نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار حسابداری، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
2 استادیار حسابداری، موسسه آموزش عالی گلستان، گرگان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Fraudulent financial reporting which is characterized as the intentional elimination or distortion of information by CEOs to mask their fraudulent performance, is counted a serious corporate crime. Therefore, various studies have been conducted to investigate the various factors influencing the likelihood of fraudulent reporting. In the same vein, the present study, focusing on an aspect of the financial reporting environment, aims at scrutinizing the association between financial statement comparability and the likelihood of corporate fraudulent financial reporting. For this purpose, De Franco et al. (2011) model was used to measure the comparability of financial statements and the approach offered by Ribar et al. (2014) and Rahrovi Dastjerdi et al (2018), based on audit fees is to measure the likelihood of reporting fraudulent. The research hypothesis was also studied by using a sample of 89 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 2013-2017, and then tested using a fixed logistic regression method and panel data. The results of the research reveal that financial statements comparability mitigates the likelihood of corporate fraudulent reporting. Based on the findings of the research, it can be concluded that financial statements comparability can increase the transparency and comprehensibility of financial reports, reducing the managers' opportunistic behavior and the likelihood of fraudulent reporting.
کلیدواژهها [English]
تقلب در حسابداری به رفتاری گفته میشود که طی آن مدیران با اتخاذ تاکتیکهایی در گزارشگری مالی که به نقض اصول کلی پذیرفتهشده حسابداری نیز منجر میشوند، کاربران صورتهای مالی را گمراه کنند. تقلب مطابق آنچه در تعریف اخیر انجمن حسابداری آمریکا بیان شده است «فعل عمدی است که به تحریف با اهمیت در صورتهای مالی مورد حسابرسی منجر میشود»]15[. تحریف با اهمیت در ارتباط با تقلب میتواند ازطریق سوءاستفاده از داراییها و گزارشگری مالی متقلبانه رخ دهد، گزارشهای مالی متقلبانه (مانند تقلب در مدیریت) ازطریق دستکاری یا تغییر در ثبتهای حسابداری، کاربرد نادرست اصول حسابداری بهطور عمدی (مانند افراط و تفریط در برآوردهای حسابداری) و حذف یا ارائۀ نادرست اطلاعات با اهمیت در صورتهای مالی رخ میدهد.
با توجه به اهمیت موضوع تقلب در حسابداری، پژوهشهای بسیاری به بررسی مسائل مربوط به این موضوع پرداختهاند. بیشتر این پژوهشها تمرکز خود را بر شناسایی عوامل تعیینکنندۀ تقلب گذاشتهاند. شواهد بسیاری حاکی از این است که شرکتهای متقلب از حاکمیت شرکتی ضعیفتری نسبت به سایر شرکتها برخوردارند و استفاده از یکی از پنج شرکت بزرگ حسابرسی بهعنوان حسابرس باعث کاهش احتمال بروز تقلب میشود ]19،26[. علاوه بر حاکمیت شرکتی بهعنوان یکی از عوامل تعیینکنندۀ تقلب، عواملی دیگر ازجمله محیط اطلاعاتی ضعیف نیز میتواند نقش بسزایی در افزایش احتمال این مسئله داشته باشد ]33[؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر درصدد است تا با تمرکز بر یک جنبه از محیط گزارشگری مالی، یعنی قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی، به بررسی رابطه بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه بپردازد.
علت تمرکز این پژوهش بر ویژگی قابلیت مقایسه تأکید بسیاری از تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری بر اهمیت این ویژگی در تعیین کیفیت صورتهای مالی است. چارچوب مفهومیFASB[1] تصریح میکند قابلیت مقایسه نقش مهمی در ارزشیابی ایفا میکند. درحقیقت، تحلیلهای صورتگرفته بر روی صورتهای مالی همگی بر اهمیت مقایسۀ نسبتهای صورتهای مالی شرکتها با یکدیگر در ارزیابی عملکرد آن شرکتها تأکید دارند]35[. کیم و همکاران ]30[ معتقدند افزایش میزان قابلیت مقایسه باعث کاهش عدمتقارن اطلاعاتی میشود. بدینترتیب، افزایش قابلیت مقایسه باعث افزایش احتمال کشف دستکاری و تقلب در صورتهای مالی و در نتیجه کاهش انگیزۀ مدیران به ارتکاب تقلب میشود. بهعبارتدیگر، شرکتهای دارای صورتهای مالی با قابلیت مقایسۀ پایین انتظار میرود که بیشتر از سایر شرکتها دست به تقلب بزنند.
افزایش قابلیت مقایسه کار را بر مدیران برای ارتکاب تقلب سخت میکند؛ زیرا در اینصورت سریعتر شناسایی میشود. در صورتیکه صورتهای مالی یک شرکت قابلیت مقایسۀ بالایی با سایر شرکتها داشته باشند، آنگاه استفادهکنندگان صورتهای مالی قادرند با بررسی عملکرد شرکتهای رقیب در زمینههای مشابه به عملکرد آن شرکت پیبرند. بهعبارتدیگر، قابلیت مقایسۀ بالا بهطور معناداری باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و استفادهکنندگان صورتهای مالی میشود ]30[. در حقیقت، در صورتی که قابلیت مقایسه بالا باشد؛ اما شرکت نتایج مالی متفاوتی با آنچه شرکتهای رقیب گزارش کردند ارائه کند، آنگاه پرسشهایی در این رابطه به ذهن متبادر خواهد شد. این مسئله کمک زیادی به شناسایی تقلب میکند. بدینترتیب، انتظار میرود بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و تقلب رابطۀ منفی وجود داشته باشد؛ بنابراین، پژوهش حاضر در پی یافتن شواهد تجربی برای پاسخ به این پرسش اصلی پژوهش است که آیا بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران رابطۀ معناداری وجود دارد یا خیر و درصورت مثبتبودن پاسخ نوع رابطه چگونه است.
