اثر چرخه عمر واحد تجاری بر اقلام تعهدی اختیاری

نویسندگان

عضو هیأت علمی گروه حسابداری دانشگاه ایلام

چکیده

  طبق نظریه چرخه عمر، واحدهای تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر دارای خصوصیات متفاوتی هستند. از آنجایی که اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیار هموارسازی سود در نظر گرفته می­شود، لذا مساله اساسی تحقیق این است که آیا چرخه عمر واحد تجاری بر میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری تاثیر می­گذارد؟ ابتدا با استفاده از روش دسته­بندی آنتونی و رامش (1992)، و بلک (1998) شرکت­های عضو نمونه آماری با استفاده از معیارهای رشد فروش، مخارج سرمایه­ای و عمر شرکت به مراحل رشد، بلوغ و افول تفکیک می­شوند. سپس با استفاده از مدل تعدیل شده جونز، اقلام تعهدی اختیاری برآورد و در مرحله آخر با استفاده از رگرسیون داده­های تلفیقی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته فرضیه­های پژوهش آزمون می­شود. جامعه آماری تحقیق، کلیه شرکت­های غیر مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال­های 1384 تا 1388 هستند. نتایج حاصل از بررسی 140 شرکت عضو نمونه آماری تحقیق نشان می­دهد که میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مراحل مختلف چرخه عمر متفاوت است؛ به­طوری­که میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد، نسبت به مرحله بلوغ و افول بیشتر و میزان استفاده از این اقلام در مرحله بلوغ نسبت به مرحله افول کمتر است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Effect of Firm Life Cycle on the Discretionary Accruals

نویسندگان [English]

  • S Osta
  • R Gheitasi
Lecturer of Accounting, Ilam University, Iran
چکیده [English]

Based on life cycle theory, firms have various characteristics in various stages of their life cycle. Since discretionary accruals are counted as a criterion for income smoothing, the main question in the present study is whether the firm life cycle has any effect on the amount at use of discretionary accruals. Using Anthony and Ramesh's (1992) and Black's (1998) method of classifying, the sample companies using indices for sales growth, change in capital expenditure and the firm age, growing, mature and declining stages were classified. Then using modified Jones model discretionary accruals were estimated. In the last stage, the hypotheses of the study were tested using pooled regression and Generalized Least Squares (GLS) method. The sample of this study is consisted of non-financial firms listed in Tehran Stock Exchange during the years 1384 to 1388. The findings showed that the rate of use of discretionary accruals is different at various stages of life cycle, so that, the rate of use of discretionary accruals at the grow stage is more compared with the mature and declining stages. This rate of use is less at the mature stage than the declining stage

کلیدواژه‌ها [English]

  • firm life cycle
  • Discretionary accruals
  • Income smoothing
 


یکی از انواع صورت­های مالی که در ارزیابی وظیفه مباشرت مدیریت از اهمیت زیادی برخوردار است، صورت سود و زیان است. این صورت مالی منعکس کننده عملکرد واحد تجاری و در برگیرنده بازده حاصل از منابع تحت کنترل مدیریت واحد تجاری است. از آنجایی که تهیه صورت­های مالی به عهده مدیریت واحد تجاری است، ممکن است به دلایل مختلف اقدام به هموارسازی سود (مدیریت سود) نماید. مدیریت سود نوعی اقدام آگاهانه برای طبیعی نشان دادن سود شرکت برای رسیدن به سطح مطلوب و مورد نظر است. جونز و شارما (2001) تعریف جامعی از مدیریت سود ارائه نمودند. به عقیده آنها مدیریت سود (دستکاری سود) زمانی اتفاق می­افتد که مدیران با استفاده از قضاوت در گزارشگری مالی و ساختار مبادلات برای گمراه نمودن بعضی از ذی نفعان (مانند سهامداران، اعتبار دهندگان، کارکنان، دولت، سرمایه­گذاران و...) درباره عملکرد اقتصادی شرکت با تحت تاثیر قرار دادن نتایج قراردادی که وابسته به ارقام حسابداری گزارش شده است، در گزارشگری مالی تغییر ایجاد می‌کنند[15].

یکی از روش­های دستکاری سود، تغییر در اقلام تعهدی، اقلام تعهدی اختیاری و تغییر در هزینه­های تحقیق و توسعه است. اقلام تعهدی باعث ایجاد تفاوت بین سود و جریان­ وجه نقد می­شود. در نتیجه، با فرض اینکه جریان­های نقدی دستکاری نشوند، تنها راه دستکاری سود، افزایش یا کاهش اقلام تعهدی اختیاری است. با توجه به اینکه نابهنجاری اقلام تعهدی در بازار سرمایه ایران وجود دارد [1] تمرکز تحقیق حاضر بر اقلام تعهدی اختیاری به­عنوان شاخص دستکاری سود (مدیریت سود) است. اقلام تعهدی، قابل تفکیک به دو جزء اختیاری وغیراختیاری هستند. در حالی که اقلام تعهدی غیراختیاری به واسطه مقررات، سازمان­ها و دیگر عوامل خارجی، محدود می­شوند، اقلام تعهدی اختیاری قابل اعمال نظر توسط مدیریت هستند، بنابراین، جزء اختیاری به عنوان شاخصی در جهت کشف مدیریت سود واحدهای تجاری، در مطالعات حسابداری به کار گرفته شده است [3]. در مطالعات قبلی تاثیر عواملی، همچون ویژگی­های اقتصادی کمتر بررسی شده است. یکی از این ویژگی­های اقتصادی چرخه عمر واحد تجاری است. طبق نظریه چرخه عمر، شرکت­ها در مراحل مختلف چرخه عمر از نظر مالی و اقتصادی دارای رفتارهای خاصی هستند؛ بدین معنی که ویژگی­های مالی و اقتصادی واحد تجاری تحت تاثیر مرحله­ای از چرخه عمر است که واحد تجاری در آن قرار دارد [5].

باتوجه به مطالب فوق، هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر چرخه عمر واحدهای تجاری بر اقلام تعهدی اختیاری است. در این مقاله، با استفاده از مدل تعدیل شده جونز(1991) اقلام تعهدی اختیاری برآورد و سپس تغییرات این اقلام تعهدی اختیاری در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت بررسی می­شود.

