نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
حسابداری، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Investors and shareholders are two groups that have a special interest in the information on risk and returns. Thus, the effect of environmental performance on stock price crash risk is the most important information considered by users. The present study examined the impact of companies’ environmental performance on stock price crash risk with an emphasis on political connection in Tehran Stock Exchange (TSE). This study was an applied and descriptive-correlational research in terms of purpose and nature. To achieve the research goal, 109 companies were selected from among those listed on TSE during the years of 2011-19 via the systematic elimination sampling method and a total of 981 years of the companies was considered for analysis. To study the relationships between the variables, multivariate regression analysis was used to fit the logistic regression pattern. Also, the combined data method was utilized to test the hypotheses. The findings showed that environmental performance had a significantly negative effect on stock price crash risk, but political connections as a mediator variable had no effects on the relationship between environmental performance and stock price risk.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مسئولیت و گزارشگری اجتماعی شرکتها بهخصوص در بعد زیستمحیطی در سالهای اخیر که فعالیتهای انسانی روزبهروز به گرمشدن و نابودی محیط زیست منجر شده، بهمنزلۀ یکی از موضوعات مهم و رایج محافل علمی و دنیای تجارت، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. امروزه با توجه به پیچیدهشدن ارتباط شرکتهای موجود در جامعه با یکدیگر و نیز با دولت و افراد حاضر در جامعه، شرایطی به وجود آمده است که شرکتها میباید نهتنها به ذینفعان، به آحاد مردم پاسخگو باشند. با توجه به اینکه محیط زیست، بنیان هستی آدمی بوده و بهرهوری سبز، کلید اصلی رشد و توسعۀ پایدار برای تحقق آرمانهای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی در جوامع بشری است، ضرورت تقویت تفکر زیستمحیطی و ایجاد فرهنگ زیستمحیطی در تکتک نهادهای جامعه محسوس است. توسعۀ پایدار مستلزم بهرهبرداری و استفاده درست از منابع پایه شامل منابع طبیعی، مالی و نیروی انسانی، برای رسیدن به الگوی مصرف بهینه بهمنظور تأمین نسلهای فعلی و آینده است. بدیهی است هیچ سازمانی بدون توجه به مسائل زیستمحیطی نمیتواند راه توسعۀ پایدار را هموار سازد. در کشورهای درحال توسعه معمولاً اولین بخشی که در مسیر توسعه لطمه میبیند، محیط زیست طبیعی آن است که بهسرعت دستخوش صدمات جبرانناپذیری میشود؛ اما توسعهای که بر پایه نابودی منابع باشد، دیری نمیپاید و بهزودی تبعات ناگوار آن نمود پیدا میکند؛ یعنی همان از دست دادن ذخایر ارزشمند طبیعی. از دهه 60 میلادی شرکتها به اهمیت منابع اجتماعی ازجمله زیستمحیطی پی بردهاند؛ به گونهای که این اهمیت در یک دهه بعد، در گزارشگری اجتماعی آشکار شد. همچنین، نوسانات ناگهانی قیمت سهام در طی سالهای اخیر بهویژه بعد از بحران مالی سال 2008، توجهات فراوانی را به خود جلب کرده است. این نوسانات عموماً به دو صورت سقوط و رشد قیمت سهام رخ میدهد؛ اما با توجه به اینکه سرمایهگذاران برای بازده سهام خود اهمیت ویژهای قائلاند، پژوهشگران به رخداد ریزش قیمت سهام که باعث کاهش شدید بازده میشود، در مقایسه با رشد بیشتر توجه داشتهاند ]29[. خطر سقوط قیمت سهام، رخداد نامطلوبی است که در آن قیمت سهام دچار تعدیل شدید منفی و ناگهانی میشود؛ در حالتی که بازده سهام شرکت در یک دوره زمانی خاص پایینتر از بازده شاخص کل بازار باشد، احتمال سقوط قیمت سهام در آن دوره بالا میرود ]2[. پژوهشهای پیشین گواه بر این است که کیفیت صورتهای مالی و اقلام مندرج در آن بهتنهایی، با پیروی و بهکارگیری از استانداردهای حسابداری تضمین نمیشود؛ زیرا عاملهای دیگری نیز بر کیفیت صورتهای مالی و گزارشگری مالی تأثیر دارند؛ بهطور مثال، نفوذ سیاسی مدیران و مالکان واحدهای اقتصادی در محافل سیاسی و روابط آنها با کانونهای قدرت سیاسی، یکی از آن عوامل با اهمیت است که بر میزان و کیفیت اطلاعات افشاشده تأثیرگذار است ]19[. روابط و نفوذ سیاسی علاوه بر اینکه بر وضعیت مالی واحدهای اقتصادی تأثیر میگذارد، بر انگیزۀ مدیران نیز در ارتباط با گزارشگری مالی و تهیۀ صورتهای مالی تأثیر میگذارد که انتظار میرود این عامل در کیفیت صورتهای مالی شرکتهای دارای روابط سیاسی در مقایسه با شرکتهای بدون روابط سیاسی باعث ایجاد تفاوتهای چشمگیری شود ]12[.
درواقع، شرکتهای دوستدار محیطزیست با انتشار اطلاعات مربوط به عملکرد محیطی خود، اطلاعات غیرمالی بیشتری را برای ارتقای شفافیت اطلاعات، افشا میکنند و با افشای اینگونه اطلاعات، داوطلبانه عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران و مدیران کاهش مییابد؛ بنابراین، اینگونه شرکتها دارای سطح بالاتری از کیفیت در گزارشگری مالیاند. همچنین، سرمایهگذاران و تحلیلگران بازارهای مالی میتوانند از اطلاعات غیرمالی ارائهشدۀ شرکتهای دوستدار محیطزیست استفاده کنند تا صداقت اخلاقی مدیران را ارزیابی کنند. این شرکتها به احتمال زیاد از احتکار اخبار ناخوشایند خودداری میکنند؛ درنتیجه، احتمال وقوع ریسک سقوط قیمت سهام کمتر است. همچنین، با توجه به اینکه هزینههای حفظ محیط زیست کلان و چشمگیر است، اما جوایز حاصل از محیط زیست، کم و در درازمدت تأثیرگذار است؛ بنابراین، شرکتها میخواهند به هر طریقی از زیر این مسئولیت شانه خالی کنند. در اینجا وجود ارتباط سیاسی بهعنوان چتر حامی، به فرار شرکتها از انجام فعالیتهای زیستمحیطی منجر میشود. این شرکتها میتوانند مقررات سختگیرانۀ زیستمحیطی را به نفع خود تعدیل کنند؛ بنابراین، انتظار میرود در حالت ارتباطات سیاسی تأثیر عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام را تضعیف کنند.
