Document Type : Original Article
Authors
1 Department of Accounting, Hazrat_e Masoumeh University (HMU), Qom, Iran.
2 MSc. in Business Management, Young Researchers and Elite Club, Abadan Branch, Islamic Azad University, Abadan, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مواردی همچون فشار فزاینده بر منابع آب و وجود ابهامات زیاد درخصوص دسترسی به آب در آینده باعث پیچیدهتر شدن برنامهریزی و تصمیمات مدیریتی درخصوص این ماده حیاتی شده است (Islam et al., 2023). آب نهتنها برای پوشش نیازهای اساسی انسان همچون آشامیدن و تولید غذا ضروری است، برای توسعه بخشهای مختلف اقتصادی نیز حیاتی است. این بخشها عموماً در زمینه میزان دسترسی به آب با یکدیگر دارای تعارض منافعاند (Momblanch et al., 2018). پارادایم مدیریت یکپارچه منابع آب[1] میتواند رویکرد خوبی برای مدیریت این نوع تعارضات باشد (Gupta, Pahl-Wostl, & Zondervan, 2013). این پارادیم ارائهدهنده روشی هماهنگ برای استفاده از منابع آب و زمین است. هدف این پارادیم، حمایت از توسعه اقتصادی و اجتماعی، آن هم بدون به خطر انداختن پایداری زیستمحیطی است (Momblanch et al., 2018). براساس این پاردایم، مدیریت آب یک موضوع مهم تلقی شده است؛ زیرا مداخلات انسان سنگبنای تمامی تعاملات و تعارضات مرتبط با آب است. مدیریت یکپارچه منابع آب بیانکنندۀ تأثیر مدیریت منابع آبی بر کمیت و کیفیت آب و نیز اهمیت حفظ منابع طبیعی برای نسلهای آتی است. بهرهوری اقتصادی در استفاده از آب و مدنظر قرار دادن ادراکات و ترجیحات انسانی ازجمله عوامل مهم مدیریت یکپارچه منابع آب هستند.
با وجود اهمیت جنبههای فیزیکی، جنبههای اقتصادی - اجتماعی نیز نقش بسزایی در استفاده کارآمدتر و عادلانهتر از منابع آبی دارند. مدیریت آب علاوه بر اینکه یک موضوع فنی باشد، یک موضوع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محسوب میشود (Kaika, 2003)؛ از این رو، مدیریت آب مستلزم مشارکت تمامی ذینفعان و شفافیت در حکمرانی است (Stefano et al., 2016). شناسایی و به رسمیت شناختن ارزش آب و هزینههای تهیه و توزیع آن باعث افزایش بهرهوری در بخش آب میشود (Tilmant, Marques, & Mohamed, 2015). تحقق این موارد مستلزم تهیه و ارائه اطلاعات مرتبط با آب، آن هم بهصورت شفاف به عموم مردم است (Momblanch et al., 2014). از این منظر، حسابداری آب، بهعنوان یک ابزار مفید، موجبات ارتقای کارآیی و شفافیت در برنامهریزی و مدیریت منابع آب را فراهم میکند (Pedro-Monzonís et al., 2016).
تغییرات اقلیمی ازجمله مشکلات جدی پیشروی مدیریت منابع آبی بوده و میتواند محدودیتهایی را برای آینده آب ایجاد کند (Pahl-Wostl et al., 2007). به عبارت دیگر، تغییرات اقلیمی بهطور فرایندهای قابلیت دسترسی مطمئن به منابع آبی را دچار مشکل میکند. رویدادهای هیدرولوژیکی شدید همچون خشکسالیهای طولانیمدت و سیلهای مخرب باعث تشدید تنش آبی در بیشتر مناطق جغرافیایی میشود (Tortajada & Biswas, 2020). عموماً بین تغییرات اقلیمی و منابع آبی رابطه تنگاتنگی وجود دارد. تغییرات اقلیمی به لحاظ کمّی و کیفی میتواند منابع آبی را متأثر سازد. تغییرات دمایی ناشی از تغییرات اقلیمی میتواند بر میزان بارندگی و توزیع زمانی و مکانی آن و همچنین، چرخه منابع آبی اثرگذار باشد (Trenberth, 2011).
درخصوص ایران، مدیریت منابع آب از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است؛ زیرا علاوه بر اینکه پراکنش نزولات جوی در ایران ناهمگن است، توزیع آن نیز بهگونهای است که باعث شده است ایران در زمره کشورهای با محدودیت شدید آبی قرار گیرد؛ برای مثال، متوسط بارندگی سالانه در ایران در حدود 251 میلیمتر است، این میزان یک چهارم متوسط بارندگی جهانی است (پوراصغر سنگاچین، 1380).
از رویکرد مدیریت یکپارچه منابع آب میتوان بهعنوان چارچوبی برای مدیریت منابع آبی، آن هم با لحاظکردن تغییرات اقلیمی استفاده کرد (Pahl-Wostl et al., 2007). این رویکرد شامل سه عنصر اصلی زیر است: (1) ارزیابی جنبههای عرضه و تقاضای آب با دخیلکردن همه سازمانها و افراد مرتبط با مدیریت منابع آبی؛ (2) نظارت مستمر بر منابع آبی و (3) ارائه اطلاعات مربوط و معتبر (Galvez & Rojas, 2019).
براساس تئوریهای مدیریت عمومی، مکانیزم حکمرانی خوب ایجاب میکند تمامی ذینفعان یک کالای عمومی همچون آب در فرایند مدیریتی آن مشارکت فعالانهای داشته باشند (Randa & Tangke, 2015). حسابداران یکی از ذینفعانی هستند که میتوانند نقش مؤثری در مدیریت منابع آبی داشته باشند؛ بدین معنی که آنان ازطریق مشارکت در شناسایی، کمّیسازی، گزارشگری و ارائه اطلاعات معتبر درخصوص آب میتوانند در فرایند مدیریت منابع آب ایفای نقش کنند (Lyu et al., 2023).
حسابداران ازجمله ذینفعانی هستند که ازطریق تأمین نیازهای اطلاعاتی سیاستگذاران و سایر ذینفعان میتوانند نقش مؤثری در فرایند مدیریت یکپارچه منابع آبی ایفا کنند. هرچند در سالهای اخیر به حسابداری آب بهعنوان یک شاخه مستقل در حرفه حسابداری توجه شده است، درخصوص نقش حسابداران در زمینه حکمرانی آب تلاشهای چندانی صورت نگرفته است (Öztürk, Bezirci, & Ceran, 2022)؛ بنابراین، مطالعه نقش حسابداران در مدیریت یکپارچه منابع آب بهویژه از جنبههای اجتماعی - اقتصادی آن یک ضرورت اجتنابناپذیر است. همچنین، انتظار میرود اطلاعات حسابداری بتواند نوعی توازن بین نیازهای آبی بشر و محیط زیست برقرار کند. این امر بهنوبۀخود میتواند باعث شفافیت، مسئولیتپذیری و پاسخگویی درخصوص مدیریت منابع آب شود.
همانگونه که در پاراگرافهای قبلی اشاره شد مدیریت بهینه منابع آبی مستلزم مشارکت ذینفعان مختلف ازجمله حسابداران است؛ بنابراین، پژوهش حاضر تلاش دارد در چارچوب رویکرد مدیریت یکپارچه منابع آب، اقدام به شناسایی و تحلیل نقش حسابداران در زمینه مدیریت منابع آب کند. به عبارت دیگر، این پژوهش تلاش دارد وظایف و مسئولیتهای حسابداران در مدیریت منابع آبی، با تأکید بر تغییرات اقلیمی را مطالعه و بررسی کند.
