بررسی رابطه بین ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و دقت پیش‌بینی سود

نویسندگان

1 مربی گروه حسابداری دانشگاه ایلام

2 کارشناس ارشد حسابداری گروه حسابداری دانشگاه ایلام

3 کارشناس ارشد حسابداری دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

چکیده

  پیش­بینی سود توسط مدیریت از مهمترین منابع اطلاعاتی سرمایه­گذاران و سایر اشخاص به شمار می­رود. از سوی دیگر، حاکمیت شرکتی عاملی است که انتظار می­رود بر بهبود کیفیت اطلاعات افشا شده توسط شرکت­ها، از جمله اطلاعات مربوط به پیش­بینی سود تأثیر داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین برخی از سازوکارهای حاکمیت شرکتی (درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره، مالکیت نهادی، دوگانگی وظیفه مدیر عامل و کیفیت حسابرسی) و دقت پیش­بینی سود است. نمونه آماری شامل تعداد 96 شرکت­ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال­های 1389-1384 است. برای آزمون فرضیه­های تحقیق از مدل رگرسیونی چند متغیره خطی با استفاده از داده­های ترکیبی به روش کمترین مجذورات تعمیم یافته استفاده شد. یافته­های تحقیق حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره و عدم رابطه معنادار بین سایر سازوکارهای حاکمیت شرکتی، نظیر مالکیت نهادی، دوگانگی وظیفه مدیرعامل وکیفیت حسابرسی با دقت پیش­بینی سود است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Investigating of Relationship between Corporate Governance Mechanisms and Earnings Forecast Accuracy

نویسندگان [English]

  • farshad sabzalipour 1
  • roohollah gheitasi 2
  • S Rahmati 3
1 Lecturer of Accounting, Faculty of Literature and Humanities, University of Ilam, Iran
2 Master of Accounting, University of Ilam, Iran
3 Master of Accounting, University of Tehran, Iran
چکیده [English]

  Management earnings forecast is one of the most important sources of information for investors and other people. On the other hand, corporate governance is one factor that is expected to affect the quality improvement of information disclosed by companies. The purpose of this research is to examine the relationship between corporate governance mechanisms (i.e. the percentage of the outside member of the board of directors, CEO duality, institutional ownership and auditing quality) and earnings forecast accuracy. The research sample is 96 Companies listed in Tehran Stock Exchange for the period of 1384 -1389. The multivariable regression model for pooled data used to test the research hypotheses. The findings indicate that there is a positive significant relationship between the percentage of the outside member of the board of directors and earnings forecast accuracy. The findings indicate no significant relationship between other corporate governance mechanisms including CEO duality, institutional ownership and auditing quality and earnings forecast accuracy.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Corporate governance
  • Earnings forecast accuracy
  • the board of directors
  • Institutional ownership
  • auditing quality
 


سود حسابداری یکی از اقلام مهم صورت­های مالی است که استفاده­کنندگان از صورت­های مالی آن را به عنوان مبنایی برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی به کار می­برند. پیش­بینی سود به وسیله مدیریت، از مهمترین منابع اطلاعاتی سرمایه­گذاران و سایر اشخاص به شمار می­رود، زیرا در بازارهای سرمایه، یکی از عمده­ترین راه­های دستیابی بسیاری از سرمایه‌گذاران به اطلاعات شرکت­ها، اعلامیه­ها و اطلاعیه­هایی است که از جانب شرکت­ها در رابطه با اعلام سود پیش­بینی شده هر سهم منتشر می­شود. اگر پیش­بینی­های سود به وسیله مدیریت از دقت لازم برخوردار باشد می­تواند به بهبود فرآیند تصمیم­گیری استفاده­کنندگان از گزارش­های حسابداری منجر گردد.

سازوکارهای حاکمیت شرکتی برکیفیت اطلاعات افشا شده توسط شرکت­ها، از جمله اطلاعات مربوط به پیش­بینی­های سود اثرمی­گذارند. افشای اطلاعات مالی شفاف ، مشکلات و مسائل نمایندگی را از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهامداران به حداقل می­رساند. در مقابل، افشای ضعیف اطلاعات مالی اغلب باعث گمراهی سهامداران و در نتیجه تأثیرات نامطلوبی بر ثروت آنان می­گردد. نتیجه تحقیقات قبلی، حاکی از آن است که سازوکارهای حاکمیت شرکتی،  نظیر ویژگی­های هیأت مدیره، ساختارهای مالکیت وکیفیت حسابرسی،­ رویه­های افشای اطلاعات مالی را تحت تأثیر قرار می­دهد[27]. بنابراین، می­توان گفت حاکمیت شرکتی عاملی است که می­تواند باعث بهبود کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت ­گردد. اگر افشای پیش بینی­های سود توسط مدیریت به عنوان ابزاری برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سرمایه­گذاران بالقوه تلقی گردد، اعتبار این پیش­بینی­ها از اهمیت در خور توجهی برخوردار است، زیرا دقت پیش­بینی­های سود توسط مدیریت در شکل­گیری اعتماد سرمایه­گذاران به چنین افشاهایی یک فاکتور حیاتی به شمار می‌رود[31].

باتوجه به مؤلفه­های به کار رفته در تحقیقات انجام شده در ایران و سایر کشورها در خصوص حاکمیت شرکتی، در این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و دقت پیش­بینی سود نسبت مدیران غیرموظف، مالکیت نهادی، دوگانگی وظیفه مدیر عامل و نوع(کیفیت) حسابرس به عنوان سازوکارهای حاکمیت شرکتی استفاده می­شود.

 

اهمیت و اهداف تحقیق

ورشکستگی اخیر شرکت­های بزرگ باعث شده است که جامعه به اهمیت شفافیت و پاسخگویی شرکت­ها پی ببرند. از سوی دیگر، مراجع قانونگذار حاکیمت شرکتی را به عنوان ابزاری سودمند برای بهبود کیفیت اطلاعات مالی افشا شده توسط شرکت‌ها تلقی می­کنند[31]. با این فرض که پیش‌بینی­های سود حاوی اطلاعاتی درباره زمان­بندی، شکل و صحت آنها باشد، مطالعه رابطه بین افشای پیش­بینی­های سود توسط مدیریت و سازوکارهای حاکمیت شرکتی دارای اهمیت است.

با عنایت به تلاش­هایی که در کشور ما به منظور شناساندن ماهیت نظام حاکمیت شرکتی و اهمیت آن از بعد نظارت بر شرکت­ها صورت گرفته است، شناخت اثربخشی سازوکارهای حاکمیت شرکتی در ایران و نقش آنها در افزایش دقت پیش­بینی­های سود ارائه شده توسط مدیریت از اهداف خاص تحقیق حاضر به شمار می­رود. نتایج این تحقیق مورد علاقه قانونگذاران بازار سرمایه خواهد بود؛ زیرا این نتایج با ویژگی­های هیأت مدیره و سایر سازوکارهای حاکیمت شرکتی که کیفیت افشای اطلاعات مالی و در نتیجه دقت پیش­بینی سود را متأثر می­سازد، سروکار دارد. علاوه بر این، این نتایج مورد علاقه سرمایه­گذاران و تحلیلگران مالی خواهد بود؛ از این نظرکه این نتایج مبنایی را به منظور ارزیابی کمیّت و کیفیت اطلاعات مندرج در پیش­بینی­های مدیریت فراهم خواهد کرد.

