نویسندگان
1 دانشیار گروه حسابداری دانشگاه مازندران
2 ستاد گروه حسابداری دانشگاه مازندران
3 کارشناس ارشد حسابداری دانشگاه مازندران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
 This study examines the relationship between some corporate governance and audit fees in listed companies of Tehran stock exchange. There is a rich literature examining the level and nature of external audit fees requested by organizations identifying as key explanatory determinants, firm size, complexity of operations and audit risk. Corporate governance is a set of policies, methods and proceedings that are carried out to protect the interests of the firm's stockholders and observe the accountability, transparency and fairness in firms, using internal and external mechanisms. Research documents that weak governance structures are associated with lower financial reporting quality and the incidence of internal control problems . Weaknesses in corporate governance are likely to increase the assessed inherent and control risks. The increase in these risks affects audit hours, leading to higher external audit fees. This study is descriptive correlation based on panel data analyzing. The 78 firms existing in Tehran Stock Exchange have selected as sample for time period 1384-1388 . Hence, our examination shows that there is negative relationship between the audit fees and of independent directors and a positive association between CEO duality with the audit fees. In addition, we find that the relation between CEO duality and audit fees is strengthened for firms with dispersed ownership relative to firms with concentrated ownership.
کلیدواژهها [English]
شرکتها به عنوان واحدهای اقتصادی، همواره به دنبال سودآوری و دستیابی به ثروت بیشتر هستند. به علل گوناگونی که مهمترین آنها جدایی مالکیت از مدیریت است، شرکتها علاوه بر وظیفه انجام فعالیتهای اقتصادی، وظیفه پاسخگویی به افراد بیرون از شرکت را نیز بر عهده دارند. بر اساس شواهد تجربی کاراترین شکل پاسخگویی، گزارشگری مالی است. با ورشکستگی شرکتهای بزرگ، نظیر: انرون، ورلدکام و ... اعتبار اعداد و ارقام حسابداری که مهمترین بخش گزارشگری مالی را تشکیل میدهند، به شدت زیر سؤال رفته؛ به طوری که سرمایهگذاران اعتمادی به صورتهای مالی تهیه شده توسط مدیریت ندارند]1[. این ورشکستگیها سؤالی درباره نقش حاکمیت شرکتی و دیگر عوامل اطمینان بخش درباره شفافیت و کامل بودن گزارشگری مالی ایجاد میکند. ارائه گزارشگری مالی فریب دهنده، مانند تأیید سوءاستفادههای گوناگون حسابداری در این شرکتها باعث واکنش بازار و قانون به بهتر شدن محیط حاکمیت شرکتی در آمریکا و دیگر نقاط جهان شده است. حاکمیت شرکتی مؤثر به انطباق ویژگیهای محیطی و سازمانی به هم، مربوط است. سهامداران در نظارت بر مدیریت، میتوانند به سازوکارهای متفاوت از حاکمیت شرکتی، همانند استقلال هیأت مدیره و حسابرس مستقل اعتماد کنند. عوامل حاکمیت شرکتی برای حسابرس در فرآیند حسابرسی برای گواهی گزارشگری مالی اهمیت دارد ]10[. شواهد تجربی نشان میدهد که حاکمیت شرکتی ضعیف اغلب باعث پایین آمدن کیفیت گزارشگری مالی، دستکاری و بیش از حد نشان دادن سود و تقلب در صورتهای مالی میشود ]7[. کوهن و هانو حاکمیت شرکتی را به عنوان ابزاری که فعالیتهای نظارت را به وسیله هیأت مدیره و کمیته حسابرسی به منظور اطمینان در درستی فرآیند گزارشگری مالی ایجاد میکند، تعریف کردند ]8[. افزایش اهمیت حاکمیت شرکتی و کنترل داخلی در فرآیند گزارشگری مالی به طور