نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 دانشیار، گروه حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
3 استادیار، گروه حسابداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Prior empirical research, unlike the researchers’ expectation about the relationship between tax avoidance and tax risk, has generally failed to find a relationship between measures of tax risk and measures of tax avoidance and the results have been different and sometimes contradictory. Accordingly, the main purpose of the present study is to investigate the effects of diversification of tax strategies used by a public company on the relationship between measures of tax avoidance and measures of risk. To define the construct of diversification of tax strategies, two diversification measures are based on broad categories of sources of tax benefits. Then, the relationship between the diversification of tax planning strategies and tax risk and the effect of diversification on the relationship between tax avoidance and tax risk is examined by relevant regressions. In empirical tests, the annual data of 160 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2008 to 2015 were analyzed. The findings of the study showed using tax risk measures based on the variance of ETRs and tax risk measures based on the spike of a tax rate, more resources of tax avoidance result in less tax risk at a 90% confidence level. Also, using the overall firm risk measure, there is a positive relationship between tax risk and increasing resources of tax avoidance. The results of the study showed that despite the negative effect of diversification of tax planning strategies on tax risk, this variable increases the overall company risk. This might arise from increasing earnings management opportunities and failing financial reporting because of the effect of a multiplicity of tax strategies on the complexity of tax applications and financial reporting and increasing management abuse risk.
کلیدواژهها [English]
بسیاری از پژوهشهای اخیر در حوزه حسابداری مالیاتی به بررسی دلایل تغییرات اجتناب مالیاتی شرکتها پرداختهاند و سعی کردهاند تأثیر متغیرهای مختلف بر سطح اجتناب مالیاتی را بررسی کنند. همچنین، مدیران شرکتها بهطور مرتب به برنامهها و ریسکهای مربوط به مالیات، همزمان با سایر ریسکها توجه و بازنگری میکنند و به شناسایی و مدیریت آنها میپردازند؛ درحالی که مدیران به ریسک مالیاتی در سطح جهان بهطور فزایندهای توجه داشتهاند، در ایران نیز با توجه به سیاستگذاری کلی نظام در جهت کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تأمین هزینههای دولت از محل درآمدهای مالیاتی و همچنین رویکرد رسیدگی مبتنی بر ریسک سازمان امور مالیاتی در چهارچوب استقرار نظام جامع مالیاتی، به تبیین تغییرات اجتناب مالیاتی و عوامل تعیینکننده ریسک مالیاتی شرکتها بیش از پیش توجه شده است.
مروری بر ادبیات موضوعی ریسک مالیاتی نشان میدهد بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی یکی از نواحی پر ابهام در این حوزه است. بهطور کلی، میان پژوهشگران درخصوص اجزای تشکیلدهندۀ ریسک مالیاتی اتفاق نظر کمی وجود دارد که این موضوع باعث نبود درک مناسب از محرکهای اصلی چنین ریسکی شده است [54]. بعضی پژوهشگران در راستای مفهوم هزینههای نمایندگی برنامهریزی مالیاتی متذکر شدند که مدیران باید میان پذیرش ریسک ناشی از برنامهریزی مالیاتی و هزینههای نمایندگی تعادل برقرار کنند [21-5]. به نظر منطقی میرسد شرکتهایی که نرخهای مؤثر مالیاتی کمتری نسبت به شرکتهای همسان خود ابراز میکنند تمایل به پذیرش ریسک بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، شرکتهایی که از استراتژیهای مالیاتی جسورانهتری استفاده میکنند، باید نرخهای مؤثر مالیاتی کمتری داشته باشند. از آنجایی که شرکتها برای افزایش میزان اجتناب مالیاتی خود به بیش از سطح پایه و اولیه باید از استراتژیهای مالیاتی جسورانهتری استفاده کنند، انتظار میرود رابطه معناداری بین میزان اجتناب مالیاتی آنها و ریسکی که متحمل میشوند، وجود داشته باشد. در غیر این صورت، درک اینکه چرا همه شرکتها نرخهای مالیاتی پایین مشابهی ابراز نمیکنند، مشکل خواهد بود؛ دستکم انتظار میرود شرکتها در صنایع مشابه که فرصتهای برنامهریزی مالیاتی مشابهی دارند، نرخهای مؤثر مالیاتی مشابه ابراز کنند. چندین مطالعه با توجه به تئوری نمایندگی پیشنهاد میدهند تغییرات در سطح اجتناب مالیاتی شرکتها بهوسیلۀ ریسکگریزی مدیریت هدایت میشود [51-36-19]. با وجود این، روشن نیست آیا سطوح بالای اجتناب مالیاتی نشاندهندۀ سطوح بالای ریسک است و در این صورت تا چه حد چنین ارتباطی برقرار است.
باوجود اینکه بعضی پژوهشها [35-13-2] توانستند شواهد تجربی درخصوص وجود رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی ارائه دهند، در سالهای اخیر نتایج چندین مطالعه مهم با این فرض که نرخهای مؤثر مالیاتی پایین میتوانند شاخصی برای برنامهریزی مالیاتی پرریسک باشند، در تناقض بودهاند [43-38-37-27]. وایلد و ویلسون [54] ضمن تأکید بر لزوم انجام تحقیقات بیشتر در این حوزه از ادبیات موضوعی بیان میدارند این نتایج متناقص باعث طرح سؤالاتی بین پژوهشگران این حوزه شده است: اینکه چه موضوعات یا محدودیتهای نمایندگی دیگری واریانس نرخهای مؤثر مالیاتی را توضیح میدهند؟ آیا ریسکهای مالیاتی مهمی وجود دارند که به شاخصهای عدم قطعیت مالیاتی یا تغییرپذیری نرخهای مالیاتی مرتبط نباشند؟ آیا متغیر دیگری وجود دارد که نوسانات نتایج مالیاتی شرکت را در حضور مدیر ریسکگریز و مالک ریسکخنثی توضیح دهد و در ادبیات موضوعی شایان توجه قرار نگرفته باشد؟
در این پژوهش بیان میشود یک دلیل احتمالی برای این یافتههای متناقض ممکن است در نظر نگرفتن نقش متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی باشد که میتواند ریسک مالیاتی را برای یک سطح مشخص از اجتناب مالیاتی کاهش دهد؛ در حالی که هدف از این مطالعه بررسی تأثیر متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی روی ریسک مالیاتی است، به لحاظ تجربی اینکه مدیران کدام استراتژیهای مالیاتی خاص را در برنامهریزی مالیاتی خود به کار میگیرند، مشاهدهشدنی نیست. با وجود این، میتوان به مشاهده نتایج استراتژیهای مالیاتی در قالب مبلغ مالیات اجتنابشده پرداخت. بهعلاوه، این مزایای مالیاتی از منابع متفاوتی حاصل میشوند. اگرچه این امکان وجود دارد که تعداد زیادی از استراتژیهای مالیاتی درون یک طبقه گسترده منابع مزایای مالیاتی اعمال شوند، هرچه یک شرکت از طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی بیشتری استفاده کرده باشد، آن شرکت استراتژیهای مالیاتی متنوعتری خواهد داشت. نتایج این پژوهش میتواند با اضافهکردن یک بعد جدید به رابطه اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی به روشنتر شدن این حوزه از ادبیات موضوعی و تبیین تغییرات اجتناب مالیاتی و عوامل تعیینکننده ریسک مالیاتی شرکتها کمک کند.
در ادامه، مبانی نظری نقش متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی روی رابطه ریسک مالیاتی و اجتناب مالیاتی، مطرح و پس از طرح فرضیهها و پیشینه تجربی، روششناسی پژوهش معرفی میشود. در پایان، پس از ارائه یافتههای آزمونهای تجربی مربوطه، نتیجهگیری و پیشنهادهای پژوهش ارائه میشود.
«برنامهریزی مالیاتی» عبارت است از تلاشهای سنجیده و هدفمندی که برای کاهش بار مالیاتی شرکت انجام میشود. بر این اساس، برنامهریزی مالیاتی بهعنوان سرمایهگذاری روی اجتناب مالیاتی در نظر گرفته میشود، درجایی که اجتناب مالیاتی خود پیامد آن سرمایهگذاری است [54]. برنامهریزی مالیاتی هزینههایی مثل ایجاد یک واحد مالیاتی داخلی، پرداخت برای دریافت خدمات مالیاتی از خارج سازمان، هزینههای حسابداری و قانونی برای اجرای استراتژیهای خاص مالیاتی و ... در بر دارد که این هزینهها چندان قابل ملاحظه نیستند. وایلد و ویلسون [54] با استفاده از بعضی مدلهای اقتصادی که تصمیمات را در قالب پیامدهای هزینهها و مزایای مورد انتظار شکل میدهند [16-12]، چهارچوب روشنی ارائه کردند که بر این اساس هنگامی که شرکتی درگیر برنامهریزی مالیاتی میشود، مدیران شرکت به نوعی روی اجتناب مالیاتی سرمایهگذاری میکنند. بازده این سرمایهگذاری، صرفهجویی مالیاتی برنامهریزیشده یا مورد انتظار است. با وجود این، این احتمال وجود دارد که مقدار اولیه صرفهجویی مالیاتی برنامهریزیشده محقق نشود. براساس تئوری پرتفوی، در صورتی که که بازده هر یک از داراییهای موجود در پرتفوی بهطور کامل همبسته نباشند، متنوعسازی یک پرتفوی میتواند واریانس کلی پرتفوی را کاهش دهد [47-46].
