نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
2 دانشگاه پیام نور. دانشکده حسابداری و مدیریت. گروه حسابداری
3 هیات علمی دانشگاه پیام نور- گروه حسابداری
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Financial ratios provide a view of a company's status and performance for users of financial statements. However, they have limitations and setbacks that may mislead users. In this research, their efficiency and ranking were calculated for 210 companies listed in Tehran Stock Exchange (TSE) based on negative variables by using a Slacks-Based Measure (SBM) of efficiency in Data Envelopment Analysis (DEA) model over a 12-year period. In the next step, using the variance-based Structural Equation Modeling (SEM) test, the selected 8 financial ratios were evaluated through Fuzzy Delphi Method (FDM) and Fuzzy Hierarchical Analysis (FHA). The results indicated that the quick ratio and profit margin had the highest regression coefficients. In addition to covering the limitations of financial ratios, this model can be applied as a complement to analysis of financial ratios.
کلیدواژهها [English]
از اوایل دهه ۱۹۷۰ تا کنون مفهوم بهرهوری، یکی از مهمترین موضوعاتی بوده که در سطح کشورها و شرکتها توجه ویژهای به آن شده است. بهرهوری تأثیر بسزایی بر وضعیت اقتصادی جامعه، سطح زندگی، تورم، بیکاری، و رقابتپذیری در سطح جهانی دارد. ازجمله مدلها و مقیاسهای ارائهشده برای تعریف و اندازهگیری بهرهوری، مقیاسهای مرتبط با کارایی هستند. در مفاهیم جدید، بهرهوری به مفهوم مقایسۀ کارایی یک بنگاه طی زمانهای متفاوت و به عبارتی بهتر، بهرهوری مقایسۀ کارایی است] ۲۸[.
کارایی در مفهوم عام آن به معنای درجه و کیفیت رسیدن به مجموعهای از اهداف مطلوب است. کارایی بیانکنندۀ این است که آیا یک سازمان توانسته است بهنحو مطلوبی از منابع خود در راستای تولید، نسبت به بهترین عملکرد در مقطعی از زمان، استفاده کند ]۲۳[.
اندازهگیری کارایی و تغییرات آن در طی زمان در ارزیابی مواردی چون کیفیت و ترکیب بهکارگیری منابع، سطح بازدهی فعالیتها و ارزیابی وضع موجود مؤثر است و نیز در کشف و اصلاح روشهای بهبود بهرهوری، اعمال اصلاحات مورد نیاز در ترکیب یا تقویت عوامل تولید و تخصیص بهینۀ منابع بسیار مؤثر است. ازاینرو، در ارزیابی کارایی، هم عملکرد شرکت سنجش میشود و هم نقاط ضعف و قوت آن شناسایی میشوند. بر این مبنا معیار کارایی، یکی از شاخصهای مهم و معتبر در بررسی و تحلیلهای اقتصادی و مدیریتی بهشمار میرود ]۶[. یکی از روشهای علمی و معتبر ارزیابی کارایی و سنجش عملکرد شرکتها، روش تحلیل پوششی دادههاست[1] (DEA).
تحلیل پوششـی دادههـا یـک روش برنامـهریـزی خطـی اسـت کـه بـا اسـتفاده از دادههای سازمانها و واحدهای تولیدی بهعنوان واحـدهـای تصمیمگیرنده، بـه سـاخت مـرز کارایی اقـدام میکند. مرز فوق براساس دادههای مبتنی بر نهادهها و سـتادههـا و بر مبنای نتـایج روش برنامهریزی خطی متوالی ساخته میشود. بر اساس این، درجه ناکـارایی هـر واحـد تصمیمگیرنده بیانکنندۀ میزان فاصله واحد مزبور تا مرز کارایی است.
درخور ذکر است از روشهای سنتی مبتنی بر تجزیهوتحلیل نسبتهای مالی نیز بهمنظور مقایسـۀ عملکرد شرکتها با شرکتهای مشابه و با عملکرد سالهای گذشته همان شرکت نیز اسـتفاده میشود. بر مبنای این مقایسه میتوان نسبت به بهبود یا تنزل عملکرد شرکتها و مقایسۀ عملکرد آنها نسبت به شرکتهای مشابه نتیجهگیری کرد؛ اما نکتۀ مهم این است که به دلیل محدودیتهای نسبتهای مالی، استفاده از این روش بهتنهایی معیار مناســبی بــرای سنجش کارایی واحدهای اقتصادی در اختیار سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، مدیران و سایر ذینفعان قرار نمیدهد. در این راستا بهکارگیری روش تحلیل پوششـی دادهها بهواسطۀ قابلیتهایی که در محاسبۀ ماهیت پیچیدۀ روابط بین ورودیها و خروجیهای چندگانه دارد، میتواند ضعفهای مرتبط با روشهای سنتی ارزیابی کارایی را برطرف کند و پوشش دهد. درواقع، این تکنیک با در نظر گـرفتن تعـدادی از نسبتها بهعنوان ورودی و خروجی، همه نسبتها را به یک معیار بـه نـام کـارایی تبدیل میکند که در نتیجۀ آن، مقایسه و ارزیابی عملکرد واحدهای تجاری بهتر انجام میشود. علاوه بر آن، براساس این روش میتوان با الگوبرداری از بهترین واحد تصمیمگیرنده، راهکارهایی مبتنی بر بهترین نسبت ستانده به داده برای هر سطح جداگانه از فعالیت را پیشنهاد داد و باعث افزایش کارایی در همه سطوح شد ]۲۲[؛ ازاینرو، هدف از انجام این پژوهش، ارائۀ الگویی بهمنظور ارزیابی و سنجش کارایی با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها است که انتظار میرود با دقت بیشتری، محتوای جامعتر و مبسوطتری از میزان کارایی هر شرکت را تعیین کند تا در تصمیمگیری استفادهکنندگان مؤثر واقع شود.
در ادامه، ساختار پژوهش حاضر بدین شرح است: ابتدا مبانی نظری و پیشینۀ تجربی پژوهش بیان میشود، سپس روششناسی پژوهش، ابزار گردآوری و اعتبار پژوهش، تشریح روشهای مرتبط با شناسایی و غربالگری متغیرها و آزمونهای محاسبه و سنجش کارایی معرفی میشوند و درنهایت در بخش پایانی، نتیجهگیری و پیشنهادت ارائه میشوند.
مبانی نظری
مبتنی بر ادبیات اقتصادی و مالی، یکی از مهمترین اقدامات بهمنظور تداوم فعالیت و بقای بنگاههای تجاری در محیط رقابتی و پویای امروز، ارزیابی صحیح عملکرد و بهبود مستمر فعالیتها است. هر واحد تجاری برای آگاهی از میزان مطلوب عملکرد فرآیندهای خود نیاز مبرم به نظام ارزیابی اثربخش و کارآمدی دارد و نبود این سیستم ارزیابی و کنترل به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون و عاملی بازدارنده بهمنظور کسب برتری رقابتی تلقی میشود. درواقع با اعمال این ارزیابیها شکاف بین عملکرد و اهداف از پیش تعیین شده به دست میآید ]۵[.
بهطور کلی، نظام ارزیابی عملکرد، فرآیند سنجش و اندازهگیری و مقایسه میزان و نحوۀ دستیابی به وضعیت مطلوب با معیارها و نگرشهای استاندارد در دامنه و حوزه تحت پوشش با هدف بازنگری، اصلاح و بهبود مستمر است ]۱۹[. در بیشتر اقتصادهای پیشرو، اعمال نظام ارزیابی مستمر بهمنظور پایش و رصد ارتباط بین عملکرد و منابع و کسب ترکیب بهینه تخصیص منابع بهمنظور دستیابی به مزیت رقابتی و رسیدن به توسعه اقتصادی پایدار یک اصل بنیادین تلقی میشود. در این راستا یکی از مهمترین گامهای ارزیابی عملکرد، تعیین شاخصهای ارزیابی عملکرد است. ازجمله شاخصهای شایان توجه در این راستا، کارایی، بهرهوری و اثربخشی هستند. منظور از کارایی، نسبت بازده واقعی به بازده استاندارد و مورد انتظار یا به عبارت دیگر، نسبت مقدار کاری است که انجام میشود به مقدار کاری که باید انجام شود. از دیدگاه اقتصاددانان، بهرهوری به معنای تولید محصول بیشتر با استفاده از منابع و امکانات موجود یا به عبارتی، استفاده موثرتر از عوامل تولید است. اثربخشی نیز میزان همراستا بودن فعالیتهای یک مؤسسه با اهداف از پیش تعیین شده یا به عبارت دیگر، درجه دستیابی به اهداف را بیان میدارد ]۲۸[. در کارایی گفته میشود کدام بنگاه کارا عمل میکند؛ ولی در مفهوم بهرهوری گفته میشود که کدام بنگاه در طول زمان بهرهوری عوامل تولید خود را تغییر دادهاند. بنگاههایی میتوانند بهرهوری عوامل تولید خود را در طول زمان افزایش دهند که در طول زمان به سمت کاراترین عملکرد حرکت کنند ]۲۳[. به همین منظور، شرکتها همواره خواستار کارایی بیشترند؛ زیرا آن را ابزار رسیدن به سود و مطلوبیت بیشتر میدانند. همانگونه که پیشتر عنوان شد بهرهوری به مفهوم مقایسۀ کارایی یک بنگاه طی زمانهای متفاوت است؛ درنتیجه، محققان همواره به سنجش صحیح کارایی بهواسطۀ اهمیت آن در ارزیابی عملکرد بنگاه توجه داشتهاند. با مرور مطالب پیشگفته، واضح است پیششرط بهبود بهرهوری در سطح خُرد و کلان مستلزم سنجش صحیح کارایی است. در این راستا ارائۀ یک نظام سنجش کارایی در سطح خرد در بنگاهها بر پایه روشهای معتبر علمی و سازگار با اطلاعات حسابداری بهمنظور ارتقای بهرهوری بهویژه در شرایطی که مبتنی بر گزارشهای متعدد سهم بهرهوری عوامل تولید در کشور پایین است، همواره احساس میشود.