 

ادبیات تحقیق

چرخه عمر واحد تجاری

بر اساس نظر گوردن و والتر (2003) شرکت­ها بر اساس چرخه عمر به سه دسته، در ­حال ­رشد، بالغ و در ­حال ­افول تقسیم می­شوند. واحدهای تجاری در حال رشد با انباشته کردن سود موجب افزایش قیمت سهم می­شوند. واحدهای تجاری بالغ فرصت مناسبی نداشته، سیاست تقسیم سود آنها تاثیری بر قیمت ندارد؛ هر چند که نسبت ثابت سود تقسیمی آنها باعث کاهش ریسک می­شود. واحدهای تجاری در حال افول مجبور به تقسیم سود هستند و ریسک بسیار بالایی را در خود دارند. واحدهای تجاری را می­توان براساس عوامل مختلف به هر یک از گزینه‌های فوق تخصیص داد. واحدهای تجاری دارای رشد فروش و رشد مخارج سرمایه­ای بالا و عمر کم، معمولا به عنوان واحدهای تجاری در حال رشد شناخته می­شوند. واحدهای تجاری دارای رشد فروش و مخارج سرمایه­ای کم و عمر زیاد به عنوان واحدهای تجاری در حال افول شناخته شده، واحدهای تجاری بالغ بین این دو گروه قرار می­گیرند [17]. در ادامه، به تشریح مراحل چرخه عمر واحد تجاری می­پردازیم.

 

مرحله اول: رشد

در این مرحله واحدهای تجاری به دلیل مواجه با رشد فروش و سودهای غیرقابل پیش­بینی ناشی از ابهام در میزان تقاضای محصولات، ریسک تجاری بالاتری متحمل می­شوند. تحقیقات اخیر نشان می­دهد اگرچه ممکن است میزان تقاضا برای محصولات در حال افزایش باشد، با وجود این احتمال دارد محصولات واحد تجاری هنوز مورد مقبولیت عموم مصرف کنندگان واقع نشده باشد، اما واحدهای تجاری ممکن است در مرحله رشد به مقداری عایدی دست یابند [7]. افزایش سود و جریان وجوه نقد در طی این مرحله بسیار حائز اهمیت است. در مرحله رشد، واحد تجاری بر ترس خروج سریع از بازار فائق آمده و با بقا در بازار به میزانی از موفقیت دست یافته است. در این مرحله، واحد تجاری فعالانه به دنبال جستجو و به کارگیری طرح­های توسعه بوده، به سرمایه بیشتری برای دستیابی به مزایای بلند مدت رقابتی و محصولات جدید نیاز دارد. بنابراین، آنها به انجام فعالیت­های مالی برای دستیابی به سرمایه کافی مورد نیاز می­پردازند. نیسیم و پنمن (2001) به این نتیجه دست یافتند که جریان وجه نقد حاصل از فعالیت­های عملیاتی معمولاً تا مورد مقبول واقع شدن محصولات توسط بازار، کم است. بنابراین، به جریان وجه نقد حاصل از تامین مالی بالا، برای تحقق فرصت­های رشد نیاز خواهد بود. از سوی دیگر، واحدهای تجاری در این مرحله به پیشرفت در تغییرات فناوری تکیه می­کنند، اما باید توجه داشت که سرمایه­گذاری بالا و مخارج تحقیق و توسعه برای ایجاد محصولات جدید، موفقیت این محصولات را تضمین نمی­کند. تمام این عوامل باعث می­شود تا واحدهای تجاری در مرحله رشد، ریسک تجاری بالاتری داشته باشند [19].

 

مرحله دوم: بلوغ

ریسک تجاری واحدهای تجاری در مرحله بلوغ معمولاً از مراحل دیگر چرخه عمر کمتر است. با توجه به اینکه فروش واحدهای تجاری به­طور گسترده­ای به ثبات رسیده است، واحد تجاری بالغ، جریان وجه نقد عملیاتی بیشتری خواهد داشت [7]. بنابراین، واحد تجاری، اغلب جریان نقد ورودی کافی برای برآورده کردن نیازهای داخلی خود خواهد داشت. همچنین، نیسیم و پنمن (2001) بیان می­کنند که در مرحله بلوغ ظرفیت سرمایه­گذاری اولیه برای پاسخگویی به تقاضای بالای بازار، کافی بوده، واحد تجاری جریان نقد ورودی بیشتری ایجاد خواهد کرد. واحدهای تجاری فعال در مرحله بلوغ در مقایسه با واحدهای تجاری در مراحل دیگر چرخه عمر، تغییرات فناوری کمتری دارند. محیط باثبات، به نتایج مالی منجر می­شود که از نتایج سال قبل انحراف زیادی نخواهد داشت.

 

مرحله سوم: افول

با ورود واحد تجاری به مرحله افول، ریسک تجاری نیز افزایش می­یابد. معمولاً واحد تجاری در این مرحله با کاهش فروش، جایگزینی فناوری یا حتی منسوخ شدن محصولات روبه­رو می­شود. در این مرحله، عایدی واحد تجاری حداقل یا احتمالاً منفی بوده و بازده سرمایه­گذاری معمولاًً به خاطر فرصت­های محدود سرمایه­گذاری و همچنین افت کلی بازار و زیان عملیات، پایین است. تقاضا برای محصولات و خدمات سازمان کاهش یافته، واحدهای تجاری ناکارا مجبور به خروج از صنعت می­شوند. در ضمن، واحدهای تجاری با مشکلات نقدینگی مواجه می­شوند. به دلیل تغییرات در محیط و ابداع محصولات جدید، واحدهای تجاری در مرحله افول، باید فشار بیشتری را نسبت به واحدهای تجاری در مراحل دیگر چرخه عمر تحمل کنند [7].

 

پیشینه تحقیق

تحقیقات انجام گرفته در دو ­دسته قرار می­گیرند: دسته اول تحقیقاتی هستند که تصمیمات تجاری شرکت را در مراحل مختلف چرخه عمر بررسی نموده­اند و دسته دوم بر تصمیمات اقلام تعهدی عادی شرکت تمرکز دارند. در این بخش خلاصه اجمالی از هر دو دسته تحقیقات ارائه می گردد.

