Public Accountability in Audit Firms: Exploring Auditors' Perspectives

Document Type : Original Article

Authors

1 Assistant Professor of Accounting, Management and Accounting Faculty, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran

2 Ph.D of Accounting, Management and Accounting Faculty, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran

Abstract

This study delves into auditors' perspectives regarding the catalysts and barriers that impact audit firms' responsiveness to users' needs for audited financial statements. The research adopts a thematic analysis approach, with the participants being partners from audit firms selected through snowball sampling. Data collection was carried out via semi-structured interviews and continued until reaching theoretical saturation. The point of theoretical saturation was reached after conducting 17 interviews. The findings of this study highlight nine factors that foster accountability within audit firms: active engagement of professional associations, the societal position of auditors, mimetic isomorphism, signaling mechanisms, a culture of embracing risk, stakeholder demand for accountability, a suitable legal foundation, structural factors, and proactive audit committee. Conversely, the study discovers six challenges that hinder the establishment of transparency and accountability in audit firms: legal claims, expanding expectations of stakeholders, insufficient financial resources, information leakage, audit quality, and differing perspectives from supervisory bodies. This research offers valuable insights contributing to the theoretical underpinning of accountability for stakeholders within audit firms. This can potentially assist the audit profession and standards-setting bodies in enhancing the legal framework to fortify oversight mechanisms.
Introduction
Auditors hold a pivotal role in furnishing transparent information to the market, and the extent of their internal transparency profoundly impacts the perception of those who benefit from the audited reports. A lack of insight into how professional activities are conducted on their behalf can potentially impede the transparency cycle in financial reporting, posing challenges for stakeholders. When the audit process remains opaque and devoid of conveying internal operations to stakeholders, it can result in a misguided evaluation of audit quality.
Disseminating information to users of audited financial statements who lack familiarity with the audit process can
influence their judgments on audit quality. While professional bodies overseeing auditing in various countries addressed public accountability of audit firms and initiated legislative measures in 2008, this matter has not yet been addressed in Iran. Despite the Iranian Association of Certified Public Accountants evaluating firms' statuses, overseeing audit quality, and classifying audit firms accordingly, stakeholders remain unaware of the rationales and intricacies behind the quality control ratings of each firm.
Stakeholders require transparency in the audit process, followed by an assessment of audit quality to gauge the quality of financial reporting. Regulatory authorities should establish an appropriate platform to fulfill this valid requirement. The initial stride in this endeavor involves dissecting and elucidating the factors that induce audit firms to be accountable to their stakeholders. Subsequently, audit firms' impediments in upholding accountability must be scrutinized to diminish or mitigate them, allowing regulatory bodies to guide audit firms towards greater accountability.
 
Research Methods
The current research has a fundamental purpose, and the data analysis method used was the theme analysis approach. Firstly, an initial framework was created by studying specialized texts on the research topic. Interviews were conducted with audit experts selected through the snowball approach to enrich the collected concepts within the scope of the extracted concepts. The interview process continued until theoretical saturation was reached after completing the fourteenth interview. However, the interview was extended to the seventeenth interview to ensure saturation. Two approaches were used to ensure reliability: test-retest reliability and reliability between two coders.
 
Findings and Conclusions
According to experts, several factors were identified as drivers of audit firms toward accountability to stakeholders. These factors include active engagement of professional associations, the social position of auditors from stakeholders' perspective, memetic isomorphism, signaling to stakeholders, a culture of embracing risk, accountability demand of stakeholders, a suitable legal foundation, structural factors, and a proactive audit committee. However, although many professional associations govern the audit profession in Iran, they have not performed any specific activities in this area to create a desire for audit firms to move toward accountability. Additionally, auditors do not have a good position from the point of view of stakeholders, and auditing is primarily done to comply with legal requirements rather than create credibility for financial statements.
Experts also mentioned that audit firms tend to copy other firms' behavior, and if an audit firm discloses internal information, others will follow. On the other hand, factors such as legal claims, expanding expectations of stakeholders, insufficient financial resources, information leakage, audit quality, and differences in perspectives of supervisory bodies were identified as hindrances to audit firms responding to stakeholders.
In the current situation, the lack of filing lawsuits against auditors is attributed to the lack of knowledge about the professional functioning of auditors. Creating awareness in this field for stakeholders in case of non-alignment with the improvement of audit quality may provide the basis for filing lawsuits against auditors in the future.
 

Keywords

Main Subjects


عملکرد و فعالیت سازمان‌ها تأثیر عمده‌ای بر سیستم اجتماعی دارند؛ بنابراین، با توجه به تأثیر بااهمیت عملکرد آنها بر سیستم اجتماعی، باید به جامعه پاسخگو باشند. بر مبنای رابطه پاسخگویی از سازمان‌ها انتظار می‌رود در قبال فعالیت‌های خود و پیامدهایشان در برابر مراجع معینی پاسخگو باشند؛ بنابراین، مؤسسات حسابرسی به‌عنوان سازمانی که جامعه از خدمات آن استفاده می‌کند و مسئولیت بررسی صحت گزارش‌های مالی منتشره توسط شرکت‌ها را بر عهده دارد، باید در قبال فعالیت‌های خود به جامعه پاسخگو باشند.

حسابرسان به‌عنوان یک زنجیره از چرخه ارائه اطلاعات شفاف به بازار قرار دارند که شفافیت درونی آن بر دیدگاه ذینفعان اطلاعات حسابرسی‌شده تأثیرگذار است و ناشناخته‌ماندن نحوه انجام فعالیت حرفه‌ای از طرف وی می‌تواند چرخه شفافیت در گزارشگری مالی را با مشکل مواجه سازد (بیگ‌پناه و همکاران، 1400). کیفیت حسابرسی بالا تنها لزوماً به معنای ارائه گزارش صحیح از طرف حسابرسان نیست و حسابرس باید در رابطه با ساختارهای متعدد در داخل مؤسسه، اطلاعات لازم را برای ذینفعان افشا کند تا ذینفعان با توجه به اطلاعات مربوط به مؤسسه حسابرسی، اقدام به ارزیابی کیفیت نحوه انجام فعالیت آن مؤسسه کنند؛ بنابراین، روابط مؤسسات حسابرسی با جامعه باید در حدی مطلوب قرار گیرد و اطلاعات حسابرسی در بازار صرفاً محدود به گزارش حسابرسی نشود (Fu, 2015).

هیئت نظارت بر حسابداری شرکت‌های سهامی عام (2015) نیز معتقد است مؤسسات حسابرسی در راستای بهبود توانایی ذینفعان در ارزیابی صحیح کیفیت حسابرسی باید اطلاعاتی در رابطه با نحوه کنترل استقلال کارکنان، مدیریت مستمر دانش و تجربه آنان، سیستم مناسب انعقاد قرارداد با صاحبکار و نظارت مداوم بر کارکنان و صاحبکاران به ذینفعان گزارش حسابرسی ارائه دهد؛ زیرا ارزیابی کیفیت حسابرسی از طرف ذینفعان با توجه به اطلاعات کمی و بدون توجه به فرآیند حسابرسی و ساختار داخلی مؤسسات نمی‌تواند نیازهای آنها را برطرف کند (Rosa et al., 2018).

انجام فرآیند حسابرسی در قالب جعبه سیاه و اطلاع‌نداشتن ذینفعان از فرآیند داخلی مؤسسات موجب ارزیابی اشتباه ذینفعان از کیفیت حسابرسی می‌شود (صفی‌خانی و همکاران، 1401). در دسترس قراردادن اطلاعات برای آن دسته از استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی حسابرسی‌شده که هیچ شناختی از روند حسابرسی ندارند، باعث می‌شود تا آنها در رابطه با کیفیت حسابرسی مؤسسات حسابرسی تصمیم‌گیری کنند. هرچند بیشتر ذینفعان صرفاً با چنین اطلاعاتی نمی‌توانند مستقیماً کیفیت حسابرسی را ارزیابی کنند، این اطلاعات می‌تواند در انتخاب یک مؤسسه حسابرسی خوب و مناسب کمک می‌کند (Husain, 2020). اعتماد ذینفعان نسبت به فرآیند حسابرسی و به تبع آن، کیفیت حسابرسی نیازمند پاسخگویی مؤسسات حسابرسی در قبال ساختار داخلی و نظام حاکمیتی موثر بر فرآیند عملیات مؤسسات است و از این رو، شفافیت در وضعیت مؤسسات حائز اهمیت است (Pott et al., 2008).

این موضوع مهم است که مؤسسات حسابرسی اصول ساختار حاکمیتی و ایجاد ساختار مناسب در مؤسسه را درک و به پاسخگویی به کلیه ذینفعان توجه کنند (Rosa et al., 2018). در سال‌های گذشته، نهادهای حرفه‌ای ناظر بر حرفه حسابرسی در کشورهای مختلف به موضوع پاسخگویی عمومی مؤسسات حسابرسی توجه داشته‌اند و در این حوزه از سال 2008 میلادی قانونگذاری را شروع کرده‌اند؛ اما به این موضوع در ایران تاکنون توجه نشده است. گرچه جامعه حسابداران رسمی، وضعیت مؤسسه و کنترل کیفیت کار حسابرسی توسط آن را بررسی و از این طریق مؤسسات حسابرسی را رتبه‌بندی می‌کند، اطلاعاتی در رابطه با دلایل و جزئیات رتبه کنترل کیفی هر مؤسسه در اختیار ذینفعان قرار نمی‌دهد (اثنی‌عشری و همکاران، 1401). آنچه ذینفعان از حسابرسان می‌دانند، محدود به رتبه کنترل کیفی آنها است و با اتکای به آن باید به گزارش مؤسسه‌هایی که رتبه کنترل کیفی مشابهی دارند، بدون آگاهی از نحوه انجام حسابرسی و مستندات پشتوانه، اعتبار یکسانی بدهند. صرف وجود چنین اطلاعاتی برای ذینفعان کافی نیست و میزان اتکا بر گزارش حسابرسی را با مشکل مواجه می‌کند. آنچه که ذینفعان از شرکت‌ها برای ارزیابی سطح کیفیت گزارشگری مالی نیاز دارند، شفافیت فرآیند حسابرسی و به دنبال آن ارزیابی کیفیت حسابرسی است و آنچه که نهادهای ناظر باید به آن توجه کنند، فراهم‌آوردن بستر لازم برای پاسخ به این خواسته مشروع است. برای حرکت به این سمت، در نخستین گام باید پیشران‌های مؤسسات به سمت پاسخگویی تجزیه و تبیین شوند تا آنچه که مؤسسات خارج از کشور را ترغیب به پاسخگویی به ذینفعان کرده است، استخراج و زمینه را برای پاسخگویی مؤسسات ایرانیفراهم کرد. در گام بعدی باید پسران‌های مؤسسات از پاسخگویی به ذینفعان تجزیه‌وتحلیل شوند تا نهادهای ناظر با رفع یا تضعیف دغدغه‌های مؤسسات، آنان را به سمت پاسخگویی و ایجاد شفافیت در ساختار داخلی سوق دهند.