مبانی نظری پژوهش
روند تکاملی حسابداری آب
حسابداری آب روشی است که میتواند در برقراری توازن در زمینه تهیه و توزیع آب در یک حوزه مشخص، به یک شیوه نظاممند و با تناوب مشخص مؤثر واقع شود (Momblanch et al., 2014). در اوایل دهه 1980 بود که حسابداری آب برای نخستینبار در فرانسه مطرح شد و دربرگیرنده مفهوم کلیتری از حسابهای زیستمحیطی بود (Momblanch et al., 2018). این نوع از حسابداری آب شامل مجموعهای از جداول دوطرفه مرتبط با موجودی و گردش آب، چه بهصورت طبیعی و چه بهصورت مدیریت شده بود. این شیوه امکان تطبیق مفاهیم چرخه آب طبیعی و دادههای اقتصادی ارائهشده در حسابهای ملی را ممکن میسازد. هدف اصلی این نوع حسابداری، درک تأثیر مصرف آب و مدیریت آن بر بخشهای اقتصادی بود. سایر کشورهای اروپایی، بهسرعت این سبک از حسابداری آب را پذیرفتند (Gibassier, 2018). اداره آمار سازمان ملل متحد با انجام اصلاحاتی روی این سبک از حسابداری آب اقدام به معرفی سبک جدیدی با عنوان سیستم حسابهای زیستمحیطی و اقتصادی آب[2] (SEEA-Water) کرد (Vardon et al., 2012). در حال حاضر شیوه (SEEA-Water) یکی از پرکاربردترین سبکهای حسابداری آب محسوب میشود.
سبکهای دیگری از حسابداری آب وجود دارند که عمدتاً بر جنبههای کمّی و نه اقتصادی تمرکز دارند. این سبکها همانند حسابداری مالی است که دادههایی را درخصوص آب ارائه میکنند. مؤسسه بینالمللی مدیریت آب روش حسابداری آب[3] (WA+) را معرفی کرد. هدف این روش، ارائه دادههای معتبر درخصوص وضعیت منابع آب و بهرهوری استفاده از آن (به لحاظ فیزیکی) است (Karimi, Bastiaanssen , & Molden, 2013). بسیاری از سازمانهای بینالمللی از این سبک از حسابداری حمایت کردند. دلیل این حمایت، ارائه اطلاعات حسابرسیشده در حمایت از تصمیمات و توافقات بینالمللی مرتبط با آب است (Momblanch et al., 2018).
استانداردهای حسابداری آب استرالیا[4] (AWAS) نمونه دیگری از سبکهای رایج در حوزه حسابداری آب است که اقدام به ارائه اطلاعات کمّی درخصوص آب میکند. هدف اولیه این سبک از حسابداری آب، معرفی یک سیستم اطلاعاتی و کنترلی درخصوص آثار زیستمحیطی مصارف آب با هدف جلب و حفظ اعتماد عمومی بود (Mungatana & Hassan, 2012). این استانداردها در سایر کشورها همچون اسپانیا و آفریقای جنوبی نیز به کار گرفته شده و دارای نتایج پذیرفتنی نیز بودهاند (Momblanch et al., 2018).
رویکرد حسابداری آب با هدف عمومی[5] یکی از رویکردهای متداول در زمینه حسابداری آب است که صنعت آب استرالیا برای هدف کلی گزارشگری مالی ارائه کرده است؛ همانند حسابداری مالی مبتنی بر مبنای تعهدی. براساس این رویکرد، در حسابداری آب نیز «صورت وضعیت داراییها و بدهیها» و «صورت تغییرات در داراییها و بدهیها» تهیه میشوند. گزارشگری مالی آب، اطلاعات مالی مفیدی را برای ذینفعان برون و درونسازمانی ارائه میکند (Öztürk et al., 2022).
با توجه به تلاشها و سرمایهگذاریهای فراوان انجامشده درخصوص حسابداری آب، انتظار میرود حسابداری آب جزء جدانشدنی از حاکمیت منابع آبی محسوب شود.
نقش حسابداری آب در مدیریت یکپارچه منابع آب
حسابداری آب ارتباط تنگاتنگی با جنبههای اقتصادی و اجتماعی مدیریت یکپارچه منابع آب دارد؛ برای مثال، روش SEEA-Water یک سبک از حسابداری آب است که بیشتر دربرگیرندۀ جنبههای اقتصادی مدیریت یکپارچه منابع آب است. تمرکز این سبک از حسابداری آب عمدتاً بر کاربردهای صنعتی آب بوده که عمدتاً قابل انعکاس در سیستم حسابهای ملی نیز است (Esen & Hein, 2020). سبک SEEA-Water علاوه بر ارائه اطلاعات اقتصادی مانند هزینههای مرتبط با آب و بهرهوری اقتصادی آب در جداول ترکیبی (مرتبط با بخشهای عمومی و خصوصی) (Bagstad et al., 2020)، امکان سنجش حجم آب برداشتشده ازطریق ارائه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی مرتبط همچون تولید ناخالص داخلی و اشتغال ایجادشده را فراهم میکند. این اطلاعات میتواند ازطریق لحاظکردن جنبههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی منجر به تدوین سیاستهای کارآمد در زمینه تخصیص آب شود. درصورت تحقق این هدف، میتوان انتظار داشت هزینههای تهیه و توزیع آب بهصورت صحیح شناسایی شوند و درنتیجه، قیمت آن، منطقی تعیین شود و امکان ارزیابی هزینهها و مزایای بالقوه زیرساختهای مرتبط با آب نیز میسر شود (Momblanch et al., 2018).
همچنین، روش AWAS بر دسترس بودن آب، حقوق استفاده از آب، تعهدات تأمین و عرضه آب، برداشت از منابع آبی موجود و تخلیه پساب به محیط زیست تمرکز دارد. این امر بر بخش مصارف مدیریت آب براساس تنوع بخشی، مکانی و سازمانی اثرگذار است (Mungatana & Hassan, 2012). همچنین، این سبک از حسابداری آب، اطلاعاتی را درخصوص تبیین و توجیه دادههای منعکسشده در حسابها (برای مثال، اقلیم، سیاستهای آب و خطای محاسباتی) ارائه میکند. وقتی روش AWASدرخصوص سیستم منابع آبی اعمال میشود، حسابها میتوانند تبیینکنندۀ خوبی برای جایگاه مدیریت آب به عموم و ذینفعان، درک مشکلات اصلی و آگاهیبخشی به مجریان نسبت به شناخت هرچه بهتر وظایف محوله باشند. این امر از حاکمیت و کنترل مصرف آب که مربوط به مؤلفه اجتماعی است، حمایت میکند (Momblanch et al., 2018).
عموم مردم از قدرت اطلاعرسانی روشهای حسابداری آب مبتنی بر ساختارهای مالی و اصول حسابداری، حمایت کردهاند؛ زیرا این روشها بهترین راه برای انتقال اطلاعات مرتبط به مدیریت آب هستند (Tello, Hazelton, & Cummings, 2016). روشهای SEEA-Water و AWAS بهواسطۀ استفاده از اصطلاحات، تعاریف و ساختارهای روشن و فهمپذیر، درک اطلاعات ارائهشده را برای عموم مردم آسان میکنند. بهعلاوه، دادههای منعکسشده در حسابهای آب نتیجه هماهنگی منابع اطلاعاتی مختلفاند و میتوانند یک منبع معتبر برای مطالعات علمی و دانشگاهی محسوب شوند (Ansorge, Dlabal, & Dostálová, 2016). با وجود این، حسابداری آب نهتنها برای کاربران، برای واحدهای گزارشگر نیز مفید است؛ زیرا به آنها در شناسایی نواقص و خطاهای موجود در دادهها کمک میکند و در صورت اعمال دورهای میتواند روند عرضه و تقاضای آب را بهبود بخشد (Momblanch et al., 2014).
