نویسندگان
1 استادیار دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری - دانشگاه یزد
2 عضو هیأت علمی دانشگاه یزد- گروه حسابداری
3 عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزآباد
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
 The purpose of this study is to investigate the relation between firm value with income smoothing and earning quality in the companies listed in Tehran stock exchange for a period of 2000 to 2007. This paper studies that whether income smoothing improve firm value or smoothers should consider earning quality too? Therefore, sample firms is divided into two groups of smoothers and non-smoothers by the use of Eckle model. Then sample firms are divided into two groups of quality earnings and non-quality earnings by the use of Sloan model and finally sample firms are divided into four groups: quality earnings smoothers, quality earnings non-smoothers, non-quality earnings smoothers and non-quality earnings non-smoothers. Value relevance of reported earnings is tested using both the Level and Changes Approaches. Results show quality earnings smoothers have the highest price-earnings multiple while non-quality earnings non-smoothers have the lowest price-earnings multiple.
کلیدواژهها [English]
یکی از اهداف گزارشگری حسابداری، ارائه اطلاعات مفید در مورد عملکرد مالی واحد تجاری برای طیف گستردهای از استفاده کنندگان است. صورت سود و زیان، یکی از صورتهای مالی اساسی است که این هدف را برآورده میسازد. محصول صورت سود و زیان، سود خالص است و یکی از اطلاعات مالی بسیار مهمی است که توسط سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی استفاده میگردد. عدهای معتقدند که سرمایهگذاران برای شرکتهایی که دارای سود ثابت و پایدار هستند، ارزش بیشتری قائل میشوند، در نتیجه ممکن است مدیران برای افزایش قیمت سهام شرکت خود به مدیریت سود روی آورند. با توجه به اهمیت سود گزارش شده، بر تصمیمات اقتصادی و تخصیص منابع کمیاب، مدیریت سود و کیفیت سودگزارش شده، موضوع بسیاری از تحقیقات حسابداری در طول سه دهه گذشته بوده است. از نظر هیلی و وهلن (1999) مدیریت سود، استفادة مدیریت از قضاوت در گزارش دهی مالی و ساختار بندی معاملات، برای اصلاح و تغییر گزارشگری مالی است تا استفاده کنندگان صورتهای مالی را در مورد عملکرد اقتصادی شرکت گمراه کند و یا بر نتایج معاملاتی که به ارقام حسابداری مثل سود بستگی دارد، تاثیر گذارد ]19[.
یکی از اشکال مدیریت سود، هموارسازی سود است که توجه زیادی را در ادبیات حسابداری به خود جلب کرده است. فرضیه هموارسازی سود پیشنهاد می کند که سود برای کاهش نوسانهای آن حول سطحی که برای شرکت نرمال به نظر می رسد، به طور آگاهانه دستکاری می شود ]23[ و مدیران در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری از سیاستها و روشهایی استفاده می کنند که واریانس سود گزارش شده را کاهش دهند ]29[. دیکو و اسکینر (2000) بیان می کنند که مدیریت سود به انگیزه مدیریت مربوط می شود و انگیزه مدیریت بیشتر با عملکرد سهام مرتبط است. بنابراین، اگر در تحقیقات هموارسازی سود تاکید بر ارزش شرکت باشد، تحقیق سودمندتر خواهد بود.
به عقیده بائو و بائو (2004) هموارسازی سود حتما باعث افزایش ارزش شرکت نمیشود، بلکه هموارسازان سود باید همزمان به کیفیت سود نیز بیندیشند ]11[.کیفیت سود یک معیار مهم برای بررسی سلامت مالی واحد تجاری است ]13[ و مفهومی است که به طور گسترده و بدون تعریف واحدی از آن استفاده می شود.کیفیت سود، ثبات، پایداری و نوسان ناپذیری سود گزارش شده را نشان می دهد. مک نیکلز (2002) کیفیت سود را به سه دسته تقسیم نمود: پایداری سود، سطوح ارقام تعهدی و سودی که منعکس کننده معاملات اقتصادی مربوط است. پایداری سود به معنای تکرار پذیری (استمرار) سود جاری است. هرچه پایداری سود بیشتر باشد؛ یعنی شرکت توان بیشتری برای حفظ سودهای جاری دارد و فرض می شود کیفیت سود شرکت بالاتر است. وی بیان کرد که از مجموعه سه تعریف، امکان آزمون تجربی طبقه بندی اول و دوم وجود دارد و معیار سوم تنها یک تعریف تئوریکی است ]2[.
