایگانی، بیتا، سلامی، امیربهداد و رامین خوچیانی. (1393). مدل پیشنهادی برای پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی کاربرد مدل‌های ARIMA  شبکه‌های عصبی و تبدیل موجک. دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، دوره هفتم، شماره 24، صص 147-162.
5- قادری، سمانه و زهرا نجفی. (1391). ملاحظاتی دربارۀ داده‌های اقتصادی. مجلۀ اقتصادی (دوماهنامۀ بررسی مسائل و سیاست‌های اقتصادی)، دوره دوازدهم، شماره 4 و 5، صص ۱۰۳-۱۲۴.
6- نقدی، سجاد، اسدی، غلامحسین، نوفرستی، محمد و علیرضا فضل‌زاده. (1396). مدل‌سازی و پیش‌بینی شاخص‌های اقتصادی با استفاده از سودهای کل حسابداری و پیش‌بینی‌شده توسط مدیران. پژوهش‌های تجربی حسابداری، 26، صص 65-84.
7- نقدی، سجاد، اسدی، غلامحسین و علیرضا فضل‌زاده. (1396). از حسابداری به اقتصاد: نگرشی نوین در تأیید اهمیت اطلاعات حسابداری مالی. پیشرفت‌های حسابداری، دوره نهم، شماره 2، صص 149-121.
8-   Abdalla, A. M. (2016). The Power of Aggregate Book-to-Market Innovations: Forecasting, Nowcasting, and Dating the Real Economy. SSRN Electronic Journal.
9-    Albu, L, L. & MateJIMeNEZ, C. Simionescu, M. )2015(. The Assessment of Some Macroeconomic Forecasts for Spain using Aggregated Accuracy Indicators, Journal for Economic Forecasting, Institute for Economic Forecasting, vol. 0(2), pages 30-47, June.
10-    Aloi, M. Hoefele, A. (2019). Wage stickiness, offshoring and unemployment,Economics Letters, Elsevier, vol. 177(C), 56-59.
11-    Ang, A., Bekaert, G., Wei,M., (2007). Do macro variables, asset markets, ors urveys forecast inflation better? Journal of Monetary Economics. 54(4), 1163–1212.
12-    Ang, A., Piazzesi, M., Wei, M., (2005). What does they ieldc urvetellus about GDP growth? Journal of Econometrics.131(1–2), 359–403.
13-    Ball, R., Sadka, G., Sadka, R., (2009).Aggregate earnings and assetprices. Journal of Accounting Research. 47(5), 1097–1133.
14-    Bradshaw, M. T., Drake, M. S., Myers, J. N., Myers, L. A., (2012). Aree xamin at ionof analysts' superiority over time-series for ecasts of annual earnings. Review of Accounting Studies.17(4),1–25.
15-    Bradshaw, M.T., (2011).Analysts' forecasts: what do we know after decades of work? Working paper.
16-    Clyde P.Stickney, (2007), “Financial Accounting; an Introduction to Concepts, Methods and Uses”, South Western Can gage Learning, Canada.
17-    Crawley, M. J. (2015). Macroeconomic Consequences of Accounting: The Effect of Accounting Conservatism on Macroeconomic Indicators and the Money Supply. The Accounting Review: Vol. 90, No. 3, pp. 987-1011.
18-    DeAngelo, H., DeAngelo, L., (2006). The irrelevance of the MM dividend irrelevance theorem. Journal of Financial Economics. 79, 293–315.
19-    Dichev, I. D. (2013). Quality Earnings: Insights from Comparing GAAP to NIPA Earnings. Working paper, Emory University.
20-    Do, C. Nabar, S. (2018). Macroeconomic effects of aggregate accounting conservatism: A cross‐country analysis. Journal of International Financial Management & Accounting.30(2).
21-    Faust, J., Wright, J.H., (2007). Comparing Greenbook and reduced form forecasts using a large realtime dataset. NBER working paper series, No. 13397.
22-    Financial Accounting Standards Board (1985), “Statement of Financial Accounting Standard”, No.6, “Elements of Financial Statement of Financial Accounting Concepts”, Norwalk, Conn.
23-    Gallo, L., R. Hann, and C. Li. (2013). Aggregate Earnings Surprises, Monetary Policy, and Stock Returns. Working paper, University of Maryland.