هدف این پژوهش، کشف تأثیر عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار ایران است. به عبارت دیگر، به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر معناداری دارد یا خیر. همچنین، آیا ارتباط سیاسی واحدهای اقتصادی بر این رابطه تأثیر دارد.
مروری بر مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
از زمانی که در تجارت ارتباط بین نقشهای اجتماعی، سیاسی، محیطی و اقتصادی افزایش یافته است، واحدهای اقتصادی با پویاییهای جدیدی روبهرو شدهاند. چالشی که سازمانها با آن مواجهاند این است که آنها باید همزمان با افزایش سودآوری و پاسخگویی به انتظارات اجتماعی جدید، به مدیریت همزمان بر جامعه و سازمان دست یابند. در این دوران، مدیریت مؤثر، مدیریتی است که از محدودۀ اندیشۀ سازمان خود را رها میسازد و به جامعه و محیطهای وسیعتری میاندیشد؛ زیرا نه سازمانها میتوانند خود را از جامعه جدا کنند نه جامعه از سازمانها ]2[. مسئولیت اجتماعی CSR[1] از دیدگاه استراتژیک بهعنوان استراتژی اضافی شناسایی میشود که هدف آن، حداکثرسازی سود شرکت است. برطبق این دیدگاه، شرکتها در محیط رقابتی بالا، تمایل زیادی برای سرمایهگذاری در فعالیتهای اجتماعی دارند ]24[. همچنین، صنعتیشدن در سراسر جهان باعث ایجاد مسئولیت زیستمحیطی و اجتماعی تأثیرگذاری شده است که خواهناخواه اثرهای مالی و غیرمالی خاص خود را بر جای میگذارد. در اثر جهانیشدن، شرکتهای واقع در کشورهای درحال توسعه مایل به حرکت به سوی بازار جهانیاند؛ ازاینرو، بهمنظور مقبولیت در بازار جهانی، باید تمامی فعالیتهای خود ازجمله، مسئولیت زیستمحیطی و اجتماعی انجامگرفتۀ خود را به نمایش بگذارند. همچنین، واحدهای اقتصادی باید این را بدانند که گروههای مختلف جامعه، متقاضی اطلاعات متفاوتی همچون اطلاعات مربوط به عملکرد اجتماعی و زیستمحیطی هستند؛ زیرا آنها تأثیر مهمی بر اجتماع و محیط اطراف خود دارند]18[. علاوه بر این، اطلاعات زیستمحیطی در سیستم حسابداری به شرکتها کمک میکند تا تصمیماتی اتخاذ کنند که علاوه بر افزایش سودآوری بلندمدت، عملکرد زیستمحیطی را بهبود ببخشند و با معرفی خود بهعنوان حامی سبز به بازار سرمایه، موجبات افزایش کارایی شرکتها را فراهم آورند. پذیرش این کار میتواند شرکت را در وضعیت رقابتی مناسب با سایر شرکتها قرار دهد که تنها حسابداری متداول و مرسوم را به کار میبرند. اطلاعاتی که در اختیار سهامداران قرار میگیرد، شامل اطلاعات مالی و غیرمالی است. افشای اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی یکی از جدیدترین نیازهای اطلاعاتی سهامداران و سرمایهگذاران است که از واحدهای اقتصادی انتظار افشای آن را دارند. در سالهای اخیر، مطالعات بسیاری بر عملکرد زیستمحیطی شرکت، برای بررسی عوامل تعیینکننده و عواقب اقتصادی آن متمرکز شده است ]21[. یکی از مهمترین مسئولیتهای اجتماعی شرکت، عملکرد زیستمحیطی است. عملکرد زیستمحیطی عبارت است از مجموعهای از فعالیتهای شرکت، که همسو و سازگار با محیط زیست بودهاند؛ این عملکرد عمدتاً ازطریق معیارها و مقیاسهای تعیینشدۀ نهادها و آژانسهای مربوطه، اعم از کشوری و بینالمللی اندازهگیری میشود ]38[. قاضیزاده مسئولیت زیستمحیطی را از چهار دسته به شرح زیر تعریف کرده است: 1) مسئولیت بشردوستانه یا داوطلبانه: مزایا و امتیازاتی که جامعه امیدوار است بهطور مستقیم از واحد تجاری کسب کند؛ همچون حمایت از پروژههایی که هدف آنها بهبود زندگی جامعۀ محلی است. 2) مسئولیتهای اخلاقی: مشارکتها و فعالیتهایی که انتظار میرود سازمان برای جامعه انجام دهد، بدون آنکه قید و شرط قانونی وجود داشته باشد. 3) مسئولیتهای قانونی: قوانینی که برای محافظت از جامعه طراحی شدهاند و شرکتها باید از آن تبعیت کنند.
4) مسئولیت اقتصادی: وظیفۀ تدارک محصولات و خدمات مورد نیاز جامعه و ارائۀ آنها با قیمتی که پذیرفتهشدۀ جامعه است و سود و منفعترسانی به سرمایهگذران ]9[. عملکرد زیستمحیطی بر بازدۀ غیرمعمول تجمعی، بازده عملیاتی، بازده سهام و قیمت سهام تأثیر میگذارد ]18[. با توجه به نظریۀ اخلاقی، معیار صحیح موفقیت برای شرکتها نهتنها بهوسیلۀ سود گزارش میشود، بهوسیلۀ حاکمیت شرکتی، مسئولیتپذیری اجتماعی، رفتار اخلاقی و برنامههای زیستمحیطی آنها تعیین میشود ]18[. مطالعات پیشین نشان دادهاند شرکتهای دارای عملکرد زیستمحیطی بهتر، گزارشگری مالی با کیفیت بالایی دارند ]27[.