اسکیپر و وینسنت (2003) معیارها ی کیفیت سود را به مفید بودن در تصمیم گیری و تعریف اقتصادی سود مرتبط کردند ]25[. بال و شیواکومار (2004) معتقدند در صورتی که سود کمتر مدیریت شود و زیان بموقع شناسایی شود، کیفیت سود بیشتر است ]10[. بیور (2002) استدلال کرد که هر شکلی از مدیریت سود می تواند کیفیت سود را بهبود بخشد و یا آن را کاهش دهد. هموارسازی سود واریانس سود گزارش شده را کاهش می دهد، ولی حتما کیفیت بالای سود را تضمین نمی کند. بنابراین، اگر سود هموار شده کیفیت بالایی داشته باشد، هموارسازی به ارزش بالاتر شرکت منجر می شود و اگر سود گزارش شده کیفیت پایینی داشته باشد، سود هموارشده ارزش کمتری خواهد داشت ]12[.
این مقاله به بررسی رابطه هموارسازی سود، کیفیت سود و ارزش شرکت در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1379 تا 1386 می پردازد. در ادامه، پیشینه ای از تحقیقات قبلی بیان می شود، سپس فرضیهها و روش تحقیق و نهایتا نتایج و یافتههای تحقیق تحلیل و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه میشود.
پیشینة تحقیق
چنی و جیتر (1997) نشان دادند که شرکتهای هموارساز بازده بالاتری دارند ]15[ . نتایج تحقیق توماس و ژانگ (2002) نشان داد شرکتهایی که تغییر پذیری سود گزارش شده آنها کمتر است، ارزش سهام آنها بیشتر است ]27[. بریکر و دیگران (1995) شواهدی را فراهم کردند که نشان می داد به عقیده تحلیلگران شرکتهایی که از تغییرات منفی سود اجتناب می کنند، دارای کیفیت سود بالاتری هستند ]28[. نتایج تحقیق بائو و بائو (2004) نشان داد شرکتهای هموارساز سود با کیفیت بیشترین ارزش و شرکتهای غیر هموارساز سود بدون کیفیت، کمترین ارزش را در بورس اوراق بهادار به خود اختصاص دادند ]11[. نتایج تحقیق کرسچنهیتر و ملومد (2004) نیز نشان می دهد که سود گزارش شده هموارتر و تغییرات مثبت سود به کیفیت بالاتر سود مربوط می شود ]22[. دکو و اسکرند (2004) بیان کردند کاهش رابطه بین بازده سهام و سود را می توان نشان دهنده کاهش کیفیت سود دانست ]16[.
چان و دیگران (2006) رابطه بین اقلام تعهدی و بازده آتی سهام را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها نشان می دهد شرکتهایی که کیفیت سود پایینی دارند، بازده سهام آنها در دوره بعد از گزارشگری سود،کاهش مییابد ]14[. رونتری و دیگران (2008) نشان دادند که هموارسازی سود از طریق اقلام تعهدی حسابداری باعث افزایش ارزش شرکت نمی شود ] 24[. دهالیوال و ژنلی (2008) دریافتند زمانی که کیفیت سودافزایش می یابد، عکس العمل بازار به تغییرات سود نقدی کمتر می شود. به عبارت دیگر، در ارزش گذاری شرکت توسط سرمایه گذاران کیفیت سود عامل مهمی است که بر محتوای اطلاعاتی سود نقدی تاثیر می گذارد ]17[.
هانگ و دیگران (2009) اثر بالقوه هموارسازی مصنوعی و هموارسازی واقعی را بر ارزش شرکت بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها نشان می دهد که ارزش شرکت با بیشتر شدن هموارسازی مصنوعی کاهش و با افزایش هموارسازی واقعی افزایش مییابد. آنها بیان کردند که شرکتها می توانند با هموارسازی واقعی آگاهی بخشی سود شرکت را افزایش دهند و هزینههای نمایندگی شرکت را کاهش دهند ]20[.
آیتریدینز (2010) اثر پذیرش استانداردهای بین المللی حسابداری مالی (IFRS) بر کیفیت ارقام گزارش شده حسابداری را بررسی کرد. همچنین در این مقاله ارتباط اطلاعات صورتهای مالی تهیه شده بر اساس IFRS با ارزش شرکت نیز مطالعه شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد اجرای استانداردهای بین المللی حسابداری کیفیت ارقام حسابداری را بهبود بخشیده و آزادی عمل در مدیریت سود را کاهش داده است که این امر به دلیل شناسایی بموقع زیان است و در نتیجه، به گزارش اطلاعات حسابداری که ارتباط بیشتری با ارزش دارند، منجر می شود. در این تحقیق پیشنهاد شده است که عدم تقارن اطلاعاتی کمتر و دستکاری کمتر سود به افشای اطلاعات مالی با کیفیت بالاتر و آگاهی بخش تر منجر می شود و در نتیجه به سرمایه گذاران کمک می کند قضاوتهای آگاهانه و غیرجانبدارانه انجام دهند ]21[.
