Document Type : Original Article
Authors
1 Ph. D Student, Department of Accounting, Sari Branch, Islamic Azad University, Sari, Iran.
2 Professor, Department of Accounting, University of Mazandaran, Babolsar, Iran.
3 Assistant Professor, Department of Accounting, Faculty of Management and Economics, University of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
همهگیری اخیر کووید 19 در جامعۀ جهانی موجب شد تا نیاز به ارتقای عملکرد و کارکردهای بهداشتی و درمانی در تمام دنیا بهشدت احساس شود. به بیان دقیقتر، نظامهای بهداشتی و درمانی موجود برای مقابله با مشکلاتی همچون همهگیری کووید 19 نیازمند بهتر شدن هستند؛ برای بهتر شدن باید زمینه و شرایط لازم فراهم شود. در این پژوهش، بر عملکرد بیمارستانهای دولتی کشور از ابعاد مختلف تمرکز شده است. در مطالعات قبلی، عواملی مختلف به عنوان معیارهای مؤثر بر عملکرد سازمانها معرفی شدهاند؛ با این حال، هرچند در حوزۀ عملکرد بیمارستانی نیز مطالعاتی انجام شدهاند، به شاخصها و عوامل در این دسته از سازمانها کمتر توجه شده است. اثربخشی سیستم کنترلهای داخلی یکی از این عوامل است که تمرکز اصلی پژوهش حاضر بر آن است. در همین راستا، حجمی انبوه از ادبیات حسابداری به چگونگی تأثیر سیستم کنترلهای داخلی بر عملکرد سازمانها اختصاص یافته است (Jokipii, 2010; Hunziker, 2017; Vu & Nga, 2022; Tetteh et al., 2022)؛ به طوری که چالمرز و همکاران اعتقاد دارند در طی چندین دهه، ارتباط بین سیستم کنترل داخلی و عملکرد سازمانها توجه بسیاری را از سوی پژوهشگران به خود جلب کرده است (Chalmers et al., 2019). در درجۀ اول، مطالعات کنترل داخلی بر چگونگی کمک سیستم کنترل داخلی به سازمانها برای جلوگیری و کشف تقلب و خطا، مدیریت ریسکها، مقابله با مشکلات نمایندگی و در نهایت، ارتقای راهبری شرکت و عملکرد حسابداری متمرکز شده است
Wang, 2010; (Rodgers et al., 2015; Liu et al., 2017; Karim et al., 2018). سیستم کنترل داخلی به مجموعۀ کنترلها و رویههایی اطلاق میشود که توسط یک سازمان برای دستیابی به اهداف خود فرموله میشوند؛ این اهداف عبارتاند از: کسب اطمینان معقول از تحقق اثربخشی و کارایی عملیات، قابلیت اعتماد گزارشگری مالی، اطمینان از رعایت قوانین و مقررات مربوط و حفاظت از منابع و داراییهای سازمان (Agbejule & Jokipii, 2009). بر همین اساس، میتوان انتظار داشت که سیستم کنترل داخلی اولاً کیفیت اطلاعات سازمان (هم اطلاعات درونسازمانی و هم اطلاعات برونسازمانی) را بهبود بخشد، ثانیاً از رخداد مسائل غیراخلاقی (مانند تقلب در گزارشگری مالی) جلوگیری کند و ثالثاً به عملکرد بهتر منتج شود Lawson et al., 2017; (Chalmers et al., 2019; Nguyen & Hoai, 2023). از طرف دیگر، استفادۀ یک سازمان از سیستم کنترل داخلی ممکن است هزینههای آن را افزایش دهد. زمانی که سازمانها از سیستم کنترل داخلی استفاده میکنند، باید هزینههای اجرایی مانند آموزش کارکنان، بازسازی فرآیندها، اسناد و رویههای سازمانی را بپردازند. همچنین، چالشهای اضافی برای سازمانها در ایجاد سیستم کنترل داخلی شامل هزینههای نگهداری سیستم مدیریت و بررسی آن توسط اشخاص مستقل هستند (G oedhuys & Sleuwaegen, 2013; Trifkovic, 2016). در مجموع، این هزینهها ممکن است به نوبۀ خود بر عملکرد سازمان (به ویژه عملکرد مالی) تأثیر منفی بگذارند (Vu & Nga, 2022)؛ بنابراین، در بحث سیستم کنترلهای داخلی، نبود شناخت کافی در رابطه با آثار آن بر عملکرد سازمان، به ویژه در بخش بیمارستانی، هنوز وجود دارد. هرچند بیشتر پژوهشهای قبلی نیز در کشورهای توسعهیافته انجام شدهاند که در آنها رعایت قانون بهشدت دنبال میشود (Chalmers et al., 2019)، در کشورهای در حال توسعه نقض قانون و فساد گسترده است(Vu & Nga, 2022).
متأسفانه، بیشتر پژوهشهای حسابداری قبلی بر روی عملکرد نیز دارای یک نقص اساسی است؛ زیرا نه اهداف سازمان یا ذینفعان آن را میسنجند و نه سیستمهای هدف متنوعی را در نظر میگیرند که انواع مختلف سازمانها دارند (Aguilera et al., 2024). افزون بر این، نوع سازمانها نیز در بررسی عملکرد آنها باید مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا هر سازمان دارای اهدافی متفاوت است (Chua et al., 2018). برای نمونه، برخی از سازمانها ممکن است به دنبال اهداف مالی باشند، برخی ممکن است اهداف غیرمالی (مانند رضایت مشتریان) را دنبال کنند و برخی احتمالاً هم اهداف مالی و هم اهداف غیرمالی را دنبال کنند (Aguilera et al., 2024). هرچند برخی از مطالعات (Pinelli et al., 2024; Fini et al., 2018) عملکرد غیرمالی را بررسی کردهاند، هیچ کدام کامل نیستند (Aguilera et al., 2024)؛ بنابراین، نیاز به مطالعه در زمینۀ عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی هنوز وجود دارد که در این پژوهش بر آن در بخش بیمارستانی تمرکز شده است.
بیمارستانها نقشی مهم را در تأمین امکانات بهداشتی و سلامت شهروندان در هر جامعهای به عهده دارند و از این رو، توجه به عملکرد این دسته از سازمانها بسیار مفید و ضروری است. دلیل انتخاب عملکرد سازمانی بیمارستانها نوسانات زیاد در شرایط عملیاتی بیمارستانها به دنبال بحران همهگیر کووید 19 در چند سال گذشته بوده است که در آن، درآمدها و منابع بیمارستانها به طرزی جالب توجه کاهش یافتهاند و نیاز به هزینهها افزایش یافته است (Risnawati & Indrijawati, 2022)؛ بنابراین، پرسش اساسی که این پژوهش به دنبال مشخص کردن پاسخی برای آن است این است که آیا اثربخشی سیستم کنترل داخلی قدرت اثرگذاری بر عملکرد در بیمارستانهای دولتی ایران را دارد؟ و در صورت وجود اثرگذاری، این آثار از چه مسیری تحقق مییابد؟ در این پژوهش، بر رفتارهای اخلاقی سازمانی و کیفیت اطلاعات درونسازمانی تأکید شده است.
امروز اخلاق حرفهای در حسابداری یکی از مباحث بسیار مهم و جالب توجه است (نمازی و رجبدری، 1402) که در این پژوهش بر آن تمرکز شده است. در همین راستا، وجود اخلاق و رفتارهای اخلاقی توسط حسابداران و کارکنان در یک سازمان لازمۀ حرکت به سمت اهداف و به تبع آن، بهبود عملکرد است. افزونبر این، برخی از مطالعات پیشین نشان دادهاند سیستمهای کنترل داخلی به طور مؤثر با مشکلات اخلاقی مقابله میکنند (Falkenberg & Herremans, 1995; Rodgers et al., 2015; Karim et al., 2018; Ullah et al., 2019; Koomson et al., 2020). در حالی که پژوهشهای حسابداری قبلی پیوندی بین سیستمهای کنترل داخلی و انتخاب اخلاقی فردی ایجاد کردهاند (Falkenberg & Herremans, 1995; Rodgers et al., 2015; Said et al., 2020)، درک اینکه چگونه سیستمهای کنترل داخلی میتوانند رفتارهای اخلاقی را در سطح سازمانی پرورش دهند، محدود است (Nguyen & Hoai, 2023)؛ بنابراین، در این پژوهش، متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی به عنوان یک عامل اثرپذیر بالقوه از سیستمهای کنترل داخلی و اثرگذار بالقوه بر عملکرد انتخاب شد.