یکی از عاملهای مهم تأثیرگذار بر کیفیت گزارشگری مالی، ارتباط سیاسی واحد اقتصادی است. ارتباطات سیاسی در سطح کلان به معنی انتقال اطلاعات سیاسی از بخش نظام سیاسی به دیگر بخشها و همچنین، بین نظام سیاسی و نظام اجتماعی است و ارتباطات سیاسی در سطح شرکت به معنی ارتباط اعضای هیئتمدیره با اشخاص نزدیک به مراجع قدرت اطلاق میشود ]11[. کیفیت و کمیت اطلاعات حسابداری موجود در گزارش مالی یک شرکت بهطور جدی از نفوذ سیاسی موجود در شرکتها تأثیر میگیرد ]15[. با توجه به پژوهش ژانگ، ارتباطات سیاسی از دو نظر مثبت و منفی بر مسئولیت زیستمحیطی تأثیرگذار است: ازنظر مثبت به نکته اشاره میشود که شرکتهای متصل به سیاست با توجه به اینکه سیاسیون در ادارۀ آن نقش دارند، برای حفظ اعتبار و خوشنامی آنها از فعالیتهای مخرب محیط زیست امتناع میکنند. همچنین، ازجمله مزایای شرکتهای متصل به سیاست، کاهش محدودیتهای مالی در سرمایهگذاریهای زیستمحیطی، پایینآمدن هزینۀ شرکت برای سرمایهگذاری در محیط زیست، کاهش خطرات نوآوری در فنآوری محیط زیست و ... هستند؛ اما از حیث منفی به این نکته اشاره میشود که با توجه به کلان و چشمگیر بودن هزینههای حفظ محیط زیست، جوایز حاصل از محیط زیست، کم و در درازمدت تأثیرگذار است؛ بنابراین، شرکتها میخواهند به هر طریقی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند. در اینجا وجود ارتباط سیاسی بهعنوان چتر حامی، به فرار شرکتها از انجام
فعالیتهای زیستمحیطی منجر میشود. این شرکتها میتوانند مقررات سختگیرانۀ زیست محیطی را به نفع خود تعدیل کنند ]41[. با توجه به اینکه این شرکتها از پشتوانۀ سیاسی برخوردارند، نگرانی کمتری دربارۀ کیفیت اطلاعات افشاشدۀ خود دارند؛ زیرا فشار بازار سرمایه در شرکتهای سیاسی نسبت به سایر شرکتها پایینتر است و بهطور کلی شرکتهای سیاسی به کیفیت اطلاعات افشاشدۀ خود توجه کمتری دارند؛ این واکنش در اقلام تعهدی آنها کاملاً نمایان است ]41[. با توجه به مطالب ذکرشده ارتباطات سیاسی بر کیفیت اطلاعات تأثیر میگذارد. در این نوع شرکتها شفافیت مالی در سطح پایینی قرار دارد و احتمال سوءاستفادههای مدیریتی وجود دارد؛ درنتیجه، در این نوع شرکتها ریسک سقوط قیمت سهام در سطح بالایی قرار دارد؛ بنابراین، ارتباطات سیاسی بر رابطه بین عملکرد زیستمحیطی شرکت و خطر سقوط قیمت سهام تأثیر میگذارد.
کرنل ]22[ در پژوهش خود به بررسی ابعاد مسئولیت اجتماعی (زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیت) بر ریسک و بازده شرکتها پرداخت. نتیجۀ پژوهش او نشان داد با توجه به اینکه سرمایهگذاری در مسئولیت اجتماعی باید با دید بلندمدت صورت گیرد، در کوتاهمدت بازدهی آنچنانی ندارد؛ اما باعث کاهش ریسک سقوط قیمت سهام خواهد شد.
لی و همکاران ]35[ در پژوهش خود به بررسی این سؤال پرداختند که آیا ممکن است عملکرد زیستمحیطی بر ارزش شرکت با در نظر گرفتن نقش واسطهای نوآوریهای زیستمحیطی اثرگذار باشد. نتایج پژوهش آنها نشان دادند رابطۀ مثبت و معناداری بین ارزش شرکت و عملکرد زیستمحیطی وجود دارد و نوآوریهای زیستمحیطی هم باعث تقویت این رابطه خواهد شد.
وانگ و لی ]39[ به بررسی رابطه بین محافظهکاری حسابداری و ریسک سقوط قیمت سهام با تأکید بر حاکمیت شرکتی پرداختند. نتایج پژوهش آنها بیانکنندۀ رابطه منفی و معنادار محافظهکاری و ریسک سقوط سهام بود؛ اما سطوح بالاتر حاکمیت شرکتی باعث تضعیف این رابطه خواهد شد.
کیم و همکاران ]31[ در پژوهش خود به بررسی ابعاد مختلف مسئولیت اجتماعی شرکتها و ریسک سقوط قیمت سهام پرداختند. یکی از ابعاد مسئولیت اجتماعی بررسیشدۀ آنها عملکرد زیستمحیطی بود و نتایج آنها بیانکنندۀ رابطه منفی و معنادار عملکرد زیستمحیطی با ریسک سقوط قیمت سهام بود.
زندی و فغانی ماکرانی ]7[ به بررسی تأثیر عملکرد اجتماعی، زیستمحیطی و اخلاقی بر عملکرد مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار طی دوره 1387-1394پرداختند. نتایج کار آنها نشان دادند عملکرد اجتماعی، زیستمحیطی و اخلاقی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد مالی شرکتها دارد.
آرین پور و همکاران ]3[ طی پژهشی با عنوان «تحلیل عمکرد پایدار زیستمحیطی و تأثیر آن بر هزینۀ سرمایه در بورس اوراق بهادار طی سالهای 1391 - 1395» به این نتیجه رسیدند که شرکتها مؤلفههای مواد اولیه، انرژی و آب را نسبت به سایر مؤلفهها بهتر افشا میکنند. با وجود این، برخلاف مبانی نظری پژوهش، اطلاعات عملکرد پایدار زیستمحیطی بر هزینۀ سرمایۀ شرکتها تأثیر مثبت و معناداری دارد.
ذبیحی و دریاباری ]6[ به بررسی رابطه بین افشای ابعاد مختلف مسئولیت اجتماعی شرکتها براساس مدل نیروانتو و ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388-1393 پرداختند. آنها در پژوهش خود چهار بعد مسئولیت اجتماعی شامل مشارکت اجتماعی، عملکرد زیستمحیطی، روابط کارکنان و تولید را بررسی و تجزیهوتحلیل کردند. نتایج کار آنها نشاندهندۀ رابطه منفی و معنادار بین افشای ابعاد مسئولیت اجتماعی و ریسک سقوط قیمت سهام بود.
