نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار حسابداری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
2 کارشناس ارشد حسابداری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The main objective of this study is investigation into the relationship between the company characteristics and the level of social and environmental disclosure of listed companies in Tehran Stock Exchange. Target sample consists of 68 of the listed companies in Tehran Stock Exchange during 1388 to 1393. Collected data were analysed using multivariate regression model through panel data method. The results show a significant positive relationship between firm size, firm performance and the presence of independent directors with company's social and environmental disclosure. Moreover, there is a significant negative relationship between institutional ownership and the level of social and environmental disclosure. The results also show there is no significant relationship between financial leverage, ownership structure, the auditor size and the board size with the level of social and environmental disclosure. Finally, the results show there are significant differences between the level of social and environmental disclosure in different industries.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
با وقوع رسواییهای مالی در هزارۀ جدید، اعتماد سرمایهگذاران نسبت به صورتهای مالی از بین رفت و سهامداران و اعتباردهندگان را بر آن داشت که علاوه بر ابعاد مالی، به تعهدات واحدهای تجاری در زمینۀ مسئولیت اجتماعی و افشای آن در بازار سرمایه بیشتر از پیش توجه کنند [20].
گزارش اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی با افشای اطلاعات بهوسیلۀ سازمان در مورد محصول، منافع مصرفکننده، منافع کارمندان، فعالیتهای اجتماعی و تأثیرات زیستمحیطی سروکار دارد. این افشا بخشی از مسئولیت سازمان نسبت به ذینفعانش و پاسخ به انتظارات آنهاست [9]. هر چه احتمال ناسازگاری فعالیتهای شرکت با توقعات جامعه بیشتر باشد، تلاش بیشتری برای تأثیرگذاشتن بر فرایندها از طریق افشای اطلاعات اجتماعی شرکت نیاز است [15].
در حال حاضر سند علمی رسمی وجود دارد که نشان میدهد انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی و بهطور خاص سوزاندن سوختهای فسیلی برای تولید انرژی، تغییراتی را در اقلیم ایجاد کرده است [36]. بهطور کلی این اثرات، پیامدها و مسائل جهانی گستردهای را در پی داشته و خواهد داشت. اما متأسفانه، همچنان صورتهای مالی سازمانها و بنگاههای اقتصادی، وضعیت و عملکرد مالی واحدهای تجاری را گزارش میکنند. لذا امروزه از شرکتها بهعنوان بزرگترین واحدهای اقتصادی که فعالیتهای آنها دارای آثار گستردۀ محیطی، اجتماعی و اقتصادی است، خواسته میشود که آثار مختلف فعالیتها خود را در زمینۀ محیط زیست، رفاه اجتماعی و مسائل اقتصادی افشا کنند [28].
با توجه به مطالب پیشگفته و از آنجا که پژوهشهای کمی در این زمینه صورت گرفته است؛ این مطالعه در پی رفع این کمبود است و در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا ویژگیهای شرکت و حاکمیت شرکتی بر سطح افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها تأثیری دارند؟ با توجه به افزایش آلودگی در کشورمان که متأثر از فعالیتهای صنایع مختلف است و از آنجا که شرکتهای ایرانی با فشارها و الزامات قانونی کمی برای افشای اطلاعات مسئولیت اجتماعی زیستمحیطی روبهرو هستند؛ بنابراین، هدف کلی از این پژوهش کمک به حل مسائل اجتماعی و زیستمحیطی از طریق شناسایی عوامل مؤثر بر افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتهاست.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
بحران مالی جهانی اخیر، زنگ بیدارباش برای بازبینی اساسی پژوهشها در کلیۀ حوزههای تجاری و اقتصادی از جمله پژوهشهای حسابداری است. نظریههای مختلفی وجود دارد که انگیزۀ شرکت برای افشای اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی را توضیح میدهد؛ ازجمله نظریۀ اقتصاد سیاسی، نظریۀ مشروعیت، نظریۀ ذینفعان و نظریۀ سازمانی [23].
نظریۀ اقتصاد سیاسی که بر مبنای ادبیات حسابداری زیستمحیطی و اجتماعی در دهۀ 1990 از نوشتههای پارکر استخراج شد؛ بهطور گسترده در پژوهش افشای اطلاعات زیستمحیطی و اجتماعی استفاده میشود و در قالب مفهوم قرارداد اجتماعی پیشنهاد میکند وجود یک سازمان بر حمایت کلی جامعه تکیه میکند. این نظریه تأیید میکند اشخاص یا سازمانها حق دارند اهداف شخصی و علایق خود را دنبال کنند. این حقوق بهوسیلۀ محیطزیست و اجتماعی که در آن وجود دارند، تعدیل میشود [2].
نظریۀ مشروعیت بر این مبنا استوار است که میان واحد تجاری و جامعهای که واحد تجاری در آن فعالیت میکند، قرارداد اجتماعی وجود دارد [16]. طبق نظریۀ قرارداد اجتماعی، شرکتها با جامعه قرارداد اجتماعی دارند تا وظایف مشخصی را درون محدودۀ عدالت انجام دهند. نظریۀ مشروعیت که توسعهیافتۀ نظریۀ قرارداد اجتماعی است، شرکتها را به پاسخ به تقاضای گروههای مختلف ذینفع، از طریق مشروعیتبخشیدن به فعالیتهایشان وادار میکند [22].
نظریۀ ذینفعان بهطور نظاممند در جستوجوی شناسایی گروههایی از ذینفعان است که مستحق بیشترین توجه مدیران هستند [39]. با توجه به این عملکرد مالی شرکت تا حدودی در ارتباط با عملکرد زیستمحیطی آن است، ذینفعان توجه زیادی به موضوعات زیستمحیطی در یک شرکت دارند. سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی بهمنظور ارزیابی عملکرد کلی و برآورد ریسکهای زیستمحیطی، دولتها جهت اجرای قوانین زیستمحیطی و مشتریان بهمنظور حفاظت از حقوقشان به اطلاعات زیستمحیطی نیاز دارند.