در این پژوهش، بر کیفیت اطلاعات درونسازمانی نیز تأکید شده است؛ زیرا این متغیر میتواند به طور بالقوه، در حالی که عملکرد بیمارستانها را تحت تأثیر خود قرار میدهد، از اثربخشی سیستمهای کنترل داخلی نیز متأثر شود و عملکرد را از این طریق نیز بهبود بخشد. کیفیت اطلاعات به معیارهای عملکرد یک سیستم اطلاعاتی اشاره دارد. رایجترین معیارهای استفادهشده برای اندازهگیری کیفیت اطلاعات شامل سودمندی درکشده، دقت و صحت درکشده و بهروز بودن هستند (Tilahun & Fritz, 2015). در این پژوهش، در رابطه با اطلاعات درونسازمانی، هم بر دادههای سیستم اطلاعات سلامت (HIS)[1] و هم بر اطلاعات واحد حسابداری مدیریت تمرکز شده است.
در ادامۀ مقاله، نخست مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش ارائه میشوند و فرضیههای پژوهش توسعه مییابند. بعد از آن، روش پژوهش (جامعه و نمونۀ آماری، متغیرها و روش آزمون فرضیهها) بیان میشود. سپس، نتایج آزمون فرضیهها مطرح میشود و در نهایت، با توجه به نتایج آزمون فرضیه ها و ادبیات مطرحشده، نتیجهگیری انجام میشود و مقاله با بیان محدودیتها و پیشنهادها به پایان میرسد.
مبانی نظری و فرضیه های پژوهش
در پژوهش حاضر، یک الگوی نظری و بصری مبنای کار قرار گرفته است. شکل (1) این الگوی نظری و بصری را نمایش میدهد. این الگو بر اساس ادبیات تخصصی حسابداری در داخل و خارج از کشور طراحی شده است. در این الگو، ارتباط بین اثربخشی سیستم کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها به تصویر کشیده شده است. در واقع، اثربخشی کنترل داخلی بیمارستانها میتواند بر عملکرد بیمارستانها تأثیر بگذارد. مطابق این الگو، علاوه بر ارتباط مستقیم بین اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها، این ارتباط از طریق دو متغیر کیفیت اطلاعات دورنسازمانی و رفتارهای اخلاقی سازمانی میانجیگری شده است که مبانی نظری آنها مطابق ادبیات متغیرهای میانجیگر توسعه داده میشود (Baron & Kenny, 1986; Namazi & Namazi, 2016).
محیط بیمارستانی و بهداشت و درمان عمومی |
اثربخشی کنترل داخلی |
عملکرد بیمارستانها |
رفتارهای اخلاقی سازمانی |
کیفیت اطلاعات درونسازمانی |
شکل 1. الگوی نظری و بصری پژوهش
Figure 1. Theoretical model of research
منبع: یافتههای پژوهشتشریح مبانی نظری هر یک از مسیرهای شکل (1) در ادامه آمده است.
مسیر اول: ارتباط بین اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها
جستوجوی عملکرد سازمانی موضوع اصلی نظریههای سازمانی است. از اواسط قرن بیستم، این مفهوم توجه بسیاری از پژوهشگران در علوم حسابداری، مدیریت و علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. در سال 1957، نویسندگانی همچون جورجوپولوس و تاننباوم از زاویۀ کارکردی آن را بررسی کردند تا دستیابی به اهداف را تعیین کنند و در عین حال، عملکرد سازمانی را به این صورت تعریف کردند: درجهای که یک سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی دارای منابع و ابزار، اهداف خود را بدون تحمیل وسایل و منابع خود و بدون فشار بیجا بر اعضای خود محقق میکند (Maaroufi & Haji, 2022)؛ بنابراین، تعریف عملکرد سازمانی باید دو جنبه را در نظر بگیرد: اول، اهداف سازمانها و دوم، ابزارهایی که از طریق آنها از خود حمایت میکنند و به اهداف خود میرسند. در سال 1993، هاسارد و پارکر مفهوم عملکرد سازمانی را با ترکیب انتظارات بازیگران سازمانی گسترش دادند. در رویکرد آنها، ارزیابی عملکرد سازمان باید انتظارات و برداشتهای ذینفعان یا گروههای مختلف مربوط (از جمله کسانی که در آنجا کار میکنند) را در نظر بگیرد.
اصطلاح عملکرد که هم در ادبیات و هم در محافل سازمانی به طور گسترده استفاده میشود، سطحی ویژه از برتری را نشان میدهد؛ اما مفهوم آن هنوز تا حدودی مبهم است (Issor, 2017). مفاهیم عملکرد به طرزی جالب توجه متفاوت هستند و هر ذینفع ایدۀ خود را از آنچه مهم است، خواهد داشت. واگرایی این برداشتها به جوامع علمی محدود نمیشود؛ حتی در سازمانها، زمانی که صحبت از عملکرد سازمانی به میان میآید، شاغلان به طور یکسان صحبت نمیکنند. اگرچه این مفهوم به طور گسترده در ادبیات توسعه یافته است، دانش آن هنوز برای بیشتر شرکتها مفهومی مبهم باقی مانده است. پیچیدگی مفهوم عملکرد سازمانی به این دلیل است که بر اساس بازیگران، سازمانها و بخشهای عمل تکامل مییابد. مشاهده میشود که در یک سازمان، هر بازیگری اهداف عملکرد خود و شاخصهایی را تعریف میکند که به او امکان ارزیابی آنها را میدهند. عملکرد مفهومی فازی و چندبُعدی است که در نهایت، فقط در زمینهای معنا پیدا میکند که در آن استفاده میشود (Maaroufi & Haji, 2022) و تجزیهوتحلیل آن گامی مفید در فرآیند ارزیابی سازمان است. به طور خلاصه، عملکرد رابطۀ بین اهداف تعیینشده و نتایج بهدستآمده و همچنین، رابطۀ بین نتایج بهدستآمده و ابزار استفادهشده است؛ بنابراین، مفهوم عملکرد با دستیابی به اهداف یا نتایج مورد انتظار و به طور گستردهتر با ایجاد ارزش مطابقت دارد؛ بنابراین، سیستم کنترل داخلی برای دستیابی به این اهداف میتواند سودمند واقع شود.