معناداری ناشی از افزایش مسؤولیت مدیران در رسیدگی کردن به حاکمیت شرکتی در فرآیند حسابرسی است. حسابرسان انجام دهنده فعالیتهای حسابرسی هستند؛ به ویژه کمیته حسابرسی که دائماً با شیوههای پیچیده در حاکمیت شرکتی در تماس است. از این رو، به طور کلی، حسابرسان باید با مدیران، هیأت مدیره و کمیته حسابرسی کار کنند تا سهامداران را نسبت به دریافت گزارشگری مالی با کیفیت بالا و حمایت از منافعشان مطمئن کنند ]10[. تحقیقات نشان دادند که ساختار حاکمیت شرکتی ضعیف با کیفیت گزارشگری مالی پایین و مشکل کنترل داخلی در ارتباط است. کیفیت محیط حاکمیت شرکتی روی ارزیابی میزان ریسک کنترل[1] و ذاتی[2] اثر میگذارد و به موجب آن روی ماهیت[3] ، زمانبندی[4] و میزان آزمونهای حسابرسی[5] اثر گذار خواهد بود. یک نظارت قوی به طور بالقوه بودجه زمانی حسابرسی (برای مثال، به طور بالقوه اندازه نمونه را کم میکند) را کاهش میدهد و بیعیبی صورتهای مالی را افزایش میدهد و در نتیجه، باعث افزایش کارایی و کارآمدی حسابرسی میشود. ریسک حسابرسی، به اثر متقابل ریسک ذاتی (ناشی از ویژگیهای شرکت)، ریسک کنترل (به کیفیت کنترل داخلی مربوط است) و ریسک عدم کشف[6] (به شکست روشهای حسابرسی در کشف اشتباهات با اهمیت وابسته است) مربوط است. بنابراین، مطابق چارچوب ریسک حسابرسی، حاکمیت شرکتی ضعیف احتمالاً میزان ارزیابی ریسک ذاتی و ریسک کنترل را افزایش میدهد. افزایش این ریسکها روی بودجه زمانی حسابرسی، که باعث افزایش حقالزحمه حسابرسی مستقل میشود، اثر میگذارد ]10[. از طرفی دیگر، حسابرسی فعالیت اقتصادی است که سود معقولی از آن انتظار میرود. این که چگونه و با چه مبلغی میتوان یک کار حسابرسی را انجام داد تا هم اطمینان معقولی برای ذینفعان حاصل شود و هم بازده لازم از آن کسب گردد، چالشی است که ذهن محققان زیادی را به خودش مشغول کرده است ]4[. در این تحقیق ، ابتدا بررسی گردید که آیا ارتباطی بین برخی از مکانیزمهای حاکمیت شرکتی (استقلال هیأت مدیره و دوگانگی مدیرعامل) و میزان حقالزحمه حسابرسی وجود دارد؟ و در نهایت تجزیه وتحلیل شده است که آیا ارتباط بین ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و حقالزحمه حسابرسی به وسیله مالکیت متمرکز (سهامداران عمده) تحت تاثیر قرار میگیرد ؟
پیشینه تحقیق
دیسندر و همکاران ]10[ در بررسی ارتباط بین ویژگیهای حاکمیت شرکتی و حقالزحمه حسابرسی به این نتجیه رسیدند که خدمات حسابرسی و استقلال هیأت مدیره زمانی که مالکیت پراکنده است مکمل هم هستند، که به این اشاره دارد که مالکیت متمرکز و ترکیب هیاتمدیره در نظارت بر مدیریت جانشینهای مناسبی برای هم هستند و همچنین نتیجه گرفتند که بین ترکیبهای هیاتمدیره (استقلال و دوگانگی مدیرعامل)و حقالزحمه حسابرسی ارتباط وجود دارد.
کیم و همکاران ]12[انگیزه مالکیت مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی بررسی کردند، که آیا انگیزه مالکیت مدیرعامل روی حقالزحمه حسابرسی اثر خواهد داشت؟تحقیقات قبلی نشان میدهد که مالکیت مدیر عامل، انگیزههای مدیران اجرایی را در مدیریت سود برای سودهای مالی شخصی زیاد میکند. اگر حسابرس انگیزههای مالکیت مدیر عامل در ارتباط با سودهای هنگفت مشاهده کند، ریسک دستکاری و دیگر ریسکها را در تصمیمگیری درباره حقالزحمه ترکیب میکند. آنها انتظار داشتتد که ارتباط بین انگیزه مالکیت مدیر عامل و حقالزحمه حسابرسی مثبت باشد. نتایج با پیشبینی آنها هماهنگ است. آنها نشان دادند که اختیار خرید سهام مدیر عامل به طور مثبت با حقالزحمه حسابرسی پس از کنترل اقلام تعهدی غیر عادی و دیگر عوامل تعیین کننده حقالزحمه حسابرسی در ارتباط است. علاوه بر این، آنها نشان دادند که رابطه مثبت بین اهدای اختیار خرید سهام مدیر عامل و حقالزحمه حسابرسی برای شرکتهایی با حاکمیت شرکتی کاراتر کاهش مییابد.