به چندین دلیل این امکان وجود دارد که صرفهجویی مالیاتی برنامهریزیشده محقق نشود:
احتمال اتفاقافتادن هر یک از این موارد برای هر نوع استراتژی خاص مالیاتی متفاوت است؛ بنابراین، وقتی شرکتی یک استراتژی مالیاتی مشخص را اجرا میکند، انتظار دارد یک صرفهجویی مالیاتی برنامهریزیشده اولیه از آن کسب کند که پس از در نظر گرفتن احتمال کاهش این مقدار صرفهجویی اولیه، یک صرفهجویی مالیاتی مورد انتظار (امید ریاضی صرفهجویی مالیاتی) برای این استراتژی مالیاتی مشخص وجود خواهد داشت. این پراکندگی یا احتمال تغییر مقادیر صرفهجویی مالیاتی نهایی در مقایسه با صرفهجویی مالیاتی مورد انتظار اولیه معرف ریسک مالیاتی در این مطالعه است.
هر استراتژی مالیاتی دارای توزیع نتایج مالیاتی احتمالی خود است و اتفاقافتادن هر نتیجه خاص، یک احتمال مشخص دارد. اگر توزیع نتایج مالیاتی احتمالی مذکور، واریانس بالایی داشته باشد، مقدار بازده مورد انتظاری (صرفه جویی مالیاتی مورد انتظار) که شرکت ممکن است از دست بدهد، بزرگتر خواهد بود. این موضوع بیانکنندۀ ریسک مالیاتی بالاتر است؛ زیرا شرکت ممکن است به نتیجهای بسیار کمتر از آنچه انتظار داشته برسد.
در شرایطی که هزینه مالیاتی بالقوه (تعهد مالیاتی) وابسته به نتیجه رویدادهای آتی غیرقطعی (مثل موفقیت شرکت در اجرای استراتژیهای اجتناب مالیاتی، نتیجه حسابرسی مالیاتی و ...) است، اجتناب مالیاتی را میتوان بهمثابۀ ایجاد یک تعهد مشروط (احتمالی) در نظر گرفت. با وجود اینکه هزینه مالیاتی بالقوه را میتوان تخمین زد، مقدار نهایی و به تبع آن مقدار اجتناب مالیاتی به رویدادهای آتی غیرقطعی وابسته است.
با توجه به آنچه گذشت میتوان در ارتباط با میزان اجتناب مالیاتی ناشی از استراتژیهای مالیاتی نیز همین تفسیر را به کار برد. افزایش تعداد نتایج بالقوه میتواند واریانس نتایج مالیاتی را کاهش دهد و درنتیجه، ریسک مالیاتی کاهش یابد. درمجموع، افزایش تعداد استراتژیهای مالیاتی میتواند واریانس پرتفوی برنامهریزی مالیاتی را با ثابت نگه داشتن میانگین (امید ریاضی) صرفهجویی مالیاتی مورد انتظار کاهش دهد؛ بنابراین، ریسک مالیاتی با نزدیکشدن توزیع نتایج احتمالی به صرفهجویی مالیاتی مورد انتظار کاهش مییابد.
فرضیهها
مارکویتز [47-46] متنوعسازی را در قالب تئوری پرتفوی معرفی میکند؛ در جایی که سرمایهگذاران سعی دارند برای میزان مشخصی از بازده مورد انتظار، ریسک پرتفوی سرمایهگذاریهای خود را حداقل و درنتیجه یک پرتفوی مؤثر ایجاد کنند. ریسک نهتنها وابسته به واریانس نتایج هر دارایی مشخص در پرتفوی است، در عین حال به همبستگی یا کوواریانس بین نتایج هر دو دارایی خاص بستگی دارد؛ بنابراین، ریسک کلی پرتفوی با متنوعسازی پرتفوی بهوسیلۀ داراییهای با ریسک غیرمرتبط کاهش مییابد. با بهکارگیری چنین موقعیتی دربارۀ اجتناب مالیاتی شرکتها، برنامهریزی مالیاتی بهعنوان نوعی سرمایهگذاری در اجتناب مالیاتی در نظر گرفته میشود. هدف اصلی، کاهش مالیات بهعنوان یک خروجی وجه نقد است که ازطریق استراتژیهای مالیاتی خاص انجام میپذیرد؛ در حالی که هر استراتژی یک مقدار اولیه صرفهجویی مالیاتی برنامهریزیشده دارد، نتیجه نهایی میتواند متفاوت از مقدار برنامهریزی شده باشد. با در نظر گرفتن احتمال هر یک از نتایج، هر استراتژی مالیاتی یک مقدار مورد انتظار صرفهجویی مالیاتی و یک توزیع نتایج ممکن خواهد داشت. پراکندگی یا واریانس این نتایج، بیانکنندۀ ریسک مالیاتی است. اگر شرکتی پرتفوی برنامهریزی مالیاتی خود را با استفاده از استراتژیهای مالیاتی مختلف که نتایجشان بهطور کامل همبسته نیستند، متنوع سازد، آنگاه واریانس نتایج کلی پرتفوی کاهش مییابد.
بنابراین، صرفنظر از ریسکی که باید برای یک سطح مشخص از اجتناب مالیاتی متحمل شد، متنوعسازی استراتژیهای مالیاتی میتواند ریسک را ازطریق کاهش واریانس نتایج مالیاتی کاهش دهد. برای هر نرخ مؤثر مالیاتی نقدی مشخص، نتایج مالیاتی برای شرکتی که پرتفویی با استراتژیهای مالیاتی متنوعتر دارد، در مقایسه با شرکتی که پرتفویی با تنوع استراتژیهای کمتر دارد، پراکندگی کمتری خواهد داشت.
با توجه آنچه گفته شد و با مقایسه دو شرکت با نرخ مؤثر مالیات نقدی 20 درصد (اجتناب مالیاتی یکسان)، شرکت متنوعتر ریسک کمتری خواهد داشت. به لحاظ آماری، در یک سطح مشخص از اجتناب مالیاتی، متغیر متنوعسازی میزان متغیر وابسته را کاهش و بخشی از تغییرات متغیر وابسته را توضیح میدهد. به عبارتی، متنوعسازی در شرکتی با نرخ مؤثر مالیاتی نقدی 30 درصد (اجتناب مالیاتی کمتر) در مقایسه با زمانی که این شرکت نرخ مؤثر مالیاتی نقدی 20 درصد (اجتناب مالیاتی بالاتر) دارد، تأثیر منفی بیشتری روی ریسک مالیاتی خواهد داشت؛ بنابراین، برای یک سطح مشخص از اجتناب مالیاتی، متنوعسازی استراتژیهای مالیاتی میتواند اثر اجتناب مالیاتی روی ریسک مالیاتی را کاهش دهد.
با توجه به آنچه گفته شد فرضیههای پژوهش به شکل زیر تعیین میشوند:
H1(a) - برای یک سطح مشخص از اجتناب مالیاتی، متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی، ریسک مالیاتی را کاهش میدهد.
H1(b)- برای یک سطح مشخص از اجتناب مالیاتی، متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی، اثر اجتناب مالیاتی روی ریسک مالیاتی را کاهش میدهد.
با وجود این، چندین دلیل بالقوه مطرح میشود که چرا متنوعسازی میتواند واریانس نتایج احتمالی و درنتیجه، ریسک مالیاتی را افزایش دهد:
پژوهشگران طی سالهای گذشته، دربارۀ تغییرات اجتناب مالیاتی شرکتها مطالعه کردهاند. سؤال بسیاری از این تحقیقات آن است که چرا بعضی شرکتها قادرند نرخهای مؤثر مالیاتی (ETRs) کمتری نسبت به سایر شرکتها داشته باشند. این مطالعات نشان میدهند این تغییرات تاحدودی بهوسیلۀ ویژگیهایی مثل اندازه [55]، ساختار مالکیت [22-1]، راهبری شرکتی [26-11]، مسئولیتپذیری اجتماعی [10]، اطمینان بیش از حد مدیریتی [9]، کیفیت اطلاعات داخلی و افشا [4] و موقعیت شرکتهای تابعه [28] توضیحپذیرند. سایر محققان معتقدند انواع خاصی از اجتناب مالیاتی دارای ریسک بیشتر و جسورانهترند. طایفه و همکاران [8] با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری به رتبهبندی عوامل مؤثر بر اجتناب مالیاتی پرداختند.
لیسوسکی و همکاران [45] اجتناب مالیاتی را پیوستاری تعریف کردهاند که در یک سوی آن استراتژیهای اجتناب مالیاتی کاملاً قانونی و در سوی دیگر جسورانهترین موقعیتهای مالیاتی مثل فرار مالیاتی قرار میگیرد؛ بنابراین، هرچه اجتناب مالیاتی بیشتر باشد، نشاندهندۀ آن است که یک شرکت مایل به پذیرش ریسک بیشتر است. براساس تئوری نمایندگی و این گزاره که مدیران اساساً ریسکگریزند، چندین مطالعه پیشنهاد میدهند تغییرات در سطح اجتناب مالیاتی بهوسیلۀ ریسکگریزی مدیریت هدایت میشود [51-36-19].
گونتر و همکاران [37] از نوسانهای نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی بهعنوان متغیر ریسک مالیاتی استفاده کردند. بر این اساس، محققان بعدی، ریسک مالیاتی را انحراف استاندارد نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی سالانه تعریف کردهاند [40-33-23-15]. در ادبیات موضوعی با توجه به اینکه بعضی ریسکها به اجتناب مالیاتی وابستهاند، بر اهمیت مدیریت ریسک مالیاتی تأکید شده [36-13] و اجتناب مالیاتی، فعالیتی پرریسک تلقی شده است. این پژوهشها بیان میدارند شرکتهایی که پرداختهای مالیاتی خود را ازطریق وضعیتهای مالیاتی پرریسک کاهش میدهند، ممکن است مجبور به بازپرداخت مالیات صرفهجوییشده به همراه جرایم مالیاتی احتمالی شوند.