به طور کلی، سیستم کنترل داخلی برای کمک به سازمانها برای دستیابی به اهداف سازمانی طراحی و اجرا میشود. همین موضوع باعث شده است تا بسیاری از مطالعات حسابداری ارتباط بین عملکرد سازمانی و سیستم کنترل داخلی را بررسی کنند (Jokipii, 2010; Hunziker, 2017; Vu & Nga, 2022; Tetteh et al., 2022). از دیدگاه برخی از پژوهشگران (Wang, 2010; Rodgers et al., 2015; Liu et al., 2017; Karim et al., 2018; Chalmers et al., 2019; Nguyen & Hoai, 2023)، سیستم کنترل داخلی به سازمانها برای جلوگیری و کشف تقلب و خطا، مدیریت ریسکها و مقابله با مشکلات نمایندگی کمک میکند. بر این اساس، میتوان انتظار داشت که سیستم کنترل داخلی بیمارستانها عملکرد سازمانی آنها را بهبود بخشد؛ اما دو استدلال متناقض در این باره وجود دارند. استدلال اول بر این منطق است که لزوم وجود کنترلهای داخلی به بهبود عملکرد منجر نمیشود، بلکه باید سیستم کنترل داخلی به نحو اثربخش طراحی و اجرا شود؛ در این صورت، سیستم کنترل داخلی به اهداف خود که همانا بهبود اثربخشی و کارایی عملیاتی، افزایش قابلیت اطمینان گزارشگری مالی و اطمینان از انطباق با قوانین و مقررات است، دست پیدا خواهد کرد (Agbejule & Jokipii, 2009) و در نهایت، به بهبود عملکرد سازمانی منجر خواهد شد. در مقابل، استدلال دوم بر این عقیده استوار است که سیستم کنترل داخلی ممکن است به تضعیف عملکرد سازمانی منجر شود. در واقع، استفادۀ یک سازمان از سیستم کنترل داخلی ممکن است هزینههای آن را افزایش دهد. زمانی که سازمانها از سیستم کنترل داخلی استفاده میکنند، باید هزینههای اجرایی مانند آموزش کارکنان، بازسازی فرآیندها، اسناد و رویههای سازمانی را بپردازند. همچنین، چالشهای اضافی برای سازمانها در ایجاد سیستم کنترل داخلی شامل هزینههای نگهداری سیستم مدیریت و بررسی آن توسط اشخاص مستقل هستند (Goedhuys & Sleuwaegen, 2013; Trifkovic, 2016). در مجموع، این هزینهها ممکن است به نوبۀ خود بر عملکرد سازمان (به ویژه عملکرد مالی) تأثیر منفی بگذارند (Vu & Nga, 2022). شواهد پژوهش رضایی و همکاران (1394) نشان داده است در بیمارستانهای دولتی ایران، وضعیت کنترلهای داخلی چندان اثربخش نیست؛ بنابراین، احتمال وجود هر نوع رابطهای (مثبت یا منفی) در خصوص ارتباط بین سیستم کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها وجود دارد؛ با این حال، در این پژوهش اعتقاد بر آن است که با وجود اثربخشی کنترل داخلی، عملکرد سازمانی بیمارستانها بهبود پیدا خواهد کرد؛ بنابراین، فرضیۀ اول پژوهش به صورت زیر مطرح میشود:
فرضیۀ اول: اثربخشی کنترل داخلی بر عملکرد بیمارستانها تأثیر دارد.
مسیر دوم: ارتباط بین اثربخشی کنترل داخلی و رفتارهای اخلاقی سازمانی
متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی زیرشاخهای از اخلاق است که بر اعمال استانداردهای اخلاقی در سازمانها تمرکز دارد (Velasquez, 2012). آغاز رفتارهای اخلاقی سازمانی یک کد رفتار یا راهنمایی است که مشخص میکند همراه با هدف اقدام مناسب برای ارضای کد رفتار، چه چیزی رفتار سازمانی مناسب را تشکیل میدهد (Barth & Staff, 2003)؛ بنابراین، سازمانها باید دستورالعملهایی را برای کارکنان در رابطه با شیوههای قابل قبول در محل کار ارائه کنند (Kuenzi et al., 2020). افزون بر این، به عنوان بخشی از جزء محیط کنترلی ساختار کنترل داخلی، مدیران با سطوح بالای یکپارچگی نه فقط سیاستها، اختیارات و ساختار رسمی را برای هدایت جهتگیری راهبردی سازمان اجرا میکنند، بلکه کارکنان را از طریق نقشهای نمادین و نمونههایی از رفتارهای قابل قبول تحت تأثیر قرار میدهند (Cortes-Mejia et al., 2022)؛ بنابراین، سیستمهای کنترل داخلی که راهنماییهای شفاف و رویههای منصفانه را ارائه میدهند، میتوانند به طور مثبت بر نگرش کارکنان تأثیر بگذارند و در نتیجه، رفتارهای اخلاقی آنها را شکل دهند (Nguyen & Hoai, 2023).
افشاگری شاید یکی از پیامدهای تحت بررسی در رفتار سازمانی و ادبیات اخلاق رفتاری در رابطه با رفتارهای مثبت آشکار باشد (Trevino et al., 2006; Chordiya et al., 2020) و ترویج رفتارهای غیراخلاقی سازمانی یک نگرانی است. در این زمینه، یک سیستم کنترل داخلی اثربخش به سازمان اجازه میدهد تا رفتارهای بالقوۀ غیراخلاقی را بررسی و ارزیابی کند و نسبت به این رفتارها هشدار و پاسخ مناسب بدهد (Nguyen & Hoai, 2023). چنین سیستمی میتواند به سازمانها در حذف تقلب و خطا، مدیریت ریسکها و دستیابی به اهداف سازمانی کمک کند (Rodgers et al., 2015)؛ بنابراین، فرآیندها و رویههای کنترل داخلی میتوانند رفتارهای اخلاقی سازمانی را هدایت و نظارت کنند و سازمانها را قادر سازند تا اصول و قوانین اخلاقی را رعایت کنند. شواهد موجود در پژوهشهای قبلی نیز از همین ایده حمایت میکند (Nguyen & Hoai, 2023).
افزون بر این، اثربخشی کنترل داخلی میتواند رفتارهای متقلبانۀ مضر برای سازمانها را به حداقل برساند یا از نقض استانداردهای اخلاقی جلوگیری کند (Rodgers et al., 2015; Le et al., 2021). همچنین، سیستمهای کنترل داخلی مؤثر میتوانند اقدامات مغایر با استانداردهای اخلاقی را شناسایی و تصحیح کنند Karim et al., 2018;( Koomson et al., 2020; Tetteh et al., 2022). افزون بر این، جامعه در حال کسب آگاهی بیشتر و تبعیض علیه سازمانهایی است که به عملیات سازمانی و اصول مدیریت اخلاقی پایبند نیستند (Nguyen & Tran, 2018)؛ بنابراین، سیستمهای کنترل رفتار اخلاقی باید ارزیابی کنند که آیا یک تصمیم مشخص هدف گستردهتر یک قانون یا مقرراتی را که رفتار کارکنان را در بافت سازمانی کنترل میکند، پیش میبرد یا خیر (Rodgers et al., 2015). اگر قواعد ایجادشده توسط یک سیستم کنترل داخلی مناسب، منصفانه و قادر به جلوگیری از تخلف کارکنان تلقی شود، سازمان میتواند رفتارهای اخلاقی را ترویج کند. افزون بر این، کارکنان تحت فشار یک سیستم کنترل داخلی اثربخش، مسئولیت پیروی از قوانین و مقررات را به عهده دارند (Nguyen et al., 2015) که رفتار اخلاقی سازمانی را تقویت میکند. از سوی دیگر، زمانی که کنترل داخلی سازمان بدتر میشود، عملکرد حسابرسی و راهبری شرکتی آن نیز بدتر خواهد شد و سازمان را در معرض فرصتهای تقلب قرار میدهد (Nguyen & Tran, 2018)؛ بنابراین، کارکنان به احتمالی بیشتر درگیر رفتارهای غیراخلاقی میشوند (Baldock, 2016). بر اساس این استدلالها، میتوان انتظار داشت اثربخشی کنترل داخلی بر رفتار اخلاقی سازمانی بیمارستانها تأثیر بگذارد؛ بنابراین، فرضیۀ دوم پژوهش به صورت زیر مطرح میشود:
فرضیۀ دوم: اثربخشی کنترل داخلی بر رفتارهای اخلاقی سازمانی بیمارستانها تأثیر دارد.