قائمی و دیگران (1382) به این نتیجه دست یافتند که هموارسازی سود را نمی توان به عنوان عامل مؤثر بر بازدههای غیر عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران دانست ]5[. نتایج تحقیق سمائی (1382) نشان می دهد که در سطح اطمینان 90% شرکتهایی که هموارسازی سود انجام می دهند، به طور میانگین بازده غیر نرمال بیشتری دارند ]4[.
خواجوی و ناظمی(1384) نقش اقلام تعهدی در کیفیت سود را بررسی نمودند. نتایج تحقیق آنها نشان می دهد که میانگین بازده سهام شرکتها تحت تاثیر میزان اقلام تعهدی و اجزای مربوط به آن قرار نمی گیرد ]3[. برقعی (1385) به این نتیجه دست یافت که در بورس اوراق بهادار تهران با افزایش خطای برآورد اقلام تعهدی، کیفیت سود کاهش مییابد ]1[. نتایج تحقیق مهرانی و عارف منش (1387) مبین این است که شرکتهای هموارساز سودآوری کمتر، نسبت بدهی بالاتر و اقلام تعهدی بزرگتری نسبت به شرکتهای غیر هموارساز دارند ]7[ .
مرادی (1387) نشان داد که بین اهرم مالی و هموارسازی سود رابطه معنی دار منفی وجود دارد و در شرکتهایی که جریانهای نقدی آزاد بالاتری دارند، رابطه معنی دار منفی بیشتری وجود دارد ]6[. نتایج تحقیقهاشمی و صمدی (1388) نشان می دهد که هموارسازی سود توانایی سود در پیش بینی سود و جریانهای نقدی عملیاتی آتی را افزایش می دهد، در حالی که توانایی مذکور در پیش بینی اقلام تعهدی از طریق هموارسازی سود افزایش نمی یابد ]9[.
نوروش و حسینی (1388) به بررسی رابطه بین کیفیت افشا (قابلیت اتکا و بموقع بودن) و مدیریت سود در سالهای 1381تا 1386 پرداختند. یافتههای این تحقیق نشان می دهد که بین کیفیت افشای شرکتی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد. همچنین یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطه معنی دار بین بموقع بودن افشای شرکتی و مدیریت سود است ]8[.
فرضیههای تحقیق
1. بین شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز از لحاظ ارزش شرکت تفاوت معناداری وجود دارد.
2. بین شرکتهای با کیفیت سود و بدون کیفیت سود از لحاظ ارزش شرکت تفاوت معناداری وجود دارد.
3. بین شرکتهای هموارساز سود با کیفیت و غیر هموارساز سود با کیفیت از لحاظ ارزش شرکت تفاوت معنی داری وجود دارد.
4. بین شرکتهای هموارساز سود بدون کیفیت و غیر هموارساز سود بدون کیفیت از لحاظ ارزش شرکت تفاوت معناداری وجود دارد.
5. بین شرکتهای هموارساز سود باکیفیت و هموارساز سود بدون کیفیت از لحاظ ارزش شرکت تفاوت معناداری وجود دارد.
6. بین شرکتهای غیر هموارساز سود باکیفیت و غیرهموارساز سود بدون کیفیت از لحاظ ارزش شرکت تفاوت معناداری وجود دارد.
روش تحقیق
این تحقیق از نوع همبستگی بوده و اطلاعات تاریخی شرکتها از نرم افزارهای دنا سهم و تدبیرپرداز استخراج شده است. برای آزمون فرضیهها از تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره دادههای ترکیبی (ترکیب دادههای سری زمانی و مقطع زمانی)استفاده و کلیه آزمونها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. قلمرو تحقیق شامل یک دوره زمانی هشت ساله بر مبنای گزارشهای مالی منتشره در سالهای 1379 تا 1386 است. شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که سال مالی آنها 29 اسفند هر سال است، جامعه آماری مورد مطالعه است که شامل 216 شرکت است. با استفاده از فرمول زیر حجم نمونه 74 شرکت تعیین شد و برای نمونهگیری از روش خوشهای چند مرحلهای استفاده شد.
e = 0/1
سؤال این تحقیق، این است که آیا شرکتی که تغییرات و نوسانهای سود آن کم است، حتماً ارزش یا قیمت سهام بالاتری دارد؟ برای آزمون فرضیه اول، شرکتها به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز سود و برای آزمون فرضیه دوم به دو گروه شرکتهای سود با کیفیت و شرکتهای سود بدون کیفیت تقسیم می شوند و سپس برای آزمون فرضیات سوم، جهارم، پنجم و ششم، شرکتهای نمونه به چهار گروه شرکتهای هموارساز سود با کیفیت (گروه 1)، غیر هموارساز سود با کیفیت (گروه 2)، هموارساز سود بدون کیفیت (گروه 3) و غیر هموارساز سود بدون کیفیت (گروه 4) تفکیک می شوند و رابطه سود گزارش شده و قیمت سهام(ارزش شرکت) این شرکتها آزمون می شود.