اگرچه فعالیتهای کاهنده مالیات غالباً ارزش مورد انتظار مثبتی دارند، این احتمال که ممکن است ممیزان مالیاتی، وضعیت مالیاتی شرکت را به چالش بکشند باعث میشود تا این وضعیت ذاتاً پر ریسک تلقی شود. چنانچه دیرنگ و همکاران [32] بیان میکنند هنوز دربارۀ تعریف دقیقی از ریسک مالیاتی در ادبیات موضوعی توافق نشده است، مفاهیم ریسک، عدم قطعیت و جسورانهبودن در ارتباط با مالیات مطرح هستند. محققان قبلی بر عدم قطعیت بازپرداخت صرفهجویی مالیاتی آتی [42-32-20] و عدم قطعیت پرداختهای مالیاتی آتی [38] تمرکز کردهاند.
نیومن و همکاران [50] بر تعاریف گسترده ریسک تمرکز کردهاند و ریسک مالیاتی را بهعنوان وجود عدم قطعیت درخصوص خروجیهای مالیاتی آتی که بهوسیلۀ فعالیتهای جاری ایجاد میشوند یا ناکامی در اجرای تصمیمات یا تکمیل فعالیتها تعریف میکنند. دریک و همکاران [33] بر تعریف تأمین مالی کلاسیک تمرکز میکنند و ریسک مالیاتی را پراکندگی خروجیهای بالقوه ناشی از اجتناب مالیاتی تعریف میکنند. اعتمادی و ساری [2] با الگوسازی مفهومی و مدلسازی آماری اندازهگیری ریسک مالیاتی براساس مؤلفه عدماطمینان، به بررسی تأثیر اجتناب مالیاتی بر ریسک مالیاتی در شرکتها پرداختند. یافتههای آنها نشان میدهند رابطه منفی معناداری بین نرخ مؤثر مالیاتی و بیثباتی وضعیت مالیاتی وجود دارد. دارابی و همکاران [6] بیان میدارند ریسک مالیاتی میتواند بهطور خاص از اجتناب مالیاتی نشئت بگیرد. آنها بیان میدارند ریسک مالیاتی میتواند از استراتژیهای برنامهریزی مالی شرکت به وجود آید که مستقل از کل ریسک عملیاتی است. اجتناب مالیاتی میتواند ریسکها را به سمت بدهکاران سوق دهد و موجب کاهش توانایی آنها در پرداخت بدهیهایشان شود.
چندین مطالعه این فرض را زیر سؤال بردهاند که نرخهای مؤثر مالیاتی کمتر شاخصی برای برنامهریزی مالیاتی ریسکیاند. دیرنگ و همکاران [27] که نخستین مطالعه نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی را انجام دادند، دریافتند نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی پایین، ماندگاری بیشتری از نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی بالا دارند. این یافتهها با این فرض که نرخهای اجتناب مالیاتی پایین میتوانند ریسک مالیاتی بالا را منعکس کنند تناقض دارد؛ زیرا اگر این چنین باشد، انتظار میرود نرخهای اجتناب مالیاتی پایین دارای نوسان بیشتر باشند.
گونتر و همکاران [37] این رابطه را بهصورت مستقیمتری بررسی کردند. آنها به بررسی رابطه بین استراتژیهای مالیاتی و ریسک مالیاتی پرداختند. نتایج بررسی آنها نشان میدهند کاهش نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی باعث افزایش نوسان نرخهای مالیاتی (ریسک مالیاتی شرکت) نمیشود. آنها پیشنهاد میدهند اجتناب مالیاتی بهطور متوسط با استفاده از استراتژیهای پایدار که ریسک مالیاتی را افزایش نمیدهند، انجام میشود.
گونتر و همکاران [38] به بررسی رابطه عدم قطعیت مالیاتی و اجتناب مالیاتی نهایی پرداختند. آنها با ارائه سیستمی از معادلات نشان دادند همانگونه که درآمد پیش از مالیات افزایش مییابد، هر یک دلار مالیات اضافی بالقوه، بهطور متوسط، به 32.8 سنت مالیات اجتنابشده منجر میشود که آنها از آن بهعنوان اجتناب مالیاتی نهائی نام میبرند. نتایج بیانکنندۀ آن است که مقدار 4.3 درصد از اجتناب مالیاتی نهایی مربوط به مزایای مالیاتی غیرقطعی است. آنها با تفکیک شرکتهای درگیر اجتناب مالیاتی بالا دریافتند افزایش اجتناب مالیاتی لزوماً به افزایش عدم قطعیت منجر نمیشود.
هاچنز و همکاران [43] به بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک شرکت با استفاده از مدلهای مختلط مکنون پرداختند. نتایج بررسی آنها حاکی از وجود یک رابطه مثبت معنادار بین اجتناب مالیاتی و ریسک شرکت در بین 19 درصد از نمونه مطالعهشدهشان است. 42 درصد از نمونه مطالعهشده یک رابطه منفی بین ریسک مالیاتی و اجتناب مالیاتی نشان دادند و 39 درصد رابطه معناداری نشان ندادند.
روششناسی پژوهش
این پژوهش با توجه به نتایج آن برای گروههای ذینفع از نوع کاربردی به شمار میرود و از دیدگاه روشهای اجرا در حوزه کارهای کمی قرار میگیرد. رویکردهای استدلالی این پژوهش از نوع قیاسیاند و به لحاظ حوزه پارادایمی، در حوزه تحقیقات اثباتگرایانه قرار میگیرد. همچنین، ازنظر بعد زمانی این پژوهش طولی-گذشتهنگر است. اطلاعات و مطالب مربوط به ادبیات نظری و پیشینه تجربی به روش کتابخانهای جمعآوری شد و در این زمینه، از پایاننامهها و مقالات خارجی و داخلی استفاده شد. جمعآوری دادههای مورد نیاز پژوهش ازطریق اطلاعات مندرج در صورتهای مالی سالانه حسابرسیشده، بانکهای اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار و گزارش فعالیت هیئتمدیره صورت گرفت. گردآوری دادهها ازطریق نرمافزارهای موجود در این زمینه، انجام و برای مرتبسازی و محاسبه دادههای نهایی، از نرمافزار اکسل استفاده شد و مقادیر نهایی متغیرهای مورد نیاز پژوهش به دست آمدند. در مرحله بعد برای آزمونهای آماری، از نرمافزار EViews9 استفاده شد.
انتخاب نمونه و اندازهگیری متغیرها
جامعه آماری پژوهش عبارت است از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مطالعهشده شامل شرکتهای عضو جامعه آماری هدف است که دارای شرایط زیر باشند:
بهمنظور انجام آزمونهای تجربی و با توجه به لزوم وجود دادههای 5 سال آتی برای محاسبه متغیرهای متنوعسازی و ریسک مالیاتی، دادههای سالانه 160 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1387 تا 1394 آزمون میشوند.
متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی
در حالی که هدف از این مطالعه بررسی تأثیر متنوعسازی استراتژیهای مالیاتی روی ریسک مالیاتی است، اینکه مدیران کدام استراتژیهای مالیاتی خاص را در برنامهریزی مالیاتی خود به کار میگیرند، به لحاظ تجربی مشاهدهپذیر نیست. با وجود این، میتوان به مشاهده نتایج استراتژیهای مالیاتی پرداخت؛ بدین صورت که شرکت در مقایسه با نرخ مالیات قانونی 25 درصدی ایران، چه مقدار از پرداخت مالیات اجتناب کرده است. بهعلاوه مشاهده میشود این مزایای اجتناب مالیاتی از منابع مختلفی حاصل میشوند؛ برای مثال، این منابع میتوانند شامل درآمدهای عملیاتی یا درآمدهای غیرعملیاتی یا سایر طبقات درآمد و هزینهای صورت سود و زیان باشند. در این راستا، بعضی مقالات به دنبال نشانههایی در صورتهای مالی برای تعیین استراتژیهای مالیاتی شرکت بودهاند [53-44-17]. روی هر دسته از طبقات صورت سود و زیان میتوان تعداد زیادی از استراتژیهای مالیاتی خاص را به کار برد. اگرچه تعداد زیادی از استراتژیهای مالیاتی ممکن است درون یک منبع مزایای مالیاتی قابل اعمال باشند، هرچه شرکتی از منابع مزایای مالیاتی متنوعتری استفاده کرده باشد، آن شرکت استراتژیهای مالیاتی متنوعتری دارد؛ بنابراین، شاخص متنوعسازی در این پژوهش منعکسکنندۀ متنوعسازی منابع مزایای اجتناب مالیاتی است که بهنوبۀخود، متنوعسازی استراتژیهای مالیاتی را منعکس میکند.
بنابراین، برای تعریف عملیاتی این سازه، یک شاخص متنوعسازی تعریف میشود که روی طبقات گسترده منابع اجتناب مالیاتی پایهگذاری شده است. مکگیل و اتسلی [48] بیان میدارند طبقات مختلف صورتهای مالی قادرند استراتژیهای مالیاتی خاص را منعکس کنند و در این خصوص، شرکت انرون را بهطور خاص بررسی کردند. در ادبیات موضوعی، تفاوت سود حسابداری و سود مشمول مالیات مورد انتظار، منبع مزایای مالیاتی (اجتناب مالیاتی) شناخته میشود. همچنین، سود حسابداری شامل طبقات مختلف درآمدی و هزینهای است که هر یک از این طبقات ممکن است شامل دهها یا صدها موقعیت مالیاتی خاص مشاهدهناپذیر باشند. درواقع، منابع مزایای مالیاتی براساس موقعیتهای خاص مالیاتی که در هر طبقه از صورت سود و زیان اعمالشدنی هستند، تقسیم میشوند.
هرچه شرکتی طبقات گسترده منابع اجتناب مالیاتی بیشتری داشته باشد، آن شرکت احتمالاً استراتژیهای مالیاتی متنوعتری دارد. باوجود اینکه این شاخص متنوعسازی تا حد زیادی میتواند این سازه را منعکس کند، باید به این مسئله توجه داشت که شرکتها اغلب باوجود داشتن استراتژیهای مختلف مالیاتی، بر یکی از منابع اجتناب مالیاتی تمرکز بیشتری دارند.