براساس گزارش سازمان بهرهوری آسیایی، سهم بهرهوری عوامل تولید از رشد تولید ناخالص در کشور ایران بسیار پایینتر از متوسط کشورهای توسعهیافته است؛ به نحوی که رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای توسعهیافته از محل بهرهوری عوامل تولید بیش از ۵۰ درصد است. پایینبودن سهم بهرهوری در اقتصاد ایران و فاصله معنادار این نسبت اقتصادی مهم با کشورهای توسعهیافته باعث شده است در چشمانداز افق سال ۱۴۰۴، جایگاه اقتصادی ایران تاحدودی نزدیک به کشورهای توسعهیافته دیده شود. بر همین اساس، در برنامه چهارم توسعه (دوره چهارساله: ۱۳۸۸-۱۳۸۴) مقرر شده بود این رقم، یعنی سهم بهرهوری عوامل تولید از رشد تولید ناخالص داخلی به حدود ۳۱ درصد برسد و راهبرد برنامه پنجم توسعه (دوره چهارساله: ۱۳۹۴-۱۳۹۰) حکایت از سهم ۳۰ درصدی بهرهوری و رشد اقتصادی ۸ درصدی داشت. در قانون برنامه ششم توسعه، مصوب ۱۴/۰۲/۹۶ (دوره چهارساله: ۱۴۰۰-۱۳۹۶) نیز سهم بهرهوری در تولید ناخالص داخلی در حدود ۳۵ درصد دیده شد و در چشمانداز ۲۰ ساله، سهم بهرهوری کل عوامل تولید در رشد اقتصادی ۴۲ درصد هدفگذاری شده است ]۱۰-۱۱-۱۲[.
در این راستا هرچند سازمان ملی بهرهوری ایران در زمینه ارتقای شاخصهای بهرهوری در سطح خرد و کلان، اقدامات و فعالیتهای مناسبی را در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام داده است، در سالیان اخیر شاهد روند نزولی در شاخصهای بهرهوری و پیامدها و اثرات آن در اقتصاد جامعه بودهایم. کاهش شاخصهای بهرهوری مرتبط با عوامل تولید، کار و سرمایه و نیز ضعف و نارسایی روشهای سنتی محاسباتی ارزیابی کارایی باعث شده است ارزیابی مناسبی از این معیار مهم اقتصادی بهمنظور تصمیمگیری وجود نداشته باشد. این در حالی است که یکی از پیشزمینههای بهبود بهرهوری، سنجش صحیح کارایی و استفاده از سایر متغیرهای مرتبط و تأثیرگذار و متعاقب آن، ارائه راهکارهایی بهمنظور ارتقای آن است. دستکم شش معیار مجزا ازقبیل: کارایی، اثربخشی، کیفیت، سودآوری، بهرهوری و درنهایت، خلاقیت و نوآوری برای ارزیابی عملکرد یک واحد تجاری وجود دارد ]۵[. هرچند این معیارها لزوماً متمایز از یکدیگر نیستند، مبتنی بر نظر ساها و راویسانکار ]۲۶[، عملکرد هر واحد تجاری اغلب بر حسب کارایی و میزان استفاده بهینه از منابع آن ارزیابی میشود؛ بنابراین، با پیروی از این نگرش، در این پژوهش، با تمرکز بر معیار کارایی بهعنوان معیار ارزیابی عملکرد توجه شده است. عمدتاً دقت سنجش کارایی، هم از منظر اینکه مبنایی برای ارزیابی عملکرد فراهم میکند و هم از این نظر که ابزاری برای رسیدن به سود و مطلوبیت بیشتر بنگاه است، تأکید و توجه بیشتری شده است.
در این راستا استفاده از روشها و مدلهای مختلف سایر علوم ازجمله ریاضیات، آمار و سایر علوم مرتبط بهمنظور ارزیابی و سنجش کارایی بهجای مدلهای سنتی ارزیابی عملکرد مبتنی بر روشهای حسابداری که حاوی محدودیتهای مختلفی است، در تحلیل ارزیابی اطلاعات حسابداری ضرورت دارد. یکی از روشهای مناسب ارزیابی کارایی شرکتها، روش تحلیل پوششی دادههاست که یک روش چندمعیاره برای تصمیمگیری و سنجش عملکرد شرکتها است. در این روش با استفاده از چندین متغیر ورودی و خروجی، میزان کارایی شرکتها، محاسبه و بر این مبنا میتوان شرکتهای کارا و ناکارا را از هم تفکیک کرد. تکنیک تحلیل پوششی دادهها متدولوژی بر مبنای برنامهریزی خطی است. این روش برای ارزیابی کارایی نسبی واحدهای تصمیمگیری به کار میرود که وظایف یکسانی انجام میدهند ]۲۹[. در بررسی تاریخچه پیدایش این الگو، فارل نخستینبار در سال ۱۹۵۷ با ارائه روش مرزی به نام مرز کارایی، مرز غیرپارامتری کارایی را تعریف کرد. او با استفاده از روابط ریاضی، ملاک دورافتادگی واحد تصمیمگیرنده از مرز فوق را بهمنزلۀ کارایی آن واحد، اندازهگیری کرد. بعدها چارنز، کوپر و رودرز، مدل [2]CCR را در سال ۱۹۸۷ با ثابت فرض کردن بازده به مقیاس واحدها براساس مدلهای ریاضی توسعهیافته بهعنوان تحلیل پوششی دادهها معرفی کردند. چند سال بعد از ارائۀ مدل CCR، بنکر، چارنز و کوپر دومین مدل را به نام [3]BCC مبتنی بر بازده به مقیاس متغیر معرفی کردند. بازده به مقیاس بیانکنندۀ پیوند بین تغییرات ورودیها و خروجیهای یک سیستم است. یکی از تواناییهای روش تحلیل پوششی دادهها، کاربرد الگوهای مختلف، متناظر با بازده به مقیاسهای متفاوت و همچنین، اندازهگیری بازده به مقیاس واحد است. بیشتر مدلهای استفادهشده در تحلیل پوششی دادهها مدلهای CCR و BCC هستند که بهترتیب بازده ثابت و متغیر نسبت به مقیاس تعریف میشوند ]۲۵[.
این روش براساس اطلاعات عملکردی واحدهای تصمیمگیرنده، مرز کارا را بهصورت تجربی مشخص میکند. اگر یک واحد تصمیمگیری بر آن مرز قرار گیرد، آن را کارا و در غیر این صورت، ناکارا میگویند ]۱[.
از روشهای سنتی مبتنی بر نسبتهای مالی موسوم به روشهای تحلیل نسبت نیز برای مقایسۀ اعداد، نسبتها و روندها در صورتهای مالی استفاده میشود؛ مبتنی بر این روشها میتوان بین اجزای گزارشها و صورتهای مالی در یک یا چندین دوره مالی مقایسه به عمل آورد ]۱۶[؛ اما این نسبتهای مالی دارای محدودیتها و نارساییهایی هستند که استفاده از آنها بهتنهایی در راستای ارزیابی، ممکن است موجب گمراهی استفادهکنندگان شود. اساساً نسبتهای مالی، یک بعد از عملکرد مالی سازمان را ارزیابی میکند و بهکارگیری نسبتهای چندگانه برای ارزیابی جنبههای مختلف عملیات، اطلاعات ناچیزی را برای ارزیابی کارایی در اختیار قرار میدهند ]۳۰[. همچنین، تعدد نسبتهای مالی زیاد بودهاند و گاهی گیجکننده و با یکدیگر متناقض نیز هستند. درحقیقت، مشکل اصلی این روشها ناتوانی آنها برای در نظر گرفتن شاخصهای ورودی و خروجی چندگانه است. به عبارت دیگر، هنگامی که واحدهای تصمیمگیری ورودیهای چندگانهای را برای تولید خروجیهای چندگانه به کار میبرند، این روشها دیگر قادر به تخمین یک مقدار جامع بهعنوان ارزیابی کارایی نیستند و چند نسبت مالی محدود نمیتواند اطلاعات کاملی دربارۀ ابعاد گستردۀ عملکرد یک شرکت را به تصویر کشد ]۵[. در این میان، از بین انواع نسبتهای مالی، معمولاً نسبتهای مرتبط با سودآوری بیشتر بهمنظور ارزیابی، شایان توجه و استفاده واقع میشوند. این در حالی است که شاخصی که باید بیشتر به آن توجه کرد، کارایی و بهرهوری است؛ اما به لحاظ موانعی همچون عدم توافق در اندازهگیری، چگونگی ارزیابی و فقدان الزامات قانونی، افشا نمیشوند و بنابراین، در محاسبات لحاظ نمیشوند. اساساً سود یکی از بروندادهایی است که در اثر بهرهوری پدید میآید. به عبارت دیگر، آنچه باعث ایجاد و افزایش سود میشود، بهرهوری است؛ بنابراین، بهرهوری از جامعیت، انعطافپذیری و کاربردپذیری بیشتری نسبت به سود برخوردار است. به همین منظور، اعتقاد بر این است که تجزیهوتحلیل مبتنی بر نسبتهای مالی برای تعیین واحدهای ناکارا از عینیت کمتری برخوردار است و برای ارزیابی چندبعدی و پیداکردن بهترین عملکرد ناتواناند ]۱۸[؛ بنابراین، برای رفع مشکلات موجود، روشهای تحلیل مرزی در مقایسه با روشهای سنتی، امکان تعیین بهترین عملکرد ممکن ( مقدار مرزی) را فراهم میکند و واحدهای تصمیمگیری به مقایسۀ عملکرد خود با آن میپردازند. در این بین از میان انواع روشهای مرزی ارزیابی کارایی، روش تحلیل پوششی دادهها بهواسطۀ انعطافپذیری، تناسب آن برای بررسی روابط غیرخطی در تحلیلها و کمترین محدودیتهایی که در تعیین بهترین مرز عملکرد اعمال میکنند، کاربرد نسبتاً گستردهتری نسبت به سایر روشها دارند ]۳۰[.