24-    Green, K. Tashman, L., (2008). Should We Define Forecast Error as e= F-A or e= AF?.Foresight: The International Journal of Applied Forecasting, 10, pp. 38-40.
25-    Hann, R. N. Li C. Ogneva, M. (2017) Another Look at the Macroeconomic Information Content of Aggregate Earnings: Evidence from the Labor Market. Research Collection School Of Accountancy. Vol. 5.1-62.
26-    Hann, R. N. Li C. Ogneva, M. Sapriza, H. (2012). Forecasting the Macroeconomy: Analysts versus Economists. SSRN Electronic Journal.
27-    Henderson, J. V., Storeygard, A., Weil, D. N., (2012). Measuring economicg row thfromouter space. American Economic Review. 102(2),994–1028.
28-    Hugon, A., A. Kumar, and A. P. Lin. (2016). Analysts, macroeconomic news, and the benefit of active in-house economists. The Accounting Review. 91: 513–534.
29-    Hyndman, R. J. and Koehler, A. B., (2006). Another look at measures of forecast accuracy. International journal of forecasting,22(4), pp. 679-688.
30-    Jorgensen, B., J. Li, and G. Sadka. (2012). Earnings dispersion and aggregate stock returns. Journal of Accounting and Economics. 53 (1/2): 1–20.
31-    Khan, U., and B. Ozel. 2016. Real activity forecasts using loan portfolio information. Journal of Accounting Research. 54 (3): 895–937.
32-    Kim, M., and Kross, W. (2005). The Ability of Earnings to Predict Future Operating Cash Flows Has Been Increasing - Not Decreasing. Journal of Accounting Research. 43, 753-780.
33-    Konchitchki, Y. Patatoukas, N. P. (2014) "Accounting earnings and gross domestic product", Journal of Accounting and Economics, No. 57 (2014), PP. 76–88, journal homepage: www.elsevier.com/locate/jae.
34-    Konchitchki, Y. Patatoukas, N. P. (2014) Taking the Pulse of the Real Economy Using Financial Statement Analysis: Implications for Macro Forecasting and Stock Valuation. The Accounting Review: March 2014, Vol. 89, No. 2, pp. 669-694.
35-    Laurion, H. Patatoukas, P. N. (2016). From micro to macro: Does conditional conservatism aggregate up in the National Income and Product Accounts", University of California at Berkeley, Haas School of Business, rsion: September 16, 2016.
36-    Li, N., S. Richardson, and I. Tuna. 2014. Macro to micro: Country exposures, firm fundamentals and stock returns. Journal of Accounting and Economics. 58: 1–20.
37-    Nallareddy, S. A.Sadkay, G. (2016) Uncertainty and Sectoral Shifts: The Interaction between Firm-Level and Aggregate-Level Shocks, and Macroeconomic Activity. Management Science. Vol. 64, Issue 1.
38-            Nallareddy, S. Ogneva, M. (2015) Predicting Restatements in Macroeconomic Indicators using Accounting Information", August 2015.
39-            Nallareddy, S. Ogneva, M. (2017). Predicting Restatements in Macroeconomic Indicators using Accounting Information. THE ACCOUNTING REVIEW. Vol. 92, No. 2. 151–182.
40-            Patatoukas, P.N., (2013). Detecting news in aggregate accounting earnings: implications for stock market valuation. Review of Accounting Studies, Forthcoming, http://dx.doi.org/10.1007/s11142-013-9221-3.
41-    Rouxelin, F. W. Yehuda,W. N. (2018). Aggregate Cost Stickiness in GAAP Financial Statements and Future Unemployment Rate. The Accounting Review: Vol. 93, No. 3, pp. 299-325.
42-    Simionescu, M. (2014). The Accuracy Assessment of Macroeconomic Forecasts based on Econometric Models for Romania. Procedia Economics and Finance. V 8, , P 671-677.
43-           Zambrana, R. (2017). Taking the pulse of the real economy using financial statement analysis: THE EUROPEAN PERSPECTIVE. Nova School of Business and Economics (NSBE). http://hdl.handle.net/10362/36557.
44-    Zhasser A. J. Kosherbayeva, A. (2018). Problems in evaluating accuracy and consistency of macroeconomic forecasts. Problems and Perspectives in Management, 16(2), 102-112. doi: 10.21511/ppm.16(2).2018.10.