تفکیک شرکتها به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز
برای تفکیک شرکتها به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز از شاخص ایکل ]18[ استفاده شده است؛ به این ترتیب که:
Df = CVΔIi / CVΔsi
Df: شاخص هموارسازی سود، CVΔIi بیانگر ضریب تغییرات نوسان در سری زمانی سود و CVΔSi بیانگر ضریب تغییرات نوسان در سری زمانی فروش است و ضریب تغییرات از تقسیم واریانس بر میانگین به دست می آید.
اگر1> Df باشد، شرکت هموارکننده مصنوعی سود خواهد بود و در غیر این صورت، هموارسازی صورت نگرفته است.
کوتاری (1992) نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین قیمت سهام و سود، همچنین بین تغیییرات قیمت سهام و تغییرات سود وجود دارد. وی نشان داد که با ورورد متغیر مجازی در رگرسیون می توان ضریب P/E و Pc/Ec دو گروه را با هم مقایسه کرد و همچنین باید متغیرهای دیگری مانند اندازه شرکت و نسبت بدهی که ممکن است بر رابطه قیمت و سود تاثیر گذارد، به عنوان متغیرهای کنترل در معادله رگرسیون وارد شود ]11[.
برای آزمون فرضیه اول از دو معادله رگرسیون زیر که در سال 2004 توسط بائو و بائو به کار گرفته شد، استفاده می شود:
(1)
:Pt قیمت آخر دوره هر سهم تقسیم بر قیمت اول دوره هر سهم (قیمت هر سهم نرمال شده) (شاخصی از ارزش شرکت)
Et: سود آخر دوره هر سهم تقسیم بر قیمت اول دوره هر سهم (سود هر سهم نرمال شده)
DS: یک متغیر مجازی است و برای شرکتهای هموارساز برابر 1 و برای شرکتهای غیر هموارساز برابر صفر است.
DETAt: نسبت بدهی به کل داراییها برای سال t
Size: بیانگر اندازه شرکت و برابر است با لگاریتم طبیعی کل داراییها برای سال t
(2)
PCt: تغییر در قیمت هر سهم تقسیم بر قیمت اول دوره هر سهم (شاخصی از تغییرات ارزش)
ECt: تغییر در سود هر سهم تقسیم بر قیمت اول دوره هر سهم
اگر متغیرهای کنترل نسبت بدهی و اندازه شرکت را در نظر نگیریم، برای گروه اول؛ یعنی گروه هموارسازداریم:
و برای گروه دوم؛ یعنی گروه غیر هموارساز داریم:
بنابراین، تفاوت دو گروه است. اگر مثبت و معنی دار باشد؛ یعنی ضریب P/E برای شرکتهای هموارساز بزرگتر از آن ضریب برای شرکتهای غیر هموارساز است؛ یعنی ارزش شرکتهای هموارساز بیشتر از شرکتهای غیر هموارساز است و اگر منفی و معنی دار باشد، به این معناست که ارزش شرکتهای هموارساز از شرکتهای غیر هموارساز کمتر است ]11[.
تفکیک شرکتها از لحاظ کیفیت سود
برای تقسیم شرکتها به شرکتهای با سود با کیفیت و بدون کیفیت، از روشی که اسلون ]26[ در سال 1996 به کار برد استفاده شد؛ بدین ترتیب که : محتوای نقدی سود با تقسیم وجه نقد حاصل از عملیات برای هر سهم به سود هر سهم محاسبه میشود. در صورتی که برای هرکدام از سالهای 1379 تا 1386: 1) شرکتی که محتوای نقدی سود آن از میانگین محتوای نقدی سود شرکتهای نمونه بیشتر باشد؛ 2) وجه نقد عملیاتی هر سهم مثبت باشد و 3) سود هر سهم مثبت باشد، به عنوان شرکت با سود با کیفیت در نظر گرفته می شود.
برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه دوم از دو معادله رگرسیون زیر استفاده می شود که در سال 2004 توسط بائو و بائو به کار گرفته شد:
(3)
DQ: یک متغیر مجازی است و برای شرکتهای سود با کیفیت برابر 1 وبرای شرکتهای سود بدون کیفیت برابر صفر است.