در این راستا، این پژوهش درصدد است تا به این سؤالات پاسخ بدهد که مقدار کارایی شرکتها براساس روش تحلیل پوششی دادهها مبتنی بر تکنیک متغیرهای منفی چه مقدار است. میزان ارتباط نسبتهای مالی با عدد کارایی بهدستآمده چه میزان است.
برای این منظور، در این پژوهش، ابتدا به سنجش کارایی با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها برای شرکتهای نمونه پرداخته میشود و در مرحلۀ بعدی با استفاده از تعدادی از نسبتهای مالی مهم برگزیده ازطریق روش دلفی فازی و روش تحلیل سلسلهمراتبی فازی، ازطریق آزمون معادلات ساختاری واریانس محور، نسبت به ارزیابی میزان ارتباط نسبتهای مالی با عدد کارایی شرکتها اقدام میشود.
مروری بر پیشینههای پژوهش
محققان تا کنون پژوهشهای زیادی در زمینه سنجش کارایی در شاخههای گوناگون علوم ازقبیل صنایع، بخش خدمات دولتی، بیمه و ... انجام دادهاند؛ اما تحقیقی انجام نشده است که الگویی برای سنجش کارایی براساس اطلاعات حسابداری و با مدل تحلیل پوششی دادهها و مبتنی بر متغیرهای منفی در سطح شرکتها و اینکه میزان ارتباط کارایی را با نسبتهای مالی بررسی کند. با وجود این، تعدادی از مهمترین پژوهشهای صورتگرفته به شرح ذیلاند:
پیشینۀ پژوهشهای داخلی
استا و همکاران ]۲[، در پژوهش خود به بررسی رابطه مدلهای مالی و اقتصادی با تکنیک تحلیل پوششی دادهها در ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری پرداختند. در این پژوهش، عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری ازطریق تکنیک تحلیل پوششی دادهها ارزیابی شد. در ادامه، عملکرد ارزیابیشده در قالب مدل رگرسیون با مدلهای مالی و اقتصادی مقایسه شد. نتایج حاکی از آن است که بین مدلهای اقتصادی و مدل تحلیل پوششی دادهها برای ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری، رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد؛ در حالی که این رابطه برای مدلهای مالی و مدل تحلیل پوششی دادهها معنادار و معکوس است.
خداپرست و همکاران ]۳[، در پژوهش خود به آزمون تجربی مقایسۀ کارایی مدلهای هزینۀ سهام عادی با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها بر مبنای دادههای بهدستآمده از ۱۰۴ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۷ پرداختند. آنها برای مقایسۀ کارایی، ضرایب بهدستآمده از روش گوردون و روش اولسون جونتر را با هم مقایسه کردند. نتایج نشان دادند در شرایط پرریسک و کمریسک مدل اولسون جونتر کارایی بیشتری را دارد و هزینۀ سهام عادی برآوردشده از این مدل برای تصمیمگیری ازطریق مصونسازی پرتفوی از زیانهای احتمالی سودمندتر است.
خواجوی و همکاران ]۴[، در پژوهش خود بهمنظور ارزیابی سنجش کارایی، صورتهای مالی تعداد ۲۶۷ شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران را در طی بازه زمانی ۱۳۸۶-۱۳۸۴ تجزیهوتحلیل کردند. نسبتها و دادههای مالی شامل تعداد ۴ ورودی و تعداد ۷ خروجی بوده و مدل تحلیل پوششی دادهها با روش بازده به مقیاس متغیر و ورودی محور انتخاب شده است. اجرای مدل مذکور نشان دادند در میان ۲۶۷ شرکت، ۳۲ شرکت دارای کارایی نسبی و ۲۳۵ شرکت ناکارا هستند؛ ازاینرو، تکنیک تحلیل پوششی دادهها مکمل مناسبی برای تحلیل سنتی صورتهای مالی با استفاده از نسبتهای مالی است.
قائمی و همکاران] ۷[، در پژوهشی به بررسی ارتباط بین شاخصهای مالی و شاخصهای بهرهوری پرداختند. در این پژوهش در قالب یک فرضیۀ اصلی و شش فرضیه فرعی، ارتباط بین بازده کل داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام، اهرم مالی با بهرهوری کار و سرمایه بررسی شد. جامعۀ آماری تحقیق شامل تعداد ۵۶ شرکت تولیدی در بورس طی سالهای ۱۳۸۴-۱۳۸۰ انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشاندهنده: الف) وجود ارتباط مثبت بین بازده کل داراییها و شاخص بهرهوری کار و سرمایه؛ ب) وجود ارتباط مثبت و ضعیف بین بازده حقوق صاحبان سهام و شاخص بهرهوری کار و سرمایه و ج) نبود ارتباط مابین درجه اهرم مالی و شاخصهای بهرهوری کار و سرمایه است.
محمودی و همکاران] ۸[، در پژوهش خود به بررسی کارایی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با درجه بسیار بزرگ و تأثیر نسبتهای سودآوری بر آنها پرداختهاند. در این تحقیق از متغیرهای هزینه عملیاتی به سود خالص و ارزش ویژه با عنوان دو ورودی و سود خالص به جمع داراییها و جریان نقدی عملیاتی به حجم داراییها با عنوان دو خروجی استفاده شد، سپس نتایج با یک روش تلفیق با نرمافزار بهینهسازی ارزیابی انجام شدند و کاراترین و ناکاراترین واحد در بازه زمانی مطالعهشده به دست آمد. در ادامه، با استفاده از آزمون رگرسیون چندمتغیره و در بازه زمانی ۳ ساله از سال ۸۸ الی ۹۰ تعداد ۷۰ واحد دانشگاهی و با بهکارگیری تعدادی از نسبتهای مالی سودآوری شامل سود خالص به ارزش ویژه، نسبت سود خالص به جمع داراییها، جریان نقدی عملیاتی به جمع داراییها و جمع کل داراییها تأثیر آنها بر کارایی بررسی شد. نتایج نشان دادند تمامی نسبتهای سودآوری محاسبهشده به غیر از نسبت سود خالص به ارزش ویژه، ارتباط مثبت و معناداری با میزان کارایی بهدستآمده با تکنیک تحلیل پوششی دادهها داشتند.
مسگرپور امیری و یداللهزاده طبری ] ۹[ برای ارزیابی بانکهای خصوصی و دولتی از روش تحلیل پوششی دادهها استفاده کردند. نمونۀ آماری تحقیق از تعداد ۲۰ بانک دولتی و خصوصی در سال ۱۳۹۰ انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان دادند تعداد ۹ واحد از ۲۰ واحد کارا و مابقی ناکارا شناخته شدهاند؛ بدین معنی که ۴۵ درصد از بانکها کارا و ۵۵ درصد ناکارا بودهاند. از دیگر نتایج تحقیق این موضوع است که از هشت نسبت مالی مطرحشده، نسبت کفایت سرمایه، نسبت سودآوری، نسبت مدیریت و نسبت کیفیت دارایی با استفاده از تحلیل رگرسیون رابطۀ مستقیمی با کارایی دارند.
