بررسی تاثیرپذیری چسبندگی چشم انداز درآمد آتی از اختلالات ادراکی مدیرعامل

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای حسابداری، گروه حسابداری، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران

2 دانشیار، گروه حسابداری، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایران

چکیده

شناخت رفتار هزینه‌ها، از بحث های مهم حسابداری صنعتی و حسابداری مدیریت است، اما مسیر و جهت آتی آن را تصمیم هایی که در دل شرکت‌ها و توسط مدیران اتخاذ می‌شود، تعیین می‌نماید. در واقع یک مدیر بر مبنای نوع ادرک و شناخت تحلیلی خود از بازار اقدام به تصمیم گیری در خصوص نحوه هزینه‌های شرکت در بازار رقابتی می‌نماید، که الزاما ممکن است این تصمیم‌ها دچار نوعی تورش رفتاری گردد. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر اختلالات ادراکی مدیرعامل بر چسبندگی چشم انداز درآمد آتی در قالب سه معیار فرااعتمادی، خوش‌بینی و کوته‌بینی می‌باشد. نمونه مورد بحث در این پژوهش شامل 206 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد که در بازه زمانی 1388-1395 بوده که به کمک رگرسیون خطی چند متغیره و با بهره گیری از نرم افزار Eviews مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین هر سه معیار اختلالات ادراکی مدیرعامل بر چسبندگی چشم انداز درآمد آتی تاثیر معناداری وجود دارد. اما از نظر جهت تاثیر و نتایج آزمون فرضیه ها، فقط فرضیه دوم و سوم تایید شد، چراکه جهت فرضیه اول بر اساس آزمون های آماری منفی و خلاف ادعا فرضیه بود. این تاثیر در مورد فرا اعتمادی منفی و در دو مورد خوش‌بینی و کوته‌بینی مثبت بوده و از نظر شدت تاثیر، خوش‌بینی در بین سه معیار از بقیه تاثیر بیشتری بر چسبندگی چشم انداز درآمد آتی داشته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Effective of Cognitive Disorders CEO on Future Earnings Prospects Stickiness

نویسندگان [English]

  • Marjan Shah ali 1
  • Mohammad Reza Abdoli 2
1 Ph.D Student of accounting, Department of Accounting, Shahroud Branch, Islamic Azad University, Shahroud, Iran
2 Associate Professor, Department of Accounting, Shahrood Branch, Islamic Azad University, Shahrood, Iran
چکیده [English]

Understanding cost behavior is one of the important discussions of industrial accounting and management accounting. The basic assumption in the traditional literature of cost accounting is that for any increase and decrease in activity level, there is a symmetrical relationship between costs and activity level; that is, the magnitude of changes in costs regardless of the direction of change depends only on the change in the amount of the surface activity. The prospect of future earnings, its stickiness, and the cash returns of the stock, due to the objectivity and tangibility, have a special place in the analysis of a group of stakeholders with technical knowledge. Therefore, attention to the issue of stickiness of the prospects of future income as a new feature of costing looks necessary. The Purpose of this research is Effectiveness of future earnings prospects stickiness of cognitive disorders CEO. The sample of this study includes 206 companies accepted in Tehran Stock Exchange during the period of 2009-2016, which was investigated using multivariate linear regression using Eviews software. The results of the research indicate that there is a meaningful relationship between the three criteria and the stickiness of the prospects of future earnings. This relationship was positive in both cases of optimism and optimism in terms of optimism among the three criteria of the rest.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Stickiness of Dividends
  • Stickiness of Future Earnings Prospects
  • Over Confidence
  • Optimism
  • Myopic

در سال‌های اخیر مطالعات بی‌شماری همچون اعتباریان و همکاران ]۲[؛ حمیدیان و همکاران ]۵[؛ کمپل و همکاران ]۲۹[ و لیبِی و همکاران ]۵۰[، با مستندسازی مثال‌های فراوانی از رفتارهای غیرعقلایی و خطاهای تکرارشونده در قضاوت، اساسی‌ترین فرض نظریۀ اقتصادی، یعنی انسان اقتصادی عقلایی یا بشر اقتصادی را آزموده‌اند. طرفداران مالی رفتاری به نقش روانشناسی در علم مالی، هم در سطح اثر بر نوسانات بازار اوراق بهادار و هم در سطح نیروی اثرگذار بر تصمیمات مالی افراد، معتقدند آگاهی از تورش‌های روان‌شناختی به‌منظور کسب موفقیت در قلمرو تصمیمات مالی بسیار مهم است ]3[.

تئوری‌های رفتاری نقش مهم و چشمگیری در پیشبرد اهداف شرکت‌ها دارند و باعث می‌شوند حوزۀ تصمیم‌گیری مدیران، یکی از ارکان متعادل‌کنندۀ عملکردهای شرکت‌ها، به سمت رعایت اخلاق و حرفه‌ای‌گرایی هدایت شود؛ به‌خصوص زمانی که نقش او نماینده در چارچوب‌های تئوری نمایندگی تعریف می‌شود ]27[. در چارچوب تئوری نمایندگی[1]، مدیران نمایندگان سهامداران‌اند که مالکان اصلی شرکت‌ها هستند. مدیران با این انتظار تعیین می‌شوند که همسو باارزش‌های مورد انتظار سهامداران عمل کنند. مبانی تئوریک نشان می‌دهند نگرش و ادراک مدیران رده‌بالا بر نحوۀ تصمیم‌گیری آنها تأثیرگذار است ]5[؛ ]41[. همۀ مدیران به‌حکم آنکه مدیرند به یک شیوه عمل نمی‌کنند و مانند سایر افراد جامعه تفاوت‌های فردی، استعدادها، انگیزه‌ها، رغبت‌ها و تمایلات مخصوص به خود دارند و از ادراک، دانش و نظام ارزشی متفاوتی برخوردارند. این تفاوت‌ها اگرچه به‌ظاهر ممکن است جزئی باشد، هنگامی که از فرآیندهای واسطۀ شناختی افراد عبور می‌کنند، به تفاوت‌های بسیار بزرگ و نتایج رفتاری کاملاً متفاوت می‌انجامد. چنین تفاوت‌هایی عمدتاً از تفاوت‌های ناشی از نگرش هریک از افراد سرچشمه می‌گیرند که به‌صورت اختلالات ادراکی[2] خود را نشان می‌دهند ]9[. بیشتر تفاوت‌های روان‌شناختی و شخصیتی مدیران به‌عنوان سکان‌داران هدایت شرکت‌ها در مسیر حداکثرسازی ثروت سهامداران، باعث می‌شود ادراک متفاوتی نسبت به شرایط و عملکردهای شرکت داشته باشند و این موضوع زمینه‌ساز ایجاد اختلالات ادراکی مدیران می‌شود. در این رابطه باید بیان کرد مکتب یا دیدگاه مالی رفتاری به‌وجودآمده از تلفیق روانشناسی و مالی، اظهار می‌دارد روانشناسی در تصمیم‌گیری مالی نقش چشمگیری دارد.

با توجه به اینکه خطاهای شناختی و انحرافات بر نظریات سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارند، بر گزینه‌های مالی نیز اثرگذارند ]57[. اختلالات ادراکی مدیران براساس تئوری نمایندگی مجموع خطاهای احتمالی‌اند که براساس ویژگی‌های درونی ایجاد می‌شوند و باعث ایجاد قضاوت‌هایی دربارۀ رفتار سهامداران، آیندۀ بازار سرمایه و ... می‌شوند. درواقع اختلالات ادراکی مدیران متأثر از حالات روانی آنها در وضعیت‌های طبیعی و غیرطبیعی‌اند که باعث می‌شوند بر کیفیت تصمیم‌گیری‌های آنها تأثیر بگذارند و باعث شود مسیر تصمیم‌ها به انحراف و سوگیری کشیده شود. درواقع مدیران، یکی از مهم‌ترین ارکان هر شرکتی محسوب می‌شود که تصمیمات تأثیرگذاری را بر ایجاد ارزش بیشتر برای سهامداران اتخاذ می‌کند. اختلالات ایجادشده در ادراک مدیران به‌صورت خطاهای ادراکی معمولاً به‌صورت فرااعتمادی[3]، خوش‌بینی[4] و کوته‌بینی[5] در راستای استراتژی‌های شرکت‌ها و اتخاذ تصمیم‌های شرکت در رابطه به افزایش یا تمایل‌نداشتن به افزایش ثروت سهامداران در بازارهای رقابتی رخ نشان می‌دهد ]4[. فرااعتمادی، یکی از اختلالات ادراکی در قالب یک بخش از ویژگی‌های شخصیتی نمود پیدا می‌کند و می‌تواند به‌صورت سوگیری‌های رفتاری و داشتن اعتقادات غیرواقعی یا حتی درست نسبت به آینده و پیشامدهای احتمالی از جانب افراد بروز داده شود.

توصیف عمومی ‌فرااعتمادی یا اعتماد بیش‌ازحد به خود، در بیان کلی، اعتقاد بی‌اساس دربارۀ توانایی‌های شناختی، قضاوت‌ها و استدلال شهودی فرد خلاصه می‌شود. مفهوم فرااعتمادی در مجموعه وسیعی از بررسی‌ها و آزمایش‌های روان‌شناسانه نشان می‌دهد افراد، هم دربارۀ توانایی‌های خود در پیش‌بینی و هم دربارۀ دقت اطلاعات قرارگرفته در اختیار آنان، برآوردی بیش‌ازاندازه دارند. از طرف دیگر، در رابطه با خوش‌بینی باید بیان کرد بیشتر مدیران دارای اعتمادبه‌نفس بالا، نسبت به تصمیمات خود و نتایج آنها خوش‌بین‌اند و فارغ از هر تحلیلی، اتکا به آن را ویژگی بارز خود تعریف می‌کنند ]11[. همچنین کوته‌بینی، معیار اختلال ادراکی مدیرعامل محسوب می‌شود که با اتخاذ تصمیم‌های کوته‌بینانه همچون بی‌توجهی به پژوهش و توسعه، تلاش می‌کند از ریزش سهامداران جلوگیری کند ]1[. این اختلالات در رفتار و ادراک مدیران عامل شرکت‌ها سبب اتخاذ تصمیم‌هایی در رابطه با پرداخت سود سهام و ترجیحات سرمایه‌گذاری سهامداران می‌شوند. در رابطه با این موضوع باید بیان کرد بنگاههایی که همیشه سود سهام را پرداخت می‌کنند، به دلیل افزایش سطح انتظارات سهامداران، حتی با تحمل هزینه‌های سنگین، تلاش می‌کنند اعتماد و اطمینان سهامداران را در رابطه با این موضوع از دست ندهند و نیز پرداخت به‌موقع سود سهام را نشانه‌ای از چشم‌انداز آتی برای خود تلقی می‌کنند]36[. درواقع مدیران ازطریق ویژگی‌های اعتمادی در بازار سرمایه استفاده می‌کنند و این‌طور استنباط می‌کنند که اگر شرکتشان برای مدت‌زمانی طولانی پرداخت سود سهام را داشته باشد، این سود سهام بخشی از هویت و فرهنگ شرکت آنها خواهد ‌شد ]26[. اگرچه افزایش سود تقسیمی به افزایش جریان نقدی آتی منجر نمی‌شود، شرکت‌هایی که میزان پرداخت سود سهام خود را افزایش می‌دهند، احتمال کاهش نرخ جریان نقدی در دوره‌های آتی را به دلیل ایجاد اعتماد در سهامداران و سرمایه‌گذاران به‌منزلۀ منبع تأمین مالی، کاهش می‌دهند ]47[. برای رفع این اختلاف بین جریان نقدینگی و ترجیحات سرمایه‌گذاران، شرکت‌ها سود سهام را برای حفظ ثبات در پرداخت‌های سهامداران حفظ می‌کنند. پس از شوک‌های شدید منفی برای جریان نقدی یا درآمد، شرکت‌های پرداخت‌کنندۀ سود با تصمیم‌گیری بین دو گزینه مواجه می‌شوند؛ بنابراین این امر منجر می‌شود که گاهی اوقات شرکت‌ها سطح بدهی را افزایش دهند تا صندوق‌های پرداخت سود را تأمین کنند تا با چنین پیامدهایی مواجه نشوند ]64[. برای نشان‌دادن مفاهیم بالا پژوهشگران از عبارت چسبندگی کمک می‌گیرند. در معنای عام، چسبندگی به معنای مقاومت در برابر تغییر است. چسبندگی سود سهام به معنای مقاومت در کاهش سطح سود و وابسته به 2 عامل سیاست سود سهام تاریخی و چشم‌انداز درآمد آتی شرکت است؛ بدین معنا که افزایش ارزش سهام به دلیل افزایش تقسیم سود در شرکت، بیش از کاهش ارزش سهام به دلیل کاهش تقسیم سود در شرکت است ]68[؛ بنابراین مسئلۀ مهم در این پژوهش با در نظر گرفتن ویژگی‌های اختلالات ادراکی مدیران ‌که به کنش‌ها و تصمیم‌گیری‌های متفاوتی منجر می‌شود، انتظارات و تمایلات سرمایه‌گذاران و تصمیم‌گیری‌های آنان برای سرمایه‌گذاری‌های بالفعل و بالقوه‌شان و درنهایت چگونگی واکنش بازار سرمایه به این مسائل، این است که اختلالات ادراکی یادشده چه تأثیری بر چشم‌انداز درآمد آتی شرکت به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر بر چسبندگی سود سهام خواهد داشت.