مسیر سوم: ارتباط بین اثربخشی کنترل داخلی و کیفیت اطلاعات درونسازمانی
چارچوب یکپارچۀ کنترل داخلی که در ماه می سال 2013 بهروز شد، تأکید میکند اهداف گزارشگری که باید توسط کنترل داخلی به دست آیند شامل گزارشهای مالی و غیرمالی هستند و مجموعهای از ویژگیها مانند قابلیت اطمینان، بهموقع بودن، و شفافیت مورد نیاز تنظیمکنندهها، استانداردگذاران یا دیگر سیاستگذاران را پوشش میدهند (Huang et al., 2022). گزارش کوزو[2] نیز دامنۀ کنترل داخلی را از گزارش مالی برونسازمانی اولیه به گزارشهای مالی و غیرمالی داخلی و خارجی گسترش میدهد (رضایی و همکاران، 1394). مقصود از گزارشهای مالی و غیرمالی داخلی همان اطلاعات درونسازمانی هستند که عمدتاً برای مدیران و افراد درونسازمانی تهیه میشوند. این موضوع نشان میدهد اثربخشی کنترل داخلی در تعیین کیفیت اطلاعات درونسازمانی ایفای نقش میکند. در همین راستا، فنگ و همکاران (2009) بیان میکنند با کاهش اثربخشی کنترل داخلی، کیفیت گزارشهای داخلی مدیریت نیز کاهش پیدا میکند (Feng et al., 2009)؛ بنابراین، از آنجا که مطابق دامنۀ چارچوب یکپارچۀ کنترل داخلی، کنترلهای داخلی باید به اهداف خود در رابطه با گزارشگری درونسازمانی نیز توجه داشته باشند، در این پژوهش اعتقاد بر آن است که اثربخشی کنترل داخلی بیمارستانها بتواند کیفیت اطلاعات درونسازمانی آنها را بهبود بخشد و هر یک از اجزای پنجگانۀ سیستم کنترل داخلی در تأمین اهداف آن (اثربخشی کنترل داخلی) برای دستیابی به اطلاعات درونسازمانی باکیفیت سودمند واقع شود؛ بنابراین، فرضیۀ سوم پژوهش به صورت زیر مطرح میشود:
فرضیۀ سوم: اثربخشی کنترل داخلی بر کیفیت اطلاعات درونسازمانی بیمارستانها تأثیر دارد.
مسیر چهارم: ارتباط بین رفتارهای اخلاقی سازمانی و عملکرد بیمارستانها
جو سازمانی پدیدهای است که همواره در سازمان وجود دارد و به عنوان نیرویی پنهان ، فضای ذهنی، عاطفی و نگرشی افراد را احاطه کرده است. جو نه یک محیط کاری است و نه راهی برای واکنش افراد به آن، بلکه یک کانال ادراکی است که از طریق آن تأثیرات محیط بر نگرشها و رفتارها شناسایی میشوند. جو سازمانی مناسب میتواند به عنوان منبعی مهم در تضمین سلامت روان کارکنان در نظر گرفته شود؛ بنابراین، تغییر در هر بخشی از جو سازمانی به تغییرات فوری و عمیق در نحوۀ کار و عملکرد کارکنان منجر میشود (Borhani et al., 2014; Safari et al., 2020) در نتیجه، جو اخلاقی برای سازمانها مهم است و بر رفتار اخلاقی کارکنان تأثیر میگذارد (Borhani et al., 2014). هرچه احساسات اخلاقیتر در سازمان رایج باشند، جو اخلاقیتر است. جو اخلاقی درون سازمان عبارت است از ادراک اعضای سازمان از ارزشها و رفتارهای اخلاقی که توسط سازمان حمایت میشوند. پژوهشها نشان دادهاند محیط کار اخلاقی یکی از مهمترین مؤلفههای سازمان است که بر تصمیمگیری و رفتار سازمانی تأثیر میگذارد. متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی در بیمارستانها نوعی جو سازمانی است که از روابط بینفردی کارکنان درمان و ارتباط کارکنان با بیماران و خانوادههای آنها تشکیل شده است (Borhani et al., 2021)؛ بنابراین، طبیعی است که رفتارهای اخلاقی سازمانی بتوانند اولاً کارکنان بیمارستانها را به سمت اهدافش سوق دهند و ثانیاً رضایت بیماران و همراهان آنها را تأمین کنند؛ در نتیجه، میتوان انتظار داشت که این رفتارها کیفیت خدمات و عملکرد بیمارستانها را بهتر کنند. در این میان، کنترل داخلی اثربخش با کمک به ایجاد یک جو سازمانی اخلاقی و جلوگیری از نقض استانداردهای اخلاقی (Rodgers et al., 2015; Le et al., 2021) و شناسایی و تصحیح اقدامات مغایر با استانداردهای اخلاقی (Karim et al., 2018; Koomson et al., 2020; Tetteh et al., 2022) میتواند ایفای نقش کند. بر این اساس و مطابق استدلالها و ادبیات متغیرهای میانجیگر (Baron & Kenny, 1986; Namazi & Namazi, 2016) میتوان انتظار داشت که متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی رابطۀ بین اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها را میانجیگری کند؛ بنابراین، فرضیههای چهارم و پنجم پژوهش به صورت زیر مطرح میشوند:
فرضیۀ چهارم: رفتارهای اخلاقی سازمانی بر عملکرد بیمارستانها تأثیر دارند.
فرضیۀ پنجم: رفتارهای اخلاقی سازمانی دارای نقش میانجی در رابطۀ بین اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها هستند.
مسیر پنجم: ارتباط بین کیفیت اطلاعات درونسازمانی و عملکرد بیمارستانها
کیفیت اطلاعات حسابداری به معیارهای عملکرد یک سیستم اطلاعاتی اشاره دارد. استفادۀ گسترده از فناوری اطلاعات در بخش سلامت نگرش در خدمات سلامت را تغییر داده است (Piscotty et al., 2015). محمد و یوسف (2013) معتقد هستند لازمۀ حرکت به سمت عملکرد مطلوب در بخش سلامت تصمیمگیری مناسب و بهموقع مدیران سازمانهای بهداشت و درمان است. آنها اعتقاد دارند برای تصمیمگیری مناسب و بهموقع در بیمارستانها، مدیران باید به اطلاعات باکیفیت دسترسی داشته باشند (Mohammed & Yusof, 2013). نتایج تجربی پژوهش آنان نیز از این ایده حمایت میکند. کیلسدونک و همکاران (2017) بیان کردند نبود اطلاعات باکیفیت شکافی را در تسهیل سیستمهای پشتیبانی تصمیم بالینی ایجاد میکند (Kilsdonk et al., 2017).
با نصب و راهاندازی سیستم اطلاعات سلامت در سازمانهای بهداشتی و درمانی، دسترسی به اطلاعات، فرآیندهای تصمیمگیری، قابلیت اطمینان، بهرهوری کارکنان و بهبود رضایت بیمار همراه با کاهش هزینهها به میزانی جالب توجه تسریع خواهند شد (Sebetci, 2018). افزون بر این، سیستم اطلاعات سلامت با ارائۀ اطلاعات قابل اعتماد و دقیق دربارۀ بیماران، مدت زمان تصمیمگیری برای تشخیص و درمان را کوتاه میکند که به افزایش درآمد بیمارستان و بهبود رضایت بیماران منجر میشود (Fadhil et al., 2012). گفتنی است، عمدۀ اطلاعات این سیستم در بیمارستانها کاربرد درونسازمانی دارد؛ بنابراین، انتظار میرود اطلاعات باکیفیت درونسازمانی به بهبود عملکرد (نه فقط عملکرد مالی، بلکه از جنبههای مختلف مانند رضایت بیماران و فرآیندهای درونسازمانی) منجر شود.
برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند سیستم اطلاعات سلامت حجمی عظیم از دادهها و اطلاعات پزشکی پیچیده را پردازش میکند (Gholampour et al., 2020)؛ بنابراین، در یک چنین وضعیتی، امکان دستکاری و تقلب در دادهها وجود خواهد داشت. همچنین، در صورتی که اطلاعات دستکاری نشود و تقلبی نیز انجام نشود، امکان رخ دادن اشتباه وجود خواهد داشت. در این حالت، یک سیستم کنترل داخلی اثربخش میتواند سودمند واقع شود تا کارایی اطلاعات سیستم (یعنی اثرگذاری بر عملکرد) به بالاترین سطح خود برسد. این موضوع نشان میدهد سیستم کنترل داخلی میتواند کیفیت اطلاعات درونسازمانی بیمارستانها و به تبع آن، فرآیند تصمیمگیری و عملکرد را بهبود بخشد. این استدلالها مطابق ادبیات متغیرهای میانجیگر(Baron & Kenny, 1986; Namazi & Namazi, 2016) حکایت از نقش میانجی کیفیت اطلاعات درونسازمانی در رابطۀ بین سیستم کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها دارند؛ بنابراین، فرضیههای زیر مطرح میشوند:
فرضیۀ ششم: کیفیت اطلاعات درونسازمانی بر عملکرد بیمارستانها تأثیر دارد.