نظریۀ سازمانی به بررسی چگونگی ساختار سازمانی و فعالیتهای شکلگرفته از طریق نیروهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که چنین نهادهایی را احاطه میکنند، میپردازد. سازمانها برای پایدار شدن باید با محیط اطرافشان تبادل داشته و با نهادهای گوناگون در آن محیط در ارتباط باشند. اثبات پایبندی و وفاداری به انتظارات، رفتارها و عقاید ارزشمند از طریق جامعه بهطور گسترده ممکن است به سازمان در کسب حمایت جامعه و همچنین قانونیبودن و مشروعیت کمک بسزایی داشته باشد [33].
حسابداری مسئولیت اجتماعی باید شامل افشای اطلاعات به ذینفعان، ارائۀ بازخورد به مدیریت یا پیشرفت طرحهای زیستمحیطی باشد [17]. ارتباط میان عملکرد اقتصادی سازمانهای تجاری و رفاه اجتماعی، در هستۀ مرکزی حسابداری اجتماعی نهفته است [31]. گفتنی است از آنجا که بخش اعظم اطلاعات حسابداری مسئولیتهای اجتماعی ماهیت غیرمالی دارد، این اطلاعات بهجای آنکه بخشی از گزارش اصلی باشند، معمولاً در بخش یادداشتهای توضیحی گزارش سالانه یافت میشوند [30].
افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که در ادامه تنها به بیان ویژگیها و سازوکارهای حاکمیت شرکتی مورد استفاده در این پژوهش بهصورت جداگانه اکتفا شده است.
اندازۀ شرکت
بر اساس نظریۀ مشروعیت، وجود اجتماعی شرکتها به پذیرش جامعهای که در آن فعالیت میکنند، بستگی دارد. یک منبع مهم تعیین بقای شرکت که میتواند با تحت تأثیر قرار دادن و نفوذ بر جامعه باشد، مشروعیت فرض شده است [18]. از آنجا که شرکتهای بزرگتر احتمال بیشتری دارد که تحت نظارت عمومی درآمده و انتظار میرود که در شیوههای محیطزیست در محیط کسب و کار تحت نفوذ بیشتری قرار گیرند [32]. بنابراین، شرکتهای بزرگ با وجود مشارکت اجتماعی بالاتر نسبت به شرکتهای کوچکتر، ممکن است شهرت بیشتر و مشروعیت بیشتری در جامعه داشته باشد.
عملکرد مالی
منطق نفوذ سودآوری در افشای اطلاعات اجتماعی و زیستمحیطی آشکار است، چراکه در بهترین شرایط موجود، انگیزۀ شرکتهای سودآور نسبت به شرکتهایی که سودآوری کمتری دارند، بهمنظور افزایش سرمایه رو به افشای اطلاعات داوطلبانه میآورند [19]. بنابراین، از شرکتهای با سودآوری بالاتر میتوان انتظار افشای اطلاعات اجتماعی و زیستمحیطی بیشتری داشت.
اهرم مالی
نسبت اهرمی شرکت نسبت کل بدهکاریهای غیرجاری شرکت به مجموع داراییهای آن تعریف میشود. با افزایش بدهی در شرکتها، آنها به افشای اطلاعات کمتر ترجیح میدهند، زیرا دارندگان بدهی به عنوان سهامداران به اطلاعات اجتماعی و زیستمحیطی نیازی ندارند [32]. بنابراین، مدیران شرکتهایی با بدهی بالا به احتمال زیاد به عوارض جانبی افشای زیستمحیطی توجه میکنند [24].
ساختار مالکیت
ساختار مالکیت در راهبری شرکتی جایگاه محوری و مشخص دارد. تعیین نوع ساختار مالکیت و ترکیب سهامداران شرکت، یک ابزار کنترل و اعمال حکمرانی در شرکتهاست. این مسأله بعد از راهبری در قالب ابعاد مختلف تعیینکنندۀ نوع مالکیت شرکت نظیر توزیع مالکیت، تمرکز مالکیت، وجود سهامداران جزء اقلیت و عمده در ترکیب مالکیت شرکت و درصد مالکیت آنها قابل بررسی است.برخی از مطالعات نشان میدهند که رابطۀی معناداری بین ساختار مالکیت و افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکت وجود ندارد [12]. در حالی که بسیاری از مطالعات نیز نشان میدهد با گستردهتر شدن توزیع مالکیت، سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها بالاتر میرود [15].
اندازۀ هیأتمدیره
هیأتمدیرۀ کوچکتر، از مزیتها و منافع نظرات و پیشنهادهای تخصصی و متنوعی که در هیأتمدیرۀ بزرگتر وجود دارد، محروم است. بهعلاوه هیأتمدیرۀ بزرگتر در زمینههایی از قبیل تجربه، مهارت، جنسیت، ملیت و غیره مزیت دارد. ضمن آنکه هیأتمدیرۀ کوچکتر در ترکیب خود از مدیران غیرموظف کمتری استفاده میکند و زمان اندکی برای ایفای وظایف نظارتی و تصمیمگیری خود دارد [6]. بنابراین، با بزرگترشدن اندازۀ هیأتمدیره روند نظارت موثرتر خواهد شد و مدیران به افشای اطلاعات اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها مجبور میشوند [15].
اعضای غیرموظف هیأتمدیره
در حالی که مدیران موظف، اطلاعات ارزشمندی دربارۀ فعالیتهای شرکت ارائه میکنند، مدیران غیرموظف با دیدگاهی حرفهای و بیطرفانه در مورد تصمیمگیریهای مدیران مذکور به قضاوت مینشینند. بدین ترتیب، هیأتمدیره شرکت با دارا بودن تخصص، استقلال و قدرت قانونی لازم، یک سازوکار بالقوۀ توانمند حاکمیت شرکتی بهحساب میآید [3]. بنابراین انتظار میرود با افزایش حضور مدیران مستقل در هیأتمدیره، احتمال افشای اطلاعات اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها افزایش یابد.