نقش حسابداری آب در سطح سازمانها/ شرکتها
در سطح شرکتها، گزارشات حسابداری مالی و مدیریتی بیانکنندۀ عملکرد آنها بوده و ماحصل سیستم گزارشگری سنتی آنها است. بهتازگی شرکتها با تقاضا برای ارائه اطلاعاتی درخصوص مسئولیتهای زیستمحیطی و اجتماعی مواجه شدهاند که چیزی فراتر از محاسبات سود و بازده حقوق صاحبان سهام است. از آنجایی که علاقمندی ذینفعان مختلف به موضوعات زیستمحیطی و اجتماعی افزایش یافته است، گزارش عملکرد شرکتها از جنبههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی اجتناب شده است. از دید ذینفعان، شرکتها نقش مهمی در ایجاد مشکلات زیستمحیطی دارند. با توجه به این ذهنیت، شرکتها اقداماتی را در راستای مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی انجام میدهند و تمایل دارند ذینفعان را بدون هیچ فیلتری از نتیجه اقدامات خود آگاه سازند؛ بنابراین، نقش شرکتها در موضوعات زیستمحیطی، اجتماعی و نیز اقتصاد ملی و بینالمللی مهم است. امروزه نقش شرکتها در پایداری زیستمحیطی بر کسی پوشیده نیست (Özsözgün Çalişkan, 2014). از دید ذینفعان، شرکتها بههمان اندازه که مسئول تحقق انتظارات سهامداران خود هستند، بههمان اندازه نیز در قبال تخریب محیط زیست مسئولاند. عواملی همچون تخریب محیط زیست، مصرف بیرویه، آلودگیهای آبوهوا، گرمایش زمین از پیامدهای منفی فعالیتهای شرکتها است. با افزایش کمبود منابع طبیعی و حادترشدن مشکلات اجتماعی تقاضا برای اطلاعات مربوط، معتبر و بهموقع افزایش یافته است. از دید ذینفعان، شرکتهای مسئولیتپذیر در زمینه مسائل زیستمحیطی و اجتماعی میتوانند در راستای انجام وظایف خود اطلاعات مربوطه را نیز به اشتراک بگذارند (Özsözgün Çalişkan, 2014).
حسابداران نقش مهمی در ترغیب مدیران برای سازگاری بیشتر با محیط زیست و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی دارند (نظریپور، 1400). حسابداران میتوانند ازطریق تهیه گزارشات مقتضی و بهموقع و همچنین، ارائه تحلیلهای دقیق، دیدگاه مدیران و سیاستگذاران را نسبت به بحران آب و تغییرات اقلیمی مثبتتر کنند. حسابداران باید از حساسیت و تلاشهای مدیران و مشتریان نسبت به موضوعات زیستمحیطی حمایت کنند. اقدامات شرکتها در استفاده یا حفظ منابع آب باید ازطریق گزارشگری پایداری به اطلاع همه ذینفعان برسد (Cohn, 2019).
حسابداران ازطریق مشارکت فعالانه در طراحی یک سیستم کنترل داخلی مناسب، میتوانند نقش مؤثری در کنترل و نظارت بر اهداف از پیش تعیین شده برای منابع آب ایفا کنند. حسابداران میتوانند به حسابرسان داخلی در تدوین و طراحی فرایندهای حسابرسی داخلی در زمینه آب کمک کنند. این کار باعث برنامهریزی و اجرای مؤثر آنها میشود. همچنین، حسابداران میتوانند به حسابرسان مستقل کمک کنند؛ بدین معنی که آنها ازطریق تدوین استانداردهای مرتبط با آب میتوانند به حسابرسان در ارزیابی میزان تحقق اهداف از پیش تعیین شده مرتبط با آب کمک کنند.
Table 1: Overview of the Reviewed Sources
نگاره 1: خلاصه پیشینههای پژوهش
محقق (سال) |
عنوان |
نتیجه |
|
تحلیل آسیبپذیری سیستم منابع آب نسبت به کمآبی با استفاده از چارچوب حسابداری آب |
یافتههای این پژوهش حکایت از وضعیت نامناسب سیستم منابع آب در محدوده مطالعاتی رفسنجان دارد. در بررسی تأثیر گزینههای مختلف سیاستی مشخص شد گزینه تغییر الگوی اقتصادی محدوده رفسنجان از کشاورزی به صنعت و معدن و تغییر ترکیب اشتغال منطقه از کشاورزی به سمت صنعت و معدن میتواند منجر به کاهش آسیبپذیری محدوده مطالعاتی در ابعاد فنی، اقتصادی و اجتماعی آب شود. |
|
طراحی الگوی حسابداری مدیریت یکپارچه آب با استفاده از مدل ارزیابی متوازن |
بنابر یافتههای این پژوهش شش بعد شامل مالی، فرآیندهای داخلی، رشد یادگیری و مشتری، پایداری و حسن شهرت، بیست مؤلفه شامل بهای تمامشده، کارایی، فروش، هزینهها، کیفیت آب، کمیت آب، آموزش، اثربخشی تجهیزات، بهرهوری آب، مصرف، سرمایه اطلاعاتی، سرمایه انسانی و غیره و 52 شاخص بر الگوی حسابداری مدیریت آب مؤثرند. |
|
حسابداران و افزایش بهرهوری آب: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی |
بنابر یافتههای این پژوهش حسابداران میتوانند ازطریق سه مؤلفه هزینهیابی آب/ارزشگذاری اقتصادی آب، گزارشگری آب و هزینههای شهرت در فرایند مدیریت بهرهوری آب ایفای نقش کند. |
حسابداری منابع آب و پیشرفت اقتصادی نیجریه |
یافتههای این پژوهش نشان میدهند حسابداری آب تأثیر مثبت و معناداری بر تولید ناخالص داخلی واقعی کشور نیجریه دارد. |
|
حسابداری آب برای مدیریت یکپارچه منابع آب: تجربیات و توصیهها |
در این پژوهش دو روش به نامهای SEEA-Water و AWAS از تکنیکهای حسابداری آب مطالعه و بررسی شدند. درنهایت، پیشنهاداتی برای عملیاتیشدن این دو روش ارائه شده است. |
|
تلفیق دادههای فیزیکی و اقتصادی در حسابهای آزمایشی آب برای ایالات متحده |
این پژوهش برای اولینبار حسابهای ملی و ایالتی را برای SEEA-Water در ایالات متحده مطالعه و ارزیابی کرده است. یافتههای این پژوهش بیانکنندۀ ضرورت حمایت از حاکمیت و کنترل مصرف آب است. |
|
|
کاربرد رویکرد مشارکتی برای توسعه یک سیستم مدیریت یکپارچه منابع آب برای مناطق متأثر از خشکسالی بنگلادش |
بنابر یافتههای این پژوهش، ذینفعان مختلف آب دریافتند اقدام جمعی میتواند منجر به توانمندسازی همه اعضای جامعه ازطریق ظرفیتسازی و مدیریت مشارکتی آب شود. |
با بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش، میتوان دریافت سازمانها در زمینه ایفای مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی خود بهویژه مدیریت منابع آب چندان جدی نیستند. این در حالی است که بهواسطه مواردی همچون محدودبودن و تقاضای فزاینده بخشهای مختلف به منابع طبیعی بهویژه آب باعث شده است شهروندان و سیاستگذاران نسبت به اهمیت مدیریت بهینه این قبیل منابع بیش از پیش حساستر شوند؛ بنابراین، ایجاد انگیزه و حساسیت در ذینفعان مختلف منابع آب و سپس تشویق آنان به مشارکت در فرایند مدیریت یکپارچه آن ازجمله ضرورتهای جدی هر جامعه بهویژه کشور نیمهخشکی همچون ایران است. حسابداران یکی از این ذینفعان بودهاند که ازطریق ارائه اطلاعات کمّی و ارائه تحلیلهای دقیق، میتوانند بهنحو مناسبی اهمیت منابع آبی و تغییرات اقلیمی را برای مدیران و سیاستگذاران تبیین کنند. با توجه به اینکه در پژوهشهای قبلی درخصوص نحوه نقشآفرینی حسابداران در فرآیند مدیریت بهینه منابع آبی در چارچوب پارادایم مدیریت یکپارچه منابع آب، کار چندانی صورت نگرفته است، پژوهش حاضر تلاش کرده است به سهم خود گامهایی را در این زمینه بردارد.