فرضیۀ هفتم: کیفیت اطلاعات درونسازمانی دارای نقش میانجی در رابطۀ بین اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها است.
روش پژوهش
این پژوهش از نوع مطالعات کمّی است که از روش علمی ساخت و اثبات تجربی استفاده میکنند و بر اساس فرضیهها و طرحهای پژوهش از قبل تعیینشده انجام میشوند. از این دسته از مطالعات زمانی استفاده میشود که معیار اندازهگیری دادهها کمّی باشد و برای استخراج نتایج از فنهای آماری استفاده شود. همچنین، به دلیل اینکه دادههای این مطالعه از طریق پرسشنامه گردآوری شد، میتوان آن را از نوع مطالعات پیمایشی دانست. از دیدگاه هدف نیز، این پژوهش در دستۀ مطالعات کاربردی قرار میگیرد. همچنین، جامعۀ آماری این مطالعه کلیۀ مدیران بیمارستانهای دولتی کشور در تمام سطوح مدیریتی (سطوح ارشد، میانی و عملیاتی) است. دلیل انتخاب مدیران بیمارستانها به عنوان اعضای جامعۀ آماری آن است که این افراد اطلاعاتی خوب دربارۀ کنترلهای داخلی موجود در بیمارستان و اثربخشی آنها و همچنین، وضعیت سیستم اطلاعات درونسازمانی و عملکرد بیمارستان از ابعاد مختلف دارند.
با توجه به اینکه اندازۀ دقیق جامعۀ آماری در دست نیست، برای تعیین اندازۀ نمونه از جدول مورگان برای جوامع بسیار بزرگ (جوامع بیشتر از 100000 نفر) استفاده شد؛ هرچند به طور برآوردی اندازۀ جامعه آماری به عدد 100000 نفر نمیرسد. بر این اساس، باید 384 پرسشنامه جمعآوری شوند. در این پژوهش سعی شد تا از رویکرد نمونهگیری خوشهای برای توزیع پرسشنامهها استفاده شود تا بیمارستانهای دولتی در نقاط مختلف کشور در نمونۀ تحت مطالعه وجود داشته باشند. برای این کار، استانهای تهران، مازنداران، اصفهان، فارس، خراسان رضوی، آذربایجان غربی، هرمزگان و کرمان به عنوان خوشهها در نظر گرفته شدند و پرسشنامه در بین مدیران بیمارستانهای دولتی این استانها توزیع شد. این کار به این دلیل است که بیمارستانهای دولتی از استانهای مختلف کشور در نمونه وجود داشته باشند. به بیان دقیقتر، دلیل این کار آن است که بخشی از سیاستهای بیمارستانهای دولتی کشور به صورت کلی توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، بخشی توسط دانشگاههای علوم پزشکی هر استان و بخشی نیز توسط هر یک از این بیمارستانها تعیین میشود.
پس از توزیع پرسشنامهها در مرحلۀ اول در میان اعضای جامعۀ آماری در خوشههای انتخابشده، در کل، تعداد 253 عدد پرسشنامه بازگشت داده شدند که متأسفانه، تعدادی از این پرسشنامهها یا ناقص بودند یا نحوۀ پاسخدهی به پرسشهای آنها به صورت غیرصحیح انجام شده بود. برای اعتبار پژوهش و امکان اتکاء به نتایج آن، این پرسشنامههای ناقص و غیرصحیح (26 عدد) از پژوهش حذف شدند. با توجه به اینکه در این پژوهش به تعداد 384 عدد پرسشنامۀ صحیح و کامل نیاز بود، مجدداً به توزیع پرسشنامه در میان بیمارستانهای دولتی اقدام شد تا 384 عدد پرسشنامۀ کامل و صحیح جمعآوری شدند.
مطابق الگوی نظری و بصری مندرج در شکل (1)، اثربخشی کنترل داخلی متغیر مستقل این پژوهش است. برای اندازهگیری عملیاتی این متغیر از پرسشنامۀ استفادهشده در پژوهش نگوین و هوآی (2023) استفاده شده است که مطابق چارچوب کوزو و با اقتباس از پرسشهای هانزیکر (2017) است (Hunziker, 2017; Nguyen & Hoai, 2023). این پرسشنامه دارای 13 پرسش است که اثربخشی کنترل داخلی را بر اساس قضاوتهای ذهنی مدیران تعیین میکنند. در واقع، از مدیران خواسته شد تا اعتماد خود را به اهداف کنترل داخلی (کسب اطمینان معقول از تحقق اثربخشی و کارایی عملیات، قابلیت اعتماد گزارشگری مالی، اطمینان از رعایت قوانین و مقررات مربوط و حفاظت از منابع و داراییهای سازمان) ارزیابی کنند. عملکرد بیمارستانها نیز به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. عملکرد مفهومی فازی و چندبُعدی است (Maaroufi & Haji, 2022) و از این رو، نگاه تکبُعدی به آن نمیتواند چندان سودمند باشد. برای نمونه، ارزیابی عملکرد از دیدگاه مالی بهتنهایی نمیتواند سودمند واقع شود؛ بنابراین، در این پژوهش عملکرد بیمارستانها از ابعاد مختلف ارزیابی شده است. در این رابطه، از پرسشنامۀ پژوهش آلولایان و همکاران (2020) برای اندازهگیری عملکرد سازمانی از ابعاد گوناگون استفاده شده است (Alolayyan et al., 2020). این پرسشنامه عملکرد را از ابعاد فرآیندگرایی (9 پرسش)، کیفیت بالینی (4رسش)، شرایط نیروی کار (3 پرسش)، رضایت بیمار (4 پرسش)، کارایی عملیاتی (4 پرسش) و عملکرد مالی (5 پرسش) میسنجد. این پرسشنامه در کل دارای 29 پرسشاست. افزون بر این، در این پژوهش دو متغیر در الگوی بصری و نظری (شکل 1) به عنوان متغیر میانجی ایفای نقش میکنند. اولین متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی است. برای اندازهگیری عملیاتی این متغیر از پرسشنامۀ استفادهشده در پژوهش نگوین و هوآی (2023) استفاده شده است که از پژوهش وو و همکاران (2015) اقتباس شده است (Wu et al., 2015; Nguyen & Hoai, 2023). از این پرسشنامه در مطالعات نگوین و همکاران (2020) و کورتس-مجیا و همکاران (2022) نیز استفاده شده است (Nguyen et al., 2020; Cortes-Mejia et al., 2022). این پرسشنامه دارای 9 پرسش است. دومین متغیر میانجی کیفیت اطلاعات درونسازمانی است. برای اندازهگیری عملیاتی این متغیر نیز از پرسشنامۀ تهیهشده توسط آلولایان و همکاران (2020) و رضایی و همکاران (2024) استفاده شده است Alolayyan et al., 2020;) Rezaei et al., 2024). گفتنی است، در این پرسشنامهها از پاسخدهندگان خواسته شده است تا در مقیاس لیکرت هفتگزینهای (1= میزان بسیار کم، ...، 7 = میزان بسیار زیاد) به پرسشها پاسخ دهند. باید توجه داشت کلیۀ پرسشنامههای استفادهشده در این پژوهش که در مطالعات خارجی استفاده شدهاند، با توجه به وضعیت ایران و به ویژه بیمارستانهای دولتی تحت مطالعه بومیسازی شدهاند. همچنین، برخی از پرسشهای پرسشنامهها نیز به گونهای طراحی شدند که برای نمرهگذاری آنها به صورت معکوس اقدام شد.