رحمان خان و همکاران ]17[ در مقاله خود تمرکز مالکیت شرکت را روی حقالزحمه حسابرسی در اقتصادهای نوظهور بررسی کردند. بنگلادش به عنوان یکی از نمونههای مورد استفاده است. تحقیقات قبلی نشان دادند که معناداری حقالزحمه حسابرسی در بنگلادش پایین است. همچنین، در بنگلادش بخش خصوصی توسط تمرکز مالکیت بالا کنترل میشود. تئوری نمایندگی پیشبینی میکند که در یک بازار کارا، مدیران در وضیعتی با تمرکز مالکیت بالا، انگیزه کافی برای انجام حسابرسی زیاد را دارند، اما مدیران در اقتصادهای نوظهور، که بازار قوی ندارند، ممکن است انگیزهای مشابه انگیزه بالا را نداشته باشند. نتایج تحقیق حقالزحمه حسابرسی با اسپانسر و تمرکز مالکیت شرکت رابطه منفی معنیداری دارد. این نشان میدهد که در بنگلادش، شرکتها زمانی که به وسیله حامیان مالی و سهامداران نهادی کنترل میشوند، حقالزحمه حسابرسی کمی پرداخت میکنند.
لیفشاتز وهمکاران ]14[در مقاله خود با عنوان «ویژگیهای حاکمیت شرکتی و حقالزحمه حسابرسی مستقل» انجام دادند، نتیجه گرفتند که استقلال هیأت مدیره (نسبت مدیران مستقل به کل هیات مدیره) و پشتکار کمیته حسابرسی (تعداد جلسات) رابطه مثبت و معناداری با حقالزحمه حسابرسی دارد.
لونتیس و دیمیترپلوس ]13[رابطه بین قیمتگذاری حسابرسی، کیفیت سود و استقلال هیات مدیره، 97 شرکت یونانی را برای پنج سال مالی (2000 - 2004) بررسی کردند. آنها این تحقیق را در کارگزاری نهادی با مدیریت سود بیش از حد و حاکمیت شرکتی با سازوکار ضعیف انجام دادند. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین استقلال حسابرسی و قیمت گذاری حسابرسی رابطهای مثبت وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین قیمت گذاری حسابرسی و مدیریت سود برای شرکتهای کوچک رابطهای مثبت وجود دارد.
بو و شارما ]6[ به بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی بر فرآیند حسابرسی از طریق بررسی حقالزحمه حسابرسی در شرکتهای دولتی پرداختند.در این تحقیق هیچ ارتباط معنیداری بین اکثر متغیرهای نظام راهبری شرکت و حقالزحمه حسابرسی مشاهده نشده است که نشان میدهد اداره کنندگان شرکت دولتی به تضمین اضافی حسابرس به دلیل نظارت دقیق قانونگذار (دولت) نیازی ندارد. تحقیق همچنین به ارتباطی منفی بین استقلال کمیته حسابرسی و حقالزحمه حسابرسی دست یافت که نشان میدهد حسابرسان با وجود یک کمیته حسابرسی مستقل، از تلاش و حقالزحمه خود میکاهند، زیرا آنها میپذیرند که چنین کمیتهای از ریسک گزارشگری مالی و کنترل شرکت میکاهد.
یاتیم]19[به بررسی ارتباط بین حقالزحمه حسابرس مستقل و ویژگیهای هیأت مدیره و کمیته حسابرسی در 736 شرکت مالزیایی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار آن کشور پرداخت. او فرض کرد در شرکتهایی که اعضای هیأت مدیره و کمیته حسابرسی قوی دارند و از حاکمیت شرکتی مناسبی برخوردارند، این امر بر ارزیابی حسابرس از ریسک ذاتی و کنترل تاثیر گذاشته، موجب کاهش آن میشود و به تبع حقالزحمه نیز کاهش مییابد. برعکس، در شرکتهایی که ساختار اداره آنها ضعیف است، حقالزحمه حسابرسی افزایش یافته است. نتایج نشان داد حقالزحمه حسابرسی مستقل با متغیرهای استقلال حسابرس، تخصص کمیته حسابرسی و میزان و تکرار بازدیدهای اعضای هیأت مدیره، ارتباطی مثبت و معنیدار دارد؛ یعنی هرچه ویژگیهای ذکر شده در این متغیرها بیشتر گردد، حقالزحمه حسابرسی افزایش مییابد.
تسو]18[در مقالهای که با عنوان «رابطه دامنه فعالیت مدیران ارشد اجرایی، فرصت رشد و حقالزحمه حسابرسی» نوشت، نتیجه گرفت که استقلال هیات مدیره با حقالزحمه حسابرسی رابطه منفی دارد .