 

مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش

چسبندگی سود سهام

همان‌طور که اشاره شد چسبندگی سود سهام به معنای مقاومت در کاهش سطح سود و وابسته به 2 عامل سیاست سود سهام تاریخی و چشم‌انداز درآمد آتی شرکت است ]39[. این موضوع که در ادبیات مالی جدید، چسبندگی سود تعریف می‌شود نخستین‌بار لینتر ]51[ در دهه 1950 طی پژوهش‌هایی به نام سرعت تعدیل سود تقسیمی ‌مطرح کرد. او در پژوهش‌های خود هیچ نمونه‌ای یافت نکرد که در آن میزان پرداخت در یک سال معین بدون توجه به نرخ موجود ملاحظه شده باشد؛ یعنی نرخ جدید از تغییر در نرخ موجود تعیین می‌شود و این‌طور نیست که برای آن میزان جدید به‌طور مستقل تعیین شود. از طرف دیگر این موضوع روشن شد که سهامداران، نرخ ثابت و معقول را ترجیح می‌دهند و امتیازی که بازار برای ثبات یا رشد تدریجی نرخ قائل می‌شود، آنقدر نیرومند است که بیشتر مدیران به دنبال اجتناب از تغییر نرخ در تقسیم سود (چسبندگی) هستند. درواقع، میزانی که شرکت‌ها فاصلۀ سود تقسیمی خود تا سود مطلوب و مورد انتظار را طی یک سال مالی تعدیل می‌کنند، بیان‌کنندۀ مفهومی‌ است که در قالب سرعت تعدیل سود تقسیمی ‌بررسی می‌شود. با توجه به تغییر انتظارات پرداخت سود سهام شرکت‌ها در طی زمان، مفهوم سرعت تعدیل این امکان را فراهم می‌کند تا دریابیم شرکت‌ها به‌طور متوسط با چه آهنگی به سمت سود مورد انتظار، درحرکت‌اند.

رابرتس ]60[ این مفهوم را در سال 2001 در دنیای واقعی نیز بررسی کرد. او اظهار داشت سود تقسیمی شرکت، در طول زمان دستخوش تغییر می‌شود؛ بنابراین مدل‌های رگرسیونی ایستا قدرت کافی برای توضیح تغییرات آن را ندارند. او با استفاده از رویکردی پویا مشاهده می‌کند تخمین‌های سرعت تعدیل ازنظر آماری به‌شدت معنادارند ]42[.

 

چشم‌انداز درآمد آتی

برآورد چشم‌انداز درآمد آتی براساس تجزیه‌وتحلیل درآمدها مرحله‌ای اساسی در صورت‌بندی شرکت‌ها است. حجم صورت و برنامه‌های شرکت، بیش از آنکه از نیازهای عمومی جامعه متأثر باشد، انعکاس از درآمدها و منابع در دسترس است. منظور از روش برآورد چشم‌انداز درآمد آتی (پیش‌بینی درآمد)، پیش‌بینی چگونگی و محل کسب درآمد شرکت است. پیش‌بینی درآمدهای شرکت با توجه به اینکه مخارج شرکتی در درجه اول، تابع درآمدها و وضع مالی شرکت است، امری بسیار فنی و دقیق است؛ هرچند باید در هر مورد با توجه به وضع خاص اقتصادی برای هریک از منابع درآمد از چند روش به‌طور هم‌زمان استفاده شود. پیش‌بینی‌ها و برآوردهای شرکت یا برآورد چشم‌انداز درآمد آتی، صرف‌نظر از طبقه‌بندی‌های آنها به چهار روش ارائه می‌شوند که عبارت‌اند از: روش سال ماقبل آخر، روش حد متوسطه‌ها، روش پیش‌بینی مستقیم و روش سنجیده منظم ]24[. پیش‌بینی، عاملی کلیدی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی است. سرمایه‌گذاران و سهامداران بیشتر به دنبال پیش‌بینی سودها و جریان‌های نقدی‌اند تا دربارۀ دریافت سودهای آتی و ارزش سهام خود به قضاوت بپردازند. لیو و همکاران ]48[ بیان کردند جریان‌های نقد و نیز سودهای آتی نشان‌دهندۀ عملکرد آتی واحد تجاری است و پیش‌بینی آنها اهمیت چشمگیری دارد. شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهند بسیاری از تحلیل‌گران و استفاده‌کنندگان بر صورت‌های مالی تکیه می‌کنند تا سودآوری آتی شرکت را پیش‌بینی کنند. هرچند این امکان وجود دارد که استفاده‌کنندگان ابتدا به پیش‌بینی سودها بپردازند، سپس جریان‌های نقدی را پیش‌بینی کنند. از طرفی برآوردهای حسابداری وجود دارند که در این پیش‌بینی‌ها مؤثرند. برآوردها و پیش‌بینی‌های مدیریت به شکل بالقوه‌ای برای سرمایه‌گذاران مفید است؛ زیرا این برآوردها و پیش‌بینی‌ها ابزاری برای نشان‌دادن میزان اعتبار مدیریت و اعتبار اطلاعات آتی‌اند. لورک و ویلینگر ]53[ در پژوهشی توانایی جریان‌های نقدی عملیاتی گذشته و سود عملیاتی گذشته را برای پیش‌بینی جریان‌های نقدی عملیاتی آتی بررسی کردند. نتایج پژوهش نشان دادند جریان‌های نقدی گذشته نسبت به سود عملیاتی گذشته، پیش‌بینی بهتری را از جریان‌های نقدی عملیاتی آتی انجام می‌دهند و معمولاً این پیش‌بینی در شرکت‌های بزرگ نسبت به شرکت‌های کوچک دقیق‌تر صورت می‌گیرد. بیور و همکاران ]22[، کوتاری و اسلون ]46[ و وارفیلد و ویلد ]69 [ نشان دادند قیمت سهام، سود حسابداری را منعکس می‌کند. قیمت فعلی سهام، شامل اطلاعات سود جاری و اطلاعاتی دربارۀ سود آینده است. بر اساس این، پژوهش‌های حسابداری شامل کولینس وکوتاری ]33[ و لیو و توماس ]52[ سودمندی سود تحقق‌یافتۀ جاری و نیز سود مورد انتظار آتی را بررسی کردند. سود آتی برای ارزیابی سهام حائز اهمیت است؛ زیرا قدرت توضیحی بازده سهام آن نسبت به سود جاری بیشتر است. همچنین سرمایه‌گذاران به‌احتمال‌زیاد وزن بیشتری به سود مورد انتظار آینده می‌دهند؛ زیرا سود حسابداری در انعکاس اطلاعات به دلیل قابلیت اتکا، عینیت، قابلیت اثبات و محافظه‌کاری، به‌موقع نیست؛ اما از طرفی سود مورد انتظار آتی مربوط به رویدادهای آینده شرکت است؛ بنابراین عدم‌اطمینان بیشتری دارد؛ درنتیجه سرمایه‌گذاران احتمالاً از هر دو منبع اطلاعاتی استفاده می‌کنند. چوی و همکاران ]31[ اثر انتشار پیش‌بینی سود مدیر را بر رابطه بین بازده و سود آتی در بازه زمانی 1998-2004 ارزیابی کردند. آنها منافع بالقوه ناشی از انتشار پیش‌بینی‌های سود مدیریت را تحلیل کردند و برای این کار، اثر این پیش‌بینی‌ها و خصوصیات آنها را بر ضریب واکنش سود آتی بررسی کردند.

 

نظریۀ مالی رفتاری

بیش از نیم‌قرن، نظریۀ نوین مالی می‌گذرد؛ این نظریه بر دو پارادایم اصلی رفتار عقلایی عامل‌های اقتصادی و فرضیۀ بازارهای کارا تکیه داشت؛ اما وجود برخی شواهد تجربی مانند استثناهای بازار که با مدل‌های رایج فرضیه بازار کارا تبیین‌پذیر نبودند، زمینه‌ساز پیدایش نظریه‌ای به نام مالی رفتاری شد ]15[. طی دهه 1990 عمده مطالعات دانشگاهی از تحلیل‌هایی اقتصادسنجی سری‌های زمانی قیمت‌ها، سودهای نقدی و عایدت به بسط مدل‌هایی سوق پیدا کرد که روانشناسی افراد را به بازارهای مالی ارتباط می‌دادند. پژوهشگران استثناهای فراوانی در بازار‌های مالی بیش رو داشتند که مدل‌های نظری در قالب نظریۀ نوین مالی به تبیین آنها قادر نبودند. بسیاری از سرمایه‌گذاران در گذشته به این نتیجه رسیدند که پدیده‌های روان‌شناختی نقش مهمی در تعیین رفتار بازار مالی دارند. از مطالعاتی که تمرکز خود را در حوزه‌های رفتاری فردی سرمایه‌گذاران قرار دادند می‌توان به مقاله اسلویچ ]65[، کاهنمن و تیورسکی ]43[ اشاره کرد ]6[.

 

اختلالات ادراکی مدیرعامل

عرصۀ ظهور علوم رفتاری در مباحث مالی، یک رویکرد جدید نسبت به مطالعات بازارهای مالی است. این رویکرد به این موضوع می‌پردازد که برخلاف مباحث و نظریه‌های مالی استاندارد، گرایش‌های رفتاری و شناختی بر قیمت دارایی‌های مالی تأثیرگذارند. باوجود مطالعات زیاد انجام‌شده در این زمینه، باز بسیاری از افراد درک صحیحی از مفهوم نهفته در مدیریت مالی رفتاری ندارند ]2[. درواقع اساس مالی رفتاری را انطباق بین احساس و نحوۀ تصمیم‌گیری مدیران تشکیل می‌دهد. مالی رفتاری، به سؤالاتی از این دست می‌پردازد که آیا وجود اختلالات ادراکی مدیرعامل باعث ایجاد شکاف بیشتر هزینه‌های نمایندگی می‌شود. مطالعات مختلفی در زمینۀ انواع اختلالات ادراکی و چگونگی تأثیر این خطاها بر تصمیم‌گیری مالی سرمایه‌گذاران در بازارهای مالی انجام شده‌اند و به این نتیجه دست‌یافته‌اند که تصمیم‌های سرمایه‌گذاران از چندین اختلالات یا سوگیری ادراکی مدیرعامل تأثیر می‌گیرند ]14[.

 

فرااعتمادی

فرااعتمادی یکی از مهم‌ترین یافته‌های علم روانشناسی در حوزۀ قضاوت و تصمیم‌گیری است. اعتمادبه‌نفسِ بیش‌ازحد، ویژگی شخصیتی است که به‌صورت اریب رفتاری و داشتن اعتقادات غیرواقعی (مثبت) در رابطه با هریک از جنبه‌های یک پیامد در شرایط عدم‌اطمینان تعریف می‌شود. در این صورت در برآورد میانگین اغراق خواهد شد ]63[. مدیران از افراد رده‌بالای سازمان‌اند که اختیار و قدرت بیشتری در تصمیم‌گیری دارند و تمایلات شخصی آنها می‌تواند بر سیاست‌های انتخابی سازمان و رویه‌های سازمان تأثیرگذار باشند؛ بنابراین دیدگاه مدیران، علاوه بر سازمان و رویه‌ها و سیاست‌ها، بر کارکنان و مسائل پیرامون آنها را نیز تأثیر می‌گذارد. ری]58[ یکی از نخستین کاربردهای مفهوم بیش‌اعتمادی را در ادبیات مالی مطرح کرد. او بیان می‌کند بیش‌اعتمادی مدیریت، یکی از علل درگیرشدن مدیران در فرآیندهای تحصیل مناسب و بیش پرداخت برای شرکت‌های هدف است. بیشتر مدیران فکر می‌کنند احتمال موفقیت شرکت خودشان نسبت به سایر شرکت‌ها بیشتر است]56[. چنین مدیری بیش‌اعتماد خوانده می‌شود.

 

 

خوش‌بینی

خوش‌بینی، یکی از مهم‌ترین یافته‌های علم روانشناسی در حوزۀ قضاوت و تصمیم‌گیری محسوب می‌شود. افراد بیش‌اطمینان معتقدند توانایی‌های بیشتری نسبت به سایر افراد دارند، می‌توانند ریسک‌های موجود در خارج از حوزه اختیارات خود را کنترل کنند و پیش‌بینی‌های آنان بسیار دقیق‌تر از آن چیزی است که در واقعیت اتفاق می‌افتد ]30[؛]7[. دو عامل رفتاری مرتبط با اطمینان بیش‌ازحد مدیران به افزایش انتظارات تقاضای آتی منجر می‌شود:

الف) درجه‌بندی اشتباه یا غلط (اثر پایین‌تر از واریانس[6]): بر اعتماد بسیار پایین نسبت به نتایج مورد انتظار دلالت دارد. متداول‌ترین نوع اطمینان بیش‌ازحد در ادبیات مالی است که گاهی از آن به اطمینان بیش‌ازحد در پیش‌بینی نام برده می‌شود و در آن معمولاً افراد دقت دانش خود را بیشتر و ریسک و واریانس متغیرهای تصادفی را کمتر از آنچه هست تخمین می‌زنند و فاصلۀ اطمینان‌های بسیار باریکی در پیش‌بینی‌های خود دارند]50[؛ برای مثال، هنگام برآورد ارزش یک سهم، انحراف بسیار پایینی را برای طیف بازده‌های مورد انتظار در نظر می‌گیرند.