در این پژوهش، برای تعیین پایایی پرسشنامه از معیار ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. با توجه به نتایج مندرج در نگارۀ (1)، ضریب آلفای کرونباخ تمامی سازهها (متغیرها) در این پژوهش بیشتر از 70/0 است؛ بنابراین، پرسشنامهها از پایایی قابل قبولی برخوردار هستند. همچنین، در این پژوهش از آزمونهای پایایی ترکیبی (CR)[3] و میانگین واریانس استخراجشده (AVE)[4] برای بررسی روایی همگرا استفاده شد. با توجه به نگارۀ (1)، مقدار شاخص CR (rho_a و rho_c) از عدد 7/0 و میانگین واریانس استخراجشده (AVE) برای متغیرها از عدد 5/0 بزرگتر است و از این رو، از بابت روایی همگرا مشکلی وجود نخواهد داشت. افزون بر این، برای بررسی روایی واگرا نیز از شاخص HTMT[5] و ماتریس فورنل و لارکر استفاده شده است. شاخص HTMT در نگارۀ (1) نشان داده شده است و با توجه به اینکه مقدار آمارۀ محاسبهشدۀ این شاخص کوچکتر از 9/0 است، ابزار اندازهگیری از روایی واگرای مناسبی برخوردار است.
ماتریس فورنل و لارکر در نگارۀ (2) آمده است. قطر اصلی ماتریس یادشده که حاوی جذر مقادیر میانگین واریانس استخراجشدۀ (AVE) سازههای پنهان (مکنون) است، از کلیۀ اعداد گزارششده در پایین آن در هر ستون بزرگتر است. این موضوع نشان از روایی واگرا یا افتراقی هر یک از سازهها دارد. گفتنی است، برای انجام تحلیلهای آماری و آزمون الگوی پژوهش از نرمافزارهای SPSS نسخۀ 22 و Smart PLS نسخۀ 3 و روش الگوسازی معادلات ساختاری استفاده شده است.
نگارۀ 1. شاخصهای روایی و پایایی سازهها
Table 1. Validity and reliability indicators of structures
سازهها |
نماد |
آلفای کرونباخ |
CR (rho_a) |
CR (rho_c) |
AVE |
HTMT |
||
HP |
ICE |
IIQ |
||||||
اثربخشی کنترل داخلی |
ICE |
703/0 |
708/0 |
791/0 |
553/0 |
742/0 |
|
|
کیفیت اطلاعات درونسازمانی |
IIQ |
893/0 |
896/0 |
910/0 |
561/0 |
515/0 |
437/0 |
|
رفتارهای اخلاقی سازمانی |
OEB |
870/0 |
894/0 |
898/0 |
560/0 |
425/0 |
280/0 |
586/0 |
عملکرد بیمارستانها |
HP |
913/0 |
918/0 |
924/0 |
543/0 |
- |
- |
- |
منبع: یافتههای پژوهش
نگارۀ 2. نتایج بررسی روایی واگرای سازههای پژوهش با استفاده از ماتریس فورنل و لارکر
Table 2. The results of investigating the validity of research constructs using the Fornell and Larcker matrix
|
HP |
ICE |
IIQ |
OEB |
HP |
736/0 |
|
|
|
ICE |
607/0 |
743/0 |
|
|
IIQ |
485/0 |
365/0 |
749/0 |
|
OEB |
398/0 |
232/0 |
537/0 |
748/0 |
منبع: یافته های پژوهش
یافته های پژوهش
شواهد جمعیتشناختی پاسخدهندگان پرسشنامهها حکایت از آن دارد که 9/29 درصد یا معادل 115 نفر از پاسخدهندگان (مدیران بیمارستانهای دولتی کشور) را زنان و مابقی (1/70 درصد معادل 269 نفر) را مردان تشکیل میدهند. اطلاعات مرتبط با سن مدیران بیمارستانهای دولتی کشور که در این پژوهش مشارکت داشتند حاکی از آن است که حدود 8/14 درصد معادل 57 نفر از آنان کمتر از 30 سال، 6/28 درصد معادل 110 نفر از آنان بین 30 تا 40 سال، 9/40 درصد معادل 157 نفر از آنان بین 41 تا 50 سال و 6/15 درصد معادل 60 نفر از آنان بیشتر از 50 سال سن داشتهاند. همچنین، در رابطه با ویژگی سطح تحصیلات این مدیران میتوان گفت بهترتیب، بیشترین میزان مربوط به مقطع دکتری (1/39 درصد معادل 150 نفر) در رتبۀ اول، کارشناسیارشد (4/34 درصد معادل 132 نفر) در رتبۀ دوم، کارشناسی (2/23 معادل 89 نفر) در رتبۀ سوم و در رتبۀ آخر مقطع کاردانی و پایینتر (4/3 درصد معادل 13 نفر) قرار میگیرد. در نهایت، سابقۀ کاری کاری مشارکتکنندگان پژوهش حکایت از آن دارد که بیشترین تجربۀ آنان بین 11 تا 20 سال (1/33 درصد معادل 127 نفر) و بین 5 تا 10 سال (4/29 درصد معادل 113 نفر) است. این آمار و ارقام مرتبط با ویژگیهای جمعیتشناختی مدیران بیمارستانهای دولتی کشور مشارکتکننده در این پژوهش حکایت از آن دارد که این افراد اولاً ویژگیهای لازم برای مشارکت در این مطالعه را دارند و ثانیاً پراکندگی مناسبی در میان گروههای مختلف با ویژگیهای متفاوت از نظر جنسیت، سن، سطح تحصیلات و سابقۀ کاری در نمونۀ تحت مطالعه وجود داشته است.
نگارۀ (3) آمار توصیفی سازههای پژوهش را نشان میدهد. مطابق اطلاعات این نگاره، بیشترین میانگین در میان متغیرهای پژوهش به متغیر کیفیت اطلاعات درونسازمانی و بُعد کارایی عملیاتی از عملکرد بیمارستانها مربوط است. این موضوع از سطح خوب کارایی عملیاتی و اطلاعات درونسازمانی در بیمارستانهای دولتی کشور حکایت دارد. آمار توصیفی مرتبط با متغیر عملکرد بیمارستانها و ابعاد آن نشان از آن دارد که در برخی از بیمارستانهای دولتی کشور عملکرد بیمارستانها از ابعاد مختلف ضعیف است؛ در حالی که در برخی دیگر، این متغیر وضعیتی بسیار مناسب را نشان میدهد (با توجه به نمرۀ کمینه و بیشینۀ دامنۀ واقعی) و در کل، عملکرد بیمارستانها تقریباً در سطح بالاتر از متوسط است. از دید کنترل داخلی، پاسخدهندگان اعلام کردهاند به لحاظ اثربخشی کنترل داخلی بیمارستانها در وضعیت کمی بالاتر از سطح متوسط قرار دارند؛ هرچند در برخی از آنها وضعیت چندان مناسب گزارش نشده است. بیشترین میزان انحراف معیار در میان متغیرهای پژوهش نیز به بُعد عملکرد مالی از عملکرد بیمارستانها مربوط است. میزان آمارۀ t مربوط به همۀ متغیرها حکایت از آن دارد که میزان آن اختلافی معنادار با سطح متوسط (عدد 4 که حد وسط دامنۀ نظری است) دارد؛ این موضوع به این معنا است که بیشتر متغیرها به طور میانگین در سطحی خوب قرار دارند.