سرمایهگذاران نهادی
سهامداران بهویژه سرمایهگذاران نهادی در نظام حاکمیت شرکتی، نقش مهمی ایفا میکنند. سرمایهگذاران نهادی میتوانند بر مدیریت شرکت نظارت داشته باشند و نفوذشان بر مدیریت شرکت مبنایی برای همسوکردن منافع مدیریت با منافع گروه سهامدارن در راستای حداکثرسازی ثروت سهامداران باشد. کریم و همکاران [29] نشان میدهد که سهامداران بزرگ نهادی بهعلت اثر احتمالی آنها در قیمت سهام بر مدیریت نفوذ دارند. بهعنوان مثال، فروش سهام بهوسیلۀ یک سرمایهگذار نهادی بزرگ، ممکن است افت بزرگی در قیمت سهام یک شرکت داشته باشد. وجود صاحبان نهادی، مدیریت را وادار به افشای اطلاعات بیشتر در مورد فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی شرکت خواهد کرد.
مؤسسۀ حسابرسی
حسابرسان مستقل که حتی در بازارهای در حال توسعه نیز از جایگاه ویژهای در ساختار حاکمیت شرکتی برخوردارند، نقش حساسی را در ارتقای کیفیت گزارشگری مالی ایفا میکنند. رفتار افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها تحت تأثیر هدایت حسابرسان است. به این ترتیب با افزایش اندازۀ شرکت حسابرسی، آنها کمتر در معرض نفوذ مشتریان خود هستند و در نتیجه سطح و کیفیت گزارش اجتماعی شرکتها و افشای زیستمحیطی نیز افزایش خواهد یافت [12].
شکل 1- رابطه بین عوامل مختلف و افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی
نظریۀ ذینفعان |
نظریۀ مشروعیت |
حاکمیت شرکتی ساختار مالکیت (H4)، اندازۀ شرکت حسابرسی (H5)، مدیران مستقل (H6)، مالکیت نهادی (H7)، اندازۀ هیأتمدیره (H8)
|
ویژگیهای شرکت اندازۀ شرکت (H1)، عملکرد شرکت (H2)، اهرم شرکت (H3)، صنعت (H9)
|
افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی |
نوع صنعت
وجود یک شرکت عمده با سطح بالایی از افشا درون یک صنعت خاص، نیز منجر به اثرات جنجالی زیادی بر سطح افشای اتخاذشده بهوسیلۀ سایر شرکتهای آن صنعت میشود و بر میزان افشای این صنعت تأثیر میگذارد [14]. همچنین، شرکتهای یک صنعت، ممکن است نسبت به افشای اقلام خاصی از اطلاعات تأکید کنند، اما ممکن است این اقلام برای صنایع دیگر مهم و بااهمیت نباشد [40].
بنابراین، بر اساس نظریههای مشروعیت و ذینفعان، تعدادی فرضیه ارائه شده است که به شرح شکل 1 میتوان آنها را برشمرد (به شکل 1 برای خلاصه مراجعه کنید).
در ایران پژوهشهای اندکی در زمینۀ گزارشگریهای مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها انجام شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میگردد:
طالبنیا و همکاران [21] در پژوهش خود با عنوان «افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکت در کشورهای در حال توسعه: شواهد از ایران» نشان دادند رابطۀ مثبت و معنادار بین اندازۀ شرکت و سطح افشای مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها و نیز رابطۀ منفی و معنادار بین محیط صنایع حساس و سطح افشای مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها وجود دارد. با این حال، هیچ رابطهای بین سوددهی و سطح افشای مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها وجود ندارد.
پورعلی و حجامی [1] به بررسی «رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی و مالکیت نهادی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران» پرداختند. یافتههای پژوهش نشان داد افشای مسئولیت اجتماعی، میزان افشای اطلاعات مربوط به روابط کارکنان، تولید و محیط زیست، رابطۀ معنادار منفی با مالکیت نهادی دارند؛ در حالی که بین میزان افشای اطلاعات مربوط به مشارکت اجتماعی با مالکیت نهادی رابطۀ معناداری وجود ندارد.
پژوهشهای زیادی در سایر کشورها در زمینۀ گزارشگریهای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی انجام گرفته است که در زیر به برخی از آنها اشاره میگردد:
یان و همکاران [38] در پژوهشی تحت عنوان «افشای زیستمحیطی و اجتماعی: لینک با عملکرد مالی شرکت» پرداختند. نتایج حاصل نشان میدهد که هیچ رابطهای بین افشای زیستمحیطی و سودآوری وجود ندارد. به طور کلی یافتههای این پژوهش نشان میدهد که شرکتها با منابع اقتصادی بیشتر اقدام به افشای گستردهتر میکنند.
بنلملیح [10] رابطۀ سطح افشای مسئولیت اجتماعی با سیاست تقسیم سود در آمریکا را بررسی کرد که بیانگر وجود رابطۀ مثبت بود. علاوه بر این، به بررسی رابطۀ اجزای مسئولیت اجتماعی با سیاست تقسیم سود نیز پرداخت. نتایج وی نشان داد رابطۀ مثبتی بین ابعاد راهبری شرکتی، محیط زیست، کارکنان، تنوع و جامعه با سیاست تقسیم سود وجود دارد.
صالح و همکاران [34] در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه بین افشای مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس مالزی» پرداختند. نتایج حاصل نشان میدهد رابطۀ مثبت و معناداری در بلندمدت بین افشای مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی در شرکتهای مالزی وجود دارد.
فرضیههای پژوهش
در خصوص دستیابی به اهداف پژوهش و بر اساس مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش مطرحشده، فرضیههایی به شرح زیر طراحی و تدوین شده است:
فرضیۀ اول: بین اندازۀ شرکتها و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ دوم: بین عملکرد شرکتها و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ سوم: بین اهرم مالی و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ چهارم: بین توزیع مالکیت و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ پنجم: بین اندازۀ مؤسسۀ حسابرس و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ ششم: بین استقلال هیأتمدیره و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ هفتم: بین مالکیت نهادی و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ هشتم: بین اندازۀ هیأتمدیره و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد.