ب) خوش‌بینی مفرط یا غیرواقع‌بینانه (اثر بالاتر از میانگین[7]):این مفهوم از ادبیات مالی برگرفته‌شده از مفاهیم روانشناسی و خوش‌بینی واهی است. در این نوع از اطمینان بیش‌ازحد، افراد مهارت‌های خود را بیش از آنچه هست تخمین می‌زنند ]40[. درواقع نگرش خوش‌بینی مفرط نسبت به درآمدهای آینده، مدیران را به سمت اتخاذ تصمیمات بر مبنای پیش‌بینی‌های خود سوق می‌دهد ]12[. پژوهش‌های روانشناسی صورت‌گرفته نشان می‌دهند عموماً افراد تمایل دارند دید مثبت غیرواقع‌بینانه‌ای از خود و مهارت‌هایشان داشته باشند. بسیاری از انسان‌ها هنگامی که خود را با گروهی (مانند همکاران خود) مقایسه می‌کنند، سطح توانایی‌ها و مهارت‌هایشان را بالاتر از میانگین سطح توانایی‌ها و مهارت‌های سایر اعضای گروه می‌دانند.

توضیح اطمینان بیش‌ازحد مدیران متمایز از توضیحات اقتصادی در مطالعات پیشین است. از دیدگاه اقتصادی، فرض بر ‌تمایل‌نداشتن مدیران نسبت به انتظارات آتی است؛ در حالی که بیش‌اطمینانی دلالت بر تمایل مثبت مدیران نسبت به انتظارات آتی است. به‌علاوه اطمینان بیش‌ازحد، از توضیحات تئوری نمایندگی در ادبیات پیشین متمایز است ]44[. جروایس و همکاران ]38[ بیان کردند مدیران با اطمینان بیش‌ازحد، تمایل دارند در شرکت‌هایی فعالیت کنند که رشد مخاطره‌آمیز دارند.

 

کوته‌بینی مدیریتی

نخستین‌بار تئودور لویت در سال 1960اصطلاح کوته‌بینی را با نام کوته‌بینی بازاریابی به کار برد. کوته‌بینی در بازاریابی، در آغاز به‌صورت نوعی کوته‌نظری شرکت یا محدودیت توجه به فعالیت‌های فرعی تجارت تعریف می‌شد. حوزه حسابداری نیز کوته‌بینی را فعالیت مالی کوتاه‌مدت و کوته‌نگر معرفی کرده است ]16[. تعریف عمومی اصطلاح کوته‌بینی، نبود پیش‌بینی یا درک، دید محدود دربارۀ مسائل ]16[ و دیدگاه سطحی در اندیشه و برنامه‌ریزی است ]10[. این تعاریف عمومی در روش‌های کوته‌بینی به چشم می‌خورد و در بازاریابی، مدیریت و ادبیات مالی وجود دارد.

کوته‌بینی شرحی از یک شکل سوگیری یا گرایش است که محدودیتی جدی و مهم برای توجه به گزینه‌ها و پیشنهادها در انتخاب و تصمیم‌گیری ایجاد می‌کند ]35[. در تعریف، کوته‌بینی به‌منزلۀ نگرش با تعصب یا سوگیری به‌ویژه محدودیت در دید آمده است ]6[. قضاوت بی‌دلیل مربوط به تعریف سوگیری، در تعاریف کوته‌بینی به معنای نبود پیش‌بینی یا تفکر سطحی تعبیر می‌شود ]28 [. تعریف متداول کوته‌بینی و سوگیری حاکی از آن است که کوته‌بینی، شکلی از سوگیری یا پیش‌داوری پایدار است که در ارتباط با دید افراد و سازمان‌ها شایان توجه زیاد اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است ]45[. تئوری‌های موجود در زمینۀ کوته‌بینی مدیریتی نشان می‌دهند مدیران نسبت به سهامداران با تنوع مناسب، افق سرمایه‌گذاری کمتری دارند. واگرایی در افق‌های سرمایه‌گذاری در بین مدیران و سهامداران، به دلیل نامتقارن‌بودن اطلاعاتی و تفکیک مالکیت و کنترل (استین ]66[؛ اشلیفر و ویشنی ]62[؛ تاکور ]67[؛ ببچاک و همکاران ]23[) به هزینه‌های بنگاه منجر می‌شود. منابع خاص کوته‌بینی مدیریتی عبارت‌اند از تهدید جابجایی مدیریت ناشی از فشار سهامداران، خطرگریزی، محدودیت‌های نقدینگی و دسترسی به بازارهای سرمایه ]18[. شناخت اشکال مختلف کوته‌بینی در جلوگیری از انجام رفتارهای کوته‌بینانه مفید واقع می‌شود ]55[. لوینتال و مارچ ]49[ اشکال کوته‌بینی را در سه سطح شناسایی کرده‌اند. با توجه به ویژگی بررسی‌شده، مدیران کوته‌بین در این پژوهش مدیرانی‌اند که از منافع بلندمدت به دلیل منافع کوتاه‌مدت چشم‌پوشی می‌کنند؛ بنابراین، این پژوهش از نوع کوته‌بینی زمانی طبقه‌بندی می‌شود.

  • § کوته‌بینی فاصله‌ای: کوته‌بینی فاصله‌ای به ناآگاهی ‌از فناوری‌ها، فرایندهای جاری موجود در داخل و خارج از سازمان ]54[ و فناوری مطلوب یادگیری جدید برای یادگیرنده اطلاق می‌شود.
  • § کوته‌بینی زمانی: کوته‌بینی زمانی به ناآگاهی از منافع یا فرصت‌ها و اقدام به سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت گفته می‌شود و احتمال به خطر انداختن ادارۀ بلندمدت سازمان در ازای یک دورۀ کوتاه‌مدت را در پی دارد ]55[.
  • § کوته‌بینی ناشی از اعتمادبه‌نفس کاذب: اعتمادبه‌نفس کاذب موجب می‌شود مدیران ارشد برای تفسیر نتایج تاریخی، برآوردی بیش از توانایی خود در مدیریت و کنترل ریسک داشته باشند. این مدیران، موفقیت را به توانایی‌های خودشان و شکست را به شانس یا عوامل خارجی نسبت می‌دهند ]6[.

چانگ و همکاران ]39[، در مطالعه‌ای مدل تعدیل جزئی را برای سود سهام ارائه می‌دهند که در آن مدیران، سود سهام را براساس چشم‌انداز درآمد حاصل از تطبیق شکل می‌دهند. آنها نشان دادند شرکت‌ها سود ناشی از پرداخت‌های هدف خود را بسیار سریع‌تر از آنچه پیش‌ازین مستند شده‌اند، تنظیم می‌کنند. هنگامی که مدیران انتظارات درآمد آینده را براساس یک سری زمانی بیشتر از درآمد تشکیل می‌دهند، سود تقسیم‌شده تمایل بیشتری به ثبات پیدا می‌کند؛ بنابراین، سود سهام واقعی بیشتر با اهداف مطابقت دارد و سرعت انطباق را افزایش می‌دهد. چاریستوس و ویلیسماس ]32 [تأثیر استراتژی و توانایی مدیریت بر چسبندگی هزینه را در میان شرکت‌های آمریکایی در بازه ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۴ بررسی کردند و نتایج پژوهش آنها نشان دادند استراتژی شرکت و توانایی مدیریت عوامل تأثیرگذاری بر شدت چسبندگی هزینۀ شرکت‌ها است. ریج و همکاران ]59[ تأثیر کوته‌بینی مدیریتی بر استراتژی‌های شرکت‌های آمریکایی را بررسی کردند. در این پژوهش 100 شرکت در 11 صنعت فعال در بازه زمانی 1998 تا 2011 بررسی شدند. استراتژی‌های شرکت‌ها در سه بعد مالی کیفیت گزارشگری مالی، اجتناب مالیاتی و مدیریت سود از کوته‌بینی مدیریتی تأثیر گرفتند. همچنین مشخص شد وجود کوته‌بینی مدیران در استراتژی‌های رقابتی بازار محصول و تمرکز مشتریان، تأثیر منفی و معناداری دارد. دمیرجان و همکاران ]34[، نحوۀ عملکرد مدیریت شرکت‌ها در رشد سود سهام ثابت و پرداخت سهام به سهامداران را در یک بازار نوظهور را بررسی کردند. یکی از نتایج مدل آنها نشان می‌دهد وقتی سطح متوسط ما بالا باشد، پرداخت‌های سود بهینه می‌شوند. همچنین نشان دادند سطح بالاتری از نوسانات، بر سود تقسیمی بیشتر نیز دلالت دارد و سود بالا نیز می‌تواند به‌عنوان افزایش نرخ بهره پرداخت شود. بنکر و همکاران ]19[، چنانچه محافظه‌کاری در برآوردهای تجزیه‌وتحلیل هزینه، حجم فعالیت و سود تعدیل‌شده نادیده گرفته شود، موجب افزایش تغییرات چسبندگی سود (کاهش سطح سود) می‌شود. بر اساس این، مدل تجزیه‌وتحلیل هزینه، حجم فعالیت و سود تعدیل‌شده با کنترل محافظه‌کاری به‌طور مجدد تعدیل می‌شود. دیدار و همکاران ]6[ نیز تأثیر کوته‌بینی مدیریتی بر کارایی شرکت‌ها با نقش تعدیل‌کنندۀ کیفیت حاکمیت شرکتی در شرکت‌های بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. در این راستا گزارش‌های مالی شرکت‌ها طی دورۀ زمانی 1386 تا 1393 بررسی شدند. همچنین از الگو رگرسیون خطی چندمتغیره برای آزمون فرضیه‌ها پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهند کوته‌بینی مدیریتی بر کارایی شرکت‌ها، تأثیر منفی و معنادار دارد و همچنین کیفیت حاکمیت شرکتی نقش تعدیل‌کننده بر تأثیر کوته‌بینی مدیریتی بر کارایی دارد. مدیران کوته‌بین با کاهش هزینه‌هایی که هدف از تحمل آنها به دست آوردن منافع بلندمدت است، باعث کاهش ارزش شرکت می‌شوند که با بالابردن سطح نظارت بر مدیریت، اینگونه رفتارهای مدیریتی کاهش می‌یابند. طالع زاری و عبدلی ]10[، رابطۀ بین کوته‌بینی مدیریت را با کیفیت سود و میزان سرمایه‌گذاری بررسی کردند. نتایج نشان دادند افزایش در کوته‌بینی مدیریت موجب کاهش کیفیت سود و میزان سرمایه‌گذاری شرکت می‌شود. یافته‌ها حاکی از آن است که مدیریت کوته‌بین به اتخاذ تصمیم‌های ناکارآمد منجر می‌شود و بر ارزش شرکت تأثیر می‌گذارد. واعظ و همکاران] 17[، در پژوهشی به بررسی تأثیر دقت و چسبندگی سود بر پاداش هیئت مدیر پرداختند. نتایج نشان می‌دهند پاداش نسبت به سود گزارش‌شده دارای چسبندگی است و اقلام تعهدی غیرعادی افزایشی و محافظه‌کاری شرطی برخلاف نتایج مورد انتظار و تطابق درآمد و هزینه و دقت پیش‌بینی جریان‌های نقدی مطابق با انتظار پژوهش، تأثیر مثبت معنی‌دار بر پاداش دارد و دست‌کاری سود با فعالیت‌های واقعی افزایشی، تأثیر منفی معنی‌داری بر پاداش دارد.

 

فرضیه‌های پژوهش

در این پژوهش، تأثیرپذیری چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی از اختلالات ادراکی مدیرعامل بررسی شده است.

با توجه به مبانی پژوهش و بیان مبانی نظری پژوهش، فرضیه‌های پژوهش به شرح زیر ارائه می‌شوند:

  • § فرضیه اول: شرکت‌هایی با مدیران دارای فرااعتمادی بالا در مقابل سایر شرکت‌ها دارای چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بیشتری‌اند.
  • § فرضیه دوم: شرکت‌هایی با مدیران دارای خوش‌بینی بالا در مقابل سایر شرکت‌ها دارای چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بیشتری‌اند.
  • § فرضیه سوم: شرکت‌هایی با مدیران دارای کوته‌بینی بالا در مقابل سایر شرکت‌ها دارای چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بیشتری‌اند.