نگارۀ 3. آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
Table 3. Descriptive statistics
متغیرها |
دامنۀ نظری |
دامنۀ واقعی |
میانگین |
انحراف معیار |
آمارۀ t |
سطح معناداری |
|
عملکرد بیمارستانها |
فرآیندگرایی |
(1 - 7) |
(33/2 – 88/6) |
30/4 |
99/0 |
938/5 |
000/0 |
کیفیت بالینی |
(1 - 7) |
(25/1 - 7) |
40/4 |
98/0 |
033/8 |
000/0 |
|
شرایط نیروی کار |
(1 - 7) |
(2 – 66/6) |
56/4 |
98/0 |
150/11 |
000/0 |
|
رضایت بیمار |
(1 - 7) |
(25/2 – 75/6) |
54/4 |
85/0 |
313/12 |
000/0 |
|
کارایی عملیاتی |
(1 - 7) |
(75/1 – 75/6) |
98/4 |
07/1 |
869/17 |
000/0 |
|
عملکرد مالی |
(1 - 7) |
(20/1 - 7) |
85/4 |
17/1 |
345/14 |
000/0 |
|
نمرۀ کل |
(1 - 7) |
(69/2 – 42/6) |
60/4 |
73/0 |
143/16 |
000/0 |
|
کیفیت اطلاعات درونسازمانی |
(1 - 7) |
(06/2 – 53/6) |
97/4 |
89/0 |
282/21 |
000/0 |
|
اثربخشی کنترل داخلی |
(1 - 7) |
(53/2 – 46/6) |
76/4 |
79/0 |
851/18 |
000/0 |
|
رفتارهای اخلاقی سازمانی |
(1 - 7) |
(2 – 66/6) |
87/4 |
87/0 |
562/19 |
000/0 |
منبع: یافته های پژوهش
قبل از اجرای الگوی معادلات ساختاری، باید بارهای عاملی هر یک از شاخصها (پرسشهای پرسشنامه) محاسبه شوند. بارهای عاملی کمتر از 4/0 حکایت از نامناسب بودن آن شاخصها دارند و باید آنها را از تحلیل حذف کرد تا روایی همگرای سازههای پژوهش با مشکل مواجه نشود. در رابطه با متغیر عملکرد بیمارستانها، پرسشهای شمارۀ 4 و 7 از بُعد فرآیندگرایی، پرسش شمارۀ 2 از بُعد شرایط نیروی کار، پرسش شمارۀ 2 از بُعد رضایت بیمار و پرسش شمارۀ 3 از بُعد کارایی عملیاتی دارای بارهای عاملی کمتر از 4/0 بودند و این پرسشها از تحلیل حذف شدند. همچنین، پرسشهای شمارۀ 2، 4، 8، 10، 11 و 13 از متغیر اثربخشی کنترل داخلی، پرسشهای شمارۀ 8، 14 و 15 از متغیر کیفیت اطلاعات درونسازمانی و پرسشهای شمارۀ 2 و 6 از متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی نیز دارای بارهای عاملی کمتر از 4/0 بودند و این پرسشها نیز از تحلیلها حذف شدند. مابقی پرسشها دارای بارهای عاملی مناسب و عمدتاً بیشتر از 7/0 بودند. گفتنی است، با توجه به ویژگیهای هر یک از سازههای این پژوهش و شاخصهای مرتبط با آنها، در انجام تحلیل الگوهای معادلات ساختاری از سازۀ بازتابی استفاده شده است. همچنین، باید توجه داشت برای افزایش اطمینان در قابلیت اعتماد نتایج پژوهش، الگوی مطالعه با استفاده از 5000 نمونه بوتاسترپ برآورد و ارزیابی شده است.
پس از اطمینان از پایایی و روایی سازههای موجود در الگوی پژوهش، الگوی ساختاری و فرضیههای مرتبط با آن آزمون و بررسی شدند. در ادامه، نتایج مرتبط با الگوی مربوط به ارتباط اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیرهای کیفیت اطلاعات درونسازمانی و رفتارهای اخلاقی سازمانی ارائه شده است. نتایج مربوط در نگارۀ (4) خلاصه شده است و شکل (2) این نتایج را به صورت
بصری نشان میدهد. طبق اطلاعات این نگاره، میزان R2 (R2adj) یا ضریب تعیین (ضریب تعیین تعدیلشده) گزارششده برای این الگو در رابطه با متغیر عملکرد بیمارستانها برابر 477/0 (473/0) است. این عدد نشان میدهد متغیرهای پیشنهادی در الگوی تحت آزمون بخشی جالب توجه از تغییرات در متغیر عملکرد بیمارستانها را توضیح میدهند (حدود 47 درصد). علاوه بر این، میزان R2 (R2adj) یا ضریب تعیین (ضریب تعیین تعدیلشده) گزارششده برای این الگو در رابطه با متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی برابر 055/0 (052/0) است. این عدد نشان میدهد متغیر اثربخشی کنترل داخلی در الگوی تحت آزمون 5/5 درصد از تغییرات در متغیر رفتارهای اخلاقی سازمانی را توضیح میدهد. همچنین، میزان R2 (R2adj) یا ضریب تعیین (ضریب تعیین تعدیلشده) گزارششده برای این الگو در رابطه با متغیر کیفیت اطلاعات درونسازمانی برابر 133/0 (130/0) است. این عدد نشان میدهد متغیر اثربخشی کنترل داخلی در الگوی تحت آزمون 3/13 درصد از تغییرات در متغیر کیفیت اطلاعات درونسازمانی را توضیح میدهد. در نهایت، نتایج مرتبط با آزمون عامل تورم واریانس (Variance Inflation Factor -VIF) مندرج در نگارۀ (4) حاکی از نبود مشکل همخطی چندگانه در میان متغیرهای توضیحی الگو است.
شکل 2. نتایج ضرایب مسیر الگوی پژوهش
Figure 2. The results of path coefficients of research model
منبع: یافتههای پژوهش
شواهد مندرج در نگارۀ (4) و شکل (2) تأثیر مثبت و معنادار اثربخشی کنترل داخلی بیمارستانها بر عملکرد بیمارستانها (01/0 > P، 500/0 = β)، رفتارهای اخلاقی سازمانی (01/0 > P، 234/0 = β) و کیفیت اطلاعات درونسازمانی بیمارستانها (01/0 > P، 364/0 = β) را نشان میدهد. این شواهد نیز از فرضیههای اول، دوم و سوم بهخوبی پشتیبانی میکند. همچنین، نتایج این الگو نشان داد کیفیت اطلاعات درونسازمانی بیمارستانها (01/0 > P، 213/0 = β) و رفتارهای اخلاقی سازمانی (01/0 > P، 166/0 = β) بر عملکرد بیمارستانها تأثیری مثبت و معنادار دارند. این شواهد نیز از فرضیههای چهارم و ششم پژوهش حمایت میکنند. نتایج مرتبط با آثار غیرمستقیم متغیرها نیز نشان داد رفتارهای اخلاقی سازمانی (01/0 > P، 039/0 = β) و کیفیت اطلاعات درونسازمانی (01/0 > P، 078/0 = β) دارای نقش میانجی در رابطۀ بین اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها هستند. این شواهد از فرضیههای پنجم و هفتم پژوهش حمایت میکند.
نگارۀ 4. نتایج ضرایب مسیر رابطۀ بین اثربخشی کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها
Table 4. The results of path coefficients of the relationship between internal control effectiveness and hospitals performance
سازهها |
ضرایب |
آمارۀ t |
معناداری |
VIF |
اثرات مستقیم: |
||||
ICE àHP |
500/0 |
514/12 |
000/0 |
156/1 |
ICE àIIQ |
364/0 |
960/7 |
000/0 |
000/1 |
ICE àOEB |
234/0 |
905/4 |
000/0 |
000/1 |
IIQ àHP |
213/0 |
354/4 |
000/0 |
535/1 |
OEB àHP |
166/0 |
864/3 |
000/0 |
408/1 |
اثرات غیرمسقیم: |
||||
ICE àIIQ àHP |
078/0 |
816/3 |
000/0 |
- |
ICE àOEB àHP |
039/0 |
062/3 |
002/0 |
- |
R2-HP |
477/0 |
R2adj-HP |
473/0 |
- |
R2-IIQ |
133/0 |
R2adj-IIQ |
130/0 |
- |
R2-OEB |
055/0 |
R2adj-OEB |
052/0 |
|
منبع: یافته های پژوهش
بحث و نتیجه گیری
با استفاده از دادههای 384 نفر از مدیران سطوح مختلف بیمارستانهای دولتی کشور، یافتههای این پژوهش اهمیت کنترلهای داخلی را در بهبود عملکرد بیمارستانها از ابعاد مختلف را نشان میدهد. نتایج این پژوهش بیانگر رابطهای درهمتنیده و پیچیده بین اثربخشی کنترلهای داخلی و عملکرد بیمارستانها است. به بیان دقیقتر، شواهد آزمون معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی نشان داد اثربخشی کنترل داخلی به طور مستقیم بر عملکرد بیمارستانها تأثیر مثبت دارد. بر این اساس، از حسابداران و مدیران بیمارستانهای دولتی کشور انتظار میرود با ایجاد کنترلهای داخلی و تعامل و همکاری با یکدیگر به منظور ارتقای هرچه بهتر کارکرد این سیستم، زمینۀ لازم برای ارتقای عملکرد بیمارستانها و به تبع آن، توسعۀ بهداشت و درمان در کشور را فراهم کنند.
علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان داد دو عامل دیگر (کیفیت اطلاعات درونسازمانی و رفتارهای اخلاقی سازمانی) نیز میتوانند در رابطۀ بین کنترلهای داخلی و عملکرد بیمارستانها ایفای نقش بهسزایی داشته باشند. به بیان دقیقتر، کیفیت اطلاعات درونسازمانی و رفتارهای اخلاقی سازمانی تأثیری مثبت و مستقیم بر عملکرد متوازن بیمارستانهای دولتی داشتهاند. همچنین، این دو متغیر دارای نقش میانجیگری مثبت در ارتباط بین اثربخشی سیستم کنترل داخلی و عملکرد بیمارستانها هستند. کیفیت بیشتر اطلاعات درونسازمانی از طریق نظارت بهتر، مستندسازی پیشرفته، انتقال اطلاعات و ارتباطات و پیشگیری از خطاهای پزشکی، توانمندسازهای عملکردهای کیفیت بالینی، فرآیندها و نیروی کار و راهبردهای بهبود کیفیت در نظر گرفته میشوند و بنابراین، به عملکرد و کارایی عملیاتی با کیفیت بیشتر بیمارستانها منجر میشوند (Restuccia et al., 2012) و از این طریق رضایت بیشتر بیماران را به همراه خواهند داشت. کیفیت کم اطلاعات درونسازمانی در بیمارستانها ممکن است باعث مشکلات عملکردی متعددی مانند افزایش خطاهای پزشکی، هزینۀ زیاد و کیفیت کم مراقبت شود (Mohammed & Yusof, 2013)؛ با وجود این، دسترسی بهموقع به اطلاعات بهداشتی دقیق، کامل و بهروز در ارائۀ مراقبتهای بهداشتی متناسب، متنی و موثر برای بیماران بسیار مهم است. در دسترس بودن چنین اطلاعات بهداشتی از تصمیمگیری برای ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی پشتیبانی میکند و به شفافسازی و تأیید اطلاعات استفادهشده در تشخیص و برنامهریزی درمان بیماران کمک میکند؛ بنابراین، کیفیت بیشتر اطلاعات درونسازمانی عملکرد بیمارستانها را ارتقاء میبخشد. از طرف دیگر، اثربخشی کنترل داخلی میتواند رفتارهای متقلبانۀ مضر برای سازمانها را به حداقل برساند یا از نقض استانداردهای اخلاقی جلوگیری کند. همچنین، سیستمهای کنترل داخلی مؤثر میتوانند اقدامات مغایر با استانداردهای اخلاقی را شناسایی و تصحیح کنند؛ بنابراین، همانطور که شواهد این مطالعه نشان داد، اثربخشی بهتر کنترل داخلی به رفتارهای اخلاقی سازمانی بهتری منجر خواهد شد. همچنین، شواهد این مطالعه نشان داد رفتارهای اخلاقی سازمانی اولاً کارکنان بیمارستانها را به سمت اهدافش سوق میدهند و ثانیاً رضایت بیماران و همراهان آنها را تأمین میکنند؛ در نتیجه، این رفتارها کیفیت خدمات و عملکرد بیمارستانها را بهتر کردهاند. در واقع، کنترل داخلی اثربخش با کمک به ایجاد یک جو سازمانی اخلاقی و جلوگیری از نقض استانداردهای اخلاقی و شناسایی و تصحیح اقدامات مغایر با استانداردهای اخلاقی، ایفای نقش کرده است.
علاوه بر دلالتهای نظری بیانشده، این مطالعه مفاهیم مدیریتی متعددی نیز دارد. اول، یافتهها مبنی بر اینکه اثربخشی کنترل داخلی بر عملکرد بیمارستانها تأثیر مثبت میگذارد، نشان از ضرورت کنترلهای داخلی برای بیمارستانهای دولتی دارند. چهبسا اینکه اثربخشی کنترل داخلی نیز از طریق اثرگذاری بر کیفیت اطلاعات درونسازمانی و رفتارهای اخلاقی سازمانی، به بهبود عملکرد بیمارستانهای دولتی منجر میشود. این یافتهها ممکن است به سایر سازمانهای دولتی نیز تعمیم داده شوند. اهمیت این یافته در مفهوم آن برای مدیران بیمارستانهای دولتی نهفته است. نخست، آنها به طور بالقوه میتوانند رفتارهای اخلاقی سازمانی و کیفیت اطلاعات درونسازمانی را با افزایش اثربخشی سیستمهای کنترل داخلی خود ترویج دهند. دوم، نتایج این مطالعه مفاهیمی برای درک نتایج یک ساختار کنترل داخلی دارد که میتواند به بیمارستانها کمک کند تا کیفیت اطلاعات درونسازمانی و رفتارهای اخلاقی سازمانی را توسعه دهند که به شهرت آنها کمک میکند. به طور کلی، نقش مهم سیستم کنترل داخلی در تنظیم رفتارهای اخلاقی سازمانی، کیفیت اطلاعات درونسازمانی و عملکرد بیمارستانها نشان میدهد این مطالعه میتواند به دانش نظری موجود کمک کند و به پیامدهای مدیریتی برای سایر سازمانهایی که در حال تغییر هستند، منجر شود.
مانند سایر مطالعات پیمایشی، مطالعۀ فعلی نیز دارای محدودیتهایی است. نخست، از آنجا که این مطالعه در بیمارستانهای دولتی کشور ایران انجام شد، ممکن است کاربردهای بینالمللی محدودی داشته باشد. همچنین، ممکن است کاربردهای آن برای سایر سازمانهای ایرانی نیز محدود باشد؛ بنابراین، از منظر نظریۀ نهادی، پژوهشهایی بیشتر باید در سایر کشورها و سازمانهای ایرانی با عناصر زمینهای منحصربهفرد (مانند فرهنگ، قانون، معیارهای اخلاقی و سایر زمینههای مذهبی مانند مسیحی، یهودی یا اسلامی) انجام شوند تا بینشهایی بیشتر را ارائه دهند. سوم، از آنجا که جمعآوری اطلاعات عینی دربارۀ رفتارهای اخلاقی واقعی سازمانی با استفاده از رویکرد نظرسنجی دشوار بود، در این پژوهش مانند مطالعات قبلی (Nguyen & Hoai, 2023)، ناگزیر این متغیر با استفاده از ادراک مدیران از رفتارهای اخلاقی سازمانی اندازهگیری شد و از این رو، از این بابت باید جانب احتیاط در تفسیر نتایج رعایت شود. با وجود این محدودیتها، هنوز اعتقاد بر آن است که این مطالعه به طور مفید به ادبیات نظریههای سازمانی بسیار محدود دربارۀ عوامل تعیینکنندۀ عملکرد بیمارستانها کمک میکند.
[1] Health Information System
[2] Kosova
[3] Composite Reliability
[4] Average Variance Extracted
[5] Heterotrait-Monotrait Ratio