جونز (1991) در خصوص اقلام تعهدی، مدلی با عنوان مدل جونز ارائه داد که طبق این مدل جمع اقلام تعهدی تابعی از تغییرات در درآمدها و دارایی‌های ثابت شرکت (اموال، ماشین­آلات و تجهیزات) است [14]. آنتونی و رامش (1992) رابطه معیارهای ارزیابی عملکرد با قیمت بازار سهام را در مراحل مختلف چرخه عمر واحد تجاری بررسی کردند و به این نتیجه دست یافتند که واکنش بازار سهام به معیارهای عملکرد، تابعی از مراحل چرخه عمر واحد تجاری است، به طوری­که میزان مربوط بودن معیارهای رشد فروش و مخارج سرمایه­ای از مرحله ظهور تا افوال روند نزولی دارد [5]. دیچو (1994) وضعیت ثابت شرکت را چنین توصیف می‌کند که شرکت نه در حال رشد و نه در حال افول باشد یا نه افزایش فروش و نه کاهش فروش داشته باشد. همچنین، شرکت برای سرمایه در گردش و سرمایه‌گذاری و تامین مالی نیازمند وجه نقد نسبتا ثابتی است. دیچو همچنین استدلال می­کند زمانی­که شرکت نتواند در وضعیت ثابتی بماند، جریان وجه نقد مشکلات زمانبندی و تطابق را نشان می­دهد و در نتیجه، اقلام تعهدی را کاهش می­دهد [10]. سوجیانیس (1996) به بررسی رابطه بین مخارج تحقیق و توسعه (R&D) و سودهای آتی در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت­ها پرداخت. وی نشان داد که برای شرکت­های در مرحله تولد، رشد و بلوغ تفاوت معنی­داری بین مخارج تحقیق و توسعه و سودهای آتی وجود دارد. شرکت­های در مرحله رشد، دارای بیشترین توان توضیحی و شرکت­های مرحله افول دارای کمترین توان توضیحی هستند [20]. جانسون (1999) مدارکی یافت مبنی بر اینکه پایداری سودها و ضرایب اطمینان سودها با نرخ رشد فعالیت‌های اقتصادی رابطه مثبت دارد [13]. بلک (1998) به بررسی رابطه سود و جریان­های نقدی با ارزش شرکت در مراحل مختلف چرخه عمر واحدهای تجاری پرداخت و به این نتیجه دست یافت که در مراحل تولد و افول، جریان­های نقد مربوط­تر از سود بوده و در مرحله بلوغ عکس این موضوع صادق است [7]. نیسیم و پنمن (2001) به این نتیجه دست یافتند که فروش­های واحد تجاری در حال رشد به خوبی دیگر نسبت­های مالی، رشد داشته است [19].

دیچو و دچو (2002) بر نقش اقلام تعهدی در تغییر یا تعدیل دوره زمانی جریان­های نقد تمرکز نمودند و به این نتیجه دست یافتند که اقلام تعهدی سرمایه در گردش تابعی از جریان نقد دوره جاری و دوره­های قبل و بعد است [8].

نیکولز (2002) مدل دیچو و دچو (2002) را با ثبت تغییرات شرکت در درآمدها و دارایی­های ثابت تعدیل نمود [18]. بال و شیوا کومار (2005) نقش اقلام تعهدی را در شناسایی بموقع سودها و زیان­های نامتقارن بررسی نمودند. آنها برای ایجاد رابطه غیرخطی بین اقلام تعهدی سرمایه در گردش و جریان نقد عملیاتی، تعدیلاتی در مدل­های دیچو و دچو (2002) و جونز (1991) انجام دادند. مدل آنها بر اقلام باقیمانده از معادله رگرسیون موجود به منظور استنباط کیفیت اقلام تعهدی متمرکز بود [6]. جنکینز و همکاران (2004) به بررسی اثر چرخه عمر شرکت در مربوط بودن ارزش مؤلفه­های سود پرداختند. آنان فرض کردند که واحدهای تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر اقدامات راهبردی متفاوتی را اتخاذ می‌کنند. نتایج تحقیق آنان، مربوط بودن ارزش مؤلفه‌های سود را از طریق تاکید بر سودآوری در مراحل پایانی چرخه عمر، به جای تاکید بر رشد در مراحل اولیه چرخه عمر نشان می­دهند [12]. دیچو و گی (2005) نشان دادند که پایداری سودهای مربوط به جریان نقدی برای شرکت­های با اقلام تعهدی بالا در مقابل شرکت­های با اقلام تعهدی پایین، متفاوت است و این اختلاف ناشی از اقلام خاص شرکت است [9]. آهارونی و همکاران (2006) به مقایسه توان توضیحی معیارهای مبتنی بر جریان­های نقدی و معیارهای مبتنی بر اقلام تعهدی در تبیین ارزش واحدهای تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر پرداختند و نتایج تحقیق آنها نشان داد که در مرحله رشد توان توضیحی معیارهای مبتنی بر جریان­های نقدی بیشتر بوده، درحالی که در مراحل بلوغ و افول توان توضیحی معیارهای مبتنی بر اقلام تعهدی بیشتر است [4]. بگزیا سو (2007) به بررسی اثر چرخه عمر واحد تجاری در تعیین نرخ بازده مورد انتظار پرداخته است. یافته اصلی تحقیق، حاکی از اثر معنادار مراحل چرخه عمر است. نتایج نشان می­دهد که مربوط بودن ارزش عوامل ریسک، مشروط به مراحل چرخه عمر واحد تجاری است [22]. کالونکی و سیلولا (2008) میزان استفاده از سیستم هزینه­یابی بر مبنای فعالیت را در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت بررسی نمودند و به این نتجه دست یافتند که میزان استفاده از سیستم هزینه­یابی بر مبنای فعالیت در مراحل بلوغ و احیای نسبت به مرحله رشد بیشتر است [16]. وانگ و همکاران (2009) به بررسی سیاست تقسیم سود و فرضیه چرخه عمر در بازار بورس تایوان پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که پرداخت سود سهام در واحدهای تجاری جوانتر با توان رشد بالا و سودآوری پایین، به توزیع سود سهمی در مقابل سود نقدی منجر می­شود. همچنین، در واحدهای تجاری بالغتر با توان رشد پایین و سودآوری بالا، به توزیع بیشتر سود نقدی در مقابل سود سهمی منجر می­شود [21]. گوهار استپانیان (2010)، به بررسی چرخه عمر واحد تجاری و نوع پرداخت سود سهام می­پردازد. در این تحقیق سه گروه متفاوت از واحدهای تجاری توزیع کننده وجه نقد شامل بازخرید سهام، سود نقدی و ترکیبی از سود نقدی و بازخرید سهام در نظر گرفته شده است. باز خرید سهام در مرحله رشد سریع، بسیار محتمل است و علامت کیفیت واحد تجاری برای سرمایه­گذاران است. پرداخت سود نقدی به سهامداران، در واحدهای تجاری بالغ افزایش می­یابد و تمایل مدیران برای گسترش یا حفظ اندازه واحد تجاری نسبت به رفاه سهامداران افزایش می­یابد. سرانجام استفاده ترکیبی از سود نقدی و بازخرید سهام، در واحدهای تجاری که بالغتر هستند، صورت می­گیرد. این مطالعه نشان می­دهد که چرخه عمر واحد تجاری از مهمترین دلایل برای انتخاب روش­های پرداخت سود سهام است[11].