ممتازیان و کاظمنژاد ]۱۳[، تأثیر قابلیتهای مدیریت بر معیارهای عملکرد تعداد ۱۶۱ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران را در طی دوره زمانی ۱۳۸۴-۱۳۹۳ بررسی کردند. برای این منظور، قابلیت مدیران با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها اندازهگیری شد و سپس رابطه آن را با چهار نسبت عملکردی شامل ارزش افزودۀ اقتصادی، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت قیمت به سود و نسبت کیوتوبین ارزیابی کردند. نتایج نشان دادند بین قابلیت مدیران و معیارهای عملکرد شرکت رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
پیشینۀ پژوهشهای خارجی
آکولا ]۲۲[، در پژوهشی با نام «بررسی دومرحلهای کارایی شرکتهای بیمه کشور کنیا» به بررسی کارایی صنعت بیمه طی بازه زمانی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها و رگرسیون توبیت در این کشور پرداخت. نتایج این پژوهش نشان دادند از مجموع ۴۲ شرکت بیمه بررسیشده، ۵۵ درصد شرکتها در سال ۲۰۱۱، ۳۳ درصد شرکتها در سال ۲۰۱۲، ۱۹ درصد در سال ۲۰۱۳ و ۳۶ درصد در سال ۲۰۱۴ مرز کارایی را دارا بودند.
کامپیسی و همکاران ]۱۴[، در پژوهش خود به بررسی کارایی تعداد ۱۶۷۴ شرکت دانشبنیان در کشور ایتالیا با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها در طی بازه زمانی ۲۰۱۷-۲۰۱۲ پرداختند. در این پژوهش، متغیرهای ورودی تعداد کارکنان و جمع داراییها و متغیرهای خروجی درآمد ناشی از فروش و خدمات در نظر گرفته شدهاند. در مرحلۀ بعدی برای اعتبار اطلاعات نهایی از بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت اهرمی استفاده شد؛ نتایج نشاندهندۀ همبستگی بالای مقادیر کارایی با بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت اهرمی است.
کورتیس و همکاران ]۱۵[ کارایی تعداد ۱۲۰ شرکت تجاری یونانی در بخشهای اجتماعی و محیطی را بررسی کردند. در این پژوهش، از ترکیب نسبتها و تحلیل پوششی دادهها استفاده شد. تحلیل پوششی دادهها از یک ورودی و دو خروجی و از دادههای صورتهای مالی تشکیل شده است. متغیر ورودی شامل داراییها و متغیرهای خروجی شامل بازده سرمایهگذاری و سود قبل از مالیات است؛ نتایج پژوهش بیانکنندۀ ارتباط مثبت و قوی با مقدار بازده کل داراییها داشت.
فروز و همکاران [20] در پژوهش خود بیان کردند نسبتهای مالی، یک ابزار تحلیلی رایج برای بررسی عملکرد یک شرکت است. هرچند نسبتهای مالی محاسبۀ آن ساده و تفسیر آن مشکل است، تحلیل نسبتها همیشه مورد انتقاد است. همچنین، بیان کردند تحلیل پوششی دادهها، مکمل نسبتهای مالی است و میتواند آنها را تقویت کند. تحلیل پوششی دادهها یک معیار ثابت قابل اطمینان از کارایی مدیریتی و عملیاتی فراهم میکند. این محققان نشان دادند بین کارایی و نسبتهای مالی رابطه وجود دارد.
فرناندز و همکاران ] ۱۹[ در پژوهشی به ارزیابی کارایی بانکهای اروپایی و اثرات عوامل تعیینکننده ریسک بانکی بر عملکرد آنها طی سالهای ۲۰۱۴-۲۰۰۷ پرداختهاند. در این پژوهش، تجزیهوتحلیل دادهها و محاسبۀ کارایی با استفاده از شاخص بهرهوری مالم کوئیست انجام شده است. آنها با استفاده از نتایج رگرسیون نشان دادند ریسک اعتباری رابطۀ منفی بر کارایی بانکها دارد و نیز ریسک سرمایه و سود رابطۀ مثبت بر کارایی دارد. از دیگر نتایج این پژوهش این است که متغیرهای ریسک بانکی در زمان سطوح پایینتر توسعۀ مالی، بر کارایی بانکها بیشتر تأثیر میگذارد.
دو و همکاران ] ۱۷[ تأثیر انواع داراییهای مولد درآمد و غیرمولد درآمد را بر کارایی بانکهای کشور چین طی بازه زمانی ۲۰۱۱-۲۰۰۶ بررسی کردند. در این پژوهش، با روش تحلیل پوششی دادههای دومرحلهای و دادههای تابلویی، تغییرات تکنولوژیکی در طول زمان بررسی شدهاند. نتایج نشان دادند افزایش سهم داراییهای مولد درآمد از کل داراییها ازقبیل اوراق بهادار و مشتقات آن تأثیر مثبتی بر کارایی دارد و نیز کاهش سهم داراییهای غیرمولد از کل داراییها تأثیر مشابهی داشته است. از دیگر نتایج این پژوهش، این است که سایر اقدامات در بانکداری چین ازقبیل حذف الزامات قانونی، نسبت اندوخته قانونی و نرخ بهره، تأثیر مثبتی بر کارایی بانکداری چین دارد.
وانک و همکاران ] ۲۹[ در پژوهش خود به بررسی صنعت بانکداری در منطقه منا پرداختند. این بررسی بر پایه مدل پویای تحلیل پوششی دادهها و با استفاده از شاخصهای حسابداری صورت پذیرفت. برای شاخصهای حسابداری از متغیرهای موجود در صورتحساب سود و زیان و ترازنامه استفاده شده است. در این پژوهش، تأثیر متغیرهای نوع بانک، مالکیت و ادغام بانک با یک مدل غیرخطی با کارایی بررسی شد. نتایج نشان دادند نوع بانک، محل اقامت و مکان فعالیت بانک و مالکیت بر میزان کارایی تأثیر دارد و تأثیر متفاوتی از متغیرهای صورتحساب سود و زیان و ترازنامه بر کارایی دارد.
روش پژوهش و تشریح الگو
این پژوهش با استفاده از روش پژوهش ترکیبی یا آمیخته ( کیفی - کمی) انجام شده است.
بر اساس این، ابتدا در مرحلۀ کیفی با استفاده از ادبیات پژوهش، متغیرهای حسابداری زمینهساز ارزیابی کارایی استخراج و مقولهبندی شدند، سپس در قالب پرسشنامۀ ساختاریافتۀ دلفی، دیدگاه خبرگان، جمعآوری و با استفاده از روش دلفی فازی، شاخصها غربال و به روش تحلیل سلسلهمراتبی فازی وزندهی شدند. در ادامه با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها عدد کارایی برای شرکتهای نمونه، محاسبه و با روش معادلات ساختاری واریانسمحور به ارتباط بین نسبتهای مالی منتخب و عدد کارایی محاسبهشده، پرداخته شد؛ شرح روشهای فوق بهتفصیل در ذیل بیان میشود:
روشهای شناسایی، انتخاب و غربالگری متغیرها و ضرایب آنها (روشهای کیفی)
روش دلفی فازی: مراحل انجام روش دلفی فازی به شرح ذیل انجام شده است:
الف) تدوین پرسشنامۀ اولیه و آزمودن آن
در این پژوهش، از دیدگاه افراد متخصص خبره و صاحبنظر در رشته حسابداری و کارشناسان مطلع نسبت به موضوع پژوهش در سازمان ملی بهرهوری استفاده شد که از پشتوانۀ نظری و تجربی مناسبی در حوزه حسابداری و مالی برخوردار بودند؛ بنابراین، پنل خبرگان پژوهش از اعضای هیئتعلمی گروه حسابداری و مدیریت مالی، کارشناسان مطلع سازمان ملی بهرهوری و مدیران مالی تشکیل شد. در ادامه، مبتنی بر مطالعات مبانی نظری و ادبیات پژوهش، فهرستی از متغیرهای حسابداری مؤثر در ارزیابی کارایی، شناسایی شد. سپس یک غربال اولیه انجام شد و شاخصهای تکراری یا مترادف حذف شدند. درنهایت، ۲۵ متغیر شامل تعداد ۱۵ متغیر درونداد (متغیر ورودی یا متغیرهای منابعی یعنی کاهش مقداری آنها تأثیر مثبت بر عملکرد واحد تصمیمگیری دارد) و تعداد ۱۰ متغیر برونداد (متغیر خروجی یا متغیرهای عملکردی یعنی افزایش مقداری آنها تأثیر مثبت بر عملکرد شرکت دارد) انتخاب شدند. پس از شناسایی متغیرهای حسابداری پژوهش، به طراحی پرسشنامهای مشتمل بر ۲۵ سؤال، اقدام و سؤالات در دور اول روش دلفی فازی با استفاده از یک نظام امتیازدهی انجام شد که در یک طیف ۵ تایی گنجانده شده بود.
ب) بررسی پایایی پرسشنامه
برای بررسی پایایی پرسشنامه، مقدار آلفای کرونباخ پرسشنامه با استفاده از نرمافزار آماری Spss22 محاسبه شد. مقدار آلفای کرونباخ بهدستآمده (۸۴۴/۰) بود که بیشتر از مقدار ۷/۰ است و این به مفهوم تأیید پایایی پرسشنامه است.