از سوی دیگر، نتایج این تحقیق شناخت ما را از رابطه بین افشای مالی و سازوکارهای حاکیمت شرکتی افزایش خواهد دارد و نیز شواهد بیشتری را در رابطه با نقش سازوکارهای حاکیمت شرکتی در کاهش تضاد منافع بین مدیریت و سهامداران فراهم خواهد نمود.

 

پیشینه تحقیق

طی سال­های اخیر، در ایران و سایر کشورها مطالعات زیادی در خصوص اثر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر سایرمتغیرها صورت گرفته است. در ادامه، برخی از تحقیقاتی که در ارتباط با موضوع تحقیق حاضر در سایر کشورها انجام شده و نیز برخی از مهمترین تحقیقات داخلی که با محتوای تحقیق حاضر رابطه نزدیکی دارند، ارائه می­گردد.

 

تحقیقات خارجی

نورواتی و همکاران (2010) با استفاده از نمونه­ای شامل 235 شرکت مالزی در دوره 1999-2006، به بررسی رابطه حاکمیت شرکتی و دقت پیش بینی های سود پرداختند. نتایج آنان نشان داد که کمیته­های حسابرسی که دارای اعضای غیرموظف هستند و نیز اندازه کمیته حسابرسی با خطای مطلق پیش­بینی رابطه منفی دارد. به بیان دیگر، اندازه کمیته حسابرسی با دقت پیش­بینی سود رابطه مثبتی دارد. نتایج آنان حاکی از آن است که هر چقدر اعضای بدون پست اجرایی در کمیته حسابرسی و نیز اندازه کمیته حسابرسی بیشتر باشد، دقت پیش­بینی­های سود توسط مدیریت بیشتر است. آنان هیچ رابطه معنی‌داری بین مشخصه­های هیأت مدیره و دقت پیش­بینی سود مشاهده نکردند. همچنین نتایج  تحقیق آنان حاکی از رابطه مثبت اندازه شرکت با دقت پیش‌بینی سود است. این نتایج بیانگر آن است که پیش‌بینی­های سود در شرکت­های بزرگتر ازاعتبار بیشتری برخوردار است[31].

آجینکیا و همکاران(2005) به بررسی رابطه ترکیب هیأت مدیره شرکت و سرمایه­گذاران نهادی با ویژگی­های پیش­بینی سود مدیریت پرداختند. در این تحقیق برای آزمون دقت پیش­بینی سود، خطای پیش‌بینی سود به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق آنان نشان داد که مدیران غیرموظف با دقت پیش­بینی سود رابطه معنادار مستقیم و درصد مالکیت سرمایه­گذاران نهادی نیز با خطای پیش­بینی سود رابطه معکوس دارد[9].

کارامانوو وافیس (2005) پیش­بینی­های سود توسط مدیریت را به عنوان معیاری از کیفیت افشا برای نمونه­ای از 275 شرکت معتبر در آمریکا در طول دوره 2000-1995 بررسی کردند. آنان دریافتند که درصد اعضای خارجی (غیرموظف) با دقت بیشتر پیش­بینی که از طریق میزان مطلق خطای پیش­بینی اندازه­گیری می­شود، رابطه مستقیمی دارد. همچنین، در این تحقیق آنان رابطه بین ساختار مالکیت و دقت پیش­بینی را آزمون کردند و دریافتند که هرچقدر درصد مالکیت مدیران (اعضای هیأت مدیره) بالاتر باشد، اعتماد به پیش­بینی سود توسط مدیریت کاهش می­یابد.  شواهد آنان نشان می­دهد که اندازه هیأت مدیره هیچ رابطه­ای با دقت پیش­بینی سود توسط مدیریت ندارد[27].

بدارد و همکاران (2008) دریافتند که مشخصه­های هیأت مدیره مانند اندازه، استقلال اعضا و دوگانگی وظیفه مدیر عامل رابطه معنی­داری با باورپذیری پیش­بینی­های سود توسط مدیریت ندارد[12].

چاین و همکاران (2006) با استفاده از نمونه­ای از 528 شرکت تایوانی در طول دوره 1999 تا 2001 در خصوص رابطه ساختار مالکیت و دقت پیش­بینی سود به نتایج مشابه با تحقیق کارامانو و وافیس دست یافتند[18].

بیک و برون (2006) رابطه بین شاخص حاکمیت شرکتی و شاخص­های متعدد کیفیت افشا، نظیر دقت، انحراف و میزان اختلاف (تفاوت) در پیش­بینی­های سود توسط تحلیلگران را بررسی کردند. آنان دریافتند که افشاهای صورت گرفته توسط شرکت‌های دارای حاکمیت شرکتی کارآمد آگاهانه­تر است. همچنین، آنان دریافتند که دیگر مشخصه هیأت مدیره که با کیفیت افشای رابطه دارد، اندازه هیأت مدیره است[13].

جلیک و همکاران (1998) دریافتند هر اندازه که شرکت بزرگتر باشد، سود شرکت با ثبات­تر و پیش‌بینی­های سود توسط مدیریت دارای صحت و دقت بیشتری است. بنابراین، انتظار می­رود یک رابطه منفی بین اندازه شرکت و سطح خطای مطلق پیش‌بینی وجود داشته باشد[25]. با این حال، فیرز و اسمیت (1992)، چان و همکاران (1996) نتایج معکوسی را مشاهده کردند. فیرز و اسمیت بیان نمودند که شرکت­های بزرگتر نسبت به شرکت­های کوچکتر سرمایه بیشتری را به دست می­آورند، بنابراین، پیش­بینی آنها مشکل­تر و دارای دقت کمتری است. بنابراین، انتظار می­رود که رابطه بین اندازه شرکت و دقت پیش­بینی در دو جهت متفاوت باشد[21]، [14].

چنگ و کورتنی (2006) نشان دادند شرکت­هایی که دارای نسبت بالاتری از اعضای مستقل هیأت مدیره هستند یا اکثر اعضای هیأت مدیره آنان را اعضای مستقل تشکیل می­دهد، دارای سطوح بالاتری از افشای اختیاری هستند. این حاکی از آن است که تعداد اعضای هیأت مدیره مستقل با کیفیت بالاتر افشای مالی رابطه مستقیم دارد[16].

گودوین و لین سئو(2002) تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی را بر کیفیت گزارشگری مالی در سنگاپور بررسی کردند. نتایج نشان داد که وجود کمیته حسابرسی، حسابرسی داخلی و قانون شرکت‌ها با کیفیت گزارشگری مالی رابطه دارد[22].

2- تحقیقات داخلی

ابراهیمی کردلر و اعرابی(1389) رابطه تمرکز مالکیت و کیفیت سود را بررسی کردند. آنان برای ارزیابی کیفیت سود از ویژگی­های کیفی اطلاعات حسابداری مطابق با مفاهیم نظری استانداردهای حسابداری ایران(مربوط بودن و قابل اتکا بودن) استفاده کردند. نتایج نشاد داد که تمرکز مالکیت برون سازمانی به بهبود کیفیت سود منجر می­شود. این در حالی است که شواهد قانع­کننده­ای در ارتباط با تأثیرگذاری بلوک­داران درون سازمانی بر کیفیت سود یافت نشد[1].

اسماعیل­زاده مفری و همکاران(1389) تأثیر حاکمیت شرکتی را بر کیفیت سود بررسی کردند. آنا به منظور آزمون کیفیت سود از اندازه­گیری سطح معوقات و برای آزمون فرضیه­های تحقیق از تحلیل پانلی استفاده کردند. نتایج تحقیق نشان داد که بین درصد مالکیت سهامداران نهادی، تعداد بلوک سهامداران عمده، درصد مدیران غیرموظف، دوگانگی وظیفه مدیر عامل و اندازه حسابرسی شرکت با کیفیت سود رابطه معناداری وجود دارد[2].

آقایی و چالاکی(1388) رابطه بین ویژگی­های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود را بررسی نمودند. در این تحقیق برای اندازه­گیری کیفیت سود از اقلام تعهدی غیرعادی استفاده شد. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که بین مالکیت نهادی و استقلال هیأت مدیره با مدیریت سود رابطه معنادار منفی وجود دارد، اما سایر ویژگی­های حاکمیت شرکتی با مدیریت سود رابطه معناداری ندارند[3].

عرب صالحی و ضیایی(1389) رابطه بین کیفیت سود و نظام راهبری را بررسی کردند. در این تحقیق کیفیت سود بر اساس مفهوم رابطه بین سود، اقلام تعهدی و وجه نقد و با معیار نسبت وجه نقد حاصل از فعالیت­های عملیاتی به سود عملیاتی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج آنان حاکی از رابطه معنادار کیفیت سود با نسبت اعضای غیرموظف و اندازه هیأت مدیره با کیفیت سود است[4].

مشایخی و اسماعیلی (1385) رابطه بین کیفیت سود و تعداد مدیران غیرموظف و درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره را بررسی کردند. در این تحقیق، کیفیت سود از جنبه تداوم سودآوری مورد سنجش قرار گرفت. آنان به این نتیجه رسیدند که این دو متغیر بر ارتقای کیفیت سود تأثیر قابل توجهی دارد[5].

مشایخی و محمدآبادی(1389) رابطه مکانیزم­های حاکمیت شرکتی را با کیفیت سود بررسی نمودند. آنان از کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود و توان پیش­بینی آن به عنوان سنجه­های کیفیت سود استفاده کردند. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که با بیشتر شدن تعداد جلسات هیأت مدیره و افزایش حضور مدیریان غیرموظف در آن، کیفیت(پایداری و توان پیش­بینی) سود حسابداری افزایش یافته است. این در حالی است که بین تفکیک مسؤولیت­های مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره از یکدیگر و کیفیت(پایداری و توان پیش­بینی) سود رابطه معناداری وجود ندارد. یافته­ها حاکی از نبود رابطه معنادار بین کیفیت اقلام تعهدی، به عنوان یکی از سنجه­های کیفیت سود، با مکانیزم­های حاکمیت شرکتی است[6].

مهرانی، صفرزاده(1390) به بررسی تبیین رابطه حاکمیت شرکتی و کیفیت سود با رویکرد بومی پرداختند. آنان برای سنجش کیفیت سود از هفت معیار استفاده کردند. این معیارها شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، توان پیش­بینی سود، ارتباط ارزشی سود، هموارسازی سود، محافظه­کاری سود و بموقع بودن سود هستند. نتایج نشان داد که حاکمیت شرکتی با معیارهای کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، هموارسازی سود و محافظه­کاری سود ارتباط منفی معنادار و با معیارهای توان پیش­بینی سود و بموقع بودن سود ارتباط مثبت معنادار دارد، اما با معیار ارتباط ارزشی سود رابطه ندارد[7].

نصرالهی و عارف منش(1389) رابطه بین مالکیت و کیفیت سود را بررسی نمودند. آنان برای ارزیابی کیفیت سود از ویژگی­های کیفی اطلاعات حسابداری مطابق با مفاهیم نظری استانداردهای حسابداری ایران استفاده کردند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که وجود سرمایه­گذاران نهادی در ساختار مالکیت شرکت­ها موجب ارائه اطلاعات صادقانه، مربوط­تر و بیطرفانه و بموقع می­شود و تمرکز مالکیت سرمایه­گذاران نهادی باعث کاهش کیفیت سود می­گردد[8]. 

 

فرضیه­های تحقیق

با توجه به هدف تحقیق حاضر مبنی بر بررسی تأثیر ساز وکارهای حاکمیت شرکتی بر دقت پیش­بینی سود در  شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فرضیات به شرح زیر تدوین و مورد آزمون قرار می­گیرد.

 فرضیه 1: بین درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره و دقت پیش­بینی سود رابطه معناداری وجود دارد.

ازآنجا که نظارت اعضای غیر موظف هیأت مدیره بر رویه­های افشا موجب شفافیت بیشتر می­گردد، انتظار می­رود با افزایش درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره، تمایل به افشای پیش­بینی­های دقیقتر سود توسط مدیریت افزایش یابد.

فرضیه 2: بین درصد مالکیت نهادی و دقت پیش‌بینی سود رابطه معناداری وجود دارد.

با این فرض که افشاهای شرکت، بویژه افشای پیش­بینی­های سود توسط سهامداران نهادی نظارت و کنترل می­گردد، انتظار می­رود وجود سهامداران نهادی و افزایش درصد مالکیت آنان موجب تمایل شرکت به ارائه پیش­بینی­های دقیقتر سود گردد.

فرضیه 3: بین نوع حسابرس و دقت پیش­بینی سود توسط مدیریت رابطه معناداری وجود دارد.

مؤسسات حسابرسی در فرآیند گزارشگری مالی نقش کلیدی ایفا می­کنند. عموماً مؤسسات حسابرسی بزرگ و دارای شهرت بالا خدمات متنوع و با کیفیتی ارایه می­کنند که این می­تواند به ارایه اطلاعات وگزارشگری مالی با کیفیت منجر شود. لی و همکاران(2006) وکورمایر و مارتینز(2006) نشان دادند که حسابرسی با کیفیت بالاتر با دقت پیش­بینی بالاتر سود رابطه مثبت و معناداری دارد. بنابراین، می‌توان انتظار داشت که موسسات حسابرسی دارای شهرت (بزرگ) شرکت­ها را به ارائه پیش­بینی­های دقیقتر سود ترغیب می­کنند.

فرضیه 4: بین دوگانگی وظیفه مدیر عامل و دقت پیش­بینی سود رابطه معناداری وجود دارد.

زمانی که مدیر عامل همزمان رئیس هیأت مدیره است، ممکن است به تضاد منافع و از دست رفتن استقلال وی منجر گردد. قدرت تصمیم­گیری متمرکز در نتیجه دوگانگی وظیفه مدیر عامل، موجب کاهش استقلال هیأت مدیره و کاهش گرایش طبیعی آن برای افشای اطلاعات با کیفیت می­گردد[32]. بنابراین، می‌توان انتظار داشت که بین دوگانگی وظیفه مدیر عامل و دقت پیش­بینی سود رابطه وجود داشته باشد.

 

اندازه­گیری متغیرهای تحقیق

1- متغیر وابسته

در تحقیق حاضر با استناد به مطالعات بامبر و چاون [10]  و کارامانوو وافیس [27] پیش­بینی سود توسط مدیریت به منظور بررسی رابطه ابزارهای حاکمیت شرکتی و کیفیت افشای مالی انتخاب و دقت پیش­بینی سود به عنوان معیاری از کیفیت افشا مورد توجه قرار می­گیرد. از سوی دیگر، به منظور سنجش دقت پیش­بینی سود از مدل چنگ و فیرث [17] استفاده می­شود؛ بدین معنی که  دقت پیش­بینی سود  با توجه به سطح خطای پیش­بینی سود سنجیده می­شود. خطای پیش­بینی سود از طریق تفاوت سود واقعی و سود پیش­بینی شده هر سهم تقسیم بر قدر مطلق سود پیش­بینی شده هر سهم و به شرح زیر محاسبه می­شود:

 

که در آن داریم:

AFE= خطای پیش­بینی سود؛

= سود واقعی هر سهم شرکتi برای دوره T؛

=  سود پیش­بینی  شده هر سهم شرکتi برای دوره T.

دقت پیش­بینی سود با توجه به مقدار AFE سنجیده می­شود، به طوری که هر چقدر AFE کمتر باشد، دقت پیش­بینی سود بیشتر است. به بیان دیگر، هر چقدر مدیریت شرکت پیش­بینی دقیق­تری را انجام دهد، میانگین مقدار AFE باید کمتر و به صفر نزدیکتر گردد.

2- متغیرهای مستقل

طی سا­ل­های اخیر در بسیاری از کشورها تأثیر سازوکارهای مختلف حاکمیت شرکتی، نظیر نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره، اندازه هیأت مدیره، مدت زمان تصدی مدیر عامل در هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره، نوع (کیفیت) حسابرسی، کمیته حسابرسی، دوگانگی وظیفه مدیر عامل، ساختار و تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی و غیره بر سایر متغیرها بررسی شده است. درپژوهش حاضر با مرور تحقیقات گذشته در ارتباط با موضوع تحقیق، از بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی، نسبت مدیران غیرموظف، سرمایه­گذاران نهادی، نوع (کیفیت) حسابرس و دوگانگی وظیفه مدیر عامل به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب و تأثیر آنها بر دقت پیش‌بینی سود بررسی می­گردد. در ادامه، چگونگی محاسبه این متغیرها و دلیل انتخاب آنها با استناد به تحقیقات انجام شده قبلی تشریح می­گردد.

1-2- درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره(RNE)

عبارت است از نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره به کل اعضای هیأت مدیره.

مدیران غیرموظف نسبت به مدیران موظف از نظر نظارت بر مدیریت در جایگاه بهتری قرار دارند، زیرا آنها از کارکنان شرکت نیستند و در نتیجه دارای انگیزه بیشتری برای نظارت بر مدیریت هستند[20]. از این رو، انتظار می­رود درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره بیشتر با شفافیت بیشتر، نظارت بهتر و افزایش افشای اختیاری رابطه داشته باشد. در بسیاری از مطالعات، رابطه درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره با افشای اختیاری مدیریت تأیید شده است[30]،[22]. آجاین کیا و همکاران (2005) رابطه مثبت معنادار بین پیش­بینی­های سود مدیرت و درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره در آمریکا کشف نمودند[9]. لیم و همکاران (2007) رابطه مثبت و معناداری بین درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره و افشای اختیاری در استرالیا کشف نمودند. آنان نشان دادند که حاکمیت شرکتی کارآمد، کیفیت وکمیت اطلاعات افشا شده توسط مدیریت را افزایش و اطلاعات نامتقارن را کاهش می دهد [30].

 

2-2- مالکیتنهادی(INSOWN)

 عبارت است از مجموع درصد سهام نگهداری شده توسط سهامداران نهادی، نظیر بانک­ها، بیمه­ها، شرکت­های هلدینگ، نهادهای مالی،سازمان­ها و نهادها و شرکت­های دولتی.

جدا از نقشی که هیأت مدیره در کنترل و نظارت بر شرکت دارد، تحقیقات حاکی از نقش نظارتی و کنترلی سهامداران است. سهامداران، بویژه سرمایه­گذاران نهادی، که میزان مالکیت آنان در شرکت نسبتاً متمرکز و بیشتر است، در نظام راهبری شرکت نقشی مهم ایفا می­کنند. با توجه به اینکه سهامداران نهادی گروه­هایی متخصص و حرفه­ای هستند که انگیزه و توانایی بیشتری برای دریافت اطلاعات بموقع و نیز ارزیابی افشاهای مالی مدیریت دارند، می­توانند بر مدیریت شرکت نظارت بهتری داشته و از این طریق کیفیت افشای اطلاعات مالی، از جمله افشای پیش‌بینی سود را افزایش دهند. به بیان دیگر، اگر سرمایه­گذاران نهادی به عنوان ناظری مؤثر بر فرآیند حسابداری مالی باشند، در این صورت محتوای اطلاعاتی سودهای پیش­بینی شده حسابداری به علت افزایش در قابلیت اتکای سود می­تواند با افزایش میزان مالکیت نهادی افزایش یابد[4].

 

3-2-  نوع حسابرس(AUD)

 کیفیت حسابرسی به طور مستقیم با حاکمیت شرکتی و سازوکارهای نظارتی رابطه معناداری دارد[29]. به طور معمول، پذیرفته شده است که مؤسسات حسابرسی مشهور در بیشتر موارد خدمات با کیفیتی را ارایه می­کنندکه این می تواند به ارایه اطلاعات وگزارشگری مالی با کیفیت منجر شود. بنابراین، می­توان انتظار داشت که نوع حسابرس با کیفیت گزارشگری مالی و در نتیجه دقت پیش­بینی سود رابطه داشته باشد. لی و همکاران(2006) به این نتیجه رسیدند که کیفیت بالاتر حسابرسی با دقت پیش­بین سود رابطه مثبت و معناداری دارد[28]. با توجه به اینکه کیفیت حسابرسی دارای یک ساختار پنهان و چند بعدی است و تعریف جامعی از آن وجود ندارد، معیارهایی، نظیر اندازه و قدمت مؤسسات به عنوان جانشینی برای کیفیت حسابرسی در نظر گرفته می­شود[7].  با عنایت به این توضیحات، در این تحقیق متغیر مستقل نوع حسابرس به عنوان یک متغیر موهومی در نظر گرفته می­شود؛ بدین معنی که اگر حسابرس سازمان حسابرسی باشد، عدد1 و در غیر این صورت عددصفر در نظر گرفته می­شود.

4-2- دوگانگی وظیفه مدیر عامل (DUAL)

دوگانگی وظیفه مدیر عامل به حالتی گفته می­شود که مدیرعامل رئیس هیأت مدیره است. این وضعیت باعث می­گردد مدیرعامل دارای اختیار بیشتری شود تا اطلاعات در دسترس سایر اعضا را کنترل کند و در نتیجه ممکن است از نظارت مؤثر جلوگیری به عمل آورد[26]. قدرت تصمیم­گیری متمرکز در نتیجه دوگانگی وظیفه مدیر عامل ممکن است موجب کاهش استقلال هیأت مدیره و کاهش گرایش طبیعی آن برای افشای اختیاری اطلاعات گردد[32].

 

3- متغیرهای کنترلی

در بررسی تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته ممکن است عوامل دیگری نیز مؤثر باشند که در نظر نگرفتن آنها موجب نتیجه­گیری نادرست گردد. بر اساس مطالعات قبلی [9، 27] انجام شده در سایر کشورها در خصوص موضوع تحقیق، به منظور کنترل سایر عوامل احتمالی تأثیرگذار بر دقت پیش­بینی­های سود و در نتیجه، افزایش روایی درونی تحقیق متغیرهای کنترلی به شرح زیر در مدل­ تحقیق وارد می­گردد:

1-3- اندازه شرکت (SIZE): لگاریتم طبیعی ارزش بازار شرکت

شواهد موجود در ادبیات تحقیق حاکی از آن است که پیش­بینی سود شرکت­های بزرگ نسبت به شرکت­های کوچک آسانتر است. فیرز و اسمیت (1992) و براون و همکاران(2000) نشان دادند که شرکت­های بزرگ بر بازار کنترل بیشتری دارند و این باعث می­گردد سود آنها دارای نوسان پذیری کمتر، قابلیت پیش بینی بیشتر و دقت بیشتری باشد. از سوی دیگر،  شرکت­های کوچکتر دارای سود باثبات کمتری هستند، در نتیجه مدیریت فرصت کمتری برای پیش بینی دقیقتر سود در اختیار دارد[11]،[21].

2-3- عمر شرکت (AGE): لگاریتم تعداد سنوات عمر واحد تجاری

مطالعات نشان داده­اند که هر چه قدر عمر شرکت طولانی­تر باشد، دقت پیش­بینی بیشتر است. علت این موضوع آن است که پیش­بینی سود برای شرکت­های تازه تاسیس در مقایسه با شرکت­های دارای عمر بیشتر خیلی مشکل­تر است. جلیک و همکاران(1998) نشان دادند که پیش­بینی سود شرکت­هایی که دارای پیشینه تاریخی عملیاتی نیستند، احتمالاً خیلی مشکل­تر است، زیرا وجود داده­های تاریخی یکی از عناصر خیلی مهم در فرآیند پیش­بینی است[25]. از سوی دیگر، جاگی و همکاران(2006) بیان کردند که شرکت­های تازه تاسیس­تر ممکن است قادر به درک کامل تأثیرات محیطی بر عملکرد آتی آنها نباشند و عدم مبناهای تاریخی ممکن است مانع ارائه پیش­بینی دقیق از سوی آنان گردد[24].

 

3-3- اهرم (LEV): نسبت کل بدهی­ها به کل دارایی­ها

چن و همکاران (2007) بیان نمودند پیش­بینی سود شرکت‌هایی که دارای سطح بالایی از بدهی هستند، نسبت به سایر شرکت‌ها مشکل­تر است. تغییر پذیری سود و اهرم به عنوان معیارهای اندازه­گیری ریسک شرکت در تحقیقات قبلی مورد توجه قرارگرفته­اند. این تحقیقات حاکی از آن است که پیش­بینی سود شرکت‌های ریسکی که دارای اهرم مالی بالاتری هستند، مشکل­تر بوده و در نتیجه از دقت کمتری برخوردار است[15].

 

مدل رگرسیونی تحقیق

با توجه به توضیحاتی که در خصوص انتخاب متغیرهای تحقیق ارائه گردید، مدل رگرسیونی چند متغیره تحقیق که به منظور آزمون فرضیات استفاده می­شود، به شرح زیر است:

AFEit = α0 + α1 RNEit + α2 INSOWNit

+ α3AUDit + α4 DUALit + α5 SIZEit

+ α6 AGEit + α7 LEVit + εit

 

AFE: خطای پیش­بینی سود مدیریت؛

RNE: درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره که برابر است با نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره به کل اعضای هیأت مدیره؛

INSOWN: مالکیت نهادی که برابر است با مجموع درصد سهام نگهداری شده توسط سهامداران نهادی، نظیر بانک­ها، بیمه­ها، شرکت­های هلدینگ، نهادهای مالی، سازمان­ها و نهادها و شرکت­های دولتی؛

AUD: نوع حسابرس به عنوان شاخصی از کیفیت حسابرسی و به صورت یک متغیر دو وجهی در نظر گرفته شده است که اگرسازمان حسابرسی به عنوان حسابرس انتخاب گردد، برابر با عدد 1 و در غیر این صورت صفر است؛

DUAL: دوگانگی وظیفه مدیرعامل. یک متغیر دو وجهی است که اگر مدیر عامل رئیس هیأت مدیره باشد، برابر عدد 1 و در غیر این صورت برابر صفر در نظر گرفته می­شود؛

SIZE: اندازه شرکت.  برابر است با لگاریتم طبیعی کل دارایی­های شرکت؛

AGE: عمر شرکت. برابر است با لگاریتم تعداد سنوات عمر شرکت از تاریخ تاسیس؛

LEV: اهرم برابر است نسبت کل بدهی­ها به کل دارایی­ها.

 

روش پژوهش، جامعهآماریوروشگردآوریداده­ها

این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه توصیفی است. همچنین از آنجا که ارتباط بین ساز وکارهای حاکمیت شرکتی و دقت پیش­بینی سود مد نظر است، از نوع همبستگی است که برای بررسی دقیق­تر رابطه متغیرها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.

جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای انتخاب نمونه آماری از روش حذف نظام­مند استفاده می­شود؛ بدین معنی که شرکت­هایی که دارای ویژگی­های زیر بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و مابقی حذف شدند:

1- جزو شرکت‌های صنایع واسطه‌گری، سرمایه‌گذاری، لیزینگ و شرکت‌های بیمه نباشند.

2- پیش از سال 1384 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند.

3- به دلیل افزایش قابلیت مقایسه، دوره مالی آنها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.

4- در طی سال­های 84 تا 89 زیان ده نبوده و تغییر فعالیت یا دوره مالی نداده باشند.

6- سود پیش بینی شده هر سهم شرکت در پایان سه ماهه سوم اعلام شده باشد.

با در نظر گرفتن شرایط فوق، تعداد نمونه انتخابی از جامعه آماری، تعداد 96 شرکت و به عبارتی 576 مشاهده (سال- شرکت)است. داده­های مورد نیاز از صورت‌های مالی حسابرسی شده، یادداشت‌های همراه و گزارش‌های سالیانه هیأت مدیره شرکت‌ها استخراج گردید. بدین منظور، از نرم افزار تدبیرپرداز و همچنین سایت پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی بورس اورق بهادار تهران استفاده گردید. پس از جمع آوری داده­ها، ابتدا این داده­ها در محیط نرم­افزار اکسل مرتب گردید و پس از انجام محاسبه­های مورد نیاز، تجزیه و تحلیل نهایی آنها به کمک نرم افزار Eviews انجام شد.

پیش از آزمون فرضیه­ها به منظور اطمینان از برقراری پیش­فرض استفاده از مدل رگرسیونی و نیز اطمینان از قابل اتکا بودن نتایج، آزمون همخطی، نرمال بودن کلموگروف-اسمیرنف و آزمون دوربین- واتسون انجام گردید. این آزمون­ها در ادامه تشریح می­گردند.

 

1-آزمون نرمال بودن جمله­های خطا

برای بررسی نرمال بودن جمله­های خطا از آزمون کلموگروف-اسمیرنف(K-S) استفاده می­شود. اگر اجزای باقیمانده از توزیع نرمال برخوردار باشند، می‌توان ادعا کرد که جامعه نیز دارای توزیع نرمال است. آماره Z (توزیع نرمال استاندارد) کلموگروف- اسمیرنف از بزرگترین قدرمطلق تفاضل بین دو توزیع آماری و مشاهده شده به دست می­آید. این آزمون از طریق نرم­افزار spss قابل انجام است. مقدار قدر مطلق آماره z و سطح معناداری(sig)آن در نگاره1 ارائه شده است. با توجه به این نگاره، از آنجا که سطح معناداری(sig) بیشتر از 5% است، بنابراین در سطح خطای 5% نرمال بودن توزیع متغیر تایید می‌گردد.

نگاره 1- آزمون K-S

625/0

آماره کلموگروف- اسمیرنف(K-s z)

227/0

سطح معناداری(sig)

 

2- آزمون همخطی

وجود همخطی بالا بین متغیرهای مستقل باعث می­گردد که با وجود بالا بودن ضریب تعیین، اعتبار مدل مورد تردید قرار گیرد. به همین علت، ابتدا وجود همخطی بین متغیرهای مستقل بررسی می­گردد. بدین منظور، از دو شاخص تولرانس و عامل تورم واریانس استفاده می­شود. وجود تولرانس کمتر (نزدیک به صفر) وعامل تورم واریانس بیشتر باعث نامناسب بودن مدل رگرسیون برای پیش­بینی می­گردد. عموماً مشکل همخطی چندگانه زمانی وجود دارد که هر کدام از عامل تورم واریانس­ها بیش از عدد 10 باشد. نتایج این آزمون در دو ستون آخر نگاره3 ارائه می­گردد.

 

3-آزمون دوربین- واتسون

محقق زمانی می تواند از رگرسیون خطی استفاده و بر نتایج حاصل از آن اتکا کند که اجزای خطا در مدل برازش شده مستقل باشند. برای آزمون این مطلب از آماره دوربین- واتسون استفاده می­شود. اگر این آماره بین 5/1 تا 5/2 باشد، می توان بر این مطلب صحه گذاشت که اجزای خطا در این مدل، همبستگی معنی داری با یکدیگر نداشته و رفتاری مستقل از هم دارند و در نتیجه، امکان استفاده از مدل رگرسیون برای آزمون فرضیه­ها وجود دارد. نتایج این آزمون در نگاره3 ارائه می­گردد.

 

آزمونفرضیه­ها

برای برآورد مدل­ رگرسیون خطی معمولاً از روش کمترین مجذورات معمولی استفاده می­شود، زیرا این روش دارای ویژگی­های مطلوب آماری، مانند بهترین برآورد کننده خطی بدون تورش است، اما برای رفع مشکلاتی مانند ناهمسانی واریانس، از روش کمترین مجذورات تعمیم یافته استفاده می­شود. به منظور تعیین نوع مدل رگرسیون از آزمون F لیمر استفاده شد. احتمال آماره F بیشتر از 5% است که حاکی از ارجح بودن مدل رگرسیون ترکیبی بر رگرسیون پانل به روش تأثیرات ثابت است. بنابراین، روش آماری به کار رفته در تحقیق حاضر روش رگرسیون با استفاده از داده­های ترکیبی است. فرضیه­ها از طریق نتایج آماری به رگرسیون چندگانه آزمون مربوط می­گردند که در این راستا از آزمون F به منظور تعیین معناداری کلی مدل رگرسیون و از آزمون  tاستودنت برای بررسی معناداری ضرایب رگرسیونی در سطح اطمینان 95% استفاده گردید.

 

یافته­های تحقیق

با عنایت به مطالبی که در بخش­های قبل بیان شد، در این تحقیق از بین ساز وکار­­های حاکمیت شرکتی، درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره، مالکیت نهادی، دوگانگی وظیفه مدیر عامل، و نوع حسابرس به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب و تأثیر آنها بر دقت پیش­بینی­ سود بررسی گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها، ابتدا آماره­های توصیفی متغیرها شامل شاخص­های مرکزی و شاخص­های پراکندگی در نگاره 2 ارائه می­گردد. سپس نتایج حاصل از آزمون‌های آماری مربوطه به منظور بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته در نگاره شماره3 ارائه می­گردد.

 

 

نگاره 2- آماره­های توصیفی

 

میانگین

ماکزیمم

مینیمم

انحراف معیار

خطای پیش­بینی سود

058/0

995/3

406/2-

618/0

درصد اعضای غیرموظف

504/0

75/0

401/0

12/0

مالکیت نهادی

270/63

0/100

00/0

107/19

نوع حسابرس

241/0

00/1

00/0

428/0

دوگانگی وظیفه مدیرعامل

008/0

00/1

00/0

086/0

اندازه شرکت

341/12

275/15

314/9

362/1

عمر شرکت

70/26

00/57

00/5

429/8

اهرم

804/0

120/1

246/0

172/0

 

 

همان طوری که نتایج آزمون همخطی در دو ستون آخر نگاره3 نشان می­دهد، عامل تورم واریانس متغیرهای مستقل کمتر از 10 و تولرانس نزدیک به عدد 1 است، بنابراین همخطی چندگانه تهدیدی برای مدل نیست. مقدار آماره دوربین- واتسون(852/1) نیز نشان­دهنده استقلال خطاها از یکدیگر است و نشان می­دهد که امکان استفاده از مدل رگرسیون برای آزمون فرضیه­ها وجود دارد. از سوی دیگر، مقدار آماره F (847/12) و سطح معناداری آن(000/0) بیانگر معناداری کلی مدل رگرسیون است که این نشان می­دهد حداقل یک متغیر توضیحی وجود دارد که بر تغییرات متغیر وابسته موثر است. همچنین، تفاوت کم بین (227/0) و  تعدیل شده (195/0) حاکی از آن است که حذف برخی از متغیرهای کنترلی از مدل رگرسیونی توان تبیین مدل را به طور عمده تحت تأثیر قرار نمی­دهد و رابطه متغیرهای مستقل و وابسته تحت تأثیر متغیرهای کنترلی قرار ندارد. البته، ضریب متغیر کنترلی اندازه شرکت با توجه به آماره t و سطح معناداری آن(047/0) معنادار است و لذا مشمول این قاعده قرار نمی­گیرد. معنادار بودن متغیر اندازه شرکت با نتایج تحقیق فیرز و اسمیت [21]،براون و همکاران[11] همخوانی دارد. آنان به این نتیجه دست یافتند که سود شرکت­های بزرگ در مقایسه با شرکت­های کوچک از دقت پیش­بینی بیشتری برخوردار است.

 

 

نگاره 3- نتایج آزمون فرضیه­ها

 

متغیر وابسته: خطای پیش­بینی سود

آماره­های همخطی

متغیرها

خطای استاندارد

ضریب

آماره آزمون t

sig

تولرانس

عامل تورم اریانس

مقدار ثابت

0463/0

72/14

318/2

127/0

641/0

592/1

درصد اعضای غیرموظف

1049/0

32/7-

984/0-

016/0

983/0

702/2

مالکیت نهادی

0072/0

86/1

608/3

281/0

729/0

465/1

نوع حسابرس

0816/0

31/5

459/2

415/0

802/0

835/1

دوگانگی وظیفه مدیرعامل

0294/1

05/2-

301/1-

119/0

493/0

039/1

اندازه شرکت

0651/0

93/2

093/1

047/0

559/0

054/2

عمر شرکت

0092/0

16/1

357/8

319/0

768/0

641/1

اهرم

0017/0

05/3

775/4

205/0

921/0

528/1

آماره آزمون F

847/12

سطح معناداری

000/0

 

227/0

تعدیل شده

195/0

آماره دوربین - واتسون

852/1

 

 

تجزیه و تحلیل نتایج آزمون فرضیه­ها

فرضیه 1:

بین درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره و دقت پیش­بینی سود توسط مدیریت رابطه معناداری وجود دارد.

با توجه به نگاره 3، و مقادیر آماره t (984/0-) و سطح معناداری مربوط به آن (016/0) بین درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره با خطای پیش­بینی سود رابطه معنادار منفی وجود دارد و از آنجا که دقت پیش­بینی سود با توجه به سطح خطای پیش­بینی تعریف می­گردد، به عبارتی دیگر، دقت پیش­بینی سود معکوس سطح خطای پیش­بینی است، می­توان نتیجه گرفت بین درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره با دقت پیش­بینی سود رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. این نتیجه را می­توان این گونه تحلیل کرد که از دیدگاه نظریه نمایندگی مدیران غیرموظف وظیفه نظارت بر سایر اعضای هیأت مدیره را بر عهده دارند. همچنین، با توجه به این که اعضای غیر موظف از کارکنان شرکت نیستند نسبت به مدیران موظف برای نظارت بهتر مدیریت در جایگاه بهتری قرار دارند، بنابراین وجود آنها باعث بهبودکیفیت ارقام مالی، کیفیت سود و در نتیجه افزایش دقت پیش­بینی سود می­گردد. این نتایج با یافته­های تحقیق آجاین کیا و همکاران[9]، کارامانو و وافیس[27] مشابه است.

 

فرضیه 2:

بین درصد مالکیت نهادی و دقت پیش­بینی سود توسط مدیریت رابطه معناداری وجود دارد.

با توجه به نگاره 3، مقادیر آماره t (608/3) و سطح معناداری مربوط به آن (281/0)  بیانگر عدم رابطه معنادار مالکیت نهادی با دقت پیش­بینی سود در سطح اطمینان 95 درصد است. به بیان دیگر، افزایش درصد مالکیت سهامداران نهادی با تمایل شرکت به ارائه پیش­بینی­های دقیق­تر سود رابطه ندارد. این نتیجه را می­توان این گونه تحلیل کرد که در ایران عمده سهامداران نهادی از نهادهای دولتی و شبه دولتی هستند که وابستگی آنان به دولت می­تواند انگیزه آنها را در نظارت مؤثر بر کیفیت فرآیندگزارشگری مالی کاهش دهد. دلیل دیگر در خصوص کاهش انگیزه آنان بر کیفیت گزارشگری مالی را می­توان ناشی از این دانست که آنان قادرند اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق سایر منابع اطلاعاتی کسب ­کنند و در نتیجه، علاقه چندانی به پیش­بینی­های سود ارائه شده توسط مدیریت و کیفیت بالای آن  ندارند. این یافته با نتایج تحقیق آجانکی و همکاران[9] مغایر است.

 

فرضیه 3:

بین نوع حسابرس و دقت پیش­بینی سود توسط مدیریت رابطه معناداری وجود دارد.

با توجه به نگاره 3، میزان آماره t و سطح معناداری مربوط به متغیر مستقل نوع حسابرس(241/0) بیانگر عدم رابطه معنادار بین نوع حسابرس و دقت پیش­بینی سود در سطح اطمینان مورد نظر(95%) است. اگر چه انتظار می­رفت مؤسسات حسابرسی در فرآیند گزارشگری مالی نقش کلیدی ایفا کرده و به افزایش کیفیت گزارشگری مالی و دقت پیش­بینی سود منجر گردند، اما نتایج حاکی از عدم تأثیر نوع حسابرس به عنوان شاخصی از کیفیت حسابرسی بر دقت پیش­بینی سود است. شاید یکی از دلایل این نتیجه، نحوه لحاظ کردن این متغیر(نوع حسابرس) در مدل این تحقیق باشد؛ بدین معنی که در این تحقیق از یک طبقه­بندی دووجهی برای تقسیم نوع موسسات حسابرسی استفاده شده است و سازمان حسابرسی به عنوان شاخصی از کیفیت حسابرسی تعریف می­گردد، در حالی که خیلی از موسسات حسابرسی مورد اعتماد بورس از نظر کیفیت حسابرسی نسبت به سازمان حسابرسی جایگاه مطلوبتری دارند و درصورتی که معیار دیگری در نظر گرفته می­شد، شاید نتیجه دیگری حاصل می­گردید.

فرضیه 4:

بین دوگانگی وظیفه مدیر عامل و دقت پیش­بینی سود توسط مدیریت رابطه معناداری وجود دارد.

با توجه به نگاره 3،  میزان آماره t و سطح معناداری مربوط به متغیر دوگانگی وظیفه مدیر عامل(119/0) حاکی از عدم رابطه معنادار آن با دقت پیش­بینی سود در سطح اطمینان 95 درصد است. اگر چه، زمانی که مدیر عامل همزمان رئیس هیأت مدیره است، ممکن است به تضاد منافع و از دست رفتن استقلال وی منجر گردد و از سوی دیگر، قدرت تصمیم­گیری متمرکز در نتیجه دوگانگی وظیفه مدیر عامل موجب کاهش استقلال هیأت مدیره و کاهش گرایش طبیعی آن برای افشای اطلاعات با کیفیت  می­گردد، اما نتایج حاکی از عدم رابطه معنادار منفی یا مثبت بین دوگانگی وظیفه مدیر عامل و دقت پیش‌بینی سود است.

 

نتیجه گیری

در این تحقیق رابطه بین برخی از ساز وکار­های حاکمیت شرکتی و دقت پیش­بینی سود بررسی شد. بدین منظور یک مدل رگرسیونی چند متغیره که در آن سطح خطای پیش­بینی سود به عنوان متغیر وابسته و برخی از مکانیزم­های حاکمیت شرکتی، نظیر درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره، مالکیت نهادی، دوگانگی وظیفه مدیرعامل و نوع حسابرس به عنوان متغیرهای مستقل و در نظر گرفتن تعدادی متغیر کنترلی تدوین گردید. اگر چه با مرور ادبیات مربوط به موضوع تحقیق انتظار می­رفت این ساز وکار­های حاکمیت شرکتی با دقت پیش­بینی سود رابطه معناداری داشته باشند، لیکن نتایج حاکی از آن است که تنها درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره با دقت پیش­بینی سود رابطه معناداری دارد. این نتیجه؛ یعنی رابطه معنادار مثبت بین درصد اعضای غیرموظف هیأت مدیره با دقت پیش­بینی سود، با نتایج تحقیق آجینکیا و همکاران[10] و کارامانو و وافیس [27] مشابه است.

 

پیشنهادهای مبتنی بر نتایج تحقیق

با توجه به نتایج این تحقیق مبنی بر اهمیت نقش مدیران غیرموظف در بهبود و افزایش دقت پیش­بینی سود پیشنهاد می­گردد راهکارهایی در زمینه تقویت عملکرد مدیران غیرموظف در ترکیب هیأت مدیره ارائه گردد. برای مثال، در این راستا می­توان از عضویت طولانی مدت آنان در ترکیب هیأت مدیره جلوگیری کرد تا از این راه استقلال آنان افزایش و در نتیجه کارآمدی آنان بهبود یابد. همچنین، با توجه به عدم رابطه معنادار آماری بین مالکیت نهادی و دقت پیش­بینی سود که احتمالاً ناشی از این موضوع است که در ایران عمده سهامداران نهادی از نهادهای دولتی و شبه دولتی هستند که وابستگی آنان به دولت موجب کاهش انگیزه آنان در نظارت موثر بر کیفیت فرآیندگزارشگری مالی می­گردد، پیشنهاد می­گردد با اجرای سیاست­های اصل 44 و خصوصی­سازی و در نتیجه افزایش مالکیت خصوصی، زمینه لازم برای ارتقای کیفیت گزارشگری مالی و افزایش دقت پیش‌بینی سود فراهم گردد.

پیشنهاد برای تحقیقات آتی

با توجه به اطلاعاتی که در طول انجام این تحقیق حاصل گردید، موضوع­های زیر برای انجام تحقیقات آتی در راستای موضوع این تحقیق پیشنهاد می­گردد:

1- با توجه به این که در تحقیق حاضر، به منظور بررسی رابطه ساز وکارهای حاکمیت شرکتی و دقت پیش­بینی سود، تنها تعدادی از ساز وکارهای حاکمیت شرکتی مورد توجه قرار گرفت، پیشنهاد می­گردد همین موضوع با در نظر گرفتن سایر ویژگی­های حاکمیت شرکتی، نظیر تمرکز مالکیت، نفوذ مدیرعامل، اندازه هیأت مدیره، اتکای بر بدهی و غیره بررسی گردد.

2- بررسی تأثیر ساز وکارهای حاکمیت شرکتی با استفاده از شاخص جامع حاکمیت شرکتی بر دقت پیش­بینی سود.

3- بررسی تأثیر ساز وکارهای حاکمیت شرکتی بر سایر ویژگی­های پیش­بینی سود نظیر سوگیری و به موقع بودن.  

 

 
1- ابراهیمی کردلر، علی و محمد جواد اعرابی.(1389). «تمرکز مالکیت و کیفیت سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران»، مجله پژوهش­های حسابداری مالی، سال دوم، ش 2، شماره پیاپی4، صص 95-110.
2- اسماعیل زاده مفری، علی، محمد جلیلی و عباس زند عباس­آبادی.(1389). «بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر کیفیت سود در بورس اوراق بهادار تهران»، مجله حسابداری مدیریت، سال سوم، ش 7، صص 51-63.
3- آقایی، محمد علی و پری چالاکی.(1388). »بررسی رابطه بین ویژگی­های حاکمیت شرکتی و مدیریت سود در شرکت­های بورس اوراق بهادار تهران»، تحقیقات حسابداری، سال اول، ش 4، صص 54-77.
4- عرب صالحی،مهدی و محمد علی حسین ضیایی.(1389). «ارتباط بین نظام راهبری وکیفیت سود در شرکت­های بورس اوراق بهادار تهران»، مجله پ‍ژوهش­هایحسابداری مالی، سال دوم،ش 5. صص39-56.
5- مشایخ، شهناز و مریم اسماعیلی.(1385). «بررسی رابطه بین کیفیت سود و برخی از جنبه­های اصول راهبری در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران»، فصلنامه بررسی­های حسابداری و حسابرسی، ش 45، صص 25-44.
6- مشایخ، شهناز و مهدی محمدآبادی.(1389). «رابطه مکانیزم­های حاکمیت شرکتی با کیفیت سود»، مجله پ‍ژوهش­هایحسابداری مالی، سال سوم،ش 2، شماره پیاپی 8، صص17-32.
7- مهرانی،کاوه و محمد حسین صفرزاده.(1390). «تبیین رابطه حاکمیت شرکتی و کیفیت سود با رویکرد بومی». مجله دانش حسابداری، سال دوم، ش 7، صص 69-98.
8- نصرالهی، زهرا و زهره عارف منش.(1389). «بررسی رابطه مالکیت و کیفیت سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس تهران»، مجله دانش حسابداری، سال اول، ش 3، صص 117-138.
9-Ajinkya, B., Bhojraj, S. and Sengupta, P.(2005). The association between outside directors, institutional investors and the properties of management earnings forecasts, Journal of Accounting Research, 43: 343–75.
10-Bamber, L. Cheon, S. (1998). Discretionary Management Earnings Forecast Disclosure: Antecedents and Outcomes Associated with Forecast Venue and Forecast Specificity Choices. Journal of accounting reaserch. NO.36 Vol.2 Autumn: 167-190.
11-Brown, L. D.; G. D. Richardson; and S. J. Schwager. (1987). An Information Interpretation of Financial Analyst Superiority in Forecasting Earnings. Journal of Accounting Research 25: 49–67.
12- Bedard, J., Coulombe, D. and Cousteau, L.(2008). Audit committee, underpricing of IPOs, and accuracy of management earnings forecasts. Corporate Governance: An International Review, Vol. 16 No. 6, pp. 519-35.
13- Beekes, W. and Brown, P.(2006). Do better-governed Australian firms make more informative disclosures? Journal of Business Finance & Accounting, Vol. 33, pp. 422-50.
14-Chan, et al.(1996). Possible factors of the accuracy of prospectus earnings forecasts in Hong Kong. International Journal of Accounting, 31: 381-398.
15- Chen, A., Kao, L., Tsao, M. and Wu, C. (2007). Building a corporate governance index from the perspectives of ownership and leadership for firms in Taiwan. Corporate Governance: An International Review, Vol. 15, pp. 251-61.
16-Cheng, E. and Courtenay, S.(2006). Board composition, regulatory regime and voluntary disclosure. International Journal of Accounting, Vol. 41, pp. 262-89.
17-Cheng T.Y., and M. Firth. (2000). an empirical analysis of the bias and rationality of profit forecasts published in new issue prospectuses. Journal of Business Finance & Accounting, 27: 423-446.
18-Chin, C.L., Klein man, G., Lee, P. and Lin, M.F. (2006). Corporate ownership structure and accuracy and bias of mandatory earnings forecast: evidence from Taiwan. Journal of International Accounting Research, Vol. 5 No. 2, pp. 41-62.
19- Cormier, D. and Martinez, I. (2006). The association between management earnings forecasts, earnings management, and stock market valuation: evidence from French IPOs. International Journal of Accounting, Vol. 41 No. 3, pp. 209-36.
20- Fama, E. F. and M.C. Jensen. (1983). The Separation of ownership and control. The Journal of Law and Economics, 26:301-325.
21-Firth, M. and Smith, A. (1992). The accuracy of profits forecasts in initial public offerings prospectuses. Accounting & Business Research, Vol. 22 No. 87, pp. 239-47.
22- Goodwin & Lin Seow. (2002). the Influence of Corporate Governance Mechanisms on the Quality of Financial Reporting and Auditing: Perceptions of Auditors and Directors in Singapore. Accounting and Finance, Vol. 42, pp. 195-223.
23-Haniffa, R. M. and Cooke, T. E. (2002). Culture, corporate governance and disclosure in Malaysian corporations. Abacus, 38: 317–49.
24-Jaggi, B., Chin, C., Lin, H.W. and Lee, P.(2006). Earnings forecast disclosure regulation and earnings management: evidence from Taiwan IPO firms. Review of Quantitative Finance & Accounting, Vol. 26, pp. 275-99.
25-Jelic, B., Saadouni, B. and Briton, R. (1998). The accuracy of earnings forecasts in IPO prospectuses on the Kuala Lumpur Stock Exchange. Accounting & Business Research, Vol. 29 No. 3, pp. 57-62.
26-Jensen, M.C. (1993). The Modern industrial Revolution, Exit, and the failure of the internal control systems. Journal of Finance, 48, 831-880.
27-Karamanou, Irene and Vafeas, Nikos. (2005).The Association between Corporate Boards, Audit Committees, and Management Earnings Forecasts: An Empirical Analysis. Journal of Accounting Research, Vol. 43, pp. 453-486.
28- Lee, P.J., Taylor, S.J. and Taylor, S.L. (2006). Auditor conservatism and audit quality: evidence from IPO earnings forecasts. International Journal of Auditing, Vol. 10, 183-99.
29-Lin, Z. J.; and M. Liu. (2009). The Impact of Corporate Governance on Auditor Choice: Evidence from China. Journal of International Accounting, Auditing and Taxation. 44-59.
30-Lim, S., Matolcsy, Z. and Chow, D. (2007). The association between board composition and different types of voluntary disclosure. European Accounting Review, 16: 555–83
31-Nurwati A. et al. (2010). Corporate governance and earnings forecasts accuracy, Asian Review of Accounting Vol. 18 No. 1, 50-67
32-Whetten, D. A. (1988). Sources, responses and effects of organizational decline. In: Cameron, K. S., Sutton, R. I. andWhetten, D. A. (eds) Readings in Organizational Decline: Frameworks, Research, and Prescriptions, 151–174. Ballinger, Cambridge, MA.