با توجه به نبود پژوهشی در این زمینه در ایران، در این پژوهش ابتدا با استفاده از مبانی نظری، مفاهیم اولیه در زمینه پاسخگویی مؤسسات حسابرسی استخراج و پس از آن با انجام مصاحبه با خبرگان حوزه حسابرسی پیشران‌های و پسران‌های پاسخگویی عمومی مؤسسات حسابرسی تبیین می‌شوند.

 

2-مبانی نظری، ادبیات و فرضیه‌ها

1-2- پاسخگویی مؤسسات حسابرسی از دیدگاه نهادهای قانون‌گذار

در سال‌های گذشته نهادهای قانونگذار در کشورهای مختلف تلاش کردند مؤسسات حسابرسی را به سمت پاسخگویی به ذینفعان متعدد سوق دهند. افشا درخصوص نظام حاکمیتی مؤسسات و کیفیت حسابرسی حسابرسان شرکت‌های سهامی عام مهم‌ترین اقدامی بوده که از سال 2008 در اتحادیه اروپا و ژاپن و کره جنوبی، از سال 2013 در استرالیا و از سال 2016 در انگلیس الزامی شده است. از سال 2008 در آمریکا اگرچه کمیته مشورتی خزانه‌داری ایالات متحده توصیه به افشای مؤسسات حسابرسی داشته است، الزامی درخصوص افشا وجود ندارد. هیئت تدوین‌کننده استانداردهای بین‌المللی حسابرسی و اعتمادبخشی1 نیز در چارچوب مفهومی ارائه‌شده برای کیفیت حسابرسی، افشای اطلاعات از سوی مؤسسات حسابرسی را عاملی مهم در بهبود ادراک ذینفعان از کیفیت حسابرسی دانست و سازمان بین‌المللی کمیسیون اوراق بهادار (2009) معتقد است ارائه اطلاعات داخلی مؤسسات می‌تواند موجب نمایان‌ساختن سطح کیفیت حسابرسی مؤسسه شود و بهبود کیفیت حسابرسی را در پی داشته باشد. نهادهای قانونی مختلفی به پاسخگویی مؤسسات حسابرسی به ذینفعان توجه داشته‌اند. جدول شماره 1 خلاصه‌ای از دیدگاه نهادهای مذکور را نشان می‌دهد (IOSCO, 2009).

2-2- ابعاد پاسخگویی مؤسسات حسابرسی

در زمینه پاسخگویی مؤسسات حسابرسی برخی محققان به ابعاد مورد نیاز ذینفعان گزارش حسابرسی اشاره کرده‌اند و اعتقاد دارند ارائه اطلاعات داخلی مؤسسات در این زمینه می‌تواند به‌عنوان شاخصی برای ارزیابی کیفیت حسابرسی مؤسسه مورد توجه ذینفعان قرار گیرد.

در رابطه با ابعاد پاسخگویی مورد نیاز ذینفعان که مؤسسات حسابرسی باید به آن توجه کنند، دایمس و همکاران (2012) و فو (2015) نشان دادند ارائه اطلاعات در رابطه با برخی از ابعاد داخلی مؤسسات برای ذینفعان حائز اهمیت است که به‌صورت خلاصه در جدول شماره 1 نشان داده شده است (Fu, 2015; Deumes et al., 2012).

 

 

جدول شماره 1. خلاصه مدل‌های پاسخگویی مؤسسات حسابرسی

Table 1: Overview of audit firms’ public accountability

بعد پاسخگویی

مدل دایمس و همکاران (2012)

مدل فو (2015)

ساختار قانونی و مالکیتی

شرحی از ساختار قانونی و مالکیت مؤسسه (بدون ارائه جزئیات)

توجه به ساختار محلی یا بین‌المللی، متکی‌بودن عملکرد مؤسسه بر شریک یا کلیه شرکا و ترکیب خدمات مؤسسه و ساختار مالکیت مؤسسه

ساختار حاکمیتی

شرحی از ساختار حاکمیتی مؤسسه (بدون ارائه جزئیات)

ساختار حاکمیتی از سه جنبه تیم مدیریتی مؤسسه، هیئت‌های نظارتی مؤسسه و کمیته‌های متنوع زیرمجموعه هیئت‌مدیره.

سیستم کنترل کیفی داخلی

توصیف سیستم کنترل کیفی داخلی مؤسسه و تأییدیه مدیران اجرایی یا شرکا دربارۀ اثربخشی عملکرد آن

توصیف سیستم کنترل کیفی داخلی شامل اطلاعاتی در رابطه با مسئولیت‌های مدیر ارشد، الزامات اخلاقی مرتبط، سیاست پذیرش و ادامه همکاری با صاحبکار، منابع انسانی، عملکرد تعاملی و نظارت برای ذینفعان

سیاست‌های استقلال

تأییدیه مدیریت در رابطه با اعمال استقلال حرفه‌ای در حسابرسی و انطباق بررسی داخلی صورت‌گرفته با سیاست‌های استقلال

سیاست‌های استقلال هفت جزء اساسی دارد شامل: الف) مجموعه هماهنگی‌ها توسط مدیر ارشد، ب) اجرای سیاست‌های استقلال، پ) سیستم پشتیبانی فناوری اطلاعات، ت) آموزش استقلال، ث) تأییدیه استقلال، ج) بررسی استقلال و چ) سیاست‌های انضباطی مؤسسه در برخورد با عدم رعایت استقلال

آموزش حرفه‌ای مستمر

بیانیه در رابطه با سیاست‌های مؤسسه در ارتباط با آموزش حسابرسی مستمر کارکنان

آموزش حرفه‌ای مستمر از پنج جنبه الف) مدیر ارشد، ب) آموزش اجباری، پ) پوشش برنامه‌های آموزشی، ت) نظارت بر توسعه صلاحیت حرفه‌ای کارکنان و ث) ارتقاء و آموزش مستمر

اثربخشی سیستم کنترل کیفی داخلی

ارائه اطلاعات در رابطه با آخرین کنترل کیفی صورت‌گرفته

 

اطلاعاتی همچون تأییدیه در رابطه با کارایی سیستم کنترل کیفی، نام مؤسسه حسابرسی ناظر بر مؤسسه، تاریخ آخرین بازرسی صورت‌گرفته، تعداد مشتریان مهم، درآمد مؤسسه به تفکیک خدمات حسابرسی و غیرحسابرسی

مزایای شرکا

اطلاعات مربوط به مزایای مالی سالانه شرکا

ارائه اطلاعات در چند زمینه حائز اهمیت است: اول شرکای مسئول خدمات اطمینان‌بخشی مجاز به ارائه خدمات غیرحسابرسی نیستند. دوم مزایای شرکای بخش خدمات اطمینان‌دهی صرفاً مربوط به خدمات مذکور نیست. سوم مزایای یک شریک از سه بخش حقوق مبنا، پاداش مرتبط با عملکرد حرفه‌ای و سود ناشی از سهام تشکیل می‌شود. چهارم مؤسسات می‌توانند با توجه به سوابق حرفه‌ای شرکا سیاست‌های مزایای متنوعی در نظر بگیرند

وضعیت صاحبکاران

لیستی از کلیه صاحبکاران با ذینفعان عمومی که در سال قبل مورد حسابرسی مؤسسه قرار گرفته‌اند.

اطلاعاتی در این زمینه افشا نشده است.

اطلاعات مالی مؤسسه

اطلاعات مالی مؤسسه همچون درآمد حاصل از خدمات حسابرسی و اطمینان‌بخشی، خدمات مشاوره مالیاتی و سایر خدمات غیرحسابرسی

اطلاعاتی در این زمینه افشا نشده است.



3-2- پیشران‌های پاسخگویی مؤسسات حسابرسی

الف) اخلاق‌مداری مؤسسه حسابرسی: از دیدگاه شورای گزارشگری مالی (2020)، ارزش‌های اخلاقی منجر به ایجاد بهترین ساختار حاکمیتی و بهبود مداوم رویه‌های مدیریتی از طرف مؤسسات حسابرسی در راستای توجه به منافع ذینفعان می‌شود که چنین موضوعی با ایجاد اعتماد در کسب‌وکار زمینه پاسخگویی را در مؤسسات حسابرسی فراهم می‌آورد (FRC, 2020).

ب) توجه جامعه به فعالیت حسابرسان: براساس رابطه وکیل - موکل بین حسابرس و ذینفعان، افشای هر گونه اطلاعاتی که سطح اعتماد عمومی به بازار سرمایه را بهبود بخشد، ضروری است و آنچه رفتار حسابرسان را در پاسخگویی معین می‌کند، کانون توجه جامعه به نحوه فعالیت حسابرسان است. دایمس و همکاران (2012) بیان می‌کنند گرچه حرفه حسابرسی با گذشت زمان مسئولیت بیشتری پذیرفته است، رویه‌ها و عملکرد حرفه‌ای حسابرسان تغییر محسوسی نداشته که عمدتاً به دلیل بی‌توجهی جامعه به نحوه فعالیت حسابرسان بوده است (Deumes et al., 2012).

پ) وجود انجمن‌های حرفه‌ای فعال: انجمن‌های حرفه‌ای فعال هم‌زمان با تغییر در رویه‌های حرفه‌ای می‌توانند به‌عنوان نهادهای پیشرو با صدور بیانیه‌ها و ارائه راهکارهای مشاوره‌ای و آموزش استانداردهای اخلاقی تغییرات حرفه‌ای را سبب شوند (Madalina et al., 2014).

ت) علامتدهی به ذینفعان: مؤسسات حسابرسی دارای عملکرد مثبت، انگیزه دارند با ارائه اطلاعات داخلی مؤسسه به ذینفعان، زمینه را برای ارزیابی کیفیت حسابرسی، در راستای انتخاب حسابرس از طرف صاحبکاران و جذب سهم بیشتری از بازار با ارسال علامت مثبت فراهم کنند (Zhao et al., 2019).

ث) الزام قانون به پاسخگویی مؤسسات: الزام قانونی مؤسسات حسابرسی برای پاسخگویی از طرف نهادهای قانونگذار با هدف تطبیق عملکرد حرفه‌ای با قوانین و مقررات و استانداردهای حرفه‌ای می‌تواند آنها را به سمت پاسخگویی سوق دهد (Lennox & Pittman, 2010). هاتگان و همکاران (2013) بیان می‌کنند کیفیت حسابرسی در مؤسسات حسابرسی به‌واسطه الزامات قانونی و عملکرد حرفه‌ای نهادهای ناظر می‌تواند روند افزایشی داشته باشد و کیفیت کار حسابرسان در نبود نهادهای ناظر کاهش می‌یابد (Houghton et al., 2013).