ج) تجزیهوتحلیل پاسخهای دریافتی دور اول روش دلفی
در این مرحله، از پنل خبرگان تقاضا شد به شناسایی شاخصهای مهم در ارزیابی کارایی با استفاده از متغیرهای حسابداری بپردازند؛ به همین منظور، براساس نظر گروه تحقیق برای شناسایی شاخصهای مهم از مقدار دیفازی یا فازیزدایی[4] (روشی برای تبدیل اعداد فازی به اعداد قطعی است؛ این عملیات باعث میشود تا نتایج حاصل از استنتاج فازی بهصورتی فهمپذیر برای مخاطب ارائه شود) سؤالات به همراه میانگین طیف پرسشنامه (بهعنوان شاخص آستانه) استفاده میشود. به عبارت دیگر، شاخصها یا سؤالاتی که مقدار دیفازیشدۀ آنها بزرگتر از مساوی میانگین طیف پرسشنامه (شاخص آستانه) باشد، شاخصهای مهم و تأثیرگذار شناخته میشوند و شاخصها یا سؤالهایی که مقدار دیفازیشدۀ آنها کمتر از مقدار میانگین طیف باشد، شاخصهای کماثر یا کماهمیت شناخته میشوند ]۲۱[. نتایج حاصل از محاسبات دیفازیشده عوامل نشان دادند در این پژوهش از بین تعداد ۱۰ متغیر برونداد، تعداد ۹ متغیر مقدار دیفازیشده بیشتر از ۳ و از بین تعداد ۱۵ متغیر درونداد، تعداد ۹ متغیر مقدار دیفازیشده بیشتر از ۳ را کسب کردند.
د) تجزیهوتحلیل پرسشنامههای دور اول و دوم در روش دلفی فازی
در این گام، با توجه به نتایج بهدستآمده از پرسشنامه دور اول به طراحی پرسشنامه دور دوم پرداخته شد. با توجه به مقدار دیفازی بهدستآمده برای هر یک از سؤالات پژوهش مشاهده میشود از بین تعداد ۱۰ متغیر برونداد، ۱ سؤال و از بین تعداد ۱۵ متغیر درونداد، تعداد ۶ سؤال دارای مقدار دی فازی کمتر از مقدار میانگین طیف (عدد ۳ که مبنای ارزیابی در این پژوهش است) هستند.
در دور دوم، همان سؤالات مجدداً با نتایج دور اول به شرکتکنندگان، ارائه و سپس دوباره نظرخواهی انجام شد و بابت تعداد ۷ متغیر که مقدار دیفازی آنها کمتر از عدد ۳ بود، اجماع حاصل نشد. در این مرحله، خبرگان تعداد ۸ شاخص برونداد و درونداد جدید را معرفی کردند که در موضوع پژوهش یعنی در فرآیند ارزیابی کارایی مؤثر است. برای طراحی پرسشنامه دوم، سؤالاتی که در پرسشنامه اول کماهمیت شناخته شده بودند و اجماع حاصل نشده بود، از پرسشنامه، حذف و نیز تعداد ۸ شاخص جدید معرفیشدۀ خبرگان، طراحی و به پرسشنامه دور دوم اضافه شد. ابتدا با استفاده از نتایج بهدستآمده در دور اول به طراحی پرسشنامه جدید اقدام شد، سپس به جمعآوری پرسشنامههای دور دوم و تجزیهوتحلیل آن پرداخته شد. براساس مقدار دیفازی، هر یک از سؤالات مشخص شدند که مقدار دیفازی تعداد ۹ متغیر برونداد و تعداد ۱۰ متغیر درونداد بیشتر از میانگین طیف پرسشنامهاند؛ بنابراین، متغیرهای باقیمانده از اهمیت بالایی در فرآیند ارزیابی کارایی برخوردارند. در دور دوم پژوهش، برخلاف دور قبل هیچ شاخص جدیدی از خبرگان معرفی نشد و این نشاندهندۀ این بود که شاخصهای ارائهشده در پرسشنامه، تمام ابعاد پژوهش را در بر گرفتهاند.
نگاره1. لیست معیارهای پژوهش
شماره |
معیارها |
نماد |
زیرمعیارها |
1 |
برونداد |
A |
سود هر سهم |
بازده سرمایه |
|||
سود انباشته پایان دوره |
|||
حاشیۀ سود خالص |
|||
درآمد فروش |
|||
بازده دارایی |
|||
نسبت آنی |
|||
سود قابل تخصیص |
|||
سود و زیان عملیاتی |
|||
2 |
درونداد |
B |
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه |
موجودی مواد و کالا |
|||
مجموع نقدینگی و سرمایهگذاری |
|||
نسبت بدهی |
|||
مطالبات |
|||
نسبت مالکانه |
|||
نسبت بدهی به ارزش ویژه |
|||
پیشپرداخت |
|||
هزینههای عمومی |
|||
بهای تمامشدۀ کالای فروشرفته |
تحلیل سلسلهمراتبی فازی
پس از شناسایی ساختار سلسلهمراتبی عوامل پژوهش باید به محاسبه و ارزیابی وزن معیارهای پژوهش نسبت به هدف پرداخت. برای محاسبۀ وزن معیارهای پژوهش نسبت به هدف، ابتدا پرسشنامه مقایسات زوجی متغیرها نسبت به هدف آن تشکیل شد. پس از تشکیل پرسشنامۀ مقایسۀ زوجی، آنها را در اختیار تصمیمگیرندگان قرار داد تا تکمیل کنند. با تکمیل پرسشنامه، پاسخهای دریافتی از مقایسات زوجی وارد نرمافزار اکسپرت چویس شد تا به ارزیابی و محاسبۀ وزن معیارهای اصلی پژوهش نسبت به هدف برداخته شود.
نگاره ۲ و ۳ وزن حاصلشده برای متغیرهای درونداد و برونداد حاصل از محاسبات ماتریس مقایسۀ زوجی معیارهای اصلی نسبت به هدف را نشان میدهد.
نگاره2. وزن عوامل درونداد
رتبه |
نام متغیر |
ضریب |
۱ |
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه |
۲۹% |
۲ |
موجودی مواد و کالا |
۲۳% |
۳ |
مطالبات |
۱۲% |
۴ |
مجموع نقدینگی و سرمایهگذاری |
۱۰% |
۵ |
نسبت مالکانه |
۸% |
۶ |
نسبت بدهی |
۶% |
۷ |
نسبت بدهی به ارزش ویژه |
۶% |
۸ |
پیشپرداخت |
۵% |
۹ |
بهای تمامشدۀ کالای فروشرفته |
۲% |
۱۰ |
هزینۀ عمومی |
۱% |
نگاره 3. وزن عوامل برونداد
رتبه |
نام متغیر |
ضریب |
۱ |
حاشیه سود خالص |
۲۸% |
۲ |
بازده سرمایه |
۲۶% |
۳ |
سود هر سهم |
۱۶% |
۴ |
نسبت آنی |
۱۳% |
۵ |
سود انباشتۀ پایان دوره |
۸% |
۶ |
سود قابل تخصیص |
۷% |
۷ |
درآمد فروش |
۱% |
۸ |
سود و زیان عملیاتی |
۱% |
۹ |
بازده دارایی |
۰٪ |
همانطور که از جدول مربوطه ملاحظه میشود در بررسی وزن عوامل درونداد متغیر «نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه» بیشترین وزن یا به عبارتی بیشترین ضریب اهمیت را و متغیر «هزینههای عمومی» کمترین ضریب و اهمیت را دارد. در بررسی وزن عوامل برونداد متغیر «حاشیه سود خالص» بیشترین وزن یا به عبارتی بیشترین ضریب اهمیت را دارد و برای متغیر «بازده دارایی» کمترین وزن یا ضریب اهمیت محاسبه شده است.
تجزیهوتحلیل متغیرها با استفاده از روشهای کمی
در این بخش، بهمنظور اجرای روش تحلیل پوششی دادهها برای محاسبۀ کارایی شرکتهای عضو جامعۀ آماری پژوهش نیاز به دادههای مرتبط با متغیرهای برونداد و درونداد است که از روشهای دلفی فازی انتخاب شدهاند. برای این منظور، ابتدا دادههای مربوط به هرکدام از متغیرهای مدل از نرمافزار «رهآورد نوین» و سایر منابع موجود و مربوط استخراج شد.
جامعۀ آماری پژوهش، کلیۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و جامعه هدف مدنظر (حجم نمونه) شرکتهایی هستند که براساس معیارهای زیر انتخاب میشوند:
الف) با توجه به بازه زمانی پژوهش (سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۸)، شرکتها قبل از سال ۱۳۸۷ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند و نام آنها تا پایان سال ۱۳۹۸ از فهرست شرکتهای یادشده حذف نشده باشد.
ب) بهمنظور قابلیت مقایسه، سال مالی شرکتها منتهی به ۲۹ اسفند باشد و شرکتها نباید توقف فعالیت داشته و دوره مالی خود را طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۸ تغییر نداده باشند.
ج) اطلاعات مورد نیاز متغیرهای پژوهش (شامل صورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی) ارائه شدهاند و ملزم به تهیۀ صورتهای مالی میاندورهای باشند.
د) به دلیل بررسی بهتر و امکان رتبهبندی شرکتهای موجود در صنایع مختلف، دستکم ۵ شرکت در هر صنعت وجود داشته باشد.
ه) شرکتهای بیمه، صندوق بازنشستگی، بانک، شرکتهای لیزینگ و شرکتهای سرمایهگذاری به دلیل ماهیت عملیاتی متفاوت با شرکتهای دیگر از جامعه آماری تحقیق حذف شدهاند.