درنهایت، حتی اگر مشاهده تمامی موقعیتهای مالیاتی موجود در هر یک از این طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی امکانپذیر بود، به احتمال زیاد آنها دارای همبستگی بالا بودند و امکان نداشت متنوعسازی اثر آنچنان بزرگی روی ریسک مالیاتی داشته باشد. با استفاده از این شاخص متنوعسازی که منعکسکنندۀ طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی است، احتمال کمتری وجود خواهد داشت که این همبستگی احتمالی مشکلساز شود. برای ایجاد شاخصی برای منعکسکردن طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی، مقدار مالیات اجتنابشده برابر 25 درصد کل تفاوتهای مالیاتی (BTDs) در نظر گرفته میشود.
دو شاخص متنوعسازی برای این مطالعه تعریف میشود که اجتناب مالیاتی را براساس دائمی یا موقت بودن و منبع ایجاد اجتناب مالیاتی تفکیک میکنند. برای تعریف شاخص اول، ابتدا مالیات اجتنابشده، به مالیاتهای اجتنابشده دائمی و موقت تفکیک میشوند. این کار ازطریق به تأخیر انداختن مالیات اجتنابشده به سال آتی انجام میشود. سپس هر یک از این تفاوتهای مالیاتی موقت و دائمی طی پنج سال آتی، روی طبقات درآمد و هزینهای مختلف شرکت برازش میشوند. هر یک از طبقات درآمد و هزینهای که بهصورت معناداری بتواند تغییرات اجتناب مالیاتی طی پنج سال آتی را توضیح دهند، بهعنوان یک طبقه گسترده منابع مزایای مالیاتی شناسایی و به این صورت اجتناب مالیاتی موقت و دائمی در طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی تقسیم میشوند.
برای افزایش قدرت مدل و با توجه به اینکه شرکتهای دارای فعالیت و اندازه مشابه، از ترکیب طبقات درآمد و هزینه و به تبع آن، استراتژیهای مالیاتی نسبتاً مشابهی برخوردارند [48]؛ شرکتهای نمونه با توجه به صنعت و سه اندازه کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم میشوند و مدل ذیل برای دستهای از شرکتها اجرا میشود که با توجه به صنعت/اندازه در یک طبقه قرار دارند. برای طبقهبندی شرکتهای هر صنعت به کوچک، متوسط و بزرگ از میانگین فروش هر صنعت استفاده میشود.
مدل(1) |
طبقات درآمد و هزینه:
همچنین، اجتناب مالیاتی ممکن است به دو روش رخ دهد. نخست، یک شرکت میتواند در حالی که سود پیش از مالیات خود را ثابت نگه میدارد، پرداختهای مالیاتی را کاهش دهد که از آن بهعنوان «اثر صورت» نام برده میشود. دوم، شرکت ممکن است در حالی که پرداختهای مالیاتی را ثابت نگه میدارد، سود قبل از مالیات را افزایش دهد که از آن بهعنوان «اثر مخرج» نام برده میشود. هر دو گروه استراتژیها به پرداخت مالیات کمتر نسبت به سود پیش از مالیات شرکت منجر میشوند [39]. گونتر و همکاران [39] با توجه به ترکیب سه متغیر نرخ مؤثر مالیاتی بر مبنای سود حسابداری پیش از مالیات (Cash ETR)، نرخ مؤثر مالیاتی بر مبنای جریانهای نقدی پیش از مالیات (CFO ETR) و مدیریت سود، اقدام به تفکیک شرکتهایی کردند که اجتناب مالیاتی آنها شامل یک یا هر دو نوع اجتناب مالیاتی است. آنها متغیر Cash ETR را بهصورت مالیات نقدی پرداختی تقسیم بر سود پیش از مالیات و CFO ETR را بهعنوان مالیات نقدی پرداختی تقسیم بر جریانهای نقدی عملیاتی پیش از مالیات تعریف کردند. انتظارات اقلام تعهدی از مدل اصلاحشده جونز محاسبه شده [24] و «اقلام تعهدی غیرمنتظره مثبت» همان اقلام تعهدی اختیاری مثبت در این مدل است. نمودار 1 ترکیب این متغیرها را برای تعیین نوع اجتناب مالیاتی با توجه به مطالعه گونتر و همکاران [39] نشان میدهد. چنانچه گفته شد هر نوع اجتناب مالیاتی معرف دستهای از استراتژیهای مالیاتی است؛ بنابراین، با توجه به نمودار (1)، به شرکتهایی که اجتناب مالیاتی از نوع اثر صورت یا اثر مخرج دارند، یک طبقه گسترده منابع مزایای مالیاتی و به شرکتهایی که شامل هر دو نوع اجتناب مالیاتی هستند، دو منبع اجتناب مالیاتی تخصیص مییابد.
نمودار 1. اثر صورت و اثر مخرج
بنابراین، کل مالیات اجتنابشده برحسب منابع مزایای مالیاتی شامل منابع دائمی و موقت تقسیم میشود؛ بنابراین، هر شرکت ممکن است با استفاده از هر یک از این منابع مختلف در هر سال مشخص از مالیات اجتناب کرده باشد؛ بنابراین، شاخص متنوعسازی اول ما عبارت است از متغیری که تعداد منابع استفاده شده را نشان میدهد. همچنین، این شاخص یک بار بهصورت صفر و یک تعریف میشود و از میانه تعداد طبقات اجتناب مالیاتی بهعنوان آستانه تعیین شرکتهای دارای متنوعسازی بالا و پایین استفاده میشود؛ بنابراین، این متغیر برای شرکتهایی که احتمال متنوعسازی بالاتری دارند، یک و برای سایر شرکتها عدد صفر اختیار میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، شاخص اول متنوعسازی برنامهریزی مالیاتی بهصورت ذیل تعریف میشود:
Diverse: یک متغیر که بیانکنندۀ تعداد طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی شرکت در سال t است.
Diverse_Dummy: یک متغیر مجازی که وقتی متغیر Diverse سطح بالای متنوعسازی را نشان میدهد، برابر با یک و صفر برای سایر موارد است. از میانه تعداد طبقات اجتناب مالیاتی بهعنوان آستانه تعیین شرکتهای دارای متنوعسازی بالا و پایین استفاده میشود.
شاخص دوم بر اساس تئوری پرتفوی تعریف میشود؛ اینکه متنوعسازی باعث کاهش واریانس پرتفوی میشود. با در نظر گرفتن برنامهریزی مالیاتی بهعنوان پرتفویی از استراتژیهای مالیاتی میتوان گفت افزایش تعداد استراتژیهای مالیاتی با ثابت نگه داشتن میانگین صرفهجویی مالیاتی مورد انتظار باعث کاهش واریانس پرتفوی برنامهریزی مالیاتی میشود؛ بنابراین، هرچه پرتفوی برنامهریزی مالیاتی متنوعتر شود، واریانس اجتناب مالیاتی کمتر است و متغیرهای توضیحی قادر به توضیح بخش بزرگتری از تغییرات متغیر وابسته خواهند بود. در این راستا، اجتناب مالیاتی طی پنج سال آتی روی عوامل مؤثر بر آن، که در ادبیات ذکرشده برازش میشوند و قدر مطلق باقیمانده این مدل بهعنوان شاخص دوم متنوعسازی استفاده میشود؛ به این معنی که هرچه قدر مطلق باقیمانده مدل کمتر باشد، متغیرهای توضیحی بخش بزرگتری از تغییرات متغیر وابسته را توضیح داده و درنتیجه، استراتژیهای متنوعتری استفاده شده است [7].
به این منظور از مدل برگرفته از پژوهش هوانگ و همکاران [41] استفاده میشود:
مدل(2) |
تعریف متغیرهای مدل (2)
TaxAvoid: مجموع مالیاتهای نقدی پرداختشده تقسیم بر مجموع سود پیش از مالیات
Size: لگاریتم طبیعی خالص داراییهای شرکت i در سال t
𝐿𝐸𝑉: نسبت ارزش دفتری بدهیها به ارزش دفتری داراییهای شرکت i در سال t
CASH: نسبت مجموع وجوه نقد بهعلاوۀ سرمایهگذاری کوتاهمدت تقسیم بر ارزش دفتری داراییهای شرکت i درسال t
𝑀𝑇𝐵: نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام شرکت
𝑅𝑂𝐴: نسبت سود خالص پس از کسر مالیات به ارزش دفتری داراییهای شرکت i در سال t
𝑃𝑃𝐸: نسبت اموال، تجهیزات و ماشینآلات به ارزش دفتری کل داراییها
𝐿𝑂𝑆𝑆: یک متغیر مجازی است که اگر شرکت زیان گزارش کرده باشد، عدد یک و در غیر این صورت، برابر صفر است.
𝐼𝐵: برابر با نسبت تعداد اعضای غیرموظف هیئتمدیره i درسال t به جمع کل اعضای هیئتمدیره
𝐶𝐹𝑂: نسبت خالص وجوه نقد عملیاتی به ارزش دفتری کل داراییها
𝐴𝐺𝐸: لگاریتم طبیعی عمر شرکت از تاریخ تأسیس
CC: نسبت فروش مشتریان عمده به کل فروش شرکت
با توجه به آنچه گفته شد، شاخص دوم متنوعسازی برنامهریزی مالیاتی بهصورت ذیل تعریف میشود:
Resid_Divers: قدر مطلق باقیمانده مدل رگرسیون اجتناب مالیاتی طی پنج سال آتی بر عوامل مؤثر بر آن که در ادبیات ذکر شدهاند.