ج) تمایل شرکا به افشای اطلاعات داخلی مؤسسه: این موضوع از ویژگی‌های متعددی همچون سن، جنسیت، تحصیلات و تجربه شرکا اثر می‌پذیرد. کاستلبری (2007) بیان می‌کند افراد مسن نسبت به افراد جوان‌تر تصمیم‌گیری اخلاقی بهتر و بدون غرض‌ورزی دارند و بنابراین، تمایل بیشتری به پاسخگویی دارند (Castleberry, 2007). تفاوت در جنسیت هم موجب تفاوت در سطح پاسخگویی می‌شود: برخی معتقدند زنان نسبت به مردان سطوح اخلاقی بالاتری را رعایت می‌کنند که این موضوع افزایش پاسخگویی به ذینفعان را در پی دارد (Roxas & Stoneback, 2004).

چ) کمیته حسابرسی فعال: استقرار کمیته حسابرسی فعال توسط صاحبکاران موجب توجه کمیته مذکور به بررسی صلاحیت حسابرسان و پیشنهاد حسابرس مناسب به مجامع عمومی می‌شود که می‌تواند زمینه را برای انتخاب حسابرس مناسب فراهم کند (Gramling et al., 2009).

ح) نیاز ذینفعان به پاسخگویی مؤسسات: تمایل دینفعان به بررسی اطلاعات داخلی مؤسسات حسابرسی، می‌تواند مؤسسات را به سمت پاسخگویی سوق دهد. بارن و کوچ (2014) معتقدند هرچند متعددبودن ذینفعان و سطح پایین دانش آنها در بررسی اطلاعات منتشره، موجب عدم پاسخگویی مؤسسات می‌شود، مؤسسات حسابرسی باید با کاهش سطح پیچیدگی اطلاعات و ارائه جزئیات از جنبه‌های مختلف عملکرد حرفه‌ای، اطلاعات لازم را در اختیار ذینفعان قرار دهند (Buuren & Koch, 2014).

 

2-4-پسران‌های پاسخگویی مؤسسات حسابرسی

الف) هزینه‌های مستقیم افشا: مؤسساتی که تمایل به پاسخگویی دارند، باید اقدام به ایجاد ساختارهای داخلی مناسب، به‌کارگیری پرسنل باتجربه و باتحصیلات مناسب کنند تا با افشای اطلاعات داخلی، بتوانند دیدگاه مثبتی را در ذهن ذینفعان ایجاد کنند که با توجه به سطح پایین درآمدی مؤسسات حسابرسی، این هزینه‌ها می‌توانند مانعی برای پاسخگویی و ایجاد شفافیت از طرف آنها باشد (Fattah, 2013).

ب) هزینه‌های غیرمستقیم افشا: این هزینه‌ها شامل مواردی همچون استفاده از اطلاعات افشاشده از طرف رقبا، کارکنان و قانونگذاران است که مخاطراتی همچون از دست دادن صاحبکاران و کاهش سهم از بازار را در پی دارد که می‌تواند مؤسسات را از پاسخگویی به ذینفعان باز دارد (کامران و همکاران، 1399). نقی بیان می‌کند نهادهای نظارتی با بررسی اطلاعات داخلی منتشرشده، نقص‌های مؤسسه حسابرسی را کشف و کیفیت حسابرسی را نسبت به مؤسسات با وضعیت داخلی افشانشده، ضعیف ارزیابی می‌کنند (Nagy, 2014). در همین رابطه روسا و همکاران (2018) بیان می‌کنند افشای اطلاعات از طرف مؤسسات حسابرسی، زمینه را برای از دست دادن بازار از طرف مؤسسات حسابرسی کوچک فراهم می‌کند (Rosa et al., 2018).

پ) خطر افزایش انتظارات ذینفعان: ارائه اطلاعات به ذینفعان موجب بررسی اطلاعات از طرف آنان می‌شود و با گذشت زمان و افزایش انتظارات آنها، مؤسسات حسابرسی باید علاوه بر حفظ الگوی افشای فعلی، اقدام به توسعه الگوی پاسخگویی برای ذینفعان کنند (Zhang, 2010).

 

2-5- تئوری‌های پشتوانه پاسخگویی مؤسسات

برخی از تئوری‌هایی که از پاسخگویی عمومی مؤسسات حسابرسی پشتیبانی می‌کنند، به شرح زیرند:

تئوری نمایندگی: مؤسسات حسابرسی به‌عنوان نمایندگان سهامداران، وظیفه امانتداری دارند تا در جهت بهترین منافع سهامداران عمل کنند و با کاهش عدم تقارن اطلاعات به تعدیل تضاد منافع بپردازند (Fu, 2015). .

تئوری ذینفعان: مؤسسات حسابرسی نقش مهمی در حصول اطمینان از اینکه شرکت‌ها با ارائه اطلاعات مالی دقیق و قابل اعتماد به تعهدات خود در قبال ذینفعان عمل می‌کنند، ایفا می‌کنند؛ بنابراین، آنها باید در قبال هر گونه شکست در کار حسابرسی خود پاسخگو باشند (Rosa et al., 2018).

نظریه نهادی: مؤسسات حسابرسی بخشی از یک چارچوب نهادی بزرگ‌تر هستند که شامل نهادهای نظارتی، انجمن‌های حرفه‌ای و سایر ذینفعان می‌شود. این چارچوب مشروعیت و اعتبار را برای حرفه حسابرسی فراهم می‌کند و کمک می‌کند اطمینان حاصل شود که مؤسسات حسابرسی در راستای منافع عمومی عمل می‌کنند؛ بنابراین، مؤسسات حسابرسی باید در قبال این چارچوب نهادی و مردم پاسخگو باشند (Menicucci, 2013 Shehata, 2014;).

 

2-6- مروری بر پژوهش‌های پاسخگویی در ایران

در سال‌های گذشته، پژوهش‌هایی به بررسی برخی ابعاد پاسخگویی در ایرن پرداخته‌اند. بیگ پناه و همکاران (1401)، با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا به بررسی ادبیات پاسخگویی عمومی پرداختند. آنها دریافتند پاسخگویی مؤسسات حسابرسی در سه بعد عوامل محرک، عوامل بازدارنده و جزئیات گزارش افشا قابل دسته‌بندی است. امجدی و همکاران (1400)، تأثیر حسابرسی عملکرد بر پاسخ گویی را مطالعه کردند. آنها دریافتند تخصص حسابرسان دیوان محاسبات بر سطح پاسخگویی آنها اثرگذار است. نخبه فلاح و همکاران (1400)، رابطه اجرای حسابرسی عملکرد را با بهبود پاسخگویی آزمون کردند. نتایج حاکی از آن بود با بهبود گزارش‌های حسابرسی عملکرد، جایگاه این نوع حسابرسی ارتقا و به دنبال آن، کارکرد نظام پاسخگویی در بخش عمومی بهبود می‌یابد. داودی و همکاران (1398)، ارتباط بین پاسخگویی و حسابرسی عملکرد را بررسی کردند. نتایج نشان دادند به نظر مدیران دولتی، اجرای حسابرسی عملکرد بر متغیرهای پاسخگویی تأثیر مثبت و معناداری داشته است. برزیده و خیراللهی (1390)، رابطه مسئولیت پاسخ‌گویی و کتمان شواهد حسابرسی را بررسی کردند. آنها نشان دادند هنگامی که حسابرسان با شواهد متناقض با یافته‌های اولیه در فرآیند حسابرسی مواجه می‌شوند، مسئولیت پاسخگویی برای کار حسابرسی انجام‌شده و وجود فشار زمانی منجر به ایجاد نگرانی مربوط به از دست دادن شهرت می‌شود و احتمال کتمان شواهد حسابرسی افزایش می‌یابد. اعتمادی و جباری (1386)، رابطه سطوح متفاوت پاسخگویی و ویژگی‌های کیفی قضاوت حسابرسان را درباره سطح اهمیت در حسابرسی بررسی کردند. آنها نشان دادند افزایش سطح پاسخگویی در مرحله ارزیابی نتایج کار حسابرس منجر به افزایش میزان محافظه‌کاری، تلاش و عینیت قضاوت حسابرسان می‌شود. در نتیجه‌گیری، اظهار می‌رود سطح پاسخگویی با ارتقای بستر قانونی بهبود می‌یابد و کیفیت حسابرسی را به گونه‌ای مثبت تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

3-روش پژوهش

پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادین محسوب می‌شود. به‌علاوه، از آنجایی که درک عمیقی در ارتباط با موضوع مورد مطالعه، به‌خصوص در میان مطالعات داخلی وجود ندارد، به لحاظ ماهیت، پژوهش اکتشافی قلمداد می‌شود. روش تحلیل داده‌ها مبتنی بر رویکرد تحلیلتم بوده است. ابتدا با مطالعه متون تخصصی حول موضوع پژوهش، چارچوب اولیه، ایجاد و پس از آن در محدوده مفاهیم استخراج‌شده اقدام به مصاحبه در راستای غنای مفاهیم جمع‌آوری‌شده شد. گرچه مصاحبه حول مفاهیم استخراج‌شده بود، با توجه به رویکرد نیمه‌ساختاریافته بودن مصاحبه، مصاحبه‌شونده اختیار کافی برای خروج از چارچوب اولیه و ارائه مفاهیم ذهنی و حرفه‌ای خود را داشت. پروتکل مصاحبه پس از اطمینان‌دهی به مصاحبه‌شونده در ارتباط با محرمانه‌بودن صوت ضبط‌شده رعایت شد. همچنین، توضیح اولیه در رابطه با مفهوم پژوهش و مبانی نظری پشتوانه این موضوع در دو بخش پیشران‌ها و پسران‌ها و درمجموع 14 سؤال بررسی شدند.

 

3-1- مشارکت‌کنندگان

مشارکت‌کنندگان پژوهش خبرگان حسابرسی بوده‌اند. در همین راستا، شرکای مؤسسات حسابرسی که دارای چهار ویژگی «شناخته‌شده توسط سایرین»، «فهم موضوع»، «تنوع» و «موافقت با مشارکت» بوده‌اند، به‌عنوان خبره حوزه حسابرسی در اواخر سال 1400 و اوایل سال 1401 انتخاب شدند. ابتدا با بهره‌مندی از شاخصه‌های انتخاب خبره، خبره اول، انتخاب و پس از آن با رویکرد گلوله‌برفی خبرگان بعدی انتخاب شدند. در مواردی که افراد مایل به همکاری نبوده‌اند، پس از برقراری ارتباط با نفر قبلی شخص دیگری انتخاب شد. قاعده کلی در پژوهش‌های کیفی این است که باید به گردآوری داده‌ها تا زمانی ادامه داد که مقوله‌ها اشباع شوند. گرچه مصاحبه پس از انجام چهارده مورد به اشباع نظری رسید، برای اطمینان از اشباع مصاحبه تا نفر هفدهم ادامه یافت. براساس مصاحبه صورت‌گرفته با خبرگان، ابتدا صوت ضبط‌شده به فایل نوشتاری، تبدیل و رویکرد کدگذاری باز شروع شد تا تم‌های اصلی و فرعی و درنهایت، عوامل مربوط شناسایی شوند. آمار توصیفی مشارکت‌کنندگان به شرح جدول شماره 2 است:

 

 

 

جدول شماره 2: آمار توصیفی مشارکت‌کنندگان

Table 2: Descriptive Statistics of the Participants

کد مشارکت کننده

رتبه کیفی مؤسسه

معتمد بورس

سابقه

مدرک

الف

ب

بلی

خیر

بالاتر از 30 سال

بین 20 تا 30 سال

کارشناسی

ارشد

دکتری

فراوانی

12

5

13

4

10

7

 

1

9

7

                     



3-2- پایایی و روایی پژوهش

برای پایایی از دو رویکرد پایایی بازآزمون و پایایی بین دو کدگذار استفاده شده است. در پایایی بازآزمون سه مصاحبه به‌صورت تصادفی، انتخاب شد و پژوهشگر هر کدام را در یک فاصله زمانی یک ماهه مجدداً کدگذاری کرد. نتایج حاکی از پایایی بازآزمون 96 درصدی بودند که در جدول شماره 3 نشان داده شدند.