فرضیۀ نهم: سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها بهوسیلۀ نوع صنعت تحت تأثیر قرار میگیرد.
روش پژوهش
با توجه به اهمیت و کاربرد نتایج این پژوهش که میتواند زمینۀ مناسبتری برای اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاران، سهامداران، حسابرسان، مدیریت بورس اوراق بهادار و تحلیلگران مالی فراهم آورد، لذا پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است. همچنین، از آنجا که بهدنبال ارزیابی ارتباط بین دو یا چند متغیر است، از لحاظ ماهیت توصیفی - همبستگی است.
شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، جامعۀ آماری پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. در این پژوهش از نمونهگیری حذفی نظاممند استفاده میشود. شرایط زیر برای انتخاب نمونه قرار داده شده و نمونۀ مطالعه بر این اساس انتخاب شد:
1) نوع فعالیت شرکت تولیدی است و لذا مؤسسات مالی، سرمایهگذاریها و بانکها به دلیل ماهیت متفاوت آنها در نمونه آورده نمیشود.
2) سال مالی شرکت منتهی به پایان اسفندماه هر سال باشد.
3) تغییر سال مالی در شرکت، طی سالهای 1388 تا 1393 رخ نداده باشد.
4) اطلاعات مالی مورد نیاز بهمنظور استخراج دادههای مورد نیاز در دسترس باشد.
5) طی دورۀ مالی 1388 تا 1393 در بورس اوراق بهادار فعال باشند.
با توجه به بررسیهای انجامشده، تعداد 68 شرکت در دورۀ زمانی 1388 تا 1393 حایز شرایط فوق بودند و بررسی شدند. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات مربوط به ارزیابی سطح افشای اطلاعات اجتماعی و زیستمحیطی از شیوۀ تحلیل محتوا و دادهها بهمنظور آزمون فرضیههای تحقیق از صورتهای مالی، یادداشتهای توضیحی و گزارش هیأتمدیره نمونۀ آماری جمعآوری و همچنین از طریق بانکهای اطلاعاتی رایانهای مانند نرمافزار شرکت تدبیرپرداز و رهآورد نوین جمعآوری شده است. لازم به ذکر است که برای آمادهسازی متغیرهای لازم برای استفاده در مدلهای مربوط به آزمون فرضیهها از نرمافزار Excel نسخه 2007 استفاده شده است. بعد از محاسبۀ کلیۀ متغیرهای لازم برای استفاده در مدلهای این پژوهش، متغیرها در صفحات کاری واحدی ترکیب شدند تا بهطور الکترونیکی به نرمافزار مورد استفاده در تجزیه و تحلیل نهایی منتقل شوند. در این پژوهش برای انجام تحلیلهای نهایی از نسخه 7 نرمافزار Eviews و نسخه 19 نرمافزار SPSS استفاده شده است.
متغیر مستقل ویژگیهای شرکت است که شامل اندازۀ شرکت، عملکرد شرکت، اهرم مالی، توزیع مالکیت، اندازۀ حسابرس، استقلال هیأتمدیره، مالکیت نهادی، اندازۀ هیأتمدیره و نوعصنعت میباشد. تعریف عملیاتی هر یک از این متغیرها بهشرح زیر است:
اندازۀ شرکت (Size): در این پژوهش از معیار لگاریتم فروش کل برای سنجش اندازۀ شرکت استفاده شد.
اهرم مالی (Lev): اهرم مالی از طریق نسبت ارزش دفتری کل بدهیها به ارزش دفتری داراییهای پایان دوره بهدست میآید.
عملکرد شرکت (ROE): عملکرد شرکت از طریق بازده حقوق صاحبان سهام شرکت محاسبه میشود.
اندازۀ مؤسسۀ حسابرسی (Audit): در صورتی که حسابرسی شرکت بهوسیلۀ سازمان حسابرسی انجام شده باشد، از عدد یک و در غیر صورت از عدد صفر برای محاسبۀ متغیر اندازۀ مؤسسۀ حسابرسی استفاده شده است.
توزیع مالکیت (Sharholder): این متغیر میزان مالکیت متعلق به اشخاص حقیقی را نشان میدهد. به عبارت دیگر، توزیع مالکیت از طریق تقسیم تعداد سهام متعلق به اشخاص حقیقی بهکل سهام منتشره شرکت بهدست میآید.
اندازۀ هیأتمدیره (BS): متغیر اندازۀ هیأتمدیره از طریق تعداد اعضای هیأتمدیره شرکت محاسبه میشود.
مالکیت نهادی (IS): مالکیت نهادی از طریق نسبت سهام عادی در اختیار سرمایهگذاران نهادی در ابتدای هرسال که از تقسیم تعداد سهام عادی شرکت در اختیار سرمایهگذاران نهادی بر تعداد سهام عادی در جریان شرکت بهدست میآید.
استقلال هیأتمدیره (BI): برای محاسبۀ متغیر استقلال هیأتمدیره از نسبت مدیران مستقل در هیأتمدیره به کل اعضای هیأتمدیره در پایان سال مالی استفاده شده است.
نوع صنعت (Industry): برای محاسبۀ این متغیر از سطح افشاگریهای اجتماعی و زیستمحیطی در صنایع مختلف استفاده میشود.
همچنین در این پژوهش متغیر وابسته، سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی است و تأکید بر تعامل سازمان با جامعه در زمینۀ مسائل و مشارکت اجتماعی و کمک به توسعۀ منابع طبیعی و زیستمحیطی است. بهاینترتیب، با در نظر گرفتن پژوهشهای انجامشده [26و4و32] در زمینۀ افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی، یک فهرست بازبینی از اقلام اطلاعات اجتماعی و زیستمحیطی که انتظار میرفت در گزارشهای سالانۀ شرکتهای ایرانی افشا شود، تهیه گردید. بنابراین، معیارهای شناسایی و اندازهگیری میزان افشای اجتماعی و زیستمحیطی به شرح نگارۀ (1) است.