 

فرضیه‌های پژوهش

تصمیمات عملیاتی مدیریت در خصوص شرکت‌های در حال رشد، مستلزم سرمایه­گذاری بیشتر در سرمایه در گردش بوده که این امر واحد تجاری را به ایجاد ظرفیت بهره­وری، خرید دارایی‌های ثابت و همچنین تولید موجودی­ها به مقدار زیاد ملزم می­نماید. این تولید در مقیاس بالا هر چند که موجودی­های دوره جاری را افزایش داده، اما دارای مزایای بلندمدتی مانند صرفه جویی­های ناشی از افزایش حجم تولید، کاهش هزینه­های ثابت هر واحد، و کاهش محتمل کسری موجودی است. زانگ (2005) بیان می­کند که از دیگر ویژگی­های رشد، اقلام تعهدی سرمایه در گردش مثبت است، مانند رشد در تعداد کارکنان، رشد در فروش، رشد در دارایی­های ثابت و رشد در ماهیت فعالیت­های مالی [23]. با توجه به این موارد واحدهای تجاری در حال رشد، در سرمایه در گردش سرمایه­گذاری نموده که اقلام تعهدی سرمایه در گردش مثبت ایجاد کنند. واحدهای تجاری بالغ دارای مشتریان اساسی برای محصولات خود هستند که مجدانه خریدهای این واحد تجاری را ایجاد نموده، این امر سبب جریان‌های نقدی عملیاتی می­گردد. تصمیمات عملیاتی که در واحدهای تجاری بالغ اخذ می­گردد، شامل افزایش تاکید بر حفظ سودآوری (از طریق کنترل کیفیت، مخارج تبلیغاتی و مراحل تولید ساده و پر بازده)، افزایش بیشتر ظرفیت بهره­وری و همچنین، کاهش سرمایه­گذاری در سرمایه در گردش است. در خصوص واحدهای تجاری در حال افول، شایان ذکر است که واحد تجاری در حال افول، ابتدا به فعالیت‌های تصفیه می­پردازد (درست مقابل فعالیت­ها عملیاتی). یک نوع از این فعالیت­های تصفیه، تعدیل ارزش دفتری دارایی­های واحد تجاری برای تعیین ارزش تصفیه است. واحدهای تجاری که از تجارت خارج می شوند، موجودی­ها را فروخته، تجدید ساختاررا تقبل می­کنند؛ بدین صورت که دارایی­ها و بدهی­ها برای جلوگیری از بیش از واقع نشان دادن دارایی­ها و کمتر از واقع نشان دادن بدهی‌ها، تجدید ارزش خواهند شد. در طول مراحل تجدید ارزیابی، استهلاک و ذخیره مطالبات، برای تعدیل ارزش موجودی­ها، حساب­های دریافتنی و دارایی­های ثابت ثبت می­شوند. ثبت این موارد توسط واحد تجاری موجب تعدیل اقلام تعهدی منفی می­شود. نوع دیگر از فعالیت­های تصفیه به وسیله واحد تجاری در حال افول، فروش موجودی­ها با تخفیف زیاد و وصول حساب­های دریافتنی و حساب­های معوقه است. واحد تجاری در حال افول، این فعالیت­ها را برای بستن معاملاتی که در دوره­های قبل ایجاد شده­اند، مدیریت می­کند. فرایند بستن موجب تعدیل اقلام تعهدی منفی می­شود. با عنایت به موارد ذکر شده، فرضیه­های پژوهش به صورت زیر ارائه شده است که شامل سه فرضیه است:

فرضیه اول: میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد نسبت به بلوغ بیشتر است.

فرضیه دوم: میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد نسبت به افول بیشتر است.

فرضیه سوم: میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله بلوغ نسبت به افول کمتر است.

 

روش تحقیق

این تحقیق براساس هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، از نوع تحقیقات توصیفی بوده، هدف اصلی آن تعیین وجود، میزان و نوع رابطه بین متغیرهاست. داده­های گردآوری شده در این پژوهش در سه مرحله تحلیل می­گردد. ابتدا شرکت­های عضو نمونه آماری با استفاده از متغیرهای تفکیک کننده به مراحل رشد، بلوغ و افول طبقه­بندی می­شوند. سپس با استفاده از مدل تعدیل شده جونز(1991) اقلام تعهدی اختیاری تعیین می­گردد و در مرحله آخر با استفاده از رگرسیون داده­های تلفیقی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته به آزمون فرضیه‌های تحقیق می­پردازیم.

جامعه آماری تحقیق، شرکت­های غیر مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای شرایط زیر باشند:

  1. تا پایان سال 1388 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند.
  2. پایان سال مالی آنها 29 اسفند ماه باشد و از سال 84 تا 88 در بورس فعال باشند.
  3. طی دوره زمانی تحقیق، تغییر سال مالی نداشته باشند.

با توجه به شرایط مذکور، تعداد 140 شرکت در دوره زمانی 1384 تا 1388 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده­های مربوط به شرکت­های عضو نمونه از منابعی چون نرم­افزار ره­آوردنوین، تدبیرپرداز و سایت بورس اوراق بهادار تهران استخراج شده است.

 

روش تجزیه و تحلیل داده­ها

برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم­افزارEviews 6  و Minitab15 استفاده می­شود. از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده می­شود، چون به مشاهدات نزدیک خط برازش وزن بیشتر و به مشاهدات دورتر وزن کمتری داده می­شود و به این ترتیب، برآورد دقیق­تر صورت می­گیرد. در صورت وجود ناهمسانی واریانس به منظور رفع آن از روش وایت استفاده شده است. به منظور تعیین همخطی بین متغیرهای مستقل از آزمون عامل تورم واریانس (VIF) استفاده می­شود. در صورتی­که مقدار آماره بین 1 و 5 باشد، مشکل همخطی وجود ندارد. همچنین، احتمال آماره جارک برا بزرگتر از 5 درصد است که حاکی از نرمال بودن پسماندهای مدل­های رگرسیون است.

 

روش تفکیک واحدهای تجاری در مراحل چرخه عمر

این تحقیق روش دسته­بندی آنتونی و رامش (1992) و بلک (1998) را به­منظور دسته­بندی مناسب سال-شرکت به مراحل چرخه عمر، دنبال می­کند. مشاهدات سال- شرکت، با استفاده از روش دسته‌بندی چند متغیره به منظور جلوگیری از اُریب بودن نتایج، به سه مرحله چرخه عمر تقسیم می­شوند. ابتدا از متغیر­هایی چون نرخ رشد فروش، مخارج سرمایه‌ای و سن واحد تجاری به­عنوان شاخص­های دسته­بندی استفاده می­شود. سپس نرخ رشد فروش و مخارج سرمایه­ای از بیشترین به کمترین و سن واحد تجاری از کمترین به بیشترین رتبه­بندی می­شوند.

SGt = ((SALESt – SALESt-1)/( SALESt-1))*100

CEVt = (CEt / VALUEt)*100

AGE = CYEAR - FYEAR

(SG)رشد فروش شرکت، (CEV) تغییر در مخارج سرمایه­ای،  (AGE)عمر شرکت، (SALESt) فروش در سال t، (CEt) مخارج سرمایه­ای در سال t، که از تغییر دارایی­های ثابت بین سال­های t و 1-t به دست می­آید، (VALUEt) ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به اضافه ارزش دفتری بدهی­های بلند مدت در سال t، (CYEARt) سال جاری در محاسبات و (FYEAR) سال تاسیس شرکت است. با توجه به نگاره (1) شرکت­ها را به سه گروه تقسیم کرده، به شرکت­های در حال رشد امتیاز 3، شرکت‌های بالغ امتیاز 2 و به شرکت­های در حال افول امتیاز 1 را تخصیص می­دهیم. امتیازات سه معیار را برای شرکت جمع کرده، امتیاز ترکیبی هر شرکت را به دست می­آوریم. سپس شرکت­ها را بر اساس این امتیاز ترکیبی مرتب کرده، به سه دسته تقسیم می­کنیم که شرکت­های در حال رشد، بالغ و در حال افول مشخص می­شوند.

نگاره (1): تفکیک چرخه عمر

چرخه عمر

رشد فروش

تغییر در مخارج سرمایه­ای

عمر شرکت

رشد

بالا

بالا

جوان

بلوغ

متوسط

متوسط

بالغ

افول

پایین

پایین

پیر

اندازه­گیری متغیرها

متغیر وابسته (اقلام تعهدی اختیاری):اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از مدل تعدیل شده جونز (1991) تعیین می­شود.

متغیر مستقل (مراحل چرخه عمر):مدل رگرسیون را برای سه گروه برازش می­کنیم: گروه 1، شامل شرکت­های در مراحل رشد و بلوغ؛ گروه 2، شامل شرکت­های در مراحل رشد و افول و گروه 3 شامل شرکت­های مراحل بلوغ و افول هستند. برای هر سه گروه نیز مرحله قبل برابر با یک و مرحله بعد برابر با صفر است.

متغیرهای کنترل: متغیرهای ارزش دفتری به ارزش بازار، اهرم، شاخص سودآوری، اندازه، تغییر در رشد فروش و بتا را به عنوان متغیرهای کنترل در معادله رگرسیون در نظر گرفته می­شوند.

 

اقلام تعهدی اختیاری

اقلام تعهدی اختیاری، اقلامی است که مدیریت بر آنها کنترل دارد و می­تواند آنها را به تاخیر اندازد، حذف کند یا ثبت و شناسایی آنها را تسریع بخشد. تعهدات اختیاری از طریق استاندارد­های حسابداری الزامی و تحت تاثیر شرایط اقتصادی شرکت است. پس ممکن است تعهدات اختیاری نتیجه رفتار فرصت طلبانه­ای باشد که به کاهش مفید بودن سود منجر شود. تعهدات اختیاری نسبت به تعهدات غیر اختیاری، شامل اطلاعات کمتری برای بازار است، زیرا تعهدات اختیاری تداوم کمتری نسبت به تعهدات غیراختیاری دارند و ممکن است علامتی از رفتار فرصت طلبانه باشند. تجزیه تعهدات به اختیاری و غیر اختیاری تصدیق می­کند که کل تعهدات برای اطلاع رسانی بهتر صورت­های مالی استفاده می­شود. مشکل این است که هر تعهد در کدام طبقه قرار می‌گیرد. جونز روش رگرسیونی برای کنترل عامل‌های غیراختیاری موثر بر اقلام تعهدی معرفی کرد که براساس آن، بین کل اقلام تعهدی و تغییر در فروش و دارایی­های ثابت یک ارتباط خطی برآورد می­شود. جونز(1991) بر خلاف هیلی (1985) و دی آنجلو (1986) فرض ثابت بودن اقلام تعهدی غیراختیاری در طول زمان را کنار گذاشت و تلاش کرد اثر تغییر در شرایط اقتصادی بر اقلام تعهدی غیراختیاری را کنترل کند، اما در این مدل، فرض بر این است که درآمد فروش غیراختیاری است و اگر سود از طریق درآمدهای اختیاری مدیریت شود، مدل جونز، بخشی از سودهای مدیریت شده را حذف می‌کند که محدودیت مدل جونز به شمار می­رود. در مدل تعدیل شده جونز، تغییرات درآمد از طریق تغییرات حساب‌های دریافتنی تعدیل و فرض می­شود. تمام تغییرات در فروش نسیه، از مدیریت سود نتیجه می‌شود. در مدل یاد شده، ابتدا مجموع اقلام تعهدی (TA) به صورت زیر محاسبه می گردد:

 

مدل 1)

TAit=(∆CAit-∆CASHit)-(∆CLit-∆STDit)-DEPit

 

(TA) مجموع اقلام تعهدی، (CA) دارایی­های جاری، (CASH) وجوه نقد، (CL) بدهی­های جاری، (STD) حصه جاری بدهی­های بلندمدت، (DEP) استهلاک.