برای اهداف این مطالعه دو شاخص اجتناب مالیاتی با تمرکز بر سطحی از اجتناب مالیاتی تعریف میشود که انتظار میرود مدیران هنگام برنامهریزی مالیاتی درگیر آن شوند. اگرچه شرکتها با در نظر داشتن یک مقدار اولیه صرفهجویی مالیاتی برنامهریزیشده در ذهن وارد یک استراتژی مالیاتی میشوند، با در نظر گرفتن احتمالات کاهش این مقدار اولیه، چندین نتیجه احتمالی وجود خواهد داشت؛ بنابراین، یک مقدار متوسط صرفهجویی مالیاتی مورد انتظار وجود خواهد داشت. ابتدا این اجتناب مالیاتی مورد انتظار بهعنوان نرخ مؤثر مالیات نقدی (مالیاتهای نقدی پرداختشده تقسیم بر سود پیش از مالیات) اندازهگیری میشود. برای کمک به تفسیر بهتر، این نرخهای مالیاتی بین صفر و یک تعدیل (winsorize) میشوند. سرانجام، نرخهای مالیاتی در منفی یک ضرب میشوند؛ بهطوری که اجتناب مالیاتی با افزایش مقدار شاخص اجتناب مالیاتی افزایش یابد.
با توجه به آنچه گفته شد، شاخص اول اجتناب مالیاتی بهصورت ذیل تعریف میشود:
TaxAvoid: مالیاتهای نقدی پرداختشده تقسیم بر مجموع سود پیش از مالیات. برای کمک به تفسیر بهتر، این نرخهای مالیاتی بین صفر و یک تعدیل میشوند (winsorize). سرانجام، نرخهای مالیاتی در منفی یک ضرب میشوند؛ بهطوری که اجتناب از مالیات با افزایش مقدار شاخص اجتناب مالیاتی افزایش یابد.
شاخص دوم، اجتناب مالیاتی تعدیلشده است که بهعنوان نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی شرکت تعریف میشود که از متوسط (میانه) نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی پرتفوی صنعت/اندازه شرکت کسر میشوند. مقدار این متغیر همزمان با اجتناب مالیاتی افزایش مییابد. تئوری انتظارات عقلایی بیان میدارد اگرچه ممکن است مدیران گاهی مقداری از صرفهجویی مالیاتی مورد انتظار متوسط را از دست بدهند؛ اما بهطور متوسط برآورد آنها صحیح خواهد بود.
با توجه به آنچه گفته شد، شاخص دوم اجتناب مالیاتی بهصورت ذیل تعریف میشود:
Adjusted TaxAvoid: مجموع مالیاتهای نقدی پرداختشده تقسیم بر مجموع سود پیش از مالیات که از متوسط (میانه) نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی پرتفوی صنعت/اندازه شرکت کسر میشوند. مقدار این متغیر همزمان با اجتناب مالیاتی افزایش مییابد.
ریسک مالیاتی در این مطالعه، احتمال تفاوت نتایج مالیاتی از آنچه انتظار میرود تعریف میشود. به عبارت دیگر، مقدار واقعی مالیات اجتنابشده (بعد از حسابرسی) از آنچه برنامهریزیشده متفاوت خواهد بود. این موضوع از پراکندگی نتایج بالقوه ناشی از استراتژیهای اجتناب مالیاتی نشئت میگیرد. این استراتژیها ممکن است بهواسطۀ عدماطمینان درخصوص مواردی چون به کار بردن قانون مالیاتها، شرایط واقعی یک موقعیت خاص، اینکه یک سیستم حسابداری چه مقدار میتواند به نتایج مالیاتی خود دست یابد و اینکه آیا اقدام مالیاتی باعث ایجاد هزینه سیاسی و حسن شهرت برای شرکت میشود، به نتیجه مورد انتظار منجر نشوند.
با توجه به اینکه در این مطالعه ریسک مالیاتی بهعنوان پراکندگی یا واریانس نتایج مالیاتی ناشی از استراتژیهای مالیاتی خاص تعریف میشود، از میان شاخصهای ریسک مطرح در ادبیات موضوعی روی مواردی تمرکز میشود که منعکسکنندۀ نوسانها هستند. گونتر و همکاران [37] نشان دادند نوسانهای نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی با نوسانهای سهام شرکت همبستهاند که این موضوع نشاندهندۀ وجود رابطه میان ریسک مالیاتی و ریسک کلی شرکت است. بر این اساس، محققان بعدی ریسک مالیاتی را انحراف استاندارد نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی سالانه تعریف کردند [40-33-23-15]. همگام با این دیدگاه، در این مطالعه ریسک مالیاتی بهعنوان پراکندگی یا واریانس نتایج مالیاتی ناشی از استراتژیهای مالیاتی، در نظر گرفته و با استفاده از نوسان نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی (ETRs) طی 5 سال آتی اندازهگیری میشود. این شاخص نشاندهندۀ نوسانهای نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی ناشی از استراتژیهای دائم و موقت و نیز شکست یک استراتژی مالیاتی است. این شاخص هر هزینه ناپذیرفتنی طی دوره حسابرسی مالیاتی را منعکس میکند. بهعلاوه، شاخص نرخ مؤثر مالیاتی نقدی در بردارندۀ شکست یک استراتژی اجتناب مالیاتی نیز هست (نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی بالاتر)؛ بنابراین، از انحراف استاندارد نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی سالانه بهعنوان نخستین شاخص ریسک (ریسک مالیاتی) استفاده میشود.
با توجه به آنچه گفته شد، شاخص اول ریسک مالیاتی بهصورت ذیل تعریف میشود:
SD_CETR: انحراف استاندارد مالیات نقدی پرداختشده (TXPD) تقسیم بر مجموع سود پیش از مالیات (PI) از سال t+1 تا t+5. این نرخهای مالیاتی برای کمک به تفسیر بهتر بین صفر و یک تعدیل میشوند (winsorize).
اگرچه این شاخص بهطور مستقیم از نتایج مالیاتی نشئت میگیرد، هزینههای پیشبینینشده استراتژیهای مالیاتی مثل هزینههای حسنشهرت و هزینههای سیاسی را منعکس نمیکند؛ زیرا نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی شامل این هزینهها نمیشود. بهمنظور رفع این مشکل فرض میشود واریانس نتایج مالیاتی (تعریف ریسک مالیاتی) بهصورت غیرمستقیم در نوسانهای بازده کلی شرکت (ریسک کلی شرکت) منعکس میشود؛ بنابراین، ریسک کلی شرکت بهعنوان شاخص دوم ریسک مالیاتی در نظر گرفته میشود. در این راستا، ریسک کلی شرکت بهعنوان نوسانهای بازده سهام تعریف میشود که با استفاده از انحراف استاندارد بازده سهام ماهانه طی سال آتی محاسبه میشود.
با توجه به آنچه گفته شد، شاخص دوم ریسک مالیاتی بهصورت ذیل تعریف میشود:
SD_Ret: انحراف استاندارد بازده سهام ماهانه طی سال آتی (t+1)
باوجود شواهد دیرنگ و همکاران [31] مبنی بر اینکه بعضی از شرکتها قادرند نرخهای مؤثر مالیاتی را برای یک دوره زمانی طولانی حفظ کنند، بعضی شرکتها نمیتوانند نرخهای مؤثر مالیاتی پایین را حفظ و شکست (spike) در نرخهای مالیاتی را تجربه میکنند؛ به این معنی که یک صرفهجویی مالیاتی قبلی ممکن است برگردانده شود. بر این اساس، متغیر Tax_Spike با در نظر گرفتن شاخص ساودرا [52] تعریف میشود؛ به طوری که وقتی پرداخت مالیات نقدی حداقل برابر با 60 درصد درآمد دفتری پیش از مالیات در هر یک از سه سال آتی باشد، برابر با یک و در غیر این صورت برابر با صفر خواهد بود.
با توجه به آنچه گفته شد، شاخص سوم ریسک مالیاتی بهصورت ذیل تعریف میشود:
Tax_Spike: یک متغیر که وقتی پرداخت مالیات نقدی (TXPD) حداقل برابر با 60 درصد سود دفتری پیش از مالیات در هر یک از سه سال آتی باشد برابر با یک و در غیر اینصورت برابر با صفر خواهد بود.
در آزمونهای اصلی رابطه بین متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی و ریسک مالیاتی و اثر متنوعسازی روی رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی بررسی میگردد. ریسک مالیاتی (TaxRisk) با استفاده از معیارهای SD_CETR، SD_Ret و Tax_Spike و اجتناب مالیاتی (TaxAvoid) با استفاده از معیارهای TaxAvoid وAdjusted TaxAvoid که در قسمت قبل معرفی شدند، اندازهگیری میشوند. در این راستا، ریسک مالیاتی روی متغیرهای اجتناب مالیاتی، متنوعسازی، یک متغیر متقابل بین این دو و متغیرهای کنترلی برگرفته از مدل گونتر و همکاران [37] برازش میشود. در فرضیه H1(a)، فرضمیشود با ثابت نگه داشتن اجتناب مالیاتی، متنوعسازی استراتژیهای مالیاتی، ریسک مالیاتی را کاهش میدهد و در فرضیه H1(b)، فرض میشود متنوعسازی، اثر اجتناب مالیاتی بر ریسک مالیاتی را کاهش میدهد. برای آزمون فرضیههای H1(a) و H1(b)، رگرسیون زیر برای شرکتهای نمونه تخمین زده میشود.
مدل(3) |
PTBI: سود قبل از مالیات (PI) تقسیم بر کل داراییهای (TA) دوره قبل شرکت.
Vol_PTBI: انحراف استاندارد سود قبل از مالیات (PI) تقسیم بر کل داراییهای (AT) دوره قبل شرکت از سال t-2 تا t.