در این پژوهش با در نظر گرفتن محدودیتهای فوق تعداد ۱۶ صنعت (از کل تعداد ۵۲ صنعت) انتخاب و درمجموع، تعداد ۲۱۰ شرکت بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند.
شناسایی مدل تحلیل پوششی دادههای مناسب برای ارزیابی کارایی با استفاده از متغیرهای حسابداری
در تمامی مدلهای اصلی و کلاسیک، تحلیل پوششی دادهها فرض مثبتبودن تمامی مقادیر ورودیها و خروجیها در نظر گرفته شده است؛ اما در بسیاری از مسائل حسابداری مواردی وجود دارند که شرط مثبتبودن خروجیها برقرار نیست و اغلب با خروجیهای منفی ازقبیل زیان سروکار داریم. مدل اندازهگیری غیرشعاعی[5]، یکی از انواع مدلهایی است که تون[6] در سال ۲۰۰۱ ارائه داد. این مدل، نخست، یک اسکالر[7] (کمیت نردهای) بهعنوان کارایی برای هر واحد ارائه میکند؛ دوم، تابع هدف نسبت به تغییر واحد پایدار است. این مدل با فعالیتهای انتقالی خوب یا مطلوب بهصورت خروجی رفتار میکند؛ زیرا مازاد آنها باعث بهبود کارایی و کمبود آنها موجب کاهش کارایی میشود. در نقطه مقابل، با فعالیتهای انتقالی بد یا نامطلوب بهصورت ورودی برخورد میشود؛ زیرا مازاد آنها موجب کاهش کارایی میشود و باید آنها را حداقل کرد. مدل اندازهگیری غیرشعاعی، یک مدل غیرشعاعی در تحلیل پوششی دادهها است که میتواند تغییرات نامتناسب را در ورودیها و خروجیها اعمال کند. بر همین اساس، در این پژوهش، از مدل پویای اندازهگیری غیرشعاعی استفاده شده است که برخلاف مدلهای شعاعی، واحد تصمیمگیری ناکارا را با کاهش ورودیهـا یـا افـزایش خروجـیهـا بـه روی مـرز کـارایی مشخص میکنند. همچنین، چون در دنیای پیرامون ما، اغلب، ورودیها و خروجیها نادقیق یا فازی هستند یا دانش ما دربارۀ آنها نادقیق است، این مطلب محققان را بر آن داشت تا به دنبال راهکارهایی برای اندازهگیری کارایی در حـالت نادقیقبودن دادهها نیز باشند؛ به همین منظور، در این پژوهش از مدل غیرشعاعی ارائهشدۀ تون و تسوتسوی[8] ] ۲۷[ استفاده شده است. با توجه به اینکه این مدل نسبت به سایر مدلهای قبلی تحلیل پوششی دادهها کمتر استفاده شده و صرفاً مناسب متغیرهای برونداد منفی است، ازطریق برنامهنویسی و کدگذاری در نرمافزار R بهصورت جداگانه و مطابق شرایط پژوهش انجام شد که نتایج مدل در نگاه شماره ۴ آورده شدهاند.
در این پژوهش بهمنظور نشاندادن یافتههای تئوریک حاصل از مدل جدید ارائهشده، بهصورت عملی سعی شده است تا با ارائه یک مدل پویا در تحلیل پوششی دادهها نخست، کارایی شرکتها در طول چندین دوره زمانی، محاسبه و دوم، تابع بهینۀ هدف آنها ارزیابی شود. این دو ویژگی منحصربهفرد این پژوهش شامل توجه به عامل زمانی بهعنوان یک عامل بسیار تأثیرگذار در کارایی و نیز نتایج حاصل از حل این مدل در برآورد تابع بهینه هدف در تحلیل پوششی دادهها سبب شد این پژوهش قابلیت تعمیمپذیری و نوآوری داشته و نسبت به سایر روش روشها از مزایا و کاربرد پذیری بیشتری برخوردار باشد.
با توجه به اینکه مقیاس محاسبۀ متغیرهای ورودی و خروجی مربوط به هرکدام از شرکتها باهم تفاوت دارند و همگن نیستند، نخستین گام برای واردکردن دیتا در نرمافزار R و حل مدل اندازهگیری غیرشعاعی، لزوم استانداردسازی متغیرها است. برای فرآیند استانداردسازی از رابطه زیر استفاده شده است.
رابطه (۱): فرمولاستانداردسازی |
|
پس از استانداردسازی متغیرهای برونداد و درونداد، مقادیر آنها در مدل وارد شدند و سپس میزان کارایی هر شرکت و وزنهای دادهشده از آن، استخراج و محاسبه شد و سرانجام شرکتهای کارا و ناکارا معلوم شدند. نتایج حاصله از محاسبات صورتگرفته در نگاره ۴ ارائه شدهاند.
نگاره4. نتایج مدل تحلیل پوششی دادهها
رتبهبندی |
نام صنعت |
شرکت |
۸۷ |
۸۸ |
... |
۹۶ |
۹۷ |
۹۸ |
جمع |
۱ |
فرآوردههای نفتی |
پالایش نفت بندرعباس |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۲ |
فرآوردههای نفتی |
پالایش نفت اصفهان |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۳ |
فرآوردههای نفتی |
پالایش نفت تبریز |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱۰۰۰. |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۴ |
فرآوردههای نفتی |
پالایش نفت تهران |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۵ |
حملونقل |
رهشاد سپاهان |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۶ |
حملونقل و انباری |
کشتیرانی دریای خزر |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۷ |
استخراج کانههای فلزی |
معادن بافق |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۸ |
استخراج کانههای فلزی |
معدنی دماوند |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۹ |
غذایی بجزقند وشکر |
سالمین |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۱۰ |
فلزات اساسی |
فولاد مبارکه اصفهان |
۱.۰۰۰ |
۱۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۱۱ |
فلزات اساسی |
آلومراد |
۱.۰۰۰ |
۱۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۱۲ |
فلزات اساسی |
ملی صنایع مس ایران |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
۱۳ |
شیمیایی |
معدنی املاح ایران |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
... |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱.۰۰۰ |
۱۲ |
⁞ |
⁞ |
⁞ |
⁞ |
|
⁞ |
|
⁞ |
⁞ |
⁞ |
۱۹۸ |
خودرو و قطعات |
ایران خودرو دیزل |
۰.۷۷۱ |
۰.۶۳۱ |
... |
۰.۶۳۰ |
۰.۸۷۳ |
۰.۸۶۸ |
۰ |
۱۹۹ |
خودرو و قطعات |
الکتریک خودرو شرق |
۰.۶۰۵ |
۰.۳۹۲ |
... |
۰.۶۶۰ |
۰.۹۸۶ |
۰.۹۸۸ |
۰ |
۲۰۰ |
خودرو و قطعات |
چرخشگر |
۰.۷۴۰ |
۰.۵۰۳ |
... |
۰.۷۱۵ |
۰.۹۹۵ |
۰.۹۹۲ |
۰ |
۲۰۱ |
خودرو و قطعات |
رادیاتور ایران |
۰.۴۰۴ |
۰.۴۴۸ |
... |
۰.۶۸۵ |
۰.۹۹۶ |
۰.۹۹۷ |
۰ |
۲۰۲ |
خودرو و قطعات |
ریختهگری تراکتور |
۰.۶۹۰ |
۰.۳۹۶ |
... |
۰.۷۳۰ |
۰.۹۹۳ |
۰.۹۹۵ |
۰ |
۲۰۳ |
خودرو و قطعات |
سایپا آذین |
۰.۶۱۶ |
۰.۴۷۷ |
… |
۰.۷۷۳ |
۰.۹۸۱ |
۰.۹۹۱ |
۰ |
۲۰۴ |
خودرو و قطعات |
فنرسازی خاور |
۰.۶۹۴ |
۰.۵۸۳ |
… |
۰.۶۵۰ |
۰.۹۹۸ |
۰.۹۹۷ |
۰ |
۲۰۵ |
خودرو و قطعات |
فنرسازی زر |
۰.۴۹۲ |
۰.۴۶۴ |
… |
۰.۵۵۲ |
۰.۹۹۸ |
۰.۹۹۶ |
۰ |
۲۰۶ |
شیمیایی |
پتروشیمی آبادان |
۰.۸۸۰ |
۰.۵۳۴ |
… |
۰.۵۳۹ |
۰.۹۷۴ |
۰.۹۷۳ |
۰ |
۲۰۷ |
شیمیایی |
لعابیران |
۰.۵۶۵ |
۰.۵۴۵ |
… |
۰.۵۸۵ |
۰.۹۹۸ |
۰.۹۹۸ |
۰ |
۲۰۸ |
شیمیایی |
شیمیایی فارس |
۰.۷۳۷ |
۰.۵۱۷ |
... |
۰.۷۸۹ |
۰.۹۹۷ |
۰.۹۸۸ |
۰ |
۲۰۹ |
شیمیایی |
پتروشیمی فارابی |
۰.۶۲۶ |
۰.۴۸۷ |
... |
۰.۵۴۱ |
۰.۹۹۶ |
۰.۹۸۶ |
۰ |
۲۱۰ |
دارویی |
داروسازی کوثر |
۰.۸۳۷ |
۰.۸۹۸ |
... |
۰.۹۲۸ |
۰.۹۹۷ |
۰.۹۹۶ |
۰ |
نتایج تحلیل بهدستآمده برای ۲۱۰ شرکت طی بازه زمانی ۱۲ ساله نشان میدهند شرکتهایی که در هرسال عدد یک را کسب کردهاند، شرکتهای کارا تلقی میشوند و سایر مقادیر بهدستآمده در فاصله بین یک تا صفر بهترتیب مربوط به شرکتهایی با کارایی کم و ناکارا است.
