رابطه ناخوانایی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانه مالیاتی با استفاده از سیستم معادلات همزمان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه حسابداری، واحد فسا، دانشگاه آزاد اسلامی، فسا، ایران

2 دانشجوی دکتری حسابداری و عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد بندرعباس، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرعباس، ایران

چکیده

هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانه مالیاتی با استفاده از سیستم معادلات همزمان است. برای بررسی خوانایی گزارشگری مالی از شاخص فوگ و برای بررسی سیاست مالیاتی متهورانه از الگوی ویلسون [42] استفاده شد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی بوده و دوره زمانی آن شامل سال‌های 1392 تا 1396 و نمونه برگزیده متشکل از 119 شرکت پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای آزمون فرضیه‌های پژوهش نیز از روش معادلات همزمان در نرم‌افزار Eviews استفاده شد. یافته‌های حاصل از آزمون فرضیه‌های پژوهش نشان می‌دهد که بین خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست مالیاتی متهورانه رابطه دوسویه و معناداری وجود دارد. یافته‌ها نشان داد که با افزایش خوانایی گزارش‌های مالی، سیاست مالیاتی متهورانه کاهش می‌یابد. همچنین، با افزایش سطح سیاست مالیاتی متهورانه، خوانایی گزارش‌های مالی کاهش خواهد یافت. درنتیجه، در راستای شفافیت و خوانایی بیشتر و همچنین، کنترل سیاست مالیاتی متهورانه، توجه بیشتر به این دو متغیر توسط نهادهای ناظر و سرمایه‌گذاران ضروری است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Relationship between the Unreadability of Financial Reports and Tax Aggressiveness via Simultaneous Equation System

نویسندگان [English]

  • Zabihallah Khani masoum abadi 1
  • Hosein Rajabdorri 2
1 Assistant Professor, Department of Accounting, Fasa Branch, Islamic Azad University, Fasa, Iran
2 Accounting Ph.D. Student and member of Young and Elite Researchers Club, Bandar Abbas Branch, Islamic Azad University, Bandar Abbas, Iran
چکیده [English]

The purpose of this study was to investigate the relationship between the readability of financial reports and tax aggressiveness via simultaneous equation system. In order to examine the readability of financial reports, the Fog Index and the Wilson Model [42] were used to examine the tax aggressiveness. This research is an applied objective and its time period is 2013 to 2017 and the selected sample consists of 119 companies accepted in Tehran Stock Exchange. To test the hypotheses of the research, simultaneous equations were used in Eviews software. The findings of the research hypothesis test show that there is a double-sided and significant correlation between these variables. The findings showed that, as financial reports become more readability, the cautious tax aggressiveness decreases. Also, with an increase in the level of tax aggressiveness, the readability of financial reports will decrease. As a result, in the interests of greater transparency and readability, and the control of tax aggressiveness, attention to these two variables by supervisory authorities and investors is essential.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Unreadability of Financial Reports
  • Tax Aggressiveness
  • Simultaneous Equation System

پرداخت کمتر مالیات از دیدگاه سنتی، یک فعالیت حداکثر‌کنندۀ ارزش تلقی می‌شود که ثروت را از دولت به سهامداران شرکت منتقل می‌کند [7]. این موضوع، شفافیت گزارشگری مالی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار را کاهش می‌دهد؛ زیرا فعالیت‌های اجتناب از پرداخت مالیات، مستلزم پنهان‌کردن حقایق و معامله‌های پیچیده است که بر محیط اطلاعاتی شرکت تأثیر منفی می‌گذارد؛ همچنین، باعث کاهش شفافیت گزارشگری مالی شرکت می‌شود [2]. به‌عبارت ‌دیگر، اجتناب از پرداخت مالیات، استراتژی‌ای تعریف می‌شود که بدهی مالیاتی شرکت را کاهش می‌دهد [20].

برنامه‌ریزی مالیاتی از طریق صرفه‌جویی مالیاتی، ارزش شرکت را افزایش می‌دهد؛ اما اگر این برنامه‌ریزی بیش‌ازحد متهورانه باشد، ممکن است به نزول ارزش شرکت منجر شود؛ بنابراین، مدیران برای مبهم نشان دادن فعالیت‌های برنامه‌ریزی مالیاتی متهورانه[1]، انگیزۀ زیادی دارند. البته تعریف یا معیار پذیرفته‌شدۀ دانشگاهی از متهورانه‌بودن مالیات وجود ندارد [24]. این مسئله به گونۀ معمول تلاش یک شرکت برای حداقل‌کردن مالیات قابل‌پرداخت خود به‌صورت قانونی تعریف می‌شود و معنای مشابهی با برنامه‌ریزی مالیاتی، مدیریت مالیات و اجتناب از پرداخت مالیات دارد که قانون‌گذاران مالیاتی در حوزه‌های قانونی و اخلاقی پذیرفته‌اند [42].

در این راستا، یکی از راه‌های مبهم نشان‌دادن فعالیت‌های برنامه‌ریزی مالیاتی آن است که مدیران خوانایی گزارش‌های مالی را کاهش دهند و از این منظر، تفسیر فعالیت‌های برنامه‌ریزی مالیاتی متهورانۀ خود را برای استفاده‌کنندگان مشکل سازند [13]. سیاست متهورانۀ مالیاتی به‌گونۀ بالقوه شرکت‌ها را قادر به پرداخت مالیات کمتر از سهم منصفانۀ خود به دولت‌ها می‌سازد. چنین شرکت‌هایی انگیزه‌های بیشتری برای کاهش شفافیت در فعالیت‌های خود دارند. همچنین، بنا بر پژوهش‌های پیشین، پیچیدگی گزارش‌های مالی که ناشی از مبهم‌سازی اطلاعات است، می‌تواند بر سیاست مالی متهورانه اثرگذار باشد و شرایط را برای ایجاد آن فراهم کند [13]. افزون بر آن، در زمانی که سیاست مالیاتی متهورانه در شرکت وجود داشته باشد، مدیران فرضیۀ مبهم‌سازی را برای پنهان‌کردن آن درپیش می‌گیرند [40]؛ درنتیجه، بین این دو متغیر رابطۀ همزمان و دوسویه‌ای برقرار است. با توجه به موارد بیان‌شده، هدف این پژوهش بررسی رابطۀ خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانۀ مالیاتی با استفاده از سیستم معادلات همزمان است.

در این زمینه، یافته‌های اینگر، مک‌فسل، ژو و فان[2] [26] نشان می‌دهد گزارش‌های مالیاتی در زمانی که شرکت از اجتناب مالیاتی استفاده می‌کند، خوانایی کمتری دارند. بالاکریشنان، بلوین و گوای[3] [12] نیز دریافتند سیاست مالیاتی متهورانه با ابهام در گزارش‌های مالی همراه است. افزون بر آن، از آنجا که مقامات مالیاتی زمانی که به سیاست مالیاتی متهورانه مظنون‌اند، گزارش‌های مالی بیشتری را افزون بر گزارش‌های مالیاتی مطالعه می‌کنند، مدیران سایر اطلاعات ارائه‌شده در گزارش‌های مالی را نیز با ابهام و پیچیدگی ارائه می‌دهند [13].

یکی از راه‌هایی که شرکت‌ها می‌توانند محیط اطلاعاتی خود را مبهم‌تر کنند، تهیۀ گزارش‌های مالی پیچیده با خوانایی کمتر است. این گزارش‌ها شفافیت کمتری دارند؛ زیرا استفاده‌کنندگان زمان و تلاش بیشتری برای به‌دست‌آوردن اطلاعات از آن صرف خواهند کرد [16 و 33]. گزارش‌های مالی با خوانایی کمتر باعث می‌شود استفاده‌کنندگان برون‌سازمانی برای درک عملکرد شرکت و تصمیم‌های راهبردی مختلف مدیریت ازجمله برنامه‌ریزی‌های مالیاتی، به این نتیجه برسند که محیط اطراف اطلاعات مبهم‌تر است [13]. با این ‌حال، رویکرد نظریۀ نمایندگی در رابطه با پیچیدگی گزارش‌های مالی استدلال می‌کند مدیران می‌توانند به‌طور عمدی گزارش‌های مالی را پیچیده‌تر کنند، در زمانی که برای آنان منافعی وجود دارد. درنتیجۀ مطالب بیان‌شده، بین خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست مالیاتی متهورانه و همچنین، سیاست مالیاتی متهورانه و خوانایی گزارش‌های مالی، رابطۀ متقابل و معناداری وجود دارد.

پرسش اصلی پژوهش به این صورت مطرح می‌شود که آیا بین خوانایی گزارشگری مالی و سیاست مالیاتی متهورانه رابطۀ متقابل و معناداری وجود دارد و در صورتی‌ که این رابطه وجود دارد، شدت آن به چه میزان است. همچنین، با توجه به اهمیت شفافیت در برنامه‌ریزی‌های مالیاتی در راستای کسب منافع ملی و درآمدهای دولت، بررسی این مسئله ضمن دانش‌افزایی در این زمینه، برای برنامه‌ریزان و استفاده‌کنندگان نیز مفید است. افزون بر آن، با توجه به نبودنِ پژوهش مشابه و ورود پژوهشگران به مسئلۀ ذکرشده، بررسی این مسئله ضروری است.

در ادامه، ابتدا مبانی نظری و فرضیۀ پژوهش، سپس پیشینۀ پژوهش و پس‌ از آن به بیان روش پژوهش، یافته‌ها و بحث و نتیجه‌گیری پرداخته ‌شده است.

 

مبانی نظری و فرضیۀ پژوهش

تهور مالیاتی به حالتی گفته می‌شود که در آن شرکت با ممیزان مالیاتی به چالش می‌افتد و مالیات ابرازی شرکت تأیید نمی‌شود. چالش بزرگ در تعریف عینی تهور مالیاتی، یک نقطۀ تفکیک‌کننده است که در آن، رفتارهای اجتناب مالیاتی زیربنایی به دو گروه متهورانه و غیرمتهورانه تقسیم‌بندی می‌شود. این نقطۀ تفکیک، به گونۀ کلی در دیدگاه ممیز دیده می‌شود و کاملاً قضاوتی است [1]. در چارچوب معرفی‌شده، مطابق پژوهش لایتز[4] [34]، آستانۀ «عدم‌تأیید» برای معاملات مرتبط با مالیات در یک حسابرسی مالیاتی، نقطۀ مرجعی برای تمایز انواع متهورانه و غیرمتهورانۀ اجتناب مالیاتی معرفی می‌شود. شرکت‌هایی که وضعیت مالیاتی آنان از سوی ممیزان مالیاتی (یا هر نهاد دیگر) با ابهام روبه‌رو شود، متهورانه پنداشته می‌شود. مزیت این معیار آن است که مشخصاً به ارزیابی و قضاوت حرفه‌ای مرتبط شده است [34]. مفهوم تهور مالیاتی (که در آن شرکت با ممیزان مالیاتی به چالش می‌افتد و مالیات ابرازی شرکت تأیید نمی‌شود)، به استفاده از ابهامات قانون برای کاهش مالیات پرداختی اشاره دارد. برای نمونه، یک شرکت ممکن است معاملۀ خاصی را انجام دهد که قانون، به‌صورت شفاف دربارۀ آن نظری نداده و یا به‌دلیل داشتن ویژگی‌های چندگانه، تعیین مالیات قابل‌پرداخت با تفسیر قانون ممکن باشد. در این حالت، شرکت تفسیر بهتر از حیث پرداخت مالیات کمتر را در اظهارنامۀ مالیاتی به کار می‌گیرد؛ اما همواره این احتمال وجود دارد که ممیز مالیاتی تفسیر دیگری داشته باشد [1].

 همچنین، گزارش‌های‌ مالی، اطلاعات شایان توجهی را به کاربران انتقال می‌دهد؛ زیرا اطلاعات ارزشمندی دربارۀ عملکرد مالی و وضعیت مالی شرکت در آن نهفته است. در این راستا، گزارش‌های مالیاتی بخش کوچکی از گزارش‌های مالی و اطلاعات افشاشدۀ شرکت‌ها را تشکیل می‌دهد. درواقع، این افشای اطلاعات ممکن است در کاهش بی‌اطمینانی دربارۀ عملکرد مالی آینده نیز مفید باشد [33]. افشای متنی و زبانی گزارش‌های مالی، دربارۀ عملکرد فعلی [39] و عملکرد آینده، اطلاعاتی را به کاربران انتقال می‌دهد [19]. پژوهش‌های قبلی نیز نشان می‌دهند افشای اطلاعات با هزینۀ سرمایۀ شرکت مرتبط است [17]. کوتاری، لی و شرت[5] [28] نیز بیان می‌کنند در شرایطی که سرمایه‌گذاران می‌توانند اطلاعات غیرضروری را پالایش کنند، افشای بیشتر اطلاعات بهتر است. با این‌ حال، در شرایطی که به‌دست‌آوردن اطلاعات هزینه‌بر است [23]، اطلاعات پیچیده‌تر و طولانی‌تر به اضافه‌بار اطلاعاتی منجر می‌شود که لزوماً برای خواننده مفید نیست. لی [33] نیز استدلال می‌کند پیچیدگی در گزارشگری مالی باعث ایجاد عدم‌شفافیت[6] می‌شود تا مدیران عملکرد اقتصادی ضعیف را به‌واسطۀ آن پنهان کنند.

با توجه به اهمیت افشای متنی اطلاعات، مدیران انگیزه‌ای راهبردی برای مدیریت محتوا و سبک این افشاها و تأثیر بر ادراک کاربران و عملکرد شرکت دارند. درواقع، لی [33] دریافت گزارش‌های سالانۀ شرکت‌های با عملکرد ضعیف، برای خواندن سخت‌تر و طولانی‌تر است؛ به این دلیل که مدیران نسبت به جذب سرمایه و تأثیر آن بر بازار با توجه به عملکرد ضعیف خود نگران هستند و بنابراین، ممکن است عمدی تصمیم بگیرند گزارش‌های مالی را ناخواناتر کنند تا عملکرد ضعیف خود را مبهم و پیچیده سازند. لو، راموس و روگو[7] [36] نیز نشان دادند گزارش‌های مالی با خوانایی کمتر، میزان بیشتری از مدیریت سود را به‌دنبال دارد.

تهور مالیاتی ممکن است نشان‌دهندۀ افزایش ریسک شرکت به چند دلیل باشد. اول اینکه، برنامه‌ریزی مالیاتی متهورانه ممکن است بی‌اطمینانی دربارۀ پرداخت‌های مالیات بعدی و درنتیجه، بی‌اطمینانی دربارۀ جریان‌های نقدی آتی را نشان دهد. دوم، تهور مالیاتی به عدم‌شفافیت نیاز دارد [12]؛ بنابراین، مدیران با ناخواناتر‌کردن گزارش‌های مالی که تفسیر آنها را سخت‌تر می‌کند، شرایط را برای برنامه‌های متهورانه و اجتناب مالیاتی فراهم می‌کنند. درنتیجه، وجود شرایط عدم‌شفافیت برای اجرای سیاست مالیاتی متهورانه ضروری است [13]. این استدلال با یافته‌های لا و میلز[8] [30] همسو است؛ زیرا شرکت‌هایی که در گزارش‌های سالانه خود از واژه‌های منفی بیشتری استفاده می‌کنند، تمایل بیشتری برای دنبال‌کردن راهبرد‌های برنامه‌ریزی مالیاتی متهورانه دارند. با تمرکز بر پژوهش اینگر و همکاران [26] که دریافتند رابطۀ منفی بین خوانایی گزارش‌های مالیاتی و اجتناب مالیاتی وجود دارد؛ درنتیجه می‌توان دریافت بین خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانۀ مالیاتی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد.

تهور مالیاتی بدین معناست که حتی اگر همیشه عملی غیرقانونی یا جعلی محسوب نشود، کاهش درآمد مشمول مالیات ممکن است دقیقاً مطابق مقررات نیز صورت نگیرد [12]. زمانی که یک شرکت در شرایط ورشکستگی یا اختلال مالی قرار می‌گیرد، انگیزۀ بیشتری برای به‌کارگیری سیاست مالیاتی متهورانه دارد [18]. در صورتی ‌که این مورد اتفاق بیفتد، شرکت‌ها سعی می‌کنند روند واقعی دستیابی به درآمد مشمول مالیات را پنهان کنند؛ زیرا آنها می‌دانند تهور مالیاتی ممکن است آنها را در دادگاه محکوم کند. در این راستا، مدیران گزارش‌های مالی پیچیده‌تری را برای ایجاد سردرگمی و پنهان‌کردن حقایق اساسی ایجاد می‌کنند [15]. به‌ این ‌ترتیب، بین سیاست متهورانۀ مالیاتی و خوانایی گزارش‌های مالی نیز رابطۀ منفی و معناداری مورد انتظار است.

با توجه به مطالب بیان‌شده، بین خوانایی گزارش مالی و سیاست متهورانۀ مالیاتی رابطۀ متقابل و معناداری وجود دارد. درنتیجه، فرضیۀ پژوهش به‌صورت زیر است:

فرضیۀ پژوهش: بین خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانۀ مالیاتی، رابطۀ متقابل و معناداری وجود دارد.

 

پیشینۀ پژوهش

بررسی پیشینۀ پژوهش نشان داد در میان پژوهشگران داخلی برای نمونه، ملانظری، ابوحمزه و میرزایی [9] به بررسی رابطۀ فرهنگ ‌سازمانی و تمکین مالیاتی شرکتی پرداخته‌اند. در این پژوهش برای سنجش فرهنگ‌ سازمانی، از پرسشنامۀ فرهنگی هافستد و برای اندازه‌گیری تمکین مالیاتی شرکتی، از معیاری مبتنی بر تفاوت مالیات ابرازی و قطعی شرکت‌ها استفاده ‌شده است. نمونۀ آماری پژوهش، 65 شرکت از شرکت‌های ادارۀ کل امور مالیاتی مؤدیان است. یافته‌ها نشان داد فرهنگ‌ سازمانی بر تمکین مالیاتی شرکتی اثر شایان توجهی دارد و تمکین مالیاتی شرکت‌ها، از طریق اجتناب از عدم‌اطمینان کم، فردگرایی زیاد، مرد‌گرایی زیاد و فاصلۀ قدرت کم مشخص می‌شود. همچنین، حاجیها، قنواتی و بحرینی [3] دریافتند رابطۀ مثبت و معناداری بین محدودیت‌های مالی و راهبرد مالیاتی متهورانه وجود دارد؛ به این معنی که وقتی شرکت‌ها در محدودیت مالی قرار دارند، نسبت به سایر شرکت‌هایی که دسترسی بهتری به بازار سرمایه دارند، انگیزۀ بیشتری دارند که برای تأمین منابع مالی از پرداخت مالیات اجتناب کنند. صفری‌گرایلی، رضائی و نوروزی [5] دریافتند با افزایش مدیریت سود، خوانایی گزارشگری مالی کاهش می‌یابد. در پژوهشی دیگر نیز صفری‌گرایلی و رضائی [6] دریافتند توانایی مدیریت، موجب افزایش خوانایی گزارشگری مالی می‌شود. لازم به ذکر است توانایی مدیریت، کارایی مدیران نسبت به رقبا در تبدیل منابع شرکت به درآمد تعریف می‌شود.

 پژوهش‌های خارجی پیشین نیز به مطالعۀ رابطۀ خوانایی گزارشگری مالی با متغیرهای مؤثر بر بازار سرمایه پرداخته‌اند که با توجه به یافته‌ها، گزارش‌های با خوانایی کمتر، مانع از مطلع‌شدن سرمایه‌گذاران از معاملات می‌شود [25، 31 و 38]، بر واکنش بازار تأثیر می‌گذارد [44]، فرایند کشف قیمت را طولانی‌تر می‌کند، سرعت انتشار اعلامیه‌ها را کاهش و به‌طور غیرمستقیم، انتظارهای سرمایه‌گذاران را نسبت به اعتبار مدیریت کاهش می‌دهد؛ همچنین، خطا و پراکندگی پیش‌بینی تحلیلگران را افزایش می‌دهد [32 و 37]. افزون بر آن، لی [33] رابطه بین درآمد و خوانایی گزارشگری مالی را بررسی کرد و این موضوع را با فرضیۀ ابهام مدیریت مرتبط دانست و بیان کرد مدیران می‌توانند از زبان مبهم و پیچیده برای پوشاندن اطلاعات متناقض و اجتناب از واکنش منفی بازار استفاده کنند. زمرم و فتوحی[9] [45] نیز در پژوهشی به تأثیر ویژگی‌های هیئت‌مدیره بر راهبرد مالیاتی متهورانه در شرکت‌های فرانسوی در دوره‌زمانی 2006 تا 2010 پرداختند. یافته‌ها نشان داد اندازه و درصد حضور زنان در هیئت‌مدیره بر راهبرد مالیاتی متهورانه تأثیر دارد. همچنین، اندازۀ شرکت و بازده دارایی بر راهبرد مالیاتی جسورانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. کومار[10] [29] نیز تأثیر فرهنگ‌سازمانی بر خوانایی گزارشگری مالی را بررسی کرد. وی دریافت شرکت‌های آسیایی افشای اطلاعات محدودتری انجام می‌دهند و درنتیجه، خوانایی گزارشگری سالانۀ کمتری دارند؛ اما شرکت‌هایی که پراکندگی مالکیت بالاتری دارند، گزارشگری سالیانۀ خواناتری ارائه می‌دهند تا منافع متناقض بین مالکان را تحت چنین ساختار مالکیتی، تعدیل کنند. لو و همکاران [36] نیز بیان می‌کنند در شرکت‌هایی که مدیریت سود وجود دارد، خوانایی گزارشگری مالی کمتر است. یافته‌های لیما، چالمرز و هانلونک[11] [35] نیز نشان داد شرکت‌هایی که راهبرد تجاری آینده‌نگر را دنبال می‌کنند، نسبت به شرکت‌هایی که راهبرد تدافعی را دنبال می‌کنند، خوانایی گزارشگری کمتری دارند و بین راهبرد تجاری و خوانایی گزارشگری مالی نیز رابطۀ معناداری وجود دارد. همچنین، این رابطه به‌وسیلۀ مالکیت نهادی به‌صورت مثبت و با عدم‌تقارن اطلاعاتی به گونۀ منفی تعدیل می‌شود. یافته‌های پژوهش بوئسلینگ و همکاران [13] نیز نشان داد خوانایی گزارش مالی موجب کاهش سیاست مالی متهورانه خواهد شد. افزون بر آن، سوکوتجو و سنارنو [40] نیز دریافتند با افزایش سیاست مالیاتی متهورانه، خوانایی گزارش مالی کاهش می‌یابد.

بررسی پیشینۀ پژوهش نشان داد تاکنون در کشور خوانایی گزارشگری مالی به گونۀ گسترده مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است و مطالعۀ آن می‌تواند ضمن کمک به ادبیات این حوزه، برای استفاده‌کنندگان و مدیران نیز سودمند باشد. همچنین، رابطۀ متقابل خوانایی گزارش مالی و سیاست مالیاتی متهورانه نیز در کشور مورد مطالعه قرار نگرفته که این مسئله نیازمند بررسی تجربی است تا بتوان براساس یافته‌ها، برنامه‌ریزی‌های بهتری را انجام داد.

روش پژوهش

این پژوهش از نوع پژوهش‌های کمّی است و براساس فرضیه‌ها و طرح‌های پژوهشی از‌قبل‌تعیین‌شده، انجام ‌شده است. از این دسته پژوهش‌ها زمانی استفاده می‌شود که معیار اندازه‌گیری داده‌ها کمّی است و برای استخراج نتیجه‌ها از روش‌های آماری استفاده می‌شود. همچنین، این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و به شیوۀ پس‌رویدادی و گذشته‌نگر با رویکرد همبستگی انجام ‌گرفته است. افزون بر آن، با توجه به حضور متغیر تهور مالیاتی و خوانایی گزارشگری مالی که به‌عنوان یک ویژگی کیفی و بخشی از قابل‌فهم‌بودن اطلاعات از آن یاد می‌شود، این پژوهش در طبقه‌بندی ترکیبی از حسابداری مالیاتی و حسابداری مالی قرار می‌گیرد.

 

متغیرهای پژوهش

در این پژوهش از سه‌دسته متغیر شامل خوانایی گزارشگری مالی، سیاست متهورانۀ مالیاتی و متغیرهای کنترلی شامل مدیریت سود، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، عملکرد و سن شرکت استفاده شد که به شرح زیر قابل‌اندازه‌گیری است.

  • ·   خوانایی گزارشگری مالی

برای اندازه‌گیری خوانایی گزارشگری مالی همسو با پژوهش بوئسلینگ و همکاران [13]، سوکوتجو و سنارنو [40]، بای، دونگ و هو[12] [11]، صفری‌گرایلی و رضایی [6] و صفری‌گرایلی و همکاران [5] از شاخص زیر استفاده شد که برخی پژوهشگران داخلی مانند فضل‌الهی و ملکی‌توانا [8] و دیانی [4] روایی و اعتبار آن را برای سنجش خوانایی متون فارسی تأیید کرده‌اند. شاخص ارزیابی خوانایی گزارشگری مالی، شاخص فوگ است که تابعی از دو متغیر طول جمله (برحسب کلمات) و کلمات پیچیده (تعریف‌شده به‌صورت تعداد کلمات با سه یا چند بخش) است و به‌صورت رابطۀ 1 محاسبه می‌شود:

رابطۀ 1  

(میانگین تعداد کلمات در هر جمله+ درصد کلمات پیچیده) 4/0= شاخص فوگ

 فرایند و نحوۀ تعیین سطح خوانایی گزارشگری مالی در شاخص فوق به‌ترتیب زیر است:

1- انتخاب نمونۀ صدکلمه‌ای از ابتدا، یک نمونۀ صدکلمه‌ای از وسط و یک نمونۀ صدکلمه‌ای از اواخر گزارش به‌صورت تصادفی. در رابطه با شیوۀ اندازه‌گیری خوانایی، لازم به ذکر است که این موضوع با استناد به پژوهش‌های داخلی اشاره‌شده استفاده شده است. البته اعتبارسنجی این شیوه را نیز پژوهش‌های دیگری مانند فضل‌الهی و ملکی‌توانا [8] و دیانی [4] تأیید کرده‌اند و در این پژوهش نیز از روشی مشابه با پژوهش‌های قبلی بهره گرفته ‌شد.

 2- شمارش تعداد جملات هر یک از نمونه‌ها. لازم به ذکر است شمارش کلمات در حالتی که گزارش‌های قابل‌انتقال به نرم‌افزار ورد بوده است، با کمک شمارشگر نرم‌افزار ورد صورت گرفته و در حالتی که این موضوع امکان‌پذیر نبوده است، با استفاده از برنامۀ متن‌یار ابتدا تصاویر به فایل متنی تبدیل ‌شده و سپس، با نرم‌افزار ورد شمارش ‌شده است.

3- مشخص‌کردن متوسط طول جمله‌ها از طریق تقسیم تعداد کلمات به تعداد جملات کامل هر نمونۀ صدکلمه‌ای

4- شمارش تعداد کلمات سه‌هجایی و بیش از سه‌هجایی موجود (کلمات پیچیده) در هرکدام از متون صدکلمه‌ای

5- جمع‌کردن تعداد کلمات پیچیده با تعداد متوسط کلمات در جملات

6- ضرب‌کردن حاصل جمع تعداد کلمات دشوار و متوسط کلمات در جملات با عدد ثابت 4/0

7- انجام محاسبات بندهای 4، 5 و 6 برای دو نمونۀ صدکلمه‌ای دیگر

8- محاسبۀ میانگین نتایج هر سه نمونه از طریق جمع‌کردن و تقسیم به تعداد [8]

رابطه بین شاخص فوگ و خوانایی گزارشگری مالی به شرح نگارۀ 1 است:

 

 

نگارۀ 1- رابطه بین شاخص فوگ و خوانایی گزارشگری مالی [5]

شاخص فوگ

بالاتر از 18

14- 18

12- 14

10- 12

8- 10

خوانایی

پیچیده

سخت

مناسب

قابل‌قبول

آسان

 

 

  • ·  سیاست مالیاتی متهورانه

برای اندازه‌گیری این متغیر به پیروی از ویلسون[13] [42]، سوکوتجو و سنارنو [40] و واعظ و درسه [10] از رابطۀ 2 استفاده شد:

رابطۀ 2

SHELTER= -4.30+ 6.63* BTD – 1.72 * LEV + 0.66 * SIZE + 2.26 * ROA + 1.62 * FOREIGN- INCOME + 1.56 * RD

 که در آن:

SHELTER: مالیات متهورانه

ΒTD: تفاوت سود مشمول مالیات ابرازی و سود مشمول مالیات قطعی‌شده

LEV: اهرم مالی که با تقسیم بدهی‌ها بر دارایی‌های به‌دست می‌آید.

SIZE: لگاریتم مجموع دارایی‌هاست.

ROA: حاصل تقسیم سود بر دارایی‌هاست.

FOREIGN_INCOME: یک متغیر مجازی است و برای شرکت‌هایی که دارای درآمد و تجارت خارجی هستند 1 و در غیر این صورت، صفر خواهد بود.

RD: هزینه‌های تحقیق و توسعه تقسیم بر دارایی‌های شرکت است.

  • ·    مدیریت سود

ازآنجاکه با استناد به پژوهش لو و همکاران [36] بین مدیریت سود و خوانایی گزارشگری مالی رابطۀ منفی و معناداری وجود دارد و با افزایش مدیریت سود، پیچیدگی صورت‌های مالی افزایش ‌می‌یابد و خوانایی گزارشگری مالی کم می‌شود، این متغیر، متغیر کنترلی در نظر گرفته شد. همچنین، بین مدیریت سود و اجتناب مالیاتی نیز رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد [14]. برای بررسی مدیریت سود نیز از الگوی جونز[14] [27] بر اساس رابطۀ 3 استفاده ‌شد.

 

رابطۀ 3 

ACCRit = α0 + α1 Δ REVit + α2 PPEit + εit

 

 که در آن:

ACCRit = کل اقلام تعهدی

Δ REVit = تغییر در درآمد از سال t-1 تا سال t

PPEit = ناخالص اموال، ماشین‌آلات و تجهیزات در سال t

  • عملکرد

 از آنجا که شرکت‌هایی که عملکرد ضعیف‌تری دارند، خوانایی گزارشگری مالی کمتری دارند [15]، اثر این متغیر کنترل شد. افزون بر آن، با افزایش عملکرد شرکت احتمال افزایش سیاست مالیاتی متهورانه نیز افزایش می‌یابد [3].

 برای ارزیابی عملکرد، مانند وانگ[15] [41] از نسبتQ  توبیناستفاده شد که براساس رابطۀ 4 محاسبه می‌شود.

رابطۀ 4

 

که در آن:

MVA: ارزش بازار حقوق صاحبان سهام عادی

Debt: مبلغ دفتری مجموع بدهی‌ها

PS: ارزش بازار حقوق صاحبان سهام ممتاز

TAB: مبلغ دفتری مجموع دارایی‌هاست.

از آنجا که در ایران سهام ممتاز وجود ندارد، در محاسبۀ این متغیر تنها ارزش بازار حقوق صاحبان سهام عادی لحاظ شد.

  • سن شرکت

سن شرکت به میزان سال‌های گذشته از زمان تأسیس شرکت اشاره دارد. انتظار وجود رابطۀ مثبت بین سن شرکت و خوانایی گزارشگری مالی وجود دارد؛ زیرا سرمایه‌گذاران با الگو‌های کسب‌وکار آنها آشنایی بیشتری دارند و این باعث پیچیدگی کمتر شده است؛ از این‌رو، خوانایی گزارشگری سالانۀ بیشتری دارند. همچنین، با افزایش سن، شرکت با محدودیت مالی، نوسان‌های جریان وجه نقد و سطح کلی کم‌نقدینگی روبه‌رو خواهد شد که باعث افزایش اجتناب مالیاتی و استفاده از سیاست مالیاتی متهورانه خواهد شد [21].

 

جامعه و نمونۀ پژوهش

جامعۀ آماری موردمطالعه در این پژوهش را شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار طی سال‌های 1392 تا 1396 تشکیل می‌دهد. برای انتخاب نمونه نیز شرایط زیر در نظر گرفته شد:

1- شرکت قبل از سال 1392 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته ‌شده و تا انتهای سال 1396 فعال باشد.

2- برای افزایش قابلیت مقایسه، سال مالی آنها منتهی به پایان اسفندماه باشد.

3- در سال‌های مذکور تغییر فعالیت یا تغییر سال مالی نداده باشد.

4- با توجه به تفاوت ساختار سرمایه، شرکت‌های واسطه‌گری و سرمایه‌گذاری، جزء شرکت‌های ذکر شده نباشد.

5- وقفۀ معاملاتی در شرکت بیش از 6 ماه نباشد.

6- اطلاعات موردنیاز در دسترس باشد.

 با توجه به موارد ذکرشده، 119شرکت به‌عنوان نمونه انتخاب شد.

 

 

یافته‌های پژوهش

آمار توصیفی

در ادامه، نگارۀ 2 آمار توصیفی متغیرهای پژوهش را نشان می‌دهد. با توجه به اینکه 119‌شرکت به‌عنوان نمونه وجود دارد، 595 سال- شرکت بررسی خواهد شد.

 

 

نگارۀ 2- آمار توصیفی متغیرهای پژوهش

متغیر

میانگین

بیشینه

کمینه

انحراف‌معیار

خوانایی

7479/12

1900/19

0440/8

4061/2

مالیات متهورانه

9493/4

3026/7

0974/0

3947/2

مدیریت سود

0040/0

0807/0

0001/0

0067/0

عملکرد

4225/1

9991/1

6919/0

6394/0

سن شرکت

2185/41

67

15

7895/12

 

 

 

یافته‌های نگارۀ بالا نشان‌دهندۀ آن است که با استناد به نگارۀ 1، میانگین خوانایی (7479/12) گزارش مالی در شرکت‌های نمونه در سطح مناسب (بین 12 تا 14 و در سطح مناسب) است.

 

آزمون علیت گرنجری

گرنجر[16] [22] با ارائۀ رابطه‌های زیر روشی را برای بررسی جهت علیت بین دو متغیر بیان کرد:

رابطۀ 3

 +            

رابطۀ 4

 +

 

حال پس از برآورد الگوی فوق، اگر ضرایب  از نظر آماری معنا‌دار باشند، گفته می‌شود متغیر  


علیت گرنجری متغیر  است و اگر ضرایب  نیز به لحاظ آماری معنا‌دار باشند، متغیر  نیز علیت گرنجری متغیر  است. اگر تنها یکی از ضرایب
معنا‌دار باشد، رابطۀ علیت بین دو متغیر یک‌طرفه و اگر هر دو معنا‌دار باشند، رابطۀ علیت دوطرفه است که این به معنی وجود یک رابطۀ بازخوردی بین دو متغیر است. انجام آزمون علیت گرنجری با استفاده از داده‌های پژوهش در نرم‌افزار Eviews نشان می‌دهد یک رابطۀ علیت دوطرفه بین دو متغیر وجود دارد که یافته‌های این آزمون در نگارۀ 3 گزارش شده است.

 

 

نگارۀ 3- یافته‌های آزمون دوطرفه علیت گرنجری

معناداری

آماره F

فرضیۀ صفر

0000/0

0000/0

3057/18

1976/54

خوانایی گزارش مالی علیت گرنجری سیاست مالیاتی متهورانه نیست.

سیاست مالیاتی متهورانه علیت گرنجری خوانایی گزارش مالی نیست.

 

 

الگوی پژوهش

با توجه مقادیر آماره F در نگارۀ فوق، هر دو فرضیۀ صفر رد می‌شود و این به معنی وجود علیت دوطرفه بین این دو متغیر است. در ادامه با توجه به یافته‌های گزارش‌شده در نگارۀ 2 و با توجه به متغیرهای کنترلی ذکرشده، الگوی مناسب پژوهش بسط داده ‌شده است.

رابطۀ 5 اثر خوانایی گزارش مالی بر سیاست مالیاتی متهورانه را نشان می‌دهد.

 

رابطۀ 5  

TAit= B0+ READit+ B2 EMit+ B3 Q- Tobinit+ B4 MTBit+ B5 Ageit+ ϵt

 

رابطۀ 6 نیز اثر سیاست مالیاتی متهورانه بر خوانایی گزارش مالی را نشان می‌دهد.

 

رابطۀ6

READit= B0+ TAit+ B2 EMit+ B3 Q- Tobinit+ B4 MTBit+ B5 Ageit+ ϵt

 

 این معادلات را نمی‌توان به‌صورت جداگانه برآورد کرد. علت این امر آن است که در برآورد تک‌معادله‌ای این فرض وجود دارد که متغیرهای

توضیحی به‌صورت برون‌زا تعیین‌شده‌اند؛ اما در اینجا مشاهده می‌شود خوانایی گزارش مالی و سیاست مالیاتی متهورانه هنگامی‌که به‌عنوان متغیرهای توضیحی آورده می‌شوند، برون‌زا نیستند؛ بنابراین، این معادلات را باید در قالب سیستم معادلات همزمان به‌صورت رابطۀ 7 برآورد کرد.

رابطۀ 7

TAit= B0+ READit+ B2 EMit+ B3 Q- Tobinit+ B4 MTBit+ B5 Ageit+ ϵt  

READit= B0+ TAit+ B2 EMit+ B3 Q- Tobinit+ B4 MTBit+ B5 Ageit+ ϵt  

 

برآورد الگوی پژوهش

در ادامه، نگارۀ 4 یافته‌های مرتبط با بررسی رابطۀ پیچیدگی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانۀ مالیاتی را نشان می‌دهد. این نگاره نشان می دهد با افزایش خوانایی (کاهش پیچیدگی)، سیاست مالیاتی نیز متهورانه‌تر می‌شود؛ چون ضریب خوانایی در الگو مثبت شده است.

 

 

نگارۀ 4- بررسی رابطۀ پیچیدگی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانۀ مالیاتی

متغیر وابسته: سیاست متهورانۀ مالیاتی

متغیرها

ضریب

آماره t

معناداری

پیچیدگی گزارش مالی

0114/0

8977/2

0041/0

مدیریت سود

0085/0

6946/1

0915/0

عملکرد

0181/0-

1720/0-

8636/0

سن شرکت

2264/0

6069/3

0004/0

مقدار ثابت

0009/0

0845/1

2793/0

ضریب تعیین

6524/0

ضریب تعیین تعدیل‌شده

6117/0

آماره F

2044/6

معناداری آماره F

0000/0

         

 

یافته‌های این بخش نشان داد با افزایش پیچیدگی گزارش‌های مالی، سیاست مالیاتی متهورانه افزایش می‌یابد.

نگارۀ 5 نیز یافته‌های مرتبط با بررسی رابطۀ سیاست متهورانۀ مالیاتی و پیچیدگی گزارش‌های مالی را نشان می‌دهد.


 

نگارۀ 5- بررسی رابطۀ سیاست متهورانۀ مالیاتی و پیچیدگی (ناخوانایی) گزارش‌های مالی

متغیر وابسته: خوانایی گزارش‌های مالی

متغیرها

ضریب

آماره t

معناداری

سیاست مالیاتی متهورانه

5587/2

4035/3

0024/0

مدیریت سود

0057/0

8405/1

0786/0

عملکرد

7283/0-

3706/2-

0256/0

سن شرکت

0359/0

4705/0

6424/0

مقدار ثابت

0130/0

2544/0

8014/0

ضریب تعیین

5291/0

ضریب تعیین تعدیل‌شده

4907/0

آماره F

8136/5

معناداری آماره F

0000/0

         

 

 

این بخش از یافته‌ها نیز نشان‌دهندۀ آن است که با افزایش سطح سیاست مالیاتی متهورانه، پیچیدگی گزارش‌های مالی افزایش می‌یابد.

 

بحث و نتیجه‌گیری

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانه مالیاتی با استفاده از سیستم معادلات همزمان است. در این راستا با استفاده از اطلاعات 119‌شرکت پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1392 تا 1396، این مسئله به‌صورت تجربی بررسی شد.

تهور مالیاتی نشان‌دهندۀ اجتناب مالیاتی متهورانه است. خوانایی گزارشگری مالی نیز بیانگر میزان فهم و پیچیده‌نبودن گزارش‌های مالی است. در این پژوهش با استفاده از سیستم معادلات همزمان رابطۀ متقابل خوانایی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانۀ

مالیاتی بررسی شد. یافته‌های پژوهش نشان داد بین پیچیدگی گزارش‌های مالی و سیاست متهورانۀ مالیاتی رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. فعالیت‌های اجتناب از پرداخت مالیات و سیاست مالیاتی متهورانه، مستلزم پنهان‌کردن حقایق، پیچیدگی و عدم‌شفافیت است. برای اجرای تهور مالیاتی نیز به عدم‌شفافیت نیاز است؛ بنابراین، مدیران با پیچیده‌تر‌کردن گزارش‌های مالی، شرایط لازم برای اجرای سیاست مالیاتی متهورانه را فراهم می‌کنند. این یافته‌ها همسو با لا و میلز [30] و بوئسلینگ و همکاران [13] است.

همچنین، مشاهده شد با افزایش سطح سیاست مالیاتی متهورانه، پیچیدگی گزارش‌های مالی بیشتر خواهد شد. بدین معنا که در زمان وجود سیاست مالیاتی متهورانه که با پرداخت کمتر مالیات همراه است، مدیران انگیزۀ بیشتری برای پنهان‌سازی و پیچیدگی گزارش‌های مالی دارند که همسو با فرضیۀ مبهم‌سازی اطلاعات است. در این راستا، در زمان استفاده از سیاست مالیاتی متهورانه که این احتمال وجود دارد تا مقامات مالیاتی صورت‌های مالی بیشتری را افزون بر گزارش‌های مالیاتی مطالعه کنند، مدیران اطلاعات ارائه‌شده در گزارش‌های مالی را با ابهام و پیچیدگی ارائه می‌دهند. این یافته‌ها نیز همسو با یافته‌های سوکوتجو و سنارنو [40] است. همچنین، یافته‌های این بخش که بیانگر ابهام در ارائۀ اطلاعات در زمان استفاده از سیاست مالیاتی متهورانه است، همسو با یافته‌های اینگر و همکاران [26] و بالاکریشنان و همکاران [12] است.

با توجه به یافته‌های پژوهش پیشنهاد می‌شود سازمان بورس و اوراق بهادار تهران در راستای کاهش اجتناب مالیاتی و سیاست مالیاتی متهورانه، به خوانایی گزارش‌های مالی اهمیت بیشتری دهد و در این راستا، قوانین و مقررات مناسبی را تدوین کند. برای نمونه، تهیۀ قوانینی که بتواند با استفاده از بهبود سطح قابل‌فهم‌بودن خوانایی گزارش‌های مالی را افزایش دهد، از این‌دست موارد است. سازمان امور مالیاتی نیز برای شناخت بهتر وضعیت شرکت، خوانایی گزارش‌های مالی و میزان پیچیدگی و ابهام آن را بررسی کند. به پژوهشگران آتی نیز پیشنهاد می‌شود به بررسی رابطۀ مواردی مانند احتیاط مدیریت، بیش‌اعتمادی مدیران و حضور زنان در هیئت‌مدیره و خوانایی گزارشگری مالی بپردازند تا جنبه‌های مختلف این مسئله روشن شود.



[1]. Tax Aggressiveness

[2]. Inger, Meckfessel, Zhou and Fan

[3]. Balakrishnan, Blouin and Guay

[4]. Lietz

[5]. Kothari, Li and  Short

[6]. Opacity

[7]. Lo, Ramos and Rogo

[8]. Law and Mills

[9]. Zemzem and Ftouhi

[10]. Kumar

[11]. Lima, Chalmers and Hanlonc

[12]. Bai, Dong and Hu

[13]. Wilson

[14]. Jones

[15]. Wang

[16]. Granger

  1. اعتمادی، حسین؛ سحر سپاسی و محمدعلی ساری. (1395). چارچوب مفهومی طرح‌ریزی مالیات شرکتی. پژوهش حسابداری. 6 (1): 61- 80.
  2. پورحیدری، امید؛ محمدحسن فدوی و میثم امینی‌نیا (1392)، بررسی تأثیر اجتناب از پرداخت مالیات بر شفافیت گزارشگری مالی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار. پژوهشنامۀ اقتصادی. 14: 69- 85.
  3. حاجیها، زهره؛ الهام قنواتی و مریم بحرینی. (1396). بررسی ارتباط محدودیت مالی و راهبرد مالیاتی متهورانه. پژوهشنامۀ مالیات. 25 (35): 108- 126.
  4. دیانی، محمدحسین. (1379). سنجش خوانایی نوشته‌های فارسی، خوانا‌نویسی برای کودکان، نوسوادان و نوجوانان. انتشارات کتابخانۀ رایانه‌ای، مشهد.
  5. صفری‌گرایلی، مهدی؛ یاسر رضائی و محمد نوروزی. (1396). مدیریت سود و خوانایی گزارشگری مالی: آزمون تجربی رویکرد فرصت‌طلبانه. دانش حسابرسی. 17 (69): 217- 230.
  6. صفری‌گرایلی، مهدی و یاسر رضائی. (1397). توانایی مدیریت و خوانایی گزارشگری مالی: آزمون نظریۀ علامت‌دهی. دانش حسابداری. 9 (2): 191- 218.
  7. عرب‌صالحی، مهدی و مجید هاشمی. (1393). تأثیر اطمینان بیش‌ازحد مدیریتی بر اجتناب مالیاتی، بررسی‌های حسابداری و حسابرسی. 1 (22): 85-104.
  8. فضل‌الهی، سیف‌الله و منصوره ملکی‌توانا. (1389). روش‌شناسی تحلیل محتوا با تأکید بر تکنیک‌های خوانایی‌سنجی و تعیین ضریب درگیری متون. پژوهش. 2 (1): 71- 94.
  9. ملانظری، مهناز؛ مینا ابوحمزه و محمدمهدی میرزایی. (1395). فرهنگ‌سازمانی و تمکین مالیاتی شرکتی (مطالعۀ موردی: اداره کل امور مالیاتی مودیان بزرگ). بررسی‌های حسابداری و حسابرسی. 23 (1): 1- 18.

10. واعظ، سیدعلی و صابر درسه. (1395). بررسی رابطه بین دو عامل حق‌الزحمه‌ حسابرسی و تغییر حسابرس با تأخیر در ارائۀ‌ گزارش حسابرسی شرکت‌های دارویی پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار. حسابداری سلامت. 8 (1): 113- 139.

  1. Bai, X., Dong, Y., and Hu, N. (2019). Financial report readability and stock return synchronicity. Applied Economics, 51 (1): 1- 18.
  2. Balakrishnan, K., Blouin, J.L., and Guay, W.R., (2019). Tax Aggressiveness and Corporate Transparency. The Accounting Review, 94 (1): 45-69.
  3. Beuselinck, C., Blanco, B., Dhole, S., and Lobo, G. (2018). Financial Statement Readability and Tax Aggressiveness. Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=3261115 or http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.3261115.
  4. Binti Shafai, N., Amran, A., and Ganesan, Y. (2018). Earnings Management, Tax Avoidance and Corporate Social Responsibility: Malaysia Evidence. International Academic Journal of Accounting and Financial Management, 5 (3): 41- 56.
  5. Bloomfield, R. J. (2008). Discussion of “annual report readability, current earnings, and earning persistence”. Journal of Accounting and Economics, 45: 248-252.
  6. Bloomfield, R., (2002). The ‘Incomplete Revelation Hypothesis’ and financial reporting. Accounting Horizons, 16, 233–243.
  7. Bonsall, S.B., and Miller, B.P. (2017). The impact of narrative disclosure readability on bond ratings and the cost of debt capital. Review of Accounting Studies, 22(2): 608–643.
  8. Brondolo, J. (2009). Collecting Taxes during an Economic Crisis: Challenges and Policy Options. Available at: http://www.imf.org/external/pubs/ft/spn/2009/spn0917.pdf.
  9. Davis, A.K., Piger, J.M., Sedor, L.M. (2012). Beyond the numbers: Measuring the information content of earnings press release language. Contemporary Accounting Research, 29: 845–868.
  10. Dyreng, S., Hoopes, J. L., and Wilde, J. H. (2015). Public pressure and corporate tax behavior. Working Paper. Retrieved from http://papers.ssrn.com/sol3/papers.cfm?abstract_id=2474346.
  11. Edwards, A., Schwab, C., and Shevlin, T. (2016). Financial constraints and the incentive for tax planning. The Accounting Review, 91, 859-881.
  12. Granger, C. W. J. (1969). Investigating Causal Relations by Econometric Models and Cross-spectral Methods. Econometrical, 37: 424-438.
  13. Grossman, S.J., Stiglitz, J.E. (1980). On the impossibility of informationally efficient markets. American Economic Review, 70: 393–408.
  14. Hanlon, M. and S. Heitzman. (2010). A Review of Tax Research. Journal of Accounting and Economics. Vol 50, Pp 127-178.
  15. Hirshleifer, D., Teoh, S. (2003). Limited attention, information disclosure, and financial reporting. J. Account. Econ., 36: 337–386.
  16. Inger, K.K., Meckfessel, M.D., Zhou, M., and Fan, W. (2018). An Examination of the Impact of Tax Avoidance on the Readability of Tax Footnotes. Journal of the American Taxation Association, 40, 1–29.
  17. Jones J. (1991). Earnings Management during Import Relief Investigations, Journal of Accounting Research, 29: 193-228.
  18. Kothari, S.P., Li, X., Short, J.E. (2009). The Effect of Disclosures by Management, Analysts, and Business Press on Cost of Capital, Return Volatility, and Analyst Forecasts: A Study Using Content Analysis. The Accounting Review, 84: 1639–1670.
  19. Kumar, G. (2014). Determinants of readability of financial reports of U.S. listed Asian companies. Asian J. Financ. Account, 6: 1–18.
  20. Law, K.K., Mills, L.F. (2015). Taxes and financial constraints: Evidence from linguistic cues. Journal of Accounting Research, 53: 777–819.
  21. Lawrence, A. (2013). Individual investors and financial disclosure. J. Account. Econ, 56: 130–147.
  22. Lehavy, R., Li, F., Merkley, K. (2011). The effect of annual report readability on analyst following and the properties of their earnings forecasts. Account. Rev., 86: 1087–1115.
  23. Li, F., (2008). Annual report readability, current earnings, and earnings persistence. Journal of Accounting and Economics 45: 221–247.
  24. Lietz, G. (2013). Tax Avoidance vs. Tax Aggressiveness: A Unifying Conceptual Framework. Working Paper, available at: www. ssrn. Com- 2363828.
  25. Lima, E., Chalmers, K., and Hanlonc, D. (2018). The influence of business strategy on annual report readability. Journal of Accounting and Public Policy, 37 (1): 65-81.
  26. Lo, K., Ramos, F., Rogo, R. (2017). Earnings management and annual report readability. Journal of Accounting and Economics, 63: 1–25.
  27. Loughran, T., McDonald, B. (2011). When is a liability not a liability? Textual analysis, dictionaries, and 10-Ks. J. Finance, 66: 35–65.
  28. Miller, B. (2010). The effects of reporting complexity on small and large investor trading. Account. Rev, 85: 2107–2143.
  29. Slemrod, J. (2004). The Economics of Corporate Tax Selfishness. National Tax Journal, 57, 877– 899.
  30. Sukotjo, c., and Soenarno, Y. (2018). Tax Aggressiveness, Accounting Fraud, and Annual Report Readability. Journal of Finance and Economics. 6 (2): 38-42.
  31. Wang, G. Y. (2010). The Impacts of Free Cash Flow and Agency Costs on Firm Performance. Journal of Service Science & Management, 3: 408 – 418.
  32. Wilson R., (2009). An examination of corporate tax shelter participants. The Accounting Review, 84 (3): 969-999.
  33. Ying, zh. (2011). Ownership Structure, Board Characteristics and Tax Aggressiveness. A Thesis for Master of Philosophy in Business. Lingnan Universitiy.
  34. You, H., Zhang, X. (2009). Financial reporting complexity and investor under-reaction to 10-K information. Rev. Account. Stud., 14: 559–586.
  35. Zemzem, A. Ftouhi, K. (2013). The Effects of Board of Directors’ Characteristics on Tax Aggressiveness. Research Journal of Finance and Accounting, 4(4): 140-147.