علوی طبری، رجبی و شهبازی ]2[ تحقیقی را با عنوان «رابطه نظام راهبری و حقالزحمه حسابرسی مستقل شرکتها» انجام دادند. در این تحقیق، آنها 201 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1387 را بررسی کردند. آنها در این تحقیق نتیجه گرفتند که بین درصد مالکیت نهادی دولتی و شبه دولتی و نوع حسابرس با حقالزحمه حسابرسی مستقل رابطهای مستقیم و معنیدار دارد. همچنین، نشان دادند که بین استقلال هیأت مدیره و حق الزحمه حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد.
مهرانی و جمشیدی اوانکی ]3[ پژوهشی با عنوان «عوامل مؤثر بر تعیین حقالزحمه حسابرسی» انجام دادند. آنها در این تحقیق 60 شرکت بورس اوراق بهادار تهران را بررسی و با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره تجزیه وتحلیل کردند. یافتههای به دست آمده گویای آن است که کیفیت حسابرسی، شهرت صاحبکار، تخصص صنعت، بودجه زمانی صرف شده برای فرآیند حسابرسی، مبلغ ترازنامه، جمع داراییهای شرکت و سابقه مؤسسات حسابرسی، بر حقالزحمه دریافتنی از سوی حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی، ریسک شرکت صاحبکار، تعداد کارکنان شرکت، تعداد پرسنل مؤسسة حسابرسی، درآمد مؤسسة حسابرسی و تعداد شرکتهای بورسی مورد رسیدگی هر مؤسسة حسابرسی، تأثیری بر حقالزحمه حسابرسی ندارد.
نیکبخت و تنانی ]4[ در مقالهای با عنوان «آزمون عوامل مؤثر بر حقالزحمه حسابرسی صورتهای مالی»، نتیجه گرفتند که متغیرها حجم عملیات (اندازه) شرکت، پیچیدگی عملیات شرکت، نوع مؤسسه حسابرسی و تورم ارتباط معنیداری با حقالزحمه حسابرسی دارند، ولی متغیرهای ریسک حسابرسی و تحصیلات و تجربه مسؤول تهیه کننده صورتهای مالی، با متغیر وابسته (حقالزحمه حسابرسی) فاقد ارتباط آماری بودند.
فرضیههای پژوهش
1- بین استقلال هیأت مدیره و حقالزحمه حسابرسی مستقل رابطه معناداری وجود دارد.
2- بین دوگانگی مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی مستقل رابطه معناداری وجود دارد.
3- بین استقلال هیأت مدیره و حقالزحمه حسابرسی مستقل برای شرکتهایی با مالکیت پراکنده نسبت به شرکتهایی با مالکیت متمرکز رابطه معنادار قویتری وجود دارد.
4- بین دوگانگی مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی مستقل برای شرکتهایی با مالکیت پراکنده نسبت به شرکتهایی با مالکیت متمرکز رابطه معنادار قویتری وجود دارد.
روش تحقیق
این تحقیق از نظر هدف توسعهای بوده و در حیطه تحقیقات توصیفی – رگرسیونی است و دادههای مورد نیاز از منابع قابل اتکا و در دسترس استخراج، و برای آزمون فرضیههای تحقیق استفاده شدهاند. پس از گردآوری اطلاعات و تعیین مدل، ابتدا دادهها را به صورت دادههای تابلویی قرار داده و سپس از آزمون چاو برای تعیین دادههای تلفیقی یا مدل اثر ثابتاستفاده شده است. بدین صورت، اگر احتمال این آزمون کمتر از 5% باشد، مدل اثر ثابت خواهد بود. همچنین، از آزمون هاسمن برای تعیین مدل اثر ثابت (FE) یا اثرات تصادفی (RE) استفاده شده است؛ یعنی اگر احتمال آزمون هاسمن کوچکتر از 5% باشد، مدل باید با استفاده از اثرات ثابت برآورد گرد و در نهایت به بررسی فرضیه برای نمونه مورد نظر پرداخته میشود. در این پژوهش، جامعه مورد بررسی کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی 84-88 است. به منظور آزمون فرضیهها، شرکتهای عضو نمونه از بین شرکتهای عضو جامعه آماری که دارای شرایط زیر بودهاند، انتخاب شدهاند:
1- به لحاظ افزایش قابلیت مقایسه، دوره مالی آنها منتهی به اسفند ماه باشد.
2- در طول دوره مورد بررسی شرکتهای نمونه تغییر سال مالی نداشته باشند.
3– جزو شرکتهای سرمایهگذاری و واسطهگری مالی و بیمه نباشند.
4– دادههای مورد نظر در دسترس باشند.
جامعه آماری تحقیق تمام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تا پایان سال مالی 1388 را در بر میگیرد. با اعمال روش حذف سیستماتیک بر مبنای معیارهای فوق برای شرکتهای عضو جامعه آماری، تعداد 78 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به مبانی نظری پژوهش به روش کتابخانهای جمعآوری شده و اطلاعات لازم برای آزمون فرضیهها به روش اسنادکاوی و نیز نرمافزار تدبیرپرداز گردآوری شده است. این دادهها از طریق روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی و با استفاده از نرمافزارهای Excel و Eviews تجزیه و تحلیل شده است.
تجزیه تحلیل اطلاعات و تعریف متغیرها
در این پژوهش از دادههای تلفیقی و مدل رگرسیون دادههای ترکیبی استفاده شده است و همینطور برای بررسی معنادار بودن الگوها از آزمونهای آماری T، آزمون F،
R2 (ضریب تعیینتعدیل شده) استفاده شده است. پس از برازش مدل توسط نرمافزار Eviews برای بررسی خود همبستگی از آزمون دوربین واتسون استفاده شد که نتایج بیانگر وجود خودهمبستگی در دادهها بود و برای رفع این مشکل از روش AR استفاده شد.
در این بخش، مدلهای تحقیق و متغیرهای مورد استفاده در تحقیق شرح داده میشود:
مدلهای تحقیق:
ابتدا در این تحقیق از دو مدل برای انجام فرضیهها استفاده شده است. برای انجام فرضیه اول و دوم از مدل زیر استفاده شده است:
Total Audit FeesI,t = α0 + α1 PCTINDBRD I,t + α 2 CEODUALITY I,t + α3 OWNCON I,t + α4 SIZE i.t + α 5 LEVWRAGE I,t + α6 ROA i,t + α7 BIGN I,t+ α8 RI i,t + Є I,t
همچنین، برای انجام فرضیه سوم و چهارم از مدل زیر استفاده میشود:
Total Audit Fees i,t= α0+ α1 PCTINDBRD i,t + α 2 CEODUALITY i,t+ α3 OWNCON i,t+ α 4 (PCTINDBRD i,t* OWNCON i,t) + α5 (CEODUALITY i,t* OWNCON i,t) + α6 SIZE i.t+ α 7 LEVWRAGE i,t+ α8 ROA i,t+ α9BIGN i,t+ α10 RI i,t+ Є i,t
متغیرهای تحقیق:
متغیر وابسته: در این تحقیق حقالزحمه حسابرسی مستقل به عنوان متغیر وابسته است.
متغیرهای مستقل
عضو غیرموظف: به عضو هیأت مدیرهای اطلاق میشود که در شرکت مسؤولیت اجرایی رسمی نداشته باشد.
دوگانه بودن مسؤولیت مدیر عامل: به حالتی اطلاق میشود که مدیرعامل به طور همزمان رئیس هیأت مدیره شرکت باشد.
BIGN (نوع حسابرس): اگر حسابرس شرکت عضو نمونه آماری سازمان حسابرسی باشد، عدد 1 و در غیر این صورت، عدد صفر لحاظ میشود.
تمرکز مالکیت (سهامداران عمده): مجموع درصد تملک سهامدارانی که حداقل 5 درصد سهام شرکت را در اختیار دارند.
متغیرهای کنترل
SIZE (اندازه شرکت): به صورت لگاریتم طبیعی داراییها شرکتهای عضو نمونه اندازهگیری میشود.
LEVERAGE: نسبت کل بدهیها به کل داراییها.
ROA: به صورت نسبت سود خالص بر کل داراییها اندازهگیری میشود.
RI: از تقسیم مجموع حسابهای دریافتنی و موجودیها بر کل داراییها بهدست میآید.
یافتههای پژوهش
آمار توصیفی
هدف از این قسمت، ارایه دادههای آماری معرف ویژگیهای متغیرهای مورد مطالعه در میان شرکتهای نمونه آماری است. در نگاره 1 نتایج آمار توصیفی متغیرها ارائه شده است.