 

روش پژوهش

با توجه به اینکه هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیرپذیری چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی از اختلالات ادراکی مدیرعامل شرکت‌ها بوده است، روش پژوهش، بررسی وجود رابطه و همبستگی و رگرسیونی بوده و روش‌شناسی پژوهش از نوع پس رویدادی (با استفاده از اطلاعات گذشته) است. همچنین این پژوهش ازنظر تئوری در گروه پژوهش‌های اثباتی و ازنظر دسته‌بندی پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی بوده و انجام پژوهش در چارچوب استدلال قیاسی - استدلالی است؛ بدین معنی که مبانی نظری پیشینۀ پژوهش از راه کتابخانه، مقالات بر مبنای استدلال قیاسی جمع‌آوری، برای تأیید یا رد فرضیه‌ها از استدلال استقرایی و نیز به‌منظور آنالیز داده‌ها از نرم‌افزار  کمک گرفته شده است. جامعۀ آماری مطالعه‌شده در این پژوهش، شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال‌های 1388-1395 است که نمونۀ انتخابی با استفاده از نمونه‌گیری حذفی سیستماتیک انجام می‌گیرد؛ با در نظر گرفتن آنکه نمونۀ انتخابی باید دارای شرایط زیر باشد:

1) شرکت‌ها حداقل از ابتدای سال 1388 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته‌شده باشند.

2) کلیۀ داده‌های موردنیاز پژوهش برای آن شرکت‌ها، در طی دورۀ زمانی پژوهش، موجود و دردسترس باشند.

3) شرکت‌های عضو صنایع واسطه‌گری مالی، هلدینگ و بانک‌ها نباشند. علت این امر این است که چنین شرکت‌هایی ازنظر ماهیت، فعالیت و طبقه‌بندی اقلام صورت‌های مالی با دیگر شرکت‌ها تفاوت‌هایی دارند.

4) توقف معاملاتی بیشتر از 6 ماه نداشته باشند. معاملات شرکت‌ها نباید طی دورۀ پژوهش به‌طور کامل متوقف شده باشند (نماد شرکت از بورس خارج شده باشد).

5) طی دورۀ بازۀ زمانی 8 ساله، تغییر فعالیت نداشته باشند.

پس از اعمال محدودیت‌های یادشده تعداد ۲۰۶ شرکت به‌عنوان نمونۀ پژوهش انتخاب شدند. داده‌های پژوهش حاضر از لوح‌های فشرده آرشیو آماری و تصویری سازمان بورس اوراق بهادار تهران، پایگاه اینترنتی بورس اوراق بهادار تهران و دیگر پایگاه‌های مرتبط و نیز از نرم‌افزار ره‌آورد نوین استخراج شدند.

 

متغیرهای پژوهش

متغیر وابسته

متغیر وابسته این پژوهش چشم‌انداز درآمد آتی[8] ( ) است. درواقع سیاست‌های پرداخت سود سهام شرکت‌ها از امکانات رشد آتی آنها تأثیر می‌گیرند؛ بنابراین سود سهام نقدی هر سهم به‌نوعی حاوی پیام خاص خود به بازار است. مطابق این مفهوم، شرکت‌ها صرفاً زمانی سود سهام نقدی خود را افزایش می‌دهند که انتظار افزایش در سودهای آتی را داشته باشند،؛در غیر این صورت سود سهام نقدی افزایش داده شده باید به سطح اولیه خود کاهش یابد. در این پژوهش به پیروی از پژوهش‌ها و همکاران ]3۹[ که برگرفته از مدل لینتنر]51[ از رابطه (1) استفاده می‌شود:

رابطه(۱)

 

  درآمد سود هر سهم در سال

  درآمد سود هر سهم مورد انتظار در سال

:  درآمد سود هر سهم مورد انتظار در سال

   و : ضرایب رگرسیونی‌اند که  نسبت پرداخت سود سهام هدف (نسبت سود سهام هدف به سود خالص مورد انتظار) محسوب می‌شوند. در این مدل مقدار  همان چشم‌انداز درآمد آتی است.

 

متغیرهای مستقل

در این پژوهش سه متغیر مستقل در راستای آزمون فرضیه‌های پژوهش می‌باید سنجش شوند که عبارت‌اند از:

  • § فرااعتمادی ( )

در این پژوهش به‌منظور سنجش فرااعتمادی طبق مدل اسچراند و زخمن ]61[ از معیار دووجهی ۰ و ۱ با بهره‌گیری از رابطه (2) استفاده می‌شود:

رابطه(2)

 

: خطای باقیمانده این مدل، معیار فرااعتمادی محسوب می‌شود که اگر مثبت باشد، فرااعتمادی برابر 1 و در غیر این صورت برابر با صفر خواهد بود. مقدار سرمایه‌گذاری مازاد در دارایی‌ها از باقیماندۀ رگرسیون رشد مجموع دارایی با رشد فروش به‌صورت سال - صنعت محاسبه می‌شود.

New Invest: به معنای سرمایه‌گذاری مازاد یک شرکت در سال که با رابطه (3) حاصل می‌شود:

رابطه(۳)

 

: رشد یک شرکت است که با رشد درآمد ازطریق درآمد حاصل از فروش و خدمات حاصل سنجش می‌شود.

LEV: اهرم مالی که میزان استفاده از بدهی برای تأمین مالی دارایی‌ها را نشان می‌دهد. اهرم مالی با جمع کل بدهی‌ها به جمع کل دارایی‌ها حاصل می‌شود. جمع کل بدهی‌ها و جمع کل دارایی‌ها در ترازنامه منعکس است.

Cash: وجه نقد نگهداری‌شدۀ شرکت که عبارت است از لگاریتم طبیعی جمع وجه نقد و سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار شبه‌نقد کوتاه‌مدت.

Age: سن شرکت و تعداد سال‌هایی که شرکت وارد بورس اوراق بهادار شده است.

Size معادل لگاریتم کل دارایی‌های شرکت.

Return: عملکرد سالانۀ سهام است که در این پژوهش، بازدهی سال قبل یا  مدنظر است.

Squnewint: سرمایه‌گذاری در سال قبل مدنظر است که از سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت استفاده می‌شود.

Industry & Year: متغیرهای دامی سال و صنعت.

Capital Expenditure: مخارج سرمایه‌ای (مخارج سرمایه‌ای ازطریق تغییرات سرمایه‌گذاری در دارایی ثابت در دوره t محاسبه خواهد شد).

Buy fixed assets: خرید یا تحصیل دارایی ثابت مشهود.

Sale fixed assets: فروش دارایی ثابت مشهود.

Accumulated depreciation: استهلاک انباشته.

  • §      خوش‌بینی( )

توانایی پیش‌بینی به‌صورت خاص به معنای توانایی سودهای گذشته در پیش‌بینی سودهای آتی به‌صورت خوش‌بینانه است. با این وصف، تفاوت معیار مقادیر خطای حاصل از تفاوت سود واقعی و سود مورد انتظار در سود هر دوره به سود دورۀ قبل، معیاری برای اندازه‌گیری قابلیت پیش‌بینی مالی در نظر گرفته می‌شود. برای اندازه‌گیری آن از رابطه (4) استفاده می‌شود:

رابطه(4)

 

که در آن:

: معیار اندازه‌گیری خوش‌بینی.

:سود تحقق‌یافته هر سهم شرکت jدر سالt.

: سود پیش‌بینی‌شده هر سهم شرکت j در سال t.

: قیمت هر سهم شرکت j در سال t-1.

پژوهشگران معیارهای مختلفی را برای خوش‌بینی مدیران به کار برده‌اند؛ مانند میزان استفاده از اختیار خرید سهام ]29[؛ نرخ رشد فروش ]13[ و ارزش شرکت ]25[ در این پژوهش از معیار نرخ پیش‌بینی عایدی هر سهم برای اندازه‌گیری میزان خوش‌بینی استفاده می‌شود.

  • §   کوته‌بینی ( )

کوته‌بینی مدیریتی، رفتار مبتنی بر نگرش مدیران نسبت به عملکردهای شرکت در بازار است. درواقع شرکت‌هایی که به‌طور هم‌زمان بازده دارایی بیش‌ازحد مورد انتظار و هزینۀ بازاریابی را کمتر از حد مورد انتظار گزارش می‌کنند، به احتمال زیاد درگیر مدیریت کوته‌بینانه‌اند. برای شناسایی و تعیین شرکت‌های کوته‌بین، ابتدا لازم است سطح مورد انتظار بازده دارایی و هزینۀ بازاریابی برای هر شرکت برآورد شود. در این راستا به پیروی از اندرسون و سیائو ]18[ و مرادی و باقری ]۱۶[ از روابط (5) و (6) استفاده می‌شوند:

رابطه(5)

 

رابطه(6)

 

که در آن

: نسبت بازده دارایی‌های شرکت i در زمان t.

: نسبت بازده دارایی‌های شرکت i در زمان t-1.

: هزینۀ بازاریابی شرکت i در زمان t.

: هزینۀ بازاریابی شرکت i در زمان t-1.

برآورد مقادیر بازده دارایی‌ها و هزینۀ بازاریابی با استفاده از الگو  ای فوق انجام می‌گیرد و مقادیر پیش‌بینی‌شده حاصل از الگو با مقادیر واقعی مقایسه شده است. سپس با توجه به خطای پیش‌بینی این دو الگو، شرکت‌‌های نمونه در دو گروه اصلی تقسیم‌بندی می‌شوند. نکته شایان توجه این است که با توجه به افشانشدن هزینه‌های تحقیق و توسعۀ تمامی شرکت‌ها، این هزینه‌ها در گروه هزینه‌های بازاریابی سنجش شدند. همان‌طور که گفته شد با توجه به خطای پیش‌بینی این دو معیار، شرکت‌ها به دو گروه به‌ترتیب زیر دسته‌بندی شدند:


 

نگاره 1- گروه‌بندی نمونه آماری

گروه‌بندی

اختلاف بازده دارایی‌ها

اختلاف هزینه بازاریابی

گروه اول

اختلاف باقیمانده بازده دارایی پیش‌بینی‌شده با مقادیر واقعی مثبت

اختلاف باقیمانده هزینه بازاریابی پیش‌بینی‌شده با مقادیر واقعی منفی

گروه دوم

اختلاف باقیمانده بازده دارایی پیش‌بینی‌شده با مقادیر واقعی مثبت

اختلاف باقیمانده هزینه بازاریابی پیش‌بینی‌شده با مقادیر واقعی مثبت

   منبع: یافته‌های پژوهش 

 

با توجه به نگاره (1)، گروه اول، رویکردهایی از مدیریت و تصمیم‌های آنها را نشان می‌دهد که بر افزایش بازده دارایی‌ها تمرکز دارد و بر توسعۀ زیرساخت‌ها و بازاریابی برای شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری به دلیل منفی‌بودن هزینه‌های بازاریابی پیش‌بینی‌شده با واقعی اعتقادی ندارند. از طرف دیگر، رویکرد مدیران در گروه دوم، حفظ سطح بازده دارایی‌های مثبت و هزینه‌های بازاریابی مثبت است. درواقع این مدیران دارای رویکردهای بلندمدت و آینده‌نگرانه برای توسعه عملکردهای استراتژیک شرکت در بازار رقابتی‌اند. با توجه به اینکه اندازه‌گیری متغیر کوته‌بینی مدیریتی به‌صورت کیفی است، به شرکت‌های دارای ویژگی کوته‌بینی مدیریتی یعنی گروه یک، عدد یک و به شرکت‌های که شاهد چنین ویژگی نیستند و در گروه دوم قرار می‌گیرند، عدد صفر تعلق می‌گیرد.

به عبارت دیگر، گروه یک، شرکت‌های دارای مدیریت کوته‌بین‌اند؛ زیرا حتی باوجود مثبت‌بودن عملکرد شرکت، افزایش بازده دارایی‌ها، هزینه‌های بازاریابی و هزینه‌های تحقیق و توسعه، منفی‌اند. این به معنای آن است که این شرکت‌ها گرچه تلاش دارند با مثبت جلوه دادن بازده دارایی‌ها عملکرد خود را مطلوب جلوه دهند، به دلیل اختلاف هزینه‌های بازاریابی و هزینه‌های تحقیق و توسعه، با مقادیر انجام‌گرفته با توجه به شرایط بازار، نشان می‌دهند دارای کوته‌بینی مدیریتی‌اند.

متغیرهای کنترلی

متغیرهای کنترلی پژوهش و نحوۀ اندازه‌گیری آنها به شرح زیرند:

  1. اندازۀ شرکت  (Size)به‌منظور سنجش. اندازۀ شرکت به پیروی از مدل بنرجی. ]20[، مدل فاما و فرنچ ]37[، از رابطه (7) استفاده می‌شود:

رابطه(7)

 

: معادل لگاریتم کل دارایی‌های شرکت i در زمان t.

  • فرصت‌های سرمایه‌گذاری (رشد) شرکت (MTB): برای سنجش فرصت‌های سرمایه‌گذاری براساس مدل بنرجی (2007)، مدل فاما و فرنچ (2001) از رابطه (8) استفاده می‌شود:

رابطه(8)

 

: معادل نسبت ارزش بازار دارایی‌ها به ارزش دفتری دارایی‌های شرکت i در زمانt .     