BTM: ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام (CEQ) بر قیمت هر سهم (PRCC_F) ضربدر کل سهام عادی (CSHO).
Leverage: بدهی بلندمدت (DLTT) تقسیم بر کل داراییهای (AT) دوره قبل شرکت.
Size: لگاریتم طبیعی کل داراییها (AT).
Shares_Out: لگاریتم طبیعی سهام عادی در جریان شرکت (CSHO).
Vol_CashFlow: انحراف استاندارد جریان نقد عملیاتی (OANCF) تقسیم بر کل داراییهای دوره قبل شرکت از سال t-2 تا t.
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی
آمار توصیفی متغیرهای مدل اصلی پژوهش در نگاره (1) آورده شده است. کمیتهای آمار توصیفی شامل میانه، میانگین، انحراف معیار و چارکهای 25، 50 و 75 درصد دادهها است. با در نظر گرفتن معیارهای اشارهشده درخصوص انتخاب نمونه و تأثیر آن بر اندازه نمونه، در کل از اطلاعات 160 شرکت بورسی در طی 8 سال 1387 لغایت 1394 برای برازش مدل (3) استفاده میشود. درخور ذکر است با توجه به بهکارگیری اطلاعات شرکتهای بورسی در محاسبات متغیرها برای سالهای 1384 لغایت 1399، نبود اطلاعات برخی شرکتها در این سالها به حذف آنها از نمونه آماری منجر شده است. با توجه به اینکه از روش ترکیب دادههای سری زمانی و مقطعی (پنل دیتا) برای آزمون فرضیهها استفاده میشود، تعداد مشاهدات سال - شرکت براساس دادههای ترکیبی، 1280 مشاهده است.
نگاره 1. آمار توصیفی
متغیرها |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
25 درصد |
50 درصد |
75 درصد |
SDRET |
0.139 |
0.120 |
0.099 |
0.079 |
0.120 |
0.170 |
TaxSpike |
0.312 |
0.000 |
0.463 |
0.000 |
0.000 |
1.000 |
SDCeter |
0.327 |
0.180 |
0.326 |
0.099 |
0.180 |
0.436 |
TaxAvoid |
-0.134 |
-0.074 |
0.189 |
-0.200 |
-0.074 |
0.000 |
AdjTaxAvoid |
0.000 |
-0.018 |
0.170 |
-0.098 |
-0.018 |
0.053 |
Diverse |
6.427 |
7.000 |
2.563 |
6.000 |
7.000 |
8.000 |
DummyDiverse |
0.772 |
1.000 |
0.420 |
1.000 |
1.000 |
1.000 |
Resid-Diverse |
0.486 |
0.125 |
1.460 |
0.054 |
0.125 |
0.306 |
PTBI |
0.173 |
0.132 |
0.189 |
0.049 |
0.132 |
0.257 |
VolPTBI |
0.086 |
0.060 |
0.085 |
0.030 |
0.060 |
0.115 |
BTM |
0.637 |
0.523 |
0.506 |
0.325 |
0.523 |
0.827 |
Leverage |
0.090 |
0.055 |
0.108 |
0.025 |
0.055 |
0.108 |
Size |
13.791 |
13.605 |
1.493 |
12.801 |
13.605 |
14.504 |
SharesOut |
19.034 |
18.826 |
1.506 |
18.022 |
18.826 |
19.732 |
VolCashFlow |
0.093 |
0.073 |
0.072 |
0.043 |
0.073 |
0.120 |
براساس نتایج بهدستآمده و مطابق انتظار، میانگین ریسک شرکت (SD-RET) کوچکتر از ریسک مالیاتی (SD-Ceter) است؛ زیرا متغیر ریسک مالیاتی مستقیماً مرتبط با نتایج مالیاتی است. براساس مقادیر متغیر اجتناب مالیاتی، میزان اجتناب مالیاتی شرکتها بهطور میانگین 13 درصد بوده است. درخصوص متغیرهای متنوعسازی، نتایج نشان میدهند بهطور میانگین 77 درصد از شرکتهای نمونه از متنوعسازی استراتژیهای مالیاتی استفاده میکنند و 25 درصد از آنها بیش از 8 منبع متنوعسازی دارند.
آزمون فرضیهها
در ادامه نتایج حاصل از آزمون مدل پژوهش براساس شاخصهای ریسک، متنوعسازی و اجتناب مالیاتی آمده است. بر مبنای شاخصهای متنوعسازی استفادهشده در پژوهش، درنهایت، 16 رگرسیون سنجش شدند. شایان ذکر است کلیه مدلهای رگرسیونی براساس متغیر وابسته ریسک مالیاتی (Tax-Ceter) و ریسک شرکت (Tax-RET) به روش پانل دیتا و براساس نتایج آزمونهای چاو و هاسمن به روش حداقل مربعات تعمیمیافته آزمون شدهاند و رگرسیونهای مرتبط با متغیر وابسته ریسک مالیاتی (Tax-Spike) از نوع رگرسیون لجستیک با متغیر وابسته دووجهی هستند.
نتایج رگرسیونهای شاخص ریسک مالیاتی SD-CETER به شرح نگاره (2) هستند.
نگاره 2. متغیر وابسته ریسک مالیاتی (SD-CETER)
الف: تعداد منابع متنوعسازی (Diverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
0.029 |
0.039 |
ADJTAXAvoid |
0.019 |
0.357 |
DIVERSE |
-0.112 |
0.064 |
DIVERSE |
-0.165 |
0.089 |
DIVERSE*TAXAvoid |
-0.005 |
0.048 |
DIVERSE*ADJTAXAvoid |
-0.292 |
0.043 |
PTBI |
-0.020 |
0.014 |
PTBI |
-0.022 |
0.010 |
VOLPTBI |
-0.021 |
0.197 |
VOLPTBI |
-0.016 |
0.374 |
BTM |
0.593 |
0.000 |
BTM |
-0.002 |
0.561 |
LEVERAGE |
0.664 |
0.001 |
LEVERAGE |
-0.007 |
0.565 |
SIZE |
0.006 |
0.150 |
SIZE |
0.008 |
0.125 |
SHARESOUT |
0.004 |
0.002 |
SHARESOUT |
0.085 |
0.034 |
VOLCASHFLOW |
-0.008 |
0.377 |
VOLCASHFLOW |
-0.015 |
0.135 |
C |
0.181 |
0.281 |
C |
0.292 |
0.121 |
آماره F |
190.117 |
آماره F |
186.214 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.540 |
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.542 |
||
دوربین-واتسون |
2.050 |
دوربین-واتسون |
2.058 |
||
ب: متغیر مجازی متنوعسازی (DummyDiverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
-0.008 |
0.703 |
ADJTAXAvoid |
0.043 |
0.064 |
DummyDIVERSE |
-0.640 |
0.107 |
DummyDIVERSE |
-0.101 |
0.218 |
DummyDIVERSE*TAXAvoid |
-0.003 |
0.893 |
DummyDIVERSE*ADJTAXAvoid |
-0.039 |
0.054 |
PTBI |
-0.020 |
0.010 |
PTBI |
-0.024 |
0.004 |
VOLPTBI |
-0.025 |
0.041 |
VOLPTBI |
-0.023 |
0.143 |
BTM |
-0.003 |
0.094 |
BTM |
-0.050 |
0.001 |
LEVERAGE |
0.138 |
0.000 |
LEVERAGE |
-0.028 |
0.033 |
SIZE |
0.004 |
0.318 |
SIZE |
0.006 |
0.197 |
SHARESOUT |
0.005 |
0.003 |
SHARESOUT |
0.004 |
0.001 |
VOLCASHFLOW |
-0.005 |
0.659 |
VOLCASHFLOW |
-0.017 |
0.153 |
C |
0.126 |
0.114 |
C |
0.203 |
0.000 |
آماره F |
217.231 |
آماره F |
205.313 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.438 |
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.536 |
||
دوربین-واتسون |
2.049 |
دوربین-واتسون |
2.058 |
||
ج: باقیمانده مدل متنوعسازی (Resid-Diverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
0.037 |
0.797 |
ADJTAXAvoid |
0.001 |
0.905 |
Resid-DIVERSE |
0.055 |
0.060 |
Resid-DIVERSE |
0.738 |
0.058 |
Resid-DIVERSE*TAXAvoid |
0.014 |
0.128 |
Resid-DIVERSE*ADJTAXAvoid |
-0.015 |
0.181 |
PTBI |
-0.030 |
0.001 |
PTBI |
-0.029 |
0.001 |
VOLPTBI |
-0.361 |
0.039 |
VOLPTBI |
-0.086 |
0.034 |
BTM |
-0.371 |
0.017 |
BTM |
-0.029 |
0.039 |
LEVERAGE |
-0.190 |
0.028 |
LEVERAGE |
-0.598 |
0.036 |
SIZE |
0.010 |
0.014 |
SIZE |
0.011 |
0.013 |
SHARESOUT |
0.003 |
0.122 |
SHARESOUT |
0.002 |
0.350 |
VOLCASHFLOW |
-0.019 |
0.131 |
VOLCASHFLOW |
-0.020 |
0.128 |
C |
0.155 |
0.000 |
C |
0.152 |
0.000 |
آماره F |
115.082 |
آماره F |
110.566 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.435 |
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.477 |
||
دوربین-واتسون |
2.006 |
دوربین-واتسون |
2.009 |
همانطور که مشاهده میشود نگاره (3) در قالب 3 بخش الف، ب و ج به هریک از شاخصهای متنوعسازی اختصاص دارد.