پس از محاسبۀ مجموع اقلام تعهدی، با استفاده از رابطه زیر به تخمین ضرایب مورد استفاده می‌پردازیم:

 

مدل 2)

 

(A) مجموع دارایی­ها، (REV) مجموع درآمد، (PPE) دارایی­های ثابت مشهود.

پس از تخمین پارامترهای مدل شماره 2 از طریق مدل­های سری زمانی و یا مقطعی، اقلام تعهدی غیراختیاری (NDA) به شرح زیر محاسبه می شوند:

مدل 3)

 

و در مرحله آخر، اقلام تعهدی اختیاری از طریق رابطه زیر محاسبه می­گردند:

مدل 4)                      

پس از تعیین اقلام تعهدی اختیاری (DA)، مدل رگرسیون زیر برای آزمون فرضیات به صورت زیر طراحی گردید:

 

 

مدل 5)          

DA=α0 + α1Stage + α2BM + α3LEV + α4ROS + α5SIZE + α6∆SG + α7 BETA + εi

 

Stage چرخه عمر واحد تجاری، BM نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار دارایی­ها، LEV اهرم مالی (نسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی­ها)، ROS شاخص سودآوری عملیاتی (متوسط بازده فروش)، SIZE اندازه شرکت (لگاریتم طبیعی ارزش بازار حقوق صاحبان سهام)، ∆SG تغییر در رشد فروش، BETA شاخص ریسک سیستماتیک.

 

یافته­های پژوهش

آمار توصیفی متغیرها: به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها، ابتدا آمار توصیفی متغیرها شامل شاخص­های مرکزی و شاخص­های پراکندگی در هر یک از مراحل چرخه عمر در نگاره 2 ارائه شده است.

 

 

نگاره (2): آمار توصیفی متغیرهای تحقیق در مراحل مختلف چرخه عمر

 

مرحله رشد

مرحله بلوغ

مرحله افول

متغیر

میانگین

میانه

انحراف معیار

میانگین

میانه

انحراف معیار

میانگین

میانه

انحراف معیار

اقلام تعهدی اختیاری

125/0

079/0

169/0

01/0

067/0

098/0

102/0

07/0

128/0

ارزش دفتری به ارزش بازار

548/0

447/0

392/0

689/0

555/0

536/0

782/0

697/0

976/0

اهرم

091/0

054/0

095/0

074/0

051/0

079/0

088/0

049/0

113/0

شاخص سودآوری

243/0

161/0

268/0

215/0

145/0

249/0

279/0

081/0

149/2

اندازه

8/12

7/12

51/1

7/12

41/12

62/1

1/12

91/11

50/1

تغییر در رشد فروش

9/17

46/9

3/121

06/2-

01/1-

6/37

03/22-

86/11-

2/86

بتا

606/0

240/0

21/2

542/0

13/0

21/1

264/0

060/0

50/1

 

 

در ادامه، همبستگی بین متغیرهای مختلف به دو روش پیرسون و اسپیرمن در نگاره 3 ارائه شده است.


 

نگاره (3): ماتریس همبستگی پیرسون (اسپیرمن) پایین (بالا) قطر اصلی

 

اقلام تعهدی

اختیاری

ارزش دفتری

به ارزش بازار

اهرم

شاخص

سودآوری

اندازه

تغییر در

رشد فروش

بتا

اقلام تعهدی اختیاری

00/1

**08/0-

*14/0-

**08/0

06/0

01/0

03/0

ارزش دفتری به ارزش بازار

*10/0-

00/1

01/0-

*31/0-

*36/0-

02/0

*19/0-

اهرم

05/0-

*16/0-

00/1

04/0-

**09/0-

06/0

03/0-

شاخص سودآوری

*21/0

03/0-

03/0-

00/1

*54/0

02/0

*20/0

اندازه

*11/0

*14/0-

00/0

*17/0

00/1

02/0-

*21/0

تغییر در رشد فروش

05/0-

01/0-

06/0

**08/0-

00/0

00/1

01/0

بتا

*22/0

*09/0-

04/0-

*11/0

*15/0

03/0

00/1

                            * ، ** ، به ترتیب در سطح اطمینان 99، 95 درصد معنادار.

 

با توجه به نگاره 3، بین اقلام تعهدی اختیاری با متغیرهای ارزش دفتری به ارزش بازار، اهرم و تغییر در رشد فروش همبستگی منفی وجود دارد. همچنین، بین اقلام تعهدی اختیاری با متغیرهای شاخص سودآوری، اندازه و بتا همبستگی مثبت وجود دارد.

تجزیه و تحلیل آماری و آزمون فرضیات:

به منظور آزمون فرضیات از رگرسیون داده­های تلفیقی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است.

فرضیه اول: میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد نسبت به بلوغ بیشتر است.

نتایج مربوط به آزمون فرضیه اول در نگاره 4 نشان می­دهد که متغیر چرخه عمر در سطح اطمینان 95 درصد دارای رابطه معنادار و مثبت با متغیر وابسته اقلام تعهدی اختیاری است، که نشان می­دهد میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد نسبت به مرحله بلوغ بیشتر است. در بین متغیرهای کنترل، متغیرهای شاخص سودآوری، تغییر در رشد فروش و بتا در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنادار و مثبتی با متغیر وابسته اقلام تعهدی اختیاری دارند. احتمال آماره F نیز حاکی از معنادار بودن کل مدل رگرسیون در سطح اطمینان 99 درصد است. آماره دوربین واتسون نیز حاکی از نبودن خود همبستگی است. آماره VIF نیز عدم همخطی بین متغیرهای مستقل را نشان می­دهد. ضریب تعیین تعدیل شده نشان می­دهد که تقریبا 65 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل و کنترل توضیح داده می­شود.


 

نگاره (4): نتایج مربوط به آزمون فرضیه اول

 

واحدهای تجاری در مراحل رشد و بلوغ

متغیر

ضریب

احتمال آماره t

VIF

مقدار ثابت

297/0

02/0

 

چرخه عمر

057/0

04/0

05/1

ارزش دفتری به ارزش بازار

046/0-

20/0

17/1

اهرم

232/0-

15/0

03/1

شاخص سودآوری

132/0

01/0

34/1

اندازه

013/0-

22/0

36/1

تغییر در رشد فروش

000/0

00/0

04/1

بتا

019/0

00/0

05/1

احتمال آماره F

00/0

 

 

دوربین واتسون

86/1

 

 

ضریب تعیین تعدیل شده

657/0

 

 

 


فرضیه دوم: میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد نسبت به افول بیشتر است.

نتایج مربوط به آزمون فرضیه دوم در نگاره 5 نشان می­دهد که متغیر چرخه عمر در سطح اطمینان 95 درصد دارای رابطه­ای معنادار و مثبت با متغیر وابسته اقلام تعهدی اختیاری است، که حاکی از این موضوع است که میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد نسبت به مرحله افول بیشتر است. در بین متغیرهای کنترل، متغیرهای شاخص سودآوری و بتا رابطه معنادار و مثبت، و متغیر اهرم رابطه منفی در سطح اطمینان 95 درصد با متغیر وابسته اقلام تعهدی اختیاری دارند. احتمال آماره F نیز حاکی از معنادار بودن کل مدل رگرسیون در سطح اطمینان 99 درصد است. آماره دوربین واتسون نیز حاکی از عدم خود همبستگی است. آماره VIF نیز عدم همخطی بین متغیرهای مستقل را نشان می­دهد. ضریب تعیین تعدیل شده نشان می­دهد که تقریبا 51 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل و کنترل توضیح داده می­شود.


 

نگاره (5): نتایج مربوط به آزمون فرضیه دوم

 

واحدهای تجاری در مراحل رشد و افول

متغیر

ضریب

احتمال آماره t

VIF

مقدار ثابت

405/0

02/0

 

چرخه عمر

120/0

02/0

11/1

ارزش دفتری به ارزش بازار

041/0-

22/0

10/1

اهرم

673/0-

00/0

07/1

شاخص سودآوری

018/0

01/0

04/1

اندازه

021/0-

08/0

11/1

تغییر در رشد فروش

000/0

30/0

05/1

بتا

014/0

01/0

04/1

احتمال آماره F

00/0

 

 

دوربین واتسون

83/1

 

 

ضریب تعیین تعدیل شده

513/0

 

 

 


فرضیه سوم: میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله بلوغ نسبت به افول کمتر است.

نتایج مربوط به آزمون فرضیه سوم در نگاره 6 نشان می­دهد که متغیر چرخه عمر در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنادار و منفی با متغیر وابسته اقلام تعهدی اختیاری دارد، که نشان می­دهد میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله بلوغ نسبت به مرحله افول کمتر است. در بین متغیرهای کنترل، متغیرهای شاخص سودآوری، اندازه و بتا در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنادار و مثبتی با متغیر وابسته اقلام تعهدی اختیاری دارند. احتمال آماره F نیز حاکی از معنادار بودن کل مدل رگرسیون در سطح اطمینان 99 درصد است. آماره دوربین واتسون نیز حاکی از عدم خود همبستگی است. آماره VIF نیز عدم همخطی بین متغیرهای مستقل را نشان می­دهد. ضریب تعیین تعدیل شده نشان می­دهد که تقریبا 32 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل و کنترل توضیح داده می­شود. بنابراین، با توجه به نتایج حاصل از نگاره­های 4 تا 6، فرضیات تحقیق را در سطح اطمینان 95 درصد نمی­توان رد کرد.


نگاره (6): نتایج مربوط به آزمون فرضیه سوم

 

واحدهای تجاری در مراحل بلوغ و افول

متغیر

ضریب

احتمال آماره t

VIF

مقدار ثابت

548/0-

04/0

 

چرخه عمر

102/0-

01/0

08/1

ارزش دفتری به ارزش بازار

011/0

80/0

06/1

اهرم

357/0

59/0

05/1

شاخص سودآوری

010/0

03/0

05/1

اندازه

053/0

01/0

10/1

تغییر در رشد فروش

000/0

25/0

05/1

بتا

011/0

00/0

05/1

احتمال آماره F

00/0

 

 

دوربین واتسون

29/2

 

 

ضریب تعیین تعدیل شده

320/0

 

 

 


بحث و نتیجه­گیری

هدف این پژوهش، بررسی اثر چرخه عمر واحد تجاری بر اقلام تعهدی اختیاری است. از روش آنتونی و رامش (1992) به منظور طبقه­بندی واحدهای تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر و از مدل تعدیل شده جونز (1991) به منظور تعیین اقلام تعهدی اختیاری استفاده شد. به طور خلاصه، نتایج تحقیق نشان داد که میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مراحل مختلف چرخه عمر متفاوت است. این نتیجه مطابق با نتایج تحقیقات آنتونی و رامش، سوجیانیس، بلک، جنگینز، بگزیا سو و استپانیان است [5،7،11،12،20،22]. با توجه به آزمون فرضیه اول و دوم، نتایج نشان می­دهد که میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله رشد نسبت به مرحله بلوغ و افول بیشتر است. نتایج این فرضیه­ها در عین مطابقت با یافته­های جانسون، نیسیم و پنمن، وانگ [13،19،21] و برخلاف نتیجه تحقیق آهارونی و همکاران [4] است. همچنین، نتایج آزمون فرضیه سوم نشان می­دهد که میزان استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در مرحله بلوغ نسبت به مرحله افول کمتر است که مطابق با نتیجه تحقیق دیچو و جی [9] و برخلاف نتیجه تحقیق آهارونی و همکاران [4] است.

 

پیشنهادها

1-    با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق و مشخص شدن تأثیر چرخه عمر واحد تجاری بر اقلام تعهدی اختیاری، پیشنهاد می­شود که سرمایه­گذاران و تصمیم گیرندگان در تحلیل تصمیمات سرمایه­گذاری و سایر تصمیمات، عامل اساسی و حیاتی چرخه عمر را به عنوان یکی از متغیرهای با اهمیت تصمیم در نظر داشته باشند.

2- رابطه معنادار شاخص سودآوری و بتا در نتایج حاصل از فرضیات، حاکی از این است که عامل چرخه عمر واحد تجاری باعث کاهش ریسک و افزایش بازدهی در انتخاب سبد سرمایه گذاری شده‌است. لذا به  تصمیم گیرندگان در بورس اوراق بهادار توصیه می شود این عامل را به عنوان یک معیار مهم در تصمیم گیری در نظر بگیرند.

3- همچنین، در این تحقیق نقش مالکیت در صنایع مختلف به طور جداگانه آزمون نشده است. پیشنهاد می­شود تأثیر چرخه عمر واحد تجاری بر اقلام تعهدی اختیاری در صنایع مختلف بررسی شود.

 

محدودیت­های تحقیق

1-    عدم تعدیل اقلام صورت­های مالی به واسطه وجود تورم و همچنین عدم افشا و طبقه بندی کامل و مناسب از اجزای سود در یادداشت­های پیوست صورت­های مالی، که باعث کاهش کیفیت مقایسه­ای اقلام شده­است و بر نتایج پژوهش اثر گذاشته، تعمیم نتایج را با محدودیت­هایی همراه می سازد.

2-    عدم کنترل بعضی از عوامل مؤثر بر نتایج پژوهش، از جمله تأثیر متغیرهایی، چون عوامل اقتصادی، شرایط سیاسی، عمر شرکت­ها، قوانین و مقررات و نوع صنعت و... خارج از دسترس محقق بوده، ممکن است بر بررسی روابط اثرگذار باشد.

 

 
1- کلاته رحمانی، راحله، مشایخی، بیتا، فدایی نژاد، محمد اسماعیل. (1389). «مخارج سرمایه­ای، اقلام تعهدی و بازده سهام». مجله پژوهش­های حسابداری مالی، سال دوم، شماره اول، صص 76-91.
2- دستگیر، محسن، ناظمی، امین. (1386). «بررسی نظرات استادان دانشگاه­ها، حسابداران حرفه­ای و قانون­گذاران در رابطه با مدیریت سود، مروری بر تحقیقات انجام شده در ایران».  فصلنامه دانش و پژوهش حسابداری، ش 11، صص10-17 و 64-67.
3- مشایخی، بیتا، مهرانی، ساسان، مهرانی، کاوه، کرمی، غلامرضا. (1384). «نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیریت سود شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران. بررسی­های حسابداری و حسابرسی دانشگاه تهران»، ش42، صص 61-74.
 
4- Aharony J., H Falk, N Yehuda. (2006). Corporate Life Cycle and the Value Relevance of Cash Flow versus Accrual Financial Information. School of Economics and Management Bolzano, Italy ,Working Paper; 34.
5- Anthony, J., Ramesh, K., (1992). Association between accounting performance measures and stock prices: a test of the life cycle hypothesis. Journal of Accounting and Economics, 15, 203-227.
6- Ball, R., Shivakumar, L., (2005). The role of accruals in asymmetrically timely gain and loss recognition. Working Paper, University of Chicago and LondonBusinessSchool.
7- Black  E.L. (1998). Life-Cycle Impacts on the Incremental Relevance of Earnings and Cash flow Measures. Journal of Financial Statement Analysis; 40-56.
8- Dechow, P., Dichev, I., (2002). The quality of accruals and earnings: the role of accrual estimation errors. The Accounting Review 77, 35-59.
9- Dechow, P., Ge, W.,( 2005). The persistence of earnings and cash flow
 
and the role of special items: implications for the accrual anomaly. Working paper, University of Michigan.
10- Dechow, P. (1994). Accounting earnings and cash flow as measures of firm performance: the role of accounting accruals. Journal of Accounting and Economics 18, 3-42.
11- Gohar G. Stepanyan. (2010). Firm Life Cycle and the Choice of the Form of Payout. www.SSRN.com
12- Jenkins, D.S., Kane, G.D. and Velury, U. (2004). The impact of the corporate life-cycle on the value-relevance of disaggregated earnings components. Review of Accounting and Finance, Vol. 3, pp. 5-20.
13- Johnson, M., (1999). Business cycles and the relation between security returns and earnings. Review of Accounting Studies 4, 93-117.
14- Jones, J., (1991). Earnings Management During Import Relief Investigations. Journal of Accounting Research 29, 193-228.
15- Jones, S. And Sharma, R. (2001). The Impact Of Free Cash Flow, Financial Leverage And Accounting Regulation On Earnings Management In Australia s “Old” And “New” Economics.  Mangerial Finance, Vol. 27, No. 12, PP. 19-38
16- Kallunki J., Silvola H. (2008). The effect of Organizational Life Cycle Stage on the use of Activity-based Costing. Management Accounting Research, 19, 62–79.
17- Kousenidis, Dimitrios (2005). Earnings-Returns Relation in Greece: Some Evidence on the Size Effect and on the Life-Cycle Hypothesis. Managerial Finance, 31, 24-54.
18- McNichols, M., (2002). Discussion of the quality of accruals and earnings: the role of accrual estimation errors. The Accounting Review 77, 61-69.
19- Nissim, D. Penman, S., (2001). Ratio analysis and equity valuation: From research to practice. Review of Accounting Studies 6, 109-154.
20- SugianisT,(1996). The value Relevancy of Research Development on valuation of future Earnings. Journal of Accounting and Economics; 21: 128-142.
21- Wang, Ming-Hui. Day-Yang Liu, Yen-Sheng Huang (2009). Dividend policy and the life cycle hypothesis. www.SSRN.com
22- Bixia, Xu. (2007) .Life Cycle Effect on the Value Relevance of Common Risk Factor. Review of Accounting and Finance; 6: 162-175.
23- Zhang, X. F., (2005). What causes the accrual anomaly earnings persistence or business growth? PhD. Thesis. University of Chicago.