اینکه احتمال گزارشگری متقلبانه در شرکتهای دارای صورتهای مالی با قابلیت مقایسۀ کمتر، بیشتر است از آن نظر دستاورد مهمی محسوب میشود که بر اهمیت نقش قابلیت مقایسه در کاهش احتمال گزارشگری متقلبانه تأکید دارد. این یافتهها کمک زیادی به کاربران و قانونگذاران میکند. در ادامه، دربارۀ مبانی نظری و فرضیۀ پژوهش بحث شده است و سپس روش پژوهش و یافتهها ارائه میشود.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
احتمال گزارشگری متقلبانه
بیانیۀ استانداردهای شمارۀ 99 که انجمن حسابداران رسمی آمریکا در نوامبر 2002 صادر کرد، گزارشگری مالی متقلبانه را به این صورت تعریف کرده است: «اظهار غلط عمدی یا حذف مقادیر افشا در صورتهای مالی طراحیشده بهجهت فریب استفادهکنندگان صورتهای مالی» ]15[. بر مبنای این تعریف، صورتهای مالی متقلبانه ممکن است بهعنوان تخلف از هر استاندارد حسابداری و حسابرسی، قوانین و مقررات، با هدف فریب استفادهکنندگان صورتهای مالی باشد.
استانداردهای حرفهای حسابرسی، حسابرسان را ملزم میکند تا کار حسابرسی را به گونهای برنامهریزی کنند که از کشف اشتباهات و تحریفهای ناشی از تقلب، اطمینان معقول کسب شود ]32[. امروزه مسئولیت حسابرسان ارائۀ اطمینان معقول نسبت به منصفانهبودن گزارشگری مالی به جای کشف تقلب است؛ برای مثال از نظر عموم، حسابرسان نسبت به همۀ فعالیتهای متقلبانه در گزارشهای مالی شرکتهای سهامی مسئولیت دارند؛ اما حسابرسان فقط اطمینان معقول میدهند که صورتهای مالی عاری از تحریف با اهمیت ناشی از اشتباه یا تقلب است ]37[.
بازارهای سرمایه زمانی بهطور کارا عمل میکنند که مشارکتکنندگان در بازار، شامل سرمایهگذاران و بستانکاران، به صورتهای مالی منتشرشده و کارکردهای حسابرسی اطمینان داشته باشند. افزایش تعداد تجدید ارائهها و تقلب در صورتهای مالی از سوی شرکتهای بزرگ، اطمینان عمومی به فرایند گزارشگری مالی و کارکردهای حسابرسی را خدشهدار کرده است. صداقت، عینیت و استقلال، برخی از ویژگیهای، برجستۀ حرفۀ حسابداری هستند. اعتماد عمومی به قضاوتهای حسابرس، سنگ بنای حرفۀ حسابداری است. اقدامات مختلفی از سوی کنگره (مانند قانون ساربینز- آکسلی)، قانونگذاران (کمیسیون بورس و اوراق بهادار) و حرفۀ حسابداری (هیئت نظارت بر شرکتهای سهامی عام و انجمن حسابداران رسمی آمریکا) برای بازگرداندن اطمینان و اعتماد عمومی به گزارشهای مالی و حسابرسیهای مربوطه صورت گرفته است ]37[.
بنابراین، تعیین عوامل تأثیرگذار بر احتمال گزارشگری متقلبانه اهمیت زیادی دارد. نتایج پژوهشهای پیشین ]30 و 20[ نشان میدهد یکی از عوامل تأثیرگذار بر احتمال گزارشگری متقلبانه، قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکت است.
قابلیت مقایسه و احتمال گزارشگری متقلبانه
قابلیت مقایسه یکی از ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی است که استفادهکنندگان را قادر میسازد تا شباهتها و تفاوتهای موجود بین اقلام صورتهای مالی را بررسی کنند و ارزیابی منطقیتری از فرصتهای گوناگون سرمایهگذاری یا اعطای وام بهعمل آورند ]28[. بر اساس چارچوب مفهومی مشترک هیئت استانداردهای حسابداری مالی و هیئت استانداردهای حسابداری بینالمللی ]28[، قابلیت مقایسه اینگونه تعریف میشود: ویژگی کیفی اطلاعات است که استفادهکنندگان را قادر به شناسایی شباهتها و تفاوتهای بین دو مجموعه از پدیدههای اقتصادی میکند. برای اینکه مقایسة اطلاعات امکانپذیر شود، موضوعات مشابه باید مشابه باشند و موضوعات متفاوت باید متفاوت بهنظر برسند ]18[. اهمیت قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی تا آنجاست که در بیانیۀ مفهومی شمارۀ 8 هیئت استانداردهای حسابداری مالی، یکی از مهمترین دلایل نیاز به استانداردهای گزارشگری مالی، افزایش قابلیت مقایسۀ اطلاعات مالی گزارششده، ذکر شده است و در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران (1390) نیز بیان شده است که اگر اطلاعات مربوط و قابل اتکا باشد، مفیدبودن آن درصورت مقایسه و فهمپذیر نبودن دچار محدودیت خواهد بود ]13[.
از طرف دیگر، همانطور که پیشتر نیز بیان شد یکی از مسائل مهم مربوط به موضوع احتمال تقلب در صورتهای مالی بحث عوامل تعیینکنندۀ آن است. بسیاری از پژوهشهای صورتگرفته در این حوزه به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی و تقلب پرداختهاند. برای نمونه، بیزلی و همکاران ]19[ دریافتند شرکتهای متقلب معمولاً از کمیتههای حسابرسی کمتری برخوردار بودهاند، جلسات کمتری را نیز در این کمیتهها برگزار کردهاند، حمایت حسابرسی داخلی کمتری را با خود همراه داشتهاند و از هیئتمدیره و کمیتههای حسابرسی با استقلال پایینتر برخوردار هستند و در نتیجه ساز وکارهای حاکمیت شرکتی آنها به مراتب ضعیفترند. محیط اطلاعاتی شرکت نیز خود باعث ترغیب مدیران به تقلب میشود. در واقع، نودفور و همکاران ]33[ دریافتند عدمتقارن اطلاعاتی بالا بین مدیران و سهامداران باعث افزایش احتمال تقلب میشود. افزایش قابلیت مقایسه کار را بر مدیران برای ارتکاب تقلب سخت میکند؛ زیرا در اینصورت سریعتر شناسایی میشود. درصورتی که صورتهای مالی یک شرکت قابلیت مقایسۀ بالایی با سایر شرکتها داشته باشند، آنگاه کاربران بیرونی صورتهای مالی قادرند با بررسی عملکرد شرکتهای رقیب در زمینههای مشابه به عملکرد آن شرکت پیبرند. به عبارت دیگر، قابلیت مقایسۀ بالا بهطور معناداری باعث کاهش عدمتقارن اطلاعاتی بین مدیران و کاربران میشود ]30[. درحقیقت، در صورتی که قابلیت مقایسه بالا باشد؛ اما شرکت نتایج مالی متفاوتی با آنچه شرکتهای رقیب گزارش کردند، ارائه کند، آنگاه پرسشهایی در این رابطه به ذهن متبادر خواهد شد. این مسئله کمک زیادی به شناسایی تقلب میکند. بدینترتیب، انتظار میرود قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی با افزایش شفافیت و قابلفهمبودن گزارشهای مالی، به کاهش رفتار فرصتطلبانۀ مدیران و احتمال گزارشگری متقلبانه منجر شود. بر پایۀ این استدلال بلانکو و دئول ]20[ نیز شواهدی مبنی بر وجود رابطۀ منفی بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکتها و احتمال گزارشگری متقلبانه ارائه کردند.