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر ازنظر نوع پژوهش، کاربردی، براساس مسیر، توصیفی، براساس زمان، مقطعی و براساس اجرا، میدانی است. نوع و روش پژوهش در این تحقیق، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، حسابداران شاغل در شرکتهای تولیدی بودند. دلیل انتخاب حسابداران بهعنوان جامعه آماری نقشآفرینی آنان در ارائه اطلاعات مالی مورد نیاز مدیران و تصمیمگیران است. دوره زمانی پژوهش حاضر، زمستان 1401 و بهار 1402 بود. در پژوهش حاضر، برای تعیین حجم نمونه از فرمول زیر استفاده شده است (Alipour, Gilaninia, & Mohammadi, 2012):
5q ≤ n ≤ 15q
از آنجایی که در پژوهش حاضر تعداد سؤالات (بهاستثنای سؤالات جمعیتشناختی) 30 سؤال است، طبق فرمول فوق، دستکم 150 پرسشنامه و حداکثر آن 450 مورد تعیین میشود. با تلاشهای فراوان صورتگرفته 238 پرسشنامه برگشت شد. از این تعداد 224 مورد قابل استفاده تشخیص داده شد.
جامعه آماری پژوهش حاضر، اساتید دانشگاه و حسابداران شاغل در سازمانها بهویژه ادارات امور آب واقع در استانهای غربی کشور بودند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونهگیری گلولهبرفی استفاده شد. این روش برای این پژوهش مفید بود؛ زیرا هر یک از شرکتکنندگان اقدام به معرفی افرادی که نسبت به موضوع شناخت نسبی داشتند، میکردند.
در پژوهش حاضر دادههای مورد نیاز ازطریق پرسشنامه مبتنی بر طیف لیکرت پنجگزینهای گردآوری شده است. پرسشنامه مورد استفاده شامل دو بخش بود. بخش اول شامل چهار سؤال جمعیتشناختی (جنسیت، سن، تحصیلات و سنوات خدمتی)، بخش دوم شامل پنج سازه (عرضه آب، تقاضای آب، نظارت مستمر بر منابع آبی، اطلاعات حسابداری مربوط و معتبر، تغییرات اقلیمی) مشتمل بر 30 سؤال بود (بهازای هر سازه 6 سؤال). برای تدوین سؤالات پرسشنامه از ادبیات پژوهش استفاده شده است. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و ازطریق بهکارگیری نرمافزارهای SPSS نسخه 26 و Amos نسخه 24 با سطح اطمینان 95 درصد (سطح خطای کمتر از 05/0) انجام شد.
مبنای اصلی شکلگیری سازههای این پژوهش بر عناصر مدنظر رویکرد مدیریت یکپارچه منابع آبی (1) ارزیابی جنبههای عرضه و تقاضای آب، (2) نظارت مستمر بر منابع آبی (حسابرسی و نظارت) و (3) ارائه اطلاعات حسابداری مربوط و معتبر، بههمراه تغییرات اقلیمی استوار است. به عبارت دیگر، هدف این پژوهش، بررسی نقش حسابداران در مدیریت منابع آب با تأکید بر تغییرات اقلیمی است. در تدوین سؤالات مرتبط با هریک از سازههای مذکور دو گام زیر طی شده است.
گام اول: ازطریق مطالعه و بررسی منابع موجود، ابتدا پژوهشهای مرتبط با هرکدام از مؤلفههای اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و سپس با بررسی دقیق سؤالات متناسب با هر مؤلفه طراحی شدند؛ بدین معنی که عمدتاً برای تدوین سؤالات پرسشنامه از پژوهشهای (Ratnayaka, Brandt, & Johnson, 2009; Butler & Memon, 2005; Water, 2014; Urry, 2015; Remali et al., 2016; Elmahdi, 2020) استفاده شده است.
گام دوم: در این مرحله، مؤلفههای مستخرج از مرحله قبل، در قالب پرسشنامهای توسط خبرگان دوباره ارزیابی شدند تا اطمینان حاصل شود آیا مؤلفههای استخراجشده از توانمندی لازم برای سنجش اهداف پژوهش برخوردارند هستند یا خیر. بدین منظور، برای اطمینان از روایی ابزار پژوهش، پرسشنامه بین 5 نفر از کارشناسان خبره و آشنا به حسابداری منابع آب توزیع شد. بدین طریق روایی محتوایی و صوری پرسشنامه تأیید شد.
پرسشنامه استفادهشده دارای جوابهای بسته بود که با معیار پاسخگویی لیکرت (پنج گزینهای) بهصورت طیفی از اعداد 1 تا 5 نمرهگذاری شده است. پرسشنامهها بهصورت آنلاین و آفلاین در اختیار اعضای جامعه آماری قرار گرفتند. همانگونه که قبلا اشاره شد از پرسشنامههای برگشتشده 224 مورد قابل استفاده تشخیص داده شد.
بنابراین، در گام دوم با هدف اطمینان از صحت فرایند گام اول و مشاهده تغییرات، بدون هیچگونه تقسیمبندی اولیه برای عاملهای مستخرج از گام اول تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد.
در پژوهش حاضر برای سنجش پایایی ابزار اندازهگیری از دو شاخص پایایی مرکب[6] و میانگین واریانس استخراج شده[7] و همچنین، برای سنجش روایی ابزار اندازهگیری از دو شاخص روایی همگرا[8] و روایی واگرا[9] استفاده شده است (نگاره 11). برای آزمون برازش مدل از شاخصهایی همچون شاخص برازش افزایشی[10]، شاخص برازش تطبیقی[11]، شاخص نیکویی برازش[12] و شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد[13] استفاده شده است (نگاره 13).
در تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی (ازطریق نرمافزار SPSS، نسخه 26) و تحلیل عاملی تأییدی (ازطریق نرمافزار AMOS، نسخه 24) استفاده شده است؛ بدین معنی که ابتدا ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفههای اصلی پژوهش، شناسایی و سپس از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول معناداری رابطه بین متغیرهای پنهان و گویههای آزمون و در ادامه، با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم رتبهبندی این متغیرها براساس میزان تأثیرشان در تشکیل و تبیین سازه اصلی (نقش حسابداران در مدیریت منابع آبی) بررسی شدهاند.
گام نخست در بخش آمار استنباطی، اطمینان از نرمالبودن دادهها است. به اعتقاد (Demir, 2022)، اگر در پژوهشی تعداد دادهها بیشتر از 200 مورد باشد، براساس قضیه حد مرکزی، توزیع نرمال دارند؛ بنابراین، از آنجایی که حجم نمونه پژوهش حاضر 224 مورد است، دادهها نرمال فرض میشوند.
یافتههای پژوهش
در این بخش، ابتدا آمار توصیفی، سپس آزمون فرضیهها و در ادامه تحلیل یافتهها ارائه میشوند.
Table 2. Demographic Description of the Survey Sample
نگاره 2: اطلاعات جمعیتشناختی پاسخدهندگان
متغیر |
گویه |
درصد |
متغیر |
گویه |
درصد |
جنسیت |
مرد |
5/83 |
تحصیلات |
لیسانس |
9/37 |
زن |
5/16 |
فوقلیسانس |
2/57 |
||
سن |
کمتر از 30 سال |
6/19 |
دکترا |
9/4 |
|
30 تا 40 سال |
6/44 |
تجربه کاری |
کمتر از 5 سال |
5/12 |
|
40 تا 50 سال |
3/23 |
5 تا 10 سال |
4/30 |
||
بیشتر از 50 سال |
5/12 |
10 تا 20 سال |
6/40 |
||
|
بیشتر از 20 سال |
5/16 |
با توجه به نگاره 2، 5/83 درصد پاسخدهندگان، مرد و 5/16 درصد آنان زن بودند. سن و مدرک تحصیلی بیشتر پاسخدهندگان بهترتیب بین 30 تا 40 سال (6/44 درصد) و فوقلیسانس (2/57 درصد) بود. سنوات خدمتی بیشتر پاسخدهندگان بین 10 تا 20 سال (6/40 درصد) بود.