در بخش الف نگاره (2)، نخستین شاخص متنوعسازی که متغیری گسسته بوده و نشاندهندۀ تعداد منابع اجتناب مالیاتی است، بهعنوان متغیر مستقل با ریسک مالیاتی شرکت برازش شده است. نتایج حاکی از آن است که افزایش اجتناب مالیاتی با افزایش ریسک مالیاتی شرکت همراه است، اگرچه براساس متغیر اجتناب مالیاتی تعدیلشده، این ارتباط معنادار نیست. مطابق انتظار، متغیر متنوعسازی دارای علامت منفی و رابطه معکوس با ریسک مالیاتی است. به عبارت دیگر، افزایش تعداد منابع اجتناب مالیاتی به کاهش ریسک مالیاتی منجر میشود؛ با این حال، به لحاظ معناداری، ضریب متغیر متنوعسازی در سطح اطمینان 90 درصد معنادار است. همچنین، تعامل متغیرهای اجتناب مالیاتی و تعداد منابع اجتناب مالیاتی نیز در سطح اطمینان 95 درصد، معنیدار و منفی است و به عبارتی، تنوع منابع اجتناب مالیاتی زمانی که اجتناب مالیاتی شرکت افزایش مییابد، ریسک مالیاتی را بیشتر کاهش میدهد؛ بنابراین، نتایج بخش الف نگاره (2) از فرضیههای پژوهش پشتیبانی میکنند. بخش ب نگاره (2) به متغیر مجازی متنوعسازی اختصاص دارد. براساس نتایج، تنها متغیر اجتناب تعدیلشده دارای رابطه مستقیم و معنادار در سطح اطمینان 90 درصد با ریسک مالیاتی است و تعامل متغیرهای اجتناب تعدیلشده و متغیرمجازی متنوعسازی نیز در سطح اطمینان 90 درصد دارای ارتباط معنیدار معکوس با ریسک مالیاتی است.
بخش ج نگاره (2) به برازش متغیر متنوعسازی براساس قدرمطلق باقیمانده رگرسیون اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی اختصاص دارد. نتایج حاصل نشاندهندۀ وجود رابطه معنادار مثبت بین متنوعسازی و ریسک مالیاتی بر مبنای شاخص مذکور در سطح اطمینان 90 درصد است که با مفروضات پژوهش مطابقت ندارد. همچنین، تأثیر تعدیلی متغیر متنوعسازی بر رابطه اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی نیز تأیید نمیشود و بنابراین، نتایج بخش ج از فرضیههای پژوهش پشتیبانی نمیکنند.
بهطور کلی، معناداری آماره F در تمامی رگرسیونها تأیید شده و نتایج بهدستآمده از آماره دوربین - واتسون حاکی از نبود خودهمبستگی در اجزای اخلال مدل است. ضریب تعیین تعدیلشده نیز حاکی از قدرت توضیح دهندگی مناسب مدلها است؛ بنابراین، فرضیههای پژوهش براساس متغیر وابسته ریسک مالیاتی و تعداد منابع اجتناب مالیاتی پذیرفته میشوند؛ اما سایر شاخصها نتوانستند پشتیبانی قوی از فرضیات پژوهش ارائه دهند.
نتایج رگرسیونهای شاخص ریسک شرکت SD-RET به شرح نگاره (3) هستند.
نگاره 3. متغیر وابسته ریسک شرکت (SD-RET)
الف: تعداد منابع متنوعسازی (Diverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
0.093 |
0.016 |
ADJTAXAvoid |
-0.074 |
0.000 |
DIVERSE |
0.006 |
0.101 |
DIVERSE |
0.008 |
0.043 |
DIVERSE*TAXAvoid |
-0.006 |
0.161 |
DIVERSE*ADJTAXAvoid |
0.009 |
0.000 |
PTBI |
-0.009 |
0.755 |
PTBI |
-0.005 |
0.874 |
VOLPTBI |
0.085 |
0.192 |
VOLPTBI |
0.087 |
0.175 |
BTM |
0.032 |
0.030 |
BTM |
0.030 |
0.035 |
LEVERAGE |
0.084 |
0.001 |
LEVERAGE |
0.085 |
0.001 |
SIZE |
0.021 |
0.156 |
SIZE |
0.020 |
0.175 |
SHARESOUT |
-0.024 |
0.001 |
SHARESOUT |
-0.024 |
0.001 |
VOLCASHFLOW |
-0.004 |
0.860 |
VOLCASHFLOW |
-0.007 |
0.742 |
C |
0.245 |
0.085 |
C |
0.234 |
0.117 |
آماره F |
2.950 |
آماره F |
2.810 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.205 |
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.193 |
||
دوربین-واتسون |
2.256 |
دوربین-واتسون |
2.256 |
||
ب: متغیرمجازی متنوعسازی (DummyDiverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
0.095 |
0.007 |
ADJTAXAvoid |
-0.058 |
0.006 |
DummyDIVERSE |
0.003 |
0.709 |
DummyDIVERSE |
0.013 |
0.105 |
DummyDIVERSE*TAXAvoid |
-0.031 |
0.198 |
DummyDIVERSE*ADJTAXAvoid |
0.043 |
0.019 |
PTBI |
-0.021 |
0.428 |
PTBI |
-0.019 |
0.495 |
VOLPTBI |
0.094 |
0.164 |
VOLPTBI |
0.099 |
0.123 |
BTM |
0.033 |
0.029 |
BTM |
0.032 |
0.033 |
LEVERAGE |
0.080 |
0.004 |
LEVERAGE |
0.079 |
0.006 |
SIZE |
0.020 |
0.182 |
SIZE |
0.018 |
0.222 |
SHARESOUT |
-0.024 |
0.001 |
SHARESOUT |
-0.024 |
0.001 |
VOLCASHFLOW |
-0.009 |
0.639 |
VOLCASHFLOW |
-0.016 |
0.368 |
C |
0.297 |
0.034 |
C |
0.297 |
0.042 |
آماره F |
2.755 |
آماره F |
2.201 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.189 |
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.166 |
||
دوربین-واتسون |
2.217 |
دوربین-واتسون |
2.203 |
||
ج: باقیمانده مدل متنوعسازی (Resid-Diverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
0.105 |
0.010 |
ADJTAXAvoid |
-0.030 |
0.102 |
Resid-DIVERSE |
0.011 |
0.006 |
Resid-DIVERSE |
0.010 |
0.006 |
Resid-DIVERSE*TAXAvoid |
-0.003 |
0.401 |
Resid-DIVERSE*ADJTAXAvoid |
-0.008 |
0.276 |
PTBI |
-0.014 |
0.581 |
PTBI |
-0.017 |
0.526 |
VOLPTBI |
0.090 |
0.166 |
VOLPTBI |
0.101 |
0.106 |
BTM |
0.033 |
0.022 |
BTM |
0.034 |
0.029 |
LEVERAGE |
0.085 |
0.002 |
LEVERAGE |
0.088 |
0.004 |
SIZE |
0.020 |
0.172 |
SIZE |
0.018 |
0.228 |
SHARESOUT |
-0.024 |
0.001 |
SHARESOUT |
-0.024 |
0.003 |
VOLCASHFLOW |
-0.012 |
0.563 |
VOLCASHFLOW |
-0.018 |
0.318 |
C |
0.290 |
0.031 |
C |
0.299 |
0.033 |
آماره F |
2.957 |
آماره F |
2.542 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.206 |
ضریب تعیین تعدیلشده |
0.170 |
||
دوربین-واتسون |
2.275 |
دوربین-واتسون |
2.198 |
نگاره (3) به بررسی رابطه هریک از شاخصهای متنوعسازی با ریسک شرکت (ریسک شرکت برابر است با انحراف معیار بازدههای ماهانه سهام در سال آینده) اختصاص دارد. همانطور که مشاهده میشود با توجه به نتایج بهدستآمده، بررسی احتمال آماره F برای مدلها و نیز بررسی خودهمبستگی، حاکی از وضعیت مناسب مدلها بوده و ضریب تعیین با وجود کاهش نسبت به نگاره (2)، همچنان حاکی از قدرت توضیحدهندگی مدلها در حدود 20 درصد از تغییرات متغیر وابسته است. نتایج به دستآمده حاکی از آن است که ضریب متغیرهای متنوعسازی برخلاف انتظار مثبت و معنادار است که نشان از افزایش ریسک شرکت با افزایش تعداد منابع اجتناب مالیاتی دارد و فرضیه اول پژوهش را پشتیبانی نمیکند. درخصوص متغیر تعاملی متنوعسازی و اجتناب مالیاتی نیز شواهدی مبنی بر پذیرش فرضیه دوم یافت نشد.
نتایج رگرسیونهای شاخص ریسک مالیاتی Tax-Spike به شرح نگاره (4) هستند.