عملکرد زیستمحیطی، ارتباطات سیاسی و ریسک سقوط قیمت سهام
همواره در طول سالهای اخیر این سؤال در بین صاحبنظران و محققان حسابداری و جوامع اقتصادی و تجاری وجود داشته است که آیا بین عملکرد اقتصادی و عملکرد زیستمحیطی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد یا خیر. آیا تولید و ارائۀ کالا و خدمات سازگار با محیط زیست میتواند بهعنوان وجهتمایز بین شرکتها با عملکرد خوب و شرکتها با عملکرد ضعیف استفاده شودبه عبارت دیگر، آیا میتوان تولید و ارائۀ کالا و خدمات سازگار با محیط زیست را راهکاری برای کسب سود بیشتر و ارتقای بازده دارایی در نظر گرفت. در این راستا عدهای بر این باورند که سطوح بالاتریی از فعالیتهای اقتصادی (مصرف و تولید) همواره نیازمند مقادیر بیشتری از انرژی و مواد اولیه است و فرآوردههای فرعی بیشتری را به جا میگذارد. استخراج بیرویۀ منابع طبیعی، انباشت ضایعات و تمرکز بر آلایندهها میتواند ظرفیت کره زمین را درهم بشکند و درنهایت، باوجود افزایش درآمدها به تخریب کیفیت محیط زیست و کاهش رفاه بشر منجر شود ]27[. افزون بر این تخریب، منابع پایه میتوانند فعالیتهای اقتصادی را در معرض ریسک قرار دهند ]18[. مفهوم مسئولیت زیستمحیطی شرکت، به روابط متقابل بین شرکت و محیط محل فعالیت واحد اقتصادی میپردازد و تأثیر فعالیتهای شرکت بر تمام افراد جامعه را بررسی میکند و شرکت را در قبال اثرات عملکردش بر همۀ ذینفعان، مسئول و پاسخگو میداند ]1[.پژوهشگران، سرمایهگذاران و جامعه بهطور فزایندهای به مسئولیت زیستمحیطی شرکت (CER[2]) بهعنوان یک استراتژی مهم تجاری توجه میکنند؛ در حالی که پژوهشهای قبلی بر نقش فشارهای اجتماعی، عوامل خاص شرکت و نیز خصوصیات مدیرعامل در CER تأکید کردهاند، توجه کمی به اثرات ارتباطات سیاسی معطوف شده است. با توجه به دیدگاه مبتنی بر منابع سازمان (RBV)[3]، شرکتها دارای مجموعهای از منابع ناهمگون و قابلیتهایی هستند که بهطور ناقص در سراسر شرکتها وجود دارند. اگر چنین منابعی و تواناییها ارزشمند، کمیاب، تقلیدناپذیر و تعویضناپذیر باشند، میتوانند منبعی از مزیت رقابتی پایدار را تشکیل دهند ]15[. برای یک شرکت وابسته به سیاست، ارتباطات سیاسی میتوانند یک منبع یا قابلیت را تشکیل دهند که به یک مزیت رقابتی پایدار منجر میشود. ازجمله مزایای ارتباطات سیاسی شرکتها دسترسی به منابع کلیدی مانند وامهای بانکی، نرخهای مالیاتی پایین ]14[ و حفاظت از حقوق مالکیت است ]33[. با توجه به پژوهش ژانگ ]41[، ارتباطات سیاسی از دو نظر مثبت و منفی بر مسئولیت زیستمحیطی تأثیرگذار است. ازنظر مثبت به نکته اشاره میشود که شرکتهای متصل به سیاست با توجه به اینکه سیاسیون در اداره آن نقش دارند، برای حفظ اعتبار و خوشنامی آنها از فعالیتهای مخرب محیط زیست امتناع میکنند. همچنین، ازجمله مزایای شرکتهای متصل به سیاست، کاهش محدودیتهای مالی در سرمایهگذاریهای زیستمحیطی، پایینآمدن هزینۀ شرکت برای سرمایهگذاری در محیط زیست، کاهش خطرات نوآوری در فنآوری محیط زیست و ... هستند؛ اما از حیث منفی به این نکته اشاره میشود که با توجه به کلان و چشمگیر بودن هزینههای حفظ محیط زیست، جوایز حاصل از حفاظت محیط زیست، کم و در درازمدت تأثیرگذار است؛ بنابراین، شرکتها میخواهند به هر طریقی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کنند. در اینجا وجود ارتباط سیاسی بهعنوان چتر حامی، به فرار شرکتها از انجام
فعالیتهای زیستمحیطی منجر میشود. این شرکتها میتوانند مقررات سختگیرانه زیستمحیطی را به نفع خود تعدیل کنند.
شرکتهای دارای روابط سیاسی پس از حادثۀ سیاست ملی نمایه - بالا[4] در چین، افزایش درخور توجهی در ریسک سقوط قیمت سهام شرکت خود مشاهده کردند؛ زیرا این شرکتها از انتشار اخبار بد از لحاظ اینکه به سیاست وابسته بودهاند، خودداری کردهاند؛ این اخبار به مرور در شرکتها انباشت میشوند و زمانی که به میزانی رسید که نگهداری آن غیرممکن شد، این اطلاعات به یکباره وارد بازار میشوند و به سقوط قیمت سهام منجر خواهند شد ]37[.
براساس ادبیات و مبانی نظری بیانشده در بخشهای قبلی، در این پژوهش دو فرضیه به شرح ذیل تدوین شده است:
االف) عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر منفی و معناداری دارد.
ب) اثر عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام در شرکتهای دارای ارتباطات سیاسی کمتر است.
روش پژوهش
این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ا نظر ماهیت و روش، توصیفی - همبستگی است. همچنین، این پژوهش از لحاظ زمان انجام پژوهش از نوع پژوهشهای پسرویدادی است و از لحاظ نوع استدلال برای نتیجهگیری، جزو پژوهشهای استقرایی تلقی میشود.
در این پژوهش از روش کتابخانهای برای جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز استفاده میشود و شامل دو بخش است. بخش نخست آن شامل ادبیات موضوع و تعریف و شناسایی مفهوم متغیرهای مستقل و وابسته و بحث و بررسی چگونگی تأثیر بین آنها با استفاده از نظریههای دانشمندان مالی است که از کتاب، مقالهها، پایگاههای اینترنتی و مجلههای تخصصی فارسی و انگلیسی استفاده شده است. بخش دوم، جمعآوری دادههای پژوهش است که دادههای مورد نیاز از کتابخانه بورس اوراق بهادار، نرمافزار رهآورد نوین، صورتهای مالی و اطلاعیههای منتشرشدۀ شرکتها در سایت کدال متعلق به سازمان بورس اوراق بهادار به دست آمده است.
روش آماری استفادهشده در این پژوهش، رگرسیون لجستیک چندمتغیره است. پس از جمعآوری و استخراج اطلاعات، از نرمافزارهای اکسل و ایویوز برای تجزیهوتحلیل دادههای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده میشود.