در بخشهای زیرین یافتههای پژوهش تجزیه وتحلیل میشوند.
تحلیل عاملی اکتشافی: پیشنیاز استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، اطمینان از کفایت حجم نمونه است. برای این منظور، از آزمون KMO-Bartlett استفاده شد. منظور از کفایت دادهها این است که آیا تعداد دادههای پژوهش برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی مناسب هستند یا خیر؟ طبق نگاره 3 مقدار KMO برابر با 902/0 بوده که بیانکنندۀ کفایت نمونهها برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی است. همچنین، از آزمون کرویت بارتلت برای سنجش کفایت همبستگی بین متغیرها و همبستگی دادههای پژوهش با یکدیگر استفاده شده است. از آنجایی که سطح معناداری این آزمون کمتر از 05/0 است (یعنی 000/0)، دادهها با یکدیگر همبستگی دارند و درنتیجه، امکان شناسایی و تعریف عاملهای جدید براساس همبستگی بین متغیرها وجود دارد؛ بنابراین، تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار الگو مناسب است.
Table 3: KMO and Bartlett's Test
نگاره 3: نتایج آزمون KMO و بارتلت
آزمون KMO |
902/0 |
|
آزمون بارتلت |
مقدار کای دو |
462/3814 |
درجه آزادی |
435 |
|
سطح معناداری |
000/0 |
پس از اطمینان کفایت نمونهگیری، تحلیل عاملی به روش مؤلفههای اصلی و با استفاده از چرخش واریماکس روی 30 سؤال پرسشنامه انجام شد؛ نتایج آن در نگاره 4 با عنوان مقادیر اشتراک استخراجی[14] منعکس شدهاند. هرچه مقادیر این نوع اشتراک بزرگتر باشد، عاملهای استخراجشده بهنحو مناسبی به تبیین متغیرها قادرند. از آنجایی که تمامی اشتراکهای استخراجی بالاتر از 50/0 هستند، تمامی عاملهای تعیینشده از توانایی لازم برای تبیین واریانس متغیرهای مورد مطالعه برخوردارند؛ با این حال، تفاوتهایی بین مقادیر اشتراک وجود دارد؛ برای مثال، مقدار اشتراک سؤال هشتم 516/0 و سؤال بیستوپنجم 687/0 است.
Table 4: Communalities
نگاره 4: اشتراکات سؤالات
سؤال |
اشتراکات |
سؤال |
اشتراکات |
سؤال |
اشتراکات |
1 |
615/0 |
11 |
581/0 |
21 |
647/0 |
2 |
547/0 |
12 |
593/0 |
22 |
633/0 |
3 |
628/0 |
13 |
709/0 |
23 |
574/0 |
4 |
566/0 |
14 |
548/0 |
24 |
626/0 |
5 |
611/0 |
15 |
598/0 |
25 |
687/0 |
6 |
603/0 |
16 |
527/0 |
26 |
502/0 |
7 |
719/0 |
17 |
670/0 |
27 |
645/0 |
8 |
516/0 |
18 |
668/0 |
28 |
500/0 |
9 |
537/0 |
19 |
655/0 |
29 |
650/0 |
10 |
640/0 |
20 |
687/0 |
30 |
541/0 |
نکته: روش استخراج تحلیل مؤلفههای اصلی است. اشتراکات اولیه همه گویهها برابر با یک است.
پس از مشاهده نتایج، برای استخراج عاملها مقادیر بالاتر از 1 بهعنوان ملاک انتخاب شدند که نتایج در نگاره 4 منعکساند. 5 عامل استخراجشده، درمجموع، 744/60 درصد از واریانس کل را تبیین میکنند. در این تحلیل بهمنظور دستیابی به ساختار عاملی سادهتر، چرخش دادهها به روش واریماکس صورت گرفت که نتایج آنها در نگاره 5 منعکس شدهاند. این نگاره بیانکنندۀ عاملهای استخراجشده، درصد واریانس تبیینشده و واریانس تجمعی تبیینشده برای هر یک از عاملها (قبل و بعد از چرخش واریماکس) است. برخلاف روش بدون چرخش، در روش چرخش سهم عاملها در تبیین تغییرات تعدیل میشود. بهواسطه این ویژگی، چرخش واریماکس میتواند تغییرات را میان عاملها بهصورت یکنواخت توزیع کند.
Table 5: Total Variance Explained
نگاره 5: درصد واریانس و مقادیر ویژه عاملهای مختلف
ردیف |
استخراج اولیه |
استخراج بعد از چرخش واریماکس |
||||
کل |
درصد واریانس |
درصد تجمعی |
کل |
درصد واریانس |
درصد تجمعی |
|
1 |
533/11 |
443/38 |
443/38 |
041/4 |
469/13 |
469/13 |
2 |
196/2 |
320/7 |
763/45 |
754/3 |
514/12 |
983/25 |
3 |
843/1 |
142/6 |
905/51 |
747/3 |
490/12 |
472/38 |
4 |
371/1 |
571/4 |
476/56 |
345/3 |
151/11 |
623/49 |
5 |
280/1 |
267/4 |
744/60 |
336/3 |
120/11 |
744/60 |
در نگارههای 6 الی 10 بارهای عاملی سؤالات پرسشنامۀ هریک از مؤلفههای استخراجشده مشخص شدهاند. ملاک اختصاص هر سؤال به یک مؤلفه، داشتن بار عاملی بالاتر از 4/0 بوده است. در این جدولها علاوه بر بار عاملی هر سؤال، مقدار آلفای کرونباخ هر کدام از عاملها نیز ذکر شده است. با توجه به اینکه بار عاملی سؤالات بالاتر از مقدار 5/0 بوده، پایایی سؤالات مرتبط با هر عامل در حد مطلوبی قرار داشته است و درنتیجه، میتوان از بابت همبستگی درونی آنها مطمئن شد. نامگذاری هر کدام از عاملها براساس محتوای سؤالات اختصاصیافته به آن عامل صورت گرفته است.