نتایج مقدار کارایی بهدستآمده برای تمامی شرکتها در طی سالهای ۸۷ الی ۹۸ در جدول نشان داده شدهاند. در ستون آخر جدول، تجمیع تعداد کارایی هر سال شرکتها، محاسبه و سپس از بیشترین به کمترین مقدار رتبهبندی شده است؛ برای مثال، شرکت پالایش نفت بندرعباس با کسب نمره ۱۲ نسبت به سایر شرکتها در مقاطع زمانی ۱۲ ساله بالاترین عدد، یعنی عدد یک (کاراتربودن) را کسب کرده و در رتبه آخر با عدد کارایی صفر شرکت داروسازی کوثر در هیچ مقطع زمانی کارا نبوده است.
اعتبارسنجی مدل
بهمنظور بررسی توان دادههای خروجی مدل اندازهگیری غیرشعاعی و رابطۀ مقادیر کارایی هر شرکت با نسبتهای حسابداری و در جهت تبیین هرچه بیشتر مدل و با توجه به اینکه بررسی رابطه اجزای این مدل در پیشینۀ تحقیقات قبلی تا کنون مشاهده نشد و مبانی نظری کافی در این خصوص وجود ندارد، از روش معادلات ساختاری واریانس محور مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی بهعنوان یک آزمون آماری برای بررسی این رابطه استفاده شده است که به الگوریتم واریانس محور مشهور است. روش مدل معادلۀ ساختاری واریانسمحور به دلیل ناپارامتریکبودن آن با روش تحلیل پوششی دادهها که از روشهای ناپارامتریک محسوب میشود، سازگاری داشته و زمانی که حجم نمونه کلی در مقابل تعداد متغیرهای مورد برآورد به علت گروهبندی کم است و مبانی نظری قوی وجود ندارد، بسیار مناسب است و وابستگی کمتری به سطح سنجش متغیرها دارد و میتواند نتایج اتکاپذیری برای تخمین مدل ایجاد کند.
در این مدل نسبتهای حسابداری شامل حاشیه سود خالص، بازده دارایی، بازده سرمایه، نسبت آنی، نسبت بدهی، نسبت بدهی به ارزش ویژه، نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه و نسبت مالکانه که با روش دلفی فازی و تحلیل سلسلهمراتبی فازی، شناسایی و انتخاب شده بودند، بهعنوان متغیر مستقل تعریف شده که بهوسیلۀ هشت متغیر آشکار شناسایی شده است. همچنین، مقادیر کارایی برای شرکتها در هر سال بهعنوان متغیر وابسته (سازه تک آیتمی) در نظر گرفته شدهاند. نتایج حاصله از محاسبات صورتگرفته در نگاره ۵ ارائه شدهاند.
نگاره5. نتایج معادلات ساختاری
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
یافتههای پژوهش
نگاره شماره ۵ از نرمافزار Smart-PLS استخراج شده است. نتایج مربوط به تحلیل مقاطع زمانی بهصورت تفکیکی در حد فاصل سالهای ۸۷ الی ۹۸ نشان داده میشوند و بیانکنندۀ این است که از بین نسبتهای حسابداری که با روش دلفی فازی، شناسایی و انتخاب و وارد مدل معادلات ساختاری واریانسمحور شدند، دو نسبت آنی و حاشیۀ سود نسبت به سایر نسبتها همخطی نداشتند (عامل تورم واریانس[9]) و بیشترین اوزان را به خود اختصاص دادند. نکته جالب توجه اینکه نتایج ضرایب اهمیت این نسبتها در معادلات ساختاری واریانسمحور با نتایج تحلیل سلسلهمراتبی فازی در این تحقیق نزدیک است. شاخص برازش یا کلیت مدل با عنوان ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده استانداردشده[10] بیانکنندۀ این است که در طی بازه زمانی تحقیق، عدد این شاخص کمتر از ۵/۰ است و درنتیجه، مدل ارائهشده مطلوب ارزیابی میشود. مقدار ضریب تعیین تعدیلشده برای مدل در بازه زمانی ۱۲ ساله نشان میدهد در سالهای ۹۳، ۸۸، ۸۷ نسبتهای حسابداری بیشترین تأثیر را بر مقادیر کارایی شرکتها داشتهاند. در جدول ذیل، دورههای زمانی تحقیق براساس رتبهبندی رابطه بین نسبتهای حسابداری بر مقادیر کارایی شرکتها نشان داده شده است:
نگاره6. رتبهبندی دورههای زمانی
رتبه ۱ |
سال ۹۳ |
۹۶% |
رتبه ۲ |
سال ۸۸ |
۷۰% |
رتبه ۳ |
سال ۸۷ |
۳۹% |
رتبه ۴ |
سال ۹۵ |
۲۹% |
رتبه ۵ |
سال ۹۲ |
۲۲% |
رتبه ۶ |
سال ۹۰ |
۲۱% |
رتبه ۷ |
سال ۹۴ |
۱۷% |
رتبه ۸ |
سال ۸۹ |
۱۶% |
رتبه ۹ |
سال ۹۱ |
۹% |
رتبه ۱۰ |
سال ۹۶ |
۶% |
رتبه ۱۱ |
سال۹۷ |
۵ % |
رتبه ۱۲ |
سال۹۸ |
۴% |
نتایج این پژوهش با تحقیقات اسمیت و تحقیقات فروز و همکاران [۲۰] همخوانی دارد؛ آنها بیان کردند روش تحلیل پوششی دادهها تجزیهوتحلیل مبتنی بر نسبتهای مالی سنتی را تقویت و اصلاح میکند و اطلاعات متناقض و محدودیتهای نسبتهای مالی را پوشش و کاهش میدهد و همچنین، اطلاعاتی فراتر از نسبتهای مالی را با دقت بالاتری بهمنظور ارزیابی در اختیار قرار میدهد. در این راستا سایر پژوهشهای صورتگرفته ازقبیل پژوهش محمودی و همکاران [۸] که نشان دادند از بین نسبتهای مالی، نسبتهای سودآوری بیشترین ارتباط را با ارزیابی کارایی دارند و همچنین، تحقیق فرناندز و همکاران ] ۱۹[ که نشان دادند ریسک سرمایه و سود رابطه مثبت با کارایی دارد، با نتایج این تحقیق مشابهت دارد.
نتیجهگیری
موضوع اصلی این پژوهش، محاسبۀ کارایی با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها با تکیه بر متغیرهای منفی است که علاوه بر محاسبۀ عدد کارایی تعداد ۲۱۰ شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۲ ساله، رتبهبندی شرکتهای مذکور برای هر سال نیز انجام شده است. رتبهبندی صورتگرفته راهنمای مفیدی برای سرمایهگذاران و فعالان بازار سرمایه است و باعث افزایش رقابت در بازار و توسعه آن میشود.
روشهای سنتی مبتنی بر نسبتهای مالی بهمنظور محاسبۀ کارایی توأم با انتقاداتی است. مشکل اصلی واردشده به تحلیل نسبتی صورتهای مالی این است که هریک از نسبتهای مالی فقط یک بعد از عملکرد مالی سازمان را ارزیابی میکنند؛ به این معنی که دستهای از آنها توانایی نقدینگی، گروهی توان سودآوری، بخشی توان رشد و در آخر دستهای از آنها روش عملیات را ارزیابی میکنند. این شیوۀ تجزیهوتحلیل نسبتها برای تعیین واحدهای ناکارا، از عینیت کمتری برخوردار است و در جهت ارزیابی چندبعدی شرکت و پیداکردن بهترین عملکرد، ناتواناند [۱۸]. نسبتهای مالی با وجود اینکه بهسادگی محاسبه میشوند، تفسیر وتحلیل آنها بعضاً دشوار و بحثبرانگیز است. در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی به سهولت نمیتوان نتایج گروههای متفاوت نسبتهای مالی را باهم تجمیع و دربارۀ کلیت صورتهای مالی اظهارنظر کرد. با این توصیف، نسبتهای مالی دارای محدودیتها و نارساییهای هستند که ممکن است موجب گمراهی استفادهکنندگان شوند. عموماً شرکتها ورودیهای چندگانه و خروجیهای چندگانهای تولید میکنند و چند نسبت جزئی و محدود نمیتواند اطلاعات کاملی دربارۀ ابعاد بسیار گوناگون عملکردی یک شرکت به دست دهد [۵]. به دلیل اینکه نسبتهای مالی بهتنهایی و مقایسۀ آن بین سالها برای یک شرکت و بین شرکتهای دیگر، پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی مرتبط با ارزیابی کارایی نیست [۱۸]. همچنین، پیشرفت مدلهای سنجش کارایی بهتدریج رو به رشد است؛ بنابراین، در این پژوهش با محاسبۀ تعداد ۸ نسبت مالی مهم برای هر شرکت در طول بازه زمانی دوازدهساله، میزان ارتباط نسبتهای مالی بهصورت تجمیعی با آزمون معادلات ساختاری واریانسمحور با کارایی بررسی شد که علاوه بر پوشش محدودیتهای نسبت مالی، الگوی ارائهشده میتواند بهعنوان مکملی برای تحلیل نسبتهای مالی باشد و اطلاعات جامعتری را در اختیار استفادهکنندگان قرار دهد. با این روش میتوان واحدهای تجاری را باهم مقایسه و روند زمانی تغییرات آنان را ارزیابی کرد. بهصورت کلی، نتایج تحقیقات صورتگرفته مؤید این نکته است که مدلهای کارایی میتوانند بهعنوان مکملی برای تحلیل نسبتها به کار روند و بیشتر تحقیقات صورتگرفته همبستگی بالایی بین نسبتهای مالی با کارایی را نشان دادهاند که با نتایج این تحقیق همسویی دارد.