دادههای مورد نیاز این پژوهش از اطلاعات واقعی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 - 1398 گردآوری شدند و با استفاده از روش حذف سیستماتیک نسبت به تعیین حجم نمونه براساس معیارهای زیر اقدام شد:
مدل و متغیرهای پژوهش
در این پژوهش، بهمنظور آزمون فرضیۀ اول از مدل رگرسیون چندمتغیره (رابطه 1) زیر استفاده میشود:
(1) |
|
بهمنظور آزمون فرضیۀ دوم نیز از مدل رگرسیون چندمتغیره زیر (رابطه 2) استفاده میشود:
(2) |
|
مدلهای فوق و نحوۀ اندازهگیری متغیرها به شرح زیرند:
ریسک سقوط قیمت سهام (CRASH): ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﻧﺠﺎﻡﺷﺪﻩ، ﭘﺪﻳﺪۀ ﺳﻘﻮﻁ ﻗﻴﻤﺖ ﺳﻬﺎﻡ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﭘﺪﻳﺪﻩﺍﻱ ﻣﺘﺮﺍﺩﻑ ﺑﺎ ﭼﻮﻟﮕﻲ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺎﺯﺩﻩ ﺳﻬﺎﻡ، ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺁﻣﺎﺭﻱ اینگونه تعریف شده است: «ﺳﻘﻮﻁ ﻗﻴﻤﺖ ﺳﻬﺎﻡ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﮏ ﭘﺪﻳﺪﻩ ﻧﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﺭﺥ میدهد که طی آن بازدۀ هفتگی خاص شرکت 09/3 انحراف معیار کمتر از میانگین بازده هفتگی خاص آن باشد». اساس این تعریف بر این مفهوم آماری قرار دارد که با فرض نرمالبودن توزیع بازده هفتگی خاص شرکت، نوسانهایی که در فاصلۀ میانگین به علاوه 09/3 انحراف معیار و میانگین منهای 09/3 انحراف معیار قرار میگیرند، ازجمله نوسانهای عادی محسوب میشوند و نوسانهای خارج از این فاصله جزو موارد غیرعادی تلقی میشوند؛ این بدان معنا است که در آن سال، سقوط قیمت سهم رخ داده است و در آن صورت متغیر معرف سقوط مقدار عددی یک را خواهد گرفت؛ در غیر این صورت، مقدار صفر را میگیرد ]29[. برای تشخیص دورههایی که در آن سقوط اتفاق افتاده، از رگرسیون مبتنی بر مدل بازار استفاده شده است:
(3) |
|
در این رابطه:
rj,t: بازده سهام شرکت j در هفته t طی سال مالی؛
rm,t: بازده شاخص کل بازار سهام در هفته؛
jt ε: باقیماندۀ معادله رگرسیونی.
با توجه به اینکه در این فرمول از بازده چند هفته قبل و بعد استفاده شده است، نشان میدهد بازده یک سهم در یک دوره خاص چگونه تغییر میکند و روند بازده آن چگونه است.
پس از برازش مدل رگرسیونی فوق و خروج باقیماندههای مدل رگرسیونی (ε) برای هر شرکت از رابطۀ ذیل برای تعیین دورههای کاهش استفاده شد:
(4) |
Wit= ln (1+ℇit) |
در رابطه فوق:
Wjt: بازده هفتگی خاص شرکت j در هفته t طی سال مالی؛
εit: باقیماندۀ مدل رگرسیونی (3).
بنابراین، با توجه به اینکه برای شناسایی دورههای سقوط از احتمال کاهش بازده هفتگی خاص شرکت استفاده شده است، اگر دورۀ تحت بررسی، دستکم یک هفته سقوط را تجربه کرده باشد، در آن دوره، سقوط رخداده عدد 1 و در غیر این صورت، صفر خواهد گرفت.
عملکرد زیستمحیطی(CEP): در این پژوهش، عملکرد زیستمحیطی، متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. دادههای مربوط به عملکرد زیستمحیطی از اطلاعات مالی و غیرمالی (گزارشهای سالانه هیئتمدیره، بهویژه بخش اطلاعات مربوط به مسئولیتهای اجتماعی) افشاشدۀ واحد تجاری استخراج شدهاند.
طبق پژوهش دو ]27[ و اطلاعات افشاشدۀ واحدهای اقتصادی فعال در بازار سرمایه، برای اندازهگیری میزان عملکرد زیستمحیطی واحدهای تجاری، 42 شاخص در نظر گرفته میشود که با توجه به میزان افشای اطلاعات مربوط به عملکرد محیطی نمرهدهی میشود.
42 مورد افشا شامل اطلاعات مربوط به موارد زیرند:
وجود شرایط و ضوابط مربوط به تأمینکنندگان و/یا مشتریان دربارۀ اقدامات محیطی |
وجود یک بخش برای کنترل آلودگی و/یا موقعیت مدیریت برای مدیریت عملکرد زیستمحیطی |
پیادهسازی ISO 14001 در سطح کارخانه یا شرکت |
وجود کمیتۀ مسائل زیستمحیطی |
جوایز اعمال زیستمحیطی خارجی |
استقرای قوانین و مقررات زیستمحیطی در سطح شرکت |
مشارکت ذینفعان در فرایند افشای محیطی |
تأیید مستقل / اطمینان دربارۀ اطلاعات زیستمحیطی منتشرشده در گزارشهای وب |
مشارکت در برنامههای دواطلبانه زیستمحیطی تأییدشدۀ سازمان محیط زیست |
حسابرسی مستقل دورهای دربارۀ عملکرد سیستمهای زیستمحیطی |
مشارکت در انجمنها / ابتکارات ویژه صنفی برای بهبود شیوههای محیطی |
دریافت گواهینامههای عملکرد مثبت مربوط به محیط زیست از سازمانهای مستقل |
مشارکت در سایر سازمانها و انجمنهای زیستمحیطی |
گواهینامه محصول مربوط به اثرات زیستمحیطی |
عملکرد مناسب در رابطه با سایر تخلیهها، انتشارات یا نشتها و پساب |
بهرهوری مناسب از انرژی
|
مدیریت زباله و پسماند |
استفادۀ بهینه از مصرف آب |
استفاده بهرهوری در استفاده از زمین و منابع و تنوعهای زیستی |
کنترل انتشار گاز گلخانهای |
کنترل آلودگیهای صوتی |
کنترل انتشار سایر آلایندهها مضر |
تولید کالا و خدماتی با حداقل اثرات نامطلوب بر محیط زیست |
بهروهوری مناسب از خاک |
بیانیهای از سیاستهای محیط زیست شرکتی، ارزشها و اصول اخلاقی محیطی |