(4)
تحلیل این معادلات نیز مشابه معادلات رگرسیونی قبلی است؛ یعنی چنانچه مثبت و معنادار باشد؛ یعنی ضریب P/E برای شرکتهای سود با کیفیت بزرگتر از آن ضریب برای شرکتهای با سود بدون کیفیت است؛ یعنی ارزش شرکتهایی که کیفیت سود آنها بالاتر است، بیشتر از شرکتهایی است که سود آنها بدون کیفیت است و اگر منفی و معنی دار باشد، به این معناست که ارزش شرکتهای با سود با کیفیت، از شرکتهای با سود بدون کیفیت کمتر است ]11[.
تفکیک شرکتها به چهار گروه
شرکتهای نمونه به چهار گروه شرکتهای هموارساز سود با کیفیت (گروه 1)، غیر هموارساز سود با کیفیت (گروه 2)، هموارساز سود بدون کیفیت (گروه 3) و غیر هموارساز سود بدون کیفیت (گروه 4) تفکیک می شوند و برای آزمون فرضیات سوم، چهارم، پنجم و ششم از معادلات رگرسیونی زیر استفاده میشود:
(5)
(6)
G1: برای گروه 1 برابر 1 و برای سایر گروهها صفر است؛
G2: برای گروه 2 برابر 1 و برای سایر گروهها صفر است؛
G3: برای گروه 3 برابر 1 و برای سایر گروهها صفر است.
منطق استفاده از سه متغیر مجازی در این معادله بر این اساس است که گروه چهارم گروه مبناست. اگر گروه 1 را در نظر بگیریم، داریم: که تفاوت گروه 1و 4 در است. اگر مثبت و معنی دار باشد یعنی ارزش شرکتهای گروه 1 از ارزش شرکتهای گروه 4 بیشتر است و بالعکس. اگر گروه 2 را در نظر بگیریم، داریم: که تفاوت گروه 2و 4 در است. اگر مثبت و معنی دار باشد؛ یعنی ارزش شرکتهای گروه 2 از ارزش شرکتهای گروه 4 بیشتر است و بالعکس و اگر گروه 3 را در نظر بگیریم، داریم: که تفاوت گروه 3و 4 در است. اگر مثبت و معنیدار باشد؛ یعنی ارزش شرکتهای گروه 2 از ارزش شرکتهای گروه 4 بیشتر است و بالعکس. بار دیگر گروه 3 به عنوان گروه مبنا قرار میگیرد و در معادلات فوق به جای G3، G4 قرار میگیرد که این متغیر برای گروه 4 برابر 1 و برای سایر گروهها صفر است. سپس به ترتیب گروه 2 و 1 نیز به عنوان گروه مبنا انتخاب میشوند و همین تجزیه و تحلیل انجام میشود. ]11[
یافتههای تحقیق
نتایج آمار توصیفی در نگارههای 1، 2 و 3 و نتایج آمار تحلیلی در نگارههای 4 تا 7 نشان داده شده است.
نگاره شماره 1: نتایج آمار توصیفی شرکتهای هموارساز سود و غیر هموارساز
متغیر
شاخص آماری تعداد مشاهدات میانگین حداقل حداکثر انحراف معیار
سود هر سهم شرکتهای هموارساز 499 81/972 2/3248- 91/10463 8/1470
شرکتهای غیر هموارساز 63 39/1423 78/427- 9/7084 45/1812
قیمت هر سهم شرکتهای هموارساز 499 39/6698 627 18079 06/1537
شرکتهای غیر هموارساز 63 94/3774 420 10502 63/2094
نسبت بدهی به کل داراییها شرکتهای هموارساز 499 7375/0 00/0 91/2 25/0
شرکتهای غیر هموارساز 63 63/0 09/0 1 19/0
اندازه شرکت شرکتهای هموارساز 499 78/12 27/9 06/18 5/1
شرکتهای غیر هموارساز 63 04/12 2/8 14/15 79/1
نگاره شماره2: نتایج آمار توصیفی شرکتهای با سود با کیفیت و شرکتهای با سود بدون کیفیت
متغیر
شاخص آماری تعداد مشاهدات میانگین حداقل حداکثر انحراف معیار
سود هر سهم شرکتهای با سود باکیفیت 83 56/518 67/0 94/5306 86/710
شرکتهای با سود بدون کیفیت 479 78/1110 20/3248- 91/10463 75/1601
قیمت هر سهم شرکتهای با سود باکیفیت 83 25/5615 1000 17652 48/3073
شرکتهای با سود بدون کیفیت 479 27/2900 420 10502 63/2786
نسبت بدهی به کل داراییها شرکتهای با سود باکیفیت 83 73560/0 09/0 87/0 17414/0
شرکتهای با سود بدون کیفیت 479 72360/0 0 91/2 25678/0
اندازه شرکت شرکتهای با سود باکیفیت 83 96/12 0038/0 6/37 20/2
شرکتهای با سود بدون کیفیت 479 9/12 26/8 06/18 56/1
نگاره شماره 3: نتایج آمار توصیفی چهار گروه شرکتها
متغیر