Table 6: Rotated Matrix of First Component (Water Supply) Cronbach's alpha
نگاره 6: ماتریس چرخیدهشده مؤلفه اول (عرضه آب، WS)
سؤال |
بار عاملی |
آلفای کرونباخ |
عنوان سؤال |
3 |
749/0 |
864/0 |
مدیریت آبهای سطحی |
5 |
727/0 |
مدیریت آبهای زیرزمینی |
|
1 |
712/0 |
مدیریت فرایند انتقال (از مبدأ به مقصد) |
|
2 |
670/0 |
مدیریت آبهای بازیافت شده |
|
6 |
657/0 |
استفاده از علم و فناوری در مدیریت منابع آبی |
|
4 |
656/0 |
مدیریت آب دریاها و اقیانوسها |
Table 7: Rotated Matrix of Second Component (Water Demand) Cronbach's alpha
نگاره 7: ماتریس چرخیده شده مؤلفه دوم (تقاضای آب، WD)
سؤال |
بار عاملی |
آلفای کرونباخ |
عنوان سؤال |
7 |
790/0 |
852/0 |
قیمتگذاری درست و منطقی |
10 |
760/0 |
اهمیت صرفهجویی در مصرف |
|
9 |
713/0 |
تدوین شاخص بهرهوری آب برای هر بخش |
|
12 |
704/0 |
توزیع آب براساس سهم منبع آن |
|
11 |
600/0 |
استفاده از آب بازیافتی در بخش صنعت و کشاورزی |
|
8 |
534/0 |
تدوین قوانین و مقررات لازم در زمینه مصرف |
Table 8: Rotated Matrix of Third Component (Climate Change) Cronbach's alpha
نگاره 8: ماتریس چرخیدهشده مؤلفه سوم (تغییرات اقلیمی، CC)
سؤال |
بار عاملی |
آلفای کرونباخ |
عنوان سؤال |
25 |
763/0 |
854/0 |
تغییرات غیرمعمول آبوهوایی |
29 |
720/0 |
ذوبشدن یخچالهای طبیعی کره زمین |
|
27 |
692/0 |
خشکسالی و آتشسوزیهای مکرر |
|
28 |
665/0 |
جابهجاییهای اجباری سکونت |
|
30 |
641/0 |
تحتالشعاع قرار گرفتن سلامت روانی |
|
26 |
632/0 |
افزایش گرسنگی و سوءتغذیه |
Table 9: Rotated Matrix of Fourth Component (Water Accounting) Cronbach's alpha
نگاره 9: ماتریس چرخیدهشده مؤلفه چهارم (حسابداری منابع آب، WA)
سؤال |
بار عاملی |
آلفای کرونباخ |
عنوان سؤال |
20 |
772/0 |
876/0 |
طراحی سیستمهای کسب و مدیریت دادههای موردنیاز |
23 |
677/0 |
طراحی روشها، مدلها و ابزارهای پردازش دادهها |
|
22 |
675/0 |
تجزیهوتحلیل و تفسیر نتایج (خروجی) |
|
21 |
630/0 |
تشکیل یک تیم مسئول با تخصصهای مختلف |
|
24 |
626/0 |
تعامل سازنده با ذینفعان مهم |
|
19 |
551/0 |
ایجاد یک محیط سازمانی کارآمد برای اجرای دستورات |
Table 10: Rotated Matrix of Fifth Component (Monitoring of Water Resources) Cronbach's alpha
نگاره 10: ماتریس چرخیدهشده مؤلفه پنجم (حسابرسی و نظارت بر منابع آبی، WM)
سؤال |
بار عاملی |
آلفای کرونباخ |
عنوان سؤال |
13 |
764/0 |
866/0 |
تعیین اهداف و چشمانداز برای بهبود مصرف آب |
15 |
702/0 |
شناسایی فرصتهای کاهش هزینههای بدون ارزشافزوده |
|
17 |
680/0 |
طراحی مکانیزمهای نظارتی مؤثر برای مصرف |
|
18 |
625/0 |
تعیین استاندارد برای مصارف آب هر بخش |
|
14 |
562/0 |
پایش مستمر استانداردهای مصرف تعیینشده |
|
16 |
525/0 |
سرمایهگذاری در فناوریهای کاهنده مصرف |
ازطریق بهکارگیری رﻭﺵ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﺍﻛﺘﺸﺎﻓﻲ، دادههای پژوهش، تلخیص و سپس تعداد پنج متغیر مکنون (سازه) شناسایی شدند. بهلحاظ نظری، متغیرهای مکنون (سازهها) بیانکنندۀ علل زیربنایی متغیرهای اندازهگیریشده هستند. به عبارت دیگر، در روش تحلیل عاملی اکتشافی، براساس همبستگی درونی بین متغیرها، عاملهای جدیدی شناسایی و معرفی میشوند؛ بنابراین، براساس تحلیل عاملی اکتشافی سؤالات پژوهش در 5 دسته کلی (عرضه آب، تقاضای آب، تغییرات اقلیمی، حسابداری آب و حسابرسی و نظارت بر منابع آبی) طبقهبندی شدند. به عبارت دیگر، بنابر یافتههای این پژوهش، حسابداران میتوانند ازطریق نقشآفرینی در 5 عامل فوق در مدیریت منابع آب مشارکت کنند. پس از این مرحله، نوبت به تحلیل عاملی تأییدی میرسد که هدف آن تأیید ساختار عاملی شناسایی شده است.
تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول: بهمنظور تدوین مدل نقش حسابداران در مدیریت منابع آب، متغیرهای مکنون شناساییشده (مرحله تحلیل عاملی اکتشافی) با استفاده از نرمافزار AMOS نسخه 24 و ازطریق تحلیل عاملی تأییدی تجزیهوتحلیل شدند. نتایج حاصل در شکل 1 و جداول 10 و 11 منعکس شدهاند. براساس اطلاعات بهدستآمده، بارهای عاملی تمامی گویههای مرتبط با هر یک از متغیرهای مکنون بیشتر از 5/0 بوده و بنابراین، واریانس بین سازهها و شاخصهای مربوطه از واریانس خطای اندازهگیریشان بیشتر بوده و درنتیجه، پایایی دربارۀ مدل اندازه پذیرفتنی است (شکل 1). هدف تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول آزمون این فرضیه است که آیا گویههای معرفیشده برای سازه واقعاً معرف آن سازه هستند یا خیر؟
تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول ازطریق تعیین برازندگی مدل عاملی از پیش تعیین شده، اقدام به آزمون تطابق بهینه ساختارهای عاملی مشاهدهشده و نظری برای مجموعه دادههای اندازهگیریشده میکند. بنابر یافتههای این پژوهش، هریک از سازههای (متغیرهای مکنون) شناساییشده با سایر سازه، همبستگی معناداری دارند؛ بدین معنی که مطالعه اثرگذاری هریک از سازهها بر سازه اصلی پژوهش (نقش حسابداران در مدیریت منابع آب) مستلزم مدنظر قرار دادن سایر سازهها نیز است. به عبارت دیگر، این سازهها دارای اثرات همافزایی بر سازه اصلی پژوهشاند.
Figure 1: Fitted Measurement Model based on Standard Coefficients (CFA First Order)
شکل 1: مدل اندازهگیری برازشیافته (تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول) براساس ضرایب استاندارد
در شکل فوق، دوایر بزرگ (پنجگانه) بیانکنندۀ متغیرهای مکنون یا عاملها بودهاند و مستطیلها نیز بیانکنندۀ گویههای پژوهشاند. پیکانهای دوسویه همبستگی میان عاملها را نشان میدهند. پیکانهای یکسویه رسمشده از سمت دوایر بزرگ (پنجگانه) به سمت مستطیلها بیانکنندۀ بار عاملی هر کدام از گویهها بودهاند و اعداد مندرج روی آنها نیز نشاندهنده ضریب همبستگی گویهها با هر یک از عوامل مربوطه است.
نتایج مربوط به پایایی و روایی ابزار اندازهگیری (پرسشنامه) بهشرح نگاره 12 هستند.
Table 11: Reliability and Validity of the Model
نگاره 11: نتایج مرتبط با پایایی و روایی مدل
|
CR |
AVE |
MSV |
ASV |
WS |
WA |
CC |
WM |
WD |
WS |
883/0 |
558/0 |
423/0 |
345/0 |
747/0 |
|
|
|
|
WA |
870/0 |
533/0 |
464/0 |
401/0 |
620/0 |
730/0 |
|
|
|
CC |
870/0 |
530/0 |
464/0 |
352/0 |
574/0 |
681/0 |
728/0 |
|
|
WM |
890/0 |
574/0 |
423/0 |
379/0 |
650/0 |
604/0 |
559/0 |
758/0 |
|
WD |
857/0 |
504/0 |
416/0 |
338/0 |
494/0 |
624/0 |
550/0 |
645/0 |
710/0 |
نکته: محاسبات با استفاده از ماکرو طراحیشده از جیمز گسکین و در قالب نرمافزار اکسل انجام شده است.