  • § سودآوری شرکت (ROA): برای سنجش بازده دارایی‌ها به‌عنوان معیار سودآوری شرکت ار رابطه (۹) استفاده می‌شود:

رابطه(9)

 

  : معادل نسبت سود قبل از بهره به مجموع دارایی‌های شرکت i در زمان t   

  • ساختار مالی شرکت (LTD): به‌منظور سنجش این متغیر از رابطه (۱۰) به ترتیب زیر استفاده می‌شود:

رابطه(10)

 

     

  : معادل نسبت تسهیلات مالی به کل بدهی‌های شرکت i در زمان t

  • اهرم مالی شرکت (DFL): از رابطه (۱۱) برای سنجش اهرم مالی استفاده می‌شود:

رابطه(11)

 

  : معادل تقسیم کل بدهی‌ها به کل دارایی‌ها شرکت i در زمانt      

 

مدل‌های پژوهش

در این پژوهش با توجه به ماهیت فرضیه‌ها و سنجش متغیرها از روابط ۱۲ تا ۱۴ به ترتیب زیر استفاده می‌شود:

مدل آزمون فرضیه اول

رابطه(12)

 

مدل آزمون فرضیه دوم

رابطه(13)

 

 

 

مدل آزمون فرضیه سوم

رابطه(14)

 

 

یافته‌های پژوهش

آمار توصیفی

برای بررسی مشخصات عمومی متغیرها، همچنین برآورد مدل و تجزیه‌وتحلیل دقیق آنها، آشنایی با آمار توصیفی مربوط به متغیرها لازم است؛ اما توصیفی به محاسبۀ پارامترهای جامعه می‌پردازد و شامل شاخص‌های مرکزی و پراکندگی جامعه و ... است. در نگاره (2) آمار توصیفی متغیرهای پژوهش شامل میانگین، میانه، حداقل مشاهدات، حداکثر مشاهدات و انحراف معیار ارائه شده‌اند. کلیۀ تجزیه‌وتحلیل‌ها پس از حذف‌کردن داده‌های پرت برای 206 نمونۀ مشاهده‌شده، آزموده و ارائه شده‌اند.

 

 

 

نگاره 2- خلاصه شاخص‌های آمار توصیفی

متغیرها

میانگین

میانه

بیشینه

کمینه

انحراف معیار

چولگی

کشیدگی

تعداد

FEP

005/0

01/0-

71/1

03/1-

15/0

93/2

67/32

1648

OVERCONF

46/0

00/0

00/1

00/0

50/0

14/0

02/1

1648

UE

03/0

05/0-

60/6

68/3-

49/0

10/5

95/56

1648

MYOPIA

23/0

00/0

00/1

00/0

42/0

27/1

62/2

1648

ROA

04/0

04/0

84/0

98/0-

07/0

38/1-

93/39

1648

MB

10/1

22/1

32/2

06/0

47/0

25/0-

28/2

1648

SIZE

17/27

18/27

74/32

95/22

75/1

38/0

47/3

1648

LTD

40/0

40/0

94/0

00/0

23/0

02/0-

12/2

1648

DFL

61/0

62/0

00/1

07/0

19/0

31/0-

55/2

1648

نماد: چسبندگی چشم‌انداز درآمدهای آتی (FEP)؛ فرا اعتمادی(OVERCONF)؛ خوش‌بینی (UE)؛ کوته‌بینی(MYOPIA)؛ سودآوری شرکت(ROA)؛: فرصت‌های سرمایه‌گذاری (رشد) شرکت (MB)؛  اندازه شرکت (SIZE)؛  ساختار مالی شرکت (LTD)؛  اهرم مالی شرکت (DFL)

منبع: یافته‌های پژوهش

 

همچنین نگاره (3) نشان‌دهنده‌ آمار فراوانی مشاهده‌های قرار گرفتن شرکت‌ها بر مبنای سال-

شرکت در یکی از دو گروه یادشده می‌باشد:

 

 

 

نگاره 3- فراوانی مشاهدات شرکت‌ها ازنظر کوته‌بینی مدیریتی

گروه

فراوانی

درصد از کل نمونه

گروه 1

۹۴۷

46%/57

گروه 2

۷۰۱

53%/42

جمع

۱۶۴۸

100%

                                              منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

با توجه به نگاره (3)، ۱۶۴۸ مشاهده (سال-شرکت) نشان‌دهندۀ شرکت‌های دارای مدیریت کوته‌بینی‌اند؛ زیرا هرچند اختلاف بازده دارایی پیش‌بینی‌شده با مقادیر واقعی مثبت بود، اختلاف هزینۀ بازاریابی پیش‌بینی‌شده با مقادیر واقعی منفی بود و این نشان می‌دهد بیش از نیمی ‌از شرکت‌ها دچار کوته‌بینی مدیریتی‌اند و این موضوع دلایل متفاوتی همچون سطح توانمندی‌های مدیران شرکت‌ها، اوضاع اقتصادی، استراتژی‌های شرکت و بسیاری از عوامل دیگر دارد.

آزمون‌های پیش‌فرض رگرسیون

یکی از مفروضات معادلۀ رگرسیون، ثابت‌بودن واریانس خطاها است که فرض همسانی واریانس شناخته می‌شود. یکی از آزمون‌های تشخیص ناهمسانی واریانس، آزمون بروش‌ - پاگان‌گادفری است که راجع به ثابت بودن یا متغیربودن واریانس جمله خطا است.

 

 

نگاره 4- نتایج حاصل از آزمون ثابت بودن واریانس خطا

متغیر وابسته

مدل

مقدار آماره

سطح معنی‌داری

نتیجه

چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی

مدل (۱)

۷۲۱/۶

۰۰۱/۰

ناهمسانی واریانس

مدل (۲)

۸۲۷/۵

۰۰۲/۰

ناهمسانی واریانس

مدل (۳)

۰۹۳/۶

۰۰۰/۰

ناهمسانی واریانس

                 منبع: یافته‌های پژوهش

          

 

در نگاره (۴)، نتایج آزمون ناهمسانی واریانس برای آزمون مدل مربوط به فرضیه‌ها آمده‌اند. در صورتی که  کمتر از سطح معنی‌داری %5 باشد، فرض صفر مبنی بر همسانی واریانس پذیرفته نمی‌شود و مدل ناهمسانی واریانس دارد. با توجه به اینکه  مندرج در نگاره (5) برای متغیر وابسته کمتر از %5 است، هر سه مدل ناهمسانی واریانس دارند. به‌منظور رفع این مشکل از روش حداقل مربعات تعمیم‌یافته ( ) برای برآورد مدل‌ها استفاده شد. همچنین در هنگام استفاده از روش رگرسیون، نرمال‌بودن اجزای خطا در مدل برازش‌شده اهمیت بسزایی دارد. یکی از آزمون‌هایی که نرمال‌بودن جملات خطا را آزموده است آزمون جارک - برا است.

 

 

نگاره 5- نتایج آزمون جارک-برا

فرضیه

مدل

   

سطح معنی‌داری

نتیجه

توزیع باقی‌مانده‌ها نرمال است

الگوی (1)

۶۴۸/۶۴

255/0

توزیع باقیمانده‌ها نرمال است

الگوی (2)

۰۲۸/۷۰

475/0

توزیع باقیمانده‌ها نرمال است

الگوی (3)

۲۹۱/۶۶

445/0

توزیع باقیمانده‌ها نرمال است

              منبع: یافته‌های پژوهش 

 

 

همان‌طور که ملاحظه می‌شود سطح معناداری آماره جارک - برا برای مدل‌های بررسی‌شده بزرگ‌تر از سطح خطای 5% است؛ بنابراین فرض  مبنی بر توزیع نرمال تأیید می‌شود، درنتیجه جملات خطا از توزیع نرمال پیروی می‌کنند.

 

بررسی مدل به روش داده‌های ترکیبی

داده‌های این پژوهش به‌صورت داده‌های ترکیبی‌اند. در داده‌های ترکیبی، ابتدا از آزمون  لیمر استفاده می‌شود تا تلفیقی یا تابلویی‌بودن داده‌ها مشخص شود، سپس از آزمون هاسمن به‌منظور تعیین اثرات ثابت یا تصادفی متغیرهای تحقیق برای برآورد مناسب‌تر (تشخیص ثابت یا تصادفی‌بودن تفاوت واحدهای مقطعی) استفاده می‌شود. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده در نگاره (۶)، سطح معناداری آماره  لیمر برای هر سه مدل کمتر از 05/0 است، و بررسی نتایج آزمون هاسمن نشان دادند در مدل‌های رگرسیونی تحقیق چون سطح معنی‌داری آزمون بزرگ‌تر از 5 درصد است، از مدل اثرات تصادفی برای تخمین مدل استفاده می‌شود. نکتۀ شایان توجه اینکه با توجه به خودهمبستگی سریالی مدل‌های بررسی‌شده و ازطرفی چون مدل اثرات تصادفی برای آزمون مدل‌های رگرسیونی انتخاب‌شده است، مشکلی برای آزمون فرضیه‌ها وجود ندارد؛ زیرا در روش اثرات تصادفی از روش حداقل مربعات تعمیم‌یافته ( ) استفاده می‌شود.

 

نگاره 6- نتایج آزمون اثرات داده‏های ترکیبی (پانل)

فرضیه‌ها

آزمون

آماره F / 2χ

سطح معنی‏داری

مدل انتخابی

فرضیه اول

اثرات ثابت (F لیمر)

613/1

000/0

تابلویی

اثرات تصادفی (هاسمن)

401/6

079/0

تصادفی

مدل دوم

اثرات ثابت (F لیمر)

774/1

000/0

تابلویی

اثرات تصادفی (هاسمن)

552/7

126/0

تصادفی

                            منبع: یافته‌های پژوهش

  

 

همبستگی بین متغیرها

در این بخش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط بین متغیرهای پژوهش و همبستگی موجود بین آنها بررسی می‌شود. همبستگی میزان تأثیرات متغیرها نسبت به هم را شناسایی و درنهایت به روند تشخیص مطلوب‌بودن یا نبودن متغیرها در کنار یکدیگر در مدل کمک می‌کند. این ضریب به‌منظور تعیین میزان و جهت رابطۀ دو متغیر فاصله‌ای‌، نسبی یا ترکیب آن دو به کار برده می‌شود. ضریب همبستگی پیرسون بین 1- و 1 در نوسان است. اگر دو جامعه یا دو متغیر دارای همبستگی کامل و مستقیم باشند، ضریب همبستگی آنها 1+ و اگر دارای همبستگی کامل معکوس باشند، ضریب همبستگی آنها 1- برآورد می‌شود. چنانچه دو جامعه یا دو متغیر همبستگی نداشته باشند، ضریب همبستگی آنها 0 خواهد بود. همان‌طور که در نگاره (7) مشاهده می‌شود هیچ دو متغیری دارای قدر مطلق ضریب همبستگی بالاتر از 57/0 نیستند و ازاین‌رو نیکویی برازش از همبستگی متقابل متغیرها تأثیر نخواهد گرفت و چون هیچ دو متغیری دارای همبستگی کامل نیستند، همۀ متغیرها به‌صورت هم‌زمان در مدل استفاده می‌شوند.

 

 

نگاره 7- همبستگی بین متغیرها

 

FEP

OVERCONF

UE

MYOPIA

ROA

MB

SIZE

LTD

DFL

FEP

00/1

               

OVERCONF

00/0

00/1

             

UE

29/0

03/0

00/1

           

MYOPIA

05/0

04/0-

09/0-

00/1

         

ROA

13/0-

06/0-

57/0-

13/0

00/1

       

MB

14/0-

06/0-

28/0-

02/0-

41/0

00/1

     

SIZE

07/0-

05/0-

20/0-

00/0

31/0

42/0

00/1

   

LTD

00/0

01/0-

02/0

03/0-

00/0

03/0-

02/0-

00/1

 

DFL

05/0

04/0-

15/0

08/0-

43/0-

41/0-

22/0-

03/0-

00/1

نماد: چسبندگی چشم‌انداز درآمدهای آتی (FEP)؛ فرا اعتمادی(OVERCONF)؛ خوش‌بینی (UE) ؛ کوته‌بینی(MYOPIA)؛ سودآوری شرکت(ROA)؛: فرصت‌های سرمایه‌گذاری (رشد) شرکت (MB)؛  اندازه شرکت (SIZE)؛  ساختار مالی شرکت (LTD)؛  اهرم مالی شرکت (DFL)

منبع: یافته‌های پژوهش  

 

 

 

 

 

 

 

آزمون فرضیه‌های پژوهش

فرضیه اول

فرضیه اول بیان می‌کند شرکت‌هایی با مدیران فرااعتمادی بالا در مقابل سایر شرکت‌ها، چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بیشتری‌ دارند. در این فرضیه رابطۀ بین فرااعتمادی مدیران و متغیر وابسته چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی شرکت بررسی شده است. همان‌طور که در نگاره (۸) مشاهده می‌شود در این رابطه سطح معنی‌داری به‌دست‌آمده برای متغیر فرااعتمادی با توجه به سطح خطای 5% برابر با (000/0) و آماره  نیز (43/13-) است؛ بنابراین ازنظر آماری این فرضیه رد می‌شود؛ زیرا ادعای فرضیه بر این بود که فرااعتمادی بالاتر به چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی منجر می‌شود؛ اما ازنظر سطح معنی‌داری تأثیر متغیر مستقل بر وابسته معنادار است. با توجه به نتیجۀ به‌دست‌آمده با یک واحد افزایش فرااعتمادی مدیران، میزان چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی به میزان (002/0) کاهش می‌یابد.

 

 

نگاره 8- رابطه فرا اعتمادی و چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی

متغیر وابسته:  چشم‌انداز درآمد آتی (FEP)                                                                           دوره‌ی زمانی: 13۸۸-1395

مشاهدات: ۱648                                                                                                             تعداد شرکت‌های موردبررسی: ۲۰۶

 

متغیر

سطح معنی‌داری

آماره

خطای استاندارد

ضریب رگرسیونی

نوع ارتباط

۰۰۱/۰

۸۳۶/۱۲

۰۲۸۲/۰

*۳۶۲/۰

؟

C

۰۰۰/۰

428/13-

00017/0

*0241/0-

-

OVERCONF

۰۰۰/۰

907/144-

00141/0

*2049/0-

-

ROA

۰۰۱/۰

768/173-

00022/0

*0393/0-

-

MB

۰۰۰/۰

947/141

00001/0

*0272/0

+

SIZE

۰۰۱/۰

405/3

00039/0

*0132/0

+

LTD

۰۰۰۱۲/۰

606/52-

00052/0

*0275/0-

-

DFL

*86/۸

آماره F

263/0

 

ضریب تعیین

174/2

دوربین واتسون

259/0

 

ضریب تعیین تعدیل‌شده

نکته: *بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۱% می‌باشد. ** بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۵% می‌باشد.

نماد: فرا اعتمادی(OVERCONF)؛ سودآوری شرکت (ROA)؛: فرصت‌های سرمایه‌گذاری (رشد) شرکت (MB)؛  اندازه شرکت (SIZE)؛  ساختار مالی شرکت (LTD)؛  اهرم مالی شرکت (DFL)

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

همچنین مقدار آمارۀ دوربین واتسون که بین 5/1 تا 5/2 به دست آمده، گویای نبود همبستگی بین متغیرهای آزمون شده است. براساس نتایج آورده‌شده در نگاره (۸)، آماره t فرااعتمادی که مقدار آن از 965/1± بیشتر است و سطح معناداری آنها کمتر از 5 درصد، ارتباط معنادار و خطی بین چسبندگی چشم‌انداز آتی و فرااعتمادی وجود دارد؛ اما با توجه به جهت رابطه، فرضیه تأیید نمی‌شود. علاوه بر آن، ضریب تعیین به‌دست‌آمده نشان می‌دهد در حدود ۲۶ درصد متغیر وابسته با استفاده از متغیر مستقل، پیشگویی خواهد شد. این موضوع با توجه به بدیع‌بودن مدل و تحلیل استفاده‌شده و متغیرهای دخیل بسیار بالا و رابطۀ غیرخطی بین آنها مناسب به نظر می‌رسد.

 

فرضیهدوم

فرضیۀ دوم بیان می‌کند شرکت‌هایی با مدیران دارای خوش‌بینی بالا در مقابل سایر شرکت‌ها دارای چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بیشتری‌اند. درواقع، در دومین فرضیۀ پژوهش رابطۀ خوش‌بینی مدیران و چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بررسی شد. همان‌طور که در نگاره (۹) مشاهده می‌شود مقدار آمارهt  برای متغیر مستقل خوش‌بینی در مدل آزمون‌شده برابر با (972/434) بوده و سطح معنی‌داری برای این متغیر با سطح خطای 5% برابر با (000/0) به دست آمده است. با توجه به اینکه این مقدار پایین‌تر از سطح خطای 5% است، ضریب متغیر خوش‌بینی در مدل، معنی‌دار است. به بیان دیگر، این فرضیه تأیید می‌شود. همچنین ضریب (0944/0) برای این متغیر دارای علامت مثبت بوده که نوع رابطه را مستقیم نشان می‌دهد.

 

 

نگاره ۹- رابطه خوش‌بینی و چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی

متغیر وابسته:  چشم‌انداز درآمد آتی (FEP)                                                 دوره‌ی زمانی: 13۸۸-1395

مشاهدات: ۱648                                                                                   تعداد شرکت‌های موردبررسی: ۲۰۶

 

متغیر

سطح معنی‌داری

آماره

خطای استاندارد

ضریب رگرسیونی

نوع ارتباط

۰۰۰/۰

۰۶۳/۱۸

۱۰۱/۰

*۸۲۶/۱

؟

C

۰۰۰/۰

972/434

00021/0

*0943/0

+

UE

۰۰۱/۰

237/107

00161/0

*1733/0

+

ROA

۰۰۰/۰

054/130-

00022/0

*02867/0-

-

MB

۰۰۱/۰

015/48

00001/0

*00088/0

+

SIZE

۰۰۰/۰

045/8-

00037/0

*00304/0-

-

LTD

۰۰۰/۰

317/8

00051/0

*00424/0

+

DFL

*16/12

آماره F

390/0

 

ضریب تعیین

204/2

دوربین واتسون

357/0

 

ضریب تعیین تعدیل‌شده

نکته: *بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۱% می‌باشد. ** بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۵% می‌باشد.

نماد: خوش‌بینی(UE)؛ سودآوری شرکت (ROA)؛: فرصت‌های سرمایه‌گذاری (رشد) شرکت (MB)؛  اندازه شرکت (SIZE)؛  ساختار مالی شرکت (LTD)؛  اهرم مالی شرکت (DFL)

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

در نگاره (۹)، نتایج مربوط به فرضیه دوم مشابه با آنچه برای فرضیه اول محاسبه شد، آورده شده است. باز هم مقدار آماره t متغیر خوش‌بینی از محدوده 965/1± بیشتر است و با توجه به سطح معنی‌داری جواب تمامی ‌این ضرایب معنی‌دار و استنادپذیرند. علاوه بر آن، ضریب تعیین محاسبه‌شده در انتهای جدول نشان می‌دهد که در حدود ۳۹ درصد متغیر وابسته با استفاده از متغیر مستقل پیش‌بینی‌پذیر خواهد بود. درنهایت دیده می‌شود خوش‌بینی بر چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی رابطۀ مثبت و به‌نسبت قوی‌تری از فرااعتمادی مدیر دارد؛ زیرا فرااعتمادی ضریبی منفی و خوش‌بینی ضریبی مثبت دارد و ازنظر مقداری نیز از ضریب خوش‌بینی از فرااعتمادی براساس نتایج نگاره‌های (8) و (9) بیشتر بوده است. در هر دو جدول مذکور، براساس آمارهای دوربین واتسون جواب‌ها مناسب بوده و مدل‌ها ازنظر معناداری پذیرفتنی است. ضریب تعیین تعدیل‌شده هر دو مدل نیز به ضریب تعیین مدل نزدیک است که این نیز حاکی از پایداری و استنادپذیربودن مدل پیش‌بینی‌شده است.

 

فرضیه سوم

فرضیه سوم بیان می‌کند شرکت‌هایی با مدیران دارای کوته‌بینی بالا در مقابل سایر شرکت‌ها دارای چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بیشتری‌اند. در فرضیه سوم، کوته‌بینی مدیران متغیر مستقل است. اماره t برای این متغیر برابر با (109/102) و سطح معنی‌داری نیز برابر با (000/0) و کمتر از سطح خطا است. همچنین با توجه به ضریب (022/0) وجود رابطۀ مثبت نیز مشهود است. ضریب تعیین مدل نیز برابر با (3/0) به دست آمده است. به بیان آماری، کوته‌بینی مدیران با چسبندگی درآمد آتی رابطۀ مستقیم دارد و در حدود 30 درصد از تغییرات آن را تبیین می‌کند.

 

 

نگاره 10- رابطه کوته‌بینی و چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی

متغیر وابسته:  چشم‌انداز درآمد آتی (FEP)                                                                                   دوره‌ی زمانی: 13۸۸-1395

مشاهدات: ۱648                                                                                                                     تعداد شرکت‌های موردبررسی: ۲۰۶

 

متغیر

سطح معنی‌داری

آماره

خطای استاندارد

ضریب رگرسیونی

نوع ارتباط

۰۰۰/۰

۱۸۰/۱۵

۰۸۳/۰

*۲۶۰/۱

؟

C

۰۰۱/۰

109/102

00021/0

*02187/0

+

Myopia

۰۰۱۴/۰

131/156-

00161/0

*2215/0-

+

ROA

۰۰۰/۰

131/162-

00022/0

*03701/0-

-

MB

۰۰۰/۰

784/124

00001/0

*002356/0

+

SIZE

۰۰۰/۰

8779/5

00039/0

*002291/0

+

LTD

۰۰۰/۰

038/48-

00051/0

*02507/0-

-

DFL

*39/14

آماره F

301/0

 

ضریب تعیین

163/2

دوربین واتسون

296/0

 

ضریب تعیین تعدیل‌شده

نکته: *بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۱% می‌باشد. ** بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۵% می‌باشد.

نماد: کوته‌بینی(Myopia)؛ سودآوری شرکت (ROA)؛: فرصت‌های سرمایه‌گذاری (رشد) شرکت (MB)؛  اندازه شرکت (SIZE)؛  ساختار مالی شرکت (LTD)؛  اهرم مالی شرکت (DFL)

منبع: یافته‌های پژوهش

 

 

مقدار آمارۀ دوربین واتسون نیز بین 5/1 تا 5/2 به دست آمده است که خود گویای نبود همبستگی بین متغیرهای آزمون شده است. درنهایت ضریب تأثیر متغیر کوته‌بینی مثبت به دست آمده است؛ اما میزان آن نسبت به متغیر خوش‌بینی کمتر است. با استناد به این نتایج، خوش‌بینی و کوته‌بینی بر چسبندگی چشم‌انداز درآمد، تأثیر مثبت و فرااعتمادی تأثیر منفی دارد. در بین این سه معیار، خوش‌بینی ازنظر ارزش مقداری نسبت به فرااعتمادی و کوته‌بینی وزن بیشتری به خود اختصاص داده است. علاوه بر آن، ضریب تعیین به‌دست‌آمده در فرضیه سوم برابر ۳۰ درصد است که نشان می‌دهد تأثیر متغیر خوش‌بینی مدیر نسبت به این متغیر یعنی کوته‌بینی، بهتر و بیشتر بوده است.

 

تجزیه‌وتحلیل حساسیت

به‌منظور بررسی بیشتر موضوع و برای تحلیل حساسیت نتایج پژوهش، آزمون‌های دیگری اجرا شده است. در آزمون فرضیه اول، دوم و سوم، نتایج مربوط به مدل با توجه به اندازۀ شرکت‌‌ها به‌طور دقیق‌تر بررسی شدند. این کار به دلیل نقش تأثیرگذار عملکردهای متفاوت شرکت‌های بزرگ‌تر نسبت به شرکت‌های کوچک‌تر بر تأثیرپذیری چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی از سوگیری‌های رفتاری مدیرعامل انجام می‌شود. درواقع با توجه به متغیر وابستۀ این شرکت که درواقع تقابلی‌اند یعنی متضاد ازنظر مفهومی، می‌توان معیار بزرگی شرکت‌ها را تأییدی بر نتایج فرضیه‌های پژوهش دانست. برای این منظور، شرکت‌ها براساس اندازه به شرکت‌‌های بزرگ (با اندازۀ بیشتر از میانۀ کل نمونه) و شرکت‌های کوچک (با اندازۀ کمتر از میانۀ کل نمونه) تفکیک و به شرکت‌های بزرگ، عدد 1 و شرکت‌های کوچک، عدد 0 اختصاص داده شد که نتایجِ مربوط به مدل برازش‌شده در نگاره (10) ارائه شده‌اند.

 

 

نگاره 11- آزمون تحلیل حساسیت

متغیر وابسته:  چشم‌انداز درآمد آتی ( )                           دوره‌ی زمانی: 13۸۸-1395                         

مشاهدات: ۱۴۴۲                                                           تعداد شرکت‌های موردبررسی: ۲۰۶

 

متغیر

اندازه بزرگ‌تر

اندازه کوچک‌تر

( )

 

عرض از مبدأ

**327/۰

**۲۷۶/۰

(۱۷۳/۲)

(۰۵۹/۲)

فرا اعتمادی

**453/0-

*۲۷۳/۰

(۱۲۵/۴)

(۹۸۹/۱)

خوش‌بینی

*157/0

*۲۶۳/۰-

(۷۶۰/۱)

۸۸۷

کوته‌بینی

۰43/۰

**۶۵۳/۰

(۸۹۳/۰)

(۸۷۴/۵)

فرصت‌های سرمایه‌گذاری

**۱۹۵/۰

*۸۰۱/۰

(482/1)

(۷۴۳/۷)

ساختار سرمایه

*۶23/0

**۱۳۶/۰

(۳۷۸/۶)

(۰۱۳/۱)

اهرم مالی

*۵۸۸/۰-

**۲۲۳/۰

(۰۱۹/۵)

(۲۸۹/۲)

نکته: *بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۱% می‌باشد. ** بیانگر معناداری آماری در سطح خطای ۵% می‌باشد

منبع: یافته‌های پژوهش

 

نتایج نگاره (10) نشان می‌دهند بزرگ‌تربودن اندازۀ شرکت‌ها باعث می‌شود شرکت‌های دارای فرااعتمادی، چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی را در سطح خطای ۵ درصد کاهش می‌دهد؛ در حالی که کوچک‌تربودن اندازۀ شرکت‌ها باعث می‌شود شرکت‌های دارای فرااعتمادی، چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی را در سطح خطای ۱ درصد تقویت کنند. همچنین مشخص شد بزرگ‌تربودن اندازۀ شرکت‌ها باعث می‌شود شرکت‌های دارای خوش‌بینی، چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی را در سطح خطای 1 درصد افزایش می‌دهد؛ در حالی که کوچک‌تربودن اندازۀ شرکت‌ها باعث می‌شود شرکت‌های دارای خوش‌بینی، چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی را در سطح خطای ۱ درصد کاهش دهند. درنهایت مشخص شد بزرگ‌تربودن اندازۀ شرکت‌ها تأثیر کوته‌بینی بر چسبندگی چشم‌انداز آتی را تغییر نمی‌دهد و درواقع به دلیل معنادارنبودن، بزرگ‌بودن اندازۀ شرکت‌ها نقشی بر این تأثیرپذیری ندارد؛ در حالی که کوچک‌تربودن اندازۀ شرکت‌ها باعث می‌شود شرکت‌های دارای کوته‌بینی، چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی را در سطح خطای ۵ درصد افزایش می‌دهند.