شاخص آماری تعداد مشاهدات میانگین حداقل حداکثر انحراف معیار
سود هر سهم گروه1 71 58/566 99/10 94/5306 02/754
گروه2 12 48/234 667/0 74/611 43/214
گروه3 428 199/1040 2/3248- 91/10463 467/1548
گروه4 51 131/1703 778/427- 9/7084 98/1908
قیمت هر سهم گروه1 71 7909 1000 17652 2546
گروه2 12 4/6880 905 15341 1992
گروه3 428 154/4161 627 18079 67/3124
گروه4 51 06/1410 420 10502 16/2218
نسبت بدهی به کل داراییها گروه1 71 7625/0 4656/0 896/0 1412/0
گروه2 12 5762/0 0879/0 889/0 2586/0
گروه3 428 7333/0 062/0 9107/2 2637/0
گروه4 51 6417/0 1283/0 998/0 17/0
اندازه شرکت گروه1 71 938/12 902/9 9786/17 8903/1
گروه2 12 2055/11 195/8 136/15 2162/2
گروه3 428 751/12 271/9 064/18 426/1
گروه4 51 236/12 256/8 983/14 644/1
استفاده از رگرسیون خطی در صورتی میسر است که مفروضات آن رعایت شود که این مفروضات بررسی شده و بر اساس آزمونهای صورت گرفته شرایط برای استفاده از رگرسیون خطی امکان پذیر است. از جمله استقلال خطاها (تفاوت بین مقادیر واقعی و مقادیر پیش بینی شده توسط معادله رگرسیون) با استفاده از آزمون دوربین واتسون و همچنین همسانی واریانس خطاها با استفاده از آزمون لون (levene) مد نظر قرار گرفت . در صورتی که سطح معناداری از 05/0 بیشتر باشد، فرض صفر مبنی بر تساوی واریانس خطاها پذیرفته می شود. نتایج مربوط به آزمونهای دوربین واتسون و لون هر مدل در جداول مربوطه گزارش شده است.
نگاره شماره 4 نتایج رگرسیون چندگانه خطی برای دو گروه شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز را نشان می دهد.
همانطور که در نگاره 4 مشخص است، سود (تغییرات سود) رابطه مثبت و معنی داری با قیمت سهام (تغییرات قیمت سهام) دارد؛ یعنی هر چه سود بیشتر باشد، بازار ارزش بیشتری برای سهام آن شرکت قایل هست. ضریب رگرسیون برای متغیر شاخص هموارسازی (DS×E) مثبت و معنی دار است و بدین معناست که شرکتهای هموارساز سود دارای ضریب P/E بالاتری نسبت به شرکتهای غیر هموارساز هستند. به عبارت دیگر، شرکتهای هموارساز ارزش بیشتری نسبت به شرکتهای غیر هموارساز دارند. ضریب رگرسیون برای متغیر DS×EC نیز مثبت و معنی دار است؛ یعنی تغییرات قیمت (ارزش) شرکتهای هموارساز نسبت به تغییرات قیمت (ارزش) شرکتهای غیر هموارساز بیشتر بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که نسبت بدهی به کل داراییها با ارزش شرکت و تغییرات آن رابطه منفی و معنی دار دارد و نهایتا نتایج نشان دهندة این است که اندازه شرکت با ارزش شرکت رابطه منفی و معنی دار و با تغییرات ارزش رابطه مثبت و معنی داری دارد.
به طور کلی، نتایج در هر دو سطح سود، و تغییرات سود، حاکی از این است که بدون در نظر گرفتن کیفیت سود، شرکتهای هموارساز ارزش بالاتری نسبت به شرکتهای غیرهموارساز دارند.
نگاره شماره 4 : نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی برای دو گروه شرکتهای هموارساز و غیر هموارساز
متغیر سود تغییرات سود
ضریب متغیر آمارهt معناداری ضریب متغیر آمارهt معناداری
مقدار ثابت 805/0 559/37 000/0 011/0 652/0 514/0
E 325/4 522/7 000/0
EC 089/1 323/2 021/0
DS×E 458/0 144/2 032/0
DS×EC 399/0 087/2 037/0
E×DETA 624/0- 604/8- 000/0
EC×DETA 025/2- 418/8- 000/0
E×SIZE 26/0- 546/5- 000/0
EC×SIZE 307/0 294/13 000/0
301/0= R2
411/59= F
838/1 D.W= 455/0= R2
429/121= F
429/2 D.W=
آزمون لون 232/1= F
292/0Sig= 452/1= F
315/0Sig=
نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی برای دو گروه شرکتهای با سود با کیفیت و سود بدون کیفیت در نگاره شماره 5 نشان داده شده است.