بلانکو و دئول ]20[ تأثیر خوانایی و قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکتها بر تقلب حسابداری را برای نمونهای متشکل از 17967 سال- شرکت مشاهده در بازار سرمایۀ آمریکا بررسی کردند. یافتههای پژوهش آنان نشان داد شرکتهای دارای گزارشهای مالی با خوانایی و قابلیت مقایسۀ کمتر، احتمالاً بیشتر از سایر شرکتها اقدام به ارتکاب تقلب در صورتهای مالی میکنند. لیسیک و همکاران ]31[ در مطالعهای به بررسی تقلب در حسابداری، حسابرسی و نقش جرایم دولتی در کشور چین پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد شرکتهای حسابرسیشدۀ مؤسسات حسابرسی بزرگ، با احتمال کمتری مرتکب تقلب در صورتهای مالی میشوند. احمد و همکاران ]16[ در پژوهشی به بررسی تأثیر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی بر خطای قیمتگذاری ناشی از ناهنجاری اقلام حسابداری پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد قابلیت مقایسه بهعنوان یک ویژگی کیفی منجر میشود تا اطلاعات بهموقع و بهطور کارا در قیمت سهام منعکس شود و درنتیجه قیمتگذاری نادرست سهام کاهش یابد. کانگ و همکاران ]29[ به بررسی رابطه بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و مدتزمان حسابرسی شرکتهای فعال در بورس سهام کره جنوبی طی سالهای 2006 تا 2010 پرداختند و شواهدی مبنی بر وجود رابطۀ منفی میان قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکتها و مدت زمان انجام عملیات حسابرسی آنها ارائه کردند. چوی و همکاران ]25[ تأثیر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی بر ضریب واکنش سودهای آتی را بررسی کردند. یافتههای آنان نشان داد شرکتهایی که قابلیت مقایسة صورتهای مالی بیشتری دارند، ضریب واکنش سودهای آتی آنها بیشتر است. همچنین، نتایج نشان داد قابلیت مقایسه باعث میشود اطلاعات بیشتری از سودهای خاص شرکت در قیمت جاری سهام منعکس شود. بون کیم و همکاران ]21[ در پژوهشی با بهرهگیری از الگوی دی فرانکو و همکاران ]27[ برای اندازهگیری قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی، به بررسی ارتباط بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و خطر سقوط قیمت سهام شرکتها در کشور چین پرداختند. نتایج پژوهش بیانگر آن است قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکتها، خطر سقوط قیمت سهام را کاهش میدهد. کیم و همکاران ]30[ در پژوهشی باعنوان قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و ریسک اعتباری دریافتند افزایش میزان قابیلت مقایسه باعث کاهش عدمتقارن اطلاعاتی میشود. بدینترتیب، افزایش قابلیت مقایسه باعث افزایش احتمال کشف دستکاری و تقلب در صورتهای مالی و در نتیجه کاهش انگیزۀ مدیران به ارتکاب تقلب میشود.
رهرویدستجردی و همکاران ]9[ در پژوهشی به ارزیابی خطر تقلب مدیران با استفاده از روش دادهکاوی پرداختند. آنان برای ارزیابی و تشخیص خطر تقلب مدیران، از یک روش غیرمالی مبتنی بر تجزیه و تحلیل متن گزارش هیئتمدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام استفاده کردند. در این پژوهش، با استفاده از نوع خاصی از رگرسیون باعنوان رگرسیونهای LASSO الگویی برای ارزیابی و تشخیص شاخص خطر تقلب در شرکتها ارائه شده است که با دقتی بین 89% تا 91% قادر به تشخیص صحیح شاخص خطر بالای تقلب در شرکتهاست. رضائیپیتهنوئی و صفریگرایلی ]7[ تأثیر خوانایی گزارشگری مالی بر احتمال وقوع تقلب حسابداری را آزمون کردند. یافتههای پژوهش با بررسی نمونهای متشکل از 115 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 تا 1396 حاکی از آن بود که خوانایی گزارشگری مالی، احتمال وقوع تقلب حسابداری شرکت را کاهش میدهد. خواجوی و ابراهیمی ]6[ تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر تقلب در صورتهای مالی را بررسی کردند. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که بین ترکیب هیئتمدیره، تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی با تقلب در صورتهای مالی رابطۀ معناداری وجود دارد. خواجوی و ابراهیمی ]5[ در مطالعهای به بررسی تأثیر متغیرهای حسابرسی بر احتمال وقوع تقلب در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1381 تا 1393 پرداختند. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد بین اندازۀ حسابرس و دورۀ تصدی حسابرس با احتمال وقوع تقلب در صورتهای مالی رابطۀ معناداری وجود دارد. حجازی و مختارینژاد ]4[ رابطۀ ساختار حاکمیت شرکتی با احتمال گزارشگری مالی متقلبانه را بررسی کردند. یافتههای پژوهش نشان داد بین تخصص اعضای هیئتمدیره، اثربخشی کمیتۀ حسابرسی و اثربخشی اعضای غیرموظف مستقل هیئتمدیره با احتمال گزارشگری مالی متقلبانه رابطۀ معکوسی وجود دارد. علاوه بر این، اندازۀ هیئتمدیره و اندازۀ شرکت بر احتمال گزارشگری مالی متقلبانه تأثیر معناداری ندارد. فروغی و قاسمزاد ]11[ در پژوهشی به بررسی تأثیر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی بر همزمانی قیمت سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج بررسی نشان میدهد قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی بر همزمانی قیمت سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین، در شرکتهایی با همزمانی کمتر، عدمتقارن اطلاعاتی کمتر است. بر مبنای این یافتهها چنین استدلال میشود که قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی باعث میشود تا میزان بیشتری از اطلاعات خاص شرکت در قیمت سهام منعکس شود. مهروز و مرفوع ]13[ در پژوهشی به بررسی تأثیر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی با آگاهیبخشی قیمت سهام در خصوص سودهای آتی و همچنین، نقش قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی در انعکاس اطلاعات سودهای آتی خاص شرکت و اطلاعات سودهای آتی مربوط به صنعت در قیمت سهام دورۀ جاری پرداختند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و آگاهیبخشی قیمت سهام رابطۀ مثبت وجود ندارد و قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی به انعکاس اطلاعات سودهای آتی مربوط به صنعت و انعکاس اطلاعات سودهای آتی خاص شرکت در قیمت سهام دورۀ جاری کمک نمیکند. نباتدوستباغمیشه و محمدزادهسالطه ]14[ در پژوهشی به بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی پرداختند. جهت سنجش کیفیت حسابرسی پنج معیار (کشف تحریفات مالیاتی، کشف تحریفات قانونی، کشف تحریفات در برآوردهای حسابداری، کشف تحریفات در رویههای حسابداری و کشف سایر تحریفات اندازهگیری) را درنظر گرفتند. آنها برای آزمون قابلیت مقایسۀ حسابداری، یک نسخۀ کلی از معیار قابلیت مقایسۀ حسابداری را استفاده کردند که دیفرانکو و همکاران ]27[ ارائه کرده بودند. نتایج نشان داد بین کیفیت حسابرسی و قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی رابطۀ معناداری وجود دارد. از بین متغیرهای کنترلی نیز اندازۀ شرکت دارای رابطۀ معناداری با کیفیت حسابرسی است و بین نسبت ارزش دفتری به بازار حقوق صاحبان سهام رابطهای وجود ندارد. مشایخی و حسینپور ]12[ به بررسی رابطۀ مدیریت سود واقعی و مدیریت سود تعهدی در شرکتهای مشکوک به تقلب بورس اوراق بهادار تهران پرداختند و به این نتیجه رسیدند در شرکتهای بورسی مشکوک به تقلب، مدیریت سود واقعی بر مدیریت سود تعهدی تأثیر منفی و معناداری دارد. رضایی و جعفرینیارکی ]8[ به بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی و تقلب در حسابداری شرکتها پرداختند. نتایج پژوهش دلالت بر وجود رابطۀ مستقیم و معنادار میان اجتناب مالیاتی و تقلب در حسابداری شرکتها دارد، در زمانیکه معیار سنجش اجتناب مالیاتی نرخ مؤثر مالیات نقدی و اختلاف دائمی مالیات باشد. همچنین، در زمانیکه اجتناب مالیاتی با نرخ مؤثر مالیات نقدی بلندمدت سنجیده میشود، رابطۀ معناداری بین اجتناب مالیاتی و تقلب در حسابداری شرکتها مشاهده نکردند. فرقاندوستحقیقی و همکاران ]10[ به بررسی رابطۀ مدیریت سود و امکان تقلب در صورتهای مالی شرکتها پرداختند. نتایج این پژوهش حاکی از این بود در شرکتهای با سابقۀ مدیریت سود، امکان ارتکاب تقلب در صورتهای مالی وجود دارد. همچنین، در صورت وجود سابقۀ مدیریت سود، وجود عوامل انگیزشی سبب افزایش احتمال ارتکاب تقلب در صورتهای مالی میشود.
فرضیۀ پژوهش
با توجه به مبانی نظری مطرحشده و پیشینۀ پژوهش، فرضیۀ پژوهش بهصورت زیر تدوین میشود:
قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی تأثیر منفی و معناداری بر احتمال گزارشگری متقلبانۀ شرکت دارد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از لحاظ طبقهبندی برحسب هدف، پژوهشی کاربردی است و در زمره پژوهشهای توصیفی حسابداری بهشمار میرود. علاوه بر این، بهلحاظ معرفتشناسی از نوع تجربهگرا، سیستم استدلال آن قیاسی- استقرایی و به لحاظ نوع مطالعه کتابخانهای با استفاده از اطلاعات تاریخی بهصورت پسرویدادی (یعنی استفاده از اطلاعات گذشته) است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را کلیۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 تا 1396 تشکیل میدهند. جهت انتخاب نمونۀ آماری مناسب، در این پژوهش از روش نمونهگیری حذفی نظاممند (سیستماتیک) استفاده شده است. در این روش ابتدا شرایطی برای انتخاب نمونه تعریف میشود و نمونههای فاقد شرایط مذکور از نمونه حذف میشوند. این شرایط به شرح زیر است:
1- شرکتهایی که تاریخ پذیرش آنها در سازمان بورس اوراق بهادار قبل از سال 1392 بوده است و تا پایان سال 1396 نیز در فهرست شرکتهای بورسی باشند. همچنین، از آنجا که برای محاسبۀ متغیر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی به دادههای 16 فصل (4 سال) قبل آن نیاز بوده است، از اینرو، دادههای مورد نیاز شرکتهای نمونه باید برای دورۀ 8ساله (سالهای 1389 تا 1396) در دسترس باشد.
2- برای افزایش قابلیت مقایسه، سال مالی آنها منتهی به پایان اسفندماه باشد؛
3- طی دورۀ مورد نظر، تغییر فعالیت نداده باشد؛
4- جزء شرکتهای سرمایهگذاری و واسطهگری مالی نباشد (شرکتهای سرمایهگذاری، بهعلت تفاوت ماهیت فعالیت با بقیۀ شرکتها، در جامعۀ آماری منظور نشدهاند)؛
5- حقالزحمة حسابرسی در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی افشا شده باشد.