از دیگر نکات درخور توجه این پژوهش، خروجی مدل SBM تحلیل پوششی داده بوده که علاوه بر تعیین شرکتهای کارا و ناکارا، امکان محاسبۀ تابع بهینۀ هدف و الگوریتم کارایی برای هر شرکت در هرسال را نشان میدهد؛ بدین معنی که میزان انحراف مقداری شرکتهای ناکارا در بهکارگیری متغیرهای ورودی نسبت به همان مقادیر متغیرهای ورودی را در شرکتهای کارا نشان میدهد که در صورت بهبود و ترمیم مقادیر انحرافات، شرکتهای ناکارا میتوانند خود را به مرز کارایی و سطح بهینه نزدیک کنند.
علاوه بر این، از دیگر نتایج این پژوهش، استفاده از سری زمانی و بررسی روند مقادیر کارایی کسبشده هر شرکت در طول بازه زمانی ۱۲ ساله است. در این بخش، علاوه بر امکان مقایسۀ واحدهای غیرهمگن میتوان بهصورت کاربردی زمینۀ ارزیابی عملکرد شرکتهای مختلف را با یکدیگر فراهم آورد و امکان کنترل بهتر شرکتها نیز مهیا شود و برای مثال، معیاری برای توزیع منطقی پاداش براساس عملکرد مدیران باشد. ارائۀ پیشنهاد برای توسعه یا کاهش فعالیتهای شرکت نیز ازجمله اقداماتی است که میتوان صورت داد؛ برای مثال، شرکت پالایش نفت تهران در طی دوره بررسیشده با مؤلفههای منتخب توانسته است عملکرد خود را طی سالهای مذکور حفظ کند که نشاندهندۀ نوعی ثبات در عملکرد است. در این روش، مشاهده میشود رتبه برخی از شرکتها در مدل سری زمانی در سالهای مورد رسیدگی بعضاً صعودی یا نزولی است و درنتیجه، با رصد نوسان سالیانۀ هر شرکت، تصمیمگیرندگان میتوانند نسبت به ارزیابی عملکرد مدیران و تحلیل صورتهای مالی اقدام کنند. برای مشخصکردن علت این نوسانات باید به اطلاعات صورتهای مالی، سوابق تقسیم سود، سیاستهای مدیریت، رشد فروش، توان شرکت در افزایش سودآوری و بسیاری از عوامل دیگر توجه کرد.
با توجه به نتایج بهدستآمده و نظر به استفادۀ روزافزون از مدلهای DEA در تحقیقات مرتبط با حوزه مدیریت و حسابداری و مبتنی بر توانایی ارائه اطلاعات مفید ناشی از بهکارگیری روش مزبور، موارد زیر برای اطلاع محققان و متصدیان بازار سرمایه پیشنهاد میشود:
الف) تحلیلگران مالی و اقتصادی، سرمایهگذاران، اعتباردهندگان، مدیران و سایر ذینفعان صرفاً نباید به روشهای مبتنی بر تحلیل نسبت بهمنظور ارزیابی کارایی اکتفا کنند. به شرکتهای پذیرفتهشده در بورس، مؤسسات رتبهبندی، شرکتهای کارگزاری و سایر نهادهای مالی که امکان انجام پروژههای تحقیقاتی را دارند، توصیه میشود با کمک پژوهشگران، کارایی شرکتهای سرمایهگذار و سرمایهپذیر را براساس روشهای علمی با دقت بالا نظیر روش ارائه شده بسنجند.
ب) استفاده از سایر مدلهای مبتنی بر دادههای منفی در تحلیل پوششی دادهها آزمون شود و نتایج آنها بهمنظور استفاده از مدل بهینه، با همدیگر مقایسه شوند.
ج) استفاده از سایر روشهای رتبهبندی شرکتهای کارا ازقبیل روش AHP/DEA و ... استفاده شود.
[1]. Data envelopment analysis (DEA)
[2] Charnes, cooper and Rhodes
[3] Banker, Charnes and cooper
[4] Defuzzification
[5] Slacks-based measure
[6] tone
[7] scalar
[8] Tone & tsutsui
[9] VIF
[10] SRMR
. آذر، عادل، جعفرزاده، عبدالحسین و محمدرضا فتحی. (۱۳۹۶). بسط تحلیل پوششی دادهها. انتشارات نگاه دانش، چاپ اول. ص ۸.
۲. استا، سهراب، ثقفی، علی، امیری، مقصود و اسحاق الماسی. ( ۱۳۹۹). بررسی رابطه مدلهای مالی و اقتصادی با مدل تحلیل پوششی دادهها در ارزیابی عملکرد شرکتهای سرمایهگذاری. پژوهشهای تجربی حسابداری، سال دهم، شماره ۳۷، صص ۱۴۸-۱۲۷.
۳. خداپرست سالک معلمی، عباس، رضایی، فرزین، خردیار، سینا و وطنپرست، محمدرضا. (۱۳۹۸). آزمون تجربی مقایسۀ کارایی مدلهای هزینۀ سهام عادی تحت ابهام اطلاعاتی و ارتباط ارزشی سود. بررسیهای حسابداری و حسابرسی، سال بیستوششم، شماره ۴، صص ۵۱۶- ۴۹۹.
۴. خواجوی، شکرالله، غیوری مقدم، علی و محمدجواد غفاری. (۱۳۸۹). تکنیک تحلیل پوششی دادهها مکملی برای تحلیل سنتی نسبتهای مالی. مجله بررسیهای حسابداری و حسابرسی، سال هفدهم، شماره ۶۰، صص ۴۱-۵۶.
۵. شاهآبادی، ابوالفضل و محمد صالحیان بهروز. (۱۳۹۹). ارزیابی کارایی شعب بانک توسعه صادرات ایران. فصلنامۀ علمیپژوهشی اقتصاد و تجارت نوین، سال پانزدهم، شماره ۱، صص ۲۴-۳.
۶. طحاری مهرجردی، محمدحسین، فرید، داریوش، حمید بابایی میبدی. (۱۳۹۰). ارائه یک مدل ترکیبی از تحلیل پوششی دادهها و برنامهریزی آرمانی برای بهبود سنجش کارایی واحدهای تصمیمگیری. فصلنامۀ علمیپژوهشی مطالعات مدیریت صنعتی، سال هشتم، شماره ۲۱، صص ۱۱-۲۳.
۷. قائمی، محمدحسین، حمیدی، سلیمان و اکبر زواری رضایی. (۱۳۹۰). رابطه شاخصهای مالی و شاخصهای بهرهوری در شرکتهای تولیدی. مجله حسابرس، سال چهاردهم، شماره ۵۲، صص ۱-۳.
۸. محمودی، محمد، بدیعی، حسین و روحالله رضازاده. (۱۳۹۲). بررسی رابطه نسبتهای سودآوری با کارایی در مؤسسات آموزش عالی غیردولتی با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها (مورد مطالعه: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با درجه بسیار بزرگ). مجله مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، سال چهارم، شماره ۶۰، صص ۲-۲۲.
۹. مسگرپور امیری، فاطمه و ناصرعلی یداللهزاده طبری. (۱۳۹۳). ارزیابی کارایی بانکها با استفاده از تحلیل پوششی دادهها و بررسی ارتباط آن با نسبتهای مالی. پژوهشنامه اقتصاد کسبوکار، سال پنجم، شماره ۸، صص ۴۳-۵۲.
۱۰. مجموعه قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات معاونت پژوهش، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات ریاست جمهوری، ۱۳۸۳.
۱۱. مجموعه برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب مجلس شورای اسلامی، معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، ۱۳۸۹.
۱۲. مجموعه برنامه پنج ساله ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب مجلس شورای اسلامی، معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، ۱۳۹۶.
۱۳. ممتازیان، علیرضا و مصطفی کاظمنژاد. (۱۳۹۶). بررسی رابطه بین قابلیتهای مدیریت و معیارهای عملکرد با استفاده از تحلیل پوششی دادهها: مطالعه تجربی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. مجلۀ پژوهشهای تجربی حسابداری، سال پنجم، شماره ۲۰، صص ۸۸-۶۵.
.