 

 

جدول شماره 3: بررسی پایایی بازآزمون

Table 3: Test-retest reliability results

شرح

کدگذاری در بار اول

کدگذاری پس از یک ماه

توافق

عدم توافق

ضریب

مصاحبه 1

71

72

68

7

95

مصاحبه 2

53

53

51

4

96

مصاحبه 3

91

93

88

8

95

جمع

215

218

207

19

96



همچنین، برای بررسی پایایی بین دو کدگذار، پس از توضیح موضوع پژوهش برای پژوهشگر دیگری که دارای شاخصه سابقه پژوهش با رویکرد مصاحبه بوده است، کدگذاری از طرف وی انجام شد و نتایج کدگذاری با کدگذاری پژوهشگر مقایسه شدند. نتایج حاصل از مقایسه کدگذاری در جدول شماره 4 درج شدند.

 

 

جدول شماره 4: بررسی پایایی بین دو کدگذار

Table 4: Intercoder reliability results

شرح

کدگذاری پژوهشگر

کدگذاری همکار

توافق

عدم توافق

ضریب هولستی

مصاحبه 1

49

43

38

16

0. 83

مصاحبه 2

44

35

29

21

0. 73

مصاحبه 3

108

118

101

24

0. 89

جمع

201

196

168

61

0. 85



به این ترتیب، میزان توافق بین کدها 85 درصد بوده که حاکی از پایایی مصاحبه‌ها بوده است.

برای بررسی روایی پژوهش، پژوهشگر پس از پایان توضیحات مصاحبه‌شوندگان، دیدگاه خود را در رابطه با مطالب عنوان‌شده مطرح کرد تا با تأیید مصاحبه‌شونده از صحت مطالب بیان‌شده اطمینان یابد. همچنین، نتایج نهایی پژوهش تا حد زیادی انعکاس‌دهنده واقعیت موجود در جامعه و ادبیات پژوهش بود که نشان از روایی بالای پژوهش دارد. همچنین، به کثرت‌گرایی، حساسیت پژوهشگر و اشباع نظری توسط پژوهشگران توجه شد. در این پژوهش، به کثرت‌گرایی در داده‌ها، کثرت‌گرایی در پژوهشگر، کثرت‌گرایی در تئوری و کثرت‌گرایی در روش‌شناسی توجه شده است.

 

4-یافته‌های پژوهش

مرحله اول- استخراج کدهای اولیه: در این مرحله، 518 کد اولیه استخراج شد که 363 مورد از آنها مربوط به پیشران‌های پاسخگویی مؤسسات و 155 مورد از آنها مربوط به پسران‌های پاسخگویی مؤسسات بودند. در جدول شماره 5 نمونه‌هایی از نحوه کدگذاری بازبخشی از مصاحبه‌ها توسط پژوهشگران ارائه شده است.

 

 

جدول شماره 5: نمونه کدگذاری باز

Table 5: Examples of open coding process

قسمتی از متن مصاحبه خبرگان

کدهای اولیه

عامل

انجمن‌های حرفه‌ای یک مجموعه حرفه‌این. در تمام کشورها میان آیین رفتار حرفه‌ای درست میکنن. اگر این انجمن‌ها بتونن به‌صورت مستقل نظر حرفه‌ای بدن و پاسخگویی مؤسسات براشون مهم باشه، میتونن مؤسسات را به سمت پاسخگویی ببرن.

راهنمایی اعضای شاغل،

پیشران

یکی از وظایف کمیته حسابرسی اینه که مؤسسات رو بیاد بررسی کنه، باهاشون مذاکره کنه، درنهایت تشخیص بده کدوم مؤسسه میتونه کار حسابرسی را به شکل بهتری انجام بده و بعدش بیاد پیشنهاد انتخاب حسابرس بده. وقتی کمیته حسابرسی از مؤسسات اطلاعات بخواد، مؤسسات برای جذب صاحبکار همه اطلاعات رو میدن.

انتخاب حسابرس بر مبنای توانایی

پیشران

اگه وضعیت داخلی مؤسسه افتضاح باشه، اون اعتماد عمومی که الان یه کم وجود داره از بین میره. ممکنه یه نفر این وسط بیاد علیه مؤسسات طرح دعوی بکنه.

ایجاد دیدگاه منفی نسبت به عملکرد حرفه‌ای مؤسسات

مانع

وقتی بیای رزومه مؤسسه و کارمندها رو با ویژگیهای کامل مثل تجربه و تحصیلات و . . . رو منتشر کنی رقیبها میان کارمندای خوبتو با یه کم حقوق بیشتر میبرن.

استفاده رقبا از اطلاعات مربوط به کارکنان

مانع

موضوعی که خیلی بنظرم مهمه اینه که ضابطه مشخص و مدون و عرفی که همه ازش اطاعت کنن، در مرحله انتخاب حسابرس وجود نداره. برای یکی قیمت مهمه، یکی آشنایی، یکی لابی‌گری، یکی پول‌دادن به این و اون. تمام اینها رو ما تو بازار حسابرسی داریم. حالا اگه یه سیستمی باشه که اینا رو کنترل کنه، باعث میشه انتخاب حسابرس بر مبنای توانایی و تخصص و ... باشه که اینا درنهایت باعث میشه تا مؤسسات اطلاعات داخلی خودشون رو برای جذب صاحبکار افشا کنن.

ارائه کار بر مبنای تخصص و توانایی - وجود ضابطه دقیق برای انتخاب حسابرس - جذب صاحبکار جدید

پیشران

 

مرحله دوم- استخراج تم: هر گروه از کدها تحت پوشش یک مفهوم بالاتر تحت عنوانتم فرعی قرار گرفت و پروسه تقلیل مضامین ادامه پیدا کرد. بدین ترتیب، بخش‌های کلی پیشران‌ها و پسران‌های پاسخگویی مؤسسات استخراج شدند. پس از دسته‌بندی کدهای استخراج‌شده از دیدگاه خبرگان، تم‌های اصلی و فرعی به شرح جدول شماره 6 استخراج شدند.

 

 

جدول شماره 6 : استخراج تم‌های اصلی و فرعی

Table 6: Extraction process of subthemes and main themes

دسته

تم اصلی

کدهای اولیه

پیشران‌ها

انجمن‌های حرفه‌ای فعال

ایجاد فرمت گزارش پاسخگویی، راهنمایی اعضای شاغل، استفاده از قشر بازنشسته برای استفاده از دیدگاه حرفه‌ای و تجارب آنان، بررسی رعایت استقلال اعضای فعال حرفه، الگوبرداری نحوه مدیریت انجمن‌ها از انجمن‌های حرفه‌ای بین‌المللی، راستی‌آزمایی اطلاعات منتشرشدۀ مؤسسات

جایگاه اجتماعی حسابرسان

توجه عموم به حسابرسی با گسترش بازار سرمایه، توجه به نقش حسابرس در ایجاد شفافیت، ایجاد شخصیت حرفه‌ای برای حسابرس، وجود تمایز بین اطلاعات حسابرسی‌شده و نشده

تمایل به هم‌ریختی با صنعت

توجه به رقبا در نحوه ارائه اطلاعات و قابلیت مقایسه اطلاعات، الگوبرداری سریع سایر مؤسسات و یکنواختی در ارائه اطلاعات، ارتباط مؤسسات با یکدیگر و اشتراک‌گذاری دانش، داوطلب‌شدن سازمان حسابرسی برای پاسخگویی به ذینفعان، پیشروشدن برخی از مؤسسات در ارائه اطلاعات

علامت‌دهی

جذب صاحبکار جدید، انگیزه در کسب سهم بیشتر از بازار، بهبود رتبه کنترل کیفی مؤسسه، کسب اعتماد نهادهای ناظر، ساختار نیروی انسانی مناسب، فرآیند مناسب استخدام و به‌کارگیری کارکنان، تجربه و تحصیلات شرکا، تفکر و عملکرد حرفه‌ای شرکا، توانایی مؤسسه در حفظ و ماندگاری کارکنان، محیط اخلاقی مناسب مؤسسه، اعتبار، قدمت و توانایی مؤسسه، کیفیت حسابرسی

روحیه ریسک‌پذیری

تأثیر نامشخص افشای اطلاعات بر درآمد آتی، در معرض انتقاد قرار گرفتن فرآیند قضاوت حسابرسان، استرس‌زا بودن افشای اطلاعات داخلی برای اولین‌بار، توانایی مؤسسه در تأمین هزینه‌های افشا

پاسخ‌خواهی ذینفعان

وجود سرمایه‌گذار خارجی در بورس، تنوع خدمات مؤسسه و ایجاد ذینفعان متعدد، توجه افراد سرمایه‌گذار در بورس به حسابرسی، افزایش دانش ذینفعان و توجه به مسئولیت خود

بستر قانونی

کنترل نرخ شکنی مؤسسات، منفک‌شدن استانداردگذار و حسابرس، توجه مؤسسات حسابرسی دولتی به قوانین نهاد ناظر، تعیین چارچوب مناسب برای میزان مسئولیت حسابرس، تعیین چارچوب مناسب برای پاسخگویی، ایجاد قوانین یکسان برای پاسخگویی کلیه مؤسسات، تنظیم قوانین جزئی‌نگر در افشای اطلاعات مؤسسات، تعریف جرایم برای عدم رعایت قوانین، راستی‌آزمایی اطلاعات و ایجاد تنبیه برای افشای اطلاعات اشتباه، وجود ضمانت اجرایی در انجام وظایف، وجود ضابطه دقیق برای انتخاب حسابرس، ارائه کار بر مبنای تخصص و توانایی

عوامل ساختاری

اخلاق فردی و محیط رشد شرکا، فرهنگ کیفیت محور مؤسسه، درستکاری و اخلاق‌مداری مؤسسه، بلوغ فکری جامعه، شرایط سیاسی جامعه، فرهنگ سازی مناسب

کمیته حسابرسی

قدرت اجرایی بالای کمیته حسابرسی، انتخاب حسابرس بر مبنای توانایی

پسران‌ها

طرح دعاوی حقوقی

نبود بیمه مسئولیت، توانایی ذینفعان در ایجاد دعوی حقوقی، ایجاد دیدگاه منفی نسبت به عملکرد حرفه‌ای مؤسسات

ارتقای انتظارات ذینفعان

شکل‌گیری انتظارات جدید، از بین رفتن دیدگاه مثبت ذینفعان، همگن‌نبودن ذینفعان، افزایش انتظارات ذینفعان با گذشت زمان

منابع مالی کافی

درآمد کم مؤسسات، نبود توانایی مالی در ایجاد ساختار مناسب کارکنان، عدم سرمایه‌گذاری مؤسسات در راستای کسب درآمد غیر عملیاتی

نشت اطلاعاتی

استفاده رقبا از اطلاعات مربوط به صاحبکاران، استفاده رقبا از اطلاعات مربوط به کارکنان

کیفیت حسابرسی

مقاومت بیشتر صاحبکاران با انجام حسابرسی باکیفیت، فشار کاری بالای حسابرسان، فشار صاحبکاران، نبود زمان کافی برای پاسخگویی، گستردگی قوانین

ناهمگونی ادراکات نهادهای ناظر

نظارت ضعیف بر عملکرد مؤسسات، نهادهای ناظر متعدد، فرهنگ رازداری نهادهای ناظر، دخالت ناقص نهادهای ناظر در انتخاب حسابرس

منبع: یافته‌های پژوهشگر

 

مرحله سوم- ارتباط کدهای اولیه با تم‌ها:

پیشران‌های پاسخگویی مؤسسات: از دیدگاه خبرگان، انجمن‌های حرفه‌ای با به‌کارگیری افراد بازنشسته فارغ از کار و مستقل از حرفه و استفاده از دیدگاه حرفه‌ای و تجارب آنان می‌توانند موجب سوق‌دادن مؤسسات به سمت پاسخگویی شوند. آنها می‌توانند با راهنمایی اعضای شاغل در حرفه در رابطه با اهمیت و چرایی پاسخگویی مؤسسات و همچنین، ایجاد فرمت اولیه برای پاسخگویی مؤسسات، زمینه را برای حرکت مؤسسات به سمت پاسخگویی فراهم آورند. خبرگان همچنین معتقد بودند اعضای انجمن‌های حرفه‌ای باید مستقل از اعضای حرفه‌ای فعال باشند، مدیریت انجمن‌ها از انجمن‌های حرفه‌ای بین‌المللی الگوبرداری شود و همچنین، وظیفه راستی‌آزمایی اطلاعات منتشرشده از طرف مؤسسات برای ذینفعان را به‌درستی انجام دهند. در این رابطه مادالینا و همکاران (2014) بیان کردند انجمن‌های حرفه‌ای با تغییر در رویه‌ها به‌عنوان نهادهای پیشرو با صدور بیانیه‌ها و ارائه راهکارهای مشاوره‌ای و آموزش استانداردهای اخلاقی می‌توانند مؤسسات را به سمت پاسخگویی سوق دهند (Madalina et al., 2014).

از دیدگاه خبرگان، جایگاه اجتماعی مناسب حسابرس برای ذینفعان که با ایجاد شخصیت حرفه‌ای برای حسابرس و توجه جامعه به نقش حسابرس در ایجاد شفافیت به وجود می‌آید، موجب افزایش تقاضا برای پاسخگویی مؤسسات حسابرسی می‌شود. توجه عموم به حسابرسی با گسترش سرمایه‌گذاری و همچنین وجود تفاوت بین اطلاعات حسابرسی‌شده و حسابرسی‌نشده زمینه را برای توجه ذینفعان به پاسخگویی حسابرسان فراهم می‌آورد. در همین رابطه بارن و کوچ (2014) بیان می‌کنند توجه ذینفعان به اطلاعات منتشرشده از طرف مؤسسات و همچنین، اعلام نیاز از طرف آنها می‌تواند مؤسسات حسابرسی را به سمت پاسخگویی سوق دهد (Buuren & Koch, 2014).

خبرگان بیان کردند مؤسسات حسابرسی به هم‌ریختی با صنعت تمایل دارند؛ به طوری که در صورت افشای اطلاعات داخلی مؤسسه حسابرسی، سایر مؤسسات به نحوه ارائه اطلاعات، توجه و با سرعت بالایی اقدام به الگوبرداری می‌کنند؛ چنین موضوعی قابلیت مقایسه اطلاعات منتشرشده را بهبود می‌بخشد. همچنین، خبرگان معتقد بودند ارتباط مؤسسات با یکدیگر، اشتراک‌گذاری دانش بین آنها، توجه به مزیت‌های حرفه‌ای کیفیت سایر مؤسسات، پیشروشدن برخی مؤسسات در ارائه اطلاعات به ذینفعان و همچنین، داوطلب‌شدن سازمان حسابرسی برای ارائه اطلاعات داخلی به ذینفعان، زمینه را برای پاسخگویی مؤسسات حسابرسی به ذینفعان فراهم می‌کند. در همین رابطه، براون و پوپوا (2021) بیان می‌کنند یکنواختی و تداوم در ارائه اطلاعات از طرف مؤسسات حسابرسی، زمینه را برای بررسی روند عملکرد حرفه‌ای مؤسسات در طی زمان و نیز مقایسه مؤسسه با سایر مؤسسات فراهم می‌آورد (Brown & Popova, 2021).

از دیدگاه خبرگان علامت‌دهی به ذینفعان نیز می‌تواند به‌عنوان پیشران، مؤسسات را به سمت پاسخگویی سوق دهد و مؤسسات با ایجاد سرقفلی مثبت در راستای جذب صاحبکاران جدید و کسب سهم بیشتر از بازار، ارتقای رتبه کنترل کیفی و جلب اعتماد نهاد ناظر، توجه ذینفعان به عملکرد حرفه‌ای مؤسسه را جلب کنند. خبرگان همچنین اظهار کردند ترکیب مناسب کارکنان، فرآیند مناسب استخدام کارکنان، پاسخگویی سلسله‌مراتبی کارکنان مؤسسات حسابرسی، تجربه و تحصیلات شرکا، ماندگاری کارکنان، تعداد شرکای بالای مؤسسه، اعتبار و قدمت و توانایی مؤسسه حسابرسی شاخصه‌هایی مؤثر بر دیدگاه ذینفعان بوده‌اند و مؤسساتی که در رابطه با شاخصه‌های مذکور شرایط بهتری دارند، تمایل بیشتری به افشای اطلاعات در این رابطه دارند. ژائو و همکاران (2019) بیان می‌کنند ارائه اطلاعات از طرف مؤسسات حسابرسی موجب بهبود دیدگاه نسبت به عملکرد حرفه‌ای حسابرسان توسط ذینفعانی می‌شود که هیچ درک و شناختی از فعالیت حسابرسان ندارند (Zhao et al., 2019). همچنین، براون و پوپوا (2019) معتقدند مؤسساتی که به‌طور مستمر بر کارکنان، فرآیندها و فناوری‌های مورد استفاده خود سرمایه‌گذاری می‌کنند، تمایل بیشتری به ایجاد شفافیت بیشتر و علامت‌دهی در راستای بهره‌مندی از حمایت عمومی ذینفعان در راستای گسترش سهم از بازار دارند (Brown & Popova, 2021).

از دیدگاه خبرگان،روحیه ریسک‌پذیری مؤسسه بر حرکت مؤسسات حسابرسی به سمت پاسخگویی تأثیرگذار است و عواملی همچون نامشخص بودن منافع افشا، تأثیر نامشخص افشای اطلاعات بر سطح درآمدهای آتی مؤسسات، در معرض انتقاد قرار گرفتن فرآیند قضاوت حسابرسان، استرس‌زا بودن افشای اطلاعات برای اولین‌بار و توانایی مؤسسه در تأمین هزینه‌های افشابر دیدگاه مؤسسات حسابرسی برای پاسخگویی به ذینفعان تأثیرگذار است. بدارد و همکاران (2008) بیان می‌کنند مؤسساتی که برای پذیرش صاحبکار از چارچوب خاصی پیروی می‌کنند، ریسک‌پذیری بالاتری را نسبت به سایر مؤسسات شایان توجه قرار می‌دهند و تمایل بیشتری به افشای اطلاعات داخلی مؤسسات به ذینفعان دارند (Bedard et al., 2008).

از دیدگاه خبرگان، پاسخ‌خواهی ذینفعان می‌تواند مؤسسات را به سمت پاسخگویی سوق دهد. از دیدگاه خبرگان، تنوع در خدمات مؤسسات حسابرسی، همچون مؤسسات بین‌المللی می‌تواند منجر به ایجاد ذینفعان متعدد شود و در صورتی که ذینفعان به محتوای گزارشات منتشرشده مؤسسات توجه کنند، می‌توانند زمینه را برای پاسخگویی مؤسسه فراهم کنند. تانیاوی و اوراپان (2020) بیان می‌کنند سهامداران اقلیت به دلیل نداشتن منابع مالی و زمان کافی و عدم دسترسی کامل به گزارشات حسابرسان همچون نامه مدیریت، توانایی ارزیابی مناسب کیفیت حسابرسی را ندارند (Thanyawee & Orapan, 2020).

خبرگان بیان کردند فراهم‌کردن بستر قانونی برای پاسخگویی مؤسسات می‌تواند پیشرانی برای پاسخگویی مؤسسات حسابرسی باشد؛ به طوری که با تدوین قوانین و قرارگیری حرفه در جایگاه قانونی خود، کنترل نرخ‌شکنی مؤسسات، وجود ضابطه دقیق برای انتخاب حسابرس، معرفی تیم حسابرسی قبل از ارجاع کار، ارائه کار بر مبنای تخصص، توانایی و وضعیت داخلی مؤسسه و عدم انتخاب حسابرس بر مبنای روابط و پیشنهاد هیئت‌مدیره، منفک‌کردن استانداردگذار و حسابرس، توجه مؤسسات حسابرسی دولتی به قوانین نهاد ناظر، تعیین چارچوب مناسب برای مسئولیت حرفه‌ای حسابرس، ایجاد قوانین پاسخگویی کلیه مؤسسات و تعریف جرائم برای عدم رعایت قوانین، راستی‌آزمایی اطلاعات افشاشده، وجود ضمانت اجرایی در انجام وظایف حرفه‌ای می‌توان مؤسسات حسابرسی را به سمت پاسخگویی سوق داد. بارن و کوچ (2014) معتقدند الزام قانونی مؤسسات به پاسخگویی نباید به‌صورت کلی‌نگر باشد؛ زیرا الزام قانونی بدون توجه به جزئیات، موجب انعطاف‌پذیری مؤسسات در پاسخگویی می‌شود و آنها با کاهش سطح پاسخگویی در برخی از جنبه‌های پاسخگویی یا عدم انتقال مفاهیم مربوط به آن جنبه‌ها، سطح پاسخگویی را کاهش می‌دهند (Buuren & Koch, 2014). .

از دیدگاه خبرگان، عوامل ساختاری متعددی، مؤسسات را به سمت پاسخگویی سوق می‌دهد و شاخصه‌هایی همچون اخلاق‌مداری، شرایط سیاسی جامعه و وضعیت فرهنگی جامعه بر سطوح پاسخگویی مؤسسات تأثیرگذارند. آنها بیان کردند اخلاق‌مداری تحت تأثیر اخلاق فردی و محیط رشد شرکا بوده است و ایجاد حس مسئولیت نسبت به ذینفعان گزارش حسابرسی، درستکاری در انجام حسابرسی و کیفیت بالای حسابرسی، زمینه را برای پاسخگویی مؤسسات فراهم می‌کنند. همچنین، خبرگان بر این باورند که اخلاق‌مداری و فرهنگ کیفیت‌محور مؤسسه موجب می‌شود مؤسسات تمام جنبه‌های مثبت و منفی مؤسسه را برای ذینفعان افشا کنند. برومهیل (2007) بیان می‌کند مؤسسات اخلاق‌محور تمایل بیشتری به افشای ساختار داخلی دارند (Broomhill, 2007). در همین رابطه، سومرفلت و همکاران (2019) بیان می‌کنند پذیرش قواعد و دستورالعمل‌های اخلاقی، حفاظت از منافع ذینفعان و پاسخگویی در رابطه با ساختار داخلی را به همراه دارد (Sommerfeldt et al., 2019). خبرگان بیان می‌کنند در رابطه با وضعیت فرهنگی جامعه، شاخصه‌هایی همچون بلوغ فکری جامعه، فرهنگ‌سازی مناسب برای پاسخگویی در جامعه، پاسخگویی سایر حرفه‌ها، ایجاد فرهنگ استفاده اختیاری از خدمات حسابرسی و حاکم‌شدن شفافیت و صداقت در جامعه، پاسخگویی مؤسسات حسابرسی را در پی دارد. پژوهش‌ها حاکی از آن است که فرهنگ مؤسسه با تعیین اصول و کدهای رفتاری و اخلاقی، بر سطح تردید و قضاوت حرفه‌ای کارکنان و شرکا تأثیر می‌گذارد (Bobek et al., 2017).

خبرگان عقیده داشتند در صورتی که کمیته حسابرسی شرکت‌ها قدرت اجرایی بالایی داشته باشد و با اهرم فشار قبل از انتخاب مؤسسات حسابرسی، آنها را ملزم به ارائه اطلاعات داخلی کنند و بر مبنای توانایی و سایر ویژگی‌های حسابرس اقدام به انتخاب حسابرس کنند، چنین موضوعی مؤسسات را به سمت پاسخگویی به ذینفعان ترغیب می‌کند. در همین رابطه، گراملینگ و همکاران (2009) بیان می‌کنند کمیته حسابرسی در راستای بررسی صلاحیت حسابرس به اطلاعات مربوط به ساختار داخلی مؤسسات نیاز دارند و در صورت استفاده کمیته حسابرسی از اطلاعات مربوطه، مؤسسات ترغیب خواهند شد اطلاعات داخلی خود را برای ذینفعان منتشر کنند (Gramling et al., 2009). بارا و همکاران (2017) معتقدند تصمیمات کمیته حسابرسی به دلیل پشتیبانی به‌وسیله سهامداران بر فعالیت حسابرس تأثیرگذار است و کمیته حسابرسی با ایجاد ریسک از دست دادن صاحبکار برای حسابرس، می‌تواند حسابرس را به سمت پاسخگویی سوق دهد (Barua et al., 2017).

پسران‌های پاسخگویی مؤسسات: خبرگان اظهار کردند فعالیت حسابرسان در حال حاضر از دیدگاه ذینفعان ناشناخته است و از دیدگاه ذینفعان مؤسسات حسابرسی، قانون‌مدار و دارای برنامه‌ها و رویه‌های حرفه‌ای در بررسی صاحبکاران هستند و ایجاد شفافیت موجب می‌شود دیدگاه ذینفعان نسبت به نحوه عملکرد مؤسسه منفی شود که این موضوع ممکن است در شرایط متضررشدن ذینفع از گزارش حسابرسی، زمینه را برای ایجاد دعاوی حقوقی فراهم کند. همچنین، از دیدگاه خبرگان مؤسسات حسابرسی داخلی فاقد بیمه مسئولیت هستند و ایجاد دعاوی حقوقی علیه آنان ممکن است صدمات جبران‌ناپذیری به مؤسسه وارد کند. کرانتز (2010) نشان داد سطح افشای اطلاعات داخلی در مؤسسات حسابرسی مختلف، متفاوت است که این سطح تفاوت عمدتاً تحت تأثیر ویژگی‌های خاص مؤسسه و سطح کیفیت حسابرسی با توجه به شاخص میزان ریسک ایجاد دعاوی حقوقی علیه مؤسسات است (Krantz, 2010).

از دیدگاه خبرگان، گسترش انتظارات ذینفعان متعدد نسبت به مؤسسات می‌تواند مانعی برای پاسخگویی مؤسسات حسابرسی باشد. خبرگان معتقد بودند در شرایط فعلی، ذینفعان توجهی به گزارش حسابرسی به‌عنوان محصول اصلی مؤسسات ندارند و بنابراین، چنین موضوعی موجب شده است نحوه فعالیت مؤسسات برای ذینفعان اهمیت خاصی نداشته باشد. همچنین، ذینفعان همگن نبوده‌اند و به اطلاعات مختلفی از وضعیت داخلی مؤسسات نیاز دارند که گستردگی اطلاعات مورد نیاز از طرف ذینفعان عدم پاسخگویی حسابرس را در پی داشته است و حسابرس توانایی پاسخگویی به کلیه ذینفعان را ندارد. با افشای اطلاعات از طرف مؤسسات و توجه ذینفعان به محتوای آن با گذشت زمان، انتظارات جدیدی از طرف ذینفعان مطرح می‌شود که چنین موضوعی موجب بازدارندگی مضاعف مؤسسات از پاسخگویی به ذینفعان می‌شود. در همین رابطه، ژانگ (2010) بیان می‌کند با گذشت زمان انتظارات ذینفعان از محتوای گزارشات مؤسسات افزایش می‌یابد (Zhang, 2010). فو (2015) بیان می‌کند با گسترش انتظارات ذینفعان، صرف انجام حسابرسی مطابق با استانداردهای حرفه‌ای به معنای انجام مسئولیت محول‌شده به حسابرسان نیست و انتظارات جامعه از مؤسسات و درخواست انتظارات، درنهایت می‌تواند مؤسسات را به سمت تغییر در فرآیند حسابرسی سوق دهد (Fu, 2015).

خبرگان بیان کردند نبود منابع مالی کافی در مؤسسات منجر به عدم توانایی در ایجاد ترکیب مناسب کارکنان و عدم توانایی در تعیین گروه کاری برای تهیه و ارائه اطلاعات پاسخگویی می‌شود و همچنین، مؤسسات توانایی کافی در افزایش مبلغ قراردادهای منعقده را ندارند و از وجوه مازاد مؤسسه برای سرمایه‌گذاری در راستای کسب منافع غیرعملیاتی استفاده نمی‌کنند. چن و همکاران (2021) بیان می‌کنند مؤسسات حسابرسی توانایی مالی کافی برای ارائه اطلاعات پاسخگویی به ذینفعان متعدد را ندارند (Chen et al., 2021). عابدین (2019) بیان می‌کند تعداد کمی از مؤسسات حسابرسی دارای ساختار حاکمیتی و هیئت‌مدیره قابل اعتماد و سازگارند که نبود چنین ساختاری عمدتاً به دو دلیل نبود منابع مالی کافی در مؤسسات و مشارکتی‌بودن مدل کسب‌وکار مؤسسات حسابرسی است (Abedian, 2019).

از دیدگاه خبرگان، افشای اطلاعات داخلی مؤسسات حسابرسی، زمینه را برای تلاش سایر مؤسسات در راستای جذب صاحبکاران و نیز جذب کارکنان مناسب مؤسسه فراهم می‌آورد.

بعلاوه، خبرگان اظهار کردند کیفیت حسابرسی مؤسسات به دو دلیل الف) مقاومت صاحبکاران و توانایی اعمال دیدگاه آنان بر حسابرس و ب) عدم توانایی مناسب مؤسسه حسابرسی پایین است و به دلیل فشار کاری و تأکید بر زمان سریع انجام کار و عدم تناسب تعداد صاحبکاران با تعداد کارکنان، به گونه‌ای است که مؤسسات زمان کافی برای پاسخگویی به ذینفعان ندارند. همچنین، خبرگان معتقد بودند قوانین متعددی بر فعالیت مؤسسات حسابرسی حاکم است و حسابرسان با توجه به حق‌الزحمه دریافتی و محدودیت زمانی، توانایی بررسی و کنترل کلیه قوانین و مقررات حاکم بر مؤسسات حسابرسی را ندارند و به‌صورت شکلی، قوانین متعددی را بررسی می‌کنند که افشای چنین اطلاعاتی از ساختار داخلی، دیدگاه ذینفعان نسبت به مؤسسات را خدشه‌دار می‌کند. در همین رابطه، داولینگ و همکاران (2018) نشان دادند اگرچه حسابرسان با استفاده از چک‌لیست و طبقه‌بندی قوانین حاکم بر حسابرسی، قابلیت بررسی و کنترل قوانین را بهبود بخشیده‌اند، بهره‌مندی از چک‌لیست و گستردگی قوانین موجب بی‌توجهی به جزئیات، بی‌توجهی به نوآوری‌های ایجادشده و محدودشدن توسعه دانش حسابرسی شده و کیفیت حسابرسی روند کاهشی گرفته است (Dowling et al., 2018).

خبرگان بیان کردند از دیدگاه ذینفعان، نهادهای ناظر مختلفی به‌صورت مداوم بر عملکرد مؤسسات نظارت دارند؛ در حالی که در شرایط فعلی نهادهای ناظر دیدگاه یکسانی در بررسی مؤسسات ندارند و همچنین، وظایف نظارت دقیق و کنترل مداوم مؤسسات را به‌درستی انجام نمی‌دهند. همچنین، نهاد ناظر گرچه اطلاعات متعددی را از مؤسسات حسابرسی دریافت می‌کند، فرهنگ رازداری آن باعث شده است تا اطلاعات مؤسسات را به ذینفعان ارائه ندهد. همچنین، خبرگان معتقدند نهادهای ناظر متعدد در انتخاب حسابرس توسط ذینفعان نیز دخالت دارند و با تهیه لیست حسابرسان معتمد خاص خود زمینه را برای انتخاب حسابرس مناسب از طرف ذینفعان محدود کرده‌اند. خبرگان همچنین عقیده دارند نهاد ناظر توجه خاصی به محتوای گزارش حسابرس ندارد. تانیاوی و اوراپان (2020) نشان دادند نهاد ناظر صرفاً به مطابقت مکانیکی عملکرد حرفه‌ای حسابرس با استانداردهای قانون‌گذار اقدام می‌کند و نتایج این نظارت ناقص را نیز به ذینفعان اعلام نمی‌کند و به‌صورت محرمانه و منتشرنشده نزد خود باقی می‌گذارد که چنین موضوعی نمی‌تواند به منافع ذینفعان توجه کند (Thanyawee & Orap, 2020).

 

5- بحث و نتیجه‌گیری

شفافیت سیستم نیازمند شفافیت اجزای آن است و فرآیند انجام حسابرسی به‌عنوان جزئی از سیستم گزارشگری باید در وضعیتی شفاف قرار داشته باشد و وجود حالت جعبه سیاه در انجام فرآیند حسابرسی دیدگاه ذینفعان نسبت به کیفیت حسابرسی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی پیشران‌ها و پسران های پاسخگویی عمومی مؤسسات حسابرسی بود. بدین منظور، تعداد 17 شریک حسابرسی به روش گلوله‌برفی انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته، جمع‌آوری و با رویکرد تحلیلتم تحلیل شدند. از دیدگاه خبرگان، عوامل وجود انجمن‌های حرفه‌ای فعال، جایگاه اجتماعی مناسبحسابرس از دیدگاه ذینفعان، تمایل به هم‌ریختی با صنعت، علامت‌دهی به ذینفعان، روحیه ریسک‌پذیری مؤسسه، پاسخ‌خواهی ذینفعان، بستر قانونی مناسب، عوامل ساختاری و وجود کمیته حسابرسی فعال به‌عنوان پیشران مؤسسات به سمت پاسخگویی به ذینفعان شناسایی شدند. برخی از پیشران‌ها ‌با تحقیقات قبلی هم‌راستا بودند؛ به طوری که وانسترالین و ژائو (2020)، خارانا و همکاران (2020) و بیگ‌پناه و همکاران (1401) وجود انجمن‌های حرفه‌ای فعال، بارن و کوچ (2014) و لینوکس و پیتمن (2010) بستر قانونی مناسب، ژائو و همکاران (2019) و یوو و همکاران (2017) علامت‌دهی به ذینفعان و گراملینگ و همکاران (2009) وجود کمیته حسابرسی فعال را پیشرانی برای مؤسسات در راستای پاسخگویی به ذینفعان می‌دانند. گرچه در ایران انجمن‌های حرفه‌ای متعددی حاکم بر حرفه حسابرسی هستند، نگارندگان معتقدند انجمن‌های مذکور فعالیت خاصی در این زمینه انجام نداده‌اند و رغبتی را برای مؤسسات در راستای حرکت به سمت پاسخگویی ایجاد نکرده‌اند. همچنین، نگارندگان معتقدند حسابرس در شرایط فعلی جایگاه مناسبی از دیدگاه ذینفعان ندارد و انجام حسابرسی عمدتاً به موجب الزام قانونی و نه با توجه به ایجاد اعتبار برای صورت‌های مالی انجام می‌پذیرد. همچنین، نگارندگان هم‌راستا با دیدگاه خبرگان عقیده دارند مؤسسات حسابرسی نسبت به صنعت تمایل به هم‌ریختی دارند و در صورتی که یک مؤسسه حسابرسی اقدام به افشای اطلاعات داخلی کند، سایر مؤسسات نیز در همین راستا، زمینه را برای افشای اطلاعات داخلی فراهم می‌کنند. همچنین، از دیدگاه خبرگان، عوامل طرح دعاوی حقوقی، گسترش انتظارات ذینفعان متعدد، نبود منابع مالی کافی، نشت اطلاعاتی، کیفیت پایین حسابرسی و ناهمگونی ادراکات نهادهای ناظر به‌عنوان پسران مؤسسات از پاسخگویی به ذینفعان تلقی می‌شوند. برخی از پسران‌ها با تحقیقات قبلی هم‌راستا بودند؛ به طوری که هرمالین و ویسباچ (2012)، میجور و وانسترالین (2012)، فتاح (2013) و نقی (2014) نبود منابع مالی گانی و ژانگ (2007) و بیگ‌پناه و همکاران (1401) گسترش انتظارات ذینفعان متعدد را مانعی برای پاسخگویی مؤسسات حسابرسی می‌دانند. از دیدگاه نگارندگان، عدم طرح دعوی حقوقی علیه حسابرسان در شرایط فعلی به‌واسطه عدم شناخت از نحوه عملکرد حرفه‌ای حسابرسان است و ایجاد شناخت در این زمینه برای ذینفعان، در صورت عدم هم‌راستایی با بهبود کیفیت حسابرسی، زمینه را برای ایجاد دعوی حقوقی علیه حسابرسان در آینده فراهم می‌آورد. این تحقیق در مسیر خود با محدودیت‌هایی مواجه بود که شایسته است شایان توجه قرار گیرد: نخست، پژوهش در دوران همه گیری کرونا انجام شد که این موضوع بر روی برقراری ارتباط چشمی و ایجاد جو مشارکتی در جلسات مصاحبه تأثیرگذار بود؛ ضمن آنکه این موضوع مانع از مشارکت برخی خبرگان شد. دوم، برخی از مشارکت‌کنندگان تمایل به ضبط صدا نداشتند که محقق را ناچار به یادداشت‌برداری از مصاحبه کرد. بازیابی اطلاعات از یادداشت در مقایسه با مصاحبه با محدودیت‌هایی همراه است و می‌تواند موضوع تفسیر محقق قرار بگیرد. یافته‌های این پژوهش برای سیاست‌گذاران راهگشا است. آنچه مبرهن است آنکه حرکت به سوی شفافیت مؤسسات حسابرسی اجتناب‌ناپذیر است؛ به همین سبب، آگاهی از عوامل اثرگذار بر سرعت این حرکت اثرگذار مهم است. الزامات قانونی نقش مهمی در تغییر رفتار مؤسسات حسابرسی دارند؛ به همین سبب، شایسته است پس از تدوین و انتشار دستورالعمل حاکمیت شرکتی که در سال 1402 بازنگری شد، سازمان بورس و اوراق بهادار، موضوع حاکمیت در مؤسسات حسابرسی معتمد را مدنظر قرار دهد. به‌علاوه، در کنار گزارش تفسیری مدیریت که ارائه آن از سوی شرکت‌ها الزامی است، شایسته است مؤسسات حسابرسی بحث گزارش شفافیت را  نیز مدنظر قرار دهند. همچنین، پیشنهاد می‌شود پژوهش‌های آتی موضوع محتوای گزارش شفافیت، پیامدهای افشای گزارش شفافیت از منظر سرمایه‌گذاران و تأثیر نگرش اسلامی بر سطح پاسخگویی مؤسسات حسابرسی را بیشتر بررسی کنند.

 

یادداشت‌ها

  • International auditing and assurance standards (IAASB)

 

اثنی‌عشری، حمیده، شهرکی، مهنوش، و کارگذار، ابوالفضل (1401). رابطه سبک کاری حسابرس امضاکننده گزارش حسابرسی با مقایسه‌پذیری سود: با تأکید بر ویژگی‌های حسابرس. مجله دانش حسابداری، 13(2)، 151-170. https://ensani.ir/fa/article/510227
اعتمادی، حسین، و جباری، حسن (1386). نقش پاسخگویی در کیفیت قضاوت حسابرسان. فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی، 5(18)، 122-105. https://qjma.atu.ac.ir/article_4240.html
امجدی، اکبر، گرکز، منصور، بخارائیان خراسانی، مریم، و معطوفی علیرضا (1400). تأثیر تخصص حسابرسان دیوان محاسبات بر پاسخگویی با نقش میانجی کیفیت حسابرسی عملکرد. دانش حسابرسی، 21(85)، 349-372. http://danesh.dmk.ir/article-1-2454-fa.html
برزیده فرخ، و خیراللهی، فرشید (1390). مسئولیت پاسخگویی، فشار زمانی و کتمان شواهد حسابرسی. دانش حسابرسی، ۱۱(۴۵)، ۴-۲۷. http://ensani.ir/fa/article/301268  
بیگ‌پناه، بهزاد، اثنی‌عشری، حمیده، هشی، عباس، و اسدی، غلامحسین (1401). پاسخ‌گویی مؤسسه‌های حسابرسی: رویکرد تحلیل محتوا. بررسی‌‌های حسابداری و حسابرسی، 29(2)، 213-241. 10.22059/ACCTGREV.2021.329236.1008590
بیگ‌پناه، بهزاد، اثنی‌عشری، حمیده، هشی، عباس، و اسدی، غلامحسین (1400). تأثیر وضعیت سرمایه انسانی در مؤسسات حسابرسی بر کیفیت حسابرسی. پژوهش‌های حسابرسی حرفه‌ای، 1(3)، 129-152. 10.22034/ARJ.2021.247703
داودی، کیومرث، ایزدی، حسین، و خردیار، سینا (1398). نقش حسابرسی عملکرد در بهبود پاسخگویی مدیران بخش عمومی. دانش حسابرسی، 19(76)، 127-145. https://danesh.dmk.ir/article-1-2329-fa.html
صفی‌خانی، رضا، صفرزاده، محمدحسین، و اثنی‌عشری، حمیده (1401). بررسی رابطه تردید حرفه‌ای، شناخت صاحب‌کار و قضاوت حسابرس. مجله دانش حسابداری، 13(1)، 59-82. https://ensani.ir/fa/article/497912
کامران، مهدیه، اسدی، غلامحسین، و اثنی‌عشری، حمیده (1399). بررسی رابطه غیرخطی افشای اختیاری و ارزش شرکت با بهره‌گیری از رویکرد رگرسیون انتقال ملایم پانلی. بررسی‌‌های حسابداری و حسابرسی، 27(2)، 231-257. 10.22059/ACCTGREV.2020.304012.1008385
نخبه فلاح، افشین، کردستانی، غلامرضا، و رحیمیان، نظام‌الدین (1400). نقش حسابرسی عملکرد در بهبود پاسخگویی عمومی؛ تأکید بر محتوای گزارش. دانش حسابرسی، 21(84)، 80-118. https://danesh.dmk.ir/article-1-2376-fa.html
 
References
Abedian, I., (2019). Audit profession needs a new dawn. Daily Maverick, 19 March, viewed 15 October 2018, from https://www.dailymaverick.co.za/opinionista/2018-03-19-audit-profession-needs-a-new-dawn
Amjadi, A., Gorgz, M., Bakharaeian Khorasani, M., & Ma'toofi, A. (2021). The Impact of Expertise of Supreme Audit Court Auditors on Performance Accountability with the Mediating Role of Audit Quality. Auditing Knowledge, 21(85), 349-372. http://danesh.dmk.ir/article-1-2454-fa.html [In Persian].
Asnaashari, H., Shahraki, M., & Kargozar, A. (2022). The relationship between the report signing auditor's work style and earnings comparability: with the emphasis on the auditor's characteristics. Journal of Accounting Knowledge, 13(2), 151-170. https://ensani.ir/fa/article/510227 [In Persian].
Barua, A., Raghunandan, K., & Rama, D. V. (2017). Shareholder votes on auditor ratification and subsequent auditor dismissals. Accounting Horizons, 31(1), 129-139. https://doi.org/10.2308/acch-51512
Barzideh, F., & Khairallah, M. (2011). Auditing Responsibility, Time Pressure, and Concealment of Audit Evidence. Auditing Knowledge, 11(45), 4-27. 10.22059/ACCTGREV.2021.329236.1008590 [In Persian].
Bedard, J., Deis, D. R., Curtis, M. B., & Jenkins, G. (2008). Risk monitoring and control in Audit firms: A research synthesis. Auditing: A Journal of practice & Theory, 27(1), 187-218. https://doi.org/10.2308/aud.2008.27.1.187
Beygpanah, B., Asnaashari, H., Hoshi, A., & Assadi, G. H. (2021). The effect of human resource situation on the audit quality in the audit firms. Journal of Professional Auditing Research, 1(3), 128-149. 10.22034/ARJ.2021.247703 [In Persian].
Beygpanah, B., Asnaashari, H., Hoshi, A., & Assadi, G. H. (2022). Accountability of audit firms: Content analysis method. Accounting and Auditing Review, 29(2), 213-241. 10.22059/ACCTGREV.2021.329236.1008590 [In Persian].
Bobek, D., Dalton, B., Daugherty, Hageman, A., Radtke. R. (2017). An investigation of ethical environments of CPAs: Public accounting versus industry. Behavioral Research in Accounting, 29(1), 43-56. https://doi.org/10.2308/bria-51561
Broomhill. R. (2007). Corporate Social Responsibility: Key Issues and Debates. Duns tan. No. 1. https://B2n.ir/t06867
Brown, J. O., & Popova. V. k., (2019). How do investors respond to disclosure of audit quality indicators?. Auditing: A Journal of Practice & Theory, 38(4), 31-53. https://doi.org/10.2308/ajpt-524fv
Brown, J. O., & Popova. V. k., (2021). Showcasing Audit Quality through Voluntary Public Disclosure of audit quality indicators. Current Issues In Auditing, 15(2), 17-26.  https://doi.org/10.2308/CIIA-2021-004
Buuren, J., & Koch, C. (2014). Do Audit firms use the transparency report to signal audit quality?. Economics of Innovation and new technology, 11(4), 31-52. https://www.researchgate.net/publication/254761488
Castleberry, S. (2007). Prison field trips: can white-collar criminals positively affect the ethical and legal behavior of marketing and MBA students?. Journals of marketing education, 29(1), 5-17. https://doi.org/10.1177/0273475306288660
Chen, J. Z., Elemes, A., Hope, O. K., & Yoon, A. S. (2023). Audit-Firm Profitability: Determinants and Implications for Audit Outcomes. European Accounting Review, 1–28. https://doi.org/10.1080/09638180.2023.2169735
Davoudi, K., Eizadi, H., & KheradYar, S. (2019). The Role of Performance Auditing in Improving Accountability of Public Sector Managers. Auditing Knowledge, 19(76), 127-145. https://danesh.dmk.ir/article-1-2329-fa.html [In Persian].
Deumes, R., Schelleman, C., Bauwhede, H. V., & Vanstraelen, A. (2012). Audit firm governance: Do transparency reports reveal audit quality? Auditing: A Journal of Practice and Theory, 31(4), 193-214. http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.1847924
Dowling, C., Knechel, W. R., & Moroney, R. (2018). Public oversight of audit firms: the slippery slope of enforcing regulation. Journal of accounting, finance and business studies, 54(3), 353-380.  https://doi.org/10.1111/abac.12130
Etemadi, H., & Jabari, H. (2007). The Role of Accountability in Auditors Judgment Quality. Empirical Studies in Financial Accounting, 5(18), 105-122. https://qjma.atu.ac.ir/article_4240.html [In Persian].
Fattah, A. T. (2013). Voluntary Disclosure Practices in Emerging Capital Markets: The Case of Egypt. Durham University. https://etheses.dur.ac.uk/1342/1/1342.pdf
Financial Reporting council (2020). Discussion: Technological resources: using technology to enhance audit quality. https://www.frc.org.uk/consultations/discussion-paper-technological-resources-using-technology-to-enhance-audit-quality/
Fu, Y. (2015). Transparency reporing and partner remuneration in australian audit firms. UNSW Australia university. https://doi.org/10.26190/unsworks/2815
Gramling, A., Hermanson, D., & Hermanson, H. (2009). Audit committee material weaknessess in smaller reporting companies. The CPA Journal, 54(3), 24-29. https://doi.org/10.1111/abac.12130
Gunny, K., & Zhang, T. (2007). The association between earnings quality and regulatory report opinions in the accounting industry—AICPA peer review and PCAOB inspections. American Accounting Association Annual Meeting, 1(8). 161-183. https://ink.library.smu.edu.sg/soa_research/227
Hermalin. B. E., & Weisbach, M. S. (2012). Information Disclosure and Corporate Governance. Journal of finance, 67(1), 195-233. https://doi.org/10.1111/j.1540-6261.2011.01710.x.
Houghton, K. A., Kend, M., & Jubb, C. (2013). The CLERP 9 audit reforms: Benefits and costs through the eyes of regulators, standard setters and audit service suppliers. Abacus, 49(2), 139–160. https://doi.org/10.1111/abac.12002
Husain, T. (2020). Mapping Evolution of audit quality measurement. European journal of business and management research, 5(3), 1-7. 10.24018/ejbmr.2020.5.3.304.
Institute of Chartered Accountants in England and Wales (ICAEW). (2009). Comment letter on: Concept Release on Requiring the Engagement Partner to Sign the Audit Report. https://pcaobus.org/news-events/speeches/speech-detail/statement-on-concept-release-on-requiring-the-engagement-partner-to-sign-the-audit-report_172
IOSCO (2009). Transparency of firms that audit public companies, Consultation Report. International Organization of Securities Commissions. https://www.iosco.org/library/pubdocs/pdf/ioscopd302.pdf
Kamran, M., Assadi, G., & Asna Ashari, H. (2020). Investigating of the nonlinear relationship between voluntary disclosure and firm value by the use of PSTR model. Accounting and Auditing Review, 27(2), 231-257. 10.22059/ACCTGREV.2020.304012.1008385 [In Persian].
Krantz, B. (2010). An analysis of the independent public auditors' transparency reports in Germany. Working Paper, Maastricht University.
Khurana, I. K., Lundstrom, N., & Raman, K. K. (2020). PCAOB Inspections and the Differential Audit quality Effect for Big4 and Non-Big4 US Auditors. Contemporary accounting research, 38(1), 376-411. 10.1111/1911-3846.12636
Lennox, C., & Pittman, J. (2010). Auditing the auditors: Evidence on the recent reforms to the external monitoring of audit firms. Journal of Accounting and Economics, 17(15), 84-103. https://doi.org/10.1016/j.jacceco.2009.04.002
Madalina, G., Nadia, A., & Catalin, A. (2014). The role of the accountancy professional bodies in developing social and environmental reporting. 1-30. https://ideas.repec.org/a/ora/journl/v1y2011i1p622-628.html
Majoor, S., & Vanstraelen, A. (2012). Research opportunities in auditing in the EU. Revisited. Auditing: A Journal of practice & Theory, 31(21), 115-126. 10.2308/ajpt-10209.
Menicucci, E. (2013). The determinants of forward-looking information in management commentary: Evidence from Italian Listed companies. International Business Research, 6(5), 13-35. 10.5539/ibr.v6n5p30
Nagy, A. L. (2014). PCAOB quality control inspection reports and auditor reputation. Auditing: A journal of practice & theory, 33(4), 87-104. 10.2308/ajpt-50752
Nokhbe Fallah, A., Kurdistan, G. R., & Rahimian, N. D. (2021). The Role of Performance Audit in- Improving Public Accountability; Emphasis on Report Content. Danesh-e Hesabresi, 21(84), 80-118.  https://danesh.dmk.ir/article-1-2376-fa.html [In Persian].
Pott, C., Mock, T., & Watrin, C. (2008). The effect of a transparency report on auditor independence: Practitioners' self-assessment. Review Management Sciences, 2(2), 111-112. 10.1007/s11846-008-0017-y
Public Company Accounting Oversight Board (PCAOB) (2015). Concept release on audit quality indicators. https://pcaobus.org/news-events/news-releases/06302015_aqi_fact_sheet
Rosa, F., Caserio, C., & Bernini, F. (2018). Corporate governance of audit firms: Assessing the usefulness of transparency reports in Europe-Wide analysis. Corporate governance, 27(1), 14-32. https://doi.org/10.1111/corg.12235
Roxas M., & Stoneback Y. (2004). The importance of gender across cultures in ethical decision-making. Journal of Business Ethics, 50(2), 149-165. 10.1023/B:BUSI.0000022127.51047.ef
Safikhani, R., Safarzadeh, M. H., & Asna Ashari, H. (2022). A Review of Releaton between Professional Skepticism, Client-Specific Experiences, and Audit Judgments. Journal of Accounting Knowledge, 13(1), 59-82. https://ensani.ir/fa/article/497912  [In Persian].
Shehata, N. F. (2014). Theories and Determinants of Voluntary Disclosure. Accounting and Finance research, 3(1), 18-26. 10.5430/afr.v3n1p18
Sommerfeldt, R. D., Zimbelman, A. F., &Zimbelman. M. F. (2019). The effect of audit culture on auditor honesty and skepticism. 1-19.
Thanyawee, P., & Orapan, Y. (2020). Fraud and Error misstatements and auditor liability: The moderating role of the evaluator's Auditing knowledge. DLSU business & Economics Review, 30(1). 42-55. https://www.dlsu.edu.ph/wp-content/uploads/2020/08/4partoomsuwan.pdf
Vanstraelen, A., & Zou, L. (2020). PCAOB Inspections and Audit fees: An Analysis of Inspection of Small Audit Firms. European Accounting Review, 39(4), 71-102. https://doi.org/10.1080/09638180.2020.1828121
Yu, H.-C., Kuo, L., & Kao, M.-F. (2017), The relationship between CSR disclosure and competitive advantage. Sustainability Accounting Management and Policy Journal, 8(5), 547-570. https://doi.org/10.1108/SAMPJ-11-2016-0086
Zhang, P. (2010). The impact of the publics expections of auditors on audit quality and auditing standards compliance. Contemporary accounting research, 24(2), 631-654. 10.1506/T776-2658-Q417-1110
Zhao, Z., Meng, F., He, Y., and Gu, Z. (2019). The Influence of Corporate Social Responsibility on Competitive advantage with Multiple Mediations from Social Capital and Dynamic Capabilities. Sustainability, 11(1), 1-16. 10.3390/su11010218