همانطور که در نگاره شماره 5 مشخص است، سود (تغییرات سود) رابطه مثبت و معنی داری با قیمت سهام (تغییرات قیمت) دارد. ضریب رگرسیون برای متغیر شاخص (DQ×EC) مثبت و معنی دار است. بنابراین، شرکتهای با سود با کیفیت ضریب P/E بالاتری نسبت به شرکتهای با سود بدون کیفیت دارند. همچنین، ضریب متغیر شاخص (DQ×EC) مثبت و معنی دار است. بنابراین، شرکتهای با سود باکیفیت دارای ضریب PC/ EC (تغییرات قیمت ارزش به تغییرات سود) بالاتری نسبت به شرکتهای با سود بدون کیفیت هستند.
نگاره شماره5 : نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی برای دو گروه شرکتهای با سود با کیفیت و شرکتهای با سود بدون کیفیت
متغیر سود تغییرات سود
ضریب متغیر آمارهt معناداری ضریب متغیر آمارهt معناداری
مقدار ثابت 752/0 534/69 000/0 020/0 721/0 471/0
E 123/2 070/7 000/0
EC 389/1 844/2 005/0
DQ×E 379/0 916/2 004/0
DQ×EC 567/0 209/2 028/0
E×DETA 397/0- 786/12- 000/0
EC×DETA 537/1- 844/16- 000/0
E×SIZE 105/0- 579/4- 000/0
EC×SIZE 24/0 518/7 000/0
457/0 = R2
478/64= F
994/1 D.W= 454/0= R2
922/120= F
428/2 D.W=
آزمون لون 854/1= F
25/0Sig= 125/2= F
19/0Sig=
به طور کلی، نتایج در هر دو سطح سود و تغییرات سود، حاکی از این است که بدون در نظر گرفتن هموارسازی سود ارزش شرکتهای با سود با کیفیت، بالاتر از شرکتهای با سود بدون کیفیت است. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره در سطح سود و تغییرات سود برای چهار گروه به ترتیب در نگارههای شماره 6 و 7 آورده شده است.
نگاره شماره 6: نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی برای چهار گروه در سطح سود
طبق نگاره 6، نتایج اولین معادله رگرسیون که گروه 4 به عنوان گروه پایه انتخاب شد، نشان می دهد سود با قیمت سهام رابطه مثبت و معنی دار دارد. تمام گروهها ضریب P/E بزرگتر از گروه4 دارند و ضرایب گروه 1 و 3 مثبت و معنی دار است. در دومین رگرسیون گروه 3 به عنوان گروه پایه استفاده شد. نتایج بیان می کند سود با قیمت سهام رابطه مثبت و معنی دار دارد و ضرایب P/E گروههای 1 و 2 بزرگتر از گروه 3 و ضریب P/E گروه 4 کوچکتر از گروه 3 است و این ضرایب برای گروه 1 مثبت و معنی دار و برای گروه 4 منفی و معنی دار است و ضریب P/E گروه 2 تفاوت معنی داری با ضریب P/E گروه 3 ندارد. سومین معادله رگرسیون (گروه پایه گروه 2 است) حاکی از این است که سود با قیمت سهام رابطه مثبت و معنی دار دارد و ضریب گروه 1 بزرگتر از گروه 2 و ضرایب گروه 3 و 4 از گروه 2 کوچکتر است، اما ضرایب 3 و 4 معنی دار نیست. معادله رگرسیون چهارم گروه 1 را به عنوان گروه پایه استفاده کرد. همانطور که در نگاره 3 نشان داده شده است، ضرایب P/E گروههای2، 3 و4 نسبت به ضریب P/E گروه 1 منفی و معنی دار است. به عبارت دیگر، این ضرایب کوچکتر از ضریب گروه 1 است.
نتایج تجزیه و تحلیل در سطح تغییرات سود در نگاره شماره 7 نشان داده شده است. تجزیه و تحلیل نگاره 7 نیز مشابه تجزیه و تحلیل نگاره 6 است.
نگاره شماره 7: نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه خطی برای چهار گروه در سطح تغییرات سود
گروه پایه G4 G3 G2 G1
متغیر ضریب متغیر آمارهt معناداری ضریب متغیر آمارهt معناداری ضریب متغیر آمارهt معناداری ضریب متغیر آمارهt معناداری
مقدار ثابت 023/0 912/0 362/0 023/0 912/0 362/0 023/0 912/0 362/0 023/0 912/0 362/0
EC 765/4 359/4 000/0 665/4 719/4 000/0 939/7 673/4 000/0 747/5 145/6 000/0
G1×EC 531/0 926/0 035/0 631/0 506/2 013/0 621/2 675/1 068/0
G2×EC 173/3 031/2 043/0 978/2 911/1 057/0 621/2- 675/1- 068/0
G3×EC 789/0 056/2 04/0 978/2- 911/1- 057/0 631/0- 506/2- 013/0
G4×EC 789/0- 056/2- 04/0 173/3- 031/2- 043/0 531/0- 926/0- 035/0
E×deta 489/1- 641/11- 000/0 489/1- 641/11- 000/0 489/1- 641/11- 000/0 489/1- 641/11- 000/0
E×size 124/0 340/2 020/0 124/0 340/2 020/0 124/0 340/2 020/0 124/0 340/2 020/0
444/0= R2
354/2 D.W=
آزمون لون 105/2= F
24/0Sig=
نتیجه گیری:
با توجه به نقش سود گزارش شده در تصمیم گیری استفاده کنندگان صورتهای مالی، کیفیت و مدیریت آن توجه ویژه ای را از سوی سرمایه گذاران، همچنین استانداردگذاران و کارگزاران بورس اوراق بهادار می طلبد.کیفیت بالای سود باعث می شود ارزش واقعی واحد تجاری به اطلاع سرمایه گذاران برسد و بازار سرمایه گسترش یابد. همچنین هدف چارچوب نظری حسابداری مبنی بر ارائه اطلاعات مفید جهت تصمیم گیری استفاده کنندگان صورتهای مالی برآورده می شود.
نتایج حاصل از تفکیک شرکتها به دو گروه هموارساز و غیر هموارساز نشان می دهد که بدون در نظر گرفتن کیفیت سود، شرکتهای هموارساز سود، ارزش بالاتری نسبت به شرکتهای غیر هموارساز سود دارند که با نتایج تحقیق سمایی(1382)، چنی و جیتر(1997) ، توماس و ژانگ (2002)، دکو و اسکرند (2004)، بائو و بائو (2004)، چان و دیگران (2006) وهانگ و دیگران (2009) همخوانی دارد. تفکیک شرکتها به دو گروه شرکتهای با سود با کیفیت و شرکتهای با سود بدون کیفیت نشان داد که بدون در نظر گرفتن هموارسازی سود، شرکتهایی که دارای سود گزارش شده با کیفیت هستند، ارزش بالاتری نسبت به شرکتهایی دارند که سود بدون کیفیت گزارش می کنند. این مطلب با نتایج تحقیق بائو و بائو (2004)، دهالیوال و ژنلی(2008) و آیتریدینز (2010) همخوانی دارد. نهایتا شرکتها به چهار گروه تفکیک شدند و نتایج آزمون نشان می دهد که شرکتهای هموارساز سود با کیفیت، بیشترین ارزش و شرکتهای غیر هموارساز سود بدون کیفیت، کمترین ارزش را در بورس اوراق بهادار تهران دارند. به طور کلی، نتایج این تحقیق با تحقیق بائو و بائو(2004) همخوانی دارد.
پیشنهادهای کاربردی:
1. با توجه به نتایج تحقیق و با توجه به تاثیر هموارسازی سود و کیفیت سود بر ارزش شرکت به مسؤولان سازمان بورس اوراق بهادار و دانشگاهیان توصیه می شود زمینههای آشنایی بیشتر سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان با این دو پدیده را فراهم کنند و به سرمایه گذاران و تحلیلگران و سایر ذینفعان پیشنهاد می شود در تحلیلها و مدلهای تصمیم گیری خود هموارسازی و کیفیت سود را نیز لحاظ کنند.
2. با توجه به تاثیر تحلیلگران و واسطههای مالی در افزایش شفافیت قیمت سهام و اطلاعات مالی، تدابیری اندیشیده شود تا زمینه ورود بیشتر آنها در معاملات سهام فراهم شود.
پیشنهادها برای تحقیقات آتی
به علاقه مندان در این زمینه موضوعهای زیر برای تحقیق و بررسی پیشنهاد می شود:
1. بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت سود مانند حاکمیت شرکتی؛
2. بررسی عوامل مؤثر بر هموارسازی سود مانند امنیت شغلی، ریسک، سودآوری شرکت و ... ؛
3. بررسی سایر معیارهای تفکیک شرکتها از لحاظ هموارسازی و کیفیت سود؛
4. بررسی تاثیر ریسک شرکتها بر هموارسازی سود؛
5. بررسی تاثیر نوع صنعت بر هموارسازی سود؛
6. بررسی تاثیر نوع صنعت بر کیفیت سود؛
7. بررسی عوامل مؤثر بر هموارسازی سود در مقاطع زمانی رونق و رکود.
quality and stock returns. Journal of business, forthcoming.