متغیرها |
تعداد مشاهده |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
||
استقلال هیأت مدیره |
PCTINDBRD |
390 |
0/6 |
0/218392 |
0/596974 |
|
دوگانگی مدیرعامل |
CEODUALITY |
390 |
0 |
0/235879 |
0/058974 |
|
بازده داراییها |
ROA |
390 |
0/095 |
0/216874 |
0/102667 |
|
اهرم مالی |
LEVERAGE |
390 |
0/65 |
0/238397 |
0/663359 |
|
حساب دریافتنی و موجودیها |
RI |
390 |
0/56 |
0/216006 |
0/533795 |
|
نوع حسابرس |
BIGN |
390 |
0 |
0/44142 |
0/264103 |
|
تمرکز مالکیت |
OWNCON |
390 |
0/8 |
0/208679 |
0/734103 |
|
اندازه شرکت |
SIZE |
390 |
5/49 |
0/607324 |
5/572615 |
|
حقالزحمه حسابرسی |
Total Audit Fees |
390 |
270 |
81/6581 |
312 |
|
بر اساس این نگاره، به طور میانگین 74 درصد سهام شرکت در اختیار سهامداران عمده (مالکیت متمرکز) قرار دارد. در حدود 60 درصد اعضای هیأت مدیره شرکتهای مزبور، اعضای غیرموظف بودهاند و 26 درصد شرکتهای مورد بررسی طی سالهای 1384 الی 1388 سازمان حسابرسی آنها را حسابرسی کرده است و تقریباً تمامی این شرکتها (90%) نسبت به تفکیک وظیفه رئیس هیات مدیره از مدیرعامل اقدام کردهاند.
آزمون فرضیه اول
نتایج این آزمون در نگاره 2 ارائه شده است.
نگاره شماره 2: نتایج آزمون فرضیه اول
متغیرها |
ضریب |
tآماره |
Prob. |
سطح معناداری |
||
استقلال هیات مدیره |
PCTINDBRD |
116-/1232 |
3-/741559 |
0/0002 |
99% |
|
مالکیت متمرکز |
OWNCON |
11-/82947 |
0-/245769 |
0/8060 |
نامعنادار |
|
نوع حسابرس |
BIGN |
177/6126 |
5/633649 |
0/0000 |
99% |
|
اندازه |
SIZE |
202/1758 |
5/441844 |
0/0000 |
99% |
|
اهرم مالی |
LEVERAGE |
8/881446 |
0-/357558 |
0/7209 |
نامعنادار |
|
حسابهای دریافتنی و موجودیها |
RI |
26/56484 |
0/593048 |
0/5536 |
نامعنادار |
|
بازده دارایی |
ROA |
6/890526 |
0/284079 |
0/7765 |
نامعنادار |
|
آماره F |
150/9158 |
آماره دوربین واتسون |
2/265905 |
|||
احتمال (آماره F) |
0/000000 |
ضریب تعیین تعدیل شده |
0/794084 |
|||
|
آماره آزمون |
آزمون معناداری |
نتیجه |
|||
آزمون چاو |
2/823562 |
0/000 |
FE |
|||
آزمون هاسمن |
16/759217 |
0/0190 |
FE |
|||
FE: مدل اثرات ثابت. RE: مدل اثرات تصادفی
بر اساس این نگاره، ابتدا نتایج حاصل از آزمون چاو و هاسمن، برآورد مدل به روش اثرات ثابت را تایید میکند و از طرف دیگر، احتمال آماره F (000000/0) است. این موضوع گویای این مطلب است که مدل از نظر آماری قابل قبول است. همانطور که در نگاره شماره 2 نشان داده شده ضریب تعیین تعدیل شده حدود 79/0درصد است که نشان میدهد 79 درصد از تغییرات متغیر وابسته در این مدل توسط متغیرهای مستقل و کنترلی بیان میگردد. همینطور بر اساس این نگاره، ضریب متغیر مستقل، استقلال هیات مدیره (PCTINDBRD)، 1232/116- بوده و در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است. این ضریب نشان میدهد که شرکتهایی با استقلال هیأت مدیره بزرگتر حقالزحمه حسابرسی کمتری پرداخت میکنند. در بین متغیرهای کنترلی، نوع حسابرس و اندازه شرکت رابطه معناداری مثبت با حقالزحمه حسابرسی دارند که نشان میدهد شرکتهایی که سازمان حسابرسی آنها را حسابرسی میکند، حقالزحمه حسابرسی بیشتری پرداخت میکنند و از طرفی دیگر، هرچه شرکت بزرگتر باشد، حقالزحمه حسابرسی بیشتری پرداخت میکند.
آزمون فرضیه دوم
نتایج آزمون فرضیه دوم در نگاره 3 ارائه شده است.