 

نتیجه‌گیری

اختلالات ادراکی و رفتاری مدیرعامل یکی از مشکلات تصمیم‌گیری شرکت‌ها محسوب می‌شوند که شکاف عمیق‌تری از تضاد منافع بین سهامداران و مدیران را ایجاد می‌کنند و باعث می‌شوند حیطه‌های عملکردی شرکت‌ها در بازار سرمایه با مشکلات عدیده‌ای همچون بی‌اعتمادی در بین سهامداران مواجه شود. در بسیاری مواقع این اختلالات بر ابعاد محتوایی و استراتژی شرکت‌ها تأثیرگذارند. یکی از این ابعاد چسبندگی چشم‌اندازهای درآمد آتی شرکت‌هاست. درواقع منظور از روش برآورد چشم‌انداز درآمد آتی (پیش‌بینی درآمد)، پیش‌بینی چگونگی و محل کسب درآمد شرکت است و زمانی که مدیریت تمایل دارد ظرفیت‌های منابع را در دوره‌هاى کاهش درآمد، به دلیل تمایل‌نداشتن به تحمل هزینه‌های تعدیل منابع و تجهیز مجدد منابع افزایش دهد، دچار چسبندگی برآوردی چشم‌انداز درآمدهای آتی می‌شود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیرپذیری چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی از اختلالات ادراکی مدیرعامل است. در این پژوهش در بازه زمانی ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵، تعداد ۲۰۶ شرکت بررسی شدند. نتایج نشان دادند فرااعتمادی، یکی از اختلالات ادراکی مدیرعامل، باعث کاهش چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی می‌شود. در این رابطه باید بیان کرد با توجه به اینکه فرضیۀ پژوهش تأثیر مثبت فرااعتمادی را بر چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی بیان کرد، باوجود سطح معنی‌داری زیر ۵ درصد، جهت تأثیر فرااعتمادی بر چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی منفی بود؛ این نتیجه مخالف فرضیۀ ادعاشده بود؛ اما ازنظر سطح معنی‌داری، سطح خطا زیر ۵ درصد بود. در تحلیل این نتیجه باید بیان کرد فرااعتمادی به کمک معیارهای رشد شرکت و اعتماد بیش‌ازحد مدیران در برآورد آتی ارزش خالص فعلی پروژه‌های سرمایه‌ای، محاسبه شد. مدیران دارای ویژگی اطمینان بیش‌ازحد، ممکن است با این ویژگی رفتاری، به اتخاذ تصمیمات و سیاست‌های نامناسب سرمایه‌گذاری یا تأمین مالی نامناسب روی آورند و بخشی از سود تقسیمی سنواتی را به اجرای پروژه‌های آتی شرکت اختصاص دهند و از تقسیم آن منطبق بر سال‌های قبل و به نسبت درآمد خودداری کنند. همچنین فرااعتمادی که همواره ماحصل پروژه‌های آتی را مثبت برآورد می‌کند، در بسیاری از مواقع به انحراف درآمد آتی منجر می‌شود. به بیان دیگر، مدیران فرااعتماد، چشم‌انداز آتی درآمد را براساس خالص ارزش فعلی آتی مثبت پروژه‌های شرکت، همگام‌سازی و سود تقسیمی آتی را نیز بر مبنای آن برنامه‌ریزی می‌کنند؛ حال آنکه در صورت تحقق‌نیافتن این چشم‌انداز درآمدی، شرکت مجبور به تعدیل در سود تقسیمی ‌است. با این تفاسیر پرواضح است فرااعتمادی مدیران به کاهش چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی منجر خواهد شد. نتیجه به‌دست‌آمده از این فرضیه با پژوهش پوئسون و همکاران ]۵۷[، هرایبر و یانگ ]۴۰[ و حمیدیان و همکاران ]۵[ مطابقت دارد که نتیجۀ این پژوهش را تأیید می‌کنند.

براساس نتیجۀ فرضیه دوم نیز باید بیان کرد براساس نظریۀ تصمیم آگاهانه، مدیران به‌صورت عمدی و آگاهانه تلاش می‌کنند با حفظ منابع در دوره‌هایی که با کاهش فروش مواجه‌اند، در بلند‌مدت و براساس پیش‌بینی فروش آتی، سود بیشتری را نصیب شرکت کنند؛ بنابراین مدیران در رابطه با درآمدهای آتی، دیدگاه خوش‌بینانه را به دیدگاه بدبینانه ترجیح می‌دهند. طبق این نظریه، هنگام کاهش سود، مدیران خوش‌بین، این کاهش سود را موقتی تصور می‌کنند و انتظار بازگشت فروش و افزایش سود به سطح قبلی را در زمان نزدیک دارند؛ بنابراین در تصمیمی آگاهانه، منابع مرتبط با فعالیت‌های عملیاتی را در دوره‌های کاهش سود حفظ می‌کنند؛ زیرا اگر منابع در پاسخ به کاهش فروش، حذف شوند و در دوره‌های افزایش فروش، دوباره به دست آیند، هزینه‌های شرکت در بلندمدت افزایش می‌یابند.

با این تفاسیر می‌توان انتظار رابطۀ چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی با خوش‌بینی را منطبق با الگوی تصمیم آگاهانه و مثبت دانست. نتیجۀ به‌دست‌آمده از این فرضیه با پژوهش پوئسون و همکاران ]۵۷[ و تاحدی ازنظر مفهومی با پژوهش قادری و همکاران ]۱۲[ مطابقت دارد. درنهایت مشخص شد کوته‌بینی مدیریتی بر چسبندگی چشم‌انداز درآمد آتی تأثیر مثبت دارد. براساس نظریۀ تأخیر در تعدیل هزینه، هزینه‌ها به این دلیل دچار چسبندگى می‌شوند که سرعت کاهش فروش و هزینه‌ها نمی‌تواند یکسان باشد. درواقع شدت چسبندگى در کوتاه‌مدت، بیشتر از میان‌مدت و بلندمدت است و چسبندگى هزینه‌ها در بلندمدت، کاهش می‌یابد و نوسان‌های هزینه به نوسان‌های فروش نزدیک‌تر می‌شوند. این مبنا درخصوص استفادۀ سود تقسیمی به هنگام کاهش سود تقسیم‌شده نیز استنادپذیر است. مدیرانی با ویژگی رفتاری شامل دیدگاه کوته‌بینی به هنگام تغییرات در سیاست سود شرکت در مقاطع کوتاه، تصمیماتی با یک گام تأخیر اتخاذ می‌کنند.

آنها با توجه به این نوع ویژگی رفتاری عمدتاً سیاست‌های پیشین شرکت را مدنظر قرار می‌دهند و نسبت به چشم‌انداز آتی شرکت واکنش کندتری خواهند داشت. این موضوع سبب می‌شود مدیران دارای ویژگی رفتاری کوته‌بینی، تصمیم درخصوص میزان سود تقسیمی هر سال را براساس روند سال‌های گذشته اتخاذ کنند و به هنگام تغییرات در سودآوری سال‌های آتی، واکنش تأثیرگذاری بر سود تقسیمی داشته باشند؛ از این رو ویژگی کوته‌بینی مدیران بر رابطۀ چشم‌انداز درآمد آتی مؤثر از نوع مثبت است. نتیجۀ این فرضیه نیز با پژوهش لسمن و وب ]۴۷[ و ها و همکاران ]۳۹[ و تهرانی و دلشاد ]۴[ مطابقت دارد. براساس نتایج کسب‌شده پیشنهاد می‌شود:

هیئت‌مدیره براساس مکانیسم‌های نظارتی، تلاش کنند حیطه‌های تصمیم‌گیری استراتژیک و بلندمدت شرکت‌ها را که مستقیماً بر ایجاد ارزش برای سهامداران در ارتباط است، تقویت کنند و با ایجاد مکانیسم‌های ارزیابی پروژه‌ها به کمک مشاوران اقتصادی و گروههای مشاوره‌ای دارای دانش در درون و بیرون شرکت، پروژه‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنند که کمتر همراه با دیدگاههای خود‌خواهانه یا منفعت‌طلبانۀ مدیرعامل باشد تا به دلیل بیش‌ازحد پیش‌بینی‌کردن جریان‌های نقدی آتی، نخست انتظار سهامداران و سرمایه‌گذاران را بدون پشتوانه افزایش ندهند و دوم، باعث افزایش ریسک درماندگی مالی با تصمیم‌های اشتباه نشوند. همچنین پیشنهاد می‌شود برای کاهش خطاهای تصمیم‌گیری مدیرعامل براساس خوش‌بینی به‌خصوص در رابطه با سیاست‌های تقسیم سود در شرکت‌ها، لازم است دیدگاههای واقع‌گرایانه‌تری با بررسی‌های پژوهش و توسعۀ هم نسبت به بازار و هم نسبت به ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری انجام دهند تا شناخت مناسب‌تری نسبت به محیط اقتصادی و بازار سرمایه، کسب و تصمیم‌های مناسب‌تری را در این زمینه اتخاذ کنند.

در انتها باید نسبت به محدودیت‌های این پژوهش بیان کرد تفاوت نوع صنایع و ماهیت رقابتی حاکم بر شرکت‌های فعال در بازار سرمایه می‌توانست تا حدی بر کیفیت ارتباط بین متغیرها تأثیرگذار باشد و بر این مبنا در پژوهش‌های آتی پیشنهاد می‌شود شرکت‌های فعال در صنایع مختلف به تفکیک بررسی شوند. همچنین وجود معیارهای تأثیرگذار اقتصادی بر فعالیت‌های عملکردی شرکت‌ها همچون نرخ تورم و نرخ ارز، موضوعاتی‌اند که به‌طور غیرمستقیم بر نتایج این پژوهش تأثیر می‌گذارد.