بیانیههای مدیرعامل دربارۀ عملکرد زیستمحیطی
|
بیانیهای از اهداف قابل اندازهگیری از لحاظ عملکرد زیستمحیطی آینده |
بیانیههای مدیرعامل دربارۀ عملکرد زیستمحیطی
|
بیانیهای دربارۀ نوآوریهای خاص محیط زیست و تکنولوژیهای جدید |
بیانیهای از سیاستهای محیط زیست شرکتی، ارزشها و اصول اخلاقی محیطی |
بیانیه دربارۀ رعایت (یا عدم وجود) شرکت با استانداردهای زیستمحیطی خاص |
بیانیهای دربارۀ پیادهسازی سیستمهای مدیریت زیستمحیطی
|
مرور اینکه چگونه فعالیتهای تجاری یا محصولات و خدمات بر محیط زیست تأثیر میگذارند |
مرور بر عملکرد زیستمحیطی شرکت نسبت به همتایان در همان صنعت |
حسابرسیهای زیستمحیطی داخلی |
مرور کلی از تأثیرات زیستمحیطی این صنعت |
صدور گواهینامههای داخلی برنامههای زیستمحیطی |
آموزش کارکنان در مدیریت و عملیات زیستمحیطی |
مشارکتهای اجتماعی یا کمکهای مربوط به محیط زیست |
وجود طرحهای واکنش مقابل در صورت وقوع حادثه محیطی |
شرکت در برنامههای تدوینشدۀ محیط زیست |
جوایز زیستمحیطی داخلی |
ارتباطات سیاسی: شاخص ارتباطات سیاسی دارای سه بعد اقتصادی، اجتماعی و فردی است. بعد اقتصادی: دولت بهطور مستقیم درصدی از سهام شرکت را در اختیار داشته باشد. بعد اجتماعی: نهادهای وابسته به دولت در سرمایۀ شرکتها سرمایهگذاری کنند که بیانکنندۀ حمایت نهادی دولت است. بعد فردی: در سطح مدیریت و هیئتمدیره، افراد سیاسی دولتی مانند نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای کابینه دولت، مجلس خبرگان، سران قوه قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت نظام باشند ]4[ یا ای که دستکم یکی از اعضای هیئتمدیرۀ شرکت، نمایندۀ شرکتهای دولتی باشد ]28[. در این پژوهش، متغیر تعدیلگر ارتباطات سیاسی است و برای محاسبۀ آن دو روش در نظر گرفته شده است؛ روش نخست آن عبارت است از: اگر درصد سهام توسط دولت یا نهادهای وابسته به دولت بیش از 50 درصد باشد، شرکت دارای ارتباطات سیاسی است. روش دوم: اگر دستکم یکی از اعضای هیئتمدیرۀ شرکت، نمایندۀ شرکت دولتی باشد، شرکت دارای ارتباطات سیاسی است ]28، 41[؛ بنابراین، شرکتی دارای ارتباطات سیاسی است که دارای شرایط دو روش باشد؛ در این صورت، عدد 1 و در غیر این صورت، عدد صفر برای آن در نظر گرفته میشود.
متغیرهای کنترلی پژوهش نیز شامل موارد زیرند:
INSTSHR: درصد سهام متعلق به سرمایهگذران نهادی در سال قبل است. اطلاعات مربوط به سهامداران نهادی از اطلاعیۀ مربوط به گزارشهای سالانۀ هیئتمدیره به دست میآیند.
NCSKEW: ضریب چولگی منفی بازدههای هفتگی شرکت در سال قبل و با استفاده از مدل چن و همکاران ]20[ به دست میآید.
DTURN: عدم تجانس اطلاعاتی بین سرمایهگذاران، برابر است با متوسط گردش تصادفی ماهانۀ سهام در سال جاری، منهای متوسط گردش تصادفی ماهانۀ سهام در سال قبل که با استفاده از معیار هانگ و استین به دست میآید.
SIGMA: انحراف معیار بازدهی هفتگی شرکت در سال ماقبل بررسیشده.
RET: میانگین حسابی بازدههای هفتگی شرکت در سال ماقبل بررسیشده.
ROA: بازده داراییهاست که از نسبت سود خالص به کل داراییها محاسبه میشود.
SIZE: لگاریتم طبیعی ارزش بازار سهام.
:DTE نسبت بدهی کل به ارزش بازار سهام.
:BTM نسبت ارزش دفتری سهام به ارزش بازار آن در سال قبل.
ACCM: اقلام تعهدی اختیاری که براساس مدل اصلاحشدۀ جونز اندازهگیری میشود. در مدل تعدیلشدۀ جونز ابتدا کل اقلام تعهدی به شرح زیر محاسبه میشود:
(5) |
|
TA: کل اقلام تعهدی شرکت i در سال t
: تغیر در داراییهای جاری شرکت i بین سال t و t-1
: تغییر در وجه نقد شرکت i بین سال t و t-1
: تغیر در حصه جاری بدهیهای بلندمدت شرکت i بین سال t و t-1
: هزینۀ استهلاک شرکت در i در سال t
پس از محاسبۀ کل اقلام تعهدی، پارامترهای بهمنظور تعیین اقلام تعهدی غیر اختیاری ازطریق زیر برآورد میشوند.
(6) |
|
TA: کل اقلام تعهدی شرکت i در سال t
: تغییر در درآمد فروش شرکت i بین سالهای t و t-1
: تغییر در حساب دریافتنی شرکت i بین سالهای t و t-1
: ناخالص اموال، ماشینآلات و تجهیزات شرکت i بین سالهای t و t-1
: کل ارزش دفتری داراییهای شرکت i در سال t-1
: باقیماندۀ مدل تخمین داده شده
پس از محاسبۀ پارامترهای ازطریق روش حداقل مربعات، اقلام تعهدی غیر اختیاری (NDA) طبق فرمول زیر تعیین میشوند:
)7) |
|
و درنهایت، اقلام تعهدی اختیاری (ACCM) پس از تعیین NDA بهصورت زیر محاسبه میشوند:
(8) |
|
TAX: احتمال برآورد سپر مالیاتی است که برای اندازهگیری آن از مدل کیم و همکاران استفاده میشود.
PENALTY: متغیر ساختگی است. اگر قانونگذاران مالی، شرکت را مجازات کنند، عدد 1 و در غیر این صورت، صفر میگیرد. در این پژوهش، از تغییر تابلو، برای اندازهگیری این متغیر استفاده شد. به عبارت دیگر، در صورتی که شرکت در طول دورۀ بررسیشده تغییر تابلو به سطح پایینتر داده باشد، عدد 1 و در غیر این صورت، عدد0 خواهد گرفت.