ارزش کلی افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها از جمع ارزش جزئی موارد افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها بهدست میآید. به این ترتیب، نمرۀ (شاخص) افشای اجتماعی و زیستمحیطی شرکتها (CSESCOR) به شرح رابطۀ (1) به صورت فرمول در آمده است:
رابطۀ (1)
موارد افشا شود عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر را اختیار میکند.
N: تعداد مواردی که باید افشا شود.
یافتههای پژوهش
در این بخش آمار توصیفی پژوهش، بررسی پایایی متغیرهای پژوهش، نتایج آماری مرتبط با آزمون مدل رگرسیونی مورد استفاده و تحلیل واریانس تکعاملی برای تجزیه و تحلیل فرضیههای پژوهش برای دستیابی به اهداف اصلی پژوهش عرضه شده است.
الف) آمار توصیفی:در بخش آمار توصیفی، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای مرکزی، همچون میانگین و شاخصهای پراکندگی انحراف معیار انجام پذیرفته است. خلاصۀ وضعیت آمار توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش به کمک نرمافزار SPSS در نگارۀ (1) و نگارۀ (2) ارائه شده است. نگارۀ (1) نتایج آمار توصیفی مرتبط با شاخصهای اندازهگیری سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی را نشان میدهد.
در نگارۀ (1) نکتۀ جالبتوجه آن است که در هیچیک از موارد، شرکتها برنامۀ بورس تحصیلی نداشتهاند. در برخی از شاخصها (شامل حفظ منابع طبیعی، حمایت از بهداشت عمومی، حمایت از آموزش و پرورش، اقدامات قانونی و دعاوی قضایی و برنامۀ اهدای وجه نقد) نیز شرکتها افشا و مشارکت بسیار پایینی داشتند.
نگارۀ 1. آمارههای توصیفی شاخصهای سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی
نام متغیر |
حداقل |
حداکثر |
میانگین |
انحراف معیار |
کنترل آلودگی |
0 |
1 |
423/0 |
693/0 |
جلوگیری از خسارات زیستمحیطی |
0 |
1 |
436/0 |
463/0 |
بازیافت یا جلوگیری از ضایعات |
0 |
1 |
121/0 |
363/0 |
حفظ منابع طبیعی |
0 |
1 |
045/0 |
189/0 |
تحقیق و توسعه |
0 |
1 |
334/0 |
498/0 |
سیاستهای زیستمحیطی |
0 |
1 |
426/0 |
514/0 |
جایزه در زمینۀ محیط زیست (ایزو 14000) |
0 |
1 |
448/0 |
466/0 |
توسعۀ فضای سبز و محوطهسازی |
0 |
1 |
287/0 |
436/0 |
آموزش حفاظت از محیط زیست برای کارکنان |
0 |
1 |
160/0 |
275/0 |
حفظ و صرفهجویی در انرژی |
0 |
1 |
456/0 |
486/0 |
اطلاعات انتشار آلایندۀ هوا |
0 |
1 |
183/0 |
496/0 |
حمایت از بهداشت عمومی |
0 |
1 |
045/0 |
364/0 |
|
|
|
|
|
ادامه نگارۀ 1. آمارههای توصیفی شاخصهای سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی |
||||
نام متغیر |
حداقل |
حداکثر |
میانگین |
انحراف معیار |
حمایت از فعالیتهای ورزشی |
0 |
1 |
132/0 |
213/0 |
حمایتهای فرهنگی، تفریحی و مذهبی |
0 |
1 |
165/0 |
364/0 |
حمایت از آموزش و پرورش |
0 |
1 |
036/0 |
236/0 |
کمکهای خیریه |
0 |
1 |
120/0 |
325/0 |
اقدامات قانونی و دعاوی قضایی |
0 |
1 |
047/0 |
159/0 |
برنامۀ بورس تحصیلی |
0 |
0 |
0 |
0 |
برنامۀ اهدای وجه نقد |
0 |
1 |
036/0 |
190/0 |
همایشها و گردهماییها |
0 |
1 |
285/0 |
410/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
نگارۀ (2) نتایج آمار توصیفی مرتبط با شاخصهای اندازهگیری متغیرهای پژوهش را نشان میدهد. طبق اطلاعات نگارۀ (2)، متغیر توزیع مالکیت دارای بالاترین و متغیر اهرم مالی دارای کمترین میزان پراکندگی در بین متغیرهای پژوهش هستند. آمارههای مربوط به متغیر اهرم مالی نشاندهندۀ آن است که بهطور میانگین بیش از نیمی از داراییهای شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران از محل بدهی تأمین شده است. شواهد مرتبط با متغیر توزیع مالکیت نشان میدهد در حدود 23 درصد از سهام شرکتها متعلق به اشخاص انفرادی است. همچنین، از بین اعضای هیأتمدیره شرکتها بیش از نیمی از آنها عضو مستقل هستند. افزون بر این، بهطور میانگین تعداد اعضای هیأتمدیره شرکتها پنج نفر است. در نهایت، لازم به ذکر است که آمارههای مرتبط با متغیر سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی نشان میدهد شرکتها فقط توانستهاند در حدود 36 درصد از نمرۀ کل افشای اجتماعی و زیستمحیطی را کسب کنند که بهنسبت رقم قابلتوجهی نیست.