Table 12: Minimum Requirements for Model Reliability and Validity
نگاره 12: حداقلهای مورد نیاز مرتبط با پایایی و روایی مدل
عنوان |
مقادیر آستانه |
شرط پایایی مدل |
CR>0.7 |
شرط روایی همگرای مدل |
AVE>0.5؛ CR>AVE |
شرط روایی واگرای مدل |
MSV < AVE؛ ASV < AVE |
ج
با توجه به اینکه مقادیر محاسبهشده در نگاره 11 بیشتر از مقادیر آستانه هستند، مدل پژوهش از پایایی و روایی مناسبی برخوردار است؛ برای مثال، تمامی مقادیر پایایی مرکب، بیشتر از 7/0 یا تمامی مقادیر میانگین واریانس استخراجشده بیشتر از 5/0 هستند. همچنین، حداکثر واریانس مشترک[15] و میانگین واریانس مشترک[16] کوچکتر از میانگین واریانس استخراجشده هستند. |
|
یافتههای پژوهش درخصوص آزمون برازش مدل و شاخصهای مختلف برازندگی در نگاره 13 منعکس شدهاند. درخور ذکر است اگر دستکم 3 الی 4 شاخص از شاخصهای مرتبط با برازش در حد مناسب باشند، مدل مدنظر از برازش مناسبی برخوردار است (Hair et al., 2010). |
Table 13: Goodness of Fit with Different Indicators of Fitness
نگاره 13: شاخصهای برازش مدل
نام شاخص |
معادل لاتین |
مقدار مجاز |
مقدار محاسبه شده |
کای دو درجه آزادی |
X2/df |
کمتر از 3 |
133/1 |
ریشه میانگین مربعات خطای برآورد |
RMSEA |
کمتر از 08/0 |
024/0 |
نیکویی برازش |
GFI |
بالاتر از 90/0 |
895/0 |
شاخص برازش مقایسهای - تعدیل یافته |
CFI |
بالاتر از 90/0 |
986/0 |
شاخص برازش تعدیلیافته |
AGFI |
بالاتر از 90/0 |
868/0 |
برازش نرمشده |
NFI |
بالاتر از 90/0 |
895/0 |
برازش نرمنشده |
TLI |
بالاتر از 90/0 |
984/0 |
شاخص برازش نسبی |
RFI |
بالاتر از 90/0 |
877/0 |
شاخص برازش افزایشی |
IFI |
بالاتر از 90/0 |
986/0 |
شرط کفایت برازش مدل این است که مقادیر محاسبهشده بیشتر از مقادیر مجاز باشند.
تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم: پس از اجرای تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول، در این بخش با توجه به اثرات علّی در مدل مفهومی پژوهش و بهمنظور بررسی معناداری اثر هریک از متغیرهای مکنون اصلی و نیز رتبهبندی این متغیرها براساس میزان تأثیر آنها در تشکیل و تبیین سازه اصلی (نقش حسابداران در مدیریت منابع آب) از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شده است که نتایج مربوطه در شکل 2 و نگاره 14 منعکس شدهاند. شاخصهای مرتبط با ارزیابی برازش مدل اندازهگیری تحلیل عاملی مرتبه دوم همانند تحلیل عاملی مرتبه اول بودهاند و بنابراین، از ذکر آنها خودداری شده است.
Figure 2: Fitted Measurement Model Based on Standard Coefficients (CFA Second Order)
شکل 2: مدل اندازهگیری برازشیافته (تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم) براساس ضرایب استاندارد
بنابر یافتههای این پژوهش، هرچه دانش حسابداران نسبت به هر یک از سازههای مذکور افزایش مییابد، به همان میزان میزان مشارکت آنان در مدیریت منابع افزایش مییابد. براساس بارهای عاملی مرتبه دوم مندرج در شکل 2، بهترتیب حسابداری منابع آب (ارائه اطلاعات مربوط و معتبر) (85/0)، حسابرسی و نظارت بر منابع آبی (79/0)، تغییرات اقلیمی (76/0)، تقاضای آب (75/0) و عرضه آب (75/0) دارای بیشترین اثرگذاری بر سازه اصلی پژوهش (نقش حسابداران در مدیریت منابع آب) هستند.
نتایج مندرج در نگاره 14 نشان میدهند مقادیر نسبت بحرانی (C.R.) محاسبهشده برای هر پنج متغیر مکنون مدنظر، بیشتر از 58/2 بودهاند و درنتیجه، این متغیرهای مکنون دارای اثر مثبت و معناداری در تبیین/شکلگیری سازه اصلی پژوهش «نقش حسابداران در مصرف بهینه آب» هستند. به عبارت دیگر، پنج متغیر مکنون انتخابشده برای سنجش سازه اصلی پژوهش درست بودهاند و بیانکنندۀ اعتبار مبانی تئوریک استفادهشده است. براساس اندازه/شدت مقادیر ضرایب استاندارد که همان مقادیر بتا(یا ضریب رگرسیون استانداردشده[17]) در تحلیل رگرسیون است، متغیرهای مکنون به ترتیب تأثیرگذاری در تبیین/شکلگیری سازه اصلی پژوهش عبارتاند از: حسابداری منابع آب، حسابرسی و نظارت بر منابع آبی، تغییرات اقلیمی، تقاضای آب و عرضه آب.
Table 14: The Result of Second-Order CFA
نگاره 14: خلاصه نتایج بهدستآمده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم
رابطه |
ضریب غیراستاندارد (B) |
انحراف استاندارد (S.E) |
ضریب استاندارد (Beta) |
نسبت بحرانی (C.R) |
سطح معناداری (P value) |
||
WS |
WRM |
399/0 |
043/0 |
747/0 |
306/9 |
000/0 |
|
WD |
WRM |
422/0 |
044/0 |
754/0 |
574/9 |
000/0 |
|
WM |
WRM |
427/0 |
043/0 |
795/0 |
025/10 |
000/0 |
|
WA |
WRM |
557/0 |
047/0 |
853/0 |
823/11 |
000/0 |
|
CC |
WRM |
415/0 |
041/0 |
757/0 |
187/10 |
000/0 |
با توجه به شکل 2 و نگاره 14، از آنجایی که نسبت بحرانی هر پنج رابطه بیشتر از 58/2 است، میتوان اظهار داشت نخست، پرسشهای پرسشنامه برای اندازهگیری مفاهیم مدنظر از همسویی بالایی برخوردار بودهاند و دوم، در سطح اطمینان 99 درصد انتظار میرود بهبود در حسابداری منابع آب (ارائه اطلاعات مربوط و معتبر)، حسابرسی و نظارت بر منابع آبی، تغییرات اقلیمی، تقاضای آب و عرضه آب منجر به نقشآفرینی هرچه بهتر حسابداران در مدیریت منابع آب میشود.
بحث و نتیجهگیری
امروزه بهواسطۀ تمرکز محققان رشتههای مختلف بر موضوع آب، درک ذینفعان نسبت به اهمیت آب افزایش یافته است (Cosgrove & Loucks, 2015). حسابداری ازجمله رشتههایی است که تلاش کرده است ازطریق راهاندازی یک شاخه مجزا (حسابداری آب) اقدام به تأمین نیازهای اطلاعاتی ذینفعان مختلف کند (Vardon et al., 2023).
هرچند بهطور مداوم، بر دامنه استفاده از حسابداری آب افزوده میشود، همچنان تلاشهای صورتگرفته در زمینه استفاده از حسابداری آب در زمینه حکمرانی ناچیز است (Momblanch et al., 2018). بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش کرد نشان دهد حسابداری آب بهعنوان یک ابزار قدرتمند میتواند در تحقق هرچه بهتر مدیریت یکپارچه منابع آب مؤثر واقع شود. به عبارت دیگر در این پژوهش نشان داده شد حسابداری آب با مدیریت یکپارچه منابع آب، بهویژه جنبههای اجتماعی - اقتصادی آن (شامل اطلاعات عمومی، مشارکت ذینفعان در فرآیند مدیریت و بهرهوری اقتصادی) ارتباط تنگاتنگی دارد.
سازمانها بهویژه شرکتهای تولیدی، یکی از مصرفکنندگان عمده آب محسوب میشوند؛ بنابراین، مدیران این قبیل شرکتها میتوانند ازطریق استقرار یک سیستم مدیریتی کارآمد، گامهایی را در زمینه مدیریت مصرف آب خود بردارند. استقرار یک سیستم مدیریت آبی کارآمد، ضمن بهروزرسانی تمامی سبکهای حکمرانی آب، میتواند انواع ابهامات و دیدگاههای مختلف را نیز مدنظر قرار دهد. تدوین سیاستهای حوزه آب باید بهگونهای صورت گیرد که بتواند اثرات خطرات اصلی همچون تغییرات اقلیمی را نیز مدنظر قرار دهد. حسابداران میتوانند در استقرار و هدایت چنین سیستمی به مدیران شرکتها کمک کنند.