[1]Agency Theory

[2] Perceptual Disorders

[3] Myopia

[4] Overconfidence

[5] Optimism

[6] Lower- variance Effect

[7] Above-Average Effect

[8] Future Earnings Prospects

  1. اصولیان، محمد و مریم صفری (۱۳۹۴). فعالیت معاملاتی سرمایه‌گذاران: جنبۀ رفتاری و نتایج تجربی، چشم‌انداز مدیریت مالی، سال پنجم، شماره ۱۱، ۲۷-۵۲.
  2. اعتباریان خوراسگانی، اکبر و سیداحمد قریشی شهرکی (1394). ارتباط بین اختلالات ادراکی در تصمیم‌گیری و شخصیت، مجلۀ مدیریت فراگیر، سال اول، شماره 4، 96-104.
  3. تاری‌وردی، یداله، نیک‌کار، جواد و الهه ملک خدایی حسن‌وند (1396). تأثیر استراتژی شرکت و توانایی مدیریت بر عدم تقارن رفتار هزینه، فصلنامۀ علمی‌پژوهشی بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، سال بیست و چهارم، شماره 4، 503-526.
  4. تهرانی، رضا و افسانه دلشاد (1397). بررسی تأثیر کوته‌بینی مدیران بر عملکرد مالی آتی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس ‌اوراق‌ بهادار تهران، پژوهش حسابداری، سال هشتم، شماره 2، 23-46.
  5. حمیدیان، محسن، جنت‌مکان، حسین و فرهان بن‌گریز (1397). تأثیر نوع نگرش مدیران بر انتخاب سیاست‌های تأمین مالی و پیامدهای آن بر عدم تقارن اطلاعاتی و ارزش شرکت، دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، سال هفتم، شماره 25، 163-180.
  6. دیدار، حمزه، حیدری، مهدی و سعید پور اسد (1397). تأثیر کوته‌بینی مدیریتی بر کارایی شرکت‌ها با نقش تعدیل‌کنندۀ کیفیت حاکمیت شرکتی در شرکت‌های بورس اوراق بهادار تهران، دانش حسابداری، سال نهم، شماره 1، 169-147.
  7. رامشه، منیژه و مهناز ملانظری (1393). بیش اطمینانی مدیریت و محافظه‌کاری حسابداری، دانش حسابداری، سال پنجم، شماره 6، 55-79.
  8. رهنمای‌رودپشتی، فریدون، بابالویان، شهرام و مجید عبدی (۱۳۹۴). بررسی تأثیر سوگیری فرااعتمادی بر ساختار سرمایه شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مطالعات کمی در مدیریت، سال بیست و سوم، شماره 4، ۹۹-۱۱۹.
  9. زاد پرور، فاطمه (1396). تقلب و سوء رفتارهای مدیران در گزارشگری مالی: مروری بر پژوهش‌های انجام‌شده از دیدگاه مالی، ماهنامه آفاق علوم انسانی، سال اول، شماره 10، 44-31.
  10. عبدلی، محمدرضا و سمیه طالع زاری (1396). بررسی رابطۀ بین کوته‌بینی مدیریت با کیفیت سود و میزان سرمایه‌گذاری در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه علمی پژوهشی حسابداری مدیریت، سال دهم، شماره 34، 57-69.
  11. عزیزی، اعظم و بهزاد قربانی (۱۳۹۴). تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر بیش اعتمادی مدیران در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامۀ مطالعات کمی در مدیریت، سال بیست و سوم، شماره 4، 24-55.
  12. قادری، کاوه، قادری، صلاح‌الدین و سامان قادری (1397). تأثیر عامل رفتاری اطمینان بیش‌ازحد مدیران بر اثربخشی مدیریت ریسک، پژوهش‌های حسابداری مالی و حسابرسی، سال دهم، شماره 37، 243-272.
  13. کردستانی، غلامرضا و سیدمرتضی مرتضوی (1391). بررسی تأثیر تصمیمات سنجیده مدیران بر چسبندگی هزینه‌ها، فصلنامۀ علمی‌پژوهشی بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، سال نوزدهم، شماره 67، 73-90.
  14. کمالی اردکانی، محسن و علی رجبی قیری (1394). بررسی آثار روان‌شناختی و عوامل مؤثر بر درک سرمایه‌گذاران از ریسک در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامۀ سیاست‌های مالی و اقتصادی، سال سوم، شماره 10، ۱۲۵-۱۴۲.
  15. لشکری، محمد و هما مرتضایی (1390) . نظریۀ مالی رفتاری و تأثیر آن بر حجم سرمایه‌گذاری افراد در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامۀراهبرد یاس، سال چهاردهم، شماره 26، 48 -63.
  16. مرادی، جواد و هادی باقری (1393). بررسی مقایسه‌ای تأثیر کوته‌بینی مدیریت و مدیریت سود بر بازده سهام، فصلنامۀ بررسی‌های حسابداری و حسابرسی، سال بیست‌ویکم، شماره 3، 239-250.
  17. واعظ، سیدعلی، منتظر حجت، امیرحسین و رحیم بنابی قدیم (1396). بررسی تأثیر قیمت و چسبندگی سود بر پاداش هیئت‌مدیره، فصلنامۀ حسابداری مالی، سال نهم، شماره 34، 178-150.

 

  1. Anderson, T. W., and Hsiao, C. (1982). Formulation and estimation of dynamic models using panel data. Journal of econometrics, Vol. 18, No. 1, Pp. 47-82.
  2. Banker, R. D., Byzalov, D., Ciftci, M., and Mashruwala, R. (2014). The moderating effect of prior sales changes on asymmetric cost behavior. Journal of Management Accounting Research, Vol. 26, No. 2, Pp. 221-242.
  3. Banerjee, S., Gatchev, V. A., and Spindt, P. A. (2007). Stock market liquidity and firm dividend policy. Journal of Financial and Quantitative Analysis, Vol. 42, No. 2, Pp. 369-397.
  4. Bar-Gill, O., Bebchuk, L, A. (2003). Misreporting Corporate Performance. Harvard Law and Economics Discussion, No. 400.
  5. Beaver, W., Lambert, R., and Morse, D. (1980). The information content of security prices. Journal of Accounting and Economics, Vol. 2, No. 1, Pp. 3-28.
  6. Bebchuk, L., Cohen, A., Ferrell, A., 2008. What matters in corporate governance?. The Review of financial studies, Vol. 22, No. 2, Pp. 783-827.
  7. Berk, R. (2011). Asymmetric loss functions for forecasting in criminal justice settings. Journal of Quantitative Criminology, Vol. 27, No. 1, Pp. 107-123.
  8. Biddle, G. C., Hilary, G., and Verdi, R. S. (2009). How does financial reporting quality relate to investment efficiency?. Journal of accounting and economics, Vol. 48, No. 2-3, Pp. 112-131.
  9. Brav, A., Graham, J. R., Harvey, C. R., and Michaely, R. (2005). Payout policy in the 21st century. Journal of financial economics, Vol. 77, No. 3, Pp. 483-527.
  10. Brown, D, R., Harvey, D. (2005) An expertimental approach to organizational development, 7th edn. Pearson Prentice Hall, Vol. 26, No. 11, Pp. 247-270.
  11. Cadman, B., Sunder, J. (2018). Investor Myopia and CEO Horizon Incentives. PH.D Degree, Northwestern University, The University of Chicago.
  12. Campbell, T. C., Gallmeyer, M., Johnson, S. A., Rutherford, J., and Stanley, B. W. (2011). CEO optimism and forced turnover. Journal of Financial Economics, Vol. 101, No. 3, Pp. 695-712.
  13. Chen, S. S., Lai, S. M., Liu, C. L., and McVay, S. E. (2014). Overconfident managers and internal controls. Working Paper, National Taiwan University and University of Washington, Available at SSRN 2510137.
  14. Choi, J. H., Myers, L., Ziebart, D., and Zang, Y. (2008). The Effect of Management Earnings Forecasts on the Relationship between Returns and Future Earnings and the Implications for the Continuation of Management’s Quarterly Earnings Guidance. American Accounting Association Annual Meeting, Research Collection School Of Accountancy, Anaheim, CA, USA.
  15. Christos V, N and Vlismas, O. (2016). Strategy, managerial ability and stick behavior of selling, general and administrative expenses. Management Science, Vol. 13, No. 3, Pp. 264-287.
  16. Collins, D. W., and Kothari, S. P. (1989). An analysis of intertemporal and cross-sectional determinants of earnings response coefficients. Journal of accounting and economics, Vol. 11, No. 2-3, Pp. 143-181.
  17. Demerjian, P., Lev, B., and McVay, S. (2012). Quantifying managerial ability: A new measure and validity tests. Management science, Vol. 58, No. 7, Pp. 1229-1248.
  18. Dess, G.G. and Picken, J.C. (1999). Creating competitive (dis) advantage: Learning from Food Lion's freefall. Academy of Management Executive, Vol. 13, No. 3, Pp. 97-111.
  19. Dress, K., Lessmann, S., Von Mettenheim, H, J. (2018). Residual value forecasting using asymmetric cost functions. International Journal of Forecasting, Vol. 34, No. 4, Pp. 551-565.
  20. Fama, E. F., and French, K. R. (2001). Disappearing dividends: changing firm characteristics or lower propensity to pay?. Journal of Financial economics, Vol. 60, No. 1, Pp. 3-43.
  21. Gervais, S., Heaton, J. B., Odean, T. (2010). Overconfidence, Investment Policy, and Manager Welfare, Unpublished Working paper.
  22. Ha, C. Y., Im, H. J., and Kang, Y. (2017). Sticky dividends: A new explanation. Finance Research Letters, Vol. 23, No. 1, Pp. 69-79.
  23. Hribar, P. and Yang, H, (2016). CEO Overconfidence and Management Forecasting. Contemporary Accounting Research, Vol. 33, No. 1, Pp. 204-227.
  24. Huang, W., Jiang F., Liu, Z. and Zhang, M. (2011). Agency cost, top executives' Overconfidence, and Investment-cash Flow Sensitivity- Evidence from Listed Companies in China. Pacific-Basin Finance Journal, Vol. 19, No. 3, Pp. 261-277.
  25. Jorheden, L., Fallenius, M. (2007). Target Capital Structure and Adjustment Speed- A Dynamic Panel Data Analysis of Swedish Firms. Master's Thesis, Lund University.
  26. Kahneman, D., and Tversky, A. (2013). Prospect theory: An analysis of decision under risk. In Handbook of the fundamentals of financial decision making, Vol. 1, Pp. 99-127.
  27. Kama, I. Weiss, D. (2013). "Do Earnings Targets and Managerial Incentives Affect Sticky Costs?. Journal of Accounting Research, Vol. 51, No. 1, Pp. 201-224
  28. Kern, D.A. (2006). A matter of strategic mis-fit: Management myopia and value. Ph.D dissertation, Oklahoma State University.
  29. Kothari, S. P., and Sloan, R. G. (1992). Information in prices about future earnings: Implications for earnings response coefficients. Journal of Accounting and Economics, Vol. 15, No. 2-3, Pp. 143-171.
  30. Lessmann, S., Voß, S. (2017). Car resale price forecasting: the impact of regression method, private information, and heterogeneity on forecast accuracy. International Journal of Forecasting, Vol. 33, No. 4, Pp. 864–877.
  31. Lev, B., Li, S., and Sougiannis, T. (2010). The usefulness of accounting estimates for predicting cash flows and earnings. Review of Accounting Studies, Vol. 15, No. 4, Pp. 779-807.
  32. Levinthal, D.A., March, J.G. (1993). The myopia of learning. Strategic Management Journal, Vol. 14, No. 2, Pp.92-112.
  33. Libby, R. and Rennekamp, K. (2012). Self-Serving Attribution Bias, Overconfidence, and the Issuance of Management Forecasts. Journal of Accounting Research, Vol. 50, No. 1, Pp. 197-231.
  34. Lintner, J. (1956). Distribution of incomes of corporations among dividends, retained earnings, and taxes. The American Economic Review, Vol. 46, No. 2, Pp. 97-113.
  35. Liu, J., and Thomas, J. (2000). Stock returns and accounting earnings. Journal of Accounting Research, Vol. 38, No. 1, Pp. 71-101.
  36. Lorek, K. S., and Willinger, G. L. (2009). New evidence pertaining to the prediction of operating cash flows. Review of Quantitative Finance and Accounting, Vol. 32, No. 1, Pp. 1-15.
  37. Miller, K. D. (2002). Knowledge inventories and managerial myopia. Strategic Management Journal, Vol. 23, No. 8, Pp. 689-706.
  38. Mizik, N., Jacobson, R. (2007). Myopic marketing management: Evidence of the phenomenon and its long-term performance consequences in the SEO context. Marketing Science, Vol. 26, No. 3, Pp. 361-79.
  39. Moores, T. T., and Chang, J. C. J. (2009). Self-efficacy, overconfidence, and the negative effect on subsequent performance: A field study. Information and Management, Vol. 46, No. 2, Pp. 69-76.
  40. Posen, H, E., Leiblein, M, J., Chen, J, S. (2018). Toward a behavioral theory of real options: Noisy signals, bias, and learning. Strategic Management Journal, Vol. 39, No. 4, Pp. 1112-1138.
  41. Ray, C. A. (1986). Corporate culture: the last frontier of control?. Journal of management studies, Vol. 23, No. 3, Pp. 287-297.
  42. Ridge, J. W., Kern, D., White, M, A. (2014). The influence of managerial myopia on firm strategy. Management Decision, Vol. 52, No. 3, Pp. 602 – 623.
  43. Roberts, M. (2001). The dynamics of capital structure: An empirical analysis of a partially observable system. Working Paper, Duke University, Fuqua School of Business Working Paper.
  44. Schrand, C. M., and Zechman, S. L. (2012). Executive overconfidence and the slippery slope to financial misreporting. Journal of Accounting and Economics, Vol. 53, No. 1-2, Pp. 311-329.
  45. Shleifer, A., & Vishny, R. (1990). Equilibrium short horizons of investors and firms. Center for Research in Security Prices, Graduate School of Business, University of Chicago.
  46. Skala, D. (2008). Overconfidence in psychology and finance-an interdisciplinary literature review. Bank i Kredyt, Vol. 1, No. 4. Pp. 33-50.
  47. Skinner, D. J. (2008). The evolving relation between earnings, dividends and stock repurchases. Journal of financial economics, Vol. 87, No. 3, Pp. 582-609.
  48. Slovic, P. (1972). Psychological study of human judgment: Implications for investment decision making. The Journal Finance, Vol. 27, No.4, Pp. 779-799.
  49. Stein, J. (1989). Efficient capital markets, inefficient firms: a model of myopic corporate behavior. Quarterly Journal of Economics, Vol. 104, No. 4. Pp. 655–669.
  50. Thakor, A., 1990. Investment myopia and the internal organization of capital allocation decisions. Journal of Law, Economics and Organization, Vol. 6, Pp. 129–154.
  51. Tian, J. (2009). Forecasting the unemployment rate when the forecast loss function is asymmetric. School of Economics and Finance, Faculty of Business, University of Tasmania.
  52. Warfield, T. D., and Wild, J. J. (1992). Accounting recognition and the relevance of earnings as an explanatory variable for returns. Accounting Review,Vol. 67, No. 4, Pp. 821-842.