نگاره شماره 3: نتایج آزمون فرضیه دوم
متغیرها |
ضریب |
T آماره |
Prob. |
سطح معناداری |
|
|
دوگانگی مدیرعامل |
CEODUALITY |
60/91646 |
2/490498 |
0/0133 |
99% |
|
مالکیت متمرکز |
OWNCON |
8-/319445 |
0-/171325 |
0/8641 |
نامعنادار |
|
نوع حسابرس |
BIGN |
170/9381 |
5/619306 |
0/0000 |
99% |
|
اندازه |
SIZE |
128/8455 |
4/15598 |
0/0000 |
99% |
|
اهرم مالی |
LEVERAGE |
202/6478 |
5/358356 |
0/0000 |
99% |
|
حسابهای دریافتنی و موجودیها |
RI |
8/273017 |
0/347016 |
0/7288 |
نامعنادار |
|
بازده دارایی |
ROA |
25/95799 |
0/58727 |
0/5575 |
نامعنادار |
|
آماره F |
154/8202 |
آماره دوربین واتسون |
2/264918 |
|||
احتمال (آماره F) |
0/000000 |
ضریب تعیین تعدیل شده |
0/798257 |
|||
|
آماره آزمون |
آزمون معناداری |
نتیجه |
|||
آزمون چاو |
2/779002 |
0/000 |
FE |
|||
آزمون هاسمن |
18/177522 |
0/0112 |
FE |
|
FE: مدل اثرات ثابت. RE: مدل اثرات تصادفی
آزمون فرضیه سوم
نتایج این آزمون در نگاره شماره 4 ارائه شده است.
نگاره شماره 4: نتایج آزمون فرضیه سوم
متغیرها |
ضریب |
Tآماره |
Prob. |
سطح معناداری |
||
استقلال هیات مدیره * مالکیت متمرکز |
PCTINDBRD*OWNCON |
22-/80147 |
0-/182795 |
0/8551 |
نامعنادار |
|
استقلال هیات مدیره |
PCTINDBRD |
163-/9373 |
1-/928366 |
0/0547 |
90% |
|
مالکیت متمرکز |
OWNCON |
128/3349 |
1/470386 |
0/1425 |
نامعنادار |
|
نوع حسابرس |
BIGN |
115/6795 |
3/755343 |
0/0002 |
99% |
|
اندازه |
SIZE |
198/9327 |
4/120562 |
0/0000 |
99% |
|
اهرم مالی |
LEVERAGE |
4/006411 |
0-/223871 |
0/823 |
نامعنادار |
|
حسابهای دریافتنی و موجودیها |
RI |
84/7585 |
1/870478 |
0/1624 |
نامعنادار |
|
بازده دارایی |
ROA |
80-/5031 |
3-/882544 |
0/0001 |
99% |
|
آماره F |
266/5964 |
آماره دوربین واتسون |
2/43756 |
|||
احتمال (آماره F) |
0/000000 |
ضریب تعیین تعدیل شده |
0/884873 |
|||
|
آماره آزمون |
آزمون معناداری |
نتیجه |
|||
آزمون چاو |
4/531023 |
0/000 |
FE |
|||
آزمون هاسمن |
16/844867 |
0/0318 |
FE |
|||
FE: مدل اثرات ثابت. RE: مدل اثرات تصادفی
همانطور که در نگاره شماره 4 مشاهده میشود، ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد که حدود 88 درصد از تغییرات توسط متغیرهای مستقل و کنترلی ذکر شده در مدل اخیر تبیین میشود. همچنین، ضریب متغیر PCTINDBRD*OWNCON، 80147/22- است که در سطح خطای 10 درصد معنادار نیست. همچنین، نوع حسابرس و اندازه شرکت رابطه معنادار مثبت و بازده دارایی رابطه منفی با حقالزحمه حسابرسی دارند.
آزمون فرضیه چهارم
نتایج این آزمون را در نگاره 5 مشاهده میکنیم.
بر اساس نتایج نگاره 5، ضریب متغیر CEODUALITY*OWNCON، 9398/400- است که در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است. این ضریب نشان میدهد که ارتباط بین دوگانگی مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی زمانیکه مالکیت پراکنده است، قویتر است. همچنین، نوع حسابرس و اندازه شرکت رابطه معنادار مثبت با حقالزحمه حسابرسی دارند.