با توجه به موارد فوق، حسابداران بهعنوان یکی از ذینفعان مهم، میتوانند نقش مهمی در مدیریت آب ایفا کنند. این بهمعنای پذیرش مسئولیتهای متعدد از سوی حسابداران است. انتظار میرود حسابداران بتوانند اطلاعات مفیدی را درخصوص منابع آب، استفادههای آن و مدیریت آن ارائه کنند. این اطلاعات میتواند نوعی توازن بین نیازهای آبی بشر و محیط زیست برقرار کند. با این کار میتواند به شفافیت، مسئولیتپذیری و پاسخگویی درخصوص مدیریت منابع آب کمک کند. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش کرد تا نقش حسابداران در مدیریت منابع آبی را با تأکید بر تغییرات اقلیمی مطالعه و بررسی کند. برای این منظور، پنج عامل (سازه) ازطریق تحلیل عاملی اکتشافی، شناسایی و سپس ازطریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شدند. توضیحات مربوط به هریک بهشرح زیرند.
عامل اول (عرضه آب): گویههای مرتبط با این عامل در نگاره 6 منعکس شدهاند. عرضه (تأمین) آب شامل فرآیند جمعآوری و ارسال آن به مقصد (استفادهکنندگان) است. با توجه به تقاضاهای روزافزون بخش مختلف جامعه به منابع آبی، امروزه مدیریت تأمین آب از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین، بهرهبرداری بهینه از منابع آب و جلوگیری از آلودگی آن بههمراه بازیافت پسابها یکی از ارکان اساسی توسعه است. بنابر یافتههای این پژوهش، حسابداران میتوانند در زمینه عرضه آب مؤثر واقع شوند؛ بدین معنی که حسابداران ازطریق ارائه اطلاعات کمّی و ریالی درخصوص هریک از مراحل تأمین آب، نقش مؤثری در مدیریت منابع آبی دارند.
عامل دوم (تقاضای آب): گویههای مرتبط با این عامل در نگاره 8 منعکس شدهاند. مدیریت تقاضای آب بهمعنای انطباق و پیادهسازی سیاستها و طرحهای مشخص با هدف مدیریت تقاضا و مصرف آب است. بهواسطه تقاضاهای فزاینده بخشهای مختلف، مدیریت آب نیازمند استفاده از روشهای جدیدی است تا بتواند دیدگاههای فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را با هم لحاظ کند. برای تحقق این هدف، نقش حسابداران بهعنوان بخشی از مدیریت یکپارچه منابع آب انکارناپذیر است. بنابر یافتههای این پژوهش، حسابداران ازطریق ارائه اطلاعات کمّی و ریالی میتوانند در زمینه مصرف آب نقش بسزایی در مدیریت منابع آب ایفا کنند.
عامل سوم (تغییرات اقلیمی): گویههای مرتبط با این عامل در نگاره 7 منعکس شدهاند. تغییرات اقلیمی، بزرگترین بحران اکولوژیکی قرن ۲۱ بوده است که اثرات درخور توجهی بر منابع آب، خاک، سیلابها و فرسایش خاک میگذارد (Wuebbles, 2018). ازجمله اثرات تغییرات اقلیمی، تغییر در الگوی بارش و ذوبشدن برف و درنتیجه، تغییر در دسترسی به آب شرب و کشاورزی است. بنابر یافتههای این پژوهش، هرچه درک حسابداران از اهمیت و اثرات تغییرات اقلیمی افزایش یابد، مشارکت آنان در مدیریت تبعات منفی آن بر منابع آبی افزایش مییابد؛ بدین معنی که حسابداران ازطریق ارائه اطلاعات کمّی و ریالی میتوانند اثرات تغییرات اقلیمی بر منابع آب را برجستهتر کنند.
عامل چهارم (حسابداری منابع آب): گویههای مرتبط با این عامل در نگاره 10 منعکس شدهاند. حسابداری آب بهمعنای مطالعه سیستماتیک چرخه هیدرولوژیکی وضعیت فعلی و آتی جنبههای عرضه و تقاضای آب است. حسابداری آب علاوه بر وظایف متداول حسابداری، بر موضوعاتی همچون قابلیت دسترسی، ابهامات و حاکمیت آب تمرکز دارد. بنابر یافتههای این پژوهش، حسابداران ازطریق ارائه اطلاعات کمّی و ریالی ضمن ایفای نقش مؤثر در مدیریت مؤثر منابع آبی، میتوانند به حل معضلات ناشی از کمبود منابع آبی نیز کمک کنند.
عامل پنجم (حسابرسی و نظارت بر منابع آبی): گویههای مرتبط با این عامل در نگاره 9 منعکس شدهاند. نظارت و حسابرسی مستمر، شواهد عینی لازم را برای تصمیمگیری درخصوص مدیریت منابع آبی فراهم میکند. جنبه فیزیکی و ریالی، یکی از جنبههای مهم مدیریت منابع آب بهویژه نظارت و حسابرسی منابع آبی است. بنابر یافتههای این پژوهش، حسابداران ازطریق ارائه اطلاعات فیزیکی (بهصورت کمّی) و ریالی به مدیران میتوانند در مدیریت منابع آب مؤثر باشند.
پیشنهادات
بنابر یافتههای این پژوهش، پیشنهاد میشود حسابداران بحران آب را جدی بگیرند و تلاش کنند ازطریق تهیه و ارائه اطلاعات کمّی و ریالی معتبر و مربوط در زمینه مدیریت منابع آبی مشارکت فعالانهای داشته باشند. همچنین، به سیاستگذاران و مدیران سازمانها پیشنهاد میشود زیرساختهای لازم را برای مشارکت تمامی ذینفعان ازجمله حسابداران در فرآیند مدیریت آب فراهم کنند. همچنین، پیشنهاد میشود از اطلاعات حسابداری در فرآیند تصمیمگیریهای مرتبط با مدیریت منابع آبی استفاده لازم بهعمل آید.
همچنین، براساس نتایج پژوهش حاضر، پیشنهادهای زیر برای پژوهشهای آتی ارائه میشوند.
محدودیتها: در پژوهش حاضر، برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شده است. اگر از مصاحبه و روشهای کیفی در این خصوص استفاده میشد، شاید نتایج دقیقتری به دست میآمد. محدودیت دیگر پژوهش حاضر این است که مبنای انجام آن عمدتاً براساس دیدگاهها و نظرات حسابداران بوده و این در حالی است که اگر از دیدگاه سایر اقشار، همچون مهندسان امور آب، مدیران و متولیان تصمیمگیر در حوزه آب کشور نیز استفاده میشد، عوامل مؤثر بر مدیریت منابع آبی بهصورت جامعتری مطالعه و بررسی میشد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود در تحقیقات، نظرات این قبیل ذینفعان نیز مدنظر قرار گیرند.
ملاحظات اخلاقی: در تدوین مقاله حاضر ملاحظات اخلاقی همچون توضیح اهداف پژوهش به مشارکتکنندگان، محرمانهبودن اطلاعات همراه با بینام بودن پرسشنامه و داشتن آزادی کامل مشارکتکنندگان در تکمیل پرسشنامه شایان توجه قرار گرفت.
[1]. Integrated Water Resources Management (IWRM)
[2]. System of Economic-Environmental Accounting for Water (SEEA-Water)
[3]. Water Accounting Methodology (WA+)
[4]. Australian Water Accounting Standard (AWAS)
[5]. General Purpose of Water Accounting (GPWA)
[6] Composite Reliability (CR)
[7] Average Variance Extracted (AVE)
[8] Convergent Validity
[9] Divergent Validity
[10] Incremental Fit Index (IFI)
[11] Comparative Fit Index (CFI)
[12] Goodness of Fit Index (GFI)
[13] Root Mean Square Error of Approximation (RMSEA)
[14] Extraction Communalities
[15]. Maximum Shared Variance (MSV)
[16]. Average Shared Variance (ASV)
[17] Standardized Regression Weights