یافتههای پژوهش
قبل از تجزیهوتحلیل دادههای آماری، بهمنظور شناخت بهتر ماهیت جامعۀ مطالعهشده در پژوهش و آشنایی بیشتر با متغیرهای پژوهش، ضروری است این دادهها توصیف شوند. همچنین، توصیف آماری دادهها گامی در راستای تشخیص الگوی حاکم بر آنها و پایهای برای تبیین روابط بین متغیرهایی است که در پژوهش به کار میرود. در این قسمت، متغیرهای پژوهش، توصیف و بهصورت خلاصه در نگاره (1) بررسی میشوند. این نگاره حاوی شاخصهای مرکزی همچون میانگین و میانه و شاخصهای پراکندگی انحراف معیار برای توصیف متغیرهای تحقیق است.
نگاره (1): نتایج آمارههای توصیفی
|
آزمون فرضیههای پژوهش
الف) فرضیۀ اول
آزمون فرضیۀ اول پژوهش با استفاده از رگرسیون لجستیک، انجام و نتیجۀ آزمون در نگاره (2) مشاهده میشود.
CRASHi,t+1: ریسک سقوط قیمت سهام در سال آینده
CEPi,t: میزان عملکرد زیستمحیطی شرکت
CONTROLS: متغیرهای کنترلی
ɛ: خطای تصادفی
نگاره 2. نتایج آزمون فرضیۀ اول پژهش
متغیر |
نماد متغیرها |
ضرایب |
آمارۀ والد |
سطحمعناداری |
عامل تورم واریانس |
a0 عرض از مبدأ |
- |
269/0 |
297/0 |
766/0 |
- |
عملکرد زیستمحیطی |
CEP |
132/5- |
784/5- |
000/0 |
221/1 |
هموارسازی سود |
ACCM |
816/0 |
534/2 |
011/0 |
109/1 |
مالکان نهادی |
INTSHR |
293/0 |
130/1 |
258/0 |
097/1 |
عدم تقارن اطلاعاتی |
DTURN |
929/4- |
112/0- |
910/0 |
050/1 |
جریمۀ ناظران بورس |
PENALTY |
259/0 |
434/0 |
663/0 |
042/1 |
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهان |
BTM |
171/0- |
705/0- |
480/0 |
247/1 |
نسبت بدهی کل به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام |
DTE |
318/0 |
202/3 |
001/0 |
646/1 |
انحراف معیار بازدههای هفتگی |
SIGMA |
312/3 |
455/0 |
648/0 |
028/1 |
میانگین حسابی بازده هفتگی |
RET |
648/0 |
114/0 |
908/0 |
295/1 |
بازده داراییها |
ROA |
022/0 |
560/2 |
010/0 |
481/1 |
اندازۀ شرکت |
SIZE |
084/0- |
230/1- |
218/0 |
227/1 |
سپر مالیاتی |
TAX |
239/0 |
293/1- |
092/0 |
129/1 |
چولگی منفی بازدههای هفتگی |
NCSKEW |
133/0 |
215/2 |
026/0 |
265/1 |
R2 مک فادن |
087/0 |
||||
آمارۀ نسبت درستنمایی |
572/81 |
||||
سطح معناداری مدل |
000/0 |
||||
آمارۀ هاسمرـ لمشو(معناداری با درجۀ آزادی8) |
741/7 (459/0) |
||||
آمارۀ اندروز (معناداری با درجه آزادی 10) |
743/9 (463/0) |
با توجه به نگاره (2)، ضریب عملکرد زیستمحیطی بهعنوان متغیر مستقل پژوهش 132/5- حاصل شده و با توجه به سطح معناداری آن، که کمتر از 5 درصد است، میتوان اظهار داشت عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر منفی و معناداری دارد. با این نتیجه میتوان بیان کرد شرکتهایی که در راستای حفظ محیط زیست عمل میکنند، نسبت به سایر شرکتها از ریسک کمتری برخوردارند؛ بدینگونه فرضیۀ اول پژوهش مبنی بر وجود رابطه معنادار بین عملکرد زیستمحیطی و ریسک سقوط قیمت سهام تأیید میشود. درواقع شرکتهای سازگار با محیط زیست با افشای اختیاری اطلاعات مربوط به عملکرد زیستمحیطی باعث بهبود کیفیت اطلاعات افشاشدۀ شرکت میشوند. همچنین، با معرفی خود بهعنوان حامی سبز، شهرت و خوشنامی خود را بین سرمایهگذاران شکل میدهند و با ایجاد سرمایۀ اخلاقی مثبت، از حمایت ذینفعان فعال محیط زیست بهره خواهند گرفت. مطابق با این شواهد، واحد تجاری ازطریق عملکرد زیستمحیطی باعث کاهش ریسک سقوط قیمت سهام میشود.
از میان متغیرهای کنترلی، ریسک سقوط قیمت سهام با اقلام تعهدی اختیاری و نسبت بدهی کل به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام، بازده داراییها و چولگی منفی بازده هفتگی دارای رابطه معناداری است؛ اما بین متغیر وابسته با سایر متغیرهای کنترلی پژوهش رابطه معناداری یافت نشد.
ب) نتایج آزمون فرضیۀ دوم
نتایج تخمین الگوی رگرسیون لجستیکی فرضیۀ دوم پژوهش به روش دادههای ترکیبی در نگاره (3) ارائه شدهاند. در این فرضیه، با استفاده از یک مدل لجستیک، تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطۀ بین عملکرد زیستمحیطی و ریسک سقوط قیمت سهام بررسی میشود.