نگاره شماره 5: نتایج آزمون فرضیه چهارم
متغیرها |
ضریب |
tآماره |
Prob. |
سطح معناداری |
|
دوگانگی مدیرعامل* مالکیت متمرکز |
CEODUALITY*OWNCON |
-400/9398 |
-4/535899 |
0/0000 |
99% |
دوگانگی مدیرعامل |
CEODUALITY |
358/8579 |
5/055807 |
0/0000 |
99% |
مالکیت متمرکز |
OWNCON |
-21/31755 |
-0/506673 |
0/6128 |
نامعنادار |
نوع حسابرس |
BIGN |
172/3907 |
5/165409 |
0/0000 |
99% |
اندازه |
SIZE |
223/0503 |
5/904453 |
0/0000 |
99% |
اهرم مالی |
LEVERAGE |
19-/04802 |
0-/695718 |
0/4871 |
نامعنادار |
حسابهای دریافتنی و موجودیها |
RI |
30/89462 |
0/688566 |
0/4916 |
نامعنادار |
بازده دارایی |
ROA |
20/54011 |
0/821867 |
0/4118 |
نامعنادار |
آماره F |
144/9403 |
آماره دوربین واتسون |
2/144067 |
||
احتمال (آماره F) |
0/000000 |
ضریب تعیین تعدیل شده |
0/806407 |
||
|
آماره آزمون |
آزمون معناداری |
نتیجه |
||
آزمون چاو |
3/857839 |
0/000 |
FE |
||
آزمون هاسمن |
20/623113 |
0/0044 |
FE |
FE: مدل اثرات ثابت. RE: مدل اثرات تصادفی
نتیجهگیری
در این تحقیق سعی شده است رابطه بین برخی از ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و حقالزحمه حسابرسی بررسی شود. در این راستا، در پژوهش حاضر بیشتر برروی نقش نظارت هیات مدیره، ارتباط ساختار هیات مدیره و ویژگیهای مالکیت شرکت تمرکز شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان میدهد که بین استقلال هیأت مدیره و حقالزحمه حسابرسی مستقل، رابطه منفی وجود دارد. این امر نشان دهنده آن است که هرچه استقلال هیأت مدیره بیشتر باشد، میزان حقالزحمه حسابرسی مستقل کمتر میشود. از طرف دیگر، بین دوگانگی مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی رابطه مثبت وجود دارد؛ یعنی شرکتی با دوگانگی مدیرعامل میزان حقالزحمه حسابرسی بیشتری پرداخت میکند. درنهایت، نتایج آزمون فرضیه سوم و چهارم نشان میدهد که رابطه بین استقلال هیأت مدیره و حقالزحمه حسابرسی تحت تاثیر مالکیت متمرکز قرار نمیگیرد. همچنین، رابطه بین دوگانگی مدیرعامل و حقالزحمه حسابرسی مستقل، هنگامیکه مالکیت پراکنده است، قویتر است. نتایج این پژوهش با نتایج حاصل از تحقیق تسو ]18[مطابقت و با نتایج حاصل از تحقیق تیلور و همکاران ]9[، دیسندر و دیگران ]10[ و علوی طبری و همکاران ]2[مغایرت دارد.
محدودیت تحقیق
1- نخستین محدودیت که میتوان گفت مهمترین محدودیت نیز به شمار میآید، ویژگی خاص تحقیق نیمه تجربی است که در حوزه علوم اجتماعی متداول است. به سخن دیگر، تأثیر متغیرهای دیگری که کنترل آنها خارج از دسترس محقق است و امکان تأثیرگذاری آنها بر نتایج پژوهش منتفی نیست. متغیرهایی مانند شرایط سیاسی، وضعیت بازار سرمایه، عمرشرکتها، تحصیلات و تجربه مدیران شرکتها، تعدادی از متغیرهایی هستند که ممکن است اثرگذار باشند. در نتیجه، یافتههای این تحقیق باید با توجه به این شرایط استفاده شود.
2– دوره زمانی پژوهش، بازه 1384-1388 است، بنابراین، در تعمیم نتایج تحقیق به دورههای زمانی دیگر، باید با احتیاط عمل شود.
پیشنهاد برای تحقیقات آتی
1- انجام بررسیهای مشابه در طول یک دوره زمانی طولانیتر و با نمونههای بیشتر.
2- انجام مجدد این تحقیق پس از تصویب و اجرایی شدن آییننامه نظام راهبری شرکتی در بورس اوراق بهادار نهران و مقایسه با نتایج این تحقیق.
3– بررسی شاخصههای دیگر حاکمیت شرکتی، از قبیل: اندازه هیأت مدیره، سن هیأت مدیره، مدت تصدّی عضویت در هیأت مدیره، تعداد جلسات هیأت مدیره و ... با حقالزحمه حسابرسی مستقل.
4- با توجه به حذف شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها و بیمهها پیشنهاد میگردد تحقیقی در رابطه با حاکمیت شرکتی و حقالزحمه حسابرسی در آن شرکتها انجام پذیرد.