نگارۀ 2. آمارههای توصیفی متغیرهای پژوهش
نام متغیر |
حداقل |
حداکثر |
میانگین |
انحراف معیار |
سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی |
0 |
750/0 |
36/0 |
146/0 |
اندازۀ شرکت |
765/21 |
507/32 |
746/23 |
595/1 |
عملکرد شرکت |
695/0- |
526/3 |
321/0 |
625/0 |
اهرم مالی |
112/0 |
956/0 |
673/0 |
105/0 |
توزیع مالکیت |
165/0 |
799/40 |
986/23 |
896/12 |
اندازۀ حسابرس |
0 |
1 |
120/0 |
331/0 |
استقلال هیأتمدیره |
0 |
1 |
607/0 |
239/0 |
مالکیت نهادی |
0 |
62 |
343/16 |
579/11 |
اندازۀ هیأتمدیره |
3 |
7 |
020/5 |
427/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
ب) آمار استنباطی: در این پژوهش پس از اندازهگیری متغیرهای مورد استفاده در پژوهش، فرضیههای اول تا هشتم پژوهش بهوسیلۀ مدل رگرسیونی زیر، به روش دادههای ترکیبی آزمون میشوند. در خصوص اجرای مدل رگرسیونی بالا، ابتدا باید نوع مدل مناسب (مدل دادههای تابلویی و مدل دادههای تلفیقی) انتخاب شود؛ برای این کار در این پژوهش از آزمون چاو استفاده شده است. در صورتی که نتایج آزمون چاو نشاندهندۀ لزوم استفاده از مدل دادههای تابلویی باشد، باید با استفاده از آزمون هاسمن از بین یکی از دو مدل اثرات ثابت و اثرات تصادفی یکی را انتخاب کرد.بهمنظور آزمون معناداری ضرایب جزئی رگرسیون در فرضیهها از آزمون t و مقدار احتمال (p-value) محاسبهشده با نرمافزار (جدول ضرایب) استفاده شده است. نگارۀ (3)، نتایج مرتبط با مدل رگرسیونی مورد استفاده برای آزمون فرضیههای اول تا هشتم پژوهش را نشان میدهد.
طبق اطلاعات این نگاره، نتایج آزمون چاو نشاندهندۀ آن است که از بین مدل دادههای تلفیقی و تابلویی، برای آزمون مدل مرتبط با فرضیههای اول تا هشتم پژوهش، باید از مدل دادههای تلفیقی استفاده کرد. مقدار آماره F مندرج در نگارۀ (3) در سطح کلیۀ شرکتها، که برابر با 2161/8 است، بیانگر معنادار بودن مدل در سطح 95 درصد است. افزون بر این، با توجه به مقدار آماره دوربین واتسون ارائهشده در نگارۀ (3) در سطح کلیۀ شرکتها که برابر با 1569/2 است، وجود خودهمبستگی سریالی را در اجزای اخلال رگرسیون رد میکند. مقدار R2adj برابر با 1454/0 است؛ بنابراین، با توجه به این مقدار میتوان 54/14 درصد از تغییرات متغیر سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی را بهوسیلۀ متغیرهای مستقل پیشبینی کرد.
نگارۀ 3. خلاصۀ نتایج آماری فرضیههای اول تا هشتم پژوهش
CSESCORit = α0 + α1(Sizeit) + α2(ROEit) + α3(Levit) + α4(Sharholderit) + α5(Auditit) + α5(BIit) + α6(ISit) + α7(BSit) + εit متغیر وابسته: سطح افشای اجتماعی و زیست محیطی |
||||
متغیرها |
ضرایب |
خطای استاندارد |
آماره t |
سطح معناداری |
مقدار ثابت |
5466/0- |
2094/0 |
6093/2- |
0095/0 |
اندازۀ شرکت |
0276/0 |
0086/0 |
4536/4 |
0000/0 |
عملکرد شرکت |
0345/0 |
0121/0 |
6732/2 |
0123/0 |
اهرم مالی |
0497/0 |
0638/0 |
6892/0 |
4359/0 |
توزیع مالکیت |
0136/0 |
0013/0 |
5326/1 |
2694/0 |
اندازۀ حسابرس |
0098/0 |
0243/0 |
4862/0 |
6865/0 |
استقلال هیأتمدیره |
1568/0 |
0346/0 |
8692/4 |
0000/0 |
مالکیت نهادی |
0036/0- |
0015/0 |
4163/2- |
0183/0 |
اندازۀ هیأتمدیره |
0136/0- |
0276/0 |
4623/1- |
5230/0 |
R2 |
R2adj |
آماره دوربین واتسون |
آماره F |
سطح معناداری |
1765/0 |
1454/0 |
1569/2 |
2161/8 |
0000/0 |
آزمون چاو |
4279/0 |
سطح معناداری |
7862/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
نگارۀ (3) ضرایب مربوط به مدل رگرسیونی مورد استفاده و سطح معناداری مربوط را نیز نشان میدهد. طبق یافتههای مندرج در این نگاره، سطح معناداری مربوط به متغیرهای اندازۀ شرکت، عملکرد شرکت و استقلال هیأتمدیره که کوچکتر از 05/0 است (به ترتیب، برابر است با 0000/0، 0123/0 و 0000/0)، نشان میدهد بین این متغیرها و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی در سطح اطمینان 95 درصد رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج مرتبط با متغیر مالکیت نهادی نیز نشان میدهد که با توجه به سطح معناداری این متغیر که کمتر از 05/0 است (برابر با 0183/0)، بین مالکیت نهادی و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی در سطح اطمینان 95 درصد رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد. با وجود این، نتایج مرتبط با سایر متغیرها حاکی از آن است که بین متغیرهای اهرم مالی، توزیع مالکیت، اندازۀ حسابرس و اندازۀ هیأتمدیره با سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی در سطح اطمینان 95 درصد، چون سطح معناداری این متغیرها بزرگتر از 05/0 است، رابطۀ معناداری وجود ندارد.
برای مقایسۀ میانگین دو جامعه (یا نمونه) و بررسی معناداری بین آنها، از آزمونهای z و یاt استفاده میشود. اما زمانی که پژوهشگر بخواهد به بررسی تفاوت میانگینهای بیش از دو جامعه (یا نمونه) بپردازد، بهکارگیری آزمونهایی از قبیل t مستقیماً امکانپذیر نخواهد بود. برای این منظور در اینگونه پژوهشها از روش تحلیل واریانس استفاده میشود. در این پژوهش نیز برای بررسی تفاوت میانگین سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی در صنایع مختلف (فرضیۀ نهم)، از تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) استفاده شده است. نگارۀ (4) نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای فرضیۀ نهم پژوهش را نشان میدهد.