پس از اعمال محدودیتهای فوق تعداد 89شرکت، نمونۀ آماری پژوهش انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز شرکتهای منتخب با مراجعه به صورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی همراه صورتهای مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران موجود در سامانه کدال، پایگاه اینترنتی بورس اوراق بهادار و نیز از نرمافزار رهآورد نوین استخراج شد. برای تجزیه و تحلیل نهایی دادهها نیز از نرمافزار اقتصادسنجی ایویوز[2] نسخه9 استفاده شده است.
الگو و متغیرهای مورد استفادۀ پژوهش
با توجه به اینکه متغیر وابستۀ پژوهش (احتمال وقوع گزارشگری متقلبانه) یک متغیر مجازی است، برای آزمون فرضیۀ پژوهش از الگوی رگرسیون لجستیک رابطۀ (1) استفاده شده است که بلانکو و دئول [20] بهکار گرفتهاند:
رابطۀ(1) |
FRAUDi,t= β0+ β1COMi,t+ β2SIZEi,t+ β3LEVi,t+ β4ROEi,t+ β5GWTHi,t+ β6BIGi,t +εi,t |
که در الگوی فوق:
FRAUDi,t،احتمال گزارشگری متقلبانۀ شرکت i در سالt ؛ COMi,t، قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکت i در سالt ؛ SIZEi,t، اندازۀ شرکت، معادل لگاریتم خالص فروش سالیانۀ شرکت i در سالt ؛ LEVi,t، اهرم مالی که برابر است با نسبت بدهی به مجموع داراییهای شرکت i در سالt ؛ ROEi,t، سودآوری شرکت i در سالt ؛ GWTHi,t، فرصتهای رشد شرکت i در سالt ؛ BIGi,t، اندازۀ مؤسسۀ حسابرسی شرکت i در سال t وεi,t ، جزء خطای الگوی رگرسیون است. در ادامه به معرفی هر یک از متغیرهای پژوهش پرداخته میشود.
متغیر مستقل
متغیر مستقل پژوهش حاضر، قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی (COM) است که برای اندازهگیری آن از الگوی دیفرانکو و همکاران ]27[ استفاده شده است. بر اساس این الگو، سیستم حسابداری یک شرکت، تابعی در نظر گرفته میشود که رویدادهای اقتصادی (بازده سهام) را به گزارشهای مالی (سود حسابداری) تبدیل میکند. بهطوریکه، هرچه تابع حسابداری دو شرکت شباهت بیشتری با هم داشته باشد، قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی آنها بیشتر خواهد بود. با استفاده از این معیار برای محاسبۀ قابلیت مقایسه بین دو شرکت i و j، ابتدا الگوی رگرسیونی زیر برای هر شرکت- سال و با استفاده از دادههای سری زمانی دورۀ چهارساله (16 فصل) اخیر برآورد میشود:
رابطۀ(2) |
Earningi,t= αi+βi Returni,t + εi |
که در آن:
Earning: سود خالص فصلی تقسیم بر ارزش بازار ابتدای دورۀ سهام شرکت و Return: بازده سهام فصلی شرکت است.
ضرایب برآوردشده از رابطة (2) معرف تابع حسابداری شرکت است که رویدادهای اقتصادی (بازده) را به گزارش حسابداری (سود) تبدیل میکند. یعنی و نشاندهندة تابع حسابداری شرکت i و ضرایب و معرف تابع حسابداری شرکت j است. شباهت بین تابع حسابداری دو شرکت، میزان قابلیت مقایسة بین دو شرکت را نشان میدهد. برای برآورد تفاوت بین تابع و عملیات حسابداری دو شرکت iو j ، در هر سال ازطریق رابطههای زیر سود شرکت iبهطور جداگانه یکبار با استفاده از تابع حسابداری خود شرکت iو یکبار با استفاده از تابع حسابداری شرکت j ؛ اما با بازده خود شرکت i(رویداد مشابه)، برای دوره زمانی مشابه با دوره زمانی رابطۀ (2) پیشبینی میشود:
رابطۀ (3) |
+ Returni,t |
رابطۀ (4) |
+ Returni,t |
در رابطۀ فوق:
سود پیشبینیشدۀ شرکت i در دورۀ t با استفاده از تابع حسابداری شرکت i و سود پیشبینیشدۀ شرکت i در دورۀ t با استفاده از تابع حسابداری شرکت j است.
پس از محاسبۀ مقادیر فوق، میانگین تفاوت در مقادیر سود پیشبینیشده، بیانگر تفاوت در تابع حسابداری دو شرکت است؛ بنابراین، قرینۀ آن، میزان شباهت و قابلیت مقایسه بین دو شرکت را به شرح رابطۀ (5) نشان میدهد:
رابطۀ(5) |
= |
که در رابطۀ فوق، قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی بین دو شرکتi و j در سال t است. بهطریق مشابه، برای هر سال و برای هر جفت شرکت i با شرکتهای j عضو یک صنعت، معیار محاسبه میشود.
متغیر وابسته
متغیر وابسته در این پژوهش، احتمال تقلب در صورتهای مالی است. معمولاً در کشورهای مختلف، بهطور رسمی فهرستی منتشر میشود که نام شرکتهایی را نشان میدهد که مشکوک به تقلب هستند. پژوهشگران قادرند مستقیم شرکتهای موجود در آن فهرست را در گروه متقلب (یک) و مابقی شرکتها را در گروه غیرمتقلب (صفر) قرار دهند؛ برای مثال، پوردا و اسکیلیکورن ]36[ برای تفکیک شرکتهای با خطر بالای تقلب از سایر شرکتها به فهرست AAER اتکا کردهاند ]8[ که در آمریکا با همین مضمون کمیسیون بورس اوراق بهادار منتشر میکند؛ اما در ایران چنین فهرستی با ویژگی فوق بهطور رسمی وجود ندارد و درصورت وجود نیاز در اختیار عموم پژوهشگران قرار نمیگیرد. به همین دلیل، نیاز به شاخصی است که بیشترین همبستگی را با خطر تقلب در شرکتها داشته باشد. در همین راستا و با توجه به اینکه در استاندارد 240 ایران ارزیابی خطر تقلب جزء مسئولیتهای حسابرسان دانسته شده است، در پژوهش حاضر از رویکردی که ریبار و همکاران ]38[ و رهروی دستجردی و همکاران ]9[ مبتنی بر رسیدگیهای حسابرسان مستقل (حقالزحمۀ حسابرسی) ارائه کردهاند، برای سنجش احتمال گزارشگری متقلبانه استفاده شد؛ بهطوریکه در این رویکرد پسماندهایی که از اجرای رگرسیونی از حقالزحمۀ حسابرسی بر روی متغیرهای اثرگذار بر این حقالزحمه حاصل میشود، قادرند تقلب را در سطح اطمینان 99٪ پیشبینی کنند ]38[؛ بنابراین، با استناد به الگوی ریبار و همکاران ]38[ و رهروی دستجردی و همکاران ]9[ از بخش توضیحدادهنشده از حقالزحمۀ حسابرسی بهعنوان شاخصی از خطر تقلب (UAF) در هر شرکت- سال استفاده شد. الگوی مذکور به شرح رابطۀ زیر است:
رابطۀ(6) |
Ln (AUDIT FEE)i,t = β0 + β1X1i,t + β2X2i,t + … + βnXni,t + ei,t |
که در آن:
Ln (AUDIT FEE): لگاریتم حقالزحمه حسابرسی و X1 تا Xn: متغیرهای اثرگذار بر حقالزحمۀ حسابرسی هستند. ریبار و همکاران (2014) و رهروی دستجردی و همکاران ]9[ Xiها را بهصورت زیر تعریف کردند:
BIG: در صورتی که حسابرس در لیست گروه الف از حسابرسان اعلامشدۀ جامعۀ حسابداران رسمی ایران حضور داشته باشد، مقدار یک و در غیر این صورت مقدار صفر را اختیار خواهد کرد. Ln ASSETS: لگاریتم ارزش دفتری کل داراییها. INV: نسبت موجودی مواد و کالا به کل داراییهای سال قبل. REC: نسبت حسابهای دریافتنی به کل داراییهای سال قبل. CR: نسبت داراییهای جاری به بدهیهای جاری. BTM: نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سرمایه. LEV: نسبت کل بدهیها به کل داراییهای سال قبل. EMPLS: تعداد کارکنان شرکت. ROA: نسبت سود خالص عملیاتی به کل داراییهای سال قبل. LOSS: در صورتی که شرکت در سال قبل یا دو سال قبل زیان داشته باشد، برابر یک و در غیر این صورت برابر صفر. AUD OPIN: در صورتی که گزارش حسابرسی غیرمقبول باشد، برابر یک و در غیر این صورت برابر صفر. CLIENT: تعداد سالهایی که شرکت، مشتری یک حسابرس خاص بوده است. IPO: در صورتی که سال اول ورود شرکت به بورس باشد، برابر یک و در غیر این صورت برابر صفر. ISSUE: در صورتی که شرکت در سال جاری، افزایش سرمایه از محل انتشار سهام داشته باشد، برابر یک و در غیر این صورت برابر صفر.
پس از اجرای رابطۀ (6) و استخراج پسماندها (UAF) برای همۀ سال- شرکتها، متغیر UAF دهکبندی شده و سال- شرکتهایی که در بالاترین دهک قرار دارند (با هدف اعمال حداکثر احتیاط) بهعنوان سال-شرکتهای با خطر بالای تقلب و احتمال گزارشگری متقلبانه (یک) و سال-شرکتهای موجود در مابقی دهکها بهعنوان سایر شرکتسالها (صفر) در نظر گرفته شده است ]9،38[.
متغیرهای کنترلی
اندازۀ شرکت: برای سنجش اندازۀ شرکت، همانند پژوهش چن و همکاران ]23[ و بلانکو و دئول ]20[ از لگاریتم خالص فروش سالیانه شرکت استفاده شده است.
اهرم مالی: این متغیرکه ازطریق نسبتکل بدهی به داراییهای شرکت اندازهگیری میشود، در پژوهش اعتمادی و زلقی ]1[ و آلدن و همکاران ]17[ نیز بهعنوان متغیر کنترلی در نظرگرفته شده است.
سودآوری: از تقسیم سود خالص بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت محاسبه شده و در پژوهشهای برازل و همکاران ]22[ و چن و همکاران ]24[ نیز کنترل شده است.
فرصتهای رشد: در پژوهش حاضر، به پیروی از خواجوی و ابراهیمی ]5[ و بلانکو و دئول ]20[ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بهعنوان معیار فرصتهای رشد و یکی دیگر از متغیرهای کنترلی وارد الگو شده است.
اندازۀ مؤسسۀ حسابرسی: متغیر مذکور، متغیری مجازی بوده که اگر حسابرس شرکت، سازمان حسابرسی باشد، بهعنوان مؤسسۀ حسابرسی بزرگ و باکیفیت در نظر گرفته شده است و به آن عدد یک و در غیر اینصورت، عدد صفر اختصاص داده میشود ]3،7[.
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی
نگارۀ (1) آمار توصیفی متغیرهای مورد آزمون را که شامل برخی شاخصهای مرکزی و پراکندگی است، برای نمونهای متشکل از 445 شرکت- سال مشاهده در فاصلهزمانی بین سالهای 1392 تا 1396 نشان میدهد.
نگارۀ 1- آمار توصیفی متغیرهای پژوهش
انحرافمعیار |
کمترین |
بیشترین |
میانه |
میانگین |
نماد متغیر |
متغیر |
307/0 |
696/1- |
003/0- |
551/0- |
553/0- |
COM |
قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی |
595/0 |
486/4 |
413/8 |
075/6 |
082/6 |
SIZE |
اندازۀ شرکت |
113/0 |
091/0 |
132/1 |
591/0 |
594/0 |
LEV |
اهرم مالی |
153/0 |
842/0- |
856/1 |
133/0 |
127/0 |
ROE |
سودآوری شرکت |
915/1 |
374/8- |
799/18 |
562/2 |
633/2 |
GWTH |
فرصتهای رشد شرکت |
منبع: یافتههای پژوهش |
با توجه به نگارۀ (1)، ملاحظۀ مقدار میانگین متغیر اهرم مالی حاکی از آن است که بهطور متوسط حدود 59درصد از داراییهای شرکتهای مورد بررسی از طریق استقراض، تأمین مالی شدهاند. نکتۀ قابل توجه دیگر این نگاره، بیشتربودن ارزش بازار حقوق صاحبان سهام اغلب شرکتهای نمونه از ارزش دفتری آن است که ملاحظۀ مقدار میانگین متغیر فرصتهای رشد (633/2) در نگارۀ فوق، گواه این مدعاست. سود خالص شرکتهای نمونه نیز بهطور متوسط، معادل 13درصد ارزش بازار حقوق صاحبان سهام آنهاست. نگارۀ (2) شاخصهای درصد فراوانی و نما (مد) را برای متغیرهای دو وجهی ارائه میکند:
نگارۀ 2- درصد فراوانی و نما (مد) برای متغیرهای دووجهی
متغیر |
نماد متغیر |
درصد فراوانی 1 |
درصد فراوانی 0 |
مد |
احتمال گزارشگری متقلبانه |
FRAUD |
21% |
79% |
0 |
اندازۀ مؤسسۀ حسابرسی |
BIG |
26% |
74% |
0 |
منبع: یافتههای پژوهش |
|
|
|
|
با توجه به نگارۀ (2) میتوان دریافت که در 21درصد از سال- شرکتها احتمال گزارشگری متقلبانه وجود دارد و حسابرسِ 26درصد از شرکتهای مورد بررسی سازمان حسابرسی بوده است.
نتایج آزمون فرضیۀ پژوهش
با توجه به اینکه در این پژوهش متغیر وابسته، پیوسته نبوده و فقط یکی از دو ارزش صفر و یک را داراست؛ بنابراین، برای آزمون فرضیههای پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. رگرسیون لجستیک شبیه به رگرسیون معمولی است؛ این روش یک شیوۀ رگرسیون غیرخطی است و نیازی نیست دادهها حالت خطی داشته باشند؛ وجود پیشفرضهای الگوی رگرسیون نیز ضروری نیست و مهمترین ویژگی الگوی رگرسیون لجستیک این است که نیازی به برقراری فرضهای نرمالبودن و همسانی ماتریسهای کوواریانس ندارد. در الگوی رگرسیون لجستیک برای بررسی معناداری کلی الگوی رگرسیون از آماره احتمال نسبت راستنمایی (LR) استفاده میشود. نیکویی برازش الگوی رگرسیون لجستیک نیز با استفاده از آزمون هاسمر و لمشو بررسی میشود ]2،34[. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش در نگارۀ (3) ارائه شده است:
نگارۀ 3- نتایج آزمون فرضیۀ پژوهش
نماد متغیر |
متغیر |
ضرایب |
انحراف معیار |
آماره z |
سطح معناداری |
عرض از مبدأ |
β0 |
187/0- |
060/1 |
176/0- |
860/0 |
قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی |
COM |
-726/0 |
349/0 |
-079/2 |
038/0 |
اندازۀ شرکت |
SIZE |
270/2- |
896/1 |
197/1- |
231/0 |
اهرم مالی |
LEV |
071/1 |
289/0 |
706/3 |
000/0 |
سودآوری شرکت |
ROE |
696/1- |
625/0 |
713/2- |
006/0 |
فرصتهای رشد شرکت |
GWTH |
046/0 |
614/0 |
075/0 |
939/0 |
اندازه مؤسسۀ شرکت |
BIG |
-363/0 |
074/0 |
-846/4 |
000/0 |
ضریب تعیینمکفادن |
371/0 |
||||
آماره نسبت درستنمایی |
مقدار آماره LR |
سطح معناداری |
|||
057/42 |
000/0 |
||||
آزمون هاسمر و لمشو |
آماره هاسمر و لمشو |
سطح معناداری |
|||
346/9 |
385/0 |
||||
منبع: یافتههای پژوهش |
در الگوی رگرسیون لجستیک فوق، ملاحظۀ مقادیر آماره LR که مشابه آماره F در الگوی رگرسیون خطی است، بیانگر معناداری کلی الگوی رگرسیونی برازششده در سطح خطای 5درصد است. همچنین، با توجه به اینکه احتمال آماره آزمون هاسمر- لمشو بزرگتر از 05/0 محاسبه شده است؛ بنابراین، الگوی برآوردشده از برازش مناسبی برخوردار است و متغیرهای توضیحی الگو، توانایی توضیح احتمال گزارشگری متقلبانه را دارند. مقدار آماره ضریب مکفادن نیز برابر با 371/0 است و به این معناست که متغیرهای توضیحی الگو حدود 37درصد از تغییرات متغیر وابسته را تشریح میکنند. همچنین، همانطور که در نگارۀ (3) ملاحظه میشود، ضرایب برآوردی و آماره Z مربوط به متغیر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی (COM) منفی و در سطح خطای 5 درصد معنادار بوده که حاکی از وجود رابطۀ منفی معنادار بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه است. در تحلیل این نتایج میتوان اذعان کرد که یک واحد افزایش در متغیر قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی به شرط ثابتبودن سایر متغیرها سبب میشود که متغیر وابسته به میزان 726/0 کاهش یابد. بر این اساس، فرضیۀ پژوهش در سطح خطای 5درصد رد نمیشود.
نتیجهگیری
مسئلۀ گزارشگری مالی متقلبانه در ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. افزایش تعداد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس که برای جذب منابع مالی اقدام به انتشار اوراق بهادار میکنند، تلاش برای کاهش مالیات و غیره ازجمله دلایل اهمیت این موضوع است. از اینرو، پژوهشهای مختلف صورتگرفته به بررسی عوامل مؤثر بر احتمال گزارشگری متقلبانه پرداخته و پژوهش حاضر نیز با تمرکز بر یک جنبه از محیط گزارشگری مالی، یعنی قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی، رابطه بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و احتمال گزارشگری متقلبانۀ شرکتها را بررسی کرد. علت تمرکز این پژوهش بر ویژگی قابلیت مقایسه، تأکید زیاد تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری بر اهمیت این ویژگی در تعیین کیفیت صورتهای مالی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی، احتمال گزارشگری متقلبانه در شرکتها را کاهش میدهد. به بیان دیگر، افزایش قابلیت مقایسۀ کار را بر مدیران برای ارتکاب تقلب سخت میکند؛ زیرا در اینصورت سریعتر شناسایی میشود. درصورتی که صورتهای مالی یک شرکت قابلیت مقایسۀ بالایی با سایر شرکتها داشته باشند، آنگاه کاربران بیرونی یا استفادهکنندگان صورتهای مالی قادرند با بررسی عملکرد شرکتهای رقیب در زمینههای مشابه به عملکرد آن شرکت پیبرند. بهعبارتی، قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی، با کاهش عدمتقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران و به تبع آن افزایش شفافیت، افزایش احتمال کشف دستکاری و تقلب در صورتهای مالی و در نتیجه کاهش انگیزۀ مدیران به ارتکاب تقلب را در پی دارد و به کاهش رفتار فرصتطلبانۀ آنها و احتمال گزارشگری متقلبانه منجر میشود. به عبارت دیگر، شرکتهای دارای صورتهای مالی با قابلیت مقایسۀ پایین انتظار میرود که بیشتر از سایر شرکتها دست به تقلب بزنند. نتیجۀ بهدستآمده در این پژوهش با یافتههای پژوهش بلانکو و دئول ]20[ مبنی بر وجود رابطۀ منفی بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه شرکتها مطابقت دارد.
بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، با توجه به اینکه قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی، احتمال گزارشگری متقلبانه در شرکتها را کاهش میدهد، به سازمان بورس اوراق بهادار و تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری نیز پیشنهاد میشود تا با تدوین مقررات، الزامات و استانداردهای حسابداری سختگیرانهتری در خصوص الزام شرکت به ارائۀ اطلاعات حسابداری و صورتهای مالی قابل مقایسۀ با سایر شرکتها، زمینۀ اعمال رفتار فرصتطلبانۀ مدیران و احتمال گزارشگری متقلبانه را محدود کنند. همچنین، با توجه به نتایج پژوهش، از آنجا که انتظار میرود شرکتهای دارای صورتهای مالی با قابلیت مقایسۀ پایین، بیشتر از سایر شرکتها دست به تقلب بزنند؛ به مؤسسات حسابرسی پیشنهاد میشود که در ارزیابی خود از سطح ریسک شرکت صاحبکار و برنامهریزی عملیات حسابرسی در کنار سایر عوامل، قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکت صاحبکار را نیز مدنظر قرار دهند. علاوه بر این، به سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار سرمایه پیشنهاد میشود هنگام اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری علاوه بر متغیرهای مالی، به قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی شرکت نیز توجه کنند و آن را عاملی مؤثر در ارزیابی احتمال وقوع گزارشگری متقلبانۀ شرکتها در نظر بگیرند.
در بهکاربستن یافتهها باید محدودیتهای پژوهش را نیز در نظر داشت؛ ازجمله این پژوهش در اندازهگیری احتمال گزارشگری متقلبانه، بهدلیل دسترسینداشتن به یک فهرست رسمی برای تفکیک شرکتها به دو گروه با خطر بالای تقلب و با خطر پایین تقلب، ناچار به استفاده از یک روش غیرمستقیم شد که مبتنی بر حقالزحمة حسابرسی بود. این امر با توجه به اینکه حقالزحمة حسابرسی بعضی از شرکتهای بورسی در یادداشتهای توضیحی آن افشا نمیشود، به کاهش حجم نمونۀ آماری پژوهش منجر شد. به پژوهشگران آتی نیز توصیه میشود تأثیر محیط اطلاعاتی شرکتها بر احتمال گزارشگری متقلبانه بررسی شود. همچنین، رابطه بین قابلیت مقایسۀ صورتهای مالی و احتمال گزارشگری متقلبانه را با سایر معیارهای سنجش گزارشگری متقلبانۀ شرکت، نظیر تجدید ارائۀ صورتهای مالی، مطالعه کنند.
1. اعتمادی، حسین و حسن زلقی. (1392). کاربرد رگرسیون لجستیک در شناسایی گزارشگری مالی متقلبانه، دانش حسابرسی، سال سیزدهم، شمارۀ 51، صص 163-145.
3. ثقفی، علی و مجید معتمدی فاضل. (1390). رابطه میان کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایهگذاری در شرکتهای با امکانات سرمایهگذاری بالا. پژوهشهای حسابداری مالی، سال سوم، شمارۀ 10، صص 14-1.
4. حجازی، رضوان و حمیدرضا مختارینژاد. (1396). رابطۀ ساختار حاکمیت شرکتی با احتمال گزارشگری مالی متقلبانه، فصلنامۀ حسابداری ارزشی و رفتاری، سال دوم، شمارۀ ۳، صص 60-33.
5. خواجوی، شکراله و مهرداد ابراهیمی. (1396). بررسی تأثیر متغیرهای حسابرسی بر احتمال وقوع تقلب در صورتهای مالی: شواهدی از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، دانش حسابرسی، سال هفدهم، شمارۀ 68، 74-54.
6. خواجوی، شکراله و مهرداد ابراهیمی. (1397). بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی بر تقلب در صورتهای مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، مدیریت دارایی و تأمین مالی، سال ششم، شمارۀ 2، صص 84-71.
7. رضائی پیتهنوئی، یاسر و مهدی صفریگرایلی. (1397). خوانایی گزارشگری مالی و احتمال گزارشگری مالی متقلبانه، پژوهشهای حسابداری مالی، پذیرفتهشده و در نوبت چاپ.
8. رضائی، فرزین و روحاله جعفرینیارکی. (1394). رابطه بین اجتناب مالیاتی و تقلب در حسابداری، پژوهشنامۀ مالیات، سال بیست و سوم، شمارۀ 26، صص 134-109.
9. رهروی دستجردی، علیرضا؛ فروغی، داریوش و غلامحسین کیانی. (1397). ارزیابی خطر تقلب مدیران با استفاده از روش دادهکاوی. دانش حسابداری، سال نهم، شماره 1، صص 114-91.