نگاره 4. متغیر وابسته ریسک مالیات (Tax-Spike)
الف: تعداد منابع متنوعسازی (Diverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
-0.015 |
0.834 |
ADJTAXAvoid |
3.488 |
0.000 |
DIVERSE |
-0.279 |
0.347 |
DIVERSE |
-0.044 |
0.674 |
DIVERSE*TAXAvoid |
0.197 |
0.045 |
DIVERSE*ADJTAXAvoid |
-0.233 |
0.043 |
PTBI |
-2.694 |
0.000 |
PTBI |
-2.774 |
0.000 |
VOLPTBI |
0.544 |
0.289 |
VOLPTBI |
0.533 |
0.290 |
BTM |
-0.177 |
0.036 |
BTM |
-0.176 |
0.035 |
LEVERAGE |
0.742 |
0.055 |
LEVERAGE |
0.747 |
0.052 |
SIZE |
-0.071 |
0.300 |
SIZE |
-0.071 |
0.290 |
SHARESOUT |
0.098 |
0.146 |
SHARESOUT |
0.105 |
0.116 |
VOLCASHFLOW |
0.884 |
0.126 |
VOLCASHFLOW |
0.942 |
0.099 |
C |
-1.732 |
0.003 |
C |
-1.249 |
0.030 |
آماره LR |
243.560 |
آماره LR |
213.210 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین مک فادن |
0.360 |
ضریب تعیین مک فادن |
0.341 |
||
ب: باقیمانده مدل متنوعسازی (Resid-Diverse) |
|||||
|
ضریب |
معناداری |
|
ضریب |
معناداری |
TAXAvoid |
-0.329 |
0.390 |
ADJTAXAvoid |
1.850 |
0.000 |
Resid-DIVERSE |
-0.025 |
0.000 |
Resid-DIVERSE |
-0.069 |
0.043 |
Resid-DIVERSE*TAXAvoid |
0.129 |
0.094 |
Resid-DIVERSE*ADJTAXAvoid |
-0.084 |
0.356 |
PTBI |
-2.740 |
0.000 |
PTBI |
-2.724 |
0.000 |
VOLPTBI |
0.485 |
0.344 |
VOLPTBI |
0.477 |
0.345 |
BTM |
-0.158 |
0.057 |
BTM |
-0.164 |
0.048 |
LEVERAGE |
0.719 |
0.062 |
LEVERAGE |
0.728 |
0.058 |
SIZE |
-0.058 |
0.393 |
SIZE |
-0.052 |
0.441 |
SHARESOUT |
0.095 |
0.159 |
SHARESOUT |
0.091 |
0.176 |
VOLCASHFLOW |
0.874 |
0.130 |
VOLCASHFLOW |
0.886 |
0.121 |
C |
-1.526 |
0.009 |
C |
-1.224 |
0.032 |
آماره LR |
243.521 |
آماره LR |
213.800 |
||
معناداری |
0.000 |
معناداری |
0.000 |
||
ضریب تعیین مک فادن |
0.361 |
ضریب تعیین مک فادن |
0.341 |
نگاره (4) به بررسی رابطه معیارهای مختلف متنوعسازی با متغیر وابسته ریسک مالیاتی Tax-Spike اختصاص دارد. همانطور که مشاهده میشود معناداری آماره LR تأیید شده است و مقادیر ضریب تعیین پذیرفتنیاند.
ضریب متغیر اجتناب مالیاتی تعدیلشده حاکی از وجود رابطه مثبت معنیدار بین این متغیر و ریسک مالیاتی است و به عبارتی افزایش اجتناب مالیاتی با افزایش احتمال وقوع ریسک مالیاتی همراه است. همچنین، رابطه منفی بین ریسک مالیاتی و متنوعسازی براساس معیار متنوعسازی Resid-DIVERSE و در سطح اطمینان 95 درصد مشاهده شد که فرضیه اول پژوهش را پشتیبانی میکند؛ اما شواهد متفاوتی درخصوص تأثیر متنوعسازی بر رابطه اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی به دست آمدهاند و این فرض تنها به کمک متغیرهای تعداد منابع اجتناب مالیاتی و اجتناب مالیاتی تعدیلشده تأیید شده است؛ بنابراین، براساس متغیر ریسک مالیاتی Tax-Spike، شواهد ضعیفی برای پذیرش فرضیه دوم وجود دارد.
نتیجهگیری
باوجود مبانی نظری قوی درخصوص رابطه میان اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی، پژوهشهای تجربی قبلی عموماً در یافتن رابطه بین معیارهای اجتناب مالیاتی و معیارهای ریسک مالیاتی ناتوان بوده و نتایج متفاوت و گاه متناقضی به دست آوردهاند. این مطالعه پیشنهاد میدهد یک دلیل احتمالی برای این یافتههای متناقض میتواند در نظر نگرفتن نقش متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی باشد که قادر است ریسک مالیاتی را برای یک سطح مشخص از اجتناب مالیاتی کاهش دهد؛ بنابراین، در این پژوهش تأثیر تعداد استراتژیهای مالیاتی یک شرکت بر رابطه بین شاخصهای اجتناب مالیاتی و شاخصهای ریسک بررسی شد. اینکه مدیران کدام استراتژیهای مالیاتی خاص را در برنامهریزی مالیاتی خود به کار میگیرند، به لحاظ تجربی مشاهدهپذیر نیست. با وجود این، نتایج استراتژیهای مالیاتی در قالب میزان مالیات اجتنابشده مشاهده میشوند. بهعلاوه، این مزایای مالیاتی از منابع متفاوتی حاصل میشوند. هرچه یک شرکت از منابع مزایای مالیاتی بیشتری استفاده کرده باشد، احتمالاً آن شرکت استراتژیهای مالیاتی متنوعتری دارد. بر این اساس، دو شاخص متنوعسازی تعریف شد که شاخص اول روی طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی بنا نهاده شده و از این طریق شرکتهای نمونه به شرکتهای با سطوح متنوعسازی بالا و پایین تقسیم شدند. شاخص دوم با توجه به تئوری پرتفوی تعریف شد. مطابق تئوری پرتفوی، متنوعسازی باعث کاهش واریانس پرتفوی میشود؛ بنابراین، اجتناب مالیاتی طی پنج سال آتی روی عوامل مؤثر بر آن، که در ادبیات موضوعی ذکرشده برازش شد و از قدر مطلق باقیمانده این مدل بهعنوان شاخص دوم متنوعسازی استفاده شد. در آزمونهای اصلی، رابطه بین متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی و ریسک مالیاتی و اثر متنوعسازی روی رابطه بین اجتناب مالیاتی و ریسک مالیاتی بررسی شد. نتایج بیانکنندۀ آن است که با استفاده از معیار ریسک مالیاتی مبتنی بر انحراف استاندارد نرخهای مؤثر مالیاتی نقدی و معیار ریسک مالیاتی مبتنی بر شکست نرخ مالیات، افزایش منابع اجتناب مالیاتی در سطح اطمینان 90 درصد به کاهش ریسک مالیاتی منجر میشود. همچنین، بهجز برای معیار متنوعسازی Diverse، بین ریسک مالیاتی و اجتناب مالیاتی رابطه معناداری مشاهده نشد که این نتایج با پژوهشهای دیرنگ و همکاران [27]، گونتر و همکاران [37]، گونتر و همکاران [38] و هاچنز و همکاران [43] سازگارند. همچنین، با افزایش اجتناب مالیاتی و در سطح اطمینان 95 درصد، تنوع منابع اجتناب مالیاتی باعث کاهش بیشتر ریسک مالیاتی میشود. با استفاده از معیار ریسک کلی شرکت نتایج نشان میدهند ضریب متغیرهای متنوعسازی مثبت و معنادار است که بیانکنندۀ افزایش ریسک شرکت با افزایش منابع اجتناب از مالیات است. همچنین، برای معیار اجتناب مالیاتی TaxAvoid، بین ریسک مالیاتی و اجتناب مالیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت که این نتایج با پژوهشهای آرلینگاس [13]، گودمن [35] و اعتمادی و ساری [2] سازگارند. درمجموع، این نتایج نشان میدهند باوجود تأثیر منفی متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی بر ریسک مالیاتی در بیشتر معیارهای ریسک مالیاتی و متنوعسازی، این متغیر باعث افزایش ریسک کلی شرکت میشود. این موضوع میتواند ناشی از افزایش فرصتهای مدیریت سود و شکست گزارشگری مالی به دلیل تأثیر تعدد استراتژیهای مالیاتی بر پیچیدگی کارکردهای مالیاتی و گزارشگری مالی و افزایش ریسک سوءاستفاده مدیریت و هزینههای حسن شهرت و سیاسی باشد که در متغیرهای ریسک مالیاتی منعکس نمیشوند؛ اما متغیر ریسک کلی شرکت آنها را در بر میگیرد. این نتایج با رویکرد پژوهشهای دسایی و دارماپالا [25]، فرنک و همکاران [34]، ویلسون [53] و لیسوسکی [44] سازگارند. این پژوهش با مطرحکردن نقش متغیر متنوعسازی استراتژیهای برنامهریزی مالیاتی در ادبیات رابطه ریسک و اجتناب مالیاتی مشارکت میکند. با توجه به نقش متغیرهای شناختی و رفتاری در تصمیمات مالیاتی مدیران پیشنهاد میشود تحقیقات آتی با بررسی نقش این متغیرها در انتخاب نوع و تعداد استراتژیهای مالیاتی، به روشنتر شدن چگونگی انتخاب استراتژیهای مالیاتی کمک کنند. همچنین، با توجه به وجود دامنه وسیعی از استراتژیهای مالیاتی که روی پیوستاری از استراتژیهای پرریسک تا کمریسک قرار میگیرند، پیشنهاد میشود تحقیقات آتی روی شناسایی و طبقهبندی استراتژیهای مالیاتی و چگونگی قرارگرفتن آنها روی این پیوستار مطالعه کنند. یک محدودیت این پژوهش آن است که باوجود تعداد بسیار زیاد استراتژیهای مالیاتی نمیتوان به مشاهده تجربی هر یک از این استراتژیها پرداخت؛ بنابراین، شاخصهای متنوعسازی این پژوهش براساس طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی بنا نهاده شدند که هر یک نماینده گروهی از استراتژیهای مالیاتیاند. باوجود اینکه این شاخصهای متنوعسازی تا حد زیادی میتوانند این سازه را منعکس کنند، باید به این مسئله توجه داشت که شرکتها اغلب باوجود داشتن استراتژیهای مختلف مالیاتی، بر یکی از منابع اجتناب مالیاتی تمرکز بیشتری دارند. درنهایت، حتی اگر مشاهده تمامی موقعیتهای مالیاتی موجود در هر یک از این طبقات گسترده منابع مزایای مالیاتی امکانپذیر بود، به احتمال زیاد آنها دارای همبستگی بالا بودند و امکان نداشت متنوعسازی اثر آنچنان بزرگی روی ریسک مالیاتی داشته باشد. این همبستگی احتمالی با استفاده از شاخصهای متنوعسازی که منعکسکننده طبقات گسترده منابع اجتناب مالیاتی هستند با احتمال کمتری مشکلساز میشود.