CRASHi,t+1: ریسک سقوط قیمت سهام در سال آینده
CEPi,t: میزان عملکرد زیستمحیطی شرکت
: ارتباطات سیاسی
CEP*PCON: عملکرد زیستمحیطی شرکتهای دارای ارتباطات سیاسی
CONTROLS: متغیرهای کنترلی
ɛ: خطای تصادفی
نگاره 3. نتایج آزمون فرضیۀ دوم پژوهش
متغیر |
نماد متغیرها |
ضرایب |
آمارۀ والد |
سطح معناداری |
عامل تورم واریانس |
عرض از مبدأ |
- |
128/0 |
140/0 |
888/0 |
- |
عملکرد زیستمحیطی |
CEP |
546/3- |
217/2- |
026/0 |
895/3 |
ارتباطات سیاسی |
CPCON |
885/0 |
141/2 |
032/0 |
563/5 |
CEP*CPCON |
- |
385/2- |
289/1- |
197/0 |
948/8 |
هموارسازی سود |
ACCM |
778/0 |
406/2 |
016/0 |
120/1 |
نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهان |
BTM |
099/0- |
400/0- |
688/0 |
278/1 |
نسبت بدهیکل به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام |
DTE |
294/0 |
926/2 |
003/0 |
653/1 |
عدم تقارن اطلاعاتی |
DTURN |
838/3- |
086/0- |
931/0 |
051/1 |
مالکان نهادی |
INTSHR |
075/0- |
269/2- |
787/0 |
354/1 |
چولگی منفی بازدههای هفتگی |
NCSKEW |
091/0 |
582/1 |
113/0 |
275/1 |
جریمۀ ناظران بورس |
PENALTY |
204/0 |
347/0 |
728/0 |
047/1 |
میانگین حسابی بازده هفتگی |
RET |
378/0 |
066/0 |
947/0 |
295/1 |
بازده داراییها |
ROA |
022/0 |
552/2 |
010/0 |
467/1 |
انحراف معیار بازدههای هفتگی |
SIGMA |
043/3 |
423/0 |
672/0 |
027/1 |
اندازۀ شرکت |
SIZE |
102/0- |
480/1- |
138/0 |
250/1 |
سپر مالیاتی |
TAX |
427/0 |
522/0 |
601/0 |
142/1 |
R2 مک فادن |
093/0 |
||||
آمارۀ نسبت درستنمایی |
218/87 |
||||
سطح معناداری مدل |
000/0 |
||||
آمارۀ هاسمر - لمشو (معناداری با درجۀ آزادی 8) |
072/4 (850/0) |
||||
آمارۀ اندروز (معناداری با درجۀ آزادی 10) |
031/8 (625/0) |
با توجه به نگاره 3، در ارتباط با متغیر ارتباطات سیاسی که نقش متغیر تعدیلگر را دارد، با سطح معناداری 032/0 استنباط میشود که بین ارتباطات سیاسی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، با توجه به مثبتبودن این رابطه باید استنتاج کرد بین ارتباطات سیاسی و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، ضریب متغیر عملکرد زیستمحیطی شرکتهای دارای ارتباطات سیاسی برابر (385/2-) است که از لحاظ آماری در سطح 5 درصد معنادار نیست (197/0). با توجه به مطالب بالا برخلاف مبانی نظری پژوهش، ارتباطات سیاسی بر رابطه بین عملکرد زیستمحیطی و ریسک سقوط قیمت سهام تأثیر معناداری ندارد؛ چون با توجه به اینکه در ایران چهارچوب و مقررات سختگیرانهتری برای عملکرد زیستمحیطی وجود ندارد، برای شرکتهای دارای ارتباط سیاسی ضرورتی ندارد از این ارتباطات بهعنوان دستآویزی برای تسهیل عملکرد زیستمحیطی و عدم افشای آن بهرهای ببرند و این عامل باعث بیتأثیری ارتباطات سیاسی بر رابطه خواهد شد.
از میان متغیرهای کنترلی، ریسک سقوط قیمت سهام با اقلام تعهدی اختیاری و نسبت بدهی کل به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام، بازده داراییها دارای رابطه معناداری است؛ اما بین متغیر وابسته با سایر متغیرهای کنترلی پژوهش رابطه معناداری یافت نشد.
بنابراین، با توجه به مطالب فوق، فرضیۀ دوم پژوهش تأیید نمیشود.
بحث و نتیجهگیری
نقش افشای اطلاعات در پیشبینی، قضاوت و ارزیابی همواره شایان توجه بوده است. توجه افراد به مسائل و مشکلات محیط زیست در سالهای اخیر ذهن استفادهکنندگان را از گزارشهای سنتی و صرفاً مالی به گزارشهای غیرمالی بهخصوص گزارشهای مربوط به مسئولیت اجتماعی معطوف کرده است؛ به طوری که این فعالیتها بهطور مستقیم بر عملکرد شرکت تأثیرگذار بوده است. این پژوهش نشان میدهد شرکتهای مسئول محیط زیست با کسب شهرت به خوشنامی و حامی محیط زیست به جذب سرمایهگذاران فعال محیط زیست منجر میشوند. همچنین، مدیران با افشای اینگونه اطلاعات غیرمالی تصویر مطلوبی از شرکت در شفافیت اطلاعات را به ذینفعان نشان میدهند؛ بنابراین، کیفیت افشا در سطح بالاتر و احتمال احتکار اخبار ناخوشایند در این شرکتها در سطح پایینی قرار دارد؛ درنتیجه، باعث کاهش ریسک سقوط قیمت سهام میشوند؛ اما ارتباطات سیاسی شرکت علاوه بر اینکه دارای مزایایی مانند کاهش محدودیتهای مالی در سرمایهگذاریهای زیستمحیطی، پایینآمدن هزینۀ شرکت برای سرمایهگذاری در محیط زیست، کاهش خطرات نوآوری در فنآوری محیط زیست و ... است، گاهی اوقات واحد تجاری از این ارتباطات سیاسی در جهت منفی و تخریب محیط زیست برای افزایش سودآوری کوتاهمدت استفاده میکنند و این عامل ممکن است اثرات منفی عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام را تضعیف کند؛ اما برخلاف مبانی نظری پژوهش، رابطه منفی و معناداری بین ارتباط سیاسی بر تأثیر عملکرد زیستمحیطی بر ریسک سقوط قیمت سهام وجود نداشت ]10[. همچنین، امروزه عملکرد زیستمحیطی شرکتها یک جنبش نوظهور در میان صنایع مختلف است که به دنبال یافتن یک راهحل مفید و مؤثر برای مواجهشدن با مسائل اجتماعی و محیطی شرکتهای مدرن در جامعۀ امروزی است. کسبوکار امروزی نیاز خود را با همزیستی مسالمتآمیز با جامعه و محیط کسبوکار درک کرده و این حقیقت را دریافته است که با آسیبدیدن و تضعیف محیط پیرامون، پایداری کسبوکار و توسعۀ پایدار اجتماع که میتواند عامل اصلی بقای سازمان باشد، به خطر میافتد و این با عملکرد و بازدهی سهام بهطور مستقیم در ارتباط است.
پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج پژوهش
با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر وجود رابطه منفی بین عملکرد زیستمحیطی و ریسک سقوط قیمت سهام پیشنهادات زیر مطرح میشوند:
پیشنهادهای برای پژوهشهای آتی
با توجه به یافتههای پژوهش، موضوعات زیر به پژوهشگران آتی پیشنهاد میشود:
[1] corporate social responsibility
[2] Corporate environmental responsibility
[3] Resource-based View
[4] High-Profile National Political
منابع