نگارۀ 4. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه برای فرضیۀ نهم
سطح معناداری |
آماره F |
میانگین مجموع مربعات |
درجه آزادی |
مجموع مربعات |
|
000/0 |
685/5 |
123/0 |
12 |
642/1 |
بین گروهها |
025/0 |
331 |
231/7 |
درون گروهها |
||
- |
343 |
873/8 |
کل |
منبع: یافتههای پژوهش
همانگونه که مشاهده میشود، با توجه به مقدار آماره F مندرج در نگارۀ (4) که برابر با 685/5 است، تفاوت معناداری بین سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی در صنایع مختلف وجود دارد.
تحلیل واریانس یکطرفه بهتنهایی مشخص نمیکند که کدام میانگینها متفاوت هستند، به همین دلیل از آزمونهای پس از تجربه استفاده میشود. برای تعیین محل تفاوتها در بین گروههای سهگانه و بیشتر، باید از آزمونهایی مانند آزمون شفه، آزمون چند دامنه دانکن، آزمون توک و آزمون استیودنت – نیومن - کیول بر حسب ضرورت استفاده کرد [5]. در این پژوهش از آزمون توکی برای تعیین محل تفاوتها در بین گروههای صنایع مختلف استفاده شده است.
نگارۀ 5. نتایج آزمون توکی برای فرضیۀ نهم
نوع صنعت |
فراوانی صنعت |
زیرمجموعههای همگون (در سطح خطای 5%) |
|||
1 |
2 |
3 |
4 |
||
استخراج نفت |
6 |
015/0 |
|
|
|
زغال سنگ |
6 |
076/0 |
076/0 |
|
|
قند و شکر |
18 |
156/0 |
156/0 |
156/0 |
|
کاشی و سرامیک |
30 |
127/0 |
127/0 |
127/0 |
|
محصولاتکاغذی |
6 |
170/0 |
170/0 |
170/0 |
|
کانههای فلزی |
36 |
165/0 |
165/0 |
165/0 |
|
محصولات چوبی |
6 |
214/0 |
214/0 |
214/0 |
|
صنعت شیمیایی |
78 |
|
236/0 |
236/0 |
236/0 |
فرآورده نفتی |
54 |
|
255/0 |
255/0 |
255/0 |
غذایی بجز قند و شکر |
72 |
|
243/0 |
243/0 |
243/0 |
سیمان، آهک و گچ |
48 |
|
257/0 |
257/0 |
257/0 |
لاستیک و پلاستیک |
36 |
|
|
231/0 |
231/0 |
سایر معادن |
6 |
|
|
|
460/0 |
سطح معناداری |
- |
165/0 |
109/0 |
276/0 |
065/0 |
منبع: یافتههای پژوهش
نگارۀ (5) نتایج آزمون توکی در خصوص تعیین محل تفاوتها در بین صنایع مورد مطالعه را برای فرضیۀ نهم پژوهش نشان میدهد. با توجه به آماره F مندرج در نگارۀ (4)، آزمون توکی شرکتهای مورد مطالعه در صنایع مختلف را از نظر سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی در چهار گروه همگن، طبقهبندی کرده است.
نتیجهگیری
در خصوص آزمون فرضیۀ اول تا هشتم پژوهش، یک مدل رگرسیونی طراحی و آزمون شده است. نتایج آزمون فرضیهها به شرح زیر است:
نتایج آزمون فرضیۀ اول پژوهش نشان داد بین اندازۀ شرکت و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. این یافته مطابق با مبانی نظری پژوهش و نظریۀ مشروعیت است؛ چرا که شرکتهای بزرگتر بهوسیله گروههای مختلف بررسی میشوند و آنها سعی میکنند تا از طریق مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی به کسب و کار خود مشروعیت بخشند و از طریق افشای آنها این موضوع را به سایرین نشان دهند. بهطور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهشهای مونتریو و آیبار - گوزمان [28]، سیرگار و باچتیار [35]، اندریکوپولوس و کریکلانی [8] و کلیک و ایار [26] همخوانی دارد.
نتایج آزمون فرضیۀ دوم پژوهش نشان داد بین عملکرد شرکتها و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی، رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. این یافته مطابق با مبانی نظری پژوهش است. میتوان اینطور بیان کرد شرکتهایی که عملکرد بهتری دارند، برای نشاندادن وضعیت مناسب خود در جامعه بیشتر در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی مشارکت میکنند و با افشای این فعالیتها در صورتهای مالی این موضوع را نشان میدهند. بهطور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهش یووگبه [37] همخوانی دارد. با وجود این، با نتایج پژوهشهای ابدرحمان و همکاران [7] و کلیک و ایار [26] که نشان دادند رابطۀ معناداری بین عملکرد و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی وجود ندارد، همخوانی ندارد.
نتایج آزمون فرضیۀ سوم پژوهش نشان داد بین اهرم مالی و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی رابطۀ معناداری وجود ندارد. بهعبارت دیگر، میزان بدهی شرکتها در ساختار سرمایۀ آنها تأثیری بر افشای اجتماعی و زیستمحیطی آنها ندارد. شاید یکی از دلایل عدم معناداری این رابطه آن باشد که اعتباردهندگان شرکتها در ایران علاقۀ چندانی به فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی نداشته باشند و از اینرو شرکتهایی که در ساختار سرمایۀ خود میزان بیشتر یا کمتری بدهی دارند، تمایلی به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی ندارند. بهطور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهشهای ابدرحمان و همکاران [7] و کلیک و ایار [26] همخوانی دارد. با وجود این، با نتایج پژوهش اندریکوپولوس و کریکالانی [8] که نشاندهندۀ رابطۀ منفی و با نتایج پژوهش کلارکسون و همکاران [13] که نشاندهندۀ رابطۀ مثبت است، همخوانی ندارد.
نتایج آزمون فرضیۀ چهارم پژوهش نشان داد که بین توزیع مالکیت و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی رابطۀ معناداری وجود ندارد. بهعبارت دیگر، نتایج این فرضیه نشان میدهد مالکیت اشخاص حقیقی در ایران بر افشای مسئولیت اجتماعی و زیستمحیطی تأثیری ندارد. شاید یکی از دلایل این موضوع آن باشد که در بورس اوراق بهادار تهران میزان تمرکز مالکیت بالاست و معمولاً بخش اعظم سهام شرکتها متعلق به سهامداران حقوقی است که این سهامداران قدرت دارند و سیاستهای افشا را تعیین میکنند و بنابراین سهامداران خرد نمیتوانند بر سیاستهای افشای شرکت تأثیر چندانی بگذارند. بهطور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهش کلیک و ایار [26] همخوانی دارد، اما با نتایج پژوهش کورمیر و همکاران [15] همخوانی ندارد.
نتایج آزمون فرضیۀ پنجم پژوهش نشان داد بین اندازۀ حسابرس و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی رابطۀ معناداری وجود ندارد. بهعبارتدیگر، نتایج این فرضیه نشان میدهد وجود مؤسسات حسابرسی رسیدگیکننده به اطلاعات شرکتها تأثیری بر سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی ندارد. شاید یکی از دلایل عدم معناداری این رابطه آن باشد که در ایران حسابرسان معمولاً فقط انطباق اطلاعات صورتهای مالی را با استانداردهای حسابداری بررسی میکنند و از آنجا که استاندارد خاصی در خصوص افشای اجتماعی و زیستمحیطی وجود ندارد، حسابرسان نیز به این موضوع توجه چندانی نمیکنند. به طور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهش چائو و گری [11] همخوانی دارد، اما با شواهد موجود در پژوهش کلیک و ایار [26] که نشاندهندۀ رابطۀ مثبت بین این دو است، همخوانی ندارد.
نتایج آزمون فرضیۀ ششم پژوهش نشان داد بین استقلال هیأتمدیره و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. به بیان دقیقتر میتوان گفت که اعضایی از هیأتمدیره که در شرکت سمت اجرایی ندارند و لذا منافع مستقیمی، به دلیل مواردی همچون تعهد به جامعه، بیشتر سعی میکنند تا راهبردهای شرکت را به سمتی پیش ببرند تا در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی مشارکت کنند. در نتیجه، با افزایش میزان مشارک شرکت در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی، مدیران شرکت را وادار میکنند تا اطلاعات مرتبط با مشارکت در این فعالیتها را به عموم مردم افشا کنند. به طور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهشهای کاتهیایینی و همکاران [25] و کلیک و ایار [26] همخوانی دارد، ولی با نتایج پژوهش هنیفا و کوکه [14] که نشاندهندۀ رابطۀ منفی و معنادار و با نتایج پژوهش ناصر و همکاران [29] که نشاندهندۀ نبودِ رابطۀ معنادار بین استقلال هیأتمدیره و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی است، همخوانی ندارد.
نتایج مرتبط با آزمون فرضیۀ هفتم پژوهش نشان میدهد بین مالکیت نهادی و سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد. به طوری که میتوان گفت مالکان نهادی علاقۀ چندانی به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی و افشای آنها ندارند. این یافته مغایر با مبانی نظری پژوهش است؛ شاید یکی از دلایل این مغایرت نوع مالکان نهادی در ایران باشد که تقریباً در نهایت اکثر آنها بهوسیلۀ دولت کنترل و حمایت میشوند و همین حمایت دولت باعث میشود تا شرکتهایی که دارای مالکان نهادی هستند، کمتر در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی شرکت کنند؛ در نتیجه میزان افشای آنها در این زمینه نیز کمتر شود. به طور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهش کلیک و ایار [26] همخوانی ندارد.
نتایج مرتبط با آزمون فرضیۀ هشتم پژوهش نشان میدهد بین اندازۀ هیأتمدیره و سطح افشای اجتماعی و زیست محیطی رابطۀ معناداری وجود ندارد. به طوری که میتوان گفت اندازۀ هیأتمدیره هیچ تأثیری بر میزان افشای اطلاعات مرتبط با فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی ندارد. شاید بتوان گفت یکی از دلایل این عدم معناداری، آن باشد که در شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران در اکثر موارد تعداد اعضای هیأتمدیره شرکتها پنج نفر است و در مجموع تعداد اعضا تغییر چندانی پیدا نمیکند. بهطور کلی، نتایج آزمون این فرضیه با شواهد موجود در پژوهش کلیک و ایار [26] همخوانی دارد، اما با شواهد موجود در پژوهش کاتهیاینی و همکاران [25] همخوانی ندارد.
در خصوص آزمون فرضیۀ نهم پژوهش از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج این فرضیه نشان داد که تفاوت معناداری بین سطح افشای اجتماعی و زیستمحیطی در صنایع مختلف وجود دارد. به عبارت دیگر، میتوان گفت نوع صنعت عاملی مؤثر بر میزان افشای اجتماعی و زیستمحیطی است. این موضوع کاملاً طبیعی است؛ چراکه نوع فعالیت برخی از صنایع (بهعنوان مثال، صنایع نفتی که آلودگی محیطی فراوانی ایجاد میکنند) به دلیل آلودگیهایی که به جامعه وارد میکند، از سوی نهادهای مسئول برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی تحتفشار قانونی هستند. این دسته از شرکتها نیز برای آنکه نشان دهند در این فعالیتها مشارکت میکنند، اطلاعات مرتبط با فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی خود را افشا میکنند. این یافته با شواهد موجود در پژوهش کریم و همکاران [24] همخوانی دارد، اما با یافتههای پژوهش کلیک و ایار [26] همخوانی ندارد.
پیشنهادهای کاربردی پژوهش
با توجه به یافتههای پژوهش، پیشنهادهای زیر به سرمایهگذاران، سازمان بورس و اوراق بهادار، کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، وزارت امور اقتصاد و دارایی، مسئولان محیطزیست کشور و شرکتها ارائه میشود:
پیشنهاد برای پژوهشهای آتی
بهمنظور انجام پژوهشهای آتی در ارتباط با این پژوهش، موضوعات